*M.A*
کاربر بیش فعال
دوست دارم دو دستی دنیا رو تقدیم کنم به صاحبشو بگم، ممنون چشیدم ولی اصلا دوست نداشتم.
گاهی اونقدر خستم از زندگی که صبح که نور خورشید میزنه صورتمو قایم میکنم تو بالشم و ثانیه ها و دقیقه ها نگه میدارم که رنگ فردا رو نبینم.
دلم... دیگه دل بشو نیست..
چی میدونست خدا از ما که اینطوری خواست واسمون، اون که می دونست ما کم میاریم رو چه حسابی فرمون و کشوند تو این جاده پر پیچ و خم و سنگ لاخی
خیلی گله دارم که باهات نکردم و خیلی حرف دارم که هنوز بهت نزدم، و تو باید بشنویم چون خودت آفریدیم خودت تا اینجا آوردیم پس باید خودتم جور خرابی حالمو بکشی
من رو کل دنیات چشم بستم. رو همه ی آدمات قد یک ارزن حساب باز نکردم ولی رو خودت چرا... حد نداره اندازه هم همینطور
حس میکنم مطعلق به این دنیا نیستم. جسمم هست ولی روحم خیلی خیلی دور داره سیر میکنه..
دلتنگی هام و سرکوب میکنم، دهن قلبمو محکم با دستام گرفتم تا خفه خون بگیره و جیکش درنیاد.
خستم خیلی خسته.
گاهی اونقدر خستم از زندگی که صبح که نور خورشید میزنه صورتمو قایم میکنم تو بالشم و ثانیه ها و دقیقه ها نگه میدارم که رنگ فردا رو نبینم.
دلم... دیگه دل بشو نیست..
چی میدونست خدا از ما که اینطوری خواست واسمون، اون که می دونست ما کم میاریم رو چه حسابی فرمون و کشوند تو این جاده پر پیچ و خم و سنگ لاخی
خیلی گله دارم که باهات نکردم و خیلی حرف دارم که هنوز بهت نزدم، و تو باید بشنویم چون خودت آفریدیم خودت تا اینجا آوردیم پس باید خودتم جور خرابی حالمو بکشی
من رو کل دنیات چشم بستم. رو همه ی آدمات قد یک ارزن حساب باز نکردم ولی رو خودت چرا... حد نداره اندازه هم همینطور
حس میکنم مطعلق به این دنیا نیستم. جسمم هست ولی روحم خیلی خیلی دور داره سیر میکنه..
دلتنگی هام و سرکوب میکنم، دهن قلبمو محکم با دستام گرفتم تا خفه خون بگیره و جیکش درنیاد.
خستم خیلی خسته.