یادداشت کن !

[JU JU]

یا علی
یادداشت کن !!


از دستانم خون می‌چکد
از چشمانم نگاه
و از این شکاف، راز !

 

[رحیمی]

سلام

سلام

نگاهم به آسمان است شاید او هم امشب خون گریه کند

 

[cute]

دلم را تاب غمت نیست
و بیهوده نیست که چاه محرم اسرارت بود

 

[vinca]

از دست تو امشب شده فکرم متلاشي
آرام نگيرم ، مگر از من شده باشي

چشمان تو معمار غزلهاي بديل است
بد نيست مرا جنس نگاهت بتراشي

جنجال به پا کرده اي و متن خبر ها
محتاج نباشند از اين پس به حواشي

نفرين نکن از دور مرا جان عزیزست
درد است نمک بر جگر پاره بپاشي

يک نيمه پر از دردم و يک نيمه پر از غم
سخت است تو هم روح و تنم را بخراشي

مجموعه اي از درد و غم و رنج و عذابم
مجموعه اي از اينکه تو باشي و نباشي

 

[Melina666]

ایـــن روزهـــا هــــوا خیلـــی غبـــار آلــــود اســـت؛

گـــرگ را از ســـگ نمــی تـــوان تشخیـــص داد !

هنگـــامـــی گـــرگ را می شنـــاسیـــم؛

کـــه دریـــده شـــده ایــــم...
​

 

[anahita1370]

این روزها

به هر کی پر و بال میدی

جای اینکه باهات پرواز کنه

واست دم در میاره

 

[MehD1979]

حالا مي آيي و مي خواهي

دل مرا نرم كني

اما نمي داني

كه دوباره زنده كردن يك مرده سخت تر است

تا زندگي تازه به كسي دادن

 

[MehD1979]

حقیقت تركیبی است از گریه ها و خنده ها.

 

[MehD1979]

تا جايي كه من يادمه :
همیشه ما رو از "چوب خدا" ترسوندن ولی حتی یه نفر هم به "بوس خدا" امیدوارمون نکرد!!!

نمي دونم چرا!

ولي شما ديگه به آيندگان فقط "چوب خدا" رو ياد ندين!!!

"بگین خب"

 

[MehD1979]

دوستم داری؟
می دانم
باز دوست دارم که بپرسم
گاهی
دوست دارم که بدانم
امروز
...مثل دیروز مرا میخواهی.....!

 

[MehD1979]

آدم ها فقط آدم هستند، نه بیشتر و نه کمتر…
اگر کمتر از چیزی که هستند نگاهشان کنی آنها را شکسته ای…
اگر بیشتر از آن حسابشان کنی، آنها تو را می شکنند…
بینِ این آدم ها، فقط باید عاقلانه زندگی کرد؛
نه عاشقانه …!!!

 

[MehD1979]

ضربه خوردیم وشکستیم و نگفتیم چرا؟!
ما دهان از گله بستیم و نگفتیم چرا؟!
جای "بنشین" و "بفرما","بتمرگی" گفتند..!
ما شنیدیم و نشستیم و نگفتیم چرا؟
"تو" نگفتیم و "شمایی" نشنیدیم و هنوز ,
ساده مثل کف دستیم و نگفتیم چرا؟!
دل سپردیم به آن "دال" سر دشمن و دوست,
دشمن و دوست پرستیم و نگفتیم چرا؟!
چه "چراها" که شنیدیم و ندانیم چرا ;
ما همین بوده و هستیم و نگفتیم چرا ...

 

[MehD1979]

[h=2]مهربانی...[/h]​

نیما یوشیج درجشن تولد فرزندش نوشت
یک بهار تابستان پاییز و زمستان را دیدی از این پس در جهان همه چیز تکراریست
جز مهربانی

 

[S&M R]

[h=3]سرفه می کنم بیرون نمی پرد ، سکوت بدی در گلویم نشسته.....
[/h]

 

[S&M R]

فکر کنم
به بوی عطر تو حساسیت دارم
همین که در ذهنم می پیچد
از چشم
اشک می آید…

 

[MehD1979]

نباشی ... قندها هم شیرین نیستند ... به همین چای یخ کرده قسم !

 

[MehD1979]

اگر آمدى به دلت بد نيار
شهر همان شهر است
كوچه همان كوچه خانه همان

... تنها من،

كمى مرده ام .

 

[MehD1979]

نبودنت در من قدم می زند، من زیر ِ باران!

تو دور میشوی، من خیس!

این دِلبری های ِ بهار است،

نیامده دیوانه می کند،

... کوچه را از تنهایی...!

 

[MehD1979]

در دلم آرزوی آمدنت می میرد،
رفته ای اینک، امّا، آیا بــــــاز می گردی؟!

چه تمنای محالی دارم ....

خنده ام می گیرد!

 

[MehD1979]

حتی اگر حرفی هم نبود شماره ام را بگیر و فقط بخند
وقتی میخندی
زمان می ایستد
ودر زیر پوستم انگار پرنده ای
برای رهایی پرپر میزند

 

[MehD1979]

ساعت خانه ام روی زمان رفتنت ایستاده ، از آن روز به بعد زمان را همینجا نگه داشته ام
برگرد... نترس آب از آب تکان نخورده
احساسم هنوز دست نخورده باقی مانده
فقط سازشت را زیاد کن با موهای سپیدم...

 

[tahereh68]

ازتنهایی هایم یادگرفتم
جلوی تنهاپسری که زانومیزنم پسرم باشد…
آن هم برای بستن بند کفشهایش…!

 

[MehD1979]

عشق ِ ما​

شبیه عکسی‌ست​

که دست عکاس ،‌ بر اثر یک “اشتباه” می لرزد​

و عکس برای همیشه​

تار می افتد !​

 

[MehD1979]

پاره تنم ب تن دیگری رفتی؟








عادتم را که میدانی چندشم میشود








لباسی ک برتن دیگری بوده بپوشم

 

[MehD1979]

عشق يعني يكي بود يكي نابود

 

[*E.Kh*]

هنوز هم صدقه هایم به نیت سلامتی توست…

هی….؟
معشوقه ی من….

سلامتی…؟؟؟!!!!

 

[MehD1979]

[h=5]کارگر خسته کنار صندوق صدقه ایستاده بود.

از جیب کوچک جلیقه ی کهنه اش سکه ای بیرون آورد:

چشمش به نوشته اي افتاد

مرد رنج دیده از صدقه دادن منصرف میشود!
.

.

.

.

"صدقه عمر را زیاد می کند!"


[/h]

 

[*E.Kh*]

ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﻳﻌﻨﻲ ﺩﻩ ﺗﺎ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﺑﻴﺎﺩ ﺳﺮﺍﻏﺖ ﺍﻣﺎ ته ﺩﻟﺖ ﺑﮕﯽ : ﺍﻭﻥ … ﺍﻭﻥ … ﺍﻭﻥ …

 

[BISEI]

خاطراتــــــــــــــــــ خیلیــ عجیبند...گاهیــ اوقاتــ می خندیمـــ به روز هاییـ کهگریه می کردیمــــــــــگاهیـــ گریه می کنیمــ به یاد روز هاییـــ کهمی خندیدیمــــــــــــــــــــــــ


​

 

[MehD1979]

گذشته ي من گذشت...

حتي مي توانم بگويم درگذشت!!!

و من برايش روزها و ســاعــت هــا سوگواري و سکوت کردم...
... ...
خاطراتم را زير و رو کردم و اي کاش هاي فراوان گفتم...!

ولي ديگر بس است!

من به شروعي ديگر مي انديشم و به شروع زندگي ديگر...

و حس ناب تازه شدن...

حــرفــے نيست ...

فقــط مـے نــويسـم ... :

رفـت ...
.
.
.
.
.
حســے کــہ تــو را دوست مےداشـت..


اگر نمي خواهي بر تيره بختي من گواهي دهي

خواهش دارم روبه روي من نمان ،

عبور كن ،
كوچه را طي كن

و در انتهاي كوچه محو شو ،

همان گونه كه آدم هاي خوشبخت محو مي شوند...


.