مشاعرۀ سنّتی

behrooz civil

کاربر فعال مهندسی عمران ,
کاربر ممتاز
ما را به مقام عشق راهي دادند
در كوي خرابات پناهي دادند
درويشي و بيچارگي ما ديدند
ما را هم از اين نمد كلاهي دادند!

دلم فریاد می خواهد ولی در انزوای خویش

چه بی آزار با دیوار نجوا می کنم هر شب
 

plant_biology

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یقین که آینه‌ام لایقِ نگاهِ تو نیست
مگر که اشک بشوید کمی غبار از من

نم نم از چاك پيراهن تنش را بوسه داد
سوختم در اتش غيرت زنيرنگ نسيم
زلف بي ارام او از آه من ايد به رقص
شعله بي تاب مي رقصد بآهنگ نسيم!
 

:)fatemeh

عضو جدید
نم نم از چاك پيراهن تنش را بوسه داد
سوختم در اتش غيرت زنيرنگ نسيم
زلف بي ارام او از آه من ايد به رقص
شعله بي تاب مي رقصد بآهنگ نسيم!

مقصود اگر از دیدن دنیا فقط این بود
دیدیم، ولی دیدن دنیا به چه قیمت؟
 

behrooz civil

کاربر فعال مهندسی عمران ,
کاربر ممتاز
من می روم تا شاخه ای دیگر بروید
هستی مرا این بخشش آزاده فرمود

دارم ز غم فراق یاری که مپرس


روز سیهی و شام تاری که مپرس


از دوری مهر دل فروزی است مرا

روزی که مگوی و روزگاری که مپرس
 

behrooz civil

کاربر فعال مهندسی عمران ,
کاربر ممتاز
دلواپسی ام نیست، چه باشی چه نباشی
احساس تو کافی ست چه متن و چه حواشی


یک چشمم اشك بود یک چشمم خون

آن لحظه جنون بود و جنون بود و جنون

گفتم که تمام عشق و دنیای منی

با خنده و طعنه گفت "خیلی ممنون"
 

:)fatemeh

عضو جدید

یک چشمم اشك بود یک چشمم خون

آن لحظه جنون بود و جنون بود و جنون

گفتم که تمام عشق و دنیای منی

با خنده و طعنه گفت "خیلی ممنون"


نمی رنجم اگر باور نداری عشق نابم را
که عاشق از عیار افتاده در این عصر عیاری
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا