مشاعرۀ سنّتی

:)fatemeh

عضو جدید
بابا ماشالله مثل بنز میرید شما، من یه استیشن غرازم (قرازه)

ما در ره عشق تو اسیران بلاییم
کس نیست چنین عاشق و بیچاره که ماییم

حالا سعی میکنیم دنده یک بریم!


می خواستم نفس بکشم در هوای تو
دیدی چقدر زندگی ام بی هوا گذشت
 

یورال

عضو جدید
حالا سعی میکنیم دنده یک بریم!


می خواستم نفس بکشم در هوای تو
دیدی چقدر زندگی ام بی هوا گذشت

نه یکم زیاده،

دکمه سپاس کار نمیکنه برام الان، شرمنده


تو هم در آینه حیران حُسن خویشتنی
زمانه‌ایست که هر کس به خود گرفتار است
 

:)fatemeh

عضو جدید
نه یکم زیاده،

دکمه سپاس کار نمیکنه برام الان، شرمنده


تو هم در آینه حیران حُسن خویشتنی
زمانه‌ایست که هر کس به خود گرفتار است

نیازی نیست. همین که مشاعره رو جواب میدید خودش عالیه!


تار و پود و هستی ام بر باد رفت اما نرفت
عاشقی ها از دلم، دیوانگی ها از سرم
 

یورال

عضو جدید
نیازی نیست. همین که مشاعره رو جواب میدید خودش عالیه!


تار و پود و هستی ام بر باد رفت اما نرفت
عاشقی ها از دلم، دیوانگی ها از سرم

رهی معیری فک کنم؟ من عاشق رهی ام

اینم یه رهی دیگه

من از دلبستگی‌های تو با آیینه دانستم
که بر دیدارِ طاقت‌سوزِ خود عاشق‌تر از مایی
 

:)fatemeh

عضو جدید
رهی معیری فک کنم؟ من عاشق رهی ام

اینم یه رهی دیگه

من از دلبستگی‌های تو با آیینه دانستم
که بر دیدارِ طاقت‌سوزِ خود عاشق‌تر از مایی

good! ;) من قبلترها خیلی میخوندمش! شعرهای خوبی داره.


یک عمر دور و تنها، تنها به جرم اینکه
او سرسپرده می خواست، من دل سپره بودم!

اینم محمد علی بهمنی
 

:)fatemeh

عضو جدید
می باری ای باران و می شویی زمین را
اما نمی شویی دل اندوهگین را

حسین منزوی
اینم از رفیق محمد علی بهمنی

حسین منزوی عالیه! چندتا از شعراشو که خواننده های خوب خوندن هم فوق العاده س.
اینم از منزوی:

اول دلم فراق تو را سرسری گرفت
وان زخم کوچک دلم آخر جذام شد
 

behrooz civil

کاربر فعال مهندسی عمران ,
کاربر ممتاز
حسین منزوی عالیه! چندتا از شعراشو که خواننده های خوب خوندن هم فوق العاده س.
اینم از منزوی:

اول دلم فراق تو را سرسری گرفت
وان زخم کوچک دلم آخر جذام شد

در مذهب ما باده حلال است ولیکن



بی روی تو ای سرو گل اندام حرام است
 

pearan

عضو جدید
کاربر ممتاز
موجیم و وصل ما، از خود بریدن است
ساحل بهانه ای ست، رفتن رسیدن است

تو را حکایت ما مختصر به گوش آید
که حال تشنه نمی‌دانی ای گل سیراب

اگر چراغ بمیرد صبا چه غم دارد
و گر بریزد کتان چه غم خورد مهتاب
 

:)fatemeh

عضو جدید
تو را حکایت ما مختصر به گوش آید
که حال تشنه نمی‌دانی ای گل سیراب

اگر چراغ بمیرد صبا چه غم دارد
و گر بریزد کتان چه غم خورد مهتاب


بگذشته ام از خویش ولی از تو گذشتن
مرزی ست که مشکل تر از آن مرحله ای نیست
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
همسفرم با بادها ، رفته ام از یادها ،

فاصله ای نیست تا لحظه ی ویرانی ام ...

دیگر مپرس ، حال خراب مرا ،

یکسره طوفانی ام ، یکسره بارانی ام...

 

یورال

عضو جدید
همسفرم با بادها ، رفته ام از یادها ،

فاصله ای نیست تا لحظه ی ویرانی ام ...

دیگر مپرس ، حال خراب مرا ،

یکسره طوفانی ام ، یکسره بارانی ام...


بی نظیر، حال منه


مرا گر دوستی با او
به دوزخ می‌برد شاید

به نقد اندر بهشتست آن
که یاری مهربان دارد...
 

behrooz civil

کاربر فعال مهندسی عمران ,
کاربر ممتاز
تپیدن، سوختن، بر خاک و خون غلطیدن و مردن...
بحمدالله که درد عاشقی تدبیرها دارد
دارم ز غم فراق یاری که مپرس


روز سیهی و شام تاری که مپرس


از دوری مهر دل فروزی است مرا


روزی که مگوی و روزگاری که مپرس

 

:)fatemeh

عضو جدید
این شعر نو هستش


مستی هم درد منو دیگه دوا نمیکنه

غم با من زاده شده منو رها نمیکنه

نو نیست! یه بیت دیگه ش هم اینه در جواب شعرتون:

هوای بودن یک عمر با تو را دارم / منی که دلخوش دیدارهای گه گاهم


حالا اگه بازم شک داشتید تا بگردم کلشو براتون بذارم.
 

behrooz civil

کاربر فعال مهندسی عمران ,
کاربر ممتاز
نو نیست! یه بیت دیگه ش هم اینه در جواب شعرتون:

هوای بودن یک عمر با تو را دارم / منی که دلخوش دیدارهای گه گاهم


حالا اگه بازم شک داشتید تا بگردم کلشو براتون بذارم.

نیازی نیست .

ما چو ناییم و نوا در ما ز توست
ما چو کوهیم و صدا در ما ز توست
 

plant_biology

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دردم از يار است و درمان نيز هم

دل فداي او شد و جان نيز هم
ما را به مقام عشق راهي دادند
در كوي خرابات پناهي دادند
درويشي و بيچارگي ما ديدند
ما را هم از اين نمد كلاهي دادند!
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا