دل نامه یا نامه دل

وضعیت
موضوع بسته شده است.

seabride

عضو جدید
کاربر ممتاز
آدم هایی هستند که بودنشون حتی مجازی به آدم آرامش می ده !

دوستی شون برات حقیقی می شه و یهو می شن یه قسمتی از زندگیت!

آدمایی هستن ... که با تمام مجازی بودنشون ، سهم بزرگی تو حقیقت دوستی های تو دارن!

قدرشونو باید بدونیم
 

MOΣIN

عضو جدید
کاربر ممتاز
هر کسی همنفسم شد دست آخر قفسم شد
من ساده به خیالم که همه کار و کسم شد
اون که عاشقانه خندید خنده‌های من رو دزدید
پشت پلک مهربونی خواب یک توطئه می‌دید
رسیده‌ام به ناکجا خسته از این حال و هوا
حدیث تن نیست مرا طاقت من نیست
مرا طاقت من نیست، مرا طاقت من نیست
 

كندو

عضو جدید
کاربر ممتاز


تمام تنم می سوزد از زخم هایی که خورده ام

دردِ یک اتفاق که شاید با اتقا قِ تـو

دردش متفاوت باشد ویرانم می کند

من از دست رفته ام ، شکسته ام

می فهمی ؟

به انتهایِ بودنم رسیده ام ؛

اما اشک نمی ریزم

پنهان شده ام پشتِ لبخنـدی که درد می کند
 

pari-1369

عضو جدید
کاربر ممتاز
بچه که بودیم دل دردها را به یک ناله ای میگفتیم، همه میفهمیدند...بزرگ شده ایم درد دلها را به صد زبان میگوییم هیچکس نمیفهمد....
 

pari-1369

عضو جدید
کاربر ممتاز
همیشه حرارت لازم نیست
گاهی از سردی یک نگاه می توان آتش گرفت
 

ashke yakhi

عضو جدید
انسان موجود عجیبی است. برای تاوان اشتباهش گاه یک حیوان زبان بسته قربانی می شود و گاه یک انسان بی زبان !!
 

طوفان 2013

اخراجی موقت
گیتار برقی !

گیتار برقی !

گیتار برقی !حالا دیگه حرف من ، حرف تو نیس،حرف اتیش زدن پنجره هاسبعد پاک کردن اسم من و تو ، نوبت خط زدن خاطره هاس!حال که که دوخته لبامون و سکوت، یادمان افتاده فریاد بزنیمیادمون افتاده که نفس داریم ،یادمون افتاده که داد بزنیم دیوار ابری رو با تبر باید تو خواب خرگوشی برمبونیمعکس این خورشید کاذب وباید با سر انگشت خودش بسوزونیم!جا نخورآی ستاره!قرض بده برق موتوتو هم بکش به بحث روشنی گفتگو توجانخورآی ستاره !دست من وترانه سمی خواد بتارونه این لونه ی عنکبوتو!با همین ترانه میشه تازه شد،با همین ترانه می شه سر رسیدبا همین ترانه میشه افتاب وتوی دفترای نقاشی کشیدتو فقط صدامو باورش کن!بببین این دیوارا برداشتنیهما تو هردستی یه شاه کلید داریم ، اگه قفل این درا اهنیه!گیتار برقی تو بردارو بیا! بسه میدونن داری سه تارو تاربسه اواز خونیه دل ای دلا،یه صدای زخمی تازه بیار! جا نخورآی ستاره!قرض بده برق موتوتو هم بکش به بحث روشنی گفتگو توجانخورآی ستاره !دست من وترانه سمی خواد بتارونه این لونه ی عنکبوتو!
 

seabride

عضو جدید
کاربر ممتاز
گاهی عمیقاً مایلم « ماهی » باشم
ماهی حافظه اش هشت ثانیه است
بی هیچ « خاطره » ای !!!
 

M.Lavasani

عضو جدید
خواستم زندگی کنم راهم را بستند.
ستایش کردم گفتند خرافات است.
دوست داشتم گفتند دروغ است.
گریستم گفتند بهانه است.
خندیدم گفتند دیوانه است.
دنیا را نگه دارید ، می خواهم پیاده شوم.

 

seabride

عضو جدید
کاربر ممتاز
عشق را می خوانیم

عشق را می فهمیم

عشق را پیشه ی خود می سازیم

و به ناگاه چه بد قافیه را می بازیم

گاه می اندیشم

کار ما ادمها

دور بی حاصلی از مشغله و ساختن ویرانیست
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
باران كه مي بارد تو مي آيي
باران گل باران نيلوفر
باران مهرو ماه و آيينه
باران شعرو شبنم و شبدر
باران كه ميبارد تو در راهي
از دشت شب تا باغ بيداري
از عطر عشق و آشتي لبريز
باابروآب و آسمان جاری
غم ميگريزد غصه ميسوزد
شب ميگدازد سايه ميميرد
تا عطرآهنگ تو ميرقصد
تا شعر باران تو ميگيرد
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

تو برایم آوای بارانی!
گیرم بعد از آن باران هم آمد ...
حسرت این همه سال بی بارانی هم سراب شد
تو هم در باران بازو در بازوی من پرواز کردی
چتر هم نداشتیم
خیس هم شدیم
مشت هایمان را هم از باران پر کردیم و مستانه سر کشیدیم
همدیگر را هم به دانه های باران قسم دادیم که یکدیگر را فراموش نکنیم
مدام هم حرف هم را قطع کردیم که زودتر بگوییم "دوستت دارم "

نوشته هایم بدون تو و باران و سکوت و عطر مریم
دیگر رنگی ندارد !
دارد ؟ ...
من نگران دلهایمان هستم !!!
 

mitra*

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
کاش دنيا
يکبار هم که شده
بازيش را به ما مي باخت
مگر چه لذتي دارد
اين بردهاي تکراري برايش؟!...
 

mitra*

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
مــــن ميتوانـــم همــــه ي دردهاي عالــــم را تحمـــل کنـــم.... اگـــر تـــو... ! کمــــي دلتنــــگ مــــن باشـــي....
 

mitra*

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
خاطرمان باشد، سالها بعد در گذر گه کوچه باغها
بي تفاوت از کنار هم بگذريم و بگوييم: اين غريبه چقدر شبيه خاطراتم بود.
 

mitra*

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
ديـــشــب
اولــــيــــن بـــآري نــبود کـــه لـــبانـــم را مـــي بـــوســـيد
اشــک را مــي گـــويـــم
 

mitra*

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
هذیـان ميگويد لبـانت
چيـزی شبيہ "دوستـت دارم"
بر خلاف چشمانـت...
 

mitra*

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
من عاشق نيستم !
فقط گاهي حرف تو که مي شوددلم ...
مثل اينکه تب کند...
گرم و سرد مي شود
توي سينه ام چنگ مي زند
آب مي شود
تنگ مي شود
تنگ مي شود....
 

seabride

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلـمـ کـمـی خـدا مـی خـواهـد

کـمـی سـکـوت. . .

دلـمـ ،دل بـُریدن مـی خـواهـد . . .

کـمـی اشـک . . .

کـمـی بـهـت . . .

کـمـی آغـوش آسـمـانـی . . .

کـمـی دور شـدن از ایـن جـنـس آدمـ . . .
 

mehravehoath

عضو جدید
پناهی هنرمند فقیه میکفت مردم پس از مرگم مرا خواهند شناخت! مرحوم حسين



ازآجیل سفره عید​

چند پسته لال مانده است
آنها که لب گشودند؛خورده شدند
آنها که لال مانده اند ؛می شکنند
دندانساز راست می گفت:
پسته لال! عجب دندان شکن است؛ سکوت​



--------------

من تعجب می کنم
چطور روز روشن
دو ئیدروژن
با یک اکسیژن؛ ترکیب می شوند
وآب ازآب تکان نمی خورد!​


------------

بهزیستی نوشته بود:
شیر مادر ،مهر مادر ،جانشین ندارد
شیر مادر نخورده،مهر مادر پرداخت شد
پدر یک گاو خرید
و من بزرگ شدم
اما هیچ کس حقیقت مرا نشناخت
جز معلم عزیز ریاضی ام
که همیشه میگفت:
گوساله ، بتمرگ!​


-------------

با اجازه محیط زیست​

دریا، دریا دکل می‌کاریم​

ماهی‌ها به جهنم!​

کندوها پر از قیر شده‌اند​

زنبورهای کارگر به عسلویه رفته‌اند​

تا پشت بام ملکه را آسفالت کنند​

چه سعادتی!​

داریوش به پارس می‌نازید​

ما به پارس جنوبی!​

------------


رخش،گاری کشی می کند
رستم ،کنار پیاده رو سیگار می فروشد
سهراب ،ته جوب به خود پیچید
گردآفرید،از خانه زده بیرون
مردان خیابانی برای تهمینه بوق می زنند
ابوالقاسم برای شبکه سه ،سریال جنگی می سازد
وای...
موریانه ها به آخر شاهنامه رسیده اند!!​


--------------

صفر را بستند​

تا ما به بیرون زنگ نزنیم
از شما چه پنهان
ما از درون زنگ زدیم!
 

anise b

عضو جدید
کاربر ممتاز
صدای قلب نیست ...

صدای پای توست که شب ها در سیـــــنه ام میدوی ...

کافیست کمی خسته شوی

کافیست بایستی ...
 

MOΣIN

عضو جدید
کاربر ممتاز
بهم گفت که دوسم داره بهم گفت منو میخواد
بهم گفت اگه پاش باشه ته حادثه میاد

بهم گفت که نفسهاشم اگه باشم میمونه
بهم گفت شور بودن رو توی نگام میخونه
دروغ گفت
دروغ گفت
دروغ گفت
دروغ گفت
میگفتش من هواشم تموم قصه هاشم
میگفتش ابروشم همیشه روبه روشم
می گفت از خاکی دوره میگفت سنگ صبوره
می گفت تنها نمیشم می گفت میمونه پیشم
دروغ گفت ،
 

كندو

عضو جدید
کاربر ممتاز
من پذیرفتم شکست خویش را

پندهای عقل دور اندیش را

من پذیرفتم که عشق افسانه است

این دل درد آشنا دیوانه است

می روم شاید فراموشت کنم

با فراموشی هم آغوشت کنم

می روم از رفتنم دل شاد باش

از عذاب دیدنم آزاد باش

گرچه تو تنهاتراز ما می روی

آرزو دارم ولی عاشق شوی

آرزو دارم بفهمی درد را

تلخی برخوردهای سرد را
 

seabride

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگر سهمی از فردا داشتم...
که هیچ.......
اما اگر فردا سهم من نبود...
به یاد این همه سادگی...
یک یادش بخیر ساده...
از سهم خودت برایم کنار بگذار...
تا لااقل تلافی کرده باشی امروزی راکه تمام سهمم را برای دلتنگیت کنار گذاشت
 

MOΣIN

عضو جدید
کاربر ممتاز
آنان که به گیسو دل عشاق ربودند
از دست تو در پای فتادند چو گیسوی
تا عشق سرآشوب تو همزانوی ما شد
سر برنگرفتم به وفای تو ز زانوی
 

naghmeh raha

عضو جدید
کاربر ممتاز
من پذیرفتم شکست خویش را

پندهای عقل دور اندیش را

من پذیرفتم که عشق افسانه است

این دل درد آشنا دیوانه است

می روم شاید فراموشت کنم

با فراموشی هم آغوشت کنم

می روم از رفتنم دل شاد باش

از عذاب دیدنم آزاد باش

گرچه تو تنهاتراز ما می روی

آرزو دارم ولی عاشق شوی

آرزو دارم بفهمی درد را

تلخی برخوردهای سرد را





فوق العاده زیبا بود
ممنون
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا