گفتگوهای تنهایی

وضعیت
موضوع بسته شده است.

saba27

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
اگه میخواى یكــــــیو از دست بــدى...!


فقط كــافـیـه دوســـــــــــتـش داشـته باشـى ....



هــــــــــــــــــمـیـن كـــــــــافـیـه .. .. .. !!!!!!!!



 

saba27

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز



دلم برای شنیدن یه سری از جمله ها تنگ شده...



جمله های تکراری کلیشه ایی! که گوشام به شنیدنشون عادت نکرده!



جمله هایی که رنگ و بوی ناب حقیقت بده!



جمله هایی که وقتی چشماتو رو هم میذاری و میشنویشون



با ذره ذره ی وجودت حسشون کنی....



خسته ام
از این دنیای پر از دروغ!

 

ماه آسمونی

عضو جدید
کاربر ممتاز
شب بود...
یه عده کنار عشقشون بودن...
یه عده هم داشتتن با عشقشون حرف می زدن...
منم پتوم و کشیدم رو سرمبغضمو قورت دادم و چشمامو بستم و گفتم: به درک که تنهام...
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یک نخ ...
یک پاکت ...
یک عمر هم که ســـیگار بکشم فایده ندارد ...
انگار تا خودم نسوزم ...دلم آرام نمی شود ....
گاهی بی دلیل سیگــــــــــــــار میکشیم !
گاهی با کــلـی دلیل سیگــــــــــــار میکشیم . . . !
سیگـــاری که کشیدنش دلیل دارد ،
خِِِِِـــــــــیـلـی دردآور است . . .
تمام جونم آتش میگیرد . . .
مرا دود میکند و خاکستری از من به جا می گذارد !
هيـــــچ کـــــس نـــــمي دانـــــد كـــــه در ليـــــوانـــــهاي
ويســـــکي
و سيـــــگارهـــــاي پشـــــت ســـــرهـــــم چـــــه غـــــم و
تنـــــهايـــــي ريختـــــه شـــــده......
یک نخ آرامش دود میکنم
به یاد ناآرامی هایی که از سر و کول دیروزم بالا رفته اند
یک نخ تنهایی به یاد تمام دل مشغولی هایم

یک نخ سکوت به یاد حرفهایی که همیشه قورت داده ام

یک نخ بغض به یاد تمام اشک های نریخته

کمی زمان لطفا ،
به اندازه یک نخ دیگر ، به اندازه قدم های کوتاه عقربه

یک نخ بیشتر تا مرگ این پاکت نمانده !
 

yasi.6539

عضو جدید
بی تو
نه بوی خاک نجاتم داد
نه شمارش ستاره ها تسکینم
چرا صدایم کردی
چرا ؟
سراسیمه و مشتاق
سی سال بیهوده در انتظار تو ماندم و نیامدی
نشان به آن نشان
که دو هزار سال از میلاد مسیح می گذشت
و عصر
عصر والیوم بود!
(حسین پناهی)
 

ماه آسمونی

عضو جدید
کاربر ممتاز
شانه ام را تکیه گاه گریه هایت می کنم

اما از یاد نبر بی باران در این

روزهای دوری و درد

هیچ شانه ای تکیه گاه رگبار

گریه های من نبود

هیچ شانه ای:cry:

 

ماه آسمونی

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگر روزی داستانم را نقل کردی بگو:
بی کس بود اما کسی را بی کس نکرد
تنها بود اما کسی رو تنها نذاشت
دلشکسته بود اما کسی رو نشکست
کوه غم بود اما کسی رو غمگین نکرد
شاید بد بود ولی برای کسی بد نخواست
 

A.8

عضو جدید
کاربر ممتاز
کم کم یاد خواهی گرفت...
تفاوت ظریف میان نگه داشتن یک دست...و زنجیر کردن یک روح را
اینکه...عشق تکیه کردن نیست...و رفاقت...اطمینان خاطر
و یاد میگیری که ...بوسه ها قرارداد نیستند
کم کم یاد میگیری
باید باغ خودت را پرورش دهی,به جای اینکه منتظر کسی باشی تا برایت گل بیاورد
یاد میگیری که میتوانی تحمل کنی
که محکم باشی.........پای هر خداحافظی
یاد میگیری تمام این چیزها را....
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلم تنگ همان کسی است که دیگر حتی
جواب سلامم را هم نمی دهد
دلم تنگ همان کسی است که وَقتی
از کنارش میگذرم دیگر به من نگاهی نمیکند
دلم تنگ است...تنگ
نمیدانم دیگر چطور باید بودم که نبودم
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
روزی به تمام این بی قراری ها می خندی

و ساده از کنارشان می گذری"

این قشنگترین دروغی ست

که دیگران

برای آرام کردنت به تو می گویند...!
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تکرار دروغ‌هایت
گلویم را می‌فشارد
از ساده‌لوحی بی‌شرم خاطراتم بیزارم
آنگاه که از خودم می‌پرسم:
«هنوز دوستم دارد؟!...حتی به دروغ-»
همچون روز روشن بر من هویداست
که در مسیر زندگی ات روانه خواهی شد
و شاید هیچگاه من در خاطرت نمانم
و من بی شک هر جا باشم
نشانی از تو دارم
که با تو بودن را برایم زنده می کند
تو می روی و من با لبخند بدرقه ات می کنم
من می مانم و کوله باری از احساس تنهایی
می مانم
باز هم مثل همیشه
اما می دانم
در تنهایی هم
با من هستی
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
عشق ِ ما همانند ِروز های هفته است!!!
تو شـنـبـه و من جـمـعـه…..!
نمیدانم چرا جـمـعـه اینقدر به شـنـبـه نزدیک است
اما شـنـبـه از جـمـعـه دور است؟!؟!؟!؟
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
به همـــین بــغــض لــعنــتــی قـــســم
نــوبــت گــریــه تــــو هـــم مـــیــرســـد
شــــک نــــکـــن!!!!!
 

Silence92

عضو جدید
کاربر ممتاز
روزگار عوض شد...!!
مثل دفترهای قدیمی کاهی بودیم،
دو به دو با هم ...!!
هرکداممان را که می کندند...!!
آن یکی هم بیرون میزد از زندگی...!!
حالا سیمی مان کردند که با رفتن دیگری کک مان هم نگزد...!!
 

ماه آسمونی

عضو جدید
کاربر ممتاز
ســـــــــکوت دلم
ســــــــــــرشار از
ناگــــــــفته های
دلـــــــــــم اســـــــــــــــــت...



 

پیوست ها

  • 83717684361843409393.jpg
    83717684361843409393.jpg
    39.3 کیلوبایت · بازدیدها: 0

$marziyeh67$

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مجال

مجال

[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]کاش می دانستی
ما را
مجال آن نیست
که روزهای رفته را
از سر گیریم
و لحظه های بی بازگشت را
تمنا کنیم
کاش می دانستی
فردا
چه اندازه دیر است
برای زیستن
و چه اندازه زود
برای مردن
و همیشه واژه ای است پر فریب
کاش می دانستی
یک آلاله را
فرصت یک ستاره نیست
و به ناگاه
بسته خواهد شد
پنجره های دیدار
در اجبار تقدیر
کاش
می دانستی
[/FONT]
:gol:[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]..............[/FONT]:gol:

 

Gelveh

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
دلم کار دست است...
خودم بافتمش..

تارش از سکوت
پودش از تنهایی
همین است که خریداری ندارد.....
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
این روزهادلم اصرار دارد

فریاد بزند؛

اما . . .

من جلوی دهانش رامی گیرم،
وقتی می دانم کسی تمایلی به شنیدن صدایش را ندارد!!!
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]دلش دل نبود[/FONT][FONT=&quot]..[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]ژله بود[/FONT][FONT=&quot]..[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]لعنتی واسه همه میلرزید جزمن[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا