گفتمان معماری ...

DDDIQ

مدیر ارشد
دو ساختمان تجاری و سه ساختمان مسکونی از ایران، در میان فینالیست‌های فستیوال جهانی معماری 2014

دو ساختمان تجاری و سه ساختمان مسکونی از ایران، در میان فینالیست‌های فستیوال جهانی معماری 2014

دو ساختمان تجاری و سه ساختمان مسکونی از ایران، در میان فینالیست‌های فستیوال جهانی معماری 2014

سه ساختمان مسکونی از ایران، به جمع فینالیست‌های بخش‌ خانه فستیوال جهانی معماری در سال 2014 راه یافتند:
1. ویلای شمس / گروه معماری کارند (علی شریعتی، دخی سربندی)
2. خانه شریفی‌ها / دفتر معماری دیگر (علیرضا تغابنی)
3. آپارتمان مسکونی در آبادان / فرشاد مهدی‌زاده، رها اشرفی

در میان نامزدهای این بخش، نام ساختمان‌هایی از کشورهای کره‌جنوبی، مکزیک، ویتنام، استرالیا، مالزی، هلند، سنگاپور و انگلستان دیده می‌شود.
فستیوال جهانی معماری (WAF) جشنواره‌ای است که از سال ٢٠٠٨، همه‌ساله در بخش‌های مختلف برگزار می‌شود. در این فستیوال، فینالیست‌های هر بخش در مدت سه روز، طی یک رقابت زنده مورد داوری قرار می‌گیرند و در نهایت، از میان برندگان هر بخش، یک اثر به عنوان بهترین ساختمان سال انتخاب می‌شود. جشنواره امسال در 31 بخش مختلف، از اول تا سوم اکتبر، در کشور سنگاپور برگزار خواهد شد.



1. ویلای شمس / گروه معماری کارند (علی شریعتی، دخی سربندی)
http://www.www.www.iran-eng.ir/attachment.php?attachmentid=214486&d=1404571860​




2. خانه شریفی‌ها / دفتر معماری دیگر (علیرضا تغابنی)
http://www.www.www.iran-eng.ir/attachment.php?attachmentid=214487&d=1404571917​




3. آپارتمان مسکونی در آبادان / فرشاد مهدی‌زاده، رها اشرفی




دو پروژه تجاری و تفریحی نیز از ایران، به جمع فینالیست‌های گروه تجاری و گروه تفریحی فستیوال جهانی معماری در سال 2014 راه یافتند:


1. مرکز تجاری شهر رویاهای اصفهان / فرشاد مهدی‌زاده، رها اشرفی
2.(مجتمع صخره‌نوردی پلور / مهندسان مشاور موج نو (لیدا الماسیان، شاهین حیدری



 

پیوست ها

  • m1.jpg
    m1.jpg
    32.8 کیلوبایت · بازدیدها: 0
  • 1533848_548645975242883_1715554027_n.jpg
    1533848_548645975242883_1715554027_n.jpg
    23.9 کیلوبایت · بازدیدها: 0
آخرین ویرایش:

memar_sh

عضو جدید
بچه ها چند سوال داشتن مثل اینکه من نتونستم منظور برسونم همه دوست داریم چندتا باکس جلو عقب یا با لا پایین کنن بگن این طرح آقا حالا اتصال شیشه به بتن جه در سقف ویا در قسمت فوقانی یا در قسمت میانی ببینید پس جاهای هم هست که باید فکر بشه که نمیشه بعد در اجرا ناقص میمونه میشه نقطه ضعف
فیلمنامه نویسی یا نقاشی مواردی از این دست یا حتی اجرای پرويه هم میتونه باشه
 

DDDIQ

مدیر ارشد
تغییر 40 سرفصل آموزشی رشته های معماری و شهرسازی ....

عضو کارگروه معماری و شهرسازی شورای تحول در علوم انسانی و مدیر قطب علمی معماری اسلامی از بازنگری و تغییر 40 سرفصل درسی معماری و شهرسازی خبر داد.


به گزارش سرویس دانشگاهی ایسنا، مهندس عبدالحمید نقره کار با اشاره به تشکیل چهار کارگروه تخصصی گفت: این کمیته حدودا نزدیک به چهل سرفصل درسی را اصلاح کرده و از این 40 سرفصل حدود بیست سرفصل به تایید شورای عالی برنامه ریزی وزارت علوم رسیده است و بقیه هم در نوبت تعیین است.
وی افزود: در این کمیته از دروس معماری شهرسازی در همه مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا مصوباتی داشته ایم که تایید شده است.
مدیر قطب علمی معماری اسلامی درباره ضرورت تحول و ارتقای علوم انسانی نیز گفت: متاسفانه ما چون خیلی از اساتیدمان در خارج تحصیل کرده اند یا مترجم کتب غربی بوده اند هنوز تاثیرات فرهنگ غربی در دانشگاه ها ما بسیار زیاد است و انگار که ما تنها انقلاب سیاسی کرده ایم ولی هنوز انقلاب فرهنگی به آن مفهوم عمیقش انجام نشده است. بنابراین تحول و ارتقای علوم انسانی یک ضرورت اجتناب ناپذیر و قطعی است که باید اتفاق بیفتد و اگر اتفاق نیفتد انقلاب اسلامی یک پوسته ای بیشتر نیست، یک اسمی بیشتر نیست بایستی که بنیان های اصلی اش اصلاح شود.
وی ادامه داد: مسئولین وزارت علوم باید بینش این کار و اهمیت و ضرورت آن را درک کنند و باید توجه کنند که علوم انسانی علوم تجربی نیستند، علوم تجربی یک علم جهانی است همان علمی است که باید از چین بیاموزیم، ولی علوم انسانی یک مباحث الهی است. باید از مکتب اسلام مستقیما برداشت کرد و کسانی که در این زمینه کار نکرده اند نمی توانند این ضرورت و اهمیت را درک کنند.
به گفته وی بایستی مسئولین وزارت علوم در این حوزه واقعا احساس مسئولیت و مدیریت جهادی داشته باشند و در ارتباط از این تحول و ارتقا بایستی حمایت کنند، الان بسیاری از سرفصل های دروس که تصویب شده در شورای عالی برنامه ریزی تایید نشده است، هنوز به دانشگاه ها ابلاغ نشده است. خب این خیلی ضرر و زیان است یک عده از اساتید برجسته کشور جمع شدند این سرفصل ها را اصلاح کردند چرا ما باید معطل کنیم این ها باید به نظر من سریعا به دانشگاه ها ابلاغ شوند و بعد برای تدریس و تکمیلش باید حمایت کنند، نباید بی تفاوت باشند، نباید کم کاری صورت گیرد و مدیریت جهادی را توجه نکنند.
لینک خبر
یکشنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۳


  • نظر شما در رابطه با این خبر چیست ؟ آیا با این تغییرات موافق هستید ؟
  • نتایج این تصمیم را بر آموزش معماری و شهرسازی ایران چه میدانید
  • باید ها و نباید های این تغییرات را در سرفصل های آموزشی چه می دانید ؟

  • به نظر شما در صورت عملی شدن این تصمیم , بررسی این تغییرات توسط چه کسانی می تواند صورت بگیرد ؟




گفتگوهای پیشین از این سری گفتگوهای معماری :

گفتگوی شماره 1: ضوابط و استانداردهای طراحی ؛ معیاری برای هماهنگی و یا مانعی برای خلاقیت و ایده های نو ؟
گفتگوی شماره 2: تخریب گسترده میراث تاریخی و ملی
گفتگوی شماره 3 : روز معمار ؛ بزرگداشت شیخ بهایی! آیا تاریخ معماری ایران خالی از مفاخر ایرانی است !؟
گفتگوی شماره 4 : نظر شما در رابطه با کرکسیون و نقد پروژه در دانشگاه ها و فضای مجازی
گفتگوی شماره 5 : شیوه ی برخورد ِ شما ، با یک بنای معماری !
گفتگوی شماره 6 : مشاهیر معماری ؟
گفتگوی شماره 7 : شیـوه های مطالعـات ِ معمـاری !
گفتگوی شماره 8 : کپی کاری در معماری !!

گفتگوی شماره 9 : آیا ما صاحب معماری خودمان هم نبوده ایم ؟ !

گفتگوی شماره 10 : نقش معماران در بهبود سلیقه عمومی مردم !

گفتگوی شماره 11 : معماری اسیر فرم های غالب ؟!! ( بررسی نمونه موردی طرح بازسازی مسجدالحرام )
گفتگوی شماره 12: لــزوم گرفـتن مـــدرک تحصیـــلی بـالاتـــر در معمــاری!؟
گفتگوی شماره 13 : معماری جنسیتی ؛ معماری زنانه - معماری مردانه ؟

گفتگوی شماره 14 : بازار معماری مسکن ؛ چشم انداز آینده ساخت و ساز !؟

گفتگوی شماره 15: مسابقات معماری؛ مسابقه معماری غرفه ایران در اکسپو میلان 2015

گفتگوی شماره 16 آموزش معماری در ایران
 

aminvood1

عضو جدید
کاربر ممتاز
در مورد سرفصل های کارشناسی ، فکر میکنم واقعا بازنگری لازمه، سرفصلایی که گمونم مربوط به سال 77 هستن... واقعا پوسیده و نا کارآمد هستن... اما به نظرم امثال جناب نقره کار که تفکراتشون به نسل ما نمی خوره و احتمالا نسل های آینده هم اندیشه هاشون رو راحت نمی پذیرن، فرد مناسبی برای حضور در تیم بازنگری نیستن.
در وهله ی اول، این تغییرات باید پس زمینه ی علمی داشته باشن، باید قبلش مطالعه ی جدی شده باشه، و مطالعه ی جدی از نظر من یعنی حد اقل در 5 سالی که من وارد این رشته شدم، می بایست خبرهایی از اینکه داره بازنگری می شه می شنیدم، و امکان این رو می داشتم که توی فرم های نظر سنجی آنلاین ، نظرمو به عنوان یه دانشجو بگم... نه اینکه فقط خبر تایید شدن این تغییرات رو بخونم.
مخالفم که گروهی با اندیشه های 30 سال پیش بیان و برای 15 20 سال آینده برنامه ریزی کنن..
 

ex5*ser

عضو جدید
کاربر ممتاز
آقای نقره کار فردی مذهبی و با تفکرات غیر معمارانه می باشن و حالا اومدن تغییر سرفصل می دن؟!!
اگه لطف کنن درس ندن همه چیز درست می شه.
کل دروس کارشناسی باید بازنگری بشه چون 80 درصد بدرد نخورن یا پیش نیاز رو ندارن یا کافی نیستند و یا توسط افراد بی کفایت تدریس می شن ، مثل همین یارو بالایی.
 

joyaye nam

کاربر فعال
[h=1]توصیف جالب یک دانشجو از برنامه تحصیلی چهارساله دوره کارشناسی معماری


شکیبا شاه‎بختی، دانشجوی سال آخر کارشناسی معماری، در ششمین شب معمار بنیاد میرمیران که به دومین جلسه بررسی فرصت‎ها و چالش‎های آموزش معماری در ایران اختصاص داشت، تجربه دانشجویی خود از گذراندن برنامه تحصیلی چهارساله دوره کارشناسی معماری را چنین توصیف کرده است:


سال اول: سال آشنایی و تطبیق


سال دوم و سوم: فراگرفتن دروس حفظی و گزیدهای از مباحث فنی ساختمان که کاربرد و ماندگاری آنها در ذهن دانشجویان مورد سوال است


سال چهارم: ادامه فرآیند طراحیهای تقلیدی سال‎های پیشین در فضای فانتزی آتلیه که با چالش‎های واقعی محیط کار واقعی تفاوت محسوسی دارد و در نهایت جمع‎بندی شتاب‎زده فراگرفته‎ها در پایان‎نامه و آمادگی برای ورود به تحصیلات تکمیلی
[/h]منبع : http://www.memarnet.com/node/784
 

F.A.R.Z.A.D

متخصص مباحث اجرایی معماری , متخصص نرم افزار Archi
کاربر ممتاز
سلامم.

خیلی وقت بود دنبال همچین مطلبی یا خبری بودم.
میدونستم رو علوم انسانی داره بازنگری میشه ولی نمیدونستم در مورد معماری هم این مورد داره صورت میگیره.
خیلی خوبه.واقعا دانشکده های معماری عقیم بودن و نمیتونستن تاثیری رو معماری کشور بزارن چون بزرگترین اساتید معماری کشور در قرن معاصر(دقت کنید بزرگترینشون)فقط ترجمه دسته چندمی از معماری (اگه بشه بهش گفت معماری) غرب رو ارائه میدادن.......(دقیقا چیزی که در مورد اقتصاد یا جامعه شناسی و ...اتفاق افتاد و پدر کشور دراومد)
معماری مدرن روح رو از معماری گرفته اصالت رو که باید به فضا داده بشه به فرم و عملکرد داد.در معماری مدرن ما یا معمار فرم گرا داریم و یا معمار عملکرد گرا.تو دانشگاه های ما همینه البته بصورت ناقص.


جواب سوال دوم:

قطعا تا به نتیجه مطلوب برسیم زمان بره ولی از وضعیت فعلی بهتر خواهد شد مگر اینکه اساتید کارشکنی کنن و ساز خودشون رو بزنن.قطعا مقاومت هایی وجود خواهد داشت ولی کشور باید این راه رو در علوم انسانی و معماری (که تابعی از اونه)طی کنه.یعنی این امر سیروریت داره و ضروریه و انتخاب نیست.
این همون راهیه که استاد پیرنیا دوست داشت در دانشگاه طی بشه و سر همین مسئله با آندره گدار درگیر بود ولی ایشون یارای مقابله با اون جریان معماری غرب گرا و اون اساتید رو نداشت
.

جواب سوال سوم:

باید ها و نباید های این امر ریشه عمیقی داره.اول باید بحث فلسفه و حکمت مشخص بشه.
تمام دانشجویان علوم انسانی و سایر علوم باید حکمت علم رو بدونن.
در رشته معماری دانشجو باید حکمت معماری رو بدونه(دقت کنید واژه حکمت بجای فلسفه) تا متوجه بشه هر کاری که دلش خواست نمیتونه انجام بده.اباحه گری ممنوعه.ما قطعا یک سبک معماری خوب داریم و یه سبک معماری بد.یه سبک معماری مفید داریم و یک سبک معماری مضر.
از شعار "ولش کن" که شاه کلید فهم تمدن لیبرال و اباحه گره باید فاصله گرفت.....این دیگه واسه کسی جذابیت نداره.
باید رو مبانی نظری خیلی بیشتر کار بشه
.

جواب سوال آخر:

من میدونم این سوال واسه چی پرسیده شده.

این سوال به این دلیل پرسیده شده که مثلا خود اساتید شاخص معماری(مثل دیبا) باید این تغییرات رو صورت بدن...........من میگم بله همین اساتید باید این تغییرات رو صورت بدن ولی.......ولی مادامی که این اساتید دغدغه این مطلب رو داشته باشن.....دغدغه داشته باشن نه صرفا یه سری ژست های ظاهری علاقه به اصالت معماری کشور......کاری که در معماری معاصر یه سری معماران بنام بناهای با معماری مدرن رو با یک پوسته معماری ایرانی انجام دادن.این معماری ایرانی نیست.
ولی این چیزی که من در این اساتید میبینم ،فقط باید در سطح تاکتیکی ازشون استفاده بشه.اینها نمیتونن استراتژی معماری کشور رو تعیین کنن.چون هضم در سبک های معماری غرب شدن و راه نجاتی ندارن.
ولی خب در سطح تاکتیکی و تکنیکی میشه ازشون استفاده کرد.
سطح تاکتیکی چیست؟
اینکه مثلا ارئه معماری در چه ترمی و چه سالی باید آموزش داده بشه.مبانی نظری چه زمانی مطرح بشه.طرح های معماری چه زمانی.چه موضوعاتی در طرح های معماری در نظر گرفته بشه.عملکردها چی باشن و ...
سطح تکنیکی چیست؟
مثلا در ارائه معماری از چه مواردی میتوان استفاده کرد و ....

خوب نیست شان استاد معماری این کشور اینقدر پایین آورده شه درسته؟خب چاره ای نیست خودشون اینطور خواستن.در واقع اینها استاد نبودن.ما دانشجوی سطح پایینی بودیم.
مترجم و voice recorder هایی که صرفا سبک ها و دکترین های اشخاص دیگری را درس میدهند.
بزرگترین های این اساتید که خیلی هاشون از دنیا رفتن تنها تونستن حاشیه ای بر دکترین ها و سبک های دیگران بزنن.یا در سطح تاکتیکی سبک دیگری ،خوب عمل کنن.خوبه ولی این برای استاد ایرانی خیلی کمه.
اینکه ما به داشته های خودمون احترام نزاریم و به اصالتی برای فکر و اندیشه خودمون قائل نباشید تحجره.....خودمون داریم میگیم که متحجریم.خودمون داریم میگیم که ما نمیتونیم فکر تولید کنیم و باید فقط مترجم باشیم.
ما دانشجویان و فارغ التحصیلان هم همینطوری بار میایم.البته در سطح خیلی پایین تری.
چند وقت پیش تو همین تالار معماری تاپیکی راه اندازی شد در مورد فوت یکی از معماران و در وصف اون معمار نوشته شد و اون معمار با این لقب معرفی شد.........."معمار صاحب سبک پست مدرن"
خب واقعا این یعنی چی؟بالاخره ایشون صاحب سبک هستن یا نه؟.......نه...... برای بزرگترین معمار معاصر کشور ما همین که یه حاشیه ای بر سبکی بزنه کافیه....!!!!!!!!.......این تفکر باید از دانشجو دور باشه.

حالا من نمیدونم این آقای نقره کار کیه ولی اینکه یکی از دوستان قید آدم مذهبی با تفکرات غیر معمارانه رو آوردن درست نیست.استراتژی معماری کشور از سطحی که بالاتر از دانشگاهه باید تعیین بشه.اگه واقعا این اساتید شایسته بودن میشد در اون سطح ازشون استفاده کرد.البته در بین اساتید قطعا شایستگانی هم وجود دارن و قطعا این موارد رو در نظر میگیرن.

 

soroush89

متخصص Photoshop
کاربر ممتاز
تغییر امریست غیر قابل اجتناب، مهم سمت و سوی تغییر و رسیدن به سر منزل مقصود است. به اعتقاد بنده طرح این سوال در این مقطع ضرورت دارد. آیا اساتیدی که در غرب تحصیل کرده اند عموماً فرهنگ بومی و نیازهای جامعه خویش را دور میریزند؟ در دهه اخیر درخشش همین معماران به اصتلاح آقایان، "غرب زده" باعث شده نام ایران در معتبرترین عرصه های بین المللی بر سر زبانها باشد. و این نشان از درایت و هوش کم نظیر این عزیزان فرهیخته دارد که عموماً فارغ التحصیل دانشگاه های معتبر بین المللی هستند. به اعتقاد بنده اگر اشکالی هست در سیستم پر از آشوب آموزشی است که مانند کلافی سر در گم میماند. متاسفانه گوشی بدهکار انتقادات نیست فقط دهانی بزرگ باز است و میپندارد هرچه میگوید میبایست ذکر روز و شب استاد و دانشجو باشد. حکایت این زعما، نقل این مثل است: خانه از پایبست ویران است، خواجه حیران نقش ایوان است.
 

glosi

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
ب نظر من کار اشتباهی کردن .درسته ما معماری اسلامی میخواهیم اما مهم تر از این معماری ای میخواهیم که مطابق خواسته انسان های اطرافمون باشه . معماری که اسلامی و مذهبی باشه اما استفاده نشه پایه اصلی معماری رو هم از بین میبره .
شاید بهتر بود در کنار تغیرات اسلامی که داده میشه تغیرات مدرن هم اضافه میشد .
فکر میکنم این اقا دانشکده علوم انسانی را با دانشکده معماری اشتباه گرفتند .
 

F.A.R.Z.A.D

متخصص مباحث اجرایی معماری , متخصص نرم افزار Archi
کاربر ممتاز
تغییر امریست غیر قابل اجتناب، مهم سمت و سوی تغییر و رسیدن به سر منزل مقصود است. به اعتقاد بنده طرح این سوال در این مقطع ضرورت دارد. آیا اساتیدی که در غرب تحصیل کرده اند عموماً فرهنگ بومی و نیازهای جامعه خویش را دور میریزند؟ در دهه اخیر درخشش همین معماران به اصتلاح آقایان، "غرب زده" باعث شده نام ایران در معتبرترین عرصه های بین المللی بر سر زبانها باشد. و این نشان از درایت و هوش کم نظیر این عزیزان فرهیخته دارد که عموماً فارغ التحصیل دانشگاه های معتبر بین المللی هستند. به اعتقاد بنده اگر اشکالی هست در سیستم پر از آشوب آموزشی است که مانند کلافی سر در گم میماند. متاسفانه گوشی بدهکار انتقادات نیست فقط دهانی بزرگ باز است و میپندارد هرچه میگوید میبایست ذکر روز و شب استاد و دانشجو باشد. حکایت این زعما، نقل این مثل است: خانه از پایبست ویران است، خواجه حیران نقش ایوان است.

سلامم.
بحث سر تحصیل در غرب نیست.بحث سر طرز تفکره.

ببخشید کدوم عرصه های معتبر بین المللی؟معیار اون عرصه ها چی بوده؟و این دوستان به واسطه چه امری نام ایران را بر سر زبانها انداخته اند؟
سیستم آموزشی به چه معناست؟
 

soroush89

متخصص Photoshop
کاربر ممتاز
سلامم.
بحث سر تحصیل در غرب نیست.بحث سر طرز تفکره.

ببخشید کدوم عرصه های معتبر بین المللی؟معیار اون عرصه ها چی بوده؟و این دوستان به واسطه چه امری نام ایران را بر سر زبانها انداخته اند؟
سیستم آموزشی به چه معناست؟

سلام دوست عزیز
جدای از نوع نگاه متفاوت بنده و شما نسبت به معماری مدرن و گلایه به حق شما در مورد روابط حاکم بر سیستم آموزشی، نمیبایست موفقیت های شاخص معمارانمان را نادیده بگیریم و این عزیزان را مورد بی مهری قرار دهیم. یقین دارم به عنوان یک معمار از موفقیت های بدست آمده در یک دهه اخیر توسط معماران ایرانی مطلعید و نیازی به ذکر نام نیست. بنده هم با شما موافقم قاعدتاً این آشفتگی ذهنی که شما از آن صحبت میکنید آرامشی میطلبد که میبایست در معماری بومی این سرزمین به دنبالش باشیم اما هر چیز بجای خویش نیکوست. عدم تعریف صحیح معماری مدرن و نگاه اقتصادی صرف به این مقوله این نفرت لا وصف را رقم میزند. عدم برنامه ریزی و سوء مدیریت کلان نتیجه ای جز حال روز فعلی ما را رقم نمیزند و تا زمانی که این روند ادامه داشته باشد و متولیان و به اصتلاح مدیران نان را به نرخ روز بخورند وضعیت همین خواهد بود استاد کمونه (از بنیان گذاران معماری ارگانیک در ایران و یکی از موسسان بنیاد لوید رایت در ایران) نصیحتی به من کرد که همیشه در ذهنم میماند. ایشان فرمودند: حاصل کار ما را شما قضاوت میکنید چیزی به من میگوید اگر بخودتان نیایید و یکدل نشوید حاصل کار شما را گریه میکنند. و به اعتقاد بنده این یکدلی که ایشان از آن صحبت میکرد از باورهایمان شروع میشود وقتی به قول شما خود را مترجم کارهای دیگران میدانیم و خودمان را غیر منصفانه نقد میکنیم. طبعاً نمیتوانیم آینده ای روشن را پیش رو ببینیم. وقتی عالی قاپو را به عنوان بنای شاهی و دارای تالار موسیقی میساختند متعصبانی با فریاد "دین را نابود کردند" و این قبیل هجویات کمر به تخریب آن بستند بنایی که سمبلی از "معماری غرب" به حساب می آمد ساختمانی شد که مدت هاست موجب فخر ایران زمین است. بنائی با ریشه هائی غربی و ساختاری ذاتاً ایرانی. و اما نکته قابل تأملی در صحبت های حضرتعالی دیدم در مورد استاد دیبای فقید. دوست عزیز "از خودم شروع میکنم." با کارنامه اندکی که دارم نه به لحاظ تجربه و نه علم نمیتوانم خود را با این بزرگوار قیاس بگیرم. خوب است کمی رعایت انصاف کنیم و حرمت بزرگان نشکنیم بنده به شخصه به خود اجازه "نقد" عزیزی که به مانند استاد پیرنیای فقید و دیگر اساتید بزرگ کشورمان بر گردن همه ما حقی دارند، نمیدهم. مسئله "اظهار نظر" با "نقد" تفاوتی فاحش دارد. کاش کمی این مهم را رعایت کنیم تا خدای ناکرده دیگران ما را اینگونه قضاوت نکنند. قبلاً از صعه صدر حضرتعالی تشکر میکنم و دقدقه های شما را دقدقه های خود میدانم.
 
آخرین ویرایش:

farzaneh*memary

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
سرفصلا که به شدت نیاز به بازنگری دارن، هم از نظر محتوایی و هم از نظر ترتیب و توالی... حالا محتوا رو که واقعا کار خاصی از دست کسی برنمیاد و هر چی هم تعریف شه باز اساتید طوری که خودشون بخوان درس می دن ولی توالی رو باز می شه یه کاری کرد، ما در طول 4 سال خیلی پیش اومده بود که استاد بخواد موضوعی رو توضیح بده ولی نیاز به اطلاعاتی باشه که قراره مثلا 3 ترم دیگه برامون ارائه بشه...

ولی این طوری که اینجا نوشته شده ظاهرا تغییرات به سمت بهتر شدن نیست و مث اساتید ما که میومدن می گفتن فلان زمان فلان درس بود که "متاسفانه" الان دیگه حذف شده، انگار قراره همینایی هم که هست حذف شه و باز به جاش دروس بی فایده تری جایگزین شه، یعنی با این هدفی که برا تغییر سرفصلا تعریف شده این طور به نظر می رسه در کل من خودم شخصا با ایرانی و انقلابی و اسلامی کردن آموزش معماری مخالف نیستم. ولی اگه واقع بین باشیم، همه مون دیگه راه حل های سیستم آموزشی رو می شناسیم، مثلا با اضافه کردن 20 واحد انقلاب و تفسیر و اندیشه و درسای دیگه ای از این قبیل (که عملا هیچ کارکردی به جز بالا بردن معدل ندارن) فضای دانشگاهای ما اسلامی شد. حالا اگه فرهنگ سازی آموزش معماری هم همین شکلی باشه دیگه کلا باید فاتحه ی این رشته رو خوند و اصلا بعید نیست که مثلا ترسیم فنی و طراحی فنی (که انگار قبلا هر کدوم به صورت 2-3 تا درس ارائه می شدن -1.2.3-) حالا هر کدوم به یه 3 واحدی خلاصه شدن، بعد این تغییرات هر دو ادغام شن با هم و به جای یکی شون مثلا درسی به اسم "معماری جهادی" _!!!_ جایگزین شه که همه می دونیم همون قدر قراره موثر باشه که در حال حاضر درس "معماری اسلامی" موثره...

من مخالف تغییر جهت معماری به سمت فرهنگ ها و سنت های خودمون نیستم ولی با راه درستش و با در نظر گرفتن اولویت ها... الان کدوم درس ما رواج دهنده ی تفکر غربیه و می خوان با یه درس ایرانی جایگزین کنن؟! جز اینه که ما هیچی از فن و اجرا تو دانشگاها یاد نمی گیریم، چون واحداش تو هر مرحله از تغییرات سرفصلا هر بار به بهانه ای آب شدن و الان دیگه هیچی ازش نمونده! و همه ش شده تئوری (بدون اینکه تاثیر عملی داشته باشه) + چند تا واحد طراحی (که اونم بدون فن و تئوری درست حسابی نقاشیه تا طراحی) ؟!! به نظر من بازم قراره دیوار کوتاه تر از فن پیدا نکنن مثلا معماری اسلامی/مرمت/طرح/... رو که نمی تونن حذف کنن مجبورن از درسای دیگه کم کنن تا جا برا واحدای جدید باز شه.بهترین حالت اینه که واحدی کم یا اضافه نشه و فقط همین واحدای فعلی با عناوین دیگه ای تعریف شن. ;)

البته واقعا تا جزئیات مشخص نشه نمی شه حرفی زد و من همه ی نظراتمو صرفا از روی توضیحات فعلی نوشتم و امیدوارم عملا اتفاقی غیر از این بیفته...
 

F.A.R.Z.A.D

متخصص مباحث اجرایی معماری , متخصص نرم افزار Archi
کاربر ممتاز
سلام دوست عزیز
جدای از نوع نگاه متفاوت بنده و شما نسبت به معماری مدرن و گلایه به حق شما در مورد روابط حاکم بر سیستم آموزشی، نمیبایست موفقیت های شاخص معمارانمان را نادیده بگیریم و این عزیزان را مورد بی مهری قرار دهیم. یقین دارم به عنوان یک معمار از موفقیت های بدست آمده در یک دهه اخیر توسط معماران ایرانی مطلعید و نیازی به ذکر نام نیست. بنده هم با شما موافقم قاعدتاً این آشفتگی ذهنی که شما از آن صحبت میکنید آرامشی میطلبد که میبایست در معماری بومی این سرزمین به دنبالش باشیم اما هر چیز بجای خویش نیکوست. عدم تعریف صحیح معماری مدرن و نگاه اقتصادی صرف به این مقوله این نفرت لا وصف را رقم میزند. عدم برنامه ریزی و سوء مدیریت کلان نتیجه ای جز حال روز فعلی ما را رقم نمیزند و تا زمانی که این روند ادامه داشته باشد و متولیان و به اصتلاح مدیران نان را به نرخ روز بخورند وضعیت همین خواهد بود استاد کمونه (از بنیان گذاران معماری ارگانیک در ایران و یکی از موسسان بنیاد لوید رایت در ایران) نصیحتی به من کرد که همیشه در ذهنم میماند. ایشان فرمودند: حاصل کار ما را شما قضاوت میکنید چیزی به من میگوید اگر بخودتان نیایید و یکدل نشوید حاصل کار شما را گریه میکنند. و به اعتقاد بنده این یکدلی که ایشان از آن صحبت میکرد از باورهایمان شروع میشود وقتی به قول شما خود را مترجم کارهای دیگران میدانیم و خودمان را غیر منصفانه نقد میکنیم. طبعاً نمیتوانیم آینده ای روشن را پیش رو ببینیم. وقتی عالی قاپو را به عنوان بنای شاهی و دارای تالار موسیقی میساختند متعصبانی با فریاد "دین را نابود کردند" و این قبیل هجویات کمر به تخریب آن بستند بنایی که سمبلی از "معماری غرب" به حساب می آمد ساختمانی شد که مدت هاست موجب فخر ایران زمین است. بنائی با ریشه هائی غربی و ساختاری ذاتاً ایرانی. و اما نکته قابل تأملی در صحبت های حضرتعالی دیدم در مورد استاد دیبای فقید. دوست عزیز "از خودم شروع میکنم." با کارنامه اندکی که دارم نه به لحاظ تجربه و نه علم نمیتوانم خود را با این بزرگوار قیاس بگیرم. خوب است کمی رعایت انصاف کنیم و حرمت بزرگان نشکنیم بنده به شخصه به خود اجازه "نقد" عزیزی که به مانند استاد پیرنیای فقید و دیگر اساتید بزرگ کشورمان بر گردن همه ما حقی دارند، نمیدهم. مسئله "اظهار نظر" با "نقد" تفاوتی فاحش دارد. کاش کمی این مهم را رعایت کنیم تا خدای ناکرده دیگران ما را اینگونه قضاوت نکنند. قبلاً از صعه صدر حضرتعالی تشکر میکنم و دقدقه های شما را دقدقه های خود میدانم.

سلامممم.
ممنون از پاسختون.
بله من منکر این موفقیت ها نیستم.ولی این موفقیت ها در چه سطحیه؟
ممکنه من در یک مسابقه بین المللی ارائه معماری وراندو شرکت کنم و بهترین کار رو ارائه بدم اما این موفقیت من در چه سطحیه؟آیا فراتر از تکنیکه؟
ممکنه من در قالب یک سبک طرحی رو رو ارائه بدم و رتبه ای هم بیارم....آیا این اعتلای نام ایرانه؟شاید همه برامون سوت و کف بزنن ولی در واقع این افتخار نیست.
اون موقعی که شما براساس داشته های خودت سبکی رو ارائه بدید این ارزشه.و مطمئن باشید واسه این هیچوقت سوت و کف نمیزنن(منظورم مردم سایر کشور ها و توریست ها نیست بلکه مسئولین جشنواره ها و ایضا رسانه ها)
وگرنه مردم سایر کشور ها و توریست ها هیچوقت برای دیدن بناهای مدرنمون به این کشور سفر نمیکنن چون هیچ جذابیتی براشون نداره.اونا میان که داشته های مارو ببینن.

ببینید شما میگید سیستم آموزشی مشکل داره من میگم کل این علوم انسانی (معماری مبانی نظری خودش رو از علوم انسانی میگیره ...اینکه دوستمون گفتن فلانی معماری رو با علوم انسانی اشتباه گرفته،اشتباه میکنن چون این دوتا از هم جدا نیستن و اینکه میبینید ما در معماری و سینما و ....الان ضعیف هستیم به این دلیله که این ارتباط رو نمیدونیم)رو هواست.
تو غرب علوم انسانی رو براساس متدولوژی بدست آوردن.این اشتباه فاحشه و درواقع شما به چیزی دست پیدا نکردید.
چیزی که در غرب وجود داره science هست و این متفاوته از علمه.science برساس روش شناسی و متدولوژی عمل میکنه.
حالا چرا اینا رو میگم ....برای اینکه علوم انسانی که با این روش ها بدست اومده باشه و قرار بشه بیس مبانی نظری معماری .
این علوم زمینی رو بوجود آورده به نام انسان محوری......در این زمین درختی رشد میکنه به اسم جامعه مدنی ........و این درخت میوه ای بوجود میاره به اسم سبک زندگی آمریکایی.
معماری با انسان محوری ره به جایی نمیبره .شما نمیتونید برید تو یه سوپرمارکت تو اهواز 1 متر زمین خوزستان بخرید.شما نمیتونید تو همدان درخت نخل بکارید ولی خرمای خوزستان رو میتونید بیارید تو همدان بخورید.
معماری درخته.وقتی به زور خواستید تو یه زمینی که این نوع درخت مناسبش نیست بکارید میوه نمیده و خشک میشه.
الان معماری رایج در دانشگاه های ما و در شهرهای ما میوه نمیده.عقیمه.(یعنی تاثیر بدی تو سبک زندگی میزاره)
دانشگاه باید جامعه رو بارور کنه.وقتی نتونست یکی از یه جای دیگه باید بیاد بارورش کنه.

ببخشید طولانی شد ولی اجازه بدید یه مثال غیر از معماری بزنم:

الان شما جریانات سیاسی کشورمون رو میشناسید......ازتون سوال میکنم که جریانات اقتصادی کشور رو هم میشناسید؟

دانشکده های اقتصاد کشورمون(دانشگاه شریف و بهشتی و تهران و علامه طباطبایی و ..) باید به دولت ها الگوی معیشت و روش اقتصادی بدن.
دو تا جریان اقتصادی تو این دانشگاه ها وجود دارن:
1-فریدمنی ها
2-نئوکینزی ها
جفت این دو جریان مربوط میشه به اقتصاد غرب.(دقت کنید دانشکده های اقتصاد کشور نتونسته بارور کنه اندیشه اقتصادی کشور رو و یکی از بیرون و از طریق این اساتید این اقتصاد رو بارور و باردار میکنه ....حساب کن طفلی که میخواد متولد بشه چی در میاد)
دولت قبل جریان فریدمنی رو انتخاب کرد(شاخصه این نوع اقتصاد مبتنی بر شوکه....شوک با آزاد سازی یکباره قیمت ها و مقررات زدایی.......هدفمند سازی هم با همین اقتصاد انجام شد)
دکتر پژویان مروج و مترجم این سبکه و دوتا از شاگرداش که یکی وزیر شد و یکی هم رییس سازمان هدفمندی.
این سبک 40 سال پیش تو آمریکا و شیلی و کانادا و ...شکست خورد.(سری به سایت بدهی های دنیا بزنید و میزان بدهی کشورها علی الخصوص آمریکا رو ببینید)

این دولت جریان نئوکینزی رو انتخاب کرده(سند حرفم کتاب نظام های اقتصادی ایران نوشته حسن روحانی که الگوی مطلوب رو این نوع اقتصاد دنبال میکنه)
این سبک اقتصادی همونیه که یونان رو بدبخت کرده.همونیه که ایتالیا و اسپانیه و پرتغال و فرانسه و اکثر کشورهای اروپایی رو دچار چالش کرده.
یعنی تکلیف دولت از همین الان مشخصه.

همه اینارو گفتم که بگم وقتی استاد دانشگاهی مترجم دسته چندم چیزهایی که به اسم علم وارد کشور میشه و وقتی که عدم کاراییش اثبات میشه دیگه نمیتونه کاری کنه.چون اولا شجاعت نداره بیاد اقرار کنه ثانیا اگه اقرار کنه بیکار میشه باید بره بشینه خونه.
ولی همون اساتید تو غرب سایت درست میکنن و اعلام توبه میکنن از این اقتصاد .
ژوزف استیگلیتز دارنده جایزه نوبل اقتصاد کتابی نوشته به اسم سقوط ازاد........میگه علم اقتصاد سقوط ازاد کرده(دقت کنید نگفته اقتصاد جهان سقوط کرده بلکه میگه علم اقتصاد)(کتابشو حتما بخونید)

حالا استاد دانشگاه ما جرات داره بیاد بگه؟
تو معماری هم داستان همینه.چون معماری غرب مبانیش رو از علوم انسانی ای گرفته که داره سقوط میکنه.پس بهتره قبل از این اتفاق و تو اون خلا ای که قراره بوجود بیاد ما مدل و معماری خ ودمون رو عرضه کنیم.
 

nazi khanom

عضو جدید
دروس واقعا نیاز به اصلاح دارن یعنی یه معمار درست حسابی از توش در نمیاد دوستان ناراحت نشین خودمونیم واقعیته دیگه ... معماری ما قبلا تو دنیا حرفی واسه گفتن داشت ولی الان چی باز الانم خوبه یه عده معدودی هستن که در عرصه جهانی حرفی واسه گفتن دارن ولی اگه قرار باشه همینجوری پیشبریم از نسل آینده همین عده معدودم نخواهیم داشت...
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام واقعا موضوع جالب و چالش برانگیزی رو مطرح نمودید
فقط میتونم بگم امیدوارم بلایی که بر سر زبان فارسی اومد بر سر معماری نیارن و نخواهند معماری سره ایجاد کنند کاش بجای این همه تاکید بر معماری اسلامی این دوستان تحقیق میکردند ببینند آیا ما قبل از اسلام معماری نداشتیم ؟؟؟؟؟
 

et-rt

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
با سلام
من متاسفانه مثه دوستان اطلاعات خوبی در این مورد ندارم
ولی تقریبا میدونم جریان از چه قراره
کاری به روح این عمل ندارم. ما همیشه تو خوب یا بد یه ایده کلی حرف داریم تو عملی کردن اون ایده هیچی.
عرضم به حضورتون ای اقای نقره کارو بیاین رده پاشو تو کتابای پیام نور ببینید.
تعداد زیادی کتاب در طول یه سال منتشر کردن. از غلط های املایی و گنگ بودن و اشکالات دستوری کتابها بگذریم.
این کتاب ها همون کتاب های معمول موجود در بازار بودن فقط اوردن وصلشون کردن بهم یه جاهاییشونو هم حذف کردن! با این کارشون کتبی بی هدف و نامفهوم تحویل جامعه دادن.
اخه به چیه این میگن تالیف؟!
اینا همش بازاره
یه بازار خوب برای یه ناشر برا یه مولف برا ...
 

مزیدی

عضو جدید
سلام به همه دوستان
من معماری رو خیلی دوست ندارم و بنا به شرایطی وترد این رشته شدم
ولی خوب تا کارشناسی ادامه دادم
تو کارهای اجرایی و نظارت موفق تر هستم
و طراحیم چندان تعریفی نداره البته کارهایی مثل نقشه کشیدن توی خونه انجام میدم
قصد دارم ارشد رو مدیریت پروژه یا مرمت ادامه بدم
همیشه به باستان شناسی علاقه داشتم ولی خوب تو این رشته هم میشه مرمت رو ادامه داد
 

DDDIQ

مدیر ارشد
این روزها در نقاط مختلفی از شهر تهران و یا دیگر شهرهای بزرگ و کوچک ایران با نماهای رومی مواجه میشویم و موجی از رومی سازی را شاهد هستیم که با استقبال گروهی از مردم نیز همراه شده است !

http://www.www.www.iran-eng.ir/attachment.php?attachmentid=216171&d=1406035409
یک ورودی در تهران

http://www.www.www.iran-eng.ir/attachment.php?attachmentid=216170&d=1406035334
ان یکاد در یک سنتوری در شهر تهران

سوالات مختلفی ممکن است پیرامون آن به ذهن ما برسد ؛ از جمله ...



  • ریشه های این پدیده را چه میدانید ؟ معماران رومی ساز دلیل این گرایش بوده اند و یا تقاضا و استقبال مردم را دلیل پدید آمدن آن میدانید ؟
  • دیدگاه و موضع شما در برابر آن چیست ؟ آیا موافق اجرای چنین نماهایی به خواست کارفرما و استقبال مردم هستید ؟
  • در صورتی که مخالف این گونه نماهای رومی و یا دیگر نماهای از این دست هستید , راهکار مقابله با آن را چه میدانید؟ آیا وضع قوانین میتواند راه حل مناسبی باشد ؟
  • نمایی که میتواند جایگزین مناسب چنین نماها و پیشنهاد مناسبی برای پاسخ به خواست مردم برای یک نما پر تزئین را چه می دانید؟ آیا اصطلاحا هخامنشی سازی که در دوره ای موج گسترده ای از آن را شاهد بودیم میتواند جایگزین آن باشد ؟


______________
در همین ارتباط :

  • پدیده نمای «رومی» و سندرم «کاخ نشینی» #23
  • در مقابل موج رومی سازی در شهرهایمان چه کنیم؟#24
 

پیوست ها

  • 10049_620870311294229_1806323256_n.jpg
    10049_620870311294229_1806323256_n.jpg
    38.5 کیلوبایت · بازدیدها: 0
  • 1656036_622825217765405_1227121911_n.jpg
    1656036_622825217765405_1227121911_n.jpg
    52.6 کیلوبایت · بازدیدها: 0
آخرین ویرایش:

Moonlight3311

عضو جدید
اتفاقا منم چندتا خونه به این سبک رو توی مهرشهر (کرج) دیدم . به نظرم این مد ها میان و میرن نمیشه مردم رو مجبور کرد که چرا این نما رو انتخاب کردن یا نکردن . ولی خب نوشتن متن به عربی با نمای رومی برای خونه ایرانی خیلی تناقض داره :surprised: باید به اینم فکر کنن که همخوانی داشته باشه همه چیز.
 

holooooooo

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
آره منم جدیدا زیاد می بینم!!! به نظر من که خوب نیست، شاید زیبایی داشته باشه بالاخره هر معماری ای برای خودش زیبایی داره، اما من فکر میکنم ماها خودمونو گم کردیم، این موضوع به معماری مونم کشیده شده.... ما معماری غنی ای داریم، چرا نباید از عناصر معماری ایران بزرگ استفاده کنیم و مدام دنبال این بگردیم که بقیه کشورها چه معماری دارن...جای تاسف داره.....
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
این روزها در نقاط مختلفی از شهر تهران و یا دیگر شهرهای بزرگ و کوچک ایران با نماهای رومی مواجه میشویم و موجی از رومی سازی را شاهد هستیم که با استقبال گروهی از مردم نیز همراه شده است ! سوالات مختلفی ممکن است پیرامون آن به ذهن ما برسد ؛ از جمله ...

من این موجو نه تو نمای شهری ک تو تبلیغ شرکتای معماری دیدم!!

ریشه های این پدیده را چه میدانید ؟ معماران رومی ساز دلیل این گرایش بوده اند و یا تقاضا و استقبال مردم را دلیل پدید آمدن آن میدانید ؟
بنظرمن سلیقه تو مردم بوجود میاد من ی عده از معمارارو دلیل این گرایش میدونم شاید مثلا منظورشون نوآوری بوده...

تا مثلا بازار نمارو تو دس بگیرن

دیدگاه و موضع شما در برابر آن چیست ؟ آیا موافق اجرای چنین نماهایی به خواست کارفرما و استقبال مردم هستید ؟
با وجود زیباییهاش ب دلیل من واسه بناهای مسکونی مناسب نیس و هیچ سنخیتی با ما نداره نه با گذشته نه با حال بخصوص ک با آیات و جملات عربی ترکیب شده و شده چیزی ک هیچیش از خودمون نیس

در صورتی که مخالف این گونه نماهای رومی و یا دیگر نماهای از این دست هستید , راهکار مقابله با آن را چه میدانید؟ آیا وضع قوانین میتواند راه حل مناسبی باشد ؟
قوانین جوابگو هست اما راه حل مناسب تر ارتقای سلیقه مردمه یا بهتر بگم سلیقه مردمو ب سمت چیزی ک مناسب شان و فرهنگمونه هدایت کنیم با طراحی های نمای خلاقانه و مدرن

نمایی که میتواند جایگزین مناسب چنین نماها و پیشنهاد مناسبی برای پاسخ به خواست مردم برای یک نما پر تزئین را چه می دانید؟ آیا اصطلاحا هخامنشی سازی که در دوره ای موج گسترده ای از آن را شاهد بودیم میتواند جایگزین آن باشد

مسلما هخامنشی سازی خیلی بهتراز رومی سازیه اما از همه مهمتر ابداعه! ی ابداع خلاقانه و اصیل نه تقلید صرف از نماهای هخامنشی

هرکسی کو دور ماند از اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش



:gol:
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

farzaneh*memary

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
  • دیدگاه و موضع شما در برابر آن چیست ؟ آیا موافق اجرای چنین نماهایی به خواست کارفرما و استقبال مردم هستید ؟

من این موضوع رو با یادگیری زبان جدید مقایسه می کنم. اینکه ما زبان های زیادی رو یاد بگیریم خیلی عالیه چون هر زبانی یه فرهنگ و یه دنیای جدیده پس این یادگیری ارزشمنده، ولی اینکه بیاییم تو زبان خودمون از کلمات زبان های دیگه استفاده کنیم (بدون اینکه حتی از اون زبان جدید اطلاعاتی داشته باشیم)، باعث از دست رفتن هویت زبانی خودمون می شه.

به نظر من تو معماری هم استفاده از سبک های کشورهای دیگه، اگه با تعداد و هدف معین و با مطالعات کافی انجام بگیره می تونه نقش تبادل فرهنگی داشته باشه که خیلی هم خوبه و باعث می شه ما با سبک ها و فرهنگ های مختلف آشنا شیم، ولی این نوع استفاده از نقش ها و الگوهایی که پراکنده و بدون برنامه و مطالعه انجام می شه، باعث بی هویتی معماری کشور ما می شه (و شده!) ... مثلا تو اکثر کشورای غربی نهادهای شرق شناسی زیادی هست و رو همین معماری خود ما کلی مطالعات انجام می شه، ولی اونا هیچ وقت اجازه نمی دن جداره های شهری شون با نشانه های پراکنده ی ایرانی خدشه دار شه، اگرچه خیلی تحسین کنن این سبک از معماری رو (تو مقالات و همایش هاشون)


  • ریشه های این پدیده را چه میدانید ؟ معماران رومی ساز دلیل این گرایش بوده اند و یا تقاضا و استقبال مردم را دلیل پدید آمدن آن میدانید ؟

در مورد ریشه ی این کارم، خب خیلی عمیقه و مربوط به کل اجتماعه، پس معماری و هنر و خیلی زمینه های دیگه رو تحت تاثیر قرار می ده، وقتی استاد ما -به عنوان یه معمار- سر کلاس به جای زمان می گه تایم، پس عجیب نیست که فردا تو بنایی که می سازه هم، مثلا به جای پیرنشین بره سراغ مجسمه رومی... در مورد اینکه چرا این اتفاق تو جامعه ی ما افتاده بحث خیلی هست، به نظر من مهم ترین عاملش بها دادن بیش از حد به رشد علم و تکنولوژی و توسعه ی اقتصادی تو دنیای امروزه و عقب افتادن کشورمون -تو این زمینه ها- نسبت به کشورهای توسعه یافته، باعث شده ما داشته های خودمون تو زمینه های دیگه (مخصوصا زبان و ادبیات و هنر) رو هم باور نکنیم و دنبال الگوبرداری از کشورهایی باشیم که به نظرمون موفق ترن...


  • در صورتی که مخالف این گونه نماهای رومی و یا دیگر نماهای از این دست هستید , راهکار مقابله با آن را چه میدانید؟ آیا وضع قوانین میتواند راه حل مناسبی باشد ؟
  • نمایی که میتواند جایگزین مناسب چنین نماها و پیشنهاد مناسبی برای پاسخ به خواست مردم برای یک نما پر تزئین را چه می دانید؟ آیا اصطلاحا هخامنشی سازی که در دوره ای موج گسترده ای از آن را شاهد بودیم میتواند جایگزین آن باشد ؟

راه حل های ظاهری به نظر من نمی تونه چاره ی کار باشه، مثلا هخامنشی سازی (یا حتی استفاده ی ظاهری از الگوهای اسلامی) تو معماری همون قدر می تونه موثر باشه که فرهنگستان زبان تو پاسداری از زبان فارسی تونسته موفق باشه، تا وقتی این باور ایجاد نشه که هنر ما چیزی از هنر رومی و یونانی کم نداره، نمی شه با القا (چون یه جورایی تلقین کردنه این روش)، مسئله رو حل کرد. در واقع این کارا در بهترین حالت، مث یه روکشی روی یه وسیله ی خراب شده می مونه که فقط خرابی رو مخفی می کنه ولی اصل مشکل سرجاش باقیه.

در مورد اینکه چه طور باید خودمونو باور کنیم اول بگم که باید یه درک صحیح و واقع بینانه نسبت به خودمون و بقیه داشته باشیم، یعنی نه کمتر از واقعیت و نه بیشتر از اون، و اینکه بدونیم این باور با انکار کشورها و هنرهای دیگه به دست نمیاد، -مثلا- متاسفانه اساتید ما فکر می کنن با تخریب چهره ی میکلانژ (به عنوان یه شخص متکی به خود و نه خدا !!) و تحسین معمار ایرانی (که حتی نمی خواسته اسمشو بنویسه رو اثرش و همه ی هنرشو ناشی از لطف خدا می دونسته!) و یه سری حرفایی از این قبیل می تونن باور به هنر ایرانی رو ایجاد کنن، در حالیکه به نظر من یکی از مهم ترین علت های بی اعتمادی اجتماع ما به فرهنگ مون، اغراق بیش از حد در مورد ایران و پایین آوردن هنر کشورهای دیگه توسط اساتید و مسئولینه، که باعث شده ما اون شناخت واقعی رو نداشته باشیم. چون وقتی با واقعیت رو به رو می شیم، می بینیم اطلاعاتی که داشتیم زیادم درست نبوده.

در مورد قوانین اگر محدود کننده باشه (به صورت جریمه مثلا) که کلا نمی تونه نقش زیادی داشته باشه و بیشتر باعث حساسیت و حتی تبلیغ این سبکا می شه. ولی می شه قوانین تشویق کننده داشته باشیم، مثلا من از اساتیدمون شنیدم که تو انگلستان قیمت گذاری طوریه که هر چی از عناصر سنتی استفاده شه به قیمت خونه اضافه می شه (مثلا یه نوع پنجره یه مقدار خاصی به قیمت کار اضافه می کنه) این جور قوانین نقش موثرتری دارن. البته اولم گفتم این راه حلا فقط ظاهر مسئله رو حل می کنه و وقتی اثر واقعی رو داره که قبلش بسترسازی و شناخت درست بین مردم اتفاق افتاده باشه و سازنده خودشم بدونه چرا با استفاده از عناصر معماری خودمون، داره بنای با ارزشی می سازه و صرفا دنبال سود اقتصادی نباشه...
 
آخرین ویرایش:

hadi1525

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام.
معماری رومی ریشه در معماری اتروریایی دارد اما در واقع دارای خصوصیاتی یونانی هم هست..اما انچه که معماری رومی رو متمایز میکند نظام مالی و اداری و تمرکز علم و فرهنگش است.
میتوان گفت یکی از دلایل گسترش معماری رومی ترتیبی متداول و همه گیر و شکلی مجلل در معماری بوده و در بناهای رومی تجمل و بزرگی به وضوح دیده میشود.
قطعا شک و شبه ایی در عظمت معماری رومی نیست، بعلاوه رشد و تحول معماری رومی از همان ابتدا تابع راه و رسم زندگی مردم بوده است.
در مورد معماری ایران و تاثیر سبک های مختلف در معماری ایران باید گفت که در واقع حوزه معماری ما به جایی رسیده که وضعیت نگران کننده ایی دارد.
در راستای موضوع بحث هم باید گفت در شهر های مختلف، خصوصا در ابرشهرهای ایران جاه طلبی و تمایلات شخصی و میل به تجملات و بزرگی بعضی از افراد رو به سمت چنین سبک هایی کشانده است.
یکی از جنبه های این امر خواست مستقیم کارفرما و میل به چنین سبک هایی است. در نمونه طرحی که شخصا دربخش اجرایی ان حضور داشتم، کارفرما با میل و جاه طلبی و به نمایش گذاشتن ثروت و قدرت، شخصا به چنین سبک هایی علاقه نشان داد.
به قول ژان بودریار: اشیا زندگی روزمره از حالت کارکردی خود جدا شده اند و به صورت نمادین در امدند.امروزه مردم ایران به تجملات بیشتر از عملکرد علاقه نشان میدهند.متاسفانه معماران ما هم با بیان درخواست مردم و کارفرما کار خودشان را توجیه میکنند.
معماری امروز ما به صورت تقلیدی و به دور از فکر و اندیشه است.متاسفانه در ایران معماری به ساخت و ساز تبدیل شده است. چرا معماری ما با این تمدن و فرهنگ به سبک ها و فرهنگهای بیگانه روی اورده است.بگونه ایی که نه به تبعیت بلکه به تقلید از ان پیروی میکند.
به نظر من با رجوع به معماری اصیل و غنی خو د و شناخت و بازنگری و نه به تقلید بلکه به تبعیت از آن و وضع قوانین درست و کنترل صحیح و دقیق میتوان گامی موثر در این امر برداشت.


این هم چند نمونه از طرح های رومی در نمای ساختمان های ایران.
70761692014fffffffffffffffffffffffffffffffffffffffffffffff.jpgNama-5-www.naghsh-negar.ir-www.farsicad.com_.jpg
 

sahar-architect

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
خیلی ممنون از این سوال خیلی خاص :gol:
من به عنوان یه منتقد از نماهای رایج در سطح شهر میتونم بگم با نماهای رومی موافقم اما این موافقت من نسبی ئه یعنی بین بد و بدتر گزینه بد رو ترجیح میدم
این سبک نماها بیشتر بدلیل جزئیاتی که شاید گاهی در حد برش سنگ هست ایجاد سایه روشن هرچند کم میکنه که چشم نواز تر خواهد بود نسبت به سطوح صافی که توسط نماهای کامپوزیت یا سنگی ساخته میشند
توی این قضیه صرف کارفرما هم مقصر نیست شاید کوتاهی از طراح هم هست که نمیتونه کارفرما رو متقاعد کنه یک نمای به مراتب متناسب تر با پروژه از هزینه سنگ کار نمای رومی ارزونتر در میاد اما حوصله بحث نداره چون ارزش ریالی براش مطرحه ... از طرفی خیلی طراحان و شرکت ها هم زحمت طراحی به خودشون نمیدن و به زور قالب کارفرما میکنند( که بخاطر آشنا بودن طرح خب به دل کارفرما هم میشینه)
من میتونم نمونه طراحی نماهایی توی همین کشورمون براتون بذارم که نمیگم سنتی ساخته ن خیلی هم مدرنه ولی به قدری زیبا با سطح ها بازب شده که میتونید بارها و بارها نگاهش کنید و هر بار یه چیز جدید پیدا کنید
طراحان ما متاسفانه اکثرا فقط فارغ التحصیل شدند و رسالت خاصی برای خودشون قائل نیستند ایکاش درس اخلاق مهندسی هم بجای دفاع مقدس و اندیشه و نمیدانم چه اجباری میشد
اما از طرفی اگر فکری به حال طراحی نما نشه قراره مثل جلبک سطح شهرها رو بگیرند کمااینکه من توی شهر خودمون توی مناطق بالای شهر نمای رومی رو توی کاربری های مختلفی دیدم: مسکونی - کانون وکلای دادگستری- گالری مبل !!! واقعیت اینه که ما حتی نمیدونیم این نما مناسب کاربری هست یا نه؟
از اونجایی که طاق و قوس هم که در حکم منازعه با خداست ( و خوب بلدیم بگیم که الهام بگیریم نه استفاده مستقیم!!) پس ما صاحب معماری خودمون هم نبودیم . حقیقت اینه که عدم توانایی معماران ما هم که کاری به ریشه های آموزشی یا محیط حرفه ای ندارم این مساله رو تشدید خواهد کرد و اگر همینطور پیش بره نماهای عجیب و غریبتری هم خواهیم دید.
 

hadi1525

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خیلی ممنون از این سوال خیلی خاص :gol:
من به عنوان یه منتقد از نماهای رایج در سطح شهر میتونم بگم با نماهای رومی موافقم اما این موافقت من نسبی ئه یعنی بین بد و بدتر گزینه بد رو ترجیح میدم
این سبک نماها بیشتر بدلیل جزئیاتی که شاید گاهی در حد برش سنگ هست ایجاد سایه روشن هرچند کم میکنه که چشم نواز تر خواهد بود نسبت به سطوح صافی که توسط نماهای کامپوزیت یا سنگی ساخته میشند
توی این قضیه صرف کارفرما هم مقصر نیست شاید کوتاهی از طراح هم هست که نمیتونه کارفرما رو متقاعد کنه یک نمای به مراتب متناسب تر با پروژه از هزینه سنگ کار نمای رومی ارزونتر در میاد اما حوصله بحث نداره چون ارزش ریالی براش مطرحه ... از طرفی خیلی طراحان و شرکت ها هم زحمت طراحی به خودشون نمیدن و به زور قالب کارفرما میکنند( که بخاطر آشنا بودن طرح خب به دل کارفرما هم میشینه)
من میتونم نمونه طراحی نماهایی توی همین کشورمون براتون بذارم که نمیگم سنتی ساخته ن خیلی هم مدرنه ولی به قدری زیبا با سطح ها بازب شده که میتونید بارها و بارها نگاهش کنید و هر بار یه چیز جدید پیدا کنید
طراحان ما متاسفانه اکثرا فقط فارغ التحصیل شدند و رسالت خاصی برای خودشون قائل نیستند ایکاش درس اخلاق مهندسی هم بجای دفاع مقدس و اندیشه و نمیدانم چه اجباری میشد
اما از طرفی اگر فکری به حال طراحی نما نشه قراره مثل جلبک سطح شهرها رو بگیرند کمااینکه من توی شهر خودمون توی مناطق بالای شهر نمای رومی رو توی کاربری های مختلفی دیدم: مسکونی - کانون وکلای دادگستری- گالری مبل !!! واقعیت اینه که ما حتی نمیدونیم این نما مناسب کاربری هست یا نه؟
از اونجایی که طاق و قوس هم که در حکم منازعه با خداست ( و خوب بلدیم بگیم که الهام بگیریم نه استفاده مستقیم!!) پس ما صاحب معماری خودمون هم نبودیم . حقیقت اینه که عدم توانایی معماران ما هم که کاری به ریشه های آموزشی یا محیط حرفه ای ندارم این مساله رو تشدید خواهد کرد و اگر همینطور پیش بره نماهای عجیب و غریبتری هم خواهیم دید.

دوست عزیز من با نظرتون موافقم.
اما اگر ما از سبک ها و معماری های دیگر، حالا بخواهد هر سبکی باشد، رومی یا غیر رومی، بیایم تبعیت کنیم و اصول ان سبک را در نظر بگیریمو به تقلید روی نیاوریم و با فکر و اندیشه به طراحی بپردازیم، نه تنها از بد و بدتر، بد را انتخاب نکرده ایم بلکه در نوع خود میتواند خوب و تاثیرگذاری باشد. بنده شخصا با معماری رومی موافقم. میل به تجمل و زیبایی در ذات ادمی وجود دارد و غیر قابل انکار است. اما این چالش و بی انضباطی در طراحی و تقلید از سبک های مختلف و رعایت نکردن اصول درست معماری، وضعیت معماری ما را نگران کننده کرده است.
 

sahar-architect

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
دوست عزیز من با نظرتون موافقم.
اما اگر ما از سبک ها و معماری های دیگر، حالا بخواهد هر سبکی باشد، رومی یا غیر رومی، بیایم تبعیت کنیم و اصول ان سبک را در نظر بگیریمو
به تقلید روی نیاوریم و با فکر و اندیشه به طراحی بپردازیم، نه تنها از بد و بدتر، بد را انتخاب نکرده ایم بلکه در نوع خود میتواند خوب و تاثیرگذاری باشد. بنده شخصا با معماری رومی موافقم. میل به تجمل و زیبایی در ذات ادمی وجود دارد و غیر قابل انکار است. اما این چالش و بی انضباطی در طراحی و تقلید از سبک های مختلف و رعایت نکردن اصول درست معماری، وضعیت معماری ما را نگران کننده کرده است.

واقع بنظرتون چند درصد این اتفاق داره میفته؟اگر قرار به رعایت اصول و الگو باشه ما معماری ایران رو که ملموس تر داریم... اما واقعا فارغ التحصیل ما این دغدغه براش ایجاد شده؟ بعد از 5تا طرح عجیب غریب دانشگاه که اصولا هم به نماش نمیرسیدیم طراحی کنیم موقع رسیدن هم یه طرح پاراتریک یا فولد میکشیدیم رو کار توی بازارکار با یه صحنه جدید روبرو میشیم این فرد وقتی توانایی طراحی رو در خودش نمیبینه یا میبینه اما کارفرما رو نمیتونه توجیه کنه یا هرچی به تقلید روی میاره که از نظر من تقلید بدی هم نیست هرچند خلق را تقلیدشان بر باد داد (اما به نظرم از طرح های ناموزون زدن بهتره نمیگم ایده آله اما خب بقول شما ذات تجمل طلب ادم این طرح رو به مذاقش خوش میکنه) از طرفی نبودن ضوابط در این حیطه هم این مساله رو دامن زده هرچند اخیرا خبرهایی داره میرسه که ضوابط خاصی براش وضع میشه
عامل اقتصاد یه وزنه سنگین در معماری به حساب میاد بنظرتون کارفرما چقدر برای یه ساختمون 4طبقه میاد خرج کنه که بگیم بیاد و 3تا متریال رو رو سطح کار کنیم جلو عقب کنیم یا از اون طرف اون لوکس بودن رو برای یه برج چجوری با متریال های دیگه نشون بدیم و کارفرما هم بیاد به مشتری بگه: نزن تو سر مال آقا!! نما رو بببین؟فلان سنگه مترمربع خدا تومن
قضیه فقط نما رومی نیست قضیه شاید یه نمای سنگ گرانیت وسط بافت تاریخیه ... اینم یه سبکه دیگه واسه خودش!
حالا اون آیه عربی رو نمای رومی یه پیام خوش داره میده که هنوز میتونیم روی فرهنگ آدم ها زوم کنیم و طراحی کنیم.اما کو؟کی؟چجوری؟ (اینم بگم 90درصد کارفرما نمیدونه که این نما رومیه یا یونانیه یا عربیه یا چی! میگن نمای کلاسیک و اصلا براشون این کلاسیک به معنی قدیمی بودنه ... اون بنده خدا نشسته خونه ش پیمانکار ساخته دوخته داده دست مشتری )
 

hadi1525

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
واقع بنظرتون چند درصد این اتفاق داره میفته؟اگر قرار به رعایت اصول و الگو باشه ما معماری ایران رو که ملموس تر داریم... اما واقعا فارغ التحصیل ما این دغدغه براش ایجاد شده؟ بعد از 5تا طرح عجیب غریب دانشگاه که اصولا هم به نماش نمیرسیدیم طراحی کنیم موقع رسیدن هم یه طرح پاراتریک یا فولد میکشیدیم رو کار توی بازارکار با یه صحنه جدید روبرو میشیم این فرد وقتی توانایی طراحی رو در خودش نمیبینه یا میبینه اما کارفرما رو نمیتونه توجیه کنه یا هرچی به تقلید روی میاره که از نظر من تقلید بدی هم نیست هرچند خلق را تقلیدشان بر باد داد (اما به نظرم از طرح های ناموزون زدن بهتره نمیگم ایده آله اما خب بقول شما ذات تجمل طلب ادم این طرح رو به مذاقش خوش میکنه) از طرفی نبودن ضوابط در این حیطه هم این مساله رو دامن زده هرچند اخیرا خبرهایی داره میرسه که ضوابط خاصی براش وضع میشه
عامل اقتصاد یه وزنه سنگین در معماری به حساب میاد بنظرتون کارفرما چقدر برای یه ساختمون 4طبقه میاد خرج کنه که بگیم بیاد و 3تا متریال رو رو سطح کار کنیم جلو عقب کنیم یا از اون طرف اون لوکس بودن رو برای یه برج چجوری با متریال های دیگه نشون بدیم و کارفرما هم بیاد به مشتری بگه: نزن تو سر مال آقا!! نما رو بببین؟فلان سنگه مترمربع خدا تومن
قضیه فقط نما رومی نیست قضیه شاید یه نمای سنگ گرانیت وسط بافت تاریخیه ... اینم یه سبکه دیگه واسه خودش!
حالا اون آیه عربی رو نمای رومی یه پیام خوش داره میده که هنوز میتونیم روی فرهنگ آدم ها زوم کنیم و طراحی کنیم.اما کو؟کی؟چجوری؟ (اینم بگم 90درصد کارفرما نمیدونه که این نما رومیه یا یونانیه یا عربیه یا چی! میگن نمای کلاسیک و اصلا براشون این کلاسیک به معنی قدیمی بودنه ... اون بنده خدا نشسته خونه ش پیمانکار ساخته دوخته داده دست مشتری )

گفته های شما کاملا درسته..منم منظور نقص گفته هاتون رو نداشتم..
اما واقعا من خودم شخصا به این نتیجه رسیده ام که نمیشه تو دانشگاه به شرایط ایده ال رسید....چه بسا اکثر طرح های خودم رو قبول ندارم، چون بخاطر کمبود وقت فقط به پایان رسوندمش.و به اون چیزی که مد نظرم بوده رو نتونستم اجرا کنم...و در اکثر طرح ها هم بحثی از نما به میان نمیاد....من هیچ وقت نظام اموزشی این کشور رو قبو نداشته و پیرو ان نبودم...چه بسا سیاست نظام اموزشی کشور ما همین است... اگر بخوایم بگیم چون بهمون یاد ندادند نباید بدونیم که فقط داریم عمرمون رو تلف میکنیم...
اما بهتر نیست که نظام جدیدی در معماری ایجاد بشه؟ پس چطور کشور های دیگر با سازمان دهی شهری و قانون مند کردن اصول طراحی نما، شهری یکپارچه و منظم پدید میارن؟...چرا هر شخص غیر متخصصی باید قادر به ساخت و ساز باشد؟ اگر ساخت ساز کشور در دست متخصصین قرار بگیرد میتوان بهترین انالیز و برنامه در طرحی و ساخت بنا با توجه به محیط و اصول انجام بگیرد...برای نمونه پدر بزرگ من در طی زمانی محدود به ساخت و ساز روی اورد- بخاطر نداشتن تخصص بالاترین هزینه ولی کیفیتی نامطلوب رو رقم زدند..
پیرو گفته خودتون هم باید گفت طراحی نما حالا با سبک رومی یا هر سبکی باید توسط متخصصین به صورت اصولی و در مکان مناسب خودش طراحی شود...
اما بنظرم طراحی نما و محوطه و هر جیز دیگه باید از طرح اصلی تبعیت کنه...نباید هر بخش ساختمان پیرو سبکی باشد.....اگر به طرح پلان اکثر این طرح ها رجوع کنیم میبینیم که هیچ همخوانی با سبک رومی ندارند..
 
آخرین ویرایش:

et-rt

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام منم با سحر موافقم
نمای رومی بهتر از نمای هرکی هرکی
ولی به این نکته هم اشاره کنم که این نمای که تو عکس میبینید نمای رومی نیست
حداقل از نظر من
نمای رومی اینهاست دوستان



اینکه گفتم اون ورودی رومی نیست منظورم این نیست که واقعا رومی نیست
منظور من اینه که این نما حتی هزار سال پیش که شکل گرفته و در رم رایج بوده، حتی همون موقع هم مختص اقلیت های مردم بوده.
الانم همینطوره. فقط تعداد کمی میتونن از این نما ها استفاده کنن و مطمئن باشید این اقلیت ها کوچکترین نقشو در سیمای شهری دارن.
ولی به عکسای که گذاشتم یه بار دیگه نگاه کنید. چی میبینید؟
این شهر از زیباترین شهرهای دنیاس.
هیچ چیز خاصی توش نیس. پنجره ها ساده هستن.نماها ساده هستن.رنگها همخوانی دارن.
فقط حاشیه ی پیاده روها از درخت پر نشده که خیابون و پیاده رو ها و ساختمون ها رو خفه کنه.(البته بعضی جاها خوبه)
فقط جوی ابی که اشغال توش جم بشه وجود نداره
فقط دیوارا پر از تابلوی پنچرگیری برادران مرادی به جز یحی نیس
تیر برق و اسمونی پر از سیم برق وجود نداره
زیبایی این نیس که ما شق القمر کنیم
زیبایی اینه که زشتی هارو برطرف کنیم
 

alice

عضو جدید
واقعا موضوع خوبیه :gol:، ولی به نظرمن همانطور که دوستان اشاره هم کردند معماری هر عصر نشان دهنده فرهنگ عموم بر جامعه آن عصر است ، من شخصا با نماهای رومی مخالف نیستم ولی وقتی استفاده از اون باب شده جای سوال داره ، یکی از دلایل میل به تجمل در جامعه ماست که حالا چرا به قول شما از بناهای هخامنشی مثل بناهای رومی الهام سطحی گرفته نمی شه در صورتی که معماری هخامنشی هم حس بزرگی و شکوه رو داره می تونم بگم مرغ همسایه غازه ..یکی از دلایل هم اینکه باز دوستان اشاره کردند ساخت و ساز دست افراد غیرمتخصص افتاده ، دلیل دیگه هم اینکه به نظرم عموم جامعه ی ما به سمت مدرنیته گرایش پیدا کرده محصولش در نماهای ایران در بیشترشون شده کامپوزیت ها بی هدف و در نماهایی که مجلل ترند شده نماهای رومی که منو یاد دوره ای که نماهای نئوکلاسیک و مدرن در اروپا رایج بود می ندازن با این فرق که فقط یه تقلید صرف صورت گرفته
 

Similar threads

بالا