یاد خاطرات : چرا معماری رو انتخاب کردین ؟

peyman kamaly

کاربر بیش فعال
:smile: سلام بچه ها
نمیدونم این تاپیک بوده یا نه ولی هرکی دوست داره به این سوال جواب بده :gol:
 

mamad 70i

عضو جدید
سلام به دوستان عزیز

سلام به دوستان عزیز

من اومدنم کلی داستان داره:):)...براتون تعریف میکنم.باحاله:redface:...کلاس اول ابتدایی بودم داییم دانشجوی معماری یزد بود...نه کودکستان بودم:biggrin:....داییم شب تحویل پایان نامش بود 3- 4 شب خونه ما داشت ماکت میساخت...بعد از 4 شب و صبح که دیگه تموم شده بود یه پارچه کشید سرش که کسی سراغش نره..من فرداش از بیرون اومدم کسی خونه نبود با پسر خالم اونو اوریم پایین کیف کردیم خیلی باحال بود :biggrin::smile::D:D...همش با فوم بود بعد من سقفش که شیروانی بود و شکوندم اینقد فاز داد...بعد شیشه هاشو در آوردیم و بعد رفتم روش و خلاصه خراب خراب شد...داییم که اومد مارو دید اول بغض کرد:cry: ..بعد ما دو تا رو اینقه کتک میزد که هنوزم بعد از 15 سال یادم نرفته و هنوزم جاش درد میکنه:cry::cry:...بعد از اون موقع دوست داشتم منم ماکت بسازم بعد بهش علاقه مند شدم :eek:بعد کنکور دادم و معماری رو انتخاب کردم و حالا خیلی خوشحالم.;)..بعضی از مواقع که ماکتام خراب میشه میخام بشکونمش فاز میبرم..و کلی میخندم...باحال بود مگه نه؟
 

mahyarSAMSUNG

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من یادمه رشته کامیپوترو خیلی دوست داشتم معدلم توی اول دبیرستان 13.5 بود .... برای همین نوشته بود حداقل معدل برای رشته کامیوتر 14 هستش بخاطر نیم نمره نتونستم برم کامیپوتر و رفتم معماری ولی بعد فکر کرد واقعا چقدر خوب شد نرفتم کامیپوتر ....
 

nika65

عضو جدید
کاربر ممتاز
من رشتم گرافیک بود ..عاشق گرافیکم....:w38:
ولی نمی دونم چراواسه کارشناسی ناپیوسته معماری شرکت کردم...
شاید بخاطر رو کم کنی خانواده داییم بود که متاسفانه روی خودم کم شد..:cry:
هر کاری میکنم از معماری خوشم نمیاد....:cry:
اشتباه کردم....:w04:
 

memare iran

عضو جدید
ماجرای آشناییت با معماری خیلی باحال بود ولی واقعازحمتهای اون بنده خدارو ندیده بودین که ماکتشو خراب کردین؟موفق باشید

ماجرای آشناییت با معماری خیلی باحال بود ولی واقعازحمتهای اون بنده خدارو ندیده بودین که ماکتشو خراب کردین؟موفق باشید

:biggrin:
من اومدنم کلی داستان داره:):)...براتون تعریف میکنم.باحاله:redface:...کلاس اول ابتدایی بودم داییم دانشجوی معماری یزد بود...نه کودکستان بودم:biggrin:....داییم شب تحویل پایان نامش بود 3- 4 شب خونه ما داشت ماکت میساخت...بعد از 4 شب و صبح که دیگه تموم شده بود یه پارچه کشید سرش که کسی سراغش نره..من فرداش از بیرون اومدم کسی خونه نبود با پسر خالم اونو اوریم پایین کیف کردیم خیلی باحال بود :biggrin::smile::D:D...همش با فوم بود بعد من سقفش که شیروانی بود و شکوندم اینقد فاز داد...بعد شیشه هاشو در آوردیم و بعد رفتم روش و خلاصه خراب خراب شد...داییم که اومد مارو دید اول بغض کرد:cry: ..بعد ما دو تا رو اینقه کتک میزد که هنوزم بعد از 15 سال یادم نرفته و هنوزم جاش درد میکنه:cry::cry:...بعد از اون موقع دوست داشتم منم ماکت بسازم بعد بهش علاقه مند شدم :eek:بعد کنکور دادم و معماری رو انتخاب کردم و حالا خیلی خوشحالم.;)..بعضی از مواقع که ماکتام خراب میشه میخام بشکونمش فاز میبرم..و کلی میخندم...باحال بود مگه نه؟
 

a_ka775

عضو جدید
به خاطر علاقهههههههههههههههههههههههههههههههههههه
ولی نه اینقدر غلیظ
 

nastaran-20

عضو جدید
کاربر ممتاز
خب من خیلی شیطونمو عاشق خلاقیت و این جور چیزا
همیشه از بچگی تو خونه رویایی که خودم ساختم زندگی میکردم
یکی از دلایلش این بود
 

mofi

عضو جدید
من معماری رو انتخاب نکردم اون منو انتخاب کرد
توی انتخاب رشتم یدونه معماری داشتم یه دونه عمران بقیش برق و الکترونیک بود
و معماری قبول شدم

و الان دارم خدارو شکر میکنم که همچین نونی سر سفرم گذاشت چون عاشق رشتم هستم
 

kamyab_64

عضو جدید
یه جورایی اتفاقی بود،معماری انتخاب 58تمم توی انتخاب رشته بود:redface:
ولی خب الان خیلی خوشحالم که اینجوری شد;)
 

afsanehh

عضو جدید
سلام
رشته کسل کنندهای نیست تنوع داره و میشه خلاقییتم توش دخیل کرد
 

takmemar

عضو جدید
بیشتر از هر رشته ی دیگه ای با روحیه ام سازگار بود! بخاطر همین تو انتخاب رشتم 25 تای اولو معماری زدم و 5امیشو قبول شدم!!
خیلی دوسش داشتم و دارم!
 

zahra-FARZIN

عضو جدید
دليل خاصي نداره اقا خر شدم...گولم زدن!!!!!!!!!!!
از بچگي عاشق معماري بودم وارد رشتش كه شدم ديدم يكم سخته اما به غير معماري چيز ديگه اي هم دوست ندارم
 

ensan1

عضو جدید
من دوست داشتم رشته تحصیلیم تلفیق علم و فرهنگ باشه و ارتباط مستقیم به زندگی انسان داشته باشه به همین علت معماری رو انتخاب کردم
 

naniya

عضو جدید
بازي با خطوط كار هميشگي من بود

معماري به من اين فرصت رو ميداد تا زندگي برام سرشار از خطوط معني دار بشه...:gol:
 

ox_man_2007

عضو جدید
سلام
من بیشتر به رشته الکترونیک علاقه داشتم1 ماه از ثبت نام دانش آموزا گذشته بود و تو اون هنرستان جایی نداشتن
مجبور شدم برم یه هنرستان دیگه که رشته های حسابداری و کامپیوتر و معماری داشت
منم از 2تای اولی خوشم نمیومد و معماری انتخاب کردم
بعد از 2 ماه دیدم خیلی این رشته رو دوست دارم
 

sheida68

عضو جدید
salam nemidonam chera ama az dovome rahnemayi asheghe in reshte boodam ba hezar badbakhti raftam honarestan mamanam nemizasht ama kare khodamo kardam ta inja ke moafagh bodam
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Ariyayi @rchitect

عضو جدید
من خودم اول باستان شناسي قبول شدم ولي چون يونيش دور بود نذاشتن برم و تكميل ظرفيت معماري قبول شدم البته عاشق رشتمم ولي باستان شناسيرم خيلي دوست دارم و مطمئنم جز معماري تو هيچ زمينه اي موفق نميشم
 

fariba.sh70

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من عاشق ماکت ساختنم.عاشق راندوام.عاشق معماریم.اول رشتم گرافیک بود از کنکور ازاد رفتم معماری
 

m.a.hojjati

عضو جدید
با سلام
حالا متوجه میشی که چقدر سخته که زحمتاتو یه بچه نابود کنه و به هدر بده؟
 

yaserf526

عضو جدید
اول دبیرستان رو که تموم کردم ،رفتم واسه دوم ثبت نام کنم دیدم باید واسه دوم دبیرستان انتخاب رشته کنم ؟!!!!عجججب
گفتم خودت یکی رو انتخاب کن : گفت برو کامپیوتر ! یه فکری کردم گفتم نه یه چیز دیگه بگو ، گفت معماری رو دوست داری ؟ گفتم نه منو بنویس نقشه کشی ساختمان !! گفت احمق همونه دیگه ؟!!:D:D
منم گفتم چاره ای نیست ثبت نام کن بره .:biggrin:

حالا هم شکر خدا عاشق رشتم هستم (تعریف نباشه شاگرد اول دانشگاهم تو رشته ی خودمون);)
 

mandana-n

عضو جدید
عاشق این رشته بودم و هستم. تو انتخاب رشته م معماری دانشگاه های غیر انتفاعی رو قبل از صنایع شریف زدم اونم به خاطر نظر مامانم وگرنه جز معماری رشته دیگه رو انتخاب نمی کردم.
 

memar bashy

عضو جدید
منم بعد از چند ترم خوندن مخابرات نیمه کاره رهاش کردم خودما از ائن جهنم خلاص کردم و اومدم همون رشته ای که میخواستم نه رشته ای که اسمش بقیه را میکشد خودش دانشجوهاشا
 

nedaha

عضو جدید
سلام من وقتی اول دبیرستان بودم دختر یکی از دوستامون داشت معماری میخوند همونجا عاشقش شدم و بخاطر قبول شدن تو این رشته تو هنرستان دم خونمون بخاطر 0.5صدم که شرط معدل داشت تموم تابستونمو نشستم کتاب هنر و حرفه و فن خوندم اخرسرم تو امتحان ورودیش اولین نفر بودم که قبول شدم . الانم که دانشجوی کارشناسیم واقعا با عشق دارم ادامه میدم .
 

Similar threads

بالا