همایش ها و کنفرانس های معماری

Art_saya_design

عضو جدید
salam be dostane faal omid vararam movaf fagh bashid ba tavajoh be savabeghe haghir agar tmayol darid man komak mikonam barai tagh sim chek kardane mataleb va tah ghighat ta shayad bahanie bashad baraye hozor ma dar jame dostan aziz
 

king kurosh

عضو جدید
نظریات بویی تو را می توان به دو مورد خلاصه کرد :

الف: جایگزینی مفاهیم معماری به جای ویژگیهای شکلی و سبکی : مفهوم معماری مهم است نه سبک و شکل آن .

ب: فراتر از زمان بودن بنا ها و مجموعه های تاریخی : دمیدن روح جدید به کالبد قدیم سبب می شود تا بنا ها و مجموعه های تاریخی زنده شوند . هنگامی که یک اثر تولید می شود کاری مادی وقوع یافته است ولی بعد از یک نسل تعاملات غیر مادی و فرهنگی در اثر وارد شده و معنای فرهنگی می یابد .

با دومی موافقم هر چند عبارات بهتری هم می شد استفاده کرد. ولی اولی مد نظر من نیست.
کسی جوا بهتر نداره؟
 

mk_mk550

عضو جدید
به نظر من چه خوب میشه یک انجمن تشکیل بدیم از شهرهای مختلف و دانشگاههای مختلف تا هم اطلاعاتمون زیاد بشه وهم بطونیم بهم کمک کنیم
 

yekbinam

عضو جدید
کاربر ممتاز
اجازه هست منم به عنوان کارآموز ثبت نام کنم؟!:w05:
خوش آمدی دوست عزيزم.اينجا همه تقريباً کاراموزن

سلام به همه...طرح خوبی دارین اینجا...ولی فک کنم یه مشکل اساسی داره و اون اینه یه مدیر کم داره که بگه چی کار کنین چی کار نکنین...
بله حق با شماست.من به اين موضوع فکر ميکردم که چرخشی باشه.


salam be dostane faal omid vararam movaf fagh bashid ba tavajoh be savabeghe haghir agar tmayol darid man komak mikonam barai tagh sim chek kardane mataleb va tah ghighat ta shayad bahanie bashad baraye hozor ma dar jame dostan aziz

مرسی دوست عزيز.ميتونيم امتحان کنيم

راستی تو پستهای قبلی نوشته من کامل نيست.گفته بودم اگر بقيه موافق باشن روی خانه کار کنيمولی اگر از جزئيات شروع کنيم بهتره.اين نظر منه.البته.
من با همون پله موافقم.يه تاپيک هم اينجا داريم.نمونه های پله
 

ozra.m

عضو جدید
فكر خوبيه اما تا چه حدي جلو ميره نمي دونم.اميدوارم موفق باشين
 

joliet_arch

عضو جدید
به نظر من چه خوب میشه یک انجمن تشکیل بدیم از شهرهای مختلف و دانشگاههای مختلف تا هم اطلاعاتمون زیاد بشه وهم بطونیم بهم کمک کنیم

perfect.............;)

گل گفتی مفافقم.
راستی خبر جدید من تو دانشگامون یه انجمن تخصی معماری زدم .قبلا داشت ولی فعالیت نمیکردند. اساسنامه هم با بچه ها خودمون نوشتیم.وقتی به رئیس دانشگامون نشون دادم انقده خوشحال شد که نگو واسه بودجه هم صحبت کردم گفت اصلا نگران نباش دخترم.;):cool:
 

m@hn@z.d

عضو جدید
کاربر ممتاز
Salm, idy besyr alei hst. omivram btonmkomkton konm. albt mn daneshjoyednsghe USA hstam, omidvrm btonmazrah dorkomk onm.
dnyay mjzi dor nzdik ndae:victory:
faga b y modiriyt ghavi niyaz darim.
YES WE CAN:w14:
 

raha

مدیر بازنشسته
خوب خودم می نویسم
سوال شماره 68
نظریه کامیلو بویی تو در مورد مرمت توضیح دهید.
(این نظریه یه روح داره در حد 2 جمله کسی اوها رو هم بگه قبوله)

نظریات بویی تو را می توان به دو مورد خلاصه کرد :

الف: جایگزینی مفاهیم معماری به جای ویژگیهای شکلی و سبکی : مفهوم معماری مهم است نه سبک و شکل آن .

ب: فراتر از زمان بودن بنا ها و مجموعه های تاریخی : دمیدن روح جدید به کالبد قدیم سبب می شود تا بنا ها و مجموعه های تاریخی زنده شوند . هنگامی که یک اثر تولید می شود کاری مادی وقوع یافته است ولی بعد از یک نسل تعاملات غیر مادی و فرهنگی در اثر وارد شده و معنای فرهنگی می یابد .

سلام .من تا به حال در رابطه با بویی تو مطلبی نخوندم . اما چیزی که راجع بهش تو اینترنت سرچ کردم... در واقع همون جواب FROM_HELL هست که من متن کاملش رو میزارم... king kourosh اگر اشتباست لطف کن خودت اصلاحش کن و جواب درست رو بگو...

جواب سوال :

الف- جایگزینی مفاهیم معماری به جای ویژگی های شکلی وسبکی:مفهوم معماری مهم است نه شکل وسبک آن،اگر مفهوم شناخته شود،شکل و سبک نیز شناخته می شود.بنابراین،بنا یا مجموعه ویا شهریک سند تاریخی است که می توان در آن تغییر شکل را به انجام رساند،مشروط بر اینکه مفهوم آن حفظ شود.

ب-فراتر از زمان بودن بناها و مجموعه های تاریخی:دمیدن روح جدید به کالبد قدیم،سبب می شود تا بنا و مجموعه های تاریخی زنده شوند.تزریق عملکرد جدید به بناهای قبلی می تواند موجب تجدید حیات آنها شود.اضافه نمودن بناهای جدید به بناهای قبلی می تواند سبب کاراتر شدن آنها شود و بدین ترتیب می توان آنها را از حالت موزه ای خارج ساخت و معنی دارتر کرد.هنگامی که یک اثر تولد می شود،کاری مادی وقوع یافته است ولی بعد از یک نسل،تعاملات غیر مادی وفرهنگی در اثر وارد شده ومعنایی فرهنگی می یابد.سرمایه های اجتماعی مستقر شده و نهفته شده چندین نسل در اثر می توانند در گذر اثر از مفهوم مادی به مفهوم مادی به مفهوم معنایی سخت موثر افتد.


مطالب تکمیلی راجع به نظریه های کامیلو بویی تو:

بر اساس نظریه های فوق می توان اصول زیر را مطرح نمود:

یکم-ایجاد عملکرد جدید در کالبد قدیم:بر اساس این اصل با استفاده از عملکردهای جدید در کالبد بناها یا مجموعه های بافت کهن می توان آنها را زنده نگه داشت.

دوم- تعیین دوره مداخله در هر دوره:با مشخص کردن تاریخ هر اقدام مرمتی می توان دوره های اقدام و مداخله را از یکدیگر تمیز داد.

سوم-تدوین مباتی اقدام:علاوه بر توصیف مداخله،بر بیان دلایل مداخله و مشخص نمودن اقدامات در هر نوره در حد جزئیات تأکید شده است.

چهارم- عدم تقلید از سبک های معماری در گذشته :بوی تو از سبک های معماری گذشتگان را جایز نمی داند.

1-دخالت در بنا با استفاده از مفاهیم کهن ولی متفاوت از سبک قدیم.

2-تفاوت گذاشتن بین میان مصالح قدیم و جدید به هنگام اقدام.

3-استقرار نمایشگاه در کنار هر نوع جایگاه عناصر مداخله.

4-معرفی بنا یا مجموعه های تاریخی با استفاده از امکانات آموزشی

5-حک تاریخ وزمان اقدام

6-توصیف مراحل مداخله وبیان علت اقدام

بنابر نظرات،اصول ودستورالعمل های مورد نظر بویی تو می توان دریافت که هدف از مداخله در بناها یا مجموعه های تاریخی،بهبود بهبود کارکرد کالبدی بناها و مجموعه های تاریخی است.وی در پی احیای بافت یا بناهای است.کابر های پیشنهادی بویی تو،معاصر سازی است و شیوه اقدام،بهسازی و نوسازی می باشد وتوجه به بازسازی ندارد.روش مداخله وی غالبأ بصورت موضعی-موضوعی است.


معرفی کامیلو بویی تو:

کامیلو بویی تو محقق ومعمارایتالیایی،تفکر جدید مرمت شهری را در قرن بیستم پایه گذاری کرد.وی را پدر مرمت شهری می نامند.او اولین شخصیتی است که در باز زنده سازی توجه به مفاهیم معماری را جایگزین تبعیت از ویژگی های شکلی-سبکی بناهای در دست تعمییر کرد.«نکات پیشنهادی وی در مورد مرمت شهری تأ ثیر زیادی در تدوین و شکل گیری "اولین منشور معماری"داشت»


منبع : http://ravagh-manzar.blogfa.com/post-156.aspx
 

king kurosh

عضو جدید
سلام .من تا به حال در رابطه با بویی تو مطلبی نخوندم . اما چیزی که راجع بهش تو اینترنت سرچ کردم... در واقع همون جواب FROM_HELL هست که من متن کاملش رو میزارم... king kourosh اگر اشتباست لطف کن خودت اصلاحش کن و جواب درست رو بگو...

جواب سوال :

الف- جایگزینی مفاهیم معماری به جای ویژگی های شکلی وسبکی:مفهوم معماری مهم است نه شکل وسبک آن،اگر مفهوم شناخته شود،شکل و سبک نیز شناخته می شود.بنابراین،بنا یا مجموعه ویا شهریک سند تاریخی است که می توان در آن تغییر شکل را به انجام رساند،مشروط بر اینکه مفهوم آن حفظ شود.

ب-فراتر از زمان بودن بناها و مجموعه های تاریخی:دمیدن روح جدید به کالبد قدیم،سبب می شود تا بنا و مجموعه های تاریخی زنده شوند.تزریق عملکرد جدید به بناهای قبلی می تواند موجب تجدید حیات آنها شود.اضافه نمودن بناهای جدید به بناهای قبلی می تواند سبب کاراتر شدن آنها شود و بدین ترتیب می توان آنها را از حالت موزه ای خارج ساخت و معنی دارتر کرد.هنگامی که یک اثر تولد می شود،کاری مادی وقوع یافته است ولی بعد از یک نسل،تعاملات غیر مادی وفرهنگی در اثر وارد شده ومعنایی فرهنگی می یابد.سرمایه های اجتماعی مستقر شده و نهفته شده چندین نسل در اثر می توانند در گذر اثر از مفهوم مادی به مفهوم مادی به مفهوم معنایی سخت موثر افتد.


مطالب تکمیلی راجع به نظریه های کامیلو بویی تو:

بر اساس نظریه های فوق می توان اصول زیر را مطرح نمود:

یکم-ایجاد عملکرد جدید در کالبد قدیم:بر اساس این اصل با استفاده از عملکردهای جدید در کالبد بناها یا مجموعه های بافت کهن می توان آنها را زنده نگه داشت.

دوم- تعیین دوره مداخله در هر دوره:با مشخص کردن تاریخ هر اقدام مرمتی می توان دوره های اقدام و مداخله را از یکدیگر تمیز داد.

سوم-تدوین مباتی اقدام:علاوه بر توصیف مداخله،بر بیان دلایل مداخله و مشخص نمودن اقدامات در هر نوره در حد جزئیات تأکید شده است.

چهارم- عدم تقلید از سبک های معماری در گذشته :بوی تو از سبک های معماری گذشتگان را جایز نمی داند.

1-دخالت در بنا با استفاده از مفاهیم کهن ولی متفاوت از سبک قدیم.

2-تفاوت گذاشتن بین میان مصالح قدیم و جدید به هنگام اقدام.

3-استقرار نمایشگاه در کنار هر نوع جایگاه عناصر مداخله.

4-معرفی بنا یا مجموعه های تاریخی با استفاده از امکانات آموزشی

5-حک تاریخ وزمان اقدام

6-توصیف مراحل مداخله وبیان علت اقدام

بنابر نظرات،اصول ودستورالعمل های مورد نظر بویی تو می توان دریافت که هدف از مداخله در بناها یا مجموعه های تاریخی،بهبود بهبود کارکرد کالبدی بناها و مجموعه های تاریخی است.وی در پی احیای بافت یا بناهای است.کابر های پیشنهادی بویی تو،معاصر سازی است و شیوه اقدام،بهسازی و نوسازی می باشد وتوجه به بازسازی ندارد.روش مداخله وی غالبأ بصورت موضعی-موضوعی است.


معرفی کامیلو بویی تو:

کامیلو بویی تو محقق ومعمارایتالیایی،تفکر جدید مرمت شهری را در قرن بیستم پایه گذاری کرد.وی را پدر مرمت شهری می نامند.او اولین شخصیتی است که در باز زنده سازی توجه به مفاهیم معماری را جایگزین تبعیت از ویژگی های شکلی-سبکی بناهای در دست تعمییر کرد.«نکات پیشنهادی وی در مورد مرمت شهری تأ ثیر زیادی در تدوین و شکل گیری "اولین منشور معماری"داشت»


منبع : http://ravagh-manzar.blogfa.com/post-156.aspx

اول ممنون که زحمت کشیدید.
دوم وبلاگ ها اصئلا قابل استناد نیستند چرا که عموما به نظر شخصی نویسنده آلوده هستند. البته صحیح اینه که نویسنده وبلاگ با درج منبع ما رو از این سردر گمی در بیاره.

خوب من سوالات رو از کتاب ها معمولا انتخاب می کنم چون قابل استناد هستن، اما فکر می کنم باید تغییر رویه بدم:D

بیان ساده:
در مرمت دو تا مفهوم اساسی هست که از ابتدای مرمت تا حالا دارن نظریه ها رو شکل میدن 1- اصالت 2- انسجام و این دو بین یک بازه تفکری رمانتیسیزم مطلق تا راسیونالیسم مطلق به کار برده شدن. و البته بوئی تو تا حد زیادی به اصالت تاریخی و مصالح پرداخته و از این بابتراهکار هایی که ذکر کردید رو به کار برده و خوب حیات بنا رو صرفا در بازسازی بنا نمی دونست و ...-نکته دیگه نوع مطالعه های بویی تو هستش که به جای گمانه زنی ها و کاوش های سنتی به مطالعات علمی پرداخت و ...

و اما جواب:
برای خوندن متن دقیق مراجعه کنید به کتاب باز زنده سازی بنا ها و شهرهای تاریخی نوشته دکتر محمد منصور فلامکی انتشارات دانشگاه تهران صفحه 24
 

nilofari

عضو جدید
نمیدونم ولی به نظر من هر دوتاش مهمه یعنی دانشجوی مشتاق واستاد باسواد;)

این 2تا باید باشه اگه هرکدوم نباشه یه جای کار لنگ میزنه:)اصولا استاد مرد دخترا رو

تحویل میگیره واستاد زن پسرا رو اینه که اینجوریه:biggrin:

به نظر من این که استاد دانشجورو تحویل بگیره مهمه اما نه اینقدر که باعث رکود معماری یه مملکت شه!!!!!اصلا دلیل خوبی نیست
قبول دارید که 1فضای رخوت انگیز تمام دانشگاه هامونو گرفته؟؟؟:cry:
 

ارشیتکت86

عضو جدید
به نظر من این که استاد دانشجورو تحویل بگیره مهمه اما نه اینقدر که باعث رکود معماری یه مملکت شه!!!!!اصلا دلیل خوبی نیست
قبول دارید که 1فضای رخوت انگیز تمام دانشگاه هامونو گرفته؟؟؟:cry:


اره قبول دارم اما چرا به قول یکی از دوستان چه بگویید نمیتوانیم چه بگویید میتوانیم حق باشماست مقصرخودمونیم نه کس دیگه ای
 

ارشیتکت86

عضو جدید
به نظر من این که استاد دانشجورو تحویل بگیره مهمه اما نه اینقدر که باعث رکود معماری یه مملکت شه!!!!!اصلا دلیل خوبی نیست
قبول دارید که 1فضای رخوت انگیز تمام دانشگاه هامونو گرفته؟؟؟:cry:


اره قبول دارم اما چرا به قول یکی از دوستان چه بگویید نمیتوانیم چه بگویید میتوانیم حق باشماست مقصرخودمونیم نه کس دیگه ای
 
سلام بر همه صاحب نظران محترم

سلام بر همه صاحب نظران محترم

به نظر من دانشگاههای ما در بالاترین سطح دنیا قرار دارن و هیچ مشکلی وجود نداره نظارت دولتی بسیار عالی و بدون پارتی بازی ....اساتید همه با سواد عالی...بین دختر و پسر وآدمهای زبون باز و سر به زیر هیچ تفاوتی نیست......اصلان همه چی خوبه و توی مملکت ما هیچ چیز بد وجود نداره
 

maman

عضو جدید
سلام

کسی نیست به سوال من جواب بده؟؟؟؟؟؟؟؟؟:(

چرا ساختمانهای مسکونی امروزه ما با فرهنگ کشورمون تطابقی نداره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:(
چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:(
خواهش می کنم جواب بدید:(
 

سپیدار

کاربر بیش فعال
ساختمان های امروزی و عدم تطابق با فرهنگ ایرانی

ساختمان های امروزی و عدم تطابق با فرهنگ ایرانی

سلام

کسی نیست به سوال من جواب بده؟؟؟؟؟؟؟؟؟:(

چرا ساختمانهای مسکونی امروزه ما با فرهنگ کشورمون تطابقی نداره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:(
چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:(
خواهش می کنم جواب بدید:(


با سلام و احترام

سوالتان بسیار کلی ست . پاسخش همان قدر که سخت است ، واضح و بدیهی نیز هست . من از شما میپرسم ؛ چه چیز ِ امروزه ما با فرهنگمان تطابق دارد ؟ اصلا پیش از طرح این سوال ، چه چیز را میتوانیم اکنون " فرهنگ " بنامیم که بعد بتوانیم سایر امرو را با ان بسنجیم ؟
چون بسیار کلی پرسیدید ، بسیار کلی جواب خواهید یافت . در یک جامعه ، همه چیز باید با یکدیگر جور باشد . سامان و نا بسامانی . و فقط هم مربوط به معماری نیست . میتوانید بحث های مفصلی که دوستان در این زمینه انجام داده اند را مطالعه کنید .

پایدار باشید .
 

mobtakeran

عضو جدید
بزركترين همايش معماري در ايران

بزركترين همايش معماري در ايران

اولين و بزركترين سيمينار معماري وشهر سازي در ايران در آبان ماه در يكي از دانشگاه هاي معتبر برگزار خواهد شد كه از اساتيد بزرگ معماري ايران در اين سمينار مي توان از:

1-داراب ديبا
2-تهمينه ميلاني
3-هوشنگ سيحون
4-غلام رضا تبریزی
5-بهزاد طاهر زاده
6-و......... نام برد.

در اين همايش از معماران برگزيده جوان در زمينه معماري و شهر سازي نيز دعوت بعمل آمده كه مي توان از دانشجوي يرگزيده معماري سال خانم زهرا تهراني در زمينه معماري
و سعيد عمراني پور در زمينه شهرهاي فوق مدرن نام برد.
اين همايش با همكاري سازمان هاي مربوط در حال تداركات مي باشد.
 

king kurosh

عضو جدید
بازم خودم سوال میپرسم؟
سوال شماره 69

در دمای شبنم مقدار معینی از هوا را در نظر می گیریم. این هوا را سرد می کنیم تغیرات رطوبت نسبی و رطوبت مطلق چگونه خواهد بود.
یه کم توضیح شکل یا نمودار هم می تونه به جواب کمک کنه


:)
 

Afall

عضو جدید
بازم خودم سوال میپرسم؟
سوال شماره 69

در دمای شبنم مقدار معینی از هوا را در نظر می گیریم. این هوا را سرد می کنیم تغیرات رطوبت نسبی و رطوبت مطلق چگونه خواهد بود.
یه کم توضیح شکل یا نمودار هم می تونه به جواب کمک کنه


:)
سلام.
چون گفته شده دمای شبنم یعنی رطوبت نسبی 100 در 100 پس با کم شدن دما تغییری نمیکنه.اما رطوبت مطلق یه کمیت مقداریه و به میزان بخار آب در واحد حجمه که به میزان دمای محیط بستگی داره و با کم کردن دما میزان رطوبتی که هوا میتونه نگه داره کم میشه...پس با فرض این که وقتی دما کم میشه بارون میگیره رطوبت مطلق هم کم میشه.
شرمنده جدول نداشتم.
تنظیم شرایط محیطی ساسان مرادی
 

سماته

عضو جدید
من فکر میکنم چون تقلید کورکورانه از غرب کردیم و خودمون و فرهنگ ایرانی و زندگی ایرانی را فراموش کردیم. سطح توقع خودمون را پایین آوردیم از خانه و به خانه به عنوان خوابگاه شاید نگاه کردیم! یه چهاردیواری که فقط برای استراحته نه زندگی. مشکل بزرگیه. سوالت کلی است اما جداً جای بحث داره.
 

khp1990

عضو جدید
به نظر من چون در قديم ما با فرهنگ خودمون پيش مي رفتيم و فرهنگمون خيلي برامون مهم بود معماري ها با توجه به فرهنگ ها ساخته مي شد. مثلاً معماري خانه ها به گونه اي بود كه داخل خانه دقيق معلوم نباشد. و يا درهاي خانه ها كوتاه بود كه وقتي مهمان به خانه مي آمد سر خود را به عنوان احترام خم كند و وارد خانه شود. ولي امروزه ديگر آنگونه نيست و معمارهاي ما سعي كرده اند كه بيشتر به طرف معماري غرب رفته و معماري هايي با سبك هاي بين المللي همچون مدرن و غيره را به اجرا درآورند و از آنها به گونه اي تبعيت كنند و معماري غرب گونه داشته باشند. و همانطور كه امروز مي بينيم ديگر هيچ خانه اي با فرهنگ مان تطابق ندارد.
 

سپیدار

کاربر بیش فعال
من فکر میکنم چون تقلید کورکورانه از غرب کردیم و خودمون و فرهنگ ایرانی و زندگی ایرانی را فراموش کردیم. سطح توقع خودمون را پایین آوردیم از خانه و به خانه به عنوان خوابگاه شاید نگاه کردیم! یه چهاردیواری که فقط برای استراحته نه زندگی. مشکل بزرگیه. سوالت کلی است اما جداً جای بحث داره.



با سلام و احترام

پیش از همه فکر میکنم جای این تاپیک نا مناسب باشد . در صورتی که باید ان را در قسمت ِ مباحث معماری پیگیری کنیم ، از مدیریت محترم درخواست میکنم ان را اصلاح کنند .

سماته گرامی ! حرفتان تا حدی درست است . اما اگر اجازه بدهید میخواهم کمی مطلبتان را جراحی کنم ، ببینیم به کجا میرسیم . من چند عبارت ِ فاصله دار و جاری در حوزه های مختلف در کلامتان میبینم که بی شک ناشی از کلی بودن ِ سوالی ست که شما در صدد پاسخ گویی به ان بودید . به نظرم در ابتدا باید سوال را اصلاح کرد و به صورت ِ " علمی " مطرح کرد تا بتوان به صورت علمی به ان پاسخ گفت . حال که چنین اتفاقی نیفتاده ( و به نظرم اصلا طرح ِ علمی ِ پرسش ها دانش و بینشی وسیع میخواهد ) ما هم میتوانیم کلی پیرامونش کمی گفت و گو کنیم ، که این گفت و گو بی شک بیشتر جنبه ی درد دل خواهد یافت و بیشتر بیان ِ "بدیهیات" میشود تا تحلیل ِ دقیق و راهبردی .
این عبارات را در کلامتان مجزا کردم :

1.تقلید کورکورانه از غرب .
2. خود فراموشی و از یاد بردن فرهنگ و زندگی ایرانی.
3.پایین امدن ( اوردن ) سطح ِ توقعات
4.تغییر نگاه به مفهوم ِ خانه .

کوتاه خواهم گفت . هرچند اگر به درازا بکشد ، به نسبت چیزی که باید گفت ، ناچیز است . به هیچ وجه بحث ِ ارزشی نمیکنم . یعنی نمیگویم درست است یا غلط . و قبول دارم که همه جا به این شدت نیست . به گمانم اگر در افسانه ها این سان اغراق نمیشد ، عامه مردم ان را درک نمیکردند .

نظراتم رو از مورد اخر اغاز می کنم . از شما سوالی دارم . ایا کارهایی که ما اکنون در خانه انجام میدهیم ، همان کارهایی ست که پنجاه سال پیش انجام میدادیم ؟ ایا در همان " ابعاد " و "تناسبات" و "مناسبات" و . . . زیست میکنیم ؟ بدیهی ست زمانی که شما ناگزیر به داشتن چند شغل باشید و شب ، تنها خستگی ِ تن هایمان را به خانه حمل کنیم ، و زمانی به خانه برسیم که کودکانمان در خواب اند ، ناگزیر باید خوابید . و رفته رفته خانه ، خوابگاه میشود . دیگر شاهنامه ای خوانده نمیشود ، اناری دان نمیشود تا ظرف های گل سرخی را پر کند . " مایکروفر" در چند دقیقا شام مان را حاضر میکند . و دیگر صدای به هم خوردن ِ کاسه ، بشقاب را نمیشنویم . ماشین ظرف شویی همه را به عهده دارد .

مورد سوم : دوست گرامی ! سطح توقعات فقط در زمینه ی خانه و معماری پایین امده ؟ کیفیت ِ انچه " گوش " میکنیم ، انچه " میبینیم " ، انچه " میخوانیم" و . . . روز به روز پایین تر نمیاید ؟ چه می شود که به یکباره " بنیامین " پرفروش ترین خواننده ایران میشود ؟ ( تاکید میکنم به هیچ شخص ِ خاص و نیز درستی یا نادرستی نمیپردازم ) ایا این من و شما نیستیم که تا حدی ( تاکید میکنم تا حدی !) کیفیات ِ اتفاقات ِ پیرامونمان را تعیین میکنیم ؟ لااقل انچه در اختیارمان است و در حوزه ی انتخاب ِ مستقیم ِ ما ؟ حال چگونه میخواهیم معماری را که عصاره ی تمام این اتفاقات است ، از این وانفسا خارج کنیم ؟ تازگی ها تئاتر رفتید ؟ کیفیتش میتواند بیانگر کیفیت ِ یک جامعه باشد . معماری یک جامعه . موسیقی یک جامعه . ورزش و اقتصاد و . . . یک جامعه . هر چیزی میتواند چنین معیاری برای پارامتر های دیگر اجتماع و زندگی اجتماعی باشد .

مورد دوم : این مورد را در اشتراک ِ نظر با khp1990 گرامی بیشتر شرح خواهم داد .

مورد اول : اول از شما میپرسم بازه ی زمانی مورد نظر شما که به اشفتگی های معماری میپردازید چه بازه ای ست ؟ برای انکه بحث متوقف نشود ،حالاتی که ممکن است شما به ان پاسخ دهید را ذکر میکنم و به کمک ان حرفم را پی میگیرم .
الف) از زمانی که جهان کم کم وارد مرحله ای شد که توانست دستاورد های تکنولوژیکی مجرد ِ ( یعنی جدا جدا ) خود را در حوزه های کاربردی ، به کار برد . به عنوان ِ مثال فولاد . شاید برای ما فولاد بسیار بدیهی و عادی باشد ، اما ماحصل ِ پیوند ِ علوم ِ مختلف بود و مهمتر از ان اماده سازی به گونه ای که بتواند به بهترین نحو در جایی مثل ِ معماری ، کاربردی شود .
زمانی که مسائل ِ سازه های فولادی را حل میکنید ، ایا اندیشیده اید که چه پروسه ی جذابی باید طی شده باشد که به رفتار های "جان " و "بال " ِ تیر ها پی ببرند و بتوانند ان را "فرموله " کنند . و مهمتر از ان به چنین اشکالی برسند ؟

خب اگر منظورتان این دوره از معماری معاصر است ( که البته بعید میدانم ) خب بدیهی است که انچه از معماری به اصطلاح غرب تقلید کردیم ، در جهت بهتر شدن ِ معماری مان بوده است . لااقل از نظر ِ ساخت . قطعا هیچ کس بر این باور نیست که برای انکه بر فرهنگ ِ خودمان باشیم و " ایدری " بسازیم ، گل لگد کنیم و خشت بر هم بگذاریم . ( ساخت و ساز نیز میتواند در طبقه بندی "فرهنگ"قرار بگیرد . زمانی که بحث کلی باشد ، مغالطات ِ کلامی زیاد میشود . پوزش میخواهم . امیدوارم منظورم را دریافته باشید . )

ب ) اگر منظور شما معماری شصت هفتاد سال ِ اخیر است ، برای انکه بتوانیم ریشه های مشترک پیدا کنیم ، میپذیرم که از غرب ، تقلید کورکورانه کرده ایم . اما ایا از معماری خودمان هم تقلید ِ کورکورانه نکردیم ؟ اصلا وسعت ِ دید و شناخت معماری معاصر ما تا کجا ها بُرد دارد که بتواند "فراتر " از تقلید گام بگذارد ؟ مثالی میزنم که میدانم چندان هم قوی نیست . اما تنها چیزی ست که اکنون به ذهنم میرسد .
اگر به پارک پردیسان مراجعه کرده باشید ، با مجموعه ای اتفاقات ِ بد مواجه خواهید شد که به گمانم ناشی از همین دید ِ بسته است . مشهود ترینش بسته شدن ِ موزه ی تاریخ ِ طبیعی ست که بی شک یک شکست ِ مطلق ِ مطالعاتی - معماری ست . که دلایل مختلفی دارد که جای صحبتش اینجا نیست .
منظور نظر ِ من از تقلید ِ کورکورانه از معماری ِ گذشته ی خودمان ، چند صد متر غرب تر ، منتظر ِ بازگشایی ست . موزه ی آب !

بی شک کسی که طراح ِ این بنا بوده ، زمانی این حرف هایی که ما میزنیم را دغدغه خود میدانسته و ساعت ها کتاب و مطلب خوانده پیرامون ِ این نکته که " باید از گذشته اموخت ، با امروز پیوند زد ، و به اینده پیوست " . . . اما حاصل کار چه شده است ؟ دیده اید ؟ از مشکلات و کیفیات ِ ساخت میگذرم که هنوز هیچ نگذشته ، الوئک ها نمای اجری ان را شوره زار کرده است . خود مشاهده کنید :



به تناسبات ِ بادگیرها( کاذب) و گنبد توجه کنید




به نحوه ی تعریف ِ ورودی و نسبت های حجم ورودی با بادگیر ها و گنبد توجه کنید !




ایا به نظر شما چنین قوس و گنبدی ، برای سرزمینی که تاق (طاق) کسری ها و گنبد سلطانیه ها و میل قابوس ها داشته ، مضحک نیست ؟ ایا این فضایی است که قرار است در ان سیر ِ تحولی معماری مربوط به اب ، اب انبار ،ارزش اب در کویرستان ِ ایران را نشان دهد ؟

ایرانی که " اناهیتا " دارد تا خداوند ِ اب باشد ؟ برای مردمی که اب ، " روشنای " دل و جانشان است ؟ به گمانم این ماکت ِ یک کاریکاتور است . حتی انچه را چند ده سال قبل داشتیم را نتوانسته " باز آفرینی " کند . خودتان قضات کنید :





اب انباری در یزد





اب انباری در عسلویه


* عکس های مربوط به پارک پردیسان مربوط به خودم و دو عکس اخر از سرچ در اینترنت میباشد .
بیایید فرافکنی نکنیم . تقلید کورکورانه از غرب را میپذیرم ( در دو پست هم به ان پرداخته ام ) اما از جلوی چشممان غافل نشویم .


هم کلامی ِ طولانی و احتمالا خسته کننده ام با شما را ، با یک سوال پایان میدهم : چه کسی باید اصلاح کند ؟ ایا من و شما نیستیم که ظاهرا چنین وظیفه ای داریم ؟ ایا ان قدر شناخت داریم که بتوانیم چنین کنیم ؟ ایا محدوده فکرمان از صفحه ی اتوکد فرا تر رفته است ؟
قلبم به تپش می افتد زمانی که فکر میکنم که. . . چند بار خوانده ایم که " یکی از مشخصه های معماری دوره ی هخامنشی ، بنا کردن ساختمان ها بر روی صفه است . صفه عبارتست از . . . " و ما زیرش را خط کشیدیم تا امتحان ِ کاردانی به کارشناسی ، تاریخ معماری ، معماری اسلامی و . . . را بگذرانیم . و زمانی که موضوع ِ خنده داری چون هتل با زیر بنای چند هزار متر در شیراز را به ما دادند ، فراموش کردیم صفه ای بگذاریم و جدا کنیم بنا را از چسبیده گی به زمین . نه فقط با چند پله ی الکن . و ان گاه ستون های گاو و شیر و . . . را کورکورانه به کارمان الصاق کردیم . . .

.
.
.


 

سپیدار

کاربر بیش فعال
به نظر من چون در قديم ما با فرهنگ خودمون پيش مي رفتيم و فرهنگمون خيلي برامون مهم بود معماري ها با توجه به فرهنگ ها ساخته مي شد. مثلاً معماري خانه ها به گونه اي بود كه داخل خانه دقيق معلوم نباشد. و يا درهاي خانه ها كوتاه بود كه وقتي مهمان به خانه مي آمد سر خود را به عنوان احترام خم كند و وارد خانه شود. ولي امروزه ديگر آنگونه نيست و معمارهاي ما سعي كرده اند كه بيشتر به طرف معماري غرب رفته و معماري هايي با سبك هاي بين المللي همچون مدرن و غيره را به اجرا درآورند و از آنها به گونه اي تبعيت كنند و معماري غرب گونه داشته باشند. و همانطور كه امروز مي بينيم ديگر هيچ خانه اي با فرهنگ مان تطابق ندارد.

khp1990 گرامی !
همواره تمامی فرهنگ ها ، در حال اثر گذاری و اثر پذیری بر روی یکدیگر بوده ، هستند و خواهند بود . تفاوت در عمق نفوذ است که ان هم تابع ِ شرایط ِ ارتباطی و تغییر مفاهیم مکان - زمانی امروز دنیا ست . فرهنگ ها به سان ِ تونالیته ی رنگی هستند . با تغییر ِ گام ِ رنگ ها ، به اهستگی از رنگی به رنگ دیگر میروند . نگاهی به لهجه ها بیندازید . شهر هایی که بین ِ دو شهر ِ عمده ی فرهنگی هستند ، وامدار ِ بخشی از هر کدام اند . و این به هیچ وجه ضعف نیست . در معماری هم در هیچ دوره ای ، هیچ فرهنگی ، به صورت ِ تک قطبی فرهنگ داری نکرده است ، چه زمانی که جهان تنها دو امپراطوری ِ قدرتمند داشت ، و چه اکنون . در فشن شو چند وقت قبل ِ نیویورک کاربرد "لنگ !" را دیدید ؟ به ساده ترین و عام ترین مثال این یعنی اثر گذاری فرهنگی . ( همچنان هدفم بحث ِ ارزشی کردن نیست . )

دوست عزیز !

اکنون هم معماری ها بر اساس فرهنگ ها ساخته می شود . حتی در همین ایران ِ خودمان . و این هیچ جای تعجب ندارد ، که بسیار بدیهی نیز هست .

نمیدانم انچه با سماته گرامی در میان گذاشتم را خواندید یا نه . قرار شد مورد دوم کلامشان را در پاسخ به شما بیشتر باز کنم .

هر انچه که در بالا گفتم ، که اگر قبول کنید تا حدودی درست است ، بلافاصله من میگویم حرف ِ پیچیده ای نزدم که کسی نداند . همه میدانند . اما انچه گفتم ، تنها یک روی سکه است . متاسفانه از جنبه های واضحی به معماری نگاه نمیکنیم .

به شدت توصیه میکنم کتاب ِ " افسون زدگی جدید : هویت چهل تکه و تفکر سیار " نوشته داریوش شایگان را مطالعه کنید .

ما با پدیده ای مواجه هستیم به نام ِ " گذار " . و فقط مربوط به ما نیست . و فقط مربوط به این دوره ی زمانی نیست . و فقط مربوط به پدیده های پیرامونی و اجتماعی نیست .
تمام ِ کشور ها این مرحله را داشته و دارند . تمام ِ دوران های تاریخی این پدیده را پشت سر گذاشته و میگذارند . تمام ِ انسان ها در درون ِ خوشان با دوره و دوره های گذار مواجه هستند .

مفهوم ِ معماری " بین المللی " زمانی که با پدیده ی ناگزیر ِ " دهکده جهانی " مواجه میشویم ، قدری معنای خود را از دست میدهد . اما در این میان خرده فرهنگ ها ، و فرهنگ های شاخص که کمر به ایستاده گی در مقابل ِ این دهکده ی جهانی بسته اند ، پارامتر های جدیدی را وارد معادلات ِ تقابل ِ فرهنگی ، اقتصادی ، اجتماعی و مهم تر از همه این ها " رویکردی " جوامع ایجاد میکنند .
در این نقطه است که به راحتی نمیتوان گفت چه خانه ای با فرهنگ ِ ما تطابق دارد یا ندارد ، چرا که نقطه ی ثقل ِ بحثمان که در اینجا همانا " فرهنگ " است ، هر روز و هر لحظه ، دگردیسی دیگری را تجربه میکند . و ان قدر لغزان است که نمیتوانید درست بر روی ان فوکوس کرده ، شات کنید و حاصل ، عکسی شارپ و واضح باشد . و این از خواص ِ دوره های گذار است . و فقط هم مربوط به معماری نیست . در موارد دیگر ، بسیار ساده تر میتوانید به عمق ِ تناقضات ِ حاصل از ان پی ببرید .
به واقع چه کسی به سمت چه کسی رفته است ؟ ما به سمت غرب ؟ غرب به سمت ِ ما ؟ یا همان طور که گفتم به همه ی این احتمالات باید تغییر ِ مفاهیم ِ زمان - مکانی را هم اضافه کنیم.

به گمانم ژرف تر و چند بعدی تر باید نگاه کرد و به نقد پرداخت . چنان که معمار ِ ایرانی ، پیش از انکه معمار ِ ایرانی باشد ، در فضای " گذار " ِ جامعه اش رشد کرده و نمیتواند از ان جدا باشد .

به گمانم بررسی معماری ژاپن در این زمینه میتواند بسیار مفید باشد . نحوه ی پیوند ِ سنت و مدرنیته و دوره های گذار از مدرنیته به پست مدرن و در نهایت دست یابی به یک " هماهنگی ِ شخصیت دار " در جامعه ی جهانی .

سخن را کوتاه میکنم . حدود سه ساعت است که دارم نظراتم را در باره پاسخ شما و دوست ِ ناشناسم سماته گرامی تایپ میکنم . امیدوارم شما و دوستان ِ دانای دیگر هم مرا نقد کرده و اشکالات ِ دیدگاه ها ، بد فهمی موضوع ها ، و زاویه ی دید ِ بهتر را نشانم دهید .

با بهترین ارزو ها .
.
.
.
 

m@hn@z.d

عضو جدید
کاربر ممتاز
خوش آمدی دوست عزيزم.اينجا همه تقريباً کاراموزن


بله حق با شماست.من به اين موضوع فکر ميکردم که چرخشی باشه.




مرسی دوست عزيز.ميتونيم امتحان کنيم

راستی تو پستهای قبلی نوشته من کامل نيست.گفته بودم اگر بقيه موافق باشن روی خانه کار کنيمولی اگر از جزئيات شروع کنيم بهتره.اين نظر منه.البته.
من با همون پله موافقم.يه تاپيک هم اينجا داريم.نمونه های پله



پس کی می خوایم شروع کنیم؟ دیر می شه ها!!!!:w17:
یه نظر: لطفا از مثال های ساده شروع کنیم و وسایلی رو هم که لازم هست رو لیست کنیم.:w10:
 

Similar threads

بالا