فاطمیه 1 ( دلنوشته ها و اشعار ... )

shirin.mohandes

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من یه بار تو یه نوحه این روشنیدم حیفم اومد ننویسم
از سلمان نقل هس که میگه بعد از شهادت حضرت فاطمه (س)رفتم خونه حضرت علی (ع)دیدم خیلی غمگین تو خونه شستن به زور بلندشون کردم که ببرمشون مسجد تا خواستیم از در خونه بریم بیرون جلوی در نشستن و بلند بلند گریه کردن و بعد رو به من گفتن:
سلمان،دو دستم بسته بود اما دو چشم من تماشا کرد..............
که یارم عشق را بینِ در و دیوار معنا کرد..................
 

nafis...

مدیر بازنشسته
بسم الله الرّحمن الرّحیم






شعر حافظ شیرازی در وصف حضرت زهرا(س)






بلبلی برگ گلی خوش رنگ در منقار داشت

و اندر آن برگ و نوا خوش ناله‌های زار داشت


گفتمش در عین وصل این ناله و فریاد چیست

گفت ما را جلوه معشوق در این کار داشت


یار اگر ننشست با ما نیست جای اعتراض

پادشاهی کامران بود از گدایی عار داشت


در نمی‌گیرد نیاز و ناز ما با حسن دوست

خرم آن کز نازنینان بخت برخوردار داشت


خیز تا بر کلک آن نقاش جان افشان کنیم

کاین همه نقش عجب در گردش پرگار داشت


گر مرید راه عشقی فکر بدنامی مکن

شیخ صنعان خرقه رهن خانه خمار داشت


وقت آن شیرین قلندر خوش که در اطوار سیر

ذکر تسبیح ملک در حلقه زنار داشت


چشم حافظ زیر بام قصر آن حوری سرشت

شیوه جنات تجری تحتها الانهار داشت



 

صدای سکوت

عضو جدید
کاربر ممتاز
دل خورشيد محك داشت؟نداشت!
يا به اوآينه شك داشت؟ نداشت!
آسماني كه فلك مي بخشيد ،احتياجي به فدك داشت؟ نداشت!
غير ديوار ودر آوارش شانه ي وحي كمك داشت؟ نداشت!
مردم شهر به هم ميگفتند در اين خانه ترك داشت؟ نداشت!
شب شد و آينه ي ماه شكست،دست اين مرد نمك داشت؟ نداشت!
تو بپرس از دل پرخون غمت ،چهره ي ياس كتك داشت؟ نداشت!
 

Paydar91

کاربر فعال تالار مهندسی برق ,
کاربر ممتاز
سلام من به علی و حلم و صبر عجیبش.......
.
نشسته باز دلم پشت درب بسته ی ان جا گرفته با دلم بحر قبر مخفیه زهرا توی ای مسافر شهر مدینه در دل شب ها نبود هر چه که گشتم نشان ز مرقد زهرا
.
.
میگن حضرت علی همچین تا پاشونو توی خونشون میذاشتند و چشمشون به حضرت فاطمه میفتاد هر چی غم و غصه داشتند فراموش میکردند.....
.
.
سلام من به تو ای بانویی که مرد نبردی ز قیم هر چه که دیدی به یار شکوه نکردی.....
.
.
سلام من به بازو و کبودی رویت به سرخ فامی اشک تو و سپیدی روی مویت....
.
.
حضرت فاطمه دید بچه هاش دورش نشستند فرمود: علی جان برام قران بخون علی قران خوند فاطمه قران خوند همچین که سوره تموم شد دید دختر پیغمبر چشماشو بست ...صدای شیون بلند شد یکی گوشه ی حجره سر گذاشته دخترش میگه وای مادرم.....وای مادرم....
 

saman205

عضو جدید
کاربر ممتاز
ای کاش فدک این همه اسرار نداشت
ای کاش مدینه در و دیوار نداشت
فریاد دل محسن زهرا این است
ای کاش درِ سوخته مسمار نداشت
 

saba jo00on

عضو جدید
کاربر ممتاز
یاس پرپر از زمین پر می کشد
عطر یاس در کوچه ها جامانده است
آقا کجایی تا بگیری انتقام پهلوی مادرت
انتقام جفاهای وارد بر پدرت
بعد یاس احمد ؛ همدم سرو صبور جبهه ها چاه شده
کبودی ارث فرزندان یاس شده
آقا کجایی تا بگیری انتقام مادرت
آقا کجایی تا با صدا گریه کنی بهر فراق مادرت

(شعر خودمه )
 
آخرین ویرایش:

saman205

عضو جدید
کاربر ممتاز
غرقاب غمم دگر مرا ساحل نیست / جز اشک فراق دیگرم حاصل نیست
ای مرگ بیا!که زندگی کردن من / بی فاطمه جز خوردن خون دل نیست . . .
 

saman205

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلا بیا به سرای علی سری بزنیم / به خانه ای که شکسته درش دری بزنیم / شنیده ام که در این روزها علی تنهاست / بیا به خانه بی فاطمه سری بزنیم
 

saman205

عضو جدید
کاربر ممتاز




دکتر شریعتی:
خواستم بگویم، که فاطمه دختر محمد است. دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم، که فاطمه همسر علی است. دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم، که فاطمه مادر حسین است. دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم، که فاطمه مادر زینب است. باز دیدم که فاطمه نیست.
نه، این‌ها همه هست و این همه فاطمه نیست.
«فاطمه، فاطمه است»
 

saman205

عضو جدید
کاربر ممتاز
در سوگ یاس نبوی
سنگ‏ها بر سوگ تو ندبه می‏خوانند؛ در غروبی که شاخه‏ ات را شکسته بودند.
امشب، جای پای دوست، در خانه خالی است و ترنم مهربانی، بی‏ حدیث حضور او، خاموش است.
... علی، شبانه یاس می‏کارد! شبانه، داغ دلش را به خاک می‏گوید؛ اگرچه فردا صبح، از سمت خانه همسایه بوی نان آید.
دوباره بغض حسن با حسین می‏گیرد.
و جای خالیِ مادر به خانه می‏پیچد.
کجاست فاطمه امشب؟ کجاست بانوی نور؟
بی‏ مهر رُخت
پر کشیدن تو، پایان گریستن‏ هایت در سوگ پدر بود. آرام بخواب، ای شهر! دیگر امشب صدای ناله‏ های زهرا، کسی را نخواهد آزرد.
علی چراغ‏ها را خاموش کرده تا شبِ غریبی او، در آغوش طفلانش به سر شود و شب‏های دیگر، قصه دنباله‏ داری را برای چاه بازگوید و زمزمه کند:
«بی‏ مهر رخت روز مرا نور نمانده است/ وز عمر مرا جز شب دیجور نمانده‏ ست
هنگام وداع تو ز بس گریه که کردم/ دور از رخ تو چشم مرا نور نمانده‏ ست»
چه زود رفتی!
قرآن را بوسیدم، گلبرگ‏های یاس، از لابه ‏لای ورق‏ها فرو ریخت. یاس‏ها چقدر شبیه تواند، فاطمه! ای گم‏گشته بقیع! کدام گم‏شده به تو پناه آورد و پیدایش نکردی؟!
ای بهشت گم‏شده پهلو شکسته، کدام شکسته! از تو التیام جست و مرهم نگذاشتی؟! تو، آن‏سوی خودت بودی و همیشه بهترین را برای دیگران می‏خواستی و این است شیوه عشق، که از پدر به تو رسیده بود.
بانوی مهربانی و آیینه‏ ها، سلام!... اما چه زود وقت خداحافظی رسید.
 

saman205

عضو جدید
کاربر ممتاز
همدرد علي
دردم آرام نشد تا كه غمت را ديدم
سوختم تا به سحر از جگرم ناليدم


تو كه بودي يل خيبر شكن هاشميان
بارها بازوي تو زين سببت بوسيدم


سخني گو تو كه شايد دلم آرام شود
تا حياتم دهي و زنده شود اميدم


من اگر ناله كنم درد امانم بُرده
بارها از ستم جور بخود پيچيدم


اين همه سال به تو زهره تابان بودم
به اميدت همه شب بهر تو مي تابيدم


آن زمان خواست عدو آتش كين افروز
من زجان تو و طفلان خودم لرزيدم


دل لرزان تو را زير لگد حس كردم
من خودم هيچ براي دل تو لرزيدم


درد برده رمق و تاب و توان نيست مرا
ورنه مي شد به خدا بهر تو مي خنديدم


اين مصيبات كه آمد به سرم هيچ نبود
فقط از غربت و مظلومي تو رنجيدم


سروده كمال مومني
 

saman205

عضو جدید
کاربر ممتاز




ياس بوي مهرباني مي دهد
عطر دوران جواني مي دهد


ياس ها يادآور پروانه اند
ياس ها پيغمبران خانه اند


ياس ما را رو به پاكي مي برد
رو به عشقي اشتراكي مي برد


ياس در هر جا نويد آشتي ست
ياس دامان سپيد آشتي ست
...
ياس يك شب را گل ايوان ماست
ياس تنها يك سحر مهمان ماست


بعد روي صبح، پرپر مي شود
راهي شبهاي ديگر مي شود


ياس مثل عطر پاك نيّـت است
ياس استنشاق معصوميّـت است


ياس را آيينه ها رو كرده اند
ياس را پيغمبران بو كرده اند


ياس بوي حوض كوثر مي دهد
عطر اخلاق پيمبر مي دهد


حضرت زهرا دلش از ياس بود
دانه هاي اشكش از الماس بود
...
احمد عزیزی
 

saman205

عضو جدید
کاربر ممتاز


ای کاش فدک این همه اسرار نداشت
ای کاش مدینه در و دیوار نداشت

فریاد دل محسن زهرا این بود
ای کاش در سوخته مسمار نداشت

کاش قلبم به قبرش راه داشت
کاش زهرا هم زیارتگاه داشت



 

nafis...

مدیر بازنشسته

  • [*=right]باد پاييزي اگر برگ خزان را مي برد
    مهر زهرا هم گناه شيعيان را مي برد






  • [*=right]خاکستر این لانه اصلا دیدنی نیست
    آتش در این کاشانه اصلا دیدنی نیست
    در پیش چشمان ترِ یک شمع خاموش
    افتادن پروانه اصلا دیدنی نیست
 

.:ارمیا:.

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
.
.
اگر چه وقت، دست از سر علی برداشتند و رهایش کردند.
و تو تا پدر را به خانه نیاوردی، نیامدی. ولی چه آمدنی. روح و جسمت غرق جراحت بود..
و من نمی‏دانم کدام توان، تو را بر پا نگاه داشته بود؟!
تو از علی، خسته‏تر. تو از علی مظلوم‏تر، علی از تو مظلوم‏تر.
هر دو به خانه آمدید اما چه آمدنی!
تو چون کشتی، شکسته، پهلو گرفتی.
و پدر درست مثل چوپانی که گوسفندانش، داوطلبانه خود را به آغوش مرگ سپرده باشند، غم‏آلوده، حسرت زده و در عین حال خشمگین خود را به خانه انداخت.
قبول کن که غم عاشورا هر چه باشد، به این سنگینی نیست...
پدر به هنگام تغسیل، روی تو را خواهد دید و بازوی تو را و پهلوی تو را...
و پدر را از این پس هزار عاشورا است...
.
.
.
سید مهدی شجاعی​
 

صدای سکوت

عضو جدید
کاربر ممتاز
چه بغض سنگینی زمان را در کام خود کشیده است
ثانیه ها از درد به خود میپچند و خونشان عقربه های زمین را رنگی میکند
اسمان از خجلت چه پرده مشکی بر چهره کشیده است؟
ستاره ها به چراغانی کدام ورود رفته اند؟
چه بر دوش علی است،شبانه کجا میرود؟
مگر خورشید با علی چه کرده است که شبانه یاس می کارد؟
مگر ابرها قدرت باریدن ندارند که کودکان با اشک چشم یاس را آب میدهند؟
کجاست فاطمه امشب؟؟؟
علی با که صحبت میکند؟کدام امانتی را به پیمبر می سپارد؟
خدایا چه شده است چرا سینه ی زمین سیه پوش است؟چرا درو دیوار خانه میگریند؟چرا جهان در خود میشکند بی آنکه کسی صدایش را بشنود
خدایا کجاست فاطمه مگر؟؟چرا علی تنهاست امشب؟
وای بر تو زمانه!!شرمت باد
حال میفهمم
آن یاس کبود زهرا بود که آرام در آغوش خاک خفت؟؟چه بر سر یتیمان فاطمه میرود امشب،
(بمیرم واسه غریبیشون)
چه زود زمان خداحافظی رسید چه زود علی هم نشین و هم دل چاه شد وچه زود بی مادر شدیم
...
...
ای راه جوی گم شده ها!چراغ راه ظلمت زده ها!در کدام غربت بقیع گمگشته ای که تو را نمی یابم،کجا سر بگذارم بر کدام سنگ مزار واز بغض سیاه زمانه بگریم؟
تا کجا به انتظار بنشینم تا با ظهور موعود راز سر به مهرت هویدا شود؟؟
و تو ای آخرین فرزند کی انتقام یاس شکسته را خواهی گرفت؟


صدای سکوت
 

V A H ! D

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع ,
کاربر ممتاز
غروب های مدینه ...

غروب های مدینه ...


.
.
.

مـــــــادر

غروب های مدینه دلگیره

دلم به یاد کوچه میگیره

حسن با روضه ی تو میمـره ...






.
.
.



 

V A H ! D

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع ,
کاربر ممتاز
عزیز آسمونی ...

عزیز آسمونی ...




.
.
.



ای عزیز آسمونی

یه مادر مهربونی

نوکر حسین رو مثل

پسره خودت میدونی ...


،


مـــــادر من رو ببر کربــلا ...






.
.
.


 

صدای سکوت

عضو جدید
کاربر ممتاز
.
.
.
امروز کسی به در نیمه سوخته در نمیزند،امروزکسی به کودکان زهرا سر نمیزند،
ای وای که آسمان همدل زینب نمیشود،دیگر کسی به زخم حیدر مرحم نمیشود،
میماند این جمله در گوشه ی زمان،دیگر کسی به صورت مادر سیلی نمیزند
 

V A H ! D

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع ,
کاربر ممتاز
...

...


.
.
.


السلام علیک یا فاطمه الزهرا ( س ) ...


،



بعد از خاکسپاری غریبانه

غم حسن و حسین ( ع )

بی قراری های زینب (س)

و اما

عـــــلی (ع) ...



.
.
.


و تنها خداست که می تواند تسلای دل علی (علیه السلام) باشد ... :gol:
 
آخرین ویرایش:

V A H ! D

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع ,
کاربر ممتاز
زهــــــرای من ...

زهــــــرای من ...


.
.
.


زهـــــــــــــــــــــرای من

یــــــار دل تنهــــــای من

ای شــــاهد غمهای من

ای کــــــوثــــــر والای من

پرپرشدی ای لالـــــــــه ام

ای یــــــارهجده سالـــه ام

هم درد و اشـــــک و ناله ام

ویـــــن آه وواویلای مـــن ...







.
.
.


 

JavadMessi

مدیر بازنشسته
از همه دوستاني كه تاپيكهاي فاطميه رو رونق بخشيدند كمال تشكر رو دارم ان شاءالله بي بي شفاعت هممون رو رو تو اون دنيا بكنه
دوست عزيزم جناب s1m5j8 زحمت كشيدند و پي دي اف تاپيكهاي فاطميه رو تهيه كردند ان شاءالله كه مفيد فايده واقع بشه:gol:
فايل اول
فايل دوم
فايل سوم
 

Similar threads

بالا