فاطمیه 1 ( دلنوشته ها و اشعار ... )

V A H ! D

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع ,
کاربر ممتاز

.
.: بسم الله الرحمن الرحیم :.




السلام علیک یا فاطمه الزهراء (س)







،



عرض تسلیت خدمت همه مهندسان عزیز به مناسبت

ایام فاطمیه ...


.

.
.



تاپیک ها مدیریت شده است و پست ها با هماهنگی با مدیران زده میشه!!


،


بدلیل نظم دادن به پست ها و زیبا سازی مطالب


دوستان لطفا :

در صورت ارسال پست جهت حفظ نظم تاپیک از ترکیب رنگ و زیبا سازی طبق پست های اول و دوم استفاده کنید


،


تا در آخر دهه فاطمیه مجموعه تاپیک ها ادغام بشه

و


ان شاءا...در قالب یه فایل pdf گذاشته شود ...




.
.
.


اللهم عجل لولیک الفرج ... :gol:




 
آخرین ویرایش:

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
دنياست چو قطره اى و، دريا، زهرا
كى فرصت جلوه دارد اينجا، زهرا:gol:

قدرش بود امروز نهان چون ديروز
هنگامه كند و ليك فردا، زهرا:gol:

خالق چو كتاب خلقت انشا فرمود
عالم جو الفبا شد و معنى ، زهرا:gol:

((احمد)) كه خدا گفت به مدحش : لولاك
كى ميشدى آفريده ، لولا، زهرا:gol:

((طاها)) و ((على )) دو پيكران دريايند
و آن برزخ مابين دو دريا، زهرا:gol:

او سر خدا و ليلة القدر نبى است
خير دو سرا، درخت طوبى ، زهرا:gol:

بر تخت جلال ، از همه والاتر
بر مسند افتخار، يكتا، زهرا:gol:

در ((آل كسا)) محور شخصيتهاست
مابين ((آب )) و ((بعل )) و ((بنيها)) زهرا:gol:

سر سلسله نسل پيمبر كوثر
سرچشمه نور چشم طاها، زهرا:gol:

تنها نه همين مادر سبطين است او
فرمود نبى : ((ام ابيها))زهرا:gol:

آن پايه كه ديروز پيمبر بنهاد
امروز نگهداشته برپا، زهرا:gol:

از ((احمد)) و ((مرتضى )) چه باقى ماند
از مجمعشان ، شود چو منها، زهرا:gol:

حرمت بنگر كه در صفوف محشر
يك زن نبود سواره الا زهرا:gol:

هنگام شفاعت چو رسد روز جزا
كافى است براى شيعه ، تنها، زهرا:gol:

حيف است (حسانا) كه در آتش بسوزد
آن شيعه كه ورد اوست : زهرا، زهرا:gol:
 

.:ارمیا:.

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
خواستم بگویم، فاطمه دختر خدیجهٔ بزرگ است، دیدم که فاطمه نیست!
.
.
خواستم بگویم، که فاطمه دختر محمد است. دیدم که فاطمه نیست!
.
.
خواستم بگویم، که فاطمه همسر علی است. دیدم که فاطمه نیست!
.
.
خواستم بگویم، که فاطمه مادر حسین است. دیدم که فاطمه نیست!
.
.
خواستم بگویم، که فاطمه مادر زینب است. باز دیدم که فاطمه نیست!
.
.
نه، این‌ها همه هست و این همه فاطمه نیست!
.
.
.

فاطمه، فاطمه است!!!


 

Saeed.bi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
این شعرها از خودمه:
.
:gol:
.
بقیع از داغ زهرا چاک چاک است / تمام آسمانها زیر خاک است
ملائک حلقه ماتم گرفتند / ندای بوالحسن ماذا سواک1 است
.
:gol:
.
ز داغ فاطمه نالد زمانه / سحاب از هجر او دارد بهانه
بدید آقا بوقت غسل مادر / به روی بازویش دارد نشانه​

1-(ماذا سواک یعنی چه چیز غیر از تو هست)



 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

mahsa66

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرغ دل یک بام دارد دو هوا
گه مدینه میرود گه نینوا
.
:gol:
این اسیر بند قاف و شین و عین
گاه می گوید حسن گاهی حسین

.
:gol:
میپرد گاهی به گلزار بقیع
می نشیند پشت دیوار بقیع
.
:gol:
می نهد سر بر سر زانوی دین
اشک ریزان در غم بانوی دین
.
:gol:
عرضه میدارد که ای شهر رسول
در کجا مخفی بود قبر بتول
.
:gol:
از تمام نخلها پرسیده ام
آری اما پاسخی نشنیده ام
.

:gol:
یا امیر المؤمنین روحی فداک
آسمان را دفن کردی زیر خاک ؟
.
:gol:
آه را در دل نهان کردی چرا ؟
ماه را در گل نهان کردی چرا ؟
.
:gol:
یا علی جان تربت زهرا کجاست ؟
یادگار غربت زهرا کجاست ؟
.
:gol:
تا ز نورش دیده را روشن کنم
بر مزارش شعله ها بر تن کنم
.
:gol:
آه از آن ساعت که آتش در گرفت
جام را از ساقی کوثر گرفت
.
:gol:
یاد پهلویش نمازم را شکست
فرصت راز و نیازم را شکست
.
:gol:
آه زهرا تا ابد جاری بود
دست مولا تشنه یاری بود
.
:gol:
چون علی شد بی کس و بی همنفس
گفت یا زینب به فریادم برس




 

V A H ! D

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع ,
کاربر ممتاز
روح مُحـــــــــــرم ...

روح مُحـــــــــــرم ...



.
.
.



باز این چه شورش است كه در خلق عالم است

مــــــــاه عزای فاطـــــمه روح مُحـــــــــــرم است

خون گـــــــریه كن ز غم ، كه عقیـــق یمن شوی

رخصــــت دهد خـــــدا كه تو هم سینه زن شـوی







.
.
.

 

Saeed.bi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوستان بنده الان چند ساله که مریضم.بزرگوارانی که میان اینجا و مطلب می نویسن یه دعایی هم برای من بکنن
این دو بیت از شعر جدیدمه که هنوز کاملش نکردم و ان شاء الله تا روزهای آینده کاملش میکنم و در اینجا هم قرار میدم





آنکه شد روز ازل روح خدا،فاطمه بود / آنکه شد جلوه حق،نور هدی،فاطمه بود
که شود مادر سالار شهیدان جز او؟/ آنکه جوشید در او خون خدا،
فاطمه بود




.
:gol:
:gol:
:gol:


 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

V A H ! D

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع ,
کاربر ممتاز
...

...


.
.
.


توی شهری که یه روز پُر می شه از عطر خدا

نفسای کسی که رد می شه از کوچه ی ما

حالا امروز میان و خونه مو آتیش می زنن

تو رو توی کوچه ها ، روی زمین می کشونن ...


،


داره بارون می باره

دستات دیگه جوون نداره

کوچه پر از نامحرمه

برگرد که از حاشیه ی چادر تو خون می باره

وااای ...






.
.
.


 

F@tima s332

عضو جدید
کاربر ممتاز
یاعلی رفتم بقیه اما چه سود
هرچه گشتم فاطمه آنجا نبود
یاعلی قبر پرستویت کجاست
آن گل صدبرگ خوشبویت کجاست
هرچه باشدمن نمک پرورده ام
دل به عشق فاطمه خوش کرده ام
حج من بی فاطمه بی حاصل است
فاطمه حلال صدهامشکل است
من طواف سنگ کردم دل کجاست
راه پیمودم پس منزل کجاست
کعبه بی فاطمه مشتی گل است
قبرزهراکعبه اهل دل است
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
منم كه عصمت اللّه و، به ساق عرش زيورم
حبيبه خدامنم ، حباب نور داورم:gol:

رضاى من رضاى او، ولاى من ولاى او
كه من ولية اللّه و، زهر بدى مطهرم:gol:

على است نفس احمد و حقيقت محمدى
منم كه بضعة النبى و، با على برابرم:gol:

به تخت اقتدارشان ، نشسته ام كنارشان
به تاج افتخارشان ، يگانه است گوهرم:gol:

بجز محمد و على ، كه نور ما بود يكى
ز انبياء و اولياء، خدا نموده برترم:gol:

نبى چو گفت بر ملا: اگر نبود مرتضى
ز اولين و آخرين ، هر كسى نبود همسرم:gol:

على ، شهاب ثاقب و منم فروغ زُهر وى
با اوج عصمت و حيا، به هر زمان منورم:gol:

نهال عشق ايزدى ، بهار حسن سرمدى
شكوفه محمدى ، عطاى رب و كوثرم:gol:

حسين با حسن مرا، دو گوشوار زينتند
على است طوق گردنم ، محمد است افسرم:gol:

محمد و على و من ، چو اصل و ام خلقتيم
منم كه باب خويش را، درين مقام مادرم:gol:

فدك چه جلوه اى كند، به پيشگاه دولتم
كه مالكيت جنان ، به كف بود چو حيدرم:gol:

عليه غاصب فدك ، از آن قيام كرده ام
كه راه پر جهاد حق ، نشان دهم به دخترم:gol:

(حسان ) بود مودت رسول و آل مصطفى
اميد برزخ من و، پناه روز محشرم:gol:



شعرى از حسان شاعر معاصر
 

s1m5j8

عضو جدید
کاربر ممتاز
:gol::gol::gol:

فاطمه! ای ماه محمد (ص) نشان
خاک‌نشین حرمت عرشیان

ای نگهت مایه‌ سرمتی‌ام
هستی تو فلسفه‌ هستی‌ام

خنده‌ بزن ای گل احساس من
سوسن من یاسمن و یاس من

خنده بزن تا که بخندد خدا
لب بگشا تا همه گردد فدا

ای تو جگرگوشه‌ ختم رسل
بلبل من، سنبل من، برگ گل

خنده بزن، گل متبسم شود
موسی دل تا متکلم شود

ای صنم پرده‌نشین خدا
عشق علی (ع)، ماه گزین خدا

چشم بگردان که بگردد فدک
ای به فدایت همه انس و ملک

در نمک خوان خدا فاطمه (س)
جان جهان، جان خدا فاطمه (س)

مادر گل‌های بهشتی تویی
غرق شدم، صاحب کشتی تویی

فلسفه‌ عشق تو را از برم
این دل خونین و دو چشم ترم

صورت آفاق اگر نیلی است،
من به گمانم رد آن سیلی است

شاعر : امیر علی مصدق


:gol::gol::gol:


 

s1m5j8

عضو جدید
کاربر ممتاز
لا اله الا الله....

لا اله الا الله....

شعری از "سید محمد رضی زاده"

:gol::gol::gol:

اگر آن مرد اعرابی، لگد زد مادر ما را
به آه مادرم روزی، بگیرم حق زهرا را

ز جور دست اهریمن، دل عاشق همی خون است
رسن بر گردن مجنون، به خشم افکنده لیلا را

نصیحت گوش کن مادر و دست از ریسمان وا کن
کجا داند عرب فرق میان نوع گلها را

«بزن قنفذ غلافت را، که با این زن نخواهی یافت
به مسجد بیعت از حیدر، قلم کن دست زهرا را»


اگر دشنام دادند ات، مکن نفرین، صبوری کن
زمین، لب وا کنی قطعا، ببلعد اهل دنیا را

فغان کاین غاصبان رذل بی انصاف و بی وجدان
چنان بردند روی خاک اراذل جسم بابا را


من از آن سیلی سنگین، که زهرا خورد دانستم
که خون از چادر خاکی، به مسلخ می برد ما را

عیان کن چهره ات جانا، چه سان رو گیری از حیدر
حجاب و چادر و معجر، چه حاجت چشم مولا را

حدیث از درّ و دریا گو، سخن از مرگ کمتر کن
مبر نام اجل مادر...، «صدا کن زینب اسما را...!»

ز شرم بی جوابی می شکافد لعل لب هر دم
که پیمانت جز این باشد، چه کردی قلب طاها را


یگانه مرد میدان ها، گره افتاده در کارش
غم بی همرهی آخر، کُشد یک مرد تنها را

غزل گفتی و چشمانت، میان بحر خونین خفت
زدی طوفان نگر اینک، چه کردی رنگ دریا را



:gol::gol::gol:



 

s1m5j8

عضو جدید
کاربر ممتاز
اشعار آیت اله وحید خراسانی درباره حضرت زهرا(سلام الله علیها)

اشعار آیت اله وحید خراسانی درباره حضرت زهرا(سلام الله علیها)





اى بلند اختر كه ناموس خداى اكبرى / عقلِ كل را دخترى و علمِ كل را همسرى

زينت عرش خدا پرورده دامان توست / يازده خورشيد چرخ معرفت را مادرى

آن كه بُد منت وجودش بر تمام ما سوى / گشت ممنون عطاى حق كه دادش كوثرى

تاج فرق عالم و آدم بود ختم رسل / بر سر آن سرور كون و مكان تو افسرى

از گلستان تو يك گُل خامس آل عباست / اى كه در آغوش خود خون خدا مى‌پرورى

مقتداى حضرت عيسى بود فرزند تو / آن چه در وصف تو گويم باز از آن برترى

در قيامت اولين و آخرين سرها به زير / تا تو با جاه و جلال حق، زمحشر بگذرى

بر بساط قرب بگذارد قدم چون مصطفى / تو بر او هستى مقدم ، گرچه او را دخترى

كهنه پيراهن چو بر سر افكنى در روز حشر / غرقه در خون خدا برپا نمايى محشرى

با چه ذنبى كشته شد مؤوده آل رسول / بود آيا اينچنين، أجرِ چنان پيغمبرى

قدر تو مجهول و مخفى قبر تو تا روز حشر / جز خدا در حق تو كس را نشايد داورى


:gol::gol::gol:


شمع جمع آل طه بضعه خير الورى / دختر شمس الضحا و همسر بدر الدّجى

آفتاب برج عصمت گوهر درج شرف / ليلة القدر وجود و سرّ و ناموس خدا

آن كه بنشاندش به جاى خود امام الانبياء / وان كه بُد آمينِ او شرط دعاى مصطفى

مبدأ جسمش بُد از اثمار اشجار بهشت / منتهاى روح پاك او حريم كبريا

ز آدم و عيسى نبودش كفو و مانندى به دهر / شد در اوصاف كمال او هم تراز مرتضى

در مديحش عقل شد حيران و سرگردان چو ديد / هست مدّاحش خدا، وصف مقامش هل أتى

پا ورم كرد از نماز و دست و بازو از جهاد / سينه او شد سپر در راه حق روز بلا

رفت از دار فنا بشكسته دل آزرده تن / آن كه بُد آزردنش ايذاء ختم الانبياء

گفت حيدر در غروب آفتاب عمر او / تار شد دنيا و روشن شد به تو دار بقاء

:gol::gol::gol:


دختر خير الورى و همسر فخر بشر / علم مخزون، غيب مكنون در ضميرش مستتَر

ليلة القدر، نزول كل قرآن مبين / مطلع الفجر ظهور منجى دنيا و دين

آسمان يازده خورشيد تابان وجود / روشن از نور جمالش عالم غيب و شهود

شمع جمع اهل بيت و نور چشم مصطفى / مهجه قلبى كه آن دل بود قلب ماسوى

آيه تطهير وصف عصمت كبراى او / هل أتى تفسيرى از دنيا و از عقباى او

تا قيامت شد به او روشن چراغ عقل و دين / منتشر از او به دنيا نسل خير المرسلين

اندر آن روزى كه وا نفسا بگويند انبيا / شيعتى گويان بيايد او به درگاه خدا

مصحف او لوح محفوظ قضاء است و قدر / در حديث لوحِ او برنامه اثنى عشر

علم ما كان و يكون ثبت است اندر دفترش / نى سلونى گفته در عالم كسى جز همسرش

اوست مشكاة دو مصباحى كه شد عرش برين / زينت از آن دو، چراغ راه رب العالمين

ميوه باغ وجودش حلم و جود مجتبى است / حاصل آن عمر كوتاهش شهيد كربلا است

زينب آن اسطوره صبر و شجاعت دخترش / گوى سبقت برده در اسلام و ايمان مادرش

دامنش جان جهان و يك جهان جان پروريد / وه چه جانى كه خداوند جهان او را خريد

خون بهاى خون او شد ذات قدّوس خدا / گشت كشتى نجات خلق و مصباح الهدى

منقطع شد وحى بعد از رحلت خير الأنام / ليك جبريل امين بنمود در كويش مقام

بود امين وحى دائم در صعود و در نزول / تا گذارد مرحمى بر قلب مجروح بتول

دل شكسته بود و از هجر پدر بيمار بود / پشت و پهلو هم شكسته از در و ديوار بود

تسليت مى‌داد او را ذات پاك ذو الجلال / تا بكاهد زان غم و آن رنج و آن درد و ملال

عطر و بوى و رنگ و روى و خُلق و خَلق عقل كل / ساطع و لامع بُد از آن بضعه ختم رسل

زين سبب روح القدس شد در حريم او مقيم / تا در آن آئينه بيند صاحب خُلق عظيم

زين قفس چون مرغ روحش رو به رضوان پر كشيد / رفت جبريل امين و از مدينه دل بريد

مرتضى آن قطب عالم لنگر دنيا و دين / عرش علم و روح ايمان و اميرالمؤمنين

آنكه در تسليم و صبرش عقل شد مبهوت و مات / كرد در فقدان اين همسر تمناى ممات

بود زهرا ركن آن ركن زمين و آسمان / رفت و ويران شد سر و سامان آن شاه جهان


:gol::gol::gol:


صورتى كو خَلق و خُلق عقل كل را مى‌نمود / گشت پنهان نيمه شب در خاك غم، امّا كبود

ماهتاب آسمان عصمت و عفّت گرفت / كس نداند جز على آخر چه بگذشت و چه بود


:gol::gol::gol:


ديده عالم نديده زهره‌اى مانند زهرا / دخترى مادر نزاده كو شود اُمّ ابيها

شد خدا راضى به آنچه فاطمه راضى به آن شد / متفق شد در رضا و در غضب با حق تعالى


اشعار از :

::::...آيت‌الله وحيد خراساني....::::
 

mohsen-gh

مدیر تالار فلسفه
مدیر تالار


[FONT=arial,helvetica,sans-serif]آب! بسوزد دلت

خاک! شود خاک عزا بر سرت

باد! پریشان شوی

چشم! الهی که بباری فقط

پیش نگاه شما، مادر خورشید سوخت
[/FONT]
 

mohsen-gh

مدیر تالار فلسفه
مدیر تالار



ای کاش فدک این همه اسرار نداشت

ای کاش مدینه در و دیوار نداشت

فریاد دل محسن زهرا اینست

ای کاش در سوخته مسمار نداشت

آجرک الله یا صاحب الزمان(عج)

 

s1m5j8

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوبیتی هایی از قبل از شهات تا بعد از شهادت...

دوبیتی هایی از قبل از شهات تا بعد از شهادت...






طلیعه ی فاطمیه

تسلیت یابن الحسن گشته عزای مادرت
آسمان دارالعزاست

بر مزار مخفی او خاک ریزی بر سرت
آسمان دارالعزاست

***
فراق پیامبر (ص)
ای پدر جان رفتی ومحزون تو زهرا شده
حیدرم تنها شده

بعد تو پای غریبه در سرایم واشده
حیدرم تنها شده

***
دیوار و در
پهلویم بشکسته دیگر در پس این در شده
فضه بر دادم برس

با علی چیزی نگو که غنچه ام پرپر شده
فضه بر دادم برس

***
آتش گرفتن در خانه
بین آتش درب خانه بر سرم آوار شد
دیده هایم تار شد

سینه ی من داغ از گلبوسه ی مسمار شد
دیده هایم تار شد

***
کوچه ی بنی هاشم
ضربه ای از ثانی و یک ضربه از دیوار خورد
مادرم ای مادرم

خواست برخیزد زجا سیلی دیگر بار خورد
مادرم ای مادرم

***
بلال
با اذانت شهر یثرب بیقراری می کند
ای اذان گوی نبی

فاطمه یاد پدر افتاده زاری می کند
ای اذان گوی نبی

***
بیت الاحزان
بعد از این قبر عمویم بیت الاحزان من است
عرش گریان من است

میزبان ناله های قلب سوزان من است
عرش گریان من است

***
بستر بیمادری
بس که لاله می چکد از جای جای پیکرت
شد گلستان بسترت

باغبان گشته این ایام کار همسرت
شد گلستان بسترت

***
وداع
می شود خاموش از امشب ناله های یاربم
جانم آمد بر لبم

یا علی جان تو و جان حسین و زینبم
جانم آمد بر لبم

***
شهادت
ای مسیحای علی بار دگر اعجاز کن
دیده بر من باز کن

ای پرستویم بمان یا با علی پرواز کن
دیده بر من باز کن

***
شام غریبان
باغبان تنها شده گلخانه ی او سوخته
قلب او افروخته

دیده بر تکه لباس بر روی در دوخته
قلب او افروخته

***
غسل
می دهم با فضه امشب شستشویت فاطمه
وای از پهلوی تو

بازویت دارد ورم، سرخ است رویت فاطمه
وای از پهلوی تو

***
تشییع
من امیرالمومنینم پهلوان خیبرم
خورده سیلی همسرم

جسم بی جان گلم را روی دوشم می برم
خورده سیلی همسرم

***
تدفین
خاک می ریزم به روی جسم چون نیلوفرت
ای فدایت حیدرت

لرزه افتاده به زانویم کنار پیکرت
ای فدایت حیدرت

***
بعد از شهادت
رفتی و تاریک شد بعد از تو این کاشانه ام
ای صفای خانه ام

چادرت بر سر نماید دختر دردانه ام
ای صفای خانه ام

***رضا رسول زاده***
 

Saeed.bi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
این شعر از خودمه


آنکه شد روز ازل روح خدا،فاطمه بود / آنکه شد جلوه حق،نور هدی،فاطمه بود
دست گردون نرسد تا سر پایش گیرد / آنکه نزدیک شد و او ادنی،فاطمه بود
نه در افلاک بیابی مثلش نی بر خاک / آنکه شد خادم او شاه و گدا،فاطمه بود
قدر او لیله قدر است و مدالش کوثر / آنکه آمد ز جلالش هل اتی،فاطمه بود
نفس صبح شهادت دهد از قول امین / آنکه شد اقرا آن غار حرا،فاطمه بود
رخ خورشید سیه گشت ز انوار سرش/آنکه تابید و خودش شد زهرا،فاطمه بود
که شود مادر سالار شهیدان جز او؟ / آنکه جوشید در او خون خدا،فاطمه بود
پسرش کشته عطشان لب تفتیده جگر/آنکه آتش بزد آه جگرش کرببلا،فاطمه بود
میخ در شرم نکرد از بدن قدسی او؟ / آنکه بگریست بر او ارض و سما،فاطمه بود
من می و جام نخواهم که جوانی بکنم/آنکه دادم به ازل جام ولا،فاطمه بود
ندهم قطره حبش به دو عالم به خدا / آنکه بردم ز عدم سوی فنا،فاطمه بود
قلم از کف بربودست دل مضطر حال / آنکه بگرفت صفایش دل ما،فاطمه بود
ای سعید از سر ذوقت نبود این اشعار/آنکه دادت سخن نغز و رسا،فاطمه بود



او اونی:یا نزدیکتر
زهرا:درخشنده
نغز:رسا
بیت پنج اشاره دارد به ایه:و الصبح اذا تنفس-انه لقول رسول کریم

 

Mute

عضو جدید
کاربر ممتاز
این قدر پی قبر من مظلومه نگردید*هرجا دلتان می شکندقبرمن آنجاست*

هر جا که عزا بر من مظلومه گرفتند*ساکت ننشینیدحسین وحسن آنجاست*





ديگر آن خنده ى زيبا به لب مولا نيست*همه هستند ولى هيچ كسى زهرا نيست

قطره ى اشك على تا به ته چاه رسيد*چاه فهميد كسى همچو على تنها نيست




گفتمش نقاش را ازغربت ‎زهرا بكش *ناله كرد و با قلم يك چادر خاكي كشيد

گفتمش پس غربت زهرا كجاي نقش بود؟*گريه كرد و زير چادرغنچه اي پرپر كشيد.





سر فصل كتاب افرينش زهرا ست*روح ادب و كمال و بينش زهراست

روزي كه گشاينددر باغ بهشت*مسئول گزينش و پذيرش زهرا ست.





آتش زدن به خانه مولا بهانه بود*مقصود خصم کشتن بانوی خانه بود

با آن همه سفارش پیغمبر خدا*پاداش دوستی علی تازیانه بود

آن شب قوی ترین سند غربت علی *تشییع مخفیانه و دفن شبانه بود






امشب ز غم تو آسمان بي ماه است

چشم و دل ما قرين اشك و آه است

رفتي به جواني از جهان يا زهرا

گل بودي و عمر هر گلي كوتاه است





يا فاطمه الزهرا
:gol:


 

Paydar91

کاربر فعال تالار مهندسی برق ,
کاربر ممتاز
فاطمه اروم جونم.....گل یاس قد کمونم....یاور قامت کمونم.....دعا کن اگه تو رفتی دیگه من زنده نمونم:cry:.......ای همیشه هم نشینم ......ای امیرالمومنینم......دعا کن تا من بمیرم اشک چشماتو نبینم.........
 

Paydar91

کاربر فعال تالار مهندسی برق ,
کاربر ممتاز
مرو مرو مرو مادر.........
.
پرستوی سفیدم پر نزن مرو مادر.....
دل از تو نبریدم دل مکن مرو مادر.....
.
خدا کریمه ایشالله خوب شی...ای روح امید بانوی خورشید...نکنه زهرا رو به غروب شی...اگه شدی پیر شدی زمین گیر نداری تقصیر تقصیر من بود....این همه غربت غصه و محنت و درد مصیبت تقصیر من بود....افتادم از پا میان غم ها وقتی زهرا اشکاتو دیدم....
داره میجوشه غم توی سینم.....چی بگم از این دل حزینم....اون از لباسات...حالا که دارم مقنعه هاتم خونی میبینم....زهرا برات بمیرم....
.
.
.
میگن بعد از رحلت پیامبر فاطمه هر وقت دلش تنگ میشد میومد کنار قبر پیغمبر زانوهای غمو توی بغل میگرفت صدا میزد بابا
از زندگانیم گله دارد جوانیم......شرمنده ی جوانیم این زندگانیم......
.
.
شما اگه ببینی یه پیر زنی عصا گرفته دستشو به دیوار گرفته داره راه میره تعجب نمیکنی ولی مادر ما همش 18 سال داشت دستشو به دیوار میگرفت راه میرفت:cry:......
.
 

alireza 90

عضو جدید
هر از گاه

چه کوتاه

به یک آه

جواب همه ی خواهش و بی تابی این دختر دل خسته ( حضرت زینب ) دهد

گاه به هوش آید و گاه رود از هوش

دو چشمان پر از غصه ی او منتظر دیدن اویند

برخیز مادر

برخیز لبی تر بکن از جرعه ی آبی

و جوابی برده بر چشم تر و ملتمسم

ای همه غم

ای قد خم

تا به نوایی

و دعایی

تو بخوانی و بمانی و

نه غذایی ، نه صدایی

چه کنم با که بگویم

که سه ماهی است

کنار منی و روی تو نا دیده ام و

حسرت لبخند تو

نه

نیم نگاه تو مرا کشت

سه ماهی است که در حسرت دستان تو

گیسوی من آشفته و نابافته است

آه

چه میشد که دوباره بکشی شانه به مویم

بزنی بوسه به رویم

بدوم دور تو

باز در این خانه

ولی حیف

شکستی و

نشستی و خمیدی و گرفتند ز لب های من

آن خنده و اکنون شده چشمان تو کم سو

شده زخمی تنت از سینه و بازو

رخ و پهلوی

من و چشمه ای از خون تو

ای وای از این بستر خون بار

از این لحظه ی غم بار

که تب داری و بیداری و بیماری و من مینگرم بر پر این سوخته معجر

که نهانست در آن زلف سفیدت

و عیان از آن خون چکیده به سر شانه ات

از گوشه زخمی که گمانم اثر ضربه ی دستیست (ل ع )

تو بی هوشی و افتاده به یادم

غم آن روز

همان روز

که لرزیدم و

دیدم پس در رفتی و

گفتی که علی هست امیرم

همه ی شوق و پناهت

و همین بود گناهت

مادر

که در آتش شده و افتاد به رویت

نفست ماند در آنجا به گلویت

شرر افتاد به مویت

اه اه اه

ولش دیگه بسه

فقط لعنت به قاتلای مادرم
 

s1m5j8

عضو جدید
کاربر ممتاز

:gol:
.
.

اگر چه هر شب و هر روز گریـه شـد کارم
خـدا گـواست علــی بـر تـو اشک می‌بارم

هــزار بــار اگــر بشکننــد دســت مـرا
دمــی ز یــاری تــو دســت بر نمی‌دارم

حدیث سینه و مسمار اگر چه مخفی ماند
هـزار زخــم نگفتــه بــه سینــه‌ام دارم

بـه ناله‌هــای شب و اشـک غربتم سوگند
مـن آن نیــم کــه علـی را غریب بگذارم

علی به چاه برَد درد خویش و من هر شب
کنــم نگـاه بــه مــاه و، سرشک می‌بارم

مــرا بــه جـای حمایت، جواب رد دادند
خــدا گــواست ز اهــل مدینــه بیزارم

حقیقتی است که چون می‌روم به نزد پدر
بــوَد نشانــۀ غــصب فـدک به رخسارم

مـرا نـه داغ پـسر، غصه‌هـای مولا کشت
اگــر چــه بــر در خانــه زدنـد بسیارم

میـان آن همـه دشمن کسی نشد «میثم»
بـه غیــر مـحسن ششماهـه‌ام دگر یارم



"غلامرضا سازگار"





__________________________________



 

Taßa§om

عضو جدید
کاربر ممتاز

حرفي نداشت چشم ترم جز رثاي تو


جاريست بين هر غزلم رد پاي تو


هر سال فاطميه دلم شور مي زند


در کوچه هاي غربت و اشک و عزاي تو


بگذار ما به جای تو خون گريه مي کنيم


ديگر توان گريه نمانده براي تو


ديدم چقدر قلب تو بی صبر می شود


با شکوه های بی کسی مرتضای تو:


اينقدر رو گرفتنت از من براي چيست


حالا دگر غريبه شده آشناي تو



از گرية شبانه و نجواي كودكان



بايد به گوش من برسد ماجراي تو



بانو
كمي به حال حسينت نظاره كن



حرفي بزن كه دق نكند مجتباي تو



حالا ببين که روضه گرفتند كودكان



در پشت درب خانه براي شفاي تو



برخيز و با نگاه ترت يا علی بگو



جان می دهد به قلب شکسته صدای تو



ديدم تو را که آرزوي مرگ مي کني



بانو
بس است! کشته علي را دعاي تو



همناله با وصيت تو ضجّه می زنم



با روضه های بی کفن کربلای تو
 

shirin.mohandes

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام منم این ایام رو تسلیت میگم و از مهسای عزیز به خاطر دعوتش ممنونم(به امید شفاعت اون حضرت.....)
زهرا اگر نبود خدا مظهری نداشت

توحید انعکاس نمایانتری نداشت


جز در مقام عالی زهرا فنا شدن

ملک وجود فلسفه دیگری نداشت


زهرا اگر در اول خلقت ظهور داشت

دیگر خدا نیاز به پیغمبری نداشت


فرموده اند در برکات وجود او

زهرا اگر نبود علی همسری نداشت


محشر بدون مهریه ی همسر علی

سوگند می خوریم شفاعتگری نداشت


حتی بهشت با همه نهرهای خود

چنگی به دل نمی زد اگر کوثری نداشت


دیروز اگر به فاطمه سیلی نمی زدند

دنیا ادامه داشت، دگر محشری نداشت
 

Similar threads

بالا