اشعار و نوشته هاي عاشقانه

maryam_22

عضو جدید
کاربر ممتاز
دست عشق از دامن دل دور باد
مي توان ايا به دل دستور داد؟!
مي توان ايا به دريا حكم كرد كه دلت را يادي از ساحل مباد؟!
موج را ايا توان فرمود: ايست!
باد را فرمود بايد ايستاد!
انكه دستور زبان عشق را بي گزاره در نهاد ما نهاد
خوب مي دانست كه تيغ تيز را در كف مستي نمي بايست داد



قيصر امين پور
 

maryam_22

عضو جدید
کاربر ممتاز
بيا كه حادثه ي عشق را شروع كنيم
ز شرق زخمي دل ناگهان طلوع كنيم
براي تنگي دل حجم شب وسيعتر است
بيا شبانه به درگاه او خشوع كنيم
دو دست ابي از اين استين فرا ببريم
فروتنانه در ان استان خضوع كنيم
براي يافتن معني صريح حضور به اصل نسخه ي قاموس خود رجوع كنيم



قيصر امين پور
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
سر به روی شانه های مهربانت می گذارم
عقده دل می گشاید گریه بی اختیارم

از غم نا مردمی ها؛ بغضها در سینه دارم
شانه هایت را برای گریه كردن دوست دارم

شانه هایت را برای گریه كردن دوست دارم
بی تو بودن را برای با تو بودن دوست دارم

خالی از خودخواهی من برتر از آلایش تو
من تو رو بالا تر از هر برتر از من دوست دارم

عشق صد ها چهره دارد چشم تو آیینه دارش
عشق را در چهره آیینه دیدن دوست دارم

در خموشی چشم ما را قصه ها و گفتگوهاست
من تو رو در جذیه محراب دیدن دوست دارم

شانه هایت را برای گریه كردن دوست دارم
بی تو بودن را برای با تو بودن دوست دارم

در هوای دیدنت یك عمر در چله نشستم
چله را در مقدم عشقت شكستن دوست دارم

بغض سرگردون ابرم ؛ قله آرامشم من
شانه هایت را برای گریه كردن دوست دارم

من تو رو بالاتر از هر برتر از من دوست دارم
شانه هایت را برای گریه كردن دوست دارم
بی تو بودن را برای با تو بودن دوست دارم
 

maryam_22

عضو جدید
کاربر ممتاز
قطار مي رود
تو مي روي
تمام ايستگاه مي رود
و من چقدر ساده ام
كه سال هاي سال در انتظار تو كنار اين قطار رفته ايستاده ام
و همچنان به نرده هاي قطار رفته تكيه داده ام.


قيصر امين پور
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
با تو ای همدرد! ای عشق!
با تو درمان یافت این دل
خانه‌ات جاوید آباد!
از تو سامان یافت این دل

 

noom

عضو جدید
به هر نسیمی که از کنارم رد میشه مشکوکم...می ترسم بوی تو رو از من بدزده!
 

noom

عضو جدید
و من هر روز
به موریانه هایی فکر می کنم
که آهسته و آرام
گوشه های خیالم را می جوند
تا بی" خیال "نشده ام
بر گرد .
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
بهترینم تنها برای تو می نویسم
حکایت بی انتهای عشق را
تا بدانی عشق را از چشمان تو آموختم
وبا تو آغاز کردم
و به پاکی چشمانت قسم تا ابد
دوستت دارم....
 

reza902

عضو جدید
متولدین ماه های مختلف در عشق

متولدین ماه های مختلف در عشق


متولدین فروردین ماه :
به سوی من بیا
تا تو را حس كنم
و دنیا خواهد دید
داستانِ عشقی، سوزان را
كه شعله اش در قلب من خواهد بود؛
به هنگام عاشقی گویی در دنیای شوالیه ها و پرنسس ها سر می كند.
قلبا عاشق است و در عشق پا بر جاست.


متولدین اردیبهشت ماه :
عشق را در چشمان من بنگر
چهره بر افروخته ام را ببین و عشق را حس كن
به صدای نفس های من گوش كن
و بشنو ترانه عشق را؛
عاشقی بی قرار است و كمرو ولی پر شهامت.
موسیقی بر او تاثیر فراوان دارد.


متولدین خرداد ماه :
با من به رویا بیا به رویای عشق
بیا تا بر فراز بلندترین كوه گام نهیم
بیا تا در ژرف ترین اقیانوس شنا كنیم
بیا تا به دورترین ستاره ها پر كشیم
بر عشق ما هیچ چیز ناممكن نیست؛
بهترین عاشق دنیاست و گفتارها و دل او پر از رویاهای عاشقانه است.


متولدین تیر ماه :
بهشت هیچ است
در برابر گام برداشتن در كنار تو
در شبی زیبا
زیر نور ماه؛
دلی نازك و پر ز محبت دارد و از دل سوختن می هراسد.


متولدین مرداد ماه :
گویی خورشید گرمای خود را از دست داده است
و گل های سرخ عطری ندارند
و ستارگان دیگر نمی خوانند
آن گاه كه چشم می گشایم و میبینم
با تو نیستم؛
عاشق پیشه است و بی عشق زندگی نمی كند.


متولدین شهریور ماه :
شاید به نظر برسد كه عاشق نیستم
شاید به نظر برسد كه نمی توانم عاشق باشم
شاید به نظر برسد كه حتی نمی خواهم عاشق باشم
ولی نه در برابر عشقی مانند عشق من به تو
كه تا آخرین لحظه عمر آن را در قلبم نگاه خواهم داشت؛
عشق او شعله ای كوچك ولی جاودان است و در پی عشقی حقیقی است.


متولدین مهر ماه :
با پر شورترین گفتارهای عاشقانه
با ماجراهای عاشقانه ای كه خواهیم داشت
با فداكاری هایم در راه عشق به تو
خواهی دید كه چگونه دوستت دارم؛
در امور عشقی ورزیده است و زندگی اش پر از ماجراهای عاشقانه است . . .
زن متولد مهر عشق خود را در عمل نیز به اثبات می رساند.


متولدین آبان ماه :
در التهاب شنیدن ترانه گام های تو هستم
كه به سوی من می آیی
و عاشقم بر انتظار آن لحظه كه تو را در كنار خود حس كنم
دوستت دارم؛
هیجان عشق برای او زیبا و پر جاذبه است و در عشق صادق است.


متولدین آذر ماه :
نجوایی از سوی تو
نگاهی كوتاه از تو
لبخندی شیرین بر لبان زیبایت
و من خود را غرق در عشق می یافتم؛
خوش بین است و راستگو. شاید نگاهی شاعرانه به عشق داشته باشد.


متولدین دی ماه :
روزها ماه ها و سال ها می گذرند
و شاید هیچ چیز عوض نشود
جز من
كه بیش از پیش عاشق گشته ام؛
شاید در ظاهر بی احساس باشد ولی قلبی گرم و پر ز عشق دارد.


متولدین بهمن ماه :
می خواهم آزاد زندگی كنم
بسان پرندگان مهاجر
ولی قفسی ساخته از عشق تو
جایی است كه همواره رو به آن خواهم داشت؛
عشق خود را دیر ابراز می كند و عاشق آزادی است. اولین عشق او قلبش را به تپش در می آورد و هرگز فراموش نخواهد شد.


متولدین اسفند ماه :
من آنی نیستم
كه بی عشق زندگی را سر كنم
آن گاه كه در رویایی عاشقانه هستم
و چشمانم را می گشایم
و عشق رویایی ام را در تو میبینم؛
در عشق بی نظیر است. جذاب و پر نشاط است. احساساتی و رویایی است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Dandalion

عضو جدید
در خواب های کودکی ام
هر شب طنین سوت قطاری
از ایستگاه می گذرد
دنباله ی قطار
انگار هیچ وقت به پایان نمی رسد
انگار
بیش از هزار پنجره دارد
و در تمام پنجره هایش
تنها تویی که دست تکان می دهی...
 

koochooloo_m

عضو جدید
یک نفس با ما نشستی خانه بوی گل گرفت
خانه ات آباد کاین ویرانه بوی گل گرفت...
 
  • Like
واکنش ها: noom

koochooloo_m

عضو جدید
غم عشقت ز گنج رایگان به
وصال تو ز عمر جاودان به
کفی از خاک کویت در حقیقت
خدا دونه که از ملک جهان به
 
  • Like
واکنش ها: noom

bilesan singer

عضو جدید
متولدین اردیبهشت ماه :
عشق را در چشمان من بنگر
چهره بر افروخته ام را ببین و عشق را حس كن
به صدای نفس های من گوش كن
و بشنو ترانه عشق را؛
عاشقی بی قرار است و كمرو ولی پر شهامت.
موسیقی بر او تاثیر فراوان دارد.


منم متولد اردی بهشتم و واقعا درسته مخصوصا موسیقی که عاشقشم :heart:
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
متولدین فروردین ماه : به هنگام عاشقی گویی در دنیای شوالیه ها و پرنسس ها سر می كند .... متولدین اردیبهشت ماه : عاشقی بی قرار است و كمرو ولی ....
متولدین فروردین ماه :
به سوی من بیا
تا تو را حس كنم
و دنیا خواهد دید
داستانِ عشقی، سوزان را
كه شعله اش در قلب من خواهد بود؛
به هنگام عاشقی گویی در دنیای شوالیه ها و پرنسس ها سر می كند.
قلبا عاشق است و در عشق پا بر جاست.


متولدین اردیبهشت ماه :
عشق را در چشمان من بنگر
چهره بر افروخته ام را ببین و عشق را حس كن
به صدای نفس های من گوش كن
و بشنو ترانه عشق را؛
عاشقی بی قرار است و كمرو ولی پر شهامت.
موسیقی بر او تاثیر فراوان دارد.


متولدین خرداد ماه :
با من به رویا بیا به رویای عشق
بیا تا بر فراز بلندترین كوه گام نهیم
بیا تا در ژرف ترین اقیانوس شنا كنیم
بیا تا به دورترین ستاره ها پر كشیم
بر عشق ما هیچ چیز ناممكن نیست؛
بهترین عاشق دنیاست و گفتارها و دل او پر از رویاهای عاشقانه است.


متولدین تیر ماه :
بهشت هیچ است
در برابر گام برداشتن در كنار تو
در شبی زیبا
زیر نور ماه؛
دلی نازك و پر ز محبت دارد و از دل سوختن می هراسد.


متولدین مرداد ماه :
گویی خورشید گرمای خود را از دست داده است
و گل های سرخ عطری ندارند
و ستارگان دیگر نمی خوانند
آن گاه كه چشم می گشایم و میبینم
با تو نیستم؛
عاشق پیشه است و بی عشق زندگی نمی كند.


متولدین شهریور ماه :
شاید به نظر برسد كه عاشق نیستم
شاید به نظر برسد كه نمی توانم عاشق باشم
شاید به نظر برسد كه حتی نمی خواهم عاشق باشم
ولی نه در برابر عشقی مانند عشق من به تو
كه تا آخرین لحظه عمر آن را در قلبم نگاه خواهم داشت؛
عشق او شعله ای كوچك ولی جاودان است و در پی عشقی حقیقی است.


متولدین مهر ماه :
با پر شورترین گفتارهای عاشقانه
با ماجراهای عاشقانه ای كه خواهیم داشت
با فداكاری هایم در راه عشق به تو
خواهی دید كه چگونه دوستت دارم؛
در امور عشقی ورزیده است و زندگی اش پر از ماجراهای عاشقانه است . . .
زن متولد مهر عشق خود را در عمل نیز به اثبات می رساند.


متولدین آبان ماه :
در التهاب شنیدن ترانه گام های تو هستم
كه به سوی من می آیی
و عاشقم بر انتظار آن لحظه كه تو را در كنار خود حس كنم
دوستت دارم؛
هیجان عشق برای او زیبا و پر جاذبه است و در عشق صادق است.


متولدین آذر ماه :
نجوایی از سوی تو
نگاهی كوتاه از تو
لبخندی شیرین بر لبان زیبایت
و من خود را غرق در عشق می یافتم؛
خوش بین است و راستگو. شاید نگاهی شاعرانه به عشق داشته باشد.


متولدین دی ماه :
روزها ماه ها و سال ها می گذرند
و شاید هیچ چیز عوض نشود
جز من
كه بیش از پیش عاشق گشته ام؛
شاید در ظاهر بی احساس باشد ولی قلبی گرم و پر ز عشق دارد.


متولدین بهمن ماه :
می خواهم آزاد زندگی كنم
بسان پرندگان مهاجر
ولی قفسی ساخته از عشق تو
جایی است كه همواره رو به آن خواهم داشت؛
عشق خود را دیر ابراز می كند و عاشق آزادی است. اولین عشق او قلبش را به تپش در می آورد و هرگز فراموش نخواهد شد.


متولدین اسفند ماه :
من آنی نیستم
كه بی عشق زندگی را سر كنم
آن گاه كه در رویایی عاشقانه هستم
و چشمانم را می گشایم
و عشق رویایی ام را در تو میبینم؛
در عشق بی نظیر است. جذاب و پر نشاط است. احساساتی و رویایی است.

مرسي عالي بود عزيز منم اردبيهشتي هستم...:gol:
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
حبذا عشق و حبذا عشاق
حبذا ذکر دوست را عشاق

حبذا آن زمان که پردهٔ عشق
بیخود از سر کنند با عشاق

نبرند از وفا طمع هرگز
نگریزند از جفا عشاق

خوش بلایی است عشق از آن دارند
دل و جان را درین بلا عشاق

آفتاب جمال او دیدند
نور دادند از آن ضیا عشاق

داده‌اند اندرین هوس جان‌ها
چون سکندر در آن هوا عشاق

بگشادند در سرای وجود
دری از عالم صفا عشاق

ای عراقی، چو تو نمی‌دانند
این چنین درد را دوا عشاق
 

product man

عضو جدید
تقدیم به همه شکست خوردگان عاشق

تقدیم به همه شکست خوردگان عاشق

خوبرویان جهان رحم ندارد دلشان

باید از جان گذری تا که شوی عاشقشان

روز اول که سرشتند ز گل پیکرشان

سنگی اندر گلشان بود همان شد...........

:heart: دلشان !!! :heart:

.........................................................................................

گل : منظور مخلوط آب و خاک میباشد .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

*زهره*

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
من بدین خوبی و زیبایی ندیدم روی را
وین دلاویزی و دلبندی نباشد موی را

روی اگر پنهان کند سنگین دل سیمین بدن
مشک غمازست نتواند نهفتن بوی را

ای موافق صورت و معنی که تا چشم منست
از تو زیباتر ندیدم روی و خوشتر خوی را

گر به سر می‌گردم از بیچارگی عیبم مکن
چون تو چوگان می‌زنی جرمی نباشد گوی را

هر که را وقتی دمی بودست و دردی سوختست
دوست دارد ناله مستان و هایاهوی را

ما ملامت را به جان جوییم در بازار عشق
کنج خلوت پارسایان سلامت جوی را

بوستان را هیچ دیگر در نمی‌باید به حسن
بلکه سروی چون تو می‌باید کنار جوی را

ای گل خوش بوی اگر صد قرن بازآید بهار
مثل من دیگر نبینی بلبل خوشگوی را

سعدیا گر بوسه بر دستش نمی‌یاری نهاد
چاره آن دانم که در پایش بمالی روی را
 

eksir

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا بود بار غمت بر دل بی‌هوش مرا

سوز عشقت ننشاند ز جگر جوش مرا


نگذرد یاد گل و سنبلم اندر خاطر

تا به خاطر بود آن زلف و بناگوش مرا


شربتی تلختر از زهر فراقت باید

تا کند لذت وصل تو فراموش مرا


هر شبم با غم هجران تو سر بر بالین

روزی ار با تو نشد دست در آغوش مرا


بی دهان تو اگر صد قدح نوش دهند

به دهان تو که زهر آید از آن نوش مرا


سعدی اندر کف جلاد غمت می‌گوید

بنده‌ام بنده به کشتن ده و مفروش مرا
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
روزهایی که بی تو می گذرد
گرچه با یاد توست ثانیه هاش...

آرزو باز می کشد فریاد:
در کنار تو می گذشت ای کاش!
 

eksir

عضو جدید
کاربر ممتاز
ببین که می کشد دلم همیشه انتظار تو
و آه می کشم تو را ، خوشا دمی کنار تو

ببین چگونه لحظه ها سیاه و سرد و بی صدا
عبور می کنند و من همیشه بی قرار تو

شبی به خواب دیدمت ، الهه ی سعادتم
که من نشسته ام چه خوش به زیر سایه سار تو

سروده ام دو شعر ، شعری از بلور و نور
یکی در انتظار تو ، یکی به افتخار تو

 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
اشکی به چشم و در دلم آهی نمانده است
دیگرا مرا ز عشق گواهی نمانده است

در چشم بی فروغ من از رنج انتظار
غیر از نگاه مانده به راهی نمانده است

در سینه سر چرا نکشم چونکه بر سرم
جز سایه های بخت سیاهی نمانده است

در دوره ای که عشق گناه است بر دلم
جز جای داغ مهر گناهی نمانده است

نوری زمهر تو نیست به دلهای دوستان
لطفی دگر به جلوه ی ماهی نمانده است

در باغ خشک دوستی ای باغبان عشق
از گل گذشته برگ گیاهی نمانده است

شور و حلاوتی ز کلامی ندیده ام
شوقی و جذبه ای به نگاهی نمانده است

حسرت کشی ببین که دگر از وجود من
جز ناله های گاه به گاهی نمانده است
 

eksir

عضو جدید
کاربر ممتاز
مطرب عشق عجب ساز و نوایی دارد

نقش هر نغمه که زد راه به جایی دارد

عالم از ناله عشاق مبادا خالی

که خوش آهنگ و فرح بخش هوایی دارد
 

*setareh66*

عضو جدید
کاربر ممتاز
سر به روي شانه هاي مهربانت مي گذارم

عقده دل ميگشايد گريه بي اختيارم

سر به روي شانه هاي مهربانت مي گذارم

عقده دل مي گشايد گريه بي اختيارم

از غم نا مردمي ها؛ بغضها در سينه دارم

شانه هايت را براي گريه كردن دوست دارم

شانه هايت را براي گريه كردن دوست دارم

بي تو بودن را براي با تو بودن دوست دارم

خالي از خودخواهي من برتر از آلايش تو

من تو رو بالا تر از هر برتر از من دوست دارم

شانه هايت را براي گريه كردن دوست دارم

عشق صد ها چهره دارد چشم تو آيينه دارش

عشق را در چهره آيينه ديدن دوست دارم

در خموشي چشم ما را قصه ها و گفتگوهاست

من تو رو در جذيه محراب ديدن دوست دارم

من تو را بالاتر از هر برتر از من دوست دارم

شانه هايت را براي گريه كردن دوست دارم

بي تو بودن را براي با تو بودن دوست دارم

در هواي ديدنت يك عمر در چله نشستم

چله را در مقدم عشقت شكستن دوست دارم

بغض سرگردون ابرم ؛ قله آرامشم

شانه هايت را براي گريه كردن دوست دارم

من تو رو بالاتر از هر برتر از من دوست دارم

شانه هايت را براي گريه كردن دوست دارم

بي تو بودن را براي با تو بودن دوست دارم
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
چگونه دل نسپارم به صورت تو، نگارا؟
که در جمال تو دیدم کمال صنع خدا را
چه بر خورند ز بالای نازک تو؟ ندانم
جماعتی که تحمل نمی‌کنند بلا را
نه رسم ماست بریدن ز دوستان قدیمی
درین دیار ندانم که رسم چیست شما را؟
مرا که روی تو بینم به جاه و مال چه حاجت؟
کسی که روی تو بیند به از خزینهٔ دارا
شبی به روز بگیرم کمند زلفت و گویم:
بیار بوسه، که امروز نیست روز مدارا
جراحت دل عاشق دواپذیر نباشد
چو درد دوست بیامد چه می‌کنیم دوا را؟
صبور باش درین غصه، اوحدی، که صبوران
سخن ز خار برون آورند و سیم ز خارا
 

*زهره*

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
موسم گل دو سه روزست ،به سر خواهد شد
می درآید، که گل زرد به در خواهد شد

چون فلک روی زمین از سمن و سوسن و گل
همه پر زهره و برجیس و قمر خواهد شد

غنچه چون با لب خشک آمده بود از اول
غالب آنست که با دیدهٔ‌تر خواهد شد

غصه چون دست برآرد تو به می دست گرای
که چو سرمست شوی غصه به سر خواهد شد

دیگر از بهر جهان حال دگر گونه مکن
که جهان دیگر و این حال دگر خواهد شد

مدعی، تا دل ما عشق نورزد پس ازین
گو: مده پند که این رنج بتر خواهد شد

تیر عشق از چپ و از راست روانست هنوز
گو: بنه تن به هلاک، آنکه سپر خواهد شد

اوحدی، نام طلب کن تو، که این قالب و قلب
وقت آنست که بی‌عین و اثر خواهد شد

رندی و عاشقی، از خلق چه پوشانی حال؟
که جهان را هم ازین حال خبر خواهد شد
 

eksir

عضو جدید
کاربر ممتاز
گفتم از مساله‌ی عشق نویسم شرحی
هم ز کف‌نامه و هم خامه ز تحریر افتاد
 

shahidi721

اخراجی موقت
سلام

سلام

تو کمان کشیده و در کمین که زنی به تیرم و من غمین:gol: همه غم ام بود از همین که خدا نکرده خطا کنی:gol:
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
با بال سخن شب همه شب ابر نوردم
گویی که نسیمی بردم چون پر کاهی
از شوق به رقص آوردم چامه ی نغزی
آن گونه که رقصد ز دم باد گیاهی
گه زخمه به دل می زندم پنجه ی سازی
گاهی به نوا می کشدم شور سه گاهی
ما مشعل عشقیم و کند محفلمان گرم
آتشکده ی شعر تری، شعله آهی
یعقوب زمانم من در خلوت شبها
گریم ز غم یوسف افتاده به چاهی
ای مدعی ای آنکه به دشنام پیاپی
ما را بنوازی ز حسد گاه به گاهی
در غیبتم از رشک شنیدم شب و روزت
باشد شب طاعون زده یی، روز تباهی
اما به حضورم همه تن مدح تمامی
گاهی به زبانبازی و گاهی به نگاهی
ای دوست برو دست به دامان خدا زن
جز او نبود ما و تو را پشت و پناهی
از مهر خداوند کلامم بدرخشید
چون در دل شب های سیه پر تو ماهی
ما را مزن ای یار که در عرصه ی گیتی
جز شهرت دیرینه نداریم گناهی
مهرت به دل اندوختم و از تو گذشتم
امید تو هم بگذری از کینه، الهی
 

shahidi721

اخراجی موقت
سلام

سلام

کی شود در ندبه های جمعه پیدایت کنم ،
گوشه ای تنها نشینم تا تماشایت کنم ،
می نویسم روی هر گل نام زیبای تو را ،
تا که شاید این شب جمعه ملاقاتت کنم ،:gol:
 

Similar threads

بالا