مناظره(گفتگو با اشعار)

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
اگر دشنام فرمایی وگر نفرین دعا گویم
جواب تلخ می زیبد لب لعل شکر خارا
خیلی شعر باحال بود از کی بود ؟:biggrin:
شرمم از خرقه آلوده خود می‌آید

که بر او وصله به صد شعبده پیراسته‌ام


خوش بسوز از غمش ای شمع که اینک من نیز

هم بدین کار کمربسته و برخاسته‌ام
از حافظ یه جریانی هم داره خواستی برات میگم
 

eksir

عضو جدید
کاربر ممتاز
دانم و داني كه جانم عاقبت از آن توست
پس مزن آتش به جانم چون كه جانم جان توست
گر زني آتش به جانم من بسوزم در رهت
پس از آن هر ذره ي خاكسترم خواهان توست

 

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
گفته بودی که چرا محو تماشای منی /:heart:
وآنچنان مات که یکدم مژه بر هم نزنی؟:heart:
مژه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود/:heart:
ناز چشم تو به قدر مژه بر هم زدنی:heart:.
 
  • Like
واکنش ها: sh85

eksir

عضو جدید
کاربر ممتاز
دل هوشمند باید که به دلبری سپاری
که چو قبله ایت باشد به از آن که خود پرستی
چو زمام بخت و دولت نه به دست جهد باشد
چه کنند اگر زبونی نکنند و زیردستی


 
  • Like
واکنش ها: sh85

sh85

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
دل هوشمند باید که به دلبری سپاری
که چو قبله ایت باشد به از آن که خود پرستی
چو زمام بخت و دولت نه به دست جهد باشد
چه کنند اگر زبونی نکنند و زیردستی


دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر
کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست

گفتند یافت می نشود جسته ایم ما
گفت آنکس که یافت می نشود آنم آرزوست
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
ما گدایان خیل سلطانیم
شهربند هوای جانانیم
بنده را نام خویشتن نبود
هر چه ما را لقب دهند آنیم
گر برانند و گر ببخشایند
ره به جای دگر نمی‌دانیم
 

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
رخ زرد

رخ زرد

چه شود به چهره ی زرد من / نظری برای خدا کنی
که اگر کنی، همه درد من / به یکی نظاره دوا کنی.:gol:
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
گفتم ز مهرورزان رسم وفا بیاموز
گفتا ز خوب رویان این کار کمتر آید
گفتم : مرا غم تو خوشتر ز شادماني
گفتا : كه در ره ما ، غم نيز شادمان است !

گفتم : كه سوخت جانم ، از آتش نهانم
گفتا : آنكه سوخت او را ، كي ناله يا فغان است !
 

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
لیلا پرست

لیلا پرست

گفت ای دیوانه لیلایت منم
در رگ پیدا و پنهانت منم

سالها با جور لیلا ساختی
من کنارت بودم و نشناختی

:gol:من آن مجنون نیم،لیلا پرستم / من آن لیلای لیلا می پرستم.
 

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
جان فروش

جان فروش

من نه آن صورت پرستم کز تمنای تو مستم


هوش من دانی که برده آنکه صورت می نگارد
[/QUOTE
نخستین بار گفتش کز کجایی / بگفت از دار ملک آشنایی
بگفت آنجا به صنعت در چه کوشند / بگفت انده خرند و جان فروشند
بگفتا جان فروشی در ادب نیست / بگفت از عشق بازان این عجب نیست.:gol:
 

morteza545

عضو جدید
ما به امید تو ایم ای پیشوا
که به نگداری تو ما را در عنا


چون بیارایند روز حشر ، تخت
خود شیفع ما توی آنروز سخت

دست ما و دامن تو است، آنزمان
که نماند هیچ مجرم را امان
 

sh85

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
ما به امید تو ایم ای پیشوا
که به نگداری تو ما را در عنا


چون بیارایند روز حشر ، تخت
خود شیفع ما توی آنروز سخت

دست ما و دامن تو است، آنزمان
که نماند هیچ مجرم را امان
چون جهنم گریه آرد یاد آن
پس جهنم خوشتر آید از جنان
 

eksir

عضو جدید
کاربر ممتاز
مردان نه بهشت و رنگ و بو می‌خواهند

یا موی خوش و روی نکو می‌خواهند

یاری دارند مثل و مانندش نیست

در دنیی و آخرت هم او می‌خواهند


 

primrose

عضو جدید
کاربر ممتاز
مردان نه بهشت و رنگ و بو می‌خواهند

یا موی خوش و روی نکو می‌خواهند

یاری دارند مثل و مانندش نیست

در دنیی و آخرت هم او می‌خواهند



اندرون باتو چنان انس گرفتست مرا

که ملالم زهمه خلق جهان می آید
 

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
خیال تو

خیال تو

اندرون باتو چنان انس گرفتست مرا

که ملالم زهمه خلق جهان می آید

ز بس بستم خیال تو ،تو گشتم پای تا سر من/
تو آمد خرده خرده ،رفت من آهسته هسته.:gol:
 

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
یاد تو

یاد تو

چنان به فکر تو در خویشتن فرو رفتم




که خشک شد چو سبو دست زیر سر ما

:gol:قاصدک ؛
شعر مرا از بر کن،
برو آن گوشه باغ،سمت آن نرگس مست،
و بخوان در گوشش و بگو باور کن،
یک نفر یاد تو را دمی از دل نبرد.
 

primrose

عضو جدید
کاربر ممتاز
:gol:قاصدک ؛
شعر مرا از بر کن،
برو آن گوشه باغ،سمت آن نرگس مست،
و بخوان در گوشش و بگو باور کن،
یک نفر یاد تو را دمی از دل نبرد.


دیگری نیست که مهر تو در او شاید بست

چاره بعد از تو ندانیم به جز تنهایی
 

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
باران خدا

باران خدا

دیگری نیست که مهر تو در او شاید بست


چاره بعد از تو ندانیم به جز تنهایی

زندگی قافیه باران است؛
من اگر پائیزم،ودرختان امیدم همه بی برگ شدند،
تو بهاری
و به اندازه باران خدا زیبائی.
 
  • Like
واکنش ها: sh85

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
معجزه عشق

معجزه عشق

پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت
آفرین بر نظر پاک خطا پوشش باد
مثل کبریت کشیدن در باد دیدنت دشوار است،
من به معجزه ی عشق ایمان دارم و میکشم آخرین دانه ی کبریتم را در باد،هرچه باداباد .
 

Similar threads

بالا