یاد قدیما (نوستالژی های شخصی!) (دهه شصتی(هفتادی)هایی که نوستالژی دارن بیان تو یکم از گذشته ها بگیم)

arc.majid

عضو جدید
عکس این کپسول گازو تو تاپیک دوستمون "دانشجوی کامپیوتر" دیدم...یاد دو چیز افتادم که تو بچگیام همیشه ازش بدم میومد:
یکی این پر کردن کپسول گاز بود...دو تا اسمم داشتن مسخره ها: کپسول گاز پرسی...کپسول گاز ارسی..باید از خونه قل میدادی میبردی تا مکان تعویض کپسولا...یه چند ساعت الاف وایمیستادی...بعد اگه نوبتت میشد و شانس باهات یار بود کپسولتو شاد و خرم عوض میکردی با اقتدار میومدی خونه...تازه باید دوباره تا خونه قل میدادی کپسول گازو..دوباره 3روز بعد این داستان تکرار میشد...
دومی این پیک نوروزی بود که هیچوقت نمینوشتمو...اولین روزی که بعد عید میرفتم سرکلاس معلما از خجالتمون با کلی جریمه که مشق اضافی بود در میومدن..بعضی وقتها هم کتک!!!:biggrin:
 

دانشجوي كامپيوتر

دستیار مدیر تالار هنر
کاربر ممتاز
یادش بخیر

یادش بخیر

خب دوستان من چندین خاطره ی دیگه رو هم باز زنده می کنم.
البته این رو هم اشاره کنم که زمان من همه ی اینها نبود مثلا اون اتوی قدیمی یا اون نمونه تلویزیون ها و خیلی چیزهای دیگه ولی وسایل مشابه رو در منزل مادربزرگ و پدربزرگم به یاد دارم!
ولی بیشترهاش واسم حکم نوستالژی داره!

من بازم عکس هایی از این قبیل پیدا می کنم و همگی رو می برم به اون دهه!































عاشق اینا بودم. بگردم فکر کنم ی دایناسورش رو بیایم




من ازون کپسولا هیچ خاطره ای ندارم:| واسه چندسال پیشن مگه؟!

چقد سفر تو خاطرات قشنگه
ممنونم آقا مهدی واسه ایده و تاپیک قشنگتون: )

مارال عزیز بعضی مکان ها بود که در اون مکان ها گازکشی هنوز صورت نگرفته بود، مثل شهرک های جدیدی که اون زمان ها شروع به ساخت می کردند تا کم کم بافت قدیمی شهر رو نو کنند، تا آمدن لوله ی گاز از اینها استفاده می کردند. واسه سال خاصی به گمانم نیست چون چند مدت پیش از کوچه ای می گذشتم و دیدم این به قول جناب مهندس arc.majid کپسول گاز پرسی یا کپسول گاز ارسی هنوز وجود داره.
فکر می کنم هنوز هم کاربرد داره!
 
آخرین ویرایش:

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
من ازون کپسولا هیچ خاطره ای ندارم:| واسه چندسال پیشن مگه؟!

چقد سفر تو خاطرات قشنگه
ممنونم آقا مهدی واسه ایده و تاپیک قشنگتون: )
خواهش می کنم. فک نمیکردم دوستان انقد خوب مشارکت کنند. معلوم شد به قول معروف همه سینه سوخته ان!:D خلاصه ممنون از همه :gol::gol::gol:

بابا این کپسولارو میغلتوندیم با پا، یَک سر و صدایی راه میفتاد، اعصاب خورد کن. از تو کوچه ها میبردیم سرظهر، احتمال قریب به یقین کلیم فحش می خوردیم:w15::w15: یادش بخیر واقعا....
 

جاست شادی:-)

اخراجی موقت
کاربر ممتاز
من ازون کپسولا هیچ خاطره ای ندارم:| واسه چندسال پیشن مگه؟!

چقد سفر تو خاطرات قشنگه
ممنونم آقا مهدی واسه ایده و تاپیک قشنگتون: )

کپسولا ی چن سال قبلتر از ما بودن دیگه ما که اومدیم داشتن نفسای اخرو می کشیدن

مارال می گما یادته اون زمان آتاری بازی میکردیم و سگا
یادمه یه سره بازی می کردیم یه بازی داشت تانکی اونقدر بازی می کردیم وقتی چشمامونو میبستیم ک بخوابیم بازم تانکی می دیدیم تو ذهنمون بازی می کردیم
یه بازیم داشت با تفنگه باید شلیک می کردی من هیچ وقت تیرم به هدف نمی خورد

من هنوز آتاریمو دارم +تلویزیون قدیمیشو خخ چن سال پیش تابستون در آوردم با خواهرم بازی می کردیم خخخ
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
خب دوستان من چندین خاطره ی دیگه رو هم باز زنده می کنم.
البته این رو هم اشاره کنم که زمان من همه ی اینها نبود مثلا اون اتوی قدیمی یا اون نمونه تلویزیون ها و خیلی چیزهای دیگه ولی وسایل مشابه رو در منزل مادربزرگ و پدربزرگم به یاد دارم!
ولی بیشترهاش واسم حکم نوستالژی داره!

من بازم عکس هایی از این قبیل پیدا می کنم و همگی رو می برم به اون دهه!






واقعا ممنون، من هممه ی اینا رو دیدم و با دیدن هر عکسی یه لبخند رو لبام مینشست. :gol:
تلویزیون کمدی رو یادمه عموم یه دونه داشت، بیشتر از اینکه تلویزیون باشه، کیسه بوکس بود از بس میزد تو سر وکله تی وی بدبخت:w15:
از این اتو قدیمیا تو خیاطیا هنوزم هست، اما نسل اولش زغالی بود و معمولا لباسا رو میسوزوند:w15: چون یجاش زغال کم داشت یا سرد تر بود فک میکردی که هنوز اتو نشده، نگو یه طرف دیگش داره میسوزه:w15:

 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
یادتونه فرفره ها رو؟ از مشهد برامون سوغات میاوردن:D



اون اوایل که اومده بود هیجانش از بازی های الان xbox و playstaion4 بیشتر بود!



صنایع دستی بچگیامون



هیچ وقت نمیشد اون بزرگه رو برد!!



به قول معلممون: انقد این نیمکتو خوردین تمومش کردین!:biggrin:



اسلحه های دستسازمون:




هیچ حرفی درموردش ندارم..شایعه شده بود خودکار رو پاک می کنه اما کصافط همیشه دفترامونو پاره می کرد:razz:



یادش بخیر، سوپردولوکس، خوابیدن اون وسط...آب آوردن شاگردشوفر با پارچ:biggrin:



چه ذوقیم می کردیم با اینا!!:




زبل خانو یادتونه؟ از تو شلوارش همه چی در میومد:biggrin:



یه مدت مد شده بود با پاکت خالی ساندیس ساک دستی درست می کردن!



چه لذتی داشت سر و صدای گلپره های دوچرخه مون!، چقد برامون باکلاس بود نوارپیچیدن دور دوچرخه 24 و 26مون




از این خاطرات خیلی زیاده...به هرحال گذشت...اشکال نداره دنیا همینه، وفا نداره

برا حسن ختام هم یکی از اون همه بازی های کوچیکیمون که چون عکسشو یافتم اینو میذارم:

آسياب بشين ميشينم، آسياب پاشو پاميشم، آسياب بچرخ ميچرخم،
آسياب پاشو،پا نميشم؛ جوون ننه جون، پا نميشم؛… جــــونه قفل چمدون،پاميشم..آسياب تند ترش کن، تندتر تندترش کن!
آخرشم كه آسياب تندترش ميكرد...ديگه وحشي بازي ميشد و ميريختيم رو سرو كله هـــم
(اصلا راه نداشت بدون تلافات بازي تموم شه...اُفت داشت واسمون)


 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
اون حباب پلاستیکی رو پر از آب می کردیم. وقتی انگشتر رو توی انگشتمون میکردیم، وقتی دستمون رو مشت میکردیم اون حباب تو دستمون پنهان میشد، رو نگین انگشترم یه سوراخ بود و وقتی حبابو فشار میدادیم آب با فشار میزد بیرون.
یکی از کارایی که میشد بکنی قبل فراگیر شدنش! این بود که ملتو سرکار بذاری، وقتی یکی حواسش نبود روش آب میریختیم و به رومونم نمیاوردیم و معمولا انقد این کارو انجام میدادیم تا شورشو در میاوردیم:biggrin:
 

جاست شادی:-)

اخراجی موقت
کاربر ممتاز

اون حباب پلاستیکی رو پر از آب می کردیم. وقتی انگشتر رو توی انگشتمون میکردیم، وقتی دستمون رو مشت میکردیم اون حباب تو دستمون پنهان میشد، رو نگین انگشترم یه سوراخ بود و وقتی حبابو فشار میدادیم آب با فشار میزد بیرون.
یکی از کارایی که میشد بکنی قبل فراگیر شدنش! این بود که ملتو سرکار بذاری، وقتی یکی حواسش نبود روش آب میریختیم و به رومونم نمیاوردیم و معمولا انقد این کارو انجام میدادیم تا شورشو در میاوردیم:biggrin:

شما دیگه خیلی پیشرفته بودین من تاحالا ندیده بودم از اینا
 

arc.majid

عضو جدید
من ازون کپسولا هیچ خاطره ای ندارم:| واسه چندسال پیشن مگه؟!

چقد سفر تو خاطرات قشنگه
ممنونم آقا مهدی واسه ایده و تاپیک قشنگتون: )

خدا رو شکر که باهاشون خاطره نداری:redface:....چون چیزی جز بدبختی نداشت...به قول چقدم سر غلتوندن اون کپسولا مردم فحش میدادن:whistle::whistle:...اخه بعضی وقتا با بچه های محل برای غلتوندن اونا هم مسابقه میذاشتیم...:biggrin::biggrin:
من که اگه تو امتحانام نمرم کم میشد...پدر بهم گیر میداد میگفتم بابا جان اینقدر تو صف کپسول و نون وایمیستم ..به درسم نمیرسم...:biggrin:
 

arc.majid

عضو جدید

اون حباب پلاستیکی رو پر از آب می کردیم. وقتی انگشتر رو توی انگشتمون میکردیم، وقتی دستمون رو مشت میکردیم اون حباب تو دستمون پنهان میشد، رو نگین انگشترم یه سوراخ بود و وقتی حبابو فشار میدادیم آب با فشار میزد بیرون.
یکی از کارایی که میشد بکنی قبل فراگیر شدنش! این بود که ملتو سرکار بذاری، وقتی یکی حواسش نبود روش آب میریختیم و به رومونم نمیاوردیم و معمولا انقد این کارو انجام میدادیم تا شورشو در میاوردیم:biggrin:
آخ گفتی!!!;) این کار یه حالی میداد ملتو سرکار میذاشتی..خیسشون میکردی و خودتو میزدی کوچه چپ...از اون بهتر این سوزن ته گردا که میذاشتم لای انگشتامونو با این و اون دست میدادیم دادشون بلند میشد بیشتر حال میداد...از ممتاز شدن تو مدرسه هم لذتش بیشتر بود...:D:biggrin::whistle::whistle:
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
آخ گفتی!!!;) این کار یه حالی میداد ملتو سرکار میذاشتی..خیسشون میکردی و خودتو میزدی کوچه چپ...از اون بهتر این سوزن ته گردا که میذاشتم لای انگشتامونو با این و اون دست میدادیم دادشون بلند میشد بیشتر حال میداد...از ممتاز شدن تو مدرسه هم لذتش بیشتر بود...:D:biggrin::whistle::whistle:

:D وارد ریز بعضی مسایل نشید
دهه 80ی رد میشه. بدآموزی داره!!!:D
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
کپسولا ی چن سال قبلتر از ما بودن دیگه ما که اومدیم داشتن نفسای اخرو می کشیدن

مارال می گما یادته اون زمان آتاری بازی میکردیم و سگا
یادمه یه سره بازی می کردیم یه بازی داشت تانکی اونقدر بازی می کردیم وقتی چشمامونو میبستیم ک بخوابیم بازم تانکی می دیدیم تو ذهنمون بازی می کردیم
یه بازیم داشت با تفنگه باید شلیک می کردی من هیچ وقت تیرم به هدف نمی خورد

من هنوز آتاریمو دارم +تلویزیون قدیمیشو خخ چن سال پیش تابستون در آوردم با خواهرم بازی می کردیم خخخ
من اصلن ندیدم کپسولارو.ن ک تو دل امکانات متولد شدم:D

آرههههههههه یادمه
من چقدر اون بازی تانکشو دوس داشتم!!!!!!!!!!!!
اون پرنده هارو میگی؟؟ یا اون سفینه ها ک وقتی میومد پایین ی صدا هم همراش میومد!:D ما هم تا قبل آخرین اسبابکشیمون یادمه داشتیمش.البته دسته هاش داغون بودن
 

puyan khan

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
فوق العاده بود
هم خاطراتم مرور شد
چقدر زود دیر میشه
یادتونه فرفره ها رو؟ از مشهد برامون سوغات میاوردن:D



اون اوایل که اومده بود هیجانش از بازی های الان xbox و playstaion4 بیشتر بود!



صنایع دستی بچگیامون



هیچ وقت نمیشد اون بزرگه رو برد!!



به قول معلممون: انقد این نیمکتو خوردین تمومش کردین!:biggrin:



اسلحه های دستسازمون:




هیچ حرفی درموردش ندارم..شایعه شده بود خودکار رو پاک می کنه اما کصافط همیشه دفترامونو پاره می کرد:razz:



یادش بخیر، سوپردولوکس، خوابیدن اون وسط...آب آوردن شاگردشوفر با پارچ:biggrin:



چه ذوقیم می کردیم با اینا!!:




زبل خانو یادتونه؟ از تو شلوارش همه چی در میومد:biggrin:



یه مدت مد شده بود با پاکت خالی ساندیس ساک دستی درست می کردن!



چه لذتی داشت سر و صدای گلپره های دوچرخه مون!، چقد برامون باکلاس بود نوارپیچیدن دور دوچرخه 24 و 26مون




از این خاطرات خیلی زیاده...به هرحال گذشت...اشکال نداره دنیا همینه، وفا نداره

برا حسن ختام هم یکی از اون همه بازی های کوچیکیمون که چون عکسشو یافتم اینو میذارم:

آسياب بشين ميشينم، آسياب پاشو پاميشم، آسياب بچرخ ميچرخم،
آسياب پاشو،پا نميشم؛ جوون ننه جون، پا نميشم؛… جــــونه قفل چمدون،پاميشم..آسياب تند ترش کن، تندتر تندترش کن!
آخرشم كه آسياب تندترش ميكرد...ديگه وحشي بازي ميشد و ميريختيم رو سرو كله هـــم
(اصلا راه نداشت بدون تلافات بازي تموم شه...اُفت داشت واسمون)


 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
یادتونه فرفره ها رو؟ از مشهد برامون سوغات میاوردن:D
ای جااااااان واقعن سوغاتی مشهد ازینا بوده اون موقه ها؟!!همونه ما مشهدیا از سوغاتی خاطره نداریم:|


اون اوایل که اومده بود هیجانش از بازی های الان xbox و playstaion4 بیشتر بود!
هعـــــــــــــــــــــی یادش بخیر.من هیچوقت دوسش نداشتم:biggrin::D


صنایع دستی بچگیامون
داداشم ازینا درست میکرد من از صداش میترسیدم فک میکردم الانه ک بپره هوا رگمو بزنه :|



اسلحه های دستسازمون



چقد سعی میکردمو نمیشد:|
از پوست پرتقال تار عنکبوت و تراش یادمه!! شمام یادتونه؟؟:D




هیچ حرفی درموردش ندارم..شایعه شده بود خودکار رو پاک می کنه اما کصافط همیشه دفترامونو پاره می کرد:razz:





چه ذوقیم می کردیم با اینا!!:
اینا مخصوص پسرای مردم آزار دهه شصته!! دختراش ک خانوم بودن و هستن!!




چه لذتی داشت سر و صدای گلپره های دوچرخه مون!، چقد برامون باکلاس بود نوارپیچیدن دور دوچرخه 24 و 26مون



منم داداشم مدام دوچرخشو نوار میپیچید.چقد کمک کردم بهش باعث افتخارمون بود!!
یادش بخیر چقد بهم نزدیک بودیم.چقد صمیمی بودیم.......:cry: الان چی.. هرکدوم ی شهر.. هکردوم درگیر کارو زندگی خودش.. هرکسی ی غم بزرگ تو دلشه و از غم اون یکی بیخبره...اون روزا همه چیمون باهم بوود
اگ خاله بازی بود داداشمم کنارمون بود.اگه فوتبال و آتاری بود ما دخترا کنارش بودیم...:cry::w05:

از این خاطرات خیلی زیاده...به هرحال گذشت...اشکال نداره دنیا همینه، وفا نداره
حق باشماست......

 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
یادش بخیر فوتبالیست ها
یادش بخیر فرفره
یادش بخیر
یادم تورا فراموش
یادش بخیر فوتبالیست ها
یادم تورا فراموش
چقد لحن این نوشته ها شبیه لحن پسرخاله بود:biggrin:;)
با لحن پسرخاله(کلاه قرمزی) بخونین قشنگه
:D
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
ميگم شما سنتون به اتو زغالي هم قد ميده؟:D
بچه ها پستاتون عالي بود.مرسي از همه.:gol::gol::gol::D
خب بعضی چیزا توی یسری مناطق دیرتر کهنه میشه و از بین میره.
هنوز من کسایی رو میشناسم که غذاشون رو تو ظرف مسی باید بپزن و هنوز میشناسم کسیو که توی یه کوچه که همه خونه هاش آپاتمان و ویلاییه و اکثر ماشیناش مدل بالاس، میاد و لب جوب آب ظرفاشو میشوره.البته پیرمرد و پیرزنن اینا.
خوش بحالشون، نمیدونم پای حرفاشون نشستین یا نه، بی غل و غش و ساده، اصن آدم حال میکنه... یادمه زمانی که دبیرستان بودم، یکی دوماهی مغازه بابام دست من بود، هر روز نزدیک ظهر یه پیرمرد که اتفاقا مسن ترین آدم شهرمونم بود(حدود 125سال) و فقط میدونست من پسر فلانیم، میومد و برام از قدیم میگفت و من چقد حال میکردم، خدابیامرز حدود 10-15 بار داستان خدمتش با پدربزرگمو برام تعریف کرده بود
:D
 

mahdis.

عضو جدید
کاربر ممتاز
خب بعضی چیزا توی یسری مناطق دیرتر کهنه میشه و از بین میره.
هنوز من کسایی رو میشناسم که غذاشون رو تو ظرف مسی باید بپزن و هنوز میشناسم کسیو که توی یه کوچه که همه خونه هاش آپاتمان و ویلاییه و اکثر ماشیناش مدل بالاس، میاد و لب جوب آب ظرفاشو میشوره.البته پیرمرد و پیرزنن اینا.
خوش بحالشون، نمیدونم پای حرفاشون نشستین یا نه، بی غل و غش و ساده، اصن آدم حال میکنه... یادمه زمانی که دبیرستان بودم، یکی دوماهی مغازه بابام دست من بود، هر روز نزدیک ظهر یه پیرمرد که اتفاقا مسن ترین آدم شهرمونم بود(حدود 125سال) و فقط میدونست من پسر فلانیم، میومد و برام از قدیم میگفت و من چقد حال میکردم، خدابیامرز حدود 10-15 بار داستان خدمتش با پدربزرگمو برام تعریف کرده بود
:D

شوخي كردم اتو رو.
نهههههههههههههه.:D سربازي...پدر بزرگت....؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:surprised:
دمش گرم.
واقعا؟؟؟؟؟؟؟لب جوبو ميگم.!!!!!!!!
 

rahino

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
یادتونه فرفره ها رو؟ از مشهد برامون سوغات میاوردن:D



اون اوایل که اومده بود هیجانش از بازی های الان xbox و playstaion4 بیشتر بود!



صنایع دستی بچگیامون



هیچ وقت نمیشد اون بزرگه رو برد!!



به قول معلممون: انقد این نیمکتو خوردین تمومش کردین!:biggrin:



اسلحه های دستسازمون:




هیچ حرفی درموردش ندارم..شایعه شده بود خودکار رو پاک می کنه اما کصافط همیشه دفترامونو پاره می کرد:razz:



یادش بخیر، سوپردولوکس، خوابیدن اون وسط...آب آوردن شاگردشوفر با پارچ:biggrin:



چه ذوقیم می کردیم با اینا!!:




زبل خانو یادتونه؟ از تو شلوارش همه چی در میومد:biggrin:



یه مدت مد شده بود با پاکت خالی ساندیس ساک دستی درست می کردن!



چه لذتی داشت سر و صدای گلپره های دوچرخه مون!، چقد برامون باکلاس بود نوارپیچیدن دور دوچرخه 24 و 26مون




از این خاطرات خیلی زیاده...به هرحال گذشت...اشکال نداره دنیا همینه، وفا نداره

برا حسن ختام هم یکی از اون همه بازی های کوچیکیمون که چون عکسشو یافتم اینو میذارم:

آسياب بشين ميشينم، آسياب پاشو پاميشم، آسياب بچرخ ميچرخم،
آسياب پاشو،پا نميشم؛ جوون ننه جون، پا نميشم؛… جــــونه قفل چمدون،پاميشم..آسياب تند ترش کن، تندتر تندترش کن!
آخرشم كه آسياب تندترش ميكرد...ديگه وحشي بازي ميشد و ميريختيم رو سرو كله هـــم
(اصلا راه نداشت بدون تلافات بازي تموم شه...اُفت داشت واسمون)



سلام
من همه ی اینا یادمه
باور کنید بچه های الان اصلا خوش نیستند ما چون خود کفا بودیم بازیهامون لذت بخش بود وای ممنون منو بردین به اون دوران
تازه من تیرو کمان هم میساختم و میفروختم
 

دانشجوي كامپيوتر

دستیار مدیر تالار هنر
کاربر ممتاز
خاطرات قدیم

خاطرات قدیم

واقعا ممنون، من هممه ی اینا رو دیدم و با دیدن هر عکسی یه لبخند رو لبام مینشست. :gol:
تلویزیون کمدی رو یادمه عموم یه دونه داشت، بیشتر از اینکه تلویزیون باشه، کیسه بوکس بود از بس میزد تو سر وکله تی وی بدبخت
از این اتو قدیمیا تو خیاطیا هنوزم هست، اما نسل اولش زغالی بود و معمولا لباسا رو میسوزوند چون یجاش زغال کم داشت یا سرد تر بود فک میکردی که هنوز اتو نشده، نگو یه طرف دیگش داره میسوزه:w15:


آره واقعا خاطرات کودکی زیباترند ...:gol:

چه جالب، خدا رو شکر ما از اینا نداشتیم. تلویزیون ما تماشا بودش و حداقل از این مورد گرانبها بی نصیب موندیم.:d ولی منزل پدربزرگم هنوز هم اینها رو دارند.

خداییش من دیگه نسل اتو زغالی نبودم ولی خانواده کلی ازش تعریف می کنند!:biggrin:


خب بعضی چیزا توی یسری مناطق دیرتر کهنه میشه و از بین میره.
هنوز من کسایی رو میشناسم که غذاشون رو تو ظرف مسی باید بپزن و هنوز میشناسم کسیو که توی یه کوچه که همه خونه هاش آپاتمان و ویلاییه و اکثر ماشیناش مدل بالاس، میاد و لب جوب آب ظرفاشو میشوره.البته پیرمرد و پیرزنن اینا.
خوش بحالشون، نمیدونم پای حرفاشون نشستین یا نه، بی غل و غش و ساده، اصن آدم حال میکنه... یادمه زمانی که دبیرستان بودم، یکی دوماهی مغازه بابام دست من بود، هر روز نزدیک ظهر یه پیرمرد که اتفاقا مسن ترین آدم شهرمونم بود(حدود 125سال) و فقط میدونست من پسر فلانیم، میومد و برام از قدیم میگفت و من چقد حال میکردم، خدابیامرز حدود 10-15 بار داستان خدمتش با پدربزرگمو برام تعریف کرده بود

باور کنید ظرف مسی خاصیت فراوان تری داره نسبت به ظروف دیگر این دوره زمانه و قیمتش هم خیلی گرونه! مدت ها پیش از بازار وکیل که گذشتم، فکر می کردم این ها رو واسه تزیینی جات می زنند که مردم یادگار داشته باشند، به خودم می گفتم آخه کی میاد تو این ظرفای عجیب غریب غذا بخوره که خالم بهم فوایدش رو گفت و وقتی هم قیمت یکی شون رو پرسیدم آه از نهادم بلند شد! ی ظرف فوق العاده کوچولوش (خیلی کوچک) حداقل 120 تومن بود! از همین اتوها هم خیلی هاش رو همونجا دیدم! واقعا پرستیژ بازار وکیل آدم رو یاد ایام 100 گذشته می اندازه!

خاطرتون خیلی جالب بود! ما هم توی شهرمون از این آدم ها هستند ولی مال شما پیشکسوت تر بودن گویا. خاطرات اغلبشون هم از قدیم هست و خیلی دوست داشتنی و شیرین بیان می کنند!




من بازم دوست دارم خاطرات رو زنده کنم:









اینا رو یادتونه



 

AvA-6586

کاربر فعال تالار حسابداری ,
کاربر ممتاز
واااااااااااااااااااااای یااااااااااااادش بخیر :crying2:
...:cry:
بچه ها دست همتون درد نکنه . رفتم اون قدیم مدیما خیلی وقت بود این چیزا یادم رفته بود. مررررررررررسی:w27:
از استارترم متشکرم;)
 

mahdis.

عضو جدید
کاربر ممتاز


من عااااااااااااااشق این مدادم بودم
تا خیلی وقت هم داشتمش....:cry:

اينو ديدم ياد مداد توسن افتادم



كي تصميم كبري از يادش رفته؟!!!!

http://www.www.www.iran-eng.ir/image/jpeg;base64,/9j/4AAQSkZJRgABAQAAAQABAAD/2wCEAAkGBxQSERMUExQUFhQXFhYUFxcXFRQUFRgYFxQWFhgYFBcYHCggGBolHxUVITEhJSkrLi4uHR8zODMsNygtLisBCgoKDg0OGxAQGywmHyQsLC0sLywsLCwsLCwvLCwsLCwsLCwsLCwsLCwsLCwsLCwsLCwsLCwsLCwsLDcsLDcsK//AABEIAM8AjgMBIgACEQEDEQH/xAAcAAAABwEBAAAAAAAAAAAAAAABAgMEBQYHCAD/xABGEAABAwEFAwgHBAcHBQAAAAABAgMRAAQFEiExBkFRBxMiMmFxgZFCUqGxwdHwFCNi4SQzQ3KTsvEVY3OCksLSFiU1orP/xAAbAQABBQEBAAAAAAAAAAAAAAAEAAECAwUGB//EAC8RAAICAQQBAwMDAgcAAAAAAAABAgMRBBIhMQUTQVEiMkIUYYEjcQYzUpGhscH/2gAMAwEAAhEDEQA/AKrfgi0vQf2i/aqaB79Unwr18q/SH/8AEX7zTfmSUhUzM5d1Yk1yej0r+nEbPs4kkz1c6ereJSmRu8zFIOkhsg749po9oBy4CB7BTvlIZY9RtCbeeX1pUtYbwVZ14kjFORGgIncQMjUbZ+tJ3CnlsWDCY3yYicxr2VCXeCVjTeGOL3vxx9ISrClOsJ17JJ8eFJsWjCkFORBB4iQZEjvFNEiV5x79O2nrdnjTOfnnVc8LgrlsjHHRJObSvKIISEhOuqgrLfpApraVqWpS15k7oHdANP7FdbjmTbZUY1Ay7JNWW6tiDOJ5fYUp395qMYSn9qM27W0U8lOuW63H3EobTvzPopHFRrXLkuhFmaCE5nVSt5NLWKyIaSEtpCUjh9a08SK1KNNse6XZzXkPJS1P0x4iATQpFFVmaU3GijKE1CkVCl00i5SHCGvCvV6kIwW+B+kPf4i/fSbCFFJiYmnN5tEvu9rjnd1jU5d1zOKwICTiWCUyIBCQMUTwkeYrHtlh4R6Q9RGuqOX7FUvZOFLKDqtcnj0coPnT+8G/rLLu99SV53Av+07Ow7AxJSowcRAKzPjlRttbO1z6bLZZU5MOrKoSmfQG7LUndkKt9OTUf+TLh5CKscu89FXDpW4Et66FWsZ7qsV27NvulQQhRg9IqygkA9In3bqt2zNygMBmyYTnK7WRIxiP1I9ONJmNNZq2WG58KQlbhXBnTCFK9ZQklR7z4Va6W+F0A2+ZlFtrso9x7BKUcTywlM5BHSJ7cWgq52DZmztGQ2FHirM+FSxGXsoyN1XR00F3yZGo8lfc/qYRKAMhkOGgoVmjqpNyr1FLhdADeeWeaNLopumlkGpDAxnRyMqLR5pCE6TVrSpolIQkqiilVikophypubPNfZOfSiXIcWr8QOIEdkAkjtFStjWnnFOqV0WLOludwKhjcM78ko8qDZ9st2FanVSg84QMzCVT0fZ7ag7Uj7Hc1oUrrONqUe9zoJHlh9tBRgt6wH2TlLiTyUy/77Nrtv2uyEpAShCVEAKTGLEqN2tWjZTk7RCHbTKh1g3nmTBxOE5nu86heSu6EuLRiMhIK44lMQD4n2VsRqUG5yeekEau30VGuHeBNCAkAJAAEAAZADTKhSfjRUmjNiYorroyMhHXAlJJMACSarVsvxalYWzgT/7HjI9H31L7Q2QusqQCRKkFUZHCFDFB4xNU297PZ22i9ZW+cAUMam3FlSAd6UicRPlU4Wwg/qRZXFPkcO2l0KCgtYPGTx7as1y3gXklKuunXtB0PfrNVa2KUytpK8RS4BBWAFAxIS5GUkTnUhdjwbeSo5A9BWfHKfOKNey2vMSyyGEWsUds0UfnRiYNBNYBhajbqBIoYpYGCRRFUoKIsUhCCzRRQ15VNgkZddW1in8NjWUpbS5gKxIIAUcl8N+dSfLXaw3Y2mR+1cGQ9VsT5Th86pG0GzrtiDdua6bDol0RmhSlGZHA7jxmmV6W5y2pZUpwqS3iCAYkAkSPYKEa2Tcvb/02aalfKO3hrtF/5KU4XI/Ar3g1pb1ZXyXLi0JH4Vxx091ausVDS8p/3KvKx23YG6KcNCkAKctaUbgyhF6oNN2Is3POsICVOHEuPSISAAkSBMCAJAmp5YqNv+8U2azrcUnEAIw7lEjIE+rxpOO7glFvPBU9prYkJbxIUHnCk82qCU4TJUSMhwy41CuX02nEl1wBShiAUMEpMgFE9ZMgiRqQae2JpLjchMocAWoKklcEFTRz6kykdhis55QtoPt1rCwjm0IQGUJ3hKVKPS4ElWm6j4JUwwuQiKdksP2Ogbmdx2dpUzKEmdd3ZTxw591c1XJflosjiVoccCUYThklBE5jCcs8xXQ103gi0NNvIIKVpChHtHfuoeyOHllVtWxkqg5Uek06UoTlVZSFFC4nKvJoyhlSENMNAoUouk9aYdGH3xe9ostnUw6YatDaygKEoUCZlJ3KBInvFUW4rQpK4GYIiONaxyoWYKuSyKOZQ4iOIxBQIFUDZi5/2hOY3RQ9u2uttmxo5SstTXGC8bEuYLSx2mM+1JrYUGaxa7lc0tC/UWlRHYDmPKtmQrIRQehknkl5iP8AUUvk8s0dpWVENGRWkYp6qbyuPlu7FkeugDzOlXM1ROWf/wAYof3jfvOfhU4dkofcirWS/cL9gYSeitoY+xSz0cuOR86rO0Gzjrb63HEFDalrKSpJAPSOn1vpfZi0pYebdWCegACBOCBJUAdTGQ4TV/u7aqz2hsN2jo41YQhWcQJBJO7dPZO/K+y6SxhcB6hseUY/fVmwt4huOCOwma0LkKvslD1kUeqedbngYxJHjJ8TUXtHcDL1peszLoKksl5lKDILgBJaUqc+iMoqE5KUOi8mi2hRwkhz8KSCDi4ZgClN7wex7mzo8Gj60QdlHTVGAQOmhUcq8BQgUhCChRUilFUVAp8DpmY8pg/7CifWZI7509pqnbFsHmVKOqiSO4DUedWnlceIuWypGiltA+CCahdl0/oaVdm6s7Xt+jg2PG/e2OCkQdN/wFaxdz0stH8Cf5RWPWJWKSdAe+NK1LZ93FZmDvwJ9goXx6xNoI8uvpj/ACTc0dIyoqUUulNbBgMTTVE5Xnf0dpseksnthKY/3VeT1qqG3N3ItLiE88hDqEKwpXISrHwVpOgqUcZJ1tKWWZRYzLaIEQkCe8DPu7aQtKYWk4oGQIiQBr45Emn1nbASlJyInIGcxqNOlvpEvJIIWCTigefZ30THvDDsvGRttC8W1NvNktuNqkKSQDMa9+VS/IvbT/aDmIyXm1STqSDik+2oTadRDQzJ1ngIMfGj8lb4TeDMx1wO3pApHvqUllFMl8nR7dKoFIo1pdG6hV0BCtFOVeNedNIbAm5SaTR1Gk0U+BzJ+VZ2blsvatr+QmofZu2YrEkaEfCmW3206LRd9lYSlQKVJJJjCQluMs+NIbJ2r7lRMACBG7SgNY81cfJreN+qWUO7mfzWJM/X51q2xwxWRj90j2msuu6zTKhIk69kn51qOyaosrA/D/uoXSY9Vmh5hrasFoVuoMdCoZUmDnWqc37kTfd480UADEtakoSBnmTmojgBnQX/AGRt2yuc8JShKlEiEnEBkB47qk3GBiBgTx31X9v7XgsoRPXUB4DM/CnS+okueDI3LNhImchr2bp40Xm898YpKo8M+HdT1xMqOfo788jlEefnQv8AUABgEEntJ1olL3DNz6Im/rOTZVnI4ZJnLLLQcarWy9s5q1sL/vEfzj5VZL7WeYVEQUknPfVJsyoUkjUEEeBFTRVJvJ1+2ZE9xpcU0upcstnihJ80ingTQzBH2GUaKTlQxRDSEAoUlpS0TRDSEco3yuW2/H4fnUhciwmzr/EQPrtypvtDdq22GlrAAUpYTnKiBvI3U5ueDZsMdILkeIzB8qDsx6XHybHhY4twy7XSB9n1z3+G73U5ufbJxgIawIWhAg6pVkc4OfuqEsDmBowdM/ype7bgeWyh5ISrFJgGDr76y4T2Ny/cs/xDGcK04fJql17WsPAAnmzkIVHsNTic8x7KxZqyuITDiVJz3ggHx0NWXZraRTKghZlokDXqbpHZWtXZlZOPq1zU9tq9zRlis55UbbDrLY9FBUdIlZMT3BPtrRxpI86xblGtZct7qRonCnvhIomBt0JSlkgXbaQSVZlKY1z4jvGY8aCy2/GjDMGou3JhJJIkA79cpAFMruteBcnu3zmCBRajlBe2OSW2hjmVgyeHYctapiTVjva2pKJmSZHymarzeo7/AJUyXKKZpJnWWy65slnP90j+UVLpVlUHscoKsNnVuLaamTQ77BJdhwqiGhIzoCd1MMBNEUaUNJUhHPHKKzFmsp7THigH4VX7idMAAxVu5Sh+g2T94f8AyM/CqLdK+lHbWbp/q038v/s2vHWbNQi53euEKTO/Kd85H3US5rzdbxIDigEqiAcuOVMbU5hWmB6Mjh4UnYjC1+BHu+FUekmnn3C/8RVuWlck+maDYb8eCYKgocFJBFN3n0OK6TeAzq38UnXwphYldAfXhUzcFh560tJ3Ahau5JB+VFRpjt4PMVOyVu188mmWFvAy2gmYQAT3DOucb0vebdaldYKeWRv0URA8q6ReP9fZNc/3/wAmlts6itOB8FZ6hhUk4tD40dSvg7DTtR7IS0OJU2o66hMbtY10NQyHSCfI+GYPfUs5d7qAQtlxOcHEhQg6zPdUU+UlW76yonc0wxxi+Uz167iBGUeymLSoI+t9SD2JxKQAVQYEAnXIZip7Zzk7ttrhQb5tuYxuHDprhGpqKjLsptaUnyb1yfrm7rPl6FWOKjNmbt+z2ZtkkKwiJGnhUpNVPsDfYWgJoJoJphgdaLFDvoFCkI515R7ZiYsKPwqURv0bA96qql3N4XO6pXai0B1yzAaBhFRpEO99B1w2VbP7mzpI/Up/uWfaOyYeZWnSMJ7dKjMcOJ7QR8R8ak37aHGAk5FI840j21EOnJKjoCD2wP60NTnGGbGupc9NZF/Bb7GqEitD5O7H0HHiNTgHgM/eKzplXQBHCtj2ZswbsjSfw4j3qzNFV56PNNDRuubfsQu3W1wu9sLDSnTMGFBKUndi355xA8qo1xcoDlotQbtaUNBSZZAxBIniSc5G+tJvfZqy2hRU8ylalazMGNMQBgxSFg2WsTfVszUjQlOKNeMmjYPbyjcccxaB2QSn75OJLqThcUrI9NUoUDEgZISYp69s3ZFqxKs7JVOZwCdakbLZ0NpwoSlI4JSAPYOylUUp2bnkfLwv4KhygPt2Oxc4GkhCVpJCQE5icGm6YqrcmfKEl51dnfCWytRU0RIBKtUEn0t48q0y+7qatTDjDwJQ4IIBg5aEHiMqrVzbC2ezoS31wkyCUICiQZBKgNe2pKTccNkNuG37suDZo5VTdNKYqrH2hwaACgCqEGkNgA60cmgoFLpsiwcnWl7G6OCUpQP8o/rRbUnqkbjnTiw3S8cSi2qYB7wo5RxoOZJSZBBAnMRQ8pLdwdBpnCVTj7jtpUo8eO4/RoMMoKeEx3GkrIeiPH6FSKLueICw2vCIzwmKGb2s1LNTXCndJ+xI3M/ibSk5HIZ+VWC8BaxjCHlRJKfvcJw7hBOVQdqUITGSpVIH4ul78VSjNtS6kIeGYEJcHWHYobxTQ1tlMt8EcFpNVXRfJ+zGZet2cPq3/t0+zpUkbwt4IHPOGeDqT8aJbbpW0FKyUmIC05jxjSqtaW9+W+O/drr4VpV+WnL2X+x0MNRCa4SNEu+97wIAUtzLQyDl50qLxvIHJTsTxTVPsSyEJMgn86nrO5iE5VTb5myH4RJOxL8UP7Te15AZLe38KbJv69B6T3+gH4UytqyAewTTZq0HcSPGmj5qTjn04i9aL/FE0NpbzG9z+ED8KMNsbzTvV/BHypk08qesrzNBaLUsekrX1jSXnMvDriP6tfvBD8beXiNY8WDSqeUS3DVLf8JQ+NRzFuc9dXmacfbnCesrTjSfm4Z5qQ/qUv8AAfJ5SrXH6tqf3F/Oklcplr9Rn/Sv/lSbVsXHWPs+VNrRbVzqfIfKlHzdTf8AlDbqP9BJWOzwhOXoj3fnTFN72Ek4hiWCQU4d+njp4VG7F7TBwBpwgLTAB9YD4gedV91xJdcUlMBSifMk1jQ0slOSsb/bBi3WuH29ktarclJUWWkInf1leBOgpa4XrS+cCA45O4Thjt3Cq7a7VCkhRUlJPXAmNN2/dWlbKu4kJAtZXIAI+6LKuCegkFPCCZoqUNte5lEap3xW+QDWwzqs3HG0byAcah4DdSls2EdAlpaXMpjQkfh41Dv3VbftqFWdf3SHMRxKI5rfDoMEpOYEaweBrRXtpLKh5NnLoLijBCZUlKt+Y0J76vgoqOWTfjq2sQ5M2YtLlnWUmQZhSFDI94NDarHZbTH7Fw5jTAd2n9K1G0WJpSw6tCFHCRmMRjKIjI6Dz1qHvnZNl4AoCWnDMFPUUfVI492ffVL0v5VyB403U8xZnNquF1lMxiTHWQMWU+zKiWBcCB/TsNTdps9psZAVIE5GcSCPruoiLay6fvUYFeunIHtP0aFtVkViaCKvI84msETeYJ8vPv8AKmITB8fGrLe1zqwhTZ5xEHNOseefh5VV3ciezz/rTUyUo4Rp12Rn0yTZMmhtaZzprZlnzNK2hzDunLjUHHEixrkUYGlL6TTezGlXjn4Cq2uRsDls5ZUi8jPKjNzE0KRNV9PI+Bp/0AmQUvqSRvCB/wAqfWjZNCiDzpB0JwjM9vSyNWJ1GJJEkSIkRI7RIInwpibryEOukpwkSUAEomAspQCRnmJ3CuncE+wOVUJdogntj21KCS/CokJwpxEDUximMxR7NsXzasTVoWg6GECCOChOdTTd1QrGXnSohAV+qAVgII9CR4GjWiyuuYwXC2k5J5vASe1RUmR3A06ikOq4roG57I6wsrU+pyYCklAAKAICQAct+fbTe0XC3z/Ot/dj1OsJ4hRiDlS5u9ZIJfeyUSP1OeUQRzdCxdxSQS88vq9YtmcMx1UDjUZVxfBbCThzEsVnvjCkAoxEaHEQe06ZUyva8X3AQy6LODrhQlSu/ET8KhXLqKsWJ97NSVQCjLCSQEkoJA08qVesS1LJ5xSUnEIRhzCkoSJxpOYwk+MUoVxgsIhJJ9kI1sqUvc45a3HFqy6YEnfAlWe/Knzlwje5G7qgfGnrV2wVHnXSpRmTzcpMYegMEDLsOgoBYFaFxZSIgnDjkJABySEjedDnSnXGfZTZpqrHukgtgsCmSMLxg+iQIMaxnRr0uht7OMK96hv8MqG0XeVQQ44ClOEZpjQiTKTmZOfdEUoqxnnMfOODSUSnBAGQ6uLXPXPOqf0lWc4JwpjD7URrWzyYyckfuj50Z7Z8GPvCP8o+dPHrK5gUhCokgDilMDMHjqYor93KWFJU84AQQQnm4GciMSCfGal+mr+C/exn/wBODL7w5fhHzpYXJu5wn/KPnTl+wqKklLriAkAAJwQTCgSoFJG8acKJ/Zy8/wBIezAGXM5Rw+7jdw3mk9LW/YbcxNNzgemfL86M3dIHpny/OnFksfN/tFryI6WDKVT6KRNOqj+jq+B97P/Z
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
sar sia به یاد استاد ادبیات 0
baback یاد شاعر شهیر " احمد شاملو " گرامی ادبیات 25

Similar threads

بالا