گفتمان معماری ...

R00z

عضو جدید
سلام یه همه عزیزانم خصوصا mm-enginer عزیز ( که هنوز اسمشو نمی دونم !!)

بحث بسیار خوب و عالی ای رو آغاز کردید . یکی از سوالهای اساسی برای اکثر آدمهایی که در حال حاضر دارن بدون هدفی که بشناسنش دارن فعالیت می کنن و بعد از خلاصی از دوره ایی که توش بودن تازه به این فکر می افتن که چکار باید بکنن .
سوالی که تعیین کننده تمام سرنوشت آدم هست و آینده انسان بستگی به اون داره. اگر بالاتر رو نگاه کنیم تمام زندگی آدم از این سوال اثیر می گیره ... چکار می خواهیم بکنیم ..
خیلی


معماری ، دنیای بی حدو اتهایی داره که برای هنرمندانش راههای زیادی برای لذت از هنر و در کنار اون منفعت مادی داره . به همین لحاظ ، تخصص در رشته های مختلفش می تونه برای هر هنرمندی درآمدزا باشه . کسی که وارد رشته معماری شده و در اون تحصیل کرده نا خود آگاه از مسائلی در اجتماع رنج می کشه . ناخودآگاه مواردی رو می بینه که شاید عوام نبینن. مثل یک پزشک که در بطن جامعه مشکلاتی رو میشناسه که شاید هیچکدوم از ما حتی نتونیم اونها رو فرض کنیم .
برای همین یک معمار می تونه در رشته های تخصصی خاصی دست به نو آوری و خلاقیت بزنه. همون چیزی که رمز اول موفقیت هر معماره . ایده خوب ، بزرگترین رمز پیروزی در هر زمینه ای هست و نیازمند تفکر بسیار زیادیه.
معمولا اکثر آدمها 90 درصد کار می کنن و شاید 10 درصد فکر کنن. در حالی که این اعداد باید برعکس باشه . تا بتونه مفید فایده باشه .
معماری زمینه های تخصصی خاصی داره مثل : دکوراسیون داخلی ، طراحی و پلانینگ ، دکوراسیون نمایشگاهی ، طراحی فضای سبز و اند اسکیپ ، تا حدودی طراحی صنعتی در حد مبلمان و وسایل مورد نیاز دکوراسیون ، این رشته هایی پول ساز معماری هست که با توجه به موارد مختلفی که هر معمار می تونه به اونها دسترسی داشته باشه ، موفقیتش تضمین شده تر هست .
مثلا چنانچه در زمینه دکوراسیون داخل فعالیت می کنید باید از تمام متریالهای موجود بازار ، نحوه اجرا ، هزینه های اجرایی ، زمان اجرا ، محدودیتهای اجرا و گزینه های تخصصی در بعد فنی و اجرایی اون شناخت کافی داشته باشید تا برای طراحی در هر زمان بدون اتلاف هیچ وقتی قدرت محاسبه زمان و هزینه طراحی و اجرایی رو به طور کامل داشته باشید ...

( نکاتی هست که خوبه عنوان بشه برای همه دوستان ... بعد از مرخصی به تفصیل به این موضوع خواهم پرداخت ...)
ادامه دارد ...

من شخصا به تمام مواردی که به طراحی منجر بشه علاقه دارم.. اما در حال حاضر فقط در زمینه طراحی نورپردازی، پلان و داخلی کار کردم..
 

art-s

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
سلام به نظر شما تجربه کارگاهی مهمتره یا آموزش های تئوری؟من الان در شرایطی هستم که میتونم یکی از اینا را انتخاب کنم و قطعا برای یکی دیگه وقت کافی نخواهم داشت شما جای من بودید چیکار میکردید؟


نظر شخصی من اینه که : بعد از پایان لیسانس حتما باید یه مدت تجربه کارگاهی داشت و بعد ادامه داد. آموخته های صرف تئوری راه گشا نیستند.
موفق باشی
 

DDDIQ

مدیر ارشد
شاید یکی از آخرین نمونه های آن را در مسابقه نشریه هنرمعماری دیدیم ...


http://aoa.ir/3-X-X-0-437

رد صلاحیت طرح اول بخش مسکونی سومین مسابقه هنر معماری
1390/9/19

موسسه هنر معماری اعلام می کند:
سوگند به قلم و آنچه می‌نویسد (سوره القلم آیه 1)
یک اشتباه نتیجۀ جوانی، بی‌تجربه‌گی و فعالیت غیرحرفه‌ای

باید آموزش می‌دیدیم و یاد می‌گرفتیم که : به حقوق مؤلف احترام بگذاریم، راست‌آزما باشیم و ذهن سالم و پندار نیک داشته باشیم، در گفتار صداقت داشته باشیم، در عمل و فعالیت حرفه‌ای با اخلاق باشیم و بسیار بایدهای دیگر که تداوم آن‌ها ابتدا اعتبار و شخصیت و اعتماد و احترام و استواری " فردی " و سپس در فراوانی و تکرار، همین خصوصیات را بصورت " اجتماعی" به همراه دارد.
اطلاع دارید که سومین مسابقه طراحی و معماری داخلی بر اساس دعوت مجله " هنر معماری" از فروردین‌ماه سال جاری شروع و در اواخر شهریور ماه مورد قضاوت قرار گرفت و طرح های برگزیده در سه بخش موضوع مسابقه:
1- معماری داخلی فضاهای مسکونی؛
2- معماری داخلی فضاهای عمومی؛
3- طرح ایده آزاد یک واحد فرضی با ارائۀ جزییات تجهیزات داخلی و مبلمان؛
در مراسمی که به منظور تقدیر و اهدای جوایز به طرح‌های برگزیده در کتابخانه ملی برگزار شد معرفی شدند. پس از گذشت یک هفته از اعلام عمومی و اعطای جوایز، دست‌اندرکاران این مسابقه در مؤسسۀ هنرمعماری قرن و همکاران حرفه‌ای ایشان اطلاع حاصل کردند که متأسفانه طرح برگزیده اول در بخش معماری داخلی فضاهای مسکونی این دوره یعنی پروژۀ بازسازی " خانۀ سفید" ، کپی عین به عین بازسازیِ انجام شده در آپارتمانی در منطقۀ Timisoara رومانی در سال 2007 است که در سایت http://www.archdaily.com/7715/white-apartment-parasite-studio معرفی شده است.
مؤسسه هنرمعماری قرن پس از اطلاع از این اقدام غیرحرفه‌ای و با نظرخواهی از مسئولان و دست‌اندرکاران برگزاری این مسابقه تصمیمات زیر را اتخاذ نمود:
1- حذف برنده اول در بخش معماری داخلی فضاهای مسکونی؛
2- استرداد کلیه جوایز اهدا شده؛
3- معرفی شرکت‌کنندۀ مورد نظر به مؤسساتی که این گونه مسابقات را برگزار می‌کنند؛
4- محرومیت مادام العمر ایشان از شرکت در مسابقات معماری و معماری داخلی هنر معماری.
در خاتمه با توجه به طرح‌ها و پروژه‌های بیشماری که همه ساله در سطح جهان ارائه و به اجرا درمی‌آید و عدم امکان مطابقت طرحهای شرکت داده شده در مسابقات با مجموعۀ این فعالیتها و تسری‌نداشتن قانون حقوق مؤلفین در ایران، مسئولیت‌ها و پیامدهای هر نوع اقدام خلاف اخلاق حرفه‌ای در این زمینه متوجه شرکت‌کنندۀ مربوطه خواهد بود.

نماینده هیئت داوران: مهندس کامبیز ناظرعمو


اشتباه نکنیم موضوع این گفتگو محاکمه ای برای این طرح و طراح آن یا حتی داوران مسابقه هم نیست !!
با نگاهی به اطرافمان از ترم های ابتدایی محیط های آموزشی و آکادمیک دانشگاه های معماری تا دفاتر مشاوره و پروژه های اجرایی معماری و حتی مسابقات معماری شاید نمونه های زیاد دیگری از آن را بیابیم !!!
سوال اینجاست که به راستی این اپیدمی رو به گسترش کپی کردن در معماری از کجا شکل گرفته ؟!! مقصر کیست!؟ نیاموختن ارزشها و اخلاق حرفه ای یا عدم آموزش و درک مرز ظریف بین ایده پردازی خلاقانه با کپی کاری و یا محیط های کاری امروز و کارفرمایان و ...؟!!! راه حل آن چه می تواند باشد !؟




___________________________

گفتگوهای پیشین از این سری گفتگوهای معماری :
 
آخرین ویرایش:

باران 686

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
جدای از بحث اخلاق حرفه ای.ما یه استادی داشتیم خیلی قدیما...میگفت:کپی خوب بهتر از کار ضعیفه...

ولی از نظر من یک کار هر چقدر هم ضعیف باشه ولی حاصل فکر و تلاش خود شخص باشه بهتر از برداشتن ایده دیگران هست.کپی کاری فقط زمانی میتونه مناسب باشه که باعث برانگیخته شدن خلاقیت بشه و اگر قرار باشه این اتفاق نیفته کار ناپسندیه.
 

yeganegi

متخصص sketchup
کاربر ممتاز
imitation به نظرم پایه همه یادگیری هاست. یه بچه هم وقتی شروع به صحبت میکنه درواقع همینکار رو میکنه..... اما..... اما وقتی شاعر یا نویسنده مولف محسوب میشه که از خودش، ترکیب جدیدی از کلمات برای بیان معانی ای که درک کرده ارائه میده. اینجاست که کار دشواره
ترکیب مفاهیم و رسیدن به یک سری مفاهیم بافتنی هم باز یک قدمه، اما رسیدن به مفاهیم "یافتنی" بسیار دشوار
تمرین، تمرین، تمرین و تلمذ در مسیر درست رو میطلبه.
اینجا بحث مفصل میشه......
 

et-rt

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ولی از نظر من یک کار هر چقدر هم ضعیف باشه ولی حاصل فکر و تلاش خود شخص باشه بهتر از برداشتن ایده دیگران هست.کپی کاری فقط زمانی میتونه مناسب باشه که باعث برانگیخته شدن خلاقیت بشه و اگر قرار باشه این اتفاق نیفته کار ناپسندیه.
کپی کار اشتباهیه ولی کاری که ضعیفه نمیشه گفت حاصل فکر و تلاشه
در واقع یکی از عوامل اصلی کپی کردن همین ضعف در طراحیه
 

باران 686

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
imitation به نظرم پایه همه یادگیری هاست. یه بچه هم وقتی شروع به صحبت میکنه درواقع همینکار رو میکنه..... اما..... اما وقتی شاعر یا نویسنده مولف محسوب میشه که از خودش، ترکیب جدیدی از کلمات برای بیان معانی ای که درک کرده ارائه میده. اینجاست که کار دشواره
ترکیب مفاهیم و رسیدن به یک سری مفاهیم بافتنی هم باز یک قدمه، اما رسیدن به مفاهیم "یافتنی" بسیار دشوار
تمرین، تمرین، تمرین و تلمذ در مسیر درست رو میطلبه.
اینجا بحث مفصل میشه......

البته تقلید باعث عقب افتادن از خیلی چیزا میشه.یکیش اینکه قدرت فکر و خلاقیت رو از فرد میگیره و فرد رو وابسته به دیگران میکنه.من با این موضوع برخورد داشتم.
مثلا دیدم که در تجهیزاتی که در صنعت مثلا ذوب آهن به کار رفته کارهای خیلی اندکی توسط مهندسان ایرانی انجام شده و هنوز برای برطرف کردن مشکلات این صنعت یا باید از روسها کمک بگیرن یا از روش مهندسی معکوس استفاده کنند که این یه جور کپی کاری هست.
در معماری و بقیه جاها هم همینطوره.
 

پروانه شیرازی

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
جدای از بحث اخلاق حرفه ای.ما یه استادی داشتیم خیلی قدیما...میگفت:کپی خوب بهتر از کار ضعیفه...

کار ضعیف یه روزامید به قوی شدنش هست اما کار کپی چی؟؟؟به نظر شما کسی که از ابتدا بیادو کپی کار کنه به جاهای خوب میرسه؟؟هیچوقت این غیرممکنه کسی که از ذهنش استفاده نکنه تا آخر میلنگه همون خانه از پایبست ویران است....
 

fateme_003

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
منظورشون از کپی خوب چی بود؟
والا ماهم یه استاد داشتیم همین حرفو میزد ولی همیشه میگفت واس دانشجویان ترم پایین و صرف کپی پیس نباشه...یه چیزیایشو کپی کنید:redface:

من فک میکنم این نشات گرفته از عدم اعتماد بنفس و تنبلی خودمونه.... اگه هر کدوممون به این باور برسیم که میتونیم با تلاش بیشتر یه کار ماندگار طراحی کنیم دیگه نمیریم کاری رو کپی کنیمیا لااقل تا این حد کپی نمیکنیم.
 

hagir

عضو جدید
کاربر ممتاز
کپی کردن هم شهامت میخواد به نظر من کپی کردن بد نیست اما کپی رو باید به شرایط محیط رسوند ازش ایده گرفت
رم کولهاس هم میگه من فلان جای کارم رو از کار فاستر برداشتم تو مصاحبه میگه خیلی هم صریح یا بقیه معماران اما این دلیل نمیشه که پشت کاری که کولهاس کرده تفکر نیست
 

mahsa.mahsa

عضو جدید
کاربر ممتاز
کپی وقتی درسته که باعث ایده گرفتن و کامل کردن طرح و خلاقیت بشه و در این صورته که توی معماری کپی یه کار مثبت تلقی میشه ولی یه ایده و طرح و از جایی برداری و عینشو جایی دیگه بزاری و فقط جایگاهشو عوض کنی واقعا درست نیست.
 

mahsa.mahsa

عضو جدید
کاربر ممتاز
کپی کار اشتباهیه ولی کاری که ضعیفه نمیشه گفت حاصل فکر و تلاشه
در واقع یکی از عوامل اصلی کپی کردن همین ضعف در طراحیه
توی معماری ضعف و قوی بودن نسبیه.یه کار ضعیف هم نمیتونیم بگیم پشتش فکر و ایده نبوده و تلاشی پشتش نبوده ممکنه تو روندش راهو درست طی نکرده باشه.ضعف و فهمیدن اون و تلاش برای اصلاح اون باعث پیشرفت میشه.
 

hagir

عضو جدید
کاربر ممتاز
کپی وقتی درسته که باعث ایده گرفتن و کامل کردن طرح و خلاقیت بشه و در این صورته که توی معماری کپی یه کار مثبت تلقی میشه ولی یه ایده و طرح و از جایی برداری و عینشو جایی دیگه بزاری و فقط جایگاهشو عوض کنی واقعا درست نیست.



دقیقا باهات موافقم تو پستی که خودمم زدم سعی کردم همین رو بگم
 

island1991

عضو جدید
کاربر ممتاز
متاسفانه روند آموزشی که داریم ما رو وادار به کپی کردن میکنه...
چیزی که من بهش رسیدم اینه که جبر اساتید اجازه هر گونه نوآوری و خلاقیت رو از دانشجو میگیره...
طرح ها و ایده های جدید با مخالفت و مقاومت شدید اساتید رو به رو میشن...بی اینکه دلیل و منطقی پشتش باشه...
تنها دلیلی که برات میارن اینه که چون من میگم!! من تشخیص میدم!! من استادم!! من . . و دانشجو در قبال این منم منم ها چاره ای جز تسلیم نداره!!
چون در نهایت استاده که تعیین میکنه دانشجو میتونه درس رو پاس کنه یا باید ترم بعد هم مهمانش باشه...اینه که دانشجو از موضعش کوتاه میاد...
چون تو درسهای عملی که ما داریم مرکز همه چیز استاده و ملاک درستی برای ارزیابی وجود نداره پس معمولا آدم ریسک نمیکنه و طرحی رو باب میل استاد ارائه میده ولو کپی!!
متاسفانه انگشت شمارند استادایی که دانشجو رو ترغیب کنن خودش یک اثر رو خلق کنه چون در این صورت خودشون هم وارد اون چالش میشن که از حوصله شون خارجه!
و باز هم متاسفانه بازه زمانی کوتاه مدتی هست که یک پروژه باید جمع شه و این وسط خیلی چیزا فدا میشه و شاید به خیلی از ایراد ها و کم و کاست های پروژه به دیده اغماض نگاه بشه.
هستند اساتیدی که صراحتا اعلام میکنن پروژه کپی هم برای من بیارید مساله ای نیست (دیدم که میگم!)
ما ایرانی ها هم که راحت طلب . . زحمت به خودمون نمیدیم ...تا وقتی میشه کپی کرد تلاش چرا؟!
آخرش هم که کار کپی
از نظر ارزش فرقی با کار جدید نداره پس چرا بیخود خودمو خسته کنم؟!
پ.ن:من همیشه از اینکه کارامو خودم انجام میدم پشیمون میشم!! احساس تلف شدگی بهم دس میده!!
بالاخره آدم یه جا کم میاره و هم رنگ جماعت میشه...و این چرخه ادامه داره...
اینا مسائلی هست که تو اکثر دانشگاه های معماری باهاش رو به رو هستیم و راهکارش هم . .
نمیدونم . . یه تغییر بزرگ در افکاره!! هم اساتید هم دانشجوها که به سادگی ممکن نیست!

 

optimistic

عضو جدید
منظورشون از کپی خوب چی بود؟

من فکر میکنم منظور اساتید از کپی خوب همون ایده گرفتن و برداشت از یک اثر معماریه نه اینکه تقلید صرف از یه اثر.این که بتونیم بخشی از چیزی که دیدیم رو در کارمون استفاده کنیم و حداقل بتونیم از اون چیزی که کپی میکنیم استفاده درست و به جا کنیم هم کار ساده ای نیست.اما اگر صرفا یه بخشی رو بخوایم به کارمون وصله و پینه کنیم یا عینا تقلید کنیم مشخصه که اصلا کار درستی نیست.
 

hadi1525

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
پ.ن:من همیشه از اینکه کارامو خودم انجام میدم پشیمون میشم!! احساس تلف شدگی بهم دس میده!!
بالاخره آدم یه جا کم میاره و هم رنگ جماعت میشه...و این چرخه ادامه داره...
اینا مسائلی هست که تو اکثر دانشگاه های معماری باهاش رو به رو هستیم و راهکارش هم . .
نمیدونم . . یه تغییر بزرگ در افکاره!! هم اساتید هم دانشجوها که به سادگی ممکن نیست!


با این قسمت حرفتون موافقم
در بیشتر درسهای تخصصی و طراحی بخاطر پایین بودن سطح دانشجوهای دیگه یجوری خلاقیت و ایده من رو قربانی کردن و خواستن من و بعضی از دوستان رو بقول شما همرنگ جماعت کنن
البته خیلی از دانشجوها هم از این روش استقبال می کنن چون راحت طلبند
به نظر من فقط اساتید مقصر نیستند خیلی وقتها کوتاهی از خودمونه
ولی بجای اینکه دنبال مقصر بگردیم باید راه حلی برای این مشکل پیدا کنیم
 

pyramids

عضو جدید
کاربر ممتاز
بنظر من این مساله مشکل نیست مشکل ریشه ای تر از این حرفاست
من هیچ ترسی از این ندارم که یه کپی از باغ فین رو وسط تهران بسازم اما مساله معماری استفاده بهینه از فضاست.
کپی خوب یا بد باید بجا باشه اما محض رضای خدا کارای کپی رو اسم معماری روش نذاریم. کار کپی میگه مثل اینجا زندگی کن اما معماری میگه درست زندگی کن. حالا اینکه جای اول درست بوده جای تامل داره که یک معمار هیچوقت شرافت خودش رو با این کار زیر سوال نمیبره. چون این کار یعنی من نمیدونم و نمیخوامم بدونم اما یکی رو میشناسم که اون میدونه و از من بهتره و من هیچوقت بهش نمیرسم:)
چه جمله بزرگیه وقتی گفته شده ما به تعداد گنبدهای ایران نیارش داریم. ما سیستم آموزشیمون تقلید از بوزاره هنوز کارامونو کورکسیون میکنیم هوز ژوژمان داریم هنوز شیت بستنامون طوریه که بیننده رو گول بزنیم ما هممون داریم تقلید میکنید مگه تقلید فقط کار نهاییه؟؟ تا روزی که هرکسی کارش رو با سبک خودش انجام نده داره تقلید میکنه. معمار معاصر یعنی هوشنگ سیحون یعنی امانت
 

art-s

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
جدا از معماری تو خیلی بخش های دیگه ما عادت کردیم راحت از ctrl+c و بعد هم ctrl+v استفاده کنیم. همیشه یادمون میره منبع رو بنویسیم!!!!
تو معماری ،معماری معاصر میخونیم،اسلامی ،جهان و... که با تفکرات آشنا شیم ،برا طراحی نمونه زیاد میبینیم که ضعف و قوت رو بسنجیم . اما خوب گاه راه خیلی به غلط میره و عین کار رو جا میدن تو کار خودشون.
خیلی از کارها هم مثل لحاف 40 تکه ست که هر قسمتش از یه طراحی ست.
قاعدتا این روش درستی نیست. اینکه "ایده" کسی رو سرقت کنیم. (وقتی کارو کپی میکنیم و به نام خودمون تموم میکنیم اسمش میشه سرقت)
فکر میکنم ، کپی ای که اساتید تو دانشگاه بهش تاکید میکنند باید متفاوت با این سرقت باشه.
مثل وقتی که دانشجو تو موزه اش یه رمپ مثل مثل گوگنهایم رایت میاره،اینجا میگه اینو از کار رایت آوردم و همه هم میدونن . اینجا همون کار و متفاوت تو طرح مون آوردیم.از این فکر که ناظر رو بدون اینکه محسوس باشه وادرار کرده که اختلاف سطح رو طی کنه.
 

soh-rab

عضو جدید
همیشه یه استاد داشتیم می گفت به جای این اخلاق 2 واحدی باید اخلاق تخصصی معماری و برای بقیه رشته ها هم همین درس تدریس بشه و واقعا چقدر نیاز هست
همین استاد ما می گفت کپی برداری ایده به هیچ وجه اشکال نداره ولی بهتره که یک ایده هم ناب باشه تا ماندگاریش و قدرتش بیشتر باشه به عنوان مثال .......

در نوع ساده اش : سقف زدن با گنبد همیشه یک ایده بوده برای بشر در تمام طول تاریخ برای همین می بینیم یکی تالار ستون دار داره یکی دیگه گنبد ساسانی داره یکی طاق رومی می زنه یکی میاد قوس جناقی 4 پرگاره می زنه و دیگری قوس جناقی 2 پرگاره همه این راهکارها از ایده زدن سقف منتج می شند حتی خر سنگی عهد نو سنگی هم این ایده رو داشته سه تا ستون سنگی برافراشته می کردند یه تخته سنگ می ذاشتن روش

کمی پیشرفته تر : معلق کردن سقف یا معلق به نظر رسیدن سقف که ابتدا و شاهکار معماری جهان و اولین بار هم هست در ایاصوفیه اتفاق می افته و بعدها هم این ایده ناب دوباره در معماری در نقاط مختلف جهان به اشکال مختلف و با سیستم های سازه ای جدید مطرح می شه

که درتمام این کارها معمار هیچ وقت متهم نمی شه به کپی برداری اما کپی برداری شکلی از یه نوع عملکرد برای یه نوع عملکرد دیگه این هم به نظر من تا حدودی اشکال نداره و باید به مبانی نظری طرح اندیشید و شاید معماری گذشته با این فرم و برای این عملکرد اشتباه بود کما اینکه در معماری گذشته ما می شه دید که مواردی اشتباه بودند به هر جهت کپی فرم عملکردی برای عملکردی دیگه جسارت زیادی می خواد هر چند از خیلی جهات دیگه می شه با این مورد مخالفت کرد و بهتر انجام نشه

ولی امان از کپی برداری محض
معضل دانشگاه های ایران و باعث پس رفت فعلی معماری ایران یکیش همین کپی برداری محض هستش اگه معماری یه مسئله باشه ما اومدیدم دانشگاه که مسیر حل مسئله رو یاد بگیریم نه برداشت از بناهای گذشته

اگه معماری غرب الان در این حد از پیشرفت قرار داره شاید یکی از مواردش به این دلیل هست که اونها حل مسئله رو یاد گرفتن ولی ما چی؟ به عنوان مثال زمانی که قرار باشه برای یه عملکرد جدید مثل ایستگاه راه آهن یه بنا ساخته بشه اگه شما مسیر حل مسئله رو یاد گرفته باشید به راحتی می تونید از پس حلش بر بیاید و اگه یاد نگرفته باشید رو میارید به کپی برداری محض


در مجموع کپی برداری ایده اشکال نداره و کپی بردای شکلی ممنون است
 

معمارباشی

عضو جدید
نمي دونم بخندم يا گريه كنم ... همه چيز تو كشورمون برعكسه !
يادمه دانشگاه هميشه كارهام رو خودم انجام مي دادم ... يعني شايد چند هفته اول دانشگاه ها سر كلاس طرح هيچ چيز قابل قبولي براي ارائه نداشتم ... اينجوري بگم فرايند طراحي رو عادت داشتم تو ذهنم انجام بدم ... بعد اساتيد هم فكر مي كردن من تنبلم !!!! كار نمي كنم ... بعد 3 - 4 هفته اولين اتود هام رو ميبردم برا كركسيون ... كه دائما با اين الفاظ كه چقدر كندي ... چرا كار نمي كني ... ببين بچه ها به حجم رسيدن و ... هي رو اعصابم ميرفتن ... غافل از اين كه من تو ذهنم و انديشم همش مشغول كلنجار رفتن با طرحم بودم ... همزمان به حجم و پلان و نما و روابط و ... فكر مي كردم ... همين باعث مي شد تو وهله اول كُند به نظر بيام ... اواخر سال هم كه مي شد ايده هام رو دسته بندي مي كردم و همه رو يه جا مي بردم برا اساتيد ... البته من كار دستم خيلي تعريفي نداشت و فقط در حد رسوندن منظورم براش وقت مي گذاشتم ... بعد آخر ترم براي ارائه طرح هام ديگه خواب و خوراك نداشتم چون همه كارهاي خودم رو اعم از كدي كردن ... سه بعدي ... شيت بندي و ... با خودم بود ... حتي خيلي از بچه ها اخر ترم ياد من مي افتادن كه اهههه تو رو خدا برا ما هم شيت بندي كن و ... جالبيش اين جاست كه وقتي كه كار رو برا اساتيد مي بردم هميشه با يه جمله هميشگي مواجه بودم : كارت رو كي بزات انجام داده ؟ كي برات بسته ... چند گرفتن برا كارت و ... كاش فقط در حد حرف بود ... نتايج كه ميومد هميشه كمترين نمره برا من بود و بالاترين ها براي كسايي كه هر بخش از كارشون رو داده بودن يكي انجام داده بود ... ميانگين نمرات طرحم بايد 13 باشه !!!!

من كپي نكردم هميشه انگ كپي كاري روم بود !!! بعد يكي از دوستاااااااااااان پر ادعا داشتيم حجم مي ساختيم بعد كارش رو استاد برداشت كلي تعريف و تمجيد و ... كه افرين عجب حجمي و اين جوري بايد كار كنيد و ... منم ديگه اعصاب مصاب نمونده بود برام آروم گفتم (پيش خودم غر غر كردم اروم بودم ولي نمي دونم چي شد همه شنيدن !!!) دست خانم زاها حديد درد نكنه ... كه همه زدن زير خنده ... به قول خودشون همه مي دونستن يه جا اين حجم رو ديدن ولي يادشون نمي اومده و بقول معروف زدم تو خال ... استاد رو مي گي .... كاردش مي زدي خونش در نمي اومد ... بعدش منو تو دفترش خواست ... مي دوني بهم چي گفت ؟؟؟ گفت كپي كردن هم عرضه مي خواهد !!! كه تو نداري ...

با اون استاد متشخص كه چيزي نگفتم ولي بين دوستام در جواب حرفش گفتم ... كپي داريم تا كپي ... اين آقا يه خط هم كم و زياد نكرده ...اصلا فكر نكرده از استفاده از اون حجم فقط تلپي برداشته گذاشته تو كارش !!! تازه بدتر از همه اين كه ادعاي طرح زدن و ايده و روند طراحيش هم بالا ميده !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

چي بگم ديگه ؟؟؟
 

et-rt

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کپی خوب.
به نوعی از کپی گفته میشه که از ایده ی دیگری به صورت کم رنگ استفاده بشه. و اکثرا معتقدند این نوع کپی مانع خلاقیت نمیشه.
مگه معماری چیزی جز ایده هاست؟
پس وقتی از ایده ی دیگری استفاده میکنید چطور ادعای خلاقیت میکنید؟
 

farzaneh*memary

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
ممنون از نظرات دوستان، در مورد آموزش طراحی به نظر من ترمای اول کپی به صورت کلکسیونی از ایده های خوب دیگران می تونه به رشد خلاقیت کمک کنه، مثلا ما که ترم2 بودیم و برای مقدمات طراحی 1 ویلای مسکونی طراحی می کردیم استادمون خودشون کلی (در حد بیشمار) طرح آوردن تو کلاس، به ما نشون دادن و برای هر کدوم از ماها 5-6 تا ایده رو مشخص کردن که باید رو طرحمون پیاده می کردیم، مقدمات طراحی 2 خودمون رو فرستادن بریم دنبال نمونه کارای خوب و باید به صورت ترکیبی-یه کم با خلاقیت خودمون و یه کم با کمک طرح هایی که دستمون بود- باید طراحی می کردیم ولی دیگه طرح 1 (دوباره ویلای مسکونی که من متاسفانه دیگه نتونسته بودن باهاشون طرح بردارم) یه موضوع خاص با موقعیت خاص مطرح کرده بودن -خانه های زیرزمینی- که بچه ها باید خودشون طراحی می کردن، اونایی که از ترم 2 پا به پای استاد جلو اومده بودن طرحای خیلی خوبی ارائه کردن و خودشون به اندازه ی کافی قوی شده بودن، به خاطر همینه که من خودم به این روند اعتقاد پیدا کردم : اول کپی و یواش یواش طرح های خودمون، در واقع اگه اولش کپی نکنیم اصلا چیزی یاد نمی گیریم که بخواییم پرورشش بدیم و ایده های خاص خودمونو به دست بیاریم، اگه بخواییم مثلا با آموزش خوندن و نوشتن مقایسه شکنیم می شه گفت این کپی کردنا تو ترمای پایین تقریبا حکم مشق نوشتن و دیکته شب دوره ی ابتدایی رو داره،ما همه اول از رو کتاب عین چیزایی رو که می دیدیم می نوشتیم و بعد عین چیزایی رو که خونده بودیم این بار از حفظ می نوشتیم و هیچ ایرادی هم بهمون گرفته نمی شد، ولی از چهارم ابتدایی به بعد بود که یواش یواش بهمون گفتن خودتون فکر کنین و انشا بنویسین و اینجا بود که دیگه کسی اگه کپی می کردم دعواش می کردن ;)
***
کپی کاری تو مسابقات و ... هم که کلا بحثش از آموزش جداست و تحت هیچ شرایطی نمی تونه درست باشه... مسابقه برای این برگزار می شه که ایده های جدید شرکت کنن ولی کلا تو کشور ما این مسائل نادیده گرفته می شه، این اتفاق اولین بار نیست که تو ایران میوفته و من خودم تو وبلاگای مختلف بارها دیدم که با منبع نشون دادن که طرح برنده تو مسابقه ی X کپی بوده... در واقع این کار اصلا غیرعادی نیست تو ایران، حالا بذارین تو یه بحث یه کم مشابه-مقاله نویسی- یه خاطره ای براتون تعریف کنم: ما ترم قبل برای درس روستامون باید یکی از مقالات علمی-پژوهشی در همین زمینه رو به صورت پاورپوینت برای کلاس ارائه می کردیم، اون وقت مقاله هایی که 2 تا از بچه ها انتخاب کرده بودن به صورت تصادفی از نظر محتوا کپپپی هم بودن فقط اسماشون و -به اصطلاح- نویسنده هاشون فرق داشتن و به فاصله ی 2 سال تو 2 تا مجله ی متفاوت چاپ شده بودن، قسمت بدتر ماجرا هم این بود که نفر دوم (یعنی کسی که مقاله رو 2 سال بعد از نویسنده ی اول منتشر کرده بود) یکی از بزرگترین - البته بزرگ که نمی شه گفت شاید بشه گفت مشهورترین- اساتید ایران بودن که کتاباشون منابع کنکور ارشد طراحی شهریه...یعنی تو مملکتی که استادش به عنوان الگوی دانشجوها همچین کاری می کنه چه توقعی از فارغ التحصیلای این سیستم آموزشی می شه داشت؟!!! :razz:
 

F.A.R.Z.A.D

متخصص مباحث اجرایی معماری , متخصص نرم افزار Archi
کاربر ممتاز
سلام به همه دوستان.
بحث کپی کردن تو معماری شامل دو بخش میشه.
1-کپی جزئی
2-کپی کلی
من با کپی جزئی موافقم و این مسئله ممکنه خیلی جاها قوانین معماری رو شکل میدن تو خیلی از کشورها(مثلا پیلوتی که تو کشور ما الان قانونه و یا تو کشورهای دیگه قانون بوده نتیجه یه کپی جزئی از کار ویلا ساوای لوکوربوزیه است.)خب ما باید اینجا بگیم این قانون نتیجه یه بی اخلاقی بوده؟؟؟؟بعضی ایده ها میتونن تو یه بنا تبدیل به یه قانون بشن(حالا درست یا غلط)که ریشه دستیابی به اون قانون رو اون شخص میدونن.
یا مثلا یه آرشیتکتی ایده روف گاردن رو داده و اونو بکار برده،آیا میتونیم بگیم دیگه هیچکی حق نداره این ایده رو تو کاراش بکار ببره؟؟؟
در مورد کپی کل کار یه آرشیتکت هم که تکلیف معلومه دیگه.اینکه کار یکی دیگه رو بیارید تو شهر یا کشور خودتون اجرا کنید(من در مورد طرحهای دانشجویی خیلی حساسیت ندارم و بنظرم خوب هم هست اگه دانشجویی بتونه اون طرح رو خودش آنالیز کنه و در مورد روشهای اجرائیش تحقیق کنه و بتونه اونو شبیه سازی کنه) بعد بگید این کار منه واضحه که شما دچار بی اخلاقی شدید.
:gol::gol::gol::gol::gol:
 

203_fariba

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
متاسفانه تو سیستم آموزشی کشور ما فرق بین کپی‌ برداری و تقلید صرف با ایده گرفتن از یک طرح تمیز داده نشده. كه به نظر من نشانه نداشتن يك ايده يا فلسفه خوب از طرح هاي خودمونه كه مجبور ميشيم به کپی‌ كاري رو بياريم
و شاید مقصره کپی‌ برداری از یک طرح خود ما باشیم وقتی‌ با اجرای پروژهای کپی‌ نمونه‌های خارجی‌ علاوه بر اجرای اون طرح از بروزه به عنوانه افتخارو ابتکار ملی‌ صحبت می‌کنیم خودش می‌تونه مشوّق خیلی‌ از طراحان برای کپی‌ برداری باشه. نمونش پول جوادیه که تقلیدی کامل از پل "لابارکِـتا" (La Barqueta)




ما نمونه‌های خوبی‌ تو خود ایران داریم که از معماران خارجی‌ ایده گرفتن ولی‌ هیچوقت کارشون به عنوانه یک کار کپی‌ مطرح نشده نمونش موزه هنرهای معاصر کامران دیبا
كه به كفته خودشون:
ایده‌هایی هم از فرانک للوید رایت گرفتم؛ یادم نمی‌ره وقتی نِلسن راکِفِلِر - که سابقاً معاونِ رییس جمهور آمریکا بود و خودش و خونوادش تو موزه‌های آمریکا خیلی سرمایه گذاشته بودن- برای افتتاح موزه‌ی ما اومده بود به من گفت این موزه، نسل بعدی و تکمیلِ موزه‌ی گاگنهایمه. من اون کُنسپت رو بدون اشکالاتش به کار گرفتم. یعنی گالری‌ها در موزه‌ی ما مستقل از سیستم شیب‌ها بودن، فضاهایی آزاد و سخاوتمندانه، در دسترس، پیوسته به هم و پیرامون یک حیاط. بعد هم که گفتم اون استفاده از پشت بوما و امکاناتِ خودی. کلاٌ طرح موزه برمی‌گرده به همون میدونی که دریوسف آباد ساخته بودم یا دهکده‌ی شهسوار، با این معنی که باز یک مرکزی بود و دورش کمربندی که حامل تالارها و فضاهای دیگه بود.

متاسفانه به ما دانشجوها نحوه ي درست ايده گرفتن از يك طرح اموزش داده نشده ... وما هنوز فرق بين يك ايده خوب و تقليد صرف رو نميدونيم جيه و شايد هم بدونيم ولي برامون اهميتي نداشته باشه
 
آخرین ویرایش:

sakhtemansazan

عضو جدید
به نظر اینکه کار کسی رو بجای کار خودت معرفی کنی درست نیست
البته باید کسانی به عنوان داور و معتمد برای قضاوت انتخاب بشن که اشراف خیلی زیادی بر روی طرح های موجود در سایتهای معتبر معماری داشته باشند تا چنین اشتباهاتی ( افتضاحات ) به بار نیاد[
از اینها گذشته اگه بخوایم از روی طرح دیگران برای پیشرفت و پخته شدن خودمون استفاده کنیم خالی از لطف نیست
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Similar threads

بالا