گفتمان معماری ...

همراهی

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
اینایی که گفتی منابع مطالعاتی بودن
برا جواب سوالت باید موارد مطالعاتو بدونیم.
مطالعات معماری از چه بخشایی تشکیل میشه.
چنتایی که من میشناسم ایناس
استاندارد های اندازه ی فضا ها. مطالعات اقلیمی.مطالعات فرهنگی. نمونه موردی و تحلیل. حالا مطالعات سازه ای و در بعضی موارد مطالعات آماری و جمعیتی... طبق ترتیب خاصی نگفتم.
اینکه بخوایم مطالعاتی انجام داد که ابعاد ناشناخته ای از روند طراحی به ما نشون بده به این موارد و تمرکز بر یک مورد خاص از اینا بستگی داره.
حالا اینکه چه مواردی در مطالعات اولوت دارن جای بحث داره
درسته باید مطالعات رو بشناسیم
مبانی مطالعات خیلی گستردست حتی یه گرایش در مقطع ارشد به اون اختصاص داده شده.اطلاعاتم در این مورد و چگونگی اش خیلی محدوده و انشالله با کمک شما بیشتر میشه
من حس میکنم بیشتر مربوط به مبانی نظری باشه فرضا برای مثالی که زدی (استاندارهای اندازه ی فضاها) ؛‌ مطالعه در اساس زندگی انسان، کالبد او، ارتباط با محیط و...لازم باشه و نمیشه به در اوردن اطلاعاتی از نویفرت اکتفا کرد/
همه جا هم نمیشه به صورت زنده مطالعه کرد چرا که عمر ادمی محدوده و دانستی ها زیاد بنظرم ایرادی نداره که از سری ایتم های کمکی گرفت اما چکار کنیم که فقط یه کپی پیست صرف نشه و ابعاد جدید رو ببینه

 
آخرین ویرایش:

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
اولین قدم از پروسه ی مطالعات ِ معمـــــــــــــاری

اولین قدم از پروسه ی مطالعات ِ معمـــــــــــــاری



کـــــــــــاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش / کــِی روی ؟ ره ز که پرسی ؟ چه کنی ؟ چون باشـــــــــــی ؟!


__________________________________


خب منم به نوبه ی خودم ، چند خطی در رابطه با یکی از شیوه های مطالعاتی ِ خودم می نویسم ، و البته نوشتارم رو با مقدمه ی کوتاهی شروع می کنم :
به نظر ِ من ، به تعداد ِ مسیر هایی که برای طراحی وجود داره ( که خیلی هم کثیر هستش ) ، شیوه های مختلف ِ مطالعاتی هم وجود داره ؛ در ابتدای تاپیک ( پست اول ) نوشتم که : تا ندانی ، نتوانی ؛ بدان ، تا بتوانی . و حقیقت امر هم چنین است ؛
با توجه به تحقیقاتی که داشتم متوجه شدم که اکثر ِ قریب به اتفاق بچه های معماری ، مطالعات رو به عنوان یک تکلیف ِ تحمیلی از جانب استاد قلمداد میکنن ، و نتیجه ی این نوع نگرش میشه " تولید ِ دفترچه های مطالعاتی ِ کیلویی" ، که اگر عصاره ی اون رو بگیری ، دو صفحه مفید و اصولی یافت نمیشه. و حاصل این عمل چه خواهد بود ؟!

خبر از حاصــــــــــل ِ عمرم نشد آوخ که گذشت / این همه عمر به بی حاصلـــــــــی و بی خبری !!

حاصلش اینه که وقتی قلم به دست می گیریم و میخوایم طراحی رو شروع کنیم ، تهی از هر گونه تفکر و ایده برای طراحی هستیم ، و فقط کاغذ سیاه می کنیم به امید ِ چند خطی که استاد بکشه ؛ یه ذره رنگ و روغن هم اضافه می کنیم تا طبع ِ حضرت استاد قبولش کنه ، غافل از اینکه : بس نکته غیر ِ حُسن بباید که تا کسی / مقبول طبع ِ مردم ِصاحب نظر شود . . .
بگذریم که سخن بسیار است و زمان اندک .

اولین قدم ِ من در راه مطالعات معماری ، شنـــــــــــــاخت موضــــــــــوع هستش ؛ و شناخت هر موضوعی برای طراحی ، بسیار گسترده تر از اونی هست که "تصور" می کنیم .( ای کاش تاپیک هایی وجود داشته باشه که هر کدام از این مباحث رو جداگانه بررسی کنیم ، اما صد افسوس که "مستمع صاحب سخن را بر سر ِ ذوق آورد" ، و مخاطب ِ اینجور بحثها خیلی کمه ، اما اگر یکی در تالار عکس چهار تا عکس بزاره ، 550 نفر میرن به به و چه چه میکنن ) . و باز بگذریم !!

مثال ِ کوچکی که می تونم بزنم ، شناخت ِ موضوع در طراحی فضاهای مسکونی یا هتل ها و ... هست .
به نظر ِ من ( نظر شخصی ) یک طراح ِ خوب ، باید قادر باشه که در هر طرح ِ جدید ، پیش فرض ها و پیش داوری های خودش رو دور بریزه ، و با دیدگاه و نگرش ِ نوین و جدیدی اقدام به طراحی کنه . منظور از پیش فرض ها ، چیه ؟!
پیش فرض ها ، اطلاعات ِ کلیشه ای هست که در اثر تجربیات ِ مختصری که از فضاهای مشابه داشتیم ، ملکه ی ذهن ما میشه ؛ برای مثال وقتی به ما میگن که یک مجتمع مسکونی طراحی کن ، ناخودآگاه ذهن ِ ما به دنبال کلیشه ها و تجربیاتی میره که در اطراف ِ خودمون دیدیم و تجربه کردیم . ( قوطی های آپارتمانی ) . در حالی که این خطرناک ترین ، و بزرگترین اشتباه ِ ماست ، و اگر برطرف نشه ، تا آخرین مرحله ی طراحی ، گریبان گیر ِ ماست .
خب ، پس چاره چیه ؟ چاره اینه که موضوع رو بشناسیم . گونه های مختلف ِ موضوع رو بشناسیم و مطالعه کنیم ، تا بدانیم که چه می خواهیم طراحی کنیم ، و بعد از دانستن ، بتونیم به بهترین نحو طراحی کنیم . وقتی ندونیم که دقیقا چی میخوایم طراحی کنیم ، چه طور میتونیم ادعا کنیم که خوب طراحی کردیم ؟!
فکر میکنم نیازی نباشه که بخوام اینجا انواع و اقسام ِ مختلف ِ فضاهای مسکونی رو نام ببرم ، که حدودا به بیست مورد میرسه و یا شاید بیشتر ؛ و هتل هم همینطور ، و بیمارستان ، موزه ، گالری ها ، فضاهای اموزشی و... و... و...
پس به خاطر داشته باشیم که شناخت ِ موضوع ، و اینکه در چه حیطه و قلمرویی میخوایم طراحی کنیم ، اولین و مهمترین مرحله ی مطالعات هست ، و من اون رو به مثابه ی خشت ِ اول قلمداد می کنم :
خشت ِ اول چون نهد معمــــــــــار کج / تا ثریا می رود دیــــــــــوار کج .

در ابتدای بحث در نظر داشتم که یکی از شیوه های مطالعاتم رو کامل از ابتدا تا انتها توضیح بدم ، اما شروع که کردم ، متوجه شدم که خیلی طولانی میشه ، و از حوصله ی یک پست خارج هست . در نتیجه فقط به اولین قدم از پروسه ی مطالعات گریزی زدم که در هر طرحی و هر نوع مطالعاتی باید باشه ، و اگر فرصت بود و فضا ایجاب کرد ، بعد ها ادامه میدم .

بابت تطویل ِ کلام ، عذرخواهی میکنم و امیدوارم که نظرات بیشتری در مورد مطالعات نوشته بشه ، تا از هم بیـــــــــــاموزیم .

موفق باشید . . . :gol:
 

et-rt

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
درسته باید مطالعات رو بشناسیم
مبانی مطالعات خیلی گستردست حتی یه گرایش در مقطع ارشد به اون اختصاص داده شده.اطلاعاتم در این مورد و چگونگی اش خیلی محدوده و انشالله با کمک شما بیشتر میشه
من حس میکنم بیشتر مربوط به مبانی نظری باشه فرضا برای مثالی که زدی (استاندارهای اندازه ی فضاها) ؛‌ مطالعه در اساس زندگی انسان، کالبد او، ارتباط با محیط و...لازم باشه و نمیشه به در اوردن اطلاعاتی از نویفرت اکتفا کرد/
همه جا هم نمیشه به صورت زنده مطالعه کرد چرا که عمر ادمی محدوده و دانستی ها زیاد بنظرم ایرادی نداره که از سری ایتم های کمکی گرفت اما چکار کنیم که فقط یه کپی پیست صرف نشه و ابعاد جدید رو ببینه

والا یکم فک کردم و تقریبا به این نتیجه رسیدم که یه ایتم هست که خیلی وقته از دایره مطالعات خارج شده و اون تفسیره
نمیدونم چطور بگم
ببین یه سیستمو در نظر بگیر
همه میدونیم که هر سیستم باید یه هدف داشته باشه. و اجزای سیستم باید با وحدت و هماهنگی برا رسیدن به اون هدف به کار برده بشن.
حالا فک کنیم که مطالعات ما همین سیستمه.
اجزای مطالعات همون منابعه و هدفش هم اطلاعاتیه که ما میخوایم.
فرایندی که این سیستم طی میکنه تا ما به هدفمون برسیم همون تفسیر و تحلیل منابع مطالعاتیه.
البته الان فرایندی که اکثرا این سیستم طی میکنه کنار هم قرار دادن منابع هست و تفسیری در کار نیست. و همونطور که میدونید هر مجموعه ای نمیتونه سیستم باشه.پس همچین مطالعاتی که صرفا مجموعه ای از منابع باشه سیستماتیک و هدفمند نیست.(سیستماتیکو حال کردی:D)
و هرچه رنگ و بوی منابع در مطالعات کمتر مشخص باشه مطالعات با ارزشتره. و مشخصه که مطالب به خوبی شکافته شدن. ولی هرچه منابع خودشونو بیشتر نشون بدن بیشتر به کپی نزدیک میشه.
 

A.N.M

عضو جدید
این ینی چی ؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

این ینی چی ؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

[h=5]یکی از دوستان عمرانی ایراد گرفته که چرا میگید مهندس معمار.. یه متن طولانی فرستادن که بسی جای فکر کردن داره.. من خودم رو این موضوع حرف زیاد دارم .. دوستان بیاین شرکت کنید تو این موضوع تا به یه نتیجه ای بریسیم.. لطفا پست رو هم به اشتراک بزارید.. ممنون

:::
بچه های معماری خیلی دوست دارن یجوری خودشونو مهندس حساب کنن ولی آخه وقتی شما ساده ترین و پایه ای ترین دروس مهندسی رو نمیخونید چطور اسم خودتونو میزارین مهندس ؟ بچه های معماری حتی ریاضی 1 و فیزیک 1 هم نمیخونن دیگه چه برسه به ریاضی 2 و معادلات دیفرانسیل و محاسبات عددی و ... چطور میشه که شما استاتیک نخونی بعد اسم خودتو بزاری مهندس ؟ در جواب این سوال بچه های معماری میگن ما ایستایی داریم . محض اطلاعتون عرض کنم استاتیک با ایستایی زمین تا آسمون فرق داره . استاتیک و دینامیک شاخه هایی از علم فیزیک هستند . استاتیک به بررسی وضعیت اجسام و نیروهای وارد بر آنها در حالتی که اجسام ساکن هستند میپردازد و دینامیک به بررسی وضعیت اجسام و نیروهای وارد بر آنها در حالتی که اجسام در حال حرکت میپردازد . حال ببینیم ایستایی چیست : stay یک کلمه انگلیسی به معنی ایستادن ایست . stable هم به معنی ایستا و پایدار است . stability به معنی ایستایی میباشد . استاتیک به بررسی وضعیت اجسام و نیروهای وارد بر آنها و وضعیت آنها پس از اعمال این نیروها میپردازد و ممکن است پس از اعمال نیرو اصلا جسم دیگر پایدار نباشد ولی درس ایستایی دیگه کاری به این کارا نداره و فقط اجسامی رو بررسی میکنه که در هر صورت پایدارن و این خیلی آسونتر از استاتیکه . بچه های معماری میگن ما هم در ساختن ساختمون به اندازه بچه های عمران سهم داریم . اصلا گیریم که اینطور باشه . حالا میشه بفرمایید که شما معمارها در ساختن جاده و راه چقدر سهم دارید ؟؟؟یا مثلا در ساختن پل چقدر سهم دارین ؟ یا مثلا در ساختن سد چقدر سهم دارید یا در ساختن تونل چقدر سهم دارید؟؟؟ یا در اجرای شبکه های آب و فاضلاب چقدر سهم دارین ؟؟؟ پس نتیجه میگیریم که دامنه رشته عمران خیلی وسیعتر از ساختن ساختمونه .

یک نکته مهم این که هیچ کدوم از دانشگاههای صنعتی کشور مثل دانشگاه صنعتی شریف و صنعتی امیرکبیر و صنعتی خواجه نصیر و . . . اصلا رشته معماری رو ندارن .

برای مقایسه بهتر این دو رشته به این مثال توجه کنید. شما یک انسان را در نظر بگیرید. این انسان نیازمند به اسکلت، گوشت، مو، ناخن و .... میباشد. بخشی که مربوط به اسکلت انسان است به طور مستقیم میتوان به مهندس عمران ارتباط داد و بخش ظاهری آن نظیر پوست و مو را به مهندس معمار
در ساختمان سازی تصمیمگیری در زمینه اسکلت سازه نظیر تیرها ستونها بادبندها پی و ... بر عهده مهندس عمران است و تصمیم گیری در زمینه نمای ساختمان پلانهای طبقات، دکوراسیون داخلی و .... بر عهده مهندس معمار است. البته در کل یک تعامل هم باید بین این دو وجود داشته باشد تا خواسته های دو طرف با هم تناقض پیش نیاورد.

در زمان هاي نچندان دور تمامي ساختمان هاي اعم از كوچك و بزرگ با استفاده از يكنوع مصالح و يك روش ساخت توليد مي شدند در اين ساختمان ها بر حسب سنتي كه از پيشيانيان به ارث رسيده بود ضرايب اطمينان خيلي خيلي بالايي در نظر گرفته ميشد و از اينرو اين ساختمان ها معمولا سطوح اشغال وسيع وعمرهاي طولاني داشتند مصالح به كار رفته شده در ساخت اين بنا ها از نوعي بودند كه بدون داشتن يك تخصص ويژه هر كس روش كار با آن را مي دانست و كنترل كار منحصر به شاقول و تراز اجزاء مختلف ساختمان بود . در آن زمان كه مهندس عمران نبود معماران آن دوران با چنين راهكار هايي بنا هاي به اصطلاع ARCHITECTURE مي ساختند ولي يك روز در ساعت 200000 يك آقايي به نام مهندس عمران آمد و به به جناب استاد معمار گفت آقاي معمار ديگر چقدر مي خواهي به كاه گل ساختمان احداث كني ، يكم مهندسي كار كن من تمام علم جديدي به نام سازه دارم مي توانم بجاي اينكه اين قوس رو كه به ضخامت N و به دهانه L مي زني من كاري كنم به ضخامت N/50 و به دهانه 100L بزنم بجاي استفاده از كاه و گل از بتن و فولاد استفاده كن .
الان آقايي كه مياد ميگه مهندسم بدونه اگر اسمشم مهندسه در سايه مهندس عمرانه كه مهندس شده مگر نه همون استاد معمار بود .اگر علم سازه نبود اون برج هاي صد طبقه اي كه مي بينيد به عنوان آثار برتر معماري نام برده مي شن نبود . آقايان كه مي شينین و طرح معماري يه برج فلان طبقه رو ميدن مي دونین كه مهندس سازه اين برج بعد از طراحي معماري برج چه زحمتي خواهند كشيد تا سازه برج رو طراحي كنند (مثل ما نيستن كه خودشون رو به اون راه بزنن كه فقط معماري ) اگر مهندس عمران نبود طرح هاشون روي كاغذ مي موند مثل (مثل طرح هاي داوينچي كه روي كاغذ موند)
الانم اون پل ها و ساختمان هاي كه معماران قديم ساخته و در حال تخريبه الان مهندسین عمرانند كه به روش هاي مختلف (اجراي محدود ) اناليز و مقاومش مي كنه .
نمی توان رشته ای که زیر مجموعه دانشکده هنر را مهندسی نامید . و اگر دوستان قدیمی تر یادشان باشد تا قبل از سال 82 در هیچکدام از دفترچه های کنکور (آزاد و سراسری)مانند دیگر رشته های مهندسی عبارت مهندسی معماری درج نمی شد و فقط در قسمت عنوان رشته ها کلمه معماری درج می شده است و این دوستان(معمار) از عنوان جعلی مهندس برای خود استفاده میکردند و بعد از آن هم سازمان سنجس لطف نمود و نام این رشته رابه مهندسی معماری تغییر داد . رشته ای که هیچ میانه ای با علم و منطق ندارد و فقط تخیلات و تصورات است.را چگونه میتوان مهندسی نام نهاد؟؟؟؟؟؟؟
جالب تر اینکه فقط در ایران ما عنوان مهندسی قبل از رشته معماری قرار می گیرد وچنین چیزی در نظام آموزشی افغانستان هم به چشم نمی خورد . رشته مهندسی معماری جز گروه هنر هست و ولی مهندسی عمران گروه فنی مهندسی و دروس محاسباتی زیادی داره ولی معماری درسهاش بیشتر کارگاهی (ماکت , .نقشه ....)و به نظر خیلی آسونتره . در رابطه با عمران هم بگم که انقدر هم که شما فکر میکنید عمران کارگر بازی و... خاکی شدن و سر ساختمون رفتن نداره.
اون بستگی به شغل شما داره که چه کاری میکنید. فارق التحصیل عمران میتونه بره تو دفتر مشاور مهندسی طراحی سازه کنه و اصلا هم با کارگر و ... در ارتباط نیست.
همه مردم از عمران فقط پای ساختمون رفتنش رو میشناسن. ساختمون رفتن و با کارگر سرو کله زدن رو یه تکنسین هم بلده انجام بده. مهم طراحی سازه هاست که یه مهندس باید بلد باشه . چگالی سطح درسها در معماری کمتر از عمران است را هر فرد منصفی تائید می کنه .
همانند اینکه چگالی سطح درسهاس مهندسی صنایع کمتر از الکترونیک است . معماری یک هنر است . و جزو تخصصی هنر حساب می شود هنر جاش درآتلیه و موزه هست ولی عمران یک علم است .
آنهم یک علم سنگین که ریاضیات محض را به ریاضیات کاربردی و تخصصی تبدیل می کند .
یک ساختمانی که با یک طرح معمولی و بدون حضور معمار در برابر زلزله محاسبه می شود تا میزان 90 درصد قادر به حفظ جان استفاده کنندگان خود هست .
اما یک ساختمان با یک طرح عالی ولی بدون حضور محاسبه مهندسی به هیچ وجه قادر به حفظ جان استفاده کنندگان خود نیست .
میشه ساختمانی ساخت که ساده باشه ولی ایمن .
ولی نمی شه ساختمانی ساخت که شیک باشه ولی غیر ایمن .
هر چی که باشه ایمنی و حفظ جان انسانها خیلی مهمتر از حفظ ظاهر است .
از قدیم هم گفتند که خانه به معنی سر پناه هست و باید مردم و ساکنانش را در برابر عموامل طبیعی محافظت کنه . حالا اگر شیک باشه که بهتر .
فکر کنم قیاس علم و هنر صحیح نیست . و نباید با هم مقایسه بشند .
و فکر کنم که اگر هنر به کار علم بیاد اونو مطلوبتر ودلنشینتر می کنه .
خصوصا علم عمران که رشته مادر هست و تمام شاخه های اون هم کاملا علمی تخصصی هستند . اگر مهندس عمران نباشه یک معمار فقط و فقط یک نقاش خوبه و بس . معمار یه زیبایی یک ساختمان کمک می کنه نه به ساخت ایمن و مقاوم در برابر نیروها مختلفی که یک ساختمان در طول مدت بهره برداری باید تحمل کنه .

از بين هر 100 فارغ التحصيل عمران دانشگاه هاي معتبر تهران، حداقل 70-60 تا مهندس خوب در مياد ولي از بين هر 100 فارغ التحصيل معماري دانشگاه هاي معتبر تهران به زحمت 5 تا 10 آرشيتكت خوب درمياد.
علتش هم واضحه. معماري يك رشته ي ذوقي و هنريه اگه ذوق و هنر و استعداد ذاتي براي اين رشته رو داريد انتخابش كنيد وگرنه در پايان تحصيلات به جمع كثير آرشيتكت هاي درجه ي 3 بي هنر اين مملكت خواهيد پيوست.
همون طور که مهندسان دیگه هم گفتند عمران یک رشته خیلی گسترده است و معماری شاید بتونه یک زیر مجموعه کوچک عمران به حساب بیاد. اگر چه معمارای امروزی خودشون رو دست بالا می گیرن . جالبه که الان تو بازار کار بعضی از معمارا حتی نمی دونن فرق بین تیر و ستون رو نمی دونن و سازه هایی رو طراحی میکنند که به قول استادمون هیچ بشری نمی تونه اونا رو اجرا کنه .
چون به قول معروف دید مهندسی واسه اجرای سازه رو ندارن.

نتیجه گیری اخلاقی بحث :

هیچ وقت ما نمیتونیم دو تا چیز غیر همجنس رو باهم مقایسه کنیم و این سوال که عمران بهتر است یا معماری یه سوال کاملا اشتباهیه چون عمران و معماری از یک جنس نیستند که بشه باهم مقایسشون کرد . مهندسی عمران رشته ای از رشته های فنی مهندسی و معماری در مجموعه هنر قرار داره که به قول معمارها این دو تا تو یه اشل نمیگنجند .

تنها وجه مشترک این دو رشته در اینه که هر دو با ساختمون سر و کار دارند و این در حالیه که ساختمان سازی یه بخش کوچکی از مهندسی عمران محسوب میشه . ولی تمام کار های معماری نتیجه اش در ساختمونه .

تهییه نقشه های معماری ساختمان رو هم که معمارها وظیفه خودشون میدونن بدون درک درست از سازه به اندازه نقاشی کودکانه هم ارزش نداره . من نقشه هایی که دانشجویان معماری برای پروژه پایان ترم خود تهیه میکنند رو دیدم که در نقشه ها خبری از ستون نیست !!!

حالا خودتون قضاوت کنید که تهیه یک پلان ساختمان بدون مشخص کردن محل قرار گیری ستون ها چقدر میتونه به صنعت ساختمان سازی کمک کنه ! و این که وسط هال خونتون یه ستون 50 در 50 سبز میشه ، همش از ضعف معمار هامونه که نمیتونن با در نظر گرفتن سازه و پارکینگ و پلان طبقات محل ستون ها رو تعیین کنند .

و این که گفته میشه " معماری یک زیر مجموعه کوچک از مهندسی عمران به حساب میاد " در تهییه نقشه های معماری درسته و در هر جای دنیا طراحی معماری ساختمان رو مهندسی عمران انجام میدن . البته یه سری اصول ساده معماری هم هست که باید در تهیه نقشه های معماری رعایت بشه که در3 تا درس 2 واحدی معماری ( رسم فنی و نقشه کشی ساختمان-اصول و مبانی معماری و شهرسازی و طراحی معماری ) برای مهندسین عمران توجیه میشه .

ولی در بحث نمای ساختمان و شاید بهتر باشه بگیم حجم ساختمان ، این مسئولیت به عهده آرشیتک های عزیز هست که در طراحی ظاهر ساختمان کار میکنند .و در این موضوع مهندسین عمران ( با این که بلد هستن!!! ) کنار وایستادن.

حالا معماری ها طرحشون الهام گرفته از فلان چیز هست یا تلفیقی از معماری سنتی و مدرنه ! و این جور حرفا ... که فکر نکنم این مسائل هم فعلا در ایران خریدار داشته باشه .بچه های معماری خیلی دوست دارن یجوری خودشونو مهندس حساب کنن ولی آخه وقتی شما ساده ترین و پایه ای ترین دروس مهندسی رو نمیخونید چطور اسم خودتونو میزارین مهندس ؟ بچه های معماری حتی ریاضی 1 و فیزیک 1 هم نمیخونن دیگه چه برسه به ریاضی 2 و معادلات دیفرانسیل و محاسبات عددی و ... چطور میشه که شما استاتیک نخونی بعد اسم خودتو بزاری مهندس ؟ در جواب این سوال بچه های معماری میگن ما ایستایی داریم . محض اطلاعتون عرض کنم استاتیک با ایستایی زمین تا آسمون فرق داره . استاتیک و دینامیک شاخه هایی از علم فیزیک هستند . استاتیک به بررسی وضعیت اجسام و نیروهای وارد بر آنها در حالتی که اجسام ساکن هستند میپردازد و دینامیک به بررسی وضعیت اجسام و نیروهای وارد بر آنها در حالتی که اجسام در حال حرکت میپردازد . حال ببینیم ایستایی چیست : stay یک کلمه انگلیسی به معنی ایستادن ایست . stable هم به معنی ایستا و پایدار است . stability به معنی ایستایی میباشد . استاتیک به بررسی وضعیت اجسام و نیروهای وارد بر آنها و وضعیت آنها پس از اعمال این نیروها میپردازد و ممکن است پس از اعمال نیرو اصلا جسم دیگر پایدار نباشد ولی درس ایستایی دیگه کاری به این کارا نداره و فقط اجسامی رو بررسی میکنه که در هر صورت پایدارن و این خیلی آسونتر از استاتیکه . بچه های معماری میگن ما هم در ساختن ساختمون به اندازه بچه های عمران سهم داریم . اصلا گیریم که اینطور باشه . حالا میشه بفرمایید که شما معمارها در ساختن جاده و راه چقدر سهم دارید ؟؟؟یا مثلا در ساختن پل چقدر سهم دارین ؟ یا مثلا در ساختن سد چقدر سهم دارید یا در ساختن تونل چقدر سهم دارید؟؟؟ یا در اجرای شبکه های آب و فاضلاب چقدر سهم دارین ؟؟؟ پس نتیجه میگیریم که دامنه رشته عمران خیلی وسیعتر از ساختن ساختمونه .

یک نکته مهم این که هیچ کدوم از دانشگاههای صنعتی کشور مثل دانشگاه صنعتی شریف و صنعتی امیرکبیر و صنعتی خواجه نصیر و . . . اصلا رشته معماری رو ندارن .

برای مقایسه بهتر این دو رشته به این مثال توجه کنید. شما یک انسان را در نظر بگیرید. این انسان نیازمند به اسکلت، گوشت، مو، ناخن و .... میباشد. بخشی که مربوط به اسکلت انسان است به طور مستقیم میتوان به مهندس عمران ارتباط داد و بخش ظاهری آن نظیر پوست و مو را به مهندس معمار
در ساختمان سازی تصمیمگیری در زمینه اسکلت سازه نظیر تیرها ستونها بادبندها پی و ... بر عهده مهندس عمران است و تصمیم گیری در زمینه نمای ساختمان پلانهای طبقات، دکوراسیون داخلی و .... بر عهده مهندس معمار است. البته در کل یک تعامل هم باید بین این دو وجود داشته باشد تا خواسته های دو طرف با هم تناقض پیش نیاورد.
[/h]
 

aida22

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام مجدد

برای انجام مطالعات اکثرا منابع و روش هایی که پیشنهاد داده اند به شرح زیر هست:

کتاب ، اینترنت ، مجله ، مقاله ، تجربیات دیگران به صورت حضوری و غیر حضوری ، تحقیق میدانی و...

به نظر میاد که 4 ایتم اول بیشتر برای جمع اوری مطالب باشند نه انجام مطالعات ؛

به نظرتون چطور میشه مطالعاتی انجام داد که حرف تازه ای برای گفتن داشته باشه ؟
سلام
من کمی دیر اومدم و الانم کلی با خودم کلنجار رفتم ک آیا چیزی ک تو ذهنم هست رو بنویسم یا ن ........چون میترسم یوقت نظرم اشتباه باشه.....اما در هر صورت بهتر دیدم ترسو بذارم کنار و البته امیدوارم ک نظرم هم درست باشه
اما در رابطه با این موضوع بنظر من وقتی میشه ی حرف تازه داشت ک اون حرف نتیجه دیدگاه ها و برداشت های عینی شخص از موارد موجود باشه.....یعنی اینکه حاصل تجربیات خود شخص باشه و این تجربه هم فقط و فقط زمانی میتونه اتفاق بیفته ک شخص تا حدودی اطلاعاتی کامل از معماری داشته باشه.........
 

et-rt

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
wwwwoooooowww
چه شود
پستتون از لحاظ لفظی محکم و قوی بود ولی از لحاظ استدلال نه
طوری که شما میگین معماری کوچکترین میانه ای با علم و منطق نداره؟؟؟؟
شما واقعا رشته ی معماری هستین
تو تمام دنیا چه فن یا هنر یا علم یا کلام یا هر چیزی هست که فارغ از منطق باشه؟؟
از طرفی شما طوری حرف میزنید گویا مهندسان عمران برای پیشرفت علم از سیاره ی دیگه ای اومدن
نه دوست من
گستردگی و فن و توانایی بلقوه ی رشته ی عمران برتریه این رشته محسوب نمیشه بلکه لازمه این رشته هست. و هیچ پدیده ای نیست که به خاطر الزاماتش برتر شمرده بشه
و اینو هم اضافه کنم که ارزش هایی معماری به تعداد طبقات و عرض دهانه ها نیست عزیزم.
هنر هم لازمه ی معماریه. پس دلیل نمیشه جدیتش رو فراموش کرد و فک کنیم که اسونه
در کل این گفتار صحیح نیست که بگیم فلان رشته سخته و فلان رشته اسونه.
نظر قبلیه خودم این بود که معماری مهندسیه. ولی خیلی وقته به این نتیجه رسیدم که معماری هنره.


 
آخرین ویرایش:

A.N.M

عضو جدید
wwwwoooooowww
چه شود
پستتون از لحاظ لفظی محکم و قوی بود ولی از لحاظ استدلال نه
طوری که شما میگین معماری کوچکترین میانه ای با علم و منطق نداره؟؟؟؟
شما واقعا رشته ی معماری هستین
تو تمام دنیا چه فن یا هنر یا علم یا کلام یا هر چیزی هست که فارغ از منطق باشه؟؟
از طرفی شما طوری حرف میزنید گویا مهندسان عمران برای پیشرفت علم از سیاره ی دیگه ای اومدن
نه دوست من
گستردگی و فن و توانایی بلقوه ی رشته ی عمران برتریه این رشته محسوب نمیشه بلکه لازمه این رشته هست. و هیچ پدیده ای نیست که به خاطر الزاماتش برتر شمرده بشه
و اینو هم اضافه کنم که ارزش هایی معماری به تعداد طبقات و عرض دهانه ها نیست عزیزم.
هنر هم لازمه ی معماریه. پس دلیل نمیشه جدیتش رو فراموش کرد و فک کنیم که اسونه
در کل این گفتار صحیح نیست که بگیم فلان رشته سخته و فلان رشته اسونه.
نظر قبلیه خودم این بود که معماری مهندسیه. ولی خیلی وقته به این نتیجه رسیدم که معماری هنره.


دوست عزیز این استدلال بنده نبود همه اینها از زبان یه عمرانی بود که جواب میخواست
خود من در برابر این استدلال های به اصطلاح منطقی هیچ منطقی رو نمیبینم!!!
اینها همه نشون دهنده ی بیکار بودن این آدم هاست که انقد وقت دارند که میشنند همچین استدلال های بلند بالایی مینویسند
مهندس یا غیر مهندس چه فرقی داره این ها همش جز القاب محسوب میشه مهم اینه که چقدر از دانشی که به دست میاری بتونی استفاده کنی!!!
 

et-rt

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوست عزیز این استدلال بنده نبود همه اینها از زبان یه عمرانی بود که جواب میخواست
خود من در برابر این استدلال های به اصطلاح منطقی هیچ منطقی رو نمیبینم!!!
اینها همه نشون دهنده ی بیکار بودن این آدم هاست که انقد وقت دارند که میشنند همچین استدلال های بلند بالایی مینویسند
مهندس یا غیر مهندس چه فرقی داره این ها همش جز القاب محسوب میشه مهم اینه که چقدر از دانشی که به دست میاری بتونی استفاده کنی!!!

ببخشید من اول تصور کردم که شما از درِ حمایت این تفکرات وارد شدید
عذر میخوام
منکه فکر نمیکنم این بحثا و حرفایی که بعضی ها از رشته های دیگه در مورد معماری یا شهرسازی میزنن از روی بیکاری باشه.
دلیل اینکه دوستانی به این صورت گستردگی و برتری و مثلا مهندسیه عمران رو به رخ میکشن اینه که اینها در رشته ی عمران ناتوان هستند و از بین تمام ایتم ها فقط سختی های محاسباتیه عمران رو میبینن.
میشه گفت که این افراد خودشون علاقه ای به رشته ی عمران ندارند که همچین بحث هایی رو پیش میکشن.
یه مثال میزنم
مثله کشورهای جهان سوم که مشکلات زیادی دارند. و نه خودشون نه دولت مردانشون و نه هیچ چیزی رو مقصر نمیدونن. فقط کشور های صنعتی و اجتماع مرفه اونارو مقصر میدونن.
مشابه این موضوع همینجا هم مطرحه
کسانی که در رشته ی عمران مشکل دارن فرا فکنی میکنن و همه چیزو فراموش میکنن و بدون شناخت دست به مقایسه های بی اساسی میزنن. و بعضی ها که در معماری از همون نوع کمبود ها برخوردارن شرو میکنن به سنگر گرفتن.
فک نکنم اصلا موضوع مهمی باشه که معماری مهندسی هست یا نه. اینا الفاظ و القابه.
:gol:
:gol:
 

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
انگشت سلیمـــــــــــانی

انگشت سلیمـــــــــــانی

سلام .

راستش مدتها بود که میخواستم دو خط در این باره توی همین تاپیک بنویسم ، اما به دلایلی به تعویق میافتاد .

خیلی مختصر و مفید ، نظر ِ خودم رو در رابطه با بحث های این تاپیک ( از ابتدا تا انتها ) مینویسم که البته ، فقط نظر ِ شخصی ِ من ، به عنوان یک دانش آموخته ی معماری هست و نه چیزی فراتر ؛
ببینید ، این جدل ها و مباحثه ها ، بین بچه های عمران و معماری ایران همیشه بوده ، و مسلماً خواهد بود مادامیکه شرایط فرهنگی و علمی و... بر همین منوال پیش بره ؛ در حالیکه در ممالک پیشرفته ، همچین مطالب و مباحثی نیست ؛
من میخوام همه چیز رو در یک سوال ، خلاصه کنم ، و اون اینه که :
آیا تا به حال دیدین که به جناب ِ فرانک لوید رایت بگن : آقای مهندس یا آقای دکتر رایت ؟ تا به حال دیدین که بگن پروفسور نورمن فاستر ؟ ریچارد راجرز چطور ؟ و لوکوربوزیه ؟ و هزاران و هزارن نفر ، معمار و "آرکیتکت" ِ نابغه چی ؟
منظورم اینه که این عناوین ، به خودی ِ خود اعتبار و افتخار محسوب نمیشه که !!!
همه ی این بازی و فیلم ها ، برای جهان ِ سوم هست و بس . زمانیکه از اصل ِ قضیه غافل هستیم ، این اتفاقات میافته ، و میافته و خواهد افتاد .
فقط بدانیم و آگاه باشیم ، که در سرار ِ دنیا ، همه ی پرسنل در یک هیات ظاهر میشن ، و هدفشون طراحی وساخت ِ بهترین ساختمان هاست ، که در رأسشون ، معمار قرار داره ، و طبیعی هم هست ؛ چون استارتر معماره و باید نقش ِ رهبر و لیدر رو بازی کنه ، تا همه چیز در نهایت به مقصد برسه .
.
.
.
.
و سخن ِ آخر اینکه ، بشینیم و تفکر کنیم ، که آیا در هیأت و کسوتی که ملبس شدیم ( حال عمران باشه یا تاسیسات ،معمار ، قاضی ، بقال ، نانوا و . . . ) ، تونستیم حق ِ مطلب رو به خوبی ادا کنیم یا نه ؟!!

گر انگشت سلیمـــــــــــانی نباشد / چه خاصیت دهد نقشِ ِ نگینی!!!
 

Hosse!N_206

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام .

راستش مدتها بود که میخواستم دو خط در این باره توی همین تاپیک بنویسم ، اما به دلایلی به تعویق میافتاد .

خیلی مختصر و مفید ، نظر ِ خودم رو در رابطه با بحث های این تاپیک ( از ابتدا تا انتها ) مینویسم که البته ، فقط نظر ِ شخصی ِ من ، به عنوان یک دانش آموخته ی معماری هست و نه چیزی فراتر ؛
ببینید ، این جدل ها و مباحثه ها ، بین بچه های عمران و معماری ایران همیشه بوده ، و مسلماً خواهد بود مادامیکه شرایط فرهنگی و علمی و... بر همین منوال پیش بره ؛ در حالیکه در ممالک پیشرفته ، همچین مطالب و مباحثی نیست ؛
من میخوام همه چیز رو در یک سوال ، خلاصه کنم ، و اون اینه که :
آیا تا به حال دیدین که به جناب ِ فرانک لوید رایت بگن : آقای مهندس یا آقای دکتر رایت ؟ تا به حال دیدین که بگن پروفسور نورمن فاستر ؟ ریچارد راجرز چطور ؟ و لوکوربوزیه ؟ و هزاران و هزارن نفر ، معمار و "آرکیتکت" ِ نابغه چی ؟
منظورم اینه که این عناوین ، به خودی ِ خود اعتبار و افتخار محسوب نمیشه که !!!
همه ی این بازی و فیلم ها ، برای جهان ِ سوم هست و بس . زمانیکه از اصل ِ قضیه غافل هستیم ، این اتفاقات میافته ، و میافته و خواهد افتاد .
فقط بدانیم و آگاه باشیم ، که در سرار ِ دنیا ، همه ی پرسنل در یک هیات ظاهر میشن ، و هدفشون طراحی وساخت ِ بهترین ساختمان هاست ، که در رأسشون ، معمار قرار داره ، و طبیعی هم هست ؛ چون استارتر معماره و باید نقش ِ رهبر و لیدر رو بازی کنه ، تا همه چیز در نهایت به مقصد برسه .
.
.
.
.
و سخن ِ آخر اینکه ، بشینیم و تفکر کنیم ، که آیا در هیأت و کسوتی که ملبس شدیم ( حال عمران باشه یا تاسیسات ،معمار ، قاضی ، بقال ، نانوا و . . . ) ، تونستیم حق ِ مطلب رو به خوبی ادا کنیم یا نه ؟!!

گر انگشت سلیمـــــــــــانی نباشد / چه خاصیت دهد نقشِ ِ نگینی!!!

آرشیتکت (1)فکر کنم درستش باشه !!
.
.
.
.
.
_____________
architect.1
 

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
آرشیتکت (1)فکر کنم درستش باشه !!
.
.
.
.
.
_____________
architect.1

ممنون از یاد آوری ِ شما ؛ اما باید بگم که : نه خیر ِ دوست ِ عزیز ؛

حداقل باید از اینکه این علامت ( " آرکیتکت " ) رو دورش گذاشته بودم ، یه ذره به فکر فرو می رفتید که برای تاکید بر اون کلمه بوده !!

تحقیق کنید ، خواهید فهمید که تلفظ ِ صحیحش همین هست .

موفق باشید .:gol:
 

F.A.R.Z.A.D

متخصص مباحث اجرایی معماری , متخصص نرم افزار Archi
کاربر ممتاز
سلام .

راستش مدتها بود که میخواستم دو خط در این باره توی همین تاپیک بنویسم ، اما به دلایلی به تعویق میافتاد .

خیلی مختصر و مفید ، نظر ِ خودم رو در رابطه با بحث های این تاپیک ( از ابتدا تا انتها ) مینویسم که البته ، فقط نظر ِ شخصی ِ من ، به عنوان یک دانش آموخته ی معماری هست و نه چیزی فراتر ؛
ببینید ، این جدل ها و مباحثه ها ، بین بچه های عمران و معماری ایران همیشه بوده ، و مسلماً خواهد بود مادامیکه شرایط فرهنگی و علمی و... بر همین منوال پیش بره ؛ در حالیکه در ممالک پیشرفته ، همچین مطالب و مباحثی نیست ؛
من میخوام همه چیز رو در یک سوال ، خلاصه کنم ، و اون اینه که :
آیا تا به حال دیدین که به جناب ِ فرانک لوید رایت بگن : آقای مهندس یا آقای دکتر رایت ؟ تا به حال دیدین که بگن پروفسور نورمن فاستر ؟ ریچارد راجرز چطور ؟ و لوکوربوزیه ؟ و هزاران و هزارن نفر ، معمار و "آرکیتکت" ِ نابغه چی ؟
منظورم اینه که این عناوین ، به خودی ِ خود اعتبار و افتخار محسوب نمیشه که !!!
همه ی این بازی و فیلم ها ، برای جهان ِ سوم هست و بس . زمانیکه از اصل ِ قضیه غافل هستیم ، این اتفاقات میافته ، و میافته و خواهد افتاد .
فقط بدانیم و آگاه باشیم ، که در سرار ِ دنیا ، همه ی پرسنل در یک هیات ظاهر میشن ، و هدفشون طراحی وساخت ِ بهترین ساختمان هاست ، که در رأسشون ، معمار قرار داره ، و طبیعی هم هست ؛ چون استارتر معماره و باید نقش ِ رهبر و لیدر رو بازی کنه ، تا همه چیز در نهایت به مقصد برسه .
.
.
.
.
و سخن ِ آخر اینکه ، بشینیم و تفکر کنیم ، که آیا در هیأت و کسوتی که ملبس شدیم ( حال عمران باشه یا تاسیسات ،معمار ، قاضی ، بقال ، نانوا و . . . ) ، تونستیم حق ِ مطلب رو به خوبی ادا کنیم یا نه ؟!!

گر انگشت سلیمـــــــــــانی نباشد / چه خاصیت دهد نقشِ ِ نگینی!!!

سخنان آقا احسان فصل الخطابه.:smile:
فکر نکنم دیگه بشه بعد از این پست حرفی زد.:gol::gol::gol::gol:
 

پروانه شیرازی

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شما هرچقدر هم که قوی باشید درکارتون هرگز ریلکس نمیشینی جایی چون یک معمار خوب همیشه نگران پیشرفته پروژش هست هوشنگ سیحون یکی از بزرگترین معمارای ایرانی بودن خدا رحمتشون کنه زمانی که ازشون پرسیدن آمریکا چکار میکنید گفتن غصه میخورم برای آینده ی کشورم وجوان هم نیستم که کار بیشتری انجام بدم بهتره به حرفاش گوش کنی و شما یک معماری نه خریدار که میخوای پروژرو رو تمیزو مرتب ببینی
 

SAHAR-S

عضو جدید
وقتتون به خیر - من دکوراسیون داخلی و دوست دارم سعی هم می کنم اطلاعات به روز در مورد مصالح و تجهیزات داشته باشم . خیلی علاقمند هستم جندین مورد مشتری هم که داشتم متاسفانه به دلیل به هم ریخته گی وضع اقتصادی فعلا ساکن مانده و برای اینکه از اطلاعاتم عقب نیافتم در مدرسه دخترم مشغول هستم به عنوان طراح داخلی البته بدون دریافت وجه . به نظرم از بیکاری بهتره و تجربه بدی نباید باشه . امیدوارم همه شما دوستان سریعا وارد بازار کار دلخواه خودتون بشید .
 

پروانه شیرازی

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام دوست عزیز-اینطور هم که شما میگید نیست دیگه-به نطر من خانوما خیلی با غیرت تر از ما آقایون هستن تو کار-ما همیشه میخوایم یه جور سرو ته کار هم بیاریم;):D

منم یه خانومم نه به خاطر تعصب جنسیت میگم ولی واقعا" تا الانش اکثر آقایون کاراشونو خودشون انجام نمیدن بحث عشوه و ناز که بچه ها هم گفتن کم لطفیه چون هنوز هستن خانومایی که شخصیت خودشونو دارن

___________________________

واقعا" اگه معمارای خوبه ما واسه معمارای تازه کار وجوان اهمیت قائل بشن وبه ایده هاشون ارزش خیلی خوب میشد آخه اجازه نمیدن آدم کاراشو ارائه بده ولی من آدمه جسوری هستم این کارو کردم وبازم کم نمیارم به کارام ایمان دارم اگه همه بچه معمارا خودشونو باور کنن هیچ کس نمیتونه بگه شما ابتدای راهی وایده هات بدرد نخور یا قابل اجرا نیست مگه نه؟؟؟

خارج دانشگاهم همین وضعه دیگه . شما اگه جایی سراغ داری که به کار اهمیت میدن و دختر بودن ملاک نیست تو رو خدا به منم بگو یه سر بزنم . بس این شرکت اون شرکت رفتم دنبال کار بریدم دیگه .

ببین خانوما بدیشون اینه که به حقوق کم راضین شما خودت حاضری برا ماهی300بری صبح تاشب سر کار؟؟؟ نیستی ..ببین محتاج دیگران نباش خودت دست به کار شو با سرمایه کم شروع کن بخدا به نتیجه میرسی امتحان کن
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

جاویدایران

عضو جدید
مشكل ما اين كه ما براي ارائه خلاقيت نيازمند زمين با متراژ بالا و هزينه هنگفت براي اجرا هستيم
در صورتي كه ما اگر انسا ن خلاقي باشيم با همه محدوديت ها هم مي تونيم كار خوب ارائه كنيم .
 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
جرج آنزورنا :معمار واقعی معماریست برای همه و از جمله فقرا.

پاتریک ناتگنز :معماری علاوه بر زیبایی با کارایی نیز سر و کار دارد یعنی علاوه بر بیان شخصی با تامین نیاز دیگران نیز درگیر است.

ماريو بوتا : مصالح دنیای خاص خود را دارند. با چگونگی قرار دادن آنها در كنار یكدیگر و نیز علائمی كه از طریق بافت و رنگ آنها بدست می‎آید، زبانی حاصل می‎شود كه می‎تواند مكمل اندیشه و راهگشای معماری باشد.



سانتياگو كالاتراوا: معمار يك طراح نيست بلكه طراحی ابزار يا تكنيكي است برای کسب پتانسیل ایده هایی که او را مجذوب می کنند .



رنزو پيانو : مایه تأسف است كه آدم به عنوان معمار ابزار و امكانات جدیدی در دسترس داشته باشد، اما نخواهد از آنها استفاده كند.


مايكل گريوز : ترسیم دست‌آزاد یك امر مقدماتی از یك فرایند فكری معمارانه و تا اندازه‌ای یك شگرد یادآورنده می‌باشد. ترسیم دست‌آزاد، به عنوان یكی‌ از بخش‌های بنیادی درك معماری، دارای سرشتی فرضی یا ذهنی است و لذا در دل فرایند خلاقه حضور دارد.



ريچارد مه‌ير : اثر معماری مثل فرزند يك معمار است كه معمار تمام آموخته‌ها و تجربه‌های خود را در اختیار آن قرار می‌دهد. وقتی كه اثر معماری ساخته شد، دیگر زندگی خاص خودش را دارد و معمار هم آرزو می‌كند كه زندگی خوبی داشته باشد.


والتر گروپیوس : از قاشق غذاخوری تا شهر دامنه کار معمار را تعریف می‌کند


[SUB]هانس هولاین: همه معمارند و همه چیز معماری است
[SUB]



استیون هال: معماری بادوام‌‌ترین و نامیراترین بیان از فرهنگ است و همانند دقیقه، ساعت، سال و هزاره، شاخصی برای زمان می‌باشد.


[/SUB]

[/SUB]
















 

a-nariman

عضو جدید
پست مدرن

پست مدرن

پست مدرن شده ابزاری واسه طراحی های هچل هفت(البته نه همیشه)
آیا میشه مسجدو پست مدرن طراحی کرد؟
آزادی بی حدوحصر به جای خلاقیت حماقت میاره
بیشترفکر کنیم
همه شیوه های معماری خوبه ولی به جاشو به اندازه
درست فکرکنیم
مثل اینکه تو عروسی مداح بیاریم و یا توعروسی ارگ و.....
بهتر فکرکنیم:gol:;)
 

a-nariman

عضو جدید
سلام به روی ماهت
فکرکنم من منظورم را خوب ادانکردم،من هم مفتخربه گذشته هستم،ولی سرمست،نه
من تمام سبکهای معماری را دوست دارم،مدرن،پست،فول،تک،کلاسیک و......ولی واقعاهرسخن جایی و هرنکته مکانی دارد
پست مدرن زیباست،ولی همه جانه
من با برداشت اشتباه و گستاخانه وآزادی بی حدوحصراز پست مدرن مشکل دارم،آیا میتوان خلوص و آرامش مسجد رابا پست اجراکرد؟میشه،قبول،ولی بااستفاده صحیح از ابزارها وشناخت کافی از سبک،کاربری،مکان و...................
 

masib

عضو جدید
کاربر ممتاز
ژان نوول :

معمارانی که حرف بیشتری برای گفتن دارند معمارانی هستند که واقعا میسازند.

باری.بی.گرین بی :

از نظر تاریخی معماری عینی ترین و ماندگارترین نتیجهء آرزوی انسان برای یافتن معنا در این دنیای خاکی بوده است.

رابرت ونتوري :

پیچیدگی به تنهایی كاربرد ندارد؛ در كنار آن باید نوعی تنوع بنام تضاد قرار گیرد تا اثری درخشان خلق شود. البته پیچیدگی و تضاد به معنای اغتشاش و هرج‎و مرج نیست، بلكه این دو عوامل تشكیل‎دهنده غنای فضایی اثر هستند.


 
منم یه خانومم نه به خاطر تعصب جنسیت میگم ولی واقعا" تا الانش اکثر آقایون کاراشونو خودشون انجام نمیدن بحث عشوه و ناز که بچه ها هم گفتن کم لطفیه چون هنوز هستن خانومایی که شخصیت خودشونو دارن

___________________________

واقعا" اگه معمارای خوبه ما واسه معمارای تازه کار وجوان اهمیت قائل بشن وبه ایده هاشون ارزش خیلی خوب میشد آخه اجازه نمیدن آدم کاراشو ارائه بده ولی من آدمه جسوری هستم این کارو کردم وبازم کم نمیارم به کارام ایمان دارم اگه همه بچه معمارا خودشونو باور کنن هیچ کس نمیتونه بگه شما ابتدای راهی وایده هات بدرد نخور یا قابل اجرا نیست مگه نه؟؟؟



ببین خانوما بدیشون اینه که به حقوق کم راضین شما خودت حاضری برا ماهی300بری صبح تاشب سر کار؟؟؟ نیستی ..ببین محتاج دیگران نباش خودت دست به کار شو با سرمایه کم شروع کن بخدا به نتیجه میرسی امتحان کن
موافقم و به خودم و کارام ایمان دارم
 

MEHDI.880

عضو جدید
منم یه خانومم نه به خاطر تعصب جنسیت میگم ولی واقعا" تا الانش اکثر آقایون کاراشونو خودشون انجام نمیدن بحث عشوه و ناز که بچه ها هم گفتن کم لطفیه چون هنوز هستن خانومایی که شخصیت خودشونو دارن

___________________________
با سلام

می خواستم بگم که منم با نظر خانم موافقم. بنده الان چند سالی هست دارم تدریس می کنم و هنوز هستن خانم ها و آقایونی که دارای شخصیته بسیار بالایی هستند . از ادب و رفتار اجتماعی و خانوادگی بالایی برخوردارن.

فقط بی انگیزگی دانشجوها مشکله بسیار یزرگیه که هنوز با تمامه تلاشی که کردم نتونستم حلش کنم. ولی امیدم به خداست و قدمی به عقب بر نمی دارم

انشاالله همیشه موفق باشید بچه ها
 

F.A.R.Z.A.D

متخصص مباحث اجرایی معماری , متخصص نرم افزار Archi
کاربر ممتاز
پیش بردن هر دوی این موارد با هم خیلی مفید میتونه باشه.
اگه بشه هم تو طراحی باشید هم تو اجرا (هر چند خیلی سخته و فشار زیادی بهتون وارد میشه)خیلی پیشرفت میکنید.
مثلا اینکه بدونید چجوری سازه طراحی شده توسط مهندس سازه رو با طرح معماری تطبیق بدید.(چون خیلی از مهندسای سازه یه این مورد توجهی نمیکنن)
کار اجرا هم فقط موارد و قوانین تالیف شده آیین نامه نیست.
مثلا اینکه بتونید چجوری کدهای اجرایی رو رو زمین پیاده کنید(بدون دوربین نقشه برداری)،یا خط جلوی ملکتون رو چجوری بدست بیارید(بسیار مهم در کاگاه های داخی شهر)،یا همون بحث تطبیق سازه با معماری(این خیلی مهمه چون من تو خیلی از ساختمون ها دیدم که مثلا بعد از تموم شدن اجرای ساختمون دیدن مثلا ماشین شاسی بلند تو داخل پارکینگ نمیره و رمپ ورودی سر گیری داره)،و موارد دیگه
بنظر من از لحاظ سواد اجرائی و اگه بخوام یه رنکینگی ارائه بدم به این ترتیبه:
1_آرشیتکت یا مهندسی که هم طراحی میکنه هم اجرا
2-سرپستان کارگاه
3-سرپرستان اجرائی
4-آرشیتکت
5-مهندسین سازه
6-مهندسین ناظری که فقط کار نظارت انجام دادن(با احترام به تمام مهندسین ناظر)

:gol:
 

Similar threads

بالا