والللاااااااا...... ما دهه 60 ی ها نسل سوخته یم
به ما که میگن از جلو نظام بعد شروع میکنن به حرف زدن
دستمون میشکنه بعد از شیش ساعت حرف زدن میگن خبردار
بعد ما اونارو میبندیم ......
یادش بخیر من چقدر سر این از جلو نظام ها کتک خوردم.
ناظو خرمون اگه تکون اظافه می خوردیم با کابل برق یا سیم مفتولی میزد.
1 دفعه خط کشو تو دستم به 2 قسمت کاملا مساوی تقسیم کرد.
ولی با همه اینها دوران قشنگی بودهی میگن سربازی سخته بابا سربازی هم به پای این عجلو نظام ها نمیرسه
تصورشم اشک ادمو در میاره بچه دبستانی و نظم؟!
آخههه...
معلومه خیلی شیطون بودیا.......
نه شیطون نبودم . حرف گوش نکن بودم هنوز هم همین جوریم به قل یکی از استادام من [/SIZE]هستم.
خوب حرف گوش نکن همون شیطونه دیگه....
نرو..؟؟؟؟ اینو میگفت که بری؟؟؟؟؟
به نسلهای بعدی بگید نسل ما نه سر پیاز بود و و نه ته پیاز ،
نسل ما خود پیاز بود که هر کی دید به حالمون گریه کرد
مرسییییییییی.
من ک از این کار متنفر بودم وخصوصا افتاب داغی ک باعث خون دماغو غش و ضعف بچه ها میشد.....ولی بازم یادش بخیر
میبندیم ....... دیگه
وقتی خودتون میدونین دیگه چه پرسیدنیه
عجب دورانی...
دعا ونیایش و...........................چقدر طول میکشید وزیر لب چقدر به ناظم فحش میدادیم
ناخن دیدن هم یادم نمیره
وای یادش به خیر ...
راهنمایی که شدم تازه فهمیدم برای فرار از سر صف موندن تو سرما وگرما باید یه کاری کرد این شد که تو برنامه های هفتگی خودم همه کاره میشدم مجری ،قاری قران، ورزش صبحگاهی و...
تازه یادم میرفت که بیچاره ها اون پایین چه زجری میکشن و کلی طولش میدادم اما به جاش روزای دیگه رو دیر مدرسه میرفتم وتوصف نمیموندم
جالبه...یادش بخیر همیشه یا نفر اول یادوم بودم که تو صف وایستاده بودم
ناخن نگاه کردن که هیچوقت یادم نمیره اون لحظه همیشه با استرس همراه بود
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
بیان نظام مدیریتی رو ببینین . (-: :-( اگه شما مدیر شین چیکار میکنین؟ | تالار عکس | 18 | ||
س | سرباز نظام وظیفه | تالار عکس | 0 |