عجلوووووووو ........ نظام !!!

nerdy

کاربر فعال
 

parastoo kh

عضو جدید
کاربر ممتاز
یادش بخیرررررررررررررررررررررررر اخر حالگیری بود
 

mariye.roshan

عضو جدید
کاربر ممتاز
به ما که میگن از جلو نظام بعد شروع میکنن به حرف زدن
دستمون میشکنه بعد از شیش ساعت حرف زدن میگن خبردار
بعد ما اونارو میبندیم ......:D
 

jahan pahlevan

عضو جدید
کاربر ممتاز
یادش بخیر من چقدر سر این از جلو نظام ها کتک خوردم.
ناظو خرمون اگه تکون اظافه می خوردیم با کابل برق یا سیم مفتولی میزد.
1 دفعه خط کشو تو دستم به 2 قسمت کاملا مساوی تقسیم کرد.
 

aezvenoos

عضو جدید
والا
ما اون موقع میرفتیم صبح ساعت 7 راه می افتیدیم تا 7:30 تو مدرسه باشیم دیر می اومدیم برموون می گردوندن خونه
ولی حالا برادر ما صبح تازه 7:30 از خواب پا میشه بعدش با ماشین میفرستنش مدرسه تازه یه کامیون خوراکی همراش می کنن آخرش معدلش میشه تو ابتدایی 17 مادر ما براش کلی چیز میخرن
اون وقت دوره ما تا یادمه تا سوم راهنمایی خدا وکیلی معدل کلم زیر 19/5 نبوده
ای از این روزگار :confused:
همینه بچه های این دور و زمونه دارن ...... بار می آن
 

nazaninfatemeh

عضو جدید
عزيزم چه با مزن
من هيچ وقت تجربه نكردم هميشه به بهونه انجام صبحگاه بالا بودم!
 

Ir. A. P

عضو جدید
کاربر ممتاز
هی میگن سربازی سخته بابا سربازی هم به پای این عجلو نظام ها نمیرسه:razz:
تصورشم اشک ادمو در میاره بچه دبستانی و نظم؟!
 

M A S III

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نامردا انقدر مارو زیر آفتاب نگه میداشتن که مثل زغال سیاه میشدیم.........:cry:
چه دورانی بود................:biggrin:
مرسی که یادمون آوردی.........................
;)
 

M A S III

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یادش بخیر من چقدر سر این از جلو نظام ها کتک خوردم.
ناظو خرمون اگه تکون اظافه می خوردیم با کابل برق یا سیم مفتولی میزد.
1 دفعه خط کشو تو دستم به 2 قسمت کاملا مساوی تقسیم کرد.


آخههه...
معلومه خیلی شیطون بودیا.......:biggrin:
 

fbarani67

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرسییییییییی.
من ک از این کار متنفر بودم وخصوصا افتاب داغی ک باعث خون دماغو غش و ضعف بچه ها میشد.....ولی بازم یادش بخیر:D
 

mariye.roshan

عضو جدید
کاربر ممتاز
میبندیم ....... دیگه
وقتی خودتون میدونین دیگه چه پرسیدنیه :D
 

azadehkind1

عضو جدید
عجب دورانی...
دعا ونیایش و...........................چقدر طول میکشید وزیر لب چقدر به ناظم فحش میدادیم
ناخن دیدن هم یادم نمیره
 

samaneh91

عضو جدید
وای یادش به خیر ...
راهنمایی که شدم تازه فهمیدم برای فرار از سر صف موندن تو سرما وگرما باید یه کاری کرد این شد که تو برنامه های هفتگی خودم همه کاره میشدم مجری ،قاری قران، ورزش صبحگاهی و...
تازه یادم میرفت که بیچاره ها اون پایین چه زجری میکشن و کلی طولش میدادم اما به جاش روزای دیگه رو دیر مدرسه میرفتم وتوصف نمیموندم
 

nerdy

کاربر فعال
به نسلهای بعدی بگید نسل ما نه سر پیاز بود و و نه ته پیاز ،
نسل ما خود پیاز بود که هر کی دید به حالمون گریه کرد

مرسییییییییی.
من ک از این کار متنفر بودم وخصوصا افتاب داغی ک باعث خون دماغو غش و ضعف بچه ها میشد.....ولی بازم یادش بخیر:D

میبندیم ....... دیگه
وقتی خودتون میدونین دیگه چه پرسیدنیه :D

عجب دورانی...
دعا ونیایش و...........................چقدر طول میکشید وزیر لب چقدر به ناظم فحش میدادیم
ناخن دیدن هم یادم نمیره

وای یادش به خیر ...
راهنمایی که شدم تازه فهمیدم برای فرار از سر صف موندن تو سرما وگرما باید یه کاری کرد این شد که تو برنامه های هفتگی خودم همه کاره میشدم مجری ،قاری قران، ورزش صبحگاهی و...
تازه یادم میرفت که بیچاره ها اون پایین چه زجری میکشن و کلی طولش میدادم اما به جاش روزای دیگه رو دیر مدرسه میرفتم وتوصف نمیموندم

جالبه...یادش بخیر همیشه یا نفر اول یادوم بودم که تو صف وایستاده بودم
ناخن نگاه کردن که هیچوقت یادم نمیره اون لحظه همیشه با استرس همراه بود:surprised:

انگار همه دلشون پره ازین عجلو :D
 

Similar threads

بالا