کوچه های تنهایی

وضعیت
موضوع بسته شده است.

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
همه چیز را یاد گرفته ام

یاد گرفته ام که چگونه بی صدا بگریم

یاد گرفته ام که هق هق گریه هایم را با بالشم ..بی صدا کنم

عزيزم تو نگرانم نشو !!

همه چیز را یاد گرفته ام !

یاد گرفته ام چگونه با تو باشم بی آنکه تو باشی !

یاد گرفته ام ....نفس بکشم بدون تو......و به یاد تو !

یاد گرفته ام که چگونه نبودنت را با رویای با تو بودن...

و جای خالی ات را با خاطرات با تو بودن پر کنم !

عزيزم تو نگرانم نشو !!

همه چیز را یاد گرفته ام !

یاد گرفته ام که بی تو بخندم.....

یاد گرفته ام بی تو گریه کنم...و بدون شانه هایت....!

یاد گرفته ام ...که دیگر عاشق نشوم به غیر تو !

یاد گرفته ام که دیگر دل به کسی نبندم ....

و مهمتر از همه یاد گرفتم که با یادت زنده باشم و زندگی کنم !

اما هنوز یک چیز هست ...که یاد نگر فته ام ...

که چگونه.....!

برای همیشه خاطراتت را از صفحه دلم پاک کنم ...

و نمی خواهم که هیچ وقت یاد بگیرم ....

عزيزم تو نگرانم نشو !!

فراموش کردنت را هیچ وقت یاد نخواهم گرفت ...
 

MOΣIN

عضو جدید
کاربر ممتاز
بي مهر رخت روز مرا نور نماندست...وز عمر مرا جز شب ديجور نماندست
هنگام وداع تو ز بس گريه که کردم...دور از رخ تو چشم مرا نور نماندست
مي رفت خيال تو ز چشم من و مي گفت...هيهات از اين گوشه که معمور نماندست
وصل تو اجل را ز سرم دور همي داشت...از دولت هجر تو کنون دور نماندست
 

F@tima s332

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلم واسه خودم میسوزه که چقدرساده بودم
میون این همه دلبربه تو دل داده بودم
میاداون روز که میگی عجب اشتباهی کردم
ولی اون روز خیلی دیره من دیگه برنمیگردم
بروتورودیگه نمیخوام
من دیگه پیش تو نمیام
بس دست تو توی دستام
بذاربروتورونمیخوام
همه غم عالمودیدم
سختی دنیاروکشیدم
ولی دلیلی تونداشتی
واسه جدایمون عزیزم
تولیاقتت همونه
مگه من چی کم گذاشتم
جون وعمروزندگیمو
پای چشمات جاگذاشتم
توباحرفای دروغت
توی قلب من نشستی
نه دیگه دوست ندارم
نمیخوامت خیلی پستی
بروتورودیگه نمیخوام
من دیگه پیش تو نمیام
بس دست تو توی دستام
بذاربروتورونمیخوام
همه غم عالمودیدم
سختی دنیاروکشیدم
ولی دلیلی تونداشتی
واسه جدایمون عزیزم

دانیال نریمانی
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
آسمان ها دلگیرند وقتی زیر همین آسمانی و من
حتی سایه ات را حس نمی کنم
شاید خورشید من
دیگر نمی تابد

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من بودم و
توو یک عالمه حرف…و ترازویی که سهم تو را از شعرهایم نشان می داد!!!کاش بودی ومی فهمیدیوقت دلتنگی یک آه
چقدر وزن دارد…
 

MOΣIN

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا گرم آغوشت شدم چه زود فراموشت شدم

تقصیر تو نبود خودم باری روی دوشت شدم

کاشکی دلت بهم میگفت نقشه ی قلبمو داره

هر کی زد و رفت و شکست یه روز یه جا کم میاره

موندن و سوختن و ساختن همه یادگار عشقه

انتقام از تو گرفتن کار من نیست کار عشقه
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
توی آسمون دنیا هرکسی ستاره داره
چرا وقتی نوبت ماست آسمون جایی نداره
واسه من تنهایی درده
درد هیچ کسو نداشتن
هرگل پژمرده ای رو تو کویر سینه کاشتن
دیگه باور کردم این رو که باید تنها بمونم
تا دم لحظه مردن شعر تنهایی بخونم
 

sana84

عضو جدید
غــــــم انگیز است تنـــــــهایــــــی


بـــــــه امـــــــید نگـــــــاهی تلــخ که می آیـــــی


به احســــاست قســــــم یــــک شب


دلم می میرد از حسرت و من آهسته می گویم :


تــــــو هــــــــم دیـــــگر نمـی آیــــی ...
 

seabride

عضو جدید
کاربر ممتاز
از تمام داشته هایت که

به آنها مینازی خداوند را کم کن

ببین چه داری؟

و به تمام نداشته هایت خداوند را

اضافه کن ببین چه کم داری؟
 

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
امشب
خاک کدام میکده از اشک چشم من
نمناک می شود ؟
و جام چندمین
از دست من نثاره خاک می شود ؟
ای دوست در دشتهای باز
اسب سپید خاطره ات را هی کن
اینجا
تا چشم کار می کند آواز بی بری ست
در دشت زندگانی ما
حتی
حوا فریب دانه گندم نیست
من با کدام امید ؟
من بر کدام دشت بتازم ؟
مرغان خسته بال
خو کرده با ملال
افسانه حیات نمی گویند
و آهوان
مانده به بند
از کس ره گریز نمی جویند
دیوار زانوان من اکنون
سدی ست
در پیش سیل حادثه اما
این سوی زانوان من از اشک چشمها
سیلی ست سهمناک
این لحظه لحظه های ملال آور
ترجیع بند یک نفس اضطرابهاست
افسانه ای ست آغاز
انجام قصه ای
اینجا نگاه کن که نه آغازی
اینجا نگاه کن که نه انجامی ست
این یک دو روزه زیستن با هزار درد
الحق که سخت مایه بدنامی ست
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هرگز گمان نبرده بودم

روزی مرا به دست باد می دهی

هرگز نخواندم این کتاب بی خط را

در نگاه من این چنین شاد می روی

می روی و هرگز ندیدی که

دلم شکست به دست بی رحمت

هرگز نگفتی این مرد تنها

مرحمی بود به جان پردردت

حتی به خوابم نیامدی هرگز

تا ندانم ریا بود هرچه می گفتی

یاد داری که خاطرت مکدر بود ؟!

برسر همین شانه می خفتی

حالا که رفته ای برو بدرود

ای که بافریب عاشقم کردی

برو که دیگر نمی کنم یادت

تو همان بزرگ زن نامردی
 

♥@SH!M♥

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
حــَ ـرفــْهآیــَم را نــآتـَمام گــذآشتی

مـטּ ایـ ـستـ ـادهـ اَم وتــو هم رآهتـــ رآ گــرفتی و رفــتی



به مــטּ گـُفتی این بیهودهـ گویی هــآ رآ تـ ــمآم کـטּ



اِجآزه ندآدی حتی برآیت دست تکآن دَهـَم



دیگربوسه پیشکش.....


دستآنَم سرد اسـتــ



حـالآ مــטּ مـ ـاندهـ اَم بــآ مــوریانـ ه هـآیی که هــر روز مغــزم رآ میـجوند



بـ ه آنـها خـ ـوٱهم گفتــ که هر روز چقدر دلــم بــرایتـــ تنگــ میشود


 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اے کاغذ سپید




کہ همه ے دردهایم را



بہ دوش میکشے ،



یکبار دیگر رویت مے نویسم :



تا بے نهایت دوستش دارم / ...






 

anise b

عضو جدید
کاربر ممتاز
این گلدان را من نشکسته‌ام
که در من هنوز جسارتی هست
برای راست گفتن
و حتی نمی دانم چه کسی آن را شکسته است
که بر حسب ااتفاق این جایم من و اگر این گونه گرفته‌ام دلم به حال این گل می‌سوزد و در صدایم نیز لرزشی می‌بینید
باور کنید که از ترس نیست که از اندوه است و اما روزی که معلوم شود بی‌گناهم من
و به ناحق مرا شکسته‌اید
دیگر چه فایده اگر تمام جهان را به من تعارف کنید...




 

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلت که تنگ یک نفر باشد , خود خدا هم بیاید تا خوش بگذرد و لحظه ای فراموش کنی فایده ندارد... تو دلت تنگ است!
دلت برای همان یک نفر تنگ است...
تا نیاید
تا نباشد
هیچ چیز درست نمی شود....
به سلامتیت که بود ونبودت داغونم کرد... !
 

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=6][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]می آیند
می روند ...
انگار تنها غم
ته نشین می شود
در دلِ بی جنب و جوشِ من
و چه کس می داند
دل من مرداب نبود
دریا بود...
و کسی باز ندانست
دل بی آب و علف تو
صاحبِ این دریا بود...
[/FONT][/h]
 

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدایا عاشقم کرد و ، کنار من نمی مونه

داره دل می کنه میره ، بهم میگه پشیمونه

خدایا عاشقم کرد و ، حالا از بودنم سیره

دلی که عاشق من بود ، یه جای دیگه ای گیره

خودش با من نمی مونه ، میگه تقدیر ما اینه

میذاره گردن قسمت ، گناهش رو نمی بینه

چه حالی دارم این شب ها ، چه روزای بدی دارم

آهای تقویم پر پاییز، ازت بیزار بیزارم

تو تعبیر کدوم خوابی؟ کدوم کابوس سرگردون؟

چقد دل می بری ساده ، چقد دل می کنی آسون

کدوم مهمون ناخونده ، منو از قلب تو رونده؟

نگاتو کی ازم دزدید؟ دل من رو کی سوزونده؟

خودش با من نمی مونه ، میگه تقدیر ما اینه

میذاره گردن قسمت ، گناهش رو نمی بینه

چه حالی دارم این شب ها ، چه روزای بدی دارم

آهای تقویم پر پاییز ، ازت بیزار بیزارم

خدایا عاشقم کرد و ، حالا از بودنم سیره

دلی که عاشق من بود ، یه جای دیگه ای گیره

خودش با من نمی مونه ، میگه تقدیر ما اینه

میذاره گردن قسمت ، گناهش رو نمی بینه

چه حالی دارم این شب ها ، چه روزای بدی دارم

آهای تقویم پر پاییز، ازت بیزار بیزارم
 

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
وقتی پروانه ی عشق در تاری بیفتد که عنکبوتش سیر باشد . . .

تازه قصه ی زندگیش شروع می شود . . .

زیرا دیگر نه می تواند پرواز کند . . .

نه بمیرد . . . !!!
 

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
پر از یاد تو ، پر خاطره
چشام هر شب از نبودت پره
اگه قلب من واست میزنه
اگه بی چشات دلم میشکنه
خداحافظِ تو ، با اینکه هنوزم میمیرم برات
خداحافظِ تو ، میسوزونه دلمو آتیش خاطرات
خداحافظِ تو ، تا قلبم به تنهایی عادت کنه
تا اشکم به چشمام خیانت کنه
خداحافظِ تو ، خداحافظِ تو
قرارمون نبود تنها بری تو
قرارمون نبود بی تو بمونم
قرارمون نبود فاصله باشه
قرارمون نبود بی تو بخونم
خداحافظِ تو ، با اینکه هنوزم میمیرم برات
خداحافظِ تو ، میسوزونه دلمو آتیش خاطرات
خداحافظِ تو ، تا قلبم به تنهایی عادت کنه
تا اشکم به چشمام خیانت کنه
خداحافظِ تو ، خداحافظِ تو
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
مغرور احساسم شدی ، گذشتی از رو گریه هام
لعنت به لحظه هایی که ، تو همه چی بودی برام

 

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
شاید فراموشت شدم شاید دلت تنگه برامشاید بیداری مثل من به فکر اون خاطره هامشاید تو هم شب که میشه میری به سمت جاده هابگو تو هم خسته شدی مثل من از فاصله هابا هر قدم برداشتنت فاصله بین مون نشستلحظه ای که بستی در و شنیدی قلب من شکست؟یادت بیاد که من کی ام همون که میمیره براتهمونی که دل نداره برگی بیفته سر راهتنمیتونم دورت کنم لحظه ای از تو رویاهامتو مثل خالکوبی شدی تو تک تک خاطره هامازکی داری تو دور میشی ؟! از من که میمیرم براتاز منی که دل ندارم برگی بیفته سر راهت
 

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز

چون سرابی در کویر​


چون خیالی دلپذیر​


رفته بودی آمدی​


اما چه دیر اما چه دیر​


رفتی و آمد بهار​


بی قرارم بی قرار​


خاطراتت را فقط​


از من مگیر از من مگیر​
 

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
فرصت زندگی داری به خاطرم خطر نکن​
به پای این شکسته دل جوونیتو هدر نکن​
حیفه بمونی با غم عشق من بی خانمان​
به شعله هام نگاه بکن منم یه شمع نیمه جون​
***​
می شناسمت ای خوب من ، وابسته ای مثل خودم​
من نمی خوام درگیر این ، دردی بشی که من شدم​
همین قدو بهت بگم ، خسته و وامونده شدم​
تقدیر بی وفاییه ، مهمون ناخونده شدم​
***​
اینکه بهت میگم برو خیال نکن که راحته​
بدون که بعد رفتنت دلم فکر شکایته​
نگاه بی تفاوتم ترسیه از برگشتنت​
خواستم بیفتم از سرت عادت دلتنگ شدنت​
***​
می شناسمت ای خوب من ، وابسته ای مثل خودم​
من نمی خوام درگیر این ، دردی بشی که من شدم​
همین قدو بهت بگم ، خسته و وامونده شدم​
تقدیر بی وفاییه ، مهمون ناخونده شدم​
***​
فرصت زندگی داری به خاطرم خطر نکن​
به پای این شکسته دل جوونیتو هدر نکن​
سخته گذشتن از همو عشقی که پوچ و خالی نیست​
با سرنوشت چه میشه کرد وقتی دیگه مجالی نیست​
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
بعضی ها زود می رنجند، زود دلشان می شکند ، زود می روند، زود هم فراموش می کنند و زود هم بر می گردند...

اینها خیلی جای نگرانی ندارند !
اما .....
بعضی ها دیر غمگین می شوند ،دیر از یک آدم دلگیر می شوند، دیر دل شکسته می شوند، دیر می رود...

اما اگر بروند دیگر هیچوقت برنمی گردند!!!!
 

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
همین دیروز بود انگار​
که بارون سخت می بارید​
تو گفتی معذرت می خوام​
میشه چتر و نگه داری​
من اما غافل از حرفت​
فقط چشماتو میدیدم​
خوشی رفت تو وجود من​
تو خندیدی و خندیدم​
هنوز یادم نمیره تو​
جدا بودی از این دنیا​
یه بارونی به تن داشتی​
به رنگ آبی دریا​
تنت همرنگ رویا بود​
تو اون روز تماشایی​
یادم هست بی هوا گفتم​
چه بارونیه زیبایی​
سراپا خیس ازین تعریف​
دلم از عشق تو لرزید​
چه بارون عجیبی بود​
سه روز و پشت هم بارید​
حالا هر وقت که بارونه​
به یادت پاک میشم خیس​
دروغ محض این جمله​
بگم جای تو خالی نیست​
 

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
حالا هر وقت که بارونه​
به یادت پاک میشم خیس​
دروغ محض این جمله​
بگم جای تو خالی نیست​
بهت گفتم میای با من​
تو گفتی تا کجای راه​
بهت گفتم تو چی میخوای​
تو گفتی تا ته دنیا​
ته دنیای تو کم بود​
نرفته رنگ حسرت شد​
ته دنیات خیابون بود​
که تا آخر یه ساعت شد​
دیگه ردی نشد پیدا​
ازت بعد همون یکبار​
نه بارون چترتو آورد​
نه شوق تازه ی دیدار​
حالا هر وقت که بارونه​
به یادت پاک میشم خیس​
دروغ محض این جمله​
بگم جای تو خالی نیست​
حالا هر وقت که بارونه​
به یادت پاک میشم خیس​
دروغ محض این جمله​
بگم جای تو خالی نیست​
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
این روزها
جاي خالي " تـو " را با عروسکي پر مي کنم
همانند توست
مرا " دوست ندارد "
احساس ندارد !
اما هر چه هست " دل شـکـســتـن " بلد نيست ...!!
 

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=6][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]وباره دلم واسه غربت چشمات تنگه
دوباره اين دل ديوونه واست دلتنگه
وقته از تو خوندنه ستاره ی ترانه ها
اسم تو برای من قشنگ ترین آهنگه

بی تو يك پرنده ی اسير بی پروازم
با تو اما ميرسم به قله ی آوازم
اگه تا آخر اين ترانه با من باشی
واسه تو سقفی از آهنگ و صدا می سازم

با یه چشمك دوباره منو زنده كن
ستاره نذار از نفس بيفتم تویی تنها راه چاره
آی ستاره آی ستاره بی تو شب نوری نداره
اين ترانه تا هميشه تو رو ياد من مياره


تویی كه عشقمو از نگاه من می خونی
تویی كه تو تپش ترانه هام مهمونی
تویی كه همنفس هميشه ی آوازی
تویی كه آخر قصه ی منو می دونی

اگه كوچه ی صدام یه كوچه ی باريكه
اگه خونه ام بی چراغه چشم تو تاريكه
ميدونم آخر قصه می رسی به داد من
لحظه یکی شدن تو آينه ها نزديكه

با یه چشمك دوباره منو زنده كن ستاره
نذار از نفس بيفتم تویی تنها راه چاره
آی ستاره آی ستاره بی تو شب نوری نداره
اين ترانه تا هميشه تو رو ياد من مياره
[/FONT][/h]
 

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
عا کن واسه من که بی تو نمیرم
تا زنده ام تورو از خدا پس بگیرم
حواست به من نیست و من تو نگاهت کی جز من تو گریه رسیده به دادت
فدای سرت اگه دلم شکستو به هیچ کسی دیگه دلی نبستو تا ته عمر به پات نشستو
خداحافظ...
فدای سرت اگه ازم بریدی اگه تو به آرزوت رسیدی گفتی ازم خیری ندیدی
خداحافظ...
تو که قبل رفتن نبودی یه خوابه
تو که دوری از من آره این سرابه
ولی قسمت این بود که باورشه دوریت تو خوش حالشیو من دچار صبوری
فدای سرت اگه دلم شکستو به هیچ کسی دیگه دلی نبستو تا ته عمر به پات نشستو
خداحافظ...
فدای سرت اگه ازم بریدی اگه تو به آرزوت رسیدی گفتی ازم خیری ندیدی
خداحافظ...
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا