مهديه2:شناخت امام عصر(عج) ،ظهور و آخرالزمان

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
می شه چکیده این حقیقت ذوالقرنین رو بفرمایید؟

ذوالقرنین اگه مقصود کوروش کبیر هست که حقیقت دارد و انکار ناپذیر و اگر شخص دیگر یا چیز دیگری است بفرمایید ما هم مطلع شویم...!!!

سلام حميد آقا، واقعا شرمنده،‌الان تازه پستتونو ديدم
بله، حقيقت ظاهري ذوالقرنين به كوروش كبير برميگرده و در اين هم شكي نيست، ولي در اين سخنراني كه قرار دادم، هم به اين موضوع ميپردازه، و هم به نظريات اشتباهي كه در اين مورد ارائه شده(مانند اينكه گفته اند ذوالقرنين همان اسكندره!!!) و از همه جالبتر كه اين سخراني رو متمايز كرده، حقيقت باطني ذوالقرنين است كه به حضرت مهدي(عج) برميگرده و اتفاقا همين موضوع باعث شده تا اين سخنراني رو اكيدا توصيه كنم.
اميدوارم خوشتون بياد
موفق باشيد
ياحق
 

Hamid_MadNess

متخصص سرامیک
کاربر ممتاز
سلام حميد آقا، واقعا شرمنده،‌الان تازه پستتونو ديدم
بله، حقيقت ظاهري ذوالقرنين به كوروش كبير برميگرده و در اين هم شكي نيست، ولي در اين سخنراني كه قرار دادم، هم به اين موضوع ميپردازه، و هم به نظريات اشتباهي كه در اين مورد ارائه شده(مانند اينكه گفته اند ذوالقرنين همان اسكندره!!!) و از همه جالبتر كه اين سخراني رو متمايز كرده، حقيقت باطني ذوالقرنين است كه به حضرت مهدي(عج) برميگرده و اتفاقا همين موضوع باعث شده تا اين سخنراني رو اكيدا توصيه كنم.
اميدوارم خوشتون بياد
موفق باشيد
ياحق


سلام آقا مهدی جان
نه اتفاقا خوشم نیومده چون شما همه چیز رو زیر سوال می برید!!!
1.در زمان صدر اسلام بحث شیعه و امام نبود که حضرت مهدی تفسیر بشه...
2.این مفسران چه کسانی هستند؟ سند چیست؟ رفرنس بدید ما هم مطالعه کنیم!!!
3.بارها خود قران فرموده که پیشینگان من جمله تورات انجیل و فرقان رو پس نزنید و احترام بذارید و کفر نورزید ... سوره آل عمران رو مطالعه بفرمایید!!!
4.در قران از مجوس به معنی زرتشی صحبت شده!!!
5.فرقان یعنی اوستا... اگر عربی بلد باشید و به عمق قضیه برید و قران خون باشید متوجه می شوید و در سوره بقره ذکر شده <<< ذلک الکتاب ...>>> اگه قران منظور بود که می فرمودند هذاالکتاب ....!!!!!عزیز:) فرقان یعنی بین دو پدیده فرق می ذاره!!! اهورامزدا یگانه خدای راستی و خرد مطلق و اهریمن که نیرویی است که عدم اهورایی را به عرض می رساند من جمله پلیدی و زشتی و که در صورت عدم خوبی و نیکی است!!! پس فرقان یا اوستا به خیر و شر معتقد است!!! یعنی فرق گذاشته!!!
6.در کجای قران حرف از حضرت مهدی و موعود زده شده؟ همچنین در هیچ دینی معاد و امامت وجود ندارد... رفرنس می دم که بخونید!!!
می دونم که پستمو پاک می کنید و خداییش مقداری تأمل کنید بعد اظهار نظر بفرمایید...
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
سلام آقا مهدی جان
نه اتفاقا خوشم نیومده چون شما همه چیز رو زیر سوال می برید!!!
1.در زمان صدر اسلام بحث شیعه و امام نبود که حضرت مهدی تفسیر بشه...
2.این مفسران چه کسانی هستند؟ سند چیست؟ رفرنس بدید ما هم مطالعه کنیم!!!
3.بارها خود قران فرموده که پیشینگان من جمله تورات انجیل و فرقان رو پس نزنید و احترام بذارید و کفر نورزید ... سوره آل عمران رو مطالعه بفرمایید!!!
4.در قران از مجوس به معنی زرتشی صحبت شده!!!
5.فرقان یعنی اوستا... اگر عربی بلد باشید و به عمق قضیه برید و قران خون باشید متوجه می شوید و در سوره بقره ذکر شده <<< ذلک الکتاب ...>>> اگه قران منظور بود که می فرمودند هذاالکتاب ....!!!!!عزیز:) فرقان یعنی بین دو پدیده فرق می ذاره!!! اهورامزدا یگانه خدای راستی و خرد مطلق و اهریمن که نیرویی است که عدم اهورایی را به عرض می رساند من جمله پلیدی و زشتی و که در صورت عدم خوبی و نیکی است!!! پس فرقان یا اوستا به خیر و شر معتقد است!!! یعنی فرق گذاشته!!!
6.در کجای قران حرف از حضرت مهدی و موعود زده شده؟ همچنین در هیچ دینی معاد و امامت وجود ندارد... رفرنس می دم که بخونید!!!
می دونم که پستمو پاک می کنید و خداییش مقداری تأمل کنید بعد اظهار نظر بفرمایید...

سلام آقا وحيد
اميدوارم خوب و خوش باشي
اول از همه اينو بگم كه مسلما جاي اين بحثها اينجا نيست و شما بهتر از من اينو ميدونيد، اگر ميل به ادامه بحث داريد، اگه موافق باشيد و صلاح بدونيد،‌در تاپيك مهديه2:شناخت امام عصر(عج) ،ظهور و آخرالزمان اين موضوع رو ادامه بديم
اما در ادامه بحث، بايد اشاره كنم كه من چيزي رو زير سوال نبردم،‌ بلكه به شما توصيه كردم سخنراني رو گوش بدين، حال اگه خوشتون اومده يا نيومده به پيشينه فكري شما و سخنران برميگرده، پس بنده اينجا تنها يك واسطه هستم، از طرفي، موضوعاتي كه مطرح كردم، نظريات علمي كه قابل تجربه باشند، نيستند و جزء حقايق هستن و با اندكي مطالعه و بحث به نظرم ميشه به اين موضوعات رسيد
اگرم اينجا به سوالات پاسخ ميدم، نشانه اين نيست كه من چيزي ميدونم، خير، تنها بابت اينه كه حس ميكنم موضوعاتي كه شما مطرح ميكنيد خيلي وقته مطرح شده و برطرف شده ، ولي باز داره ادامه پيدا ميكنه و اگر مطلبي رو ميگم، تنها به خاطر اينه كه بدانيد جاي تحقيقات در اين موارد هست وگرنه منو چه به تفسير قرآن و اين حرفها...
اما موضوعات مطرح شده:
1- برخلاف نظر شما، بنده شديدا موافق اين موضوع هستم كه بحث امام و شيعه از همان زمان پيغمبر (ص) وجود داشته و براي اينكه موضوعات تكراري مطرح نشه و با توجه به وسيع بودن مسايلي كه مطرح نموديد، شما را دعوت ميكنم پست 119 از تاپيك کافر کیست؟ مسلمان کیست؟ شیعه کیست؟ سنی کیست؟ ملاحظه نماييد و بدانيد كه بحث امام را ميتوان از احاديث موثق زمان پيغمبر نيز استخراج نمود، نمونه بارز آن حديث جابر است كه ذيل آيه 59 سوره نساء از پيغمبر وارده شده و در آن پيغمبر اسامي امامان را تا حضرت مهدي(عج) نام ميبرند و از اين احاديث هم تا اونجايي كه من ميدونم كم نداريم، از جمله آنها ، احاديثي كه از حضرت صادق(ع) من باب حضرت مهدي(عج) بيان شده! از طرفي، بحث امامت و مهدويت ، به زمانهاي حتي قبل از پيغمبر اسلام برميگرده، از جمله آنها ميتوانم به روايتي اشاره كنم كه حضرت علي (ع) وقتي كتابي سرياني از يك يهودي به دستشان ميرسه، به اشك ميفتن و وقتي دليل را از ايشان ميپرسن، ايراد ميكنند كه نامشان در آن كتاب كه براي چندين قرن پيش بوده آمده بود و وقتي اسمشان را ميپرسن، ميفرمايند كه در آن كتاب "اليا" (اگه اشتباه نكنم)آورده شده(اين موضوع را در موارد ديگه هم در مورد پنج تن ايراد شده) همچنين كتابي مانند "نبوئت هيلد" كه از كتب مخفي يهود هست و در آن به مهدويت و امامت اشاره شده! همچنين در كتب تورات و انجيل اصلي هم آنطور كه نقل شده به قيام حضرت مهدي(عج) اشاره شده و حتي در قومها و اديان مختلف هم به قيام ايشان با نامهاي مختلف ديگه اشاره شده كه اگه خواستيد براتون نام ببرم و براي اطلاعات بيشتر ميتونيد به كتاب "خورشيد مغرب" اثر محمود حكيمي(ان شاءاله كه درست گفته باشم، چون خيلي وقت پيش خوندم) مراجعه كنيد! پس ميبينيد كه بحث امامت و مهدويت براي قبل از رسالت پيغمبر(ص) مي باشد! از طرفي ، مگه يكي از صفات علم خداوند، "قديم" نيست، پس به نظر بنده ايرادي نداره كه خداوند در قرآنشان در مورد مواردي به اين موضوعي هم اشاره كرده باشند، كه اين موضوع برميگرده به دسته بندي آيات كه به آيات محكمه و متشابه تقسيم بندي ميشه و هيچ ايرادي هم نداره كه آيه اي داراي معنايي و تفاسير متفاوتي باشه ،‌همانطور كه از حديثي از پيغمبر وارد شده ، هر آيه قرآن هفتاد بطن داره و هر بطن هفتاد بطن(البته اين مقدارش يادمه و ان شاءاله درست گفته باشم، چون بين اينكه اين موضوع را تا هفت مرتبه بيان كردن شك دارم)! اما موضوع مهم ديگه برميگرده به اينكه تفسير مهدوي آيات ، نه تنها در يك آيه بلكه در چندين آيه بيان شده و از شما ميخوام كه پستهاي ابتدايي تاپيك مهديه2:شناخت امام عصر(عج) ،ظهور و آخرالزمان را مطالعه نماييد و به تعداد محدودي از اين آيات توجه نماييد.با تمام اين تفاسير، به نظر بنده، نه تنها بحث شيعه و امام بوده، بلكه در بطن قرآن هم بدان اشاره شده، نمونه ديگر آن هم امامت حضرت علي(ع) در آيه ولايت

2-مفسران براي چه موضوعي؟كوروش بودن ذوالقرنين يا جنبه مهدوي اين آيات؟هم ميتونيد به سخنراني مراجعه كنيد و مراجعي كه اونجا مطرح ميشه رو مطالعه نماييد و هم ميتونيد به تفسير الميزان و تفسير نمونه مراجعه كنيد كه در مورد كوروش بودن ذوالقرنين اشاره شده.

3- ببخشيد منظورتون از اين مورد را متوجه نشدم!!! من كجاي حرفم پيشينيان رو انكار كردم؟!!!كجاي حرف بنده به اين موضوع اشاره كرده كه من آنها را انكار كردم! اصلا اگه قرار بر كتب گذشته باشه كه بحث مهدويت و نبوت پيغمبر اسلام و امامت هم امده، حتي نام پنج تن هم آمده!!!از طرفي بنده مطابق نظر قران براي اديان پيشين و كتبشان(البته كتب حقيقيشان، نه كتب تحريف شده)احترام ويژه اي قايل هستم و هرگونه برخورد با اديان گذشته و كتب آنها و تجاوز به حقوق اديان ديگر شديدا مخالفم و برخورد هم ميكنم.اگه ميشه توضيح بدين كه كجا از بنده روسياه قصوري سر زده

4- متاسفانه جزئيات سخنراني رو به خاطر ندارم و منظورتون رو از اين مورد نميدونم چيه؟!!بله، درسته، مجوس تنها يكبار در قرآن اشاره شده و آنهم در ايه 17 سوره حج و به نظر مفسران به زرتشتيان بازميگرده!حالا منظورتون از ايراد اين موضوع چي بوده رو نميدونم؟! براي توضحات بيشتر هم دوستان رو دعوت ميكنم تفسير نمونه ذيل اين آيه رو حتما مطالعه نمايند.

5- يكي از موضوعاتي كه منو مجاب كرد در اين پست، به بيان بعضي موارد اشاره كنم، اين مورد شما بود! واقعا جاي بسي تعجبه كه شما از كجا متوجه شديد كه فرقان يعني اوستا!!!!!!!! واقعا اين اولين باري بود كه اين موضوع رو ميشنيدم و اصلا بهش اعتقاد ندارم و اگر كتابي معتبر و يا حديثي داريد واقعا خوشحال ميشم در اختيارم قرار بدين! آقا حميد، بنده هيچ ادعايي در مورد قرآن خوان بودن و عربي بلد بودن ندارم، ولي شما كه قران خوان هستيد ميشه بگيد در كدام ايه اشاره شده كه فرقان به معناي اوستاست؟! جالب هم اينجاست كه به اين موضوع كه فرقان ميتونه اوستا باشه، با وجود اينكه به صراحت در قرآن به آن اشاره نشده و روايتي هم من تابحال نديدم و فكر هم نكنم وجود داشته باشه اعتقاد داريد ولي در مورد موضوع مهدويت و امامت كه چندين تفسير و حديث و روايت وجود داره اعتقاد نداريد!!!تا اونجايي كه بنده ميدونم، موضوع فرقان از آنجمله موضوعات قرآني هست كه هنوز كه هنوزه به قطعيت 100% در مورد تفسير واحدي رسيده نشده ولي اين بدين معني نيست كه معادل اوستا باشه!!!فرقان در اصل به معناي چيزي است كه حق را از باطل جدا مي كند و وسيله شناسايي اين دو است!بعضي آنرا "تورات"،‌بعضي شكافته شدن دريا براي بني اسرائيل كه نشانه روشني از عظمت حق و حقانيت موسي بود ميدونن!از طرفي بعضي هم اونو اشاره ميدن به ساير معجزات و دلائلي كه در اختيار موسي و هارون بوده!ولي اين همه تفسير هم با هم منافاتي ندارن، چون ميتونه هم به تورات اشاره كنه و هم به معجرات؛ در ساير آيات هم فرقان گاهي به خود قرآن اشاره شده مانند: تبارك الذي نزل الفرقان علي عبده ليكون للعالمين نذيرا:بزرگ و پربركت است خدائي كه فرقان را بر بنده اش نازل كرد تا جهانيان را انذار كند" و گاه به پيروزيهاي معجزه آساي پيغمبر(ص) همانگونه كه در مورد جنگ بدر "يوم الفرقان" فرموده شده.روايتي هم از امام صادق (ع) وارد هست كه از ايشون ميپرسند،‌آيا ميان قران و فرقان فرقي است؟ ايشان مي فرمايند:"قرآن " اشاره به مجموع اين كتاب آسماني است، و فرقان اشاره به آيات محكمات است".(براي مطالعه بيشتر آيه 53 سوره بقره،185 بقره،‌4 آل عمران،‌29 انفال،‌41 انفال،‌48انبياء،‌و ابتداي فرقان را مطالعه نماييد) اين پس در مورد فرقان كه شديدا با شما مخالفم! اما در مورد آيين زرتشتي زياد بحث نميكنم كه خيلي طولاني ميشه، ولي همين قدر فكر كنم كافي باشه كه در اين شكي نيست كه آيين زرتشتي، پيغمبر الهي و كتاب الهي هم داشته و حضرت علي(ع) هم بدان اشاره ميكنند، ولي بعد از گذشت زمان، دچار انحراف شده و بايد خيلي مراقب باشيم كه در موردش با تعمق بيشتري بحث بشه و بنده خودمو در اين جايگاه نميبينم

6- دوست عزيز، در قرآن كه لازم نيست موضوع به صراحت بيان بشه، اگه اينطوره كه خيلي از احكام ما دچار مشكل ميشه،‌مانند تعداد ركعتهاي نماز كه در قرآن اشاره نشده؛ اصلا اگه اينطور بود كه تمام قران به تمام موضوعات به طور شفاف و بي پرده بيان ميشد كه ديگه چرا پيغمبر در حديث ثقلين به كتاب خدا و عترت در كنار ديگه اشاره ميكنن(ديگه خواهشا نگيد كه حديث ثقلين رو قبول نداريد!).پس موضوعات زيادي هستند كه در قران به طور شفاف نيومده، من جمله مهدويت كه باز شما را به تاپيك مهديه2:شناخت امام عصر(عج) ،ظهور و آخرالزمان دعوت ميكنم تا آياتي كه در مورد مهدويت هم مطلبي دارند را ببينيد.
در ضمن، نميدونم منظورتون از اينكه در هيچ ديني به معاد و امامت اشاره نشده چيه؟!!!!اگه منظورتون از اديان ابراهيمي است(از جمله، آيين مسيحيت و يهوديت) پس حرفتون به صراحت نقض ميشه و اعتبار نداره، چون در مورد معاد، به صراحت در همين كتب تحريف شده هم آيات وجود داره؛ ولي اگه منظورتون ادياني است كه پشتوانه اي ندارند، من جمله اديان الكي بهايي و امثالهم كه ديگه حرفتون سنديت نداره، چون اينها اصلا دين نيستند؛‌پس ممكنه بگيد كدوم دينها هستند كه به معاد اعتقاد ندارند؟!در مورد امامت هم در بالا اشاره شد و فكر كنم توضيح بيشتر لازم نباشه

دوست عزيز، بازم درخواست ميكن كه اگه به ادامه بحث مايل هستيد، در تاپيك مهديه2:شناخت امام عصر(عج) ،ظهور و آخرالزمان اين كار رو انجام بدين تا دوستان در آنجا هم مستفيض بشن! از طرفي، بنده نه مديرم، نه همكار مدير و نه دستيار مدير كه بخوام پستتونو پاك كنم، بنده فقط يه عضو عادي هستم كه توانايي دست بردن در پستها رو ندارم، از مدير محترم هم ميخوام كه به اين چند پست اخير دست نزنند و ان شاءاله قول ميديم كه اگه بحث ادامه داشته باشه، در تاپيك مربوطه كه نشاني دادم مراجعه ميكنيم
دوست عزيز، من هم متقابلا درخواست ميكنم مقداري تامل كنيد و با استدلال از نظريات خودتونو دفاع كنيد
اميدوارم همگي در راه مستقيم الهي باشيم
موفق و سلامت باشيد
ياحق
 

Hamid_MadNess

متخصص سرامیک
کاربر ممتاز
سلام آقا وحيد
اميدوارم خوب و خوش باشي
اول از همه اينو بگم كه مسلما جاي اين بحثها اينجا نيست و شما بهتر از من اينو ميدونيد، اگر ميل به ادامه بحث داريد، اگه موافق باشيد و صلاح بدونيد،‌در تاپيك مهديه2:شناخت امام عصر(عج) ،ظهور و آخرالزمان اين موضوع رو ادامه بديم
اما در ادامه بحث، بايد اشاره كنم كه من چيزي رو زير سوال نبردم،‌ بلكه به شما توصيه كردم سخنراني رو گوش بدين، حال اگه خوشتون اومده يا نيومده به پيشينه فكري شما و سخنران برميگرده، پس بنده اينجا تنها يك واسطه هستم، از طرفي، موضوعاتي كه مطرح كردم، نظريات علمي كه قابل تجربه باشند، نيستند و جزء حقايق هستن و با اندكي مطالعه و بحث به نظرم ميشه به اين موضوعات رسيد
اگرم اينجا به سوالات پاسخ ميدم، نشانه اين نيست كه من چيزي ميدونم، خير، تنها بابت اينه كه حس ميكنم موضوعاتي كه شما مطرح ميكنيد خيلي وقته مطرح شده و برطرف شده ، ولي باز داره ادامه پيدا ميكنه و اگر مطلبي رو ميگم، تنها به خاطر اينه كه بدانيد جاي تحقيقات در اين موارد هست وگرنه منو چه به تفسير قرآن و اين حرفها...
اما موضوعات مطرح شده:
1- برخلاف نظر شما، بنده شديدا موافق اين موضوع هستم كه بحث امام و شيعه از همان زمان پيغمبر (ص) وجود داشته و براي اينكه موضوعات تكراري مطرح نشه و با توجه به وسيع بودن مسايلي كه مطرح نموديد، شما را دعوت ميكنم پست 119 از تاپيك کافر کیست؟ مسلمان کیست؟ شیعه کیست؟ سنی کیست؟ ملاحظه نماييد و بدانيد كه بحث امام را ميتوان از احاديث موثق زمان پيغمبر نيز استخراج نمود، نمونه بارز آن حديث جابر است كه ذيل آيه 59 سوره نساء از پيغمبر وارده شده و در آن پيغمبر اسامي امامان را تا حضرت مهدي(عج) نام ميبرند و از اين احاديث هم تا اونجايي كه من ميدونم كم نداريم، از جمله آنها ، احاديثي كه از حضرت صادق(ع) من باب حضرت مهدي(عج) بيان شده! از طرفي، بحث امامت و مهدويت ، به زمانهاي حتي قبل از پيغمبر اسلام برميگرده، از جمله آنها ميتوانم به روايتي اشاره كنم كه حضرت علي (ع) وقتي كتابي سرياني از يك يهودي به دستشان ميرسه، به اشك ميفتن و وقتي دليل را از ايشان ميپرسن، ايراد ميكنند كه نامشان در آن كتاب كه براي چندين قرن پيش بوده آمده بود و وقتي اسمشان را ميپرسن، ميفرمايند كه در آن كتاب "اليا" (اگه اشتباه نكنم)آورده شده(اين موضوع را در موارد ديگه هم در مورد پنج تن ايراد شده) همچنين كتابي مانند "نبوئت هيلد" كه از كتب مخفي يهود هست و در آن به مهدويت و امامت اشاره شده! همچنين در كتب تورات و انجيل اصلي هم آنطور كه نقل شده به قيام حضرت مهدي(عج) اشاره شده و حتي در قومها و اديان مختلف هم به قيام ايشان با نامهاي مختلف ديگه اشاره شده كه اگه خواستيد براتون نام ببرم و براي اطلاعات بيشتر ميتونيد به كتاب "خورشيد مغرب" اثر محمود حكيمي(ان شاءاله كه درست گفته باشم، چون خيلي وقت پيش خوندم) مراجعه كنيد! پس ميبينيد كه بحث امامت و مهدويت براي قبل از رسالت پيغمبر(ص) مي باشد! از طرفي ، مگه يكي از صفات علم خداوند، "قديم" نيست، پس به نظر بنده ايرادي نداره كه خداوند در قرآنشان در مورد مواردي به اين موضوعي هم اشاره كرده باشند، كه اين موضوع برميگرده به دسته بندي آيات كه به آيات محكمه و متشابه تقسيم بندي ميشه و هيچ ايرادي هم نداره كه آيه اي داراي معنايي و تفاسير متفاوتي باشه ،‌همانطور كه از حديثي از پيغمبر وارد شده ، هر آيه قرآن هفتاد بطن داره و هر بطن هفتاد بطن(البته اين مقدارش يادمه و ان شاءاله درست گفته باشم، چون بين اينكه اين موضوع را تا هفت مرتبه بيان كردن شك دارم)! اما موضوع مهم ديگه برميگرده به اينكه تفسير مهدوي آيات ، نه تنها در يك آيه بلكه در چندين آيه بيان شده و از شما ميخوام كه پستهاي ابتدايي تاپيك مهديه2:شناخت امام عصر(عج) ،ظهور و آخرالزمان را مطالعه نماييد و به تعداد محدودي از اين آيات توجه نماييد.با تمام اين تفاسير، به نظر بنده، نه تنها بحث شيعه و امام بوده، بلكه در بطن قرآن هم بدان اشاره شده، نمونه ديگر آن هم امامت حضرت علي(ع) در آيه ولايت

2-مفسران براي چه موضوعي؟كوروش بودن ذوالقرنين يا جنبه مهدوي اين آيات؟هم ميتونيد به سخنراني مراجعه كنيد و مراجعي كه اونجا مطرح ميشه رو مطالعه نماييد و هم ميتونيد به تفسير الميزان و تفسير نمونه مراجعه كنيد كه در مورد كوروش بودن ذوالقرنين اشاره شده.

3- ببخشيد منظورتون از اين مورد را متوجه نشدم!!! من كجاي حرفم پيشينيان رو انكار كردم؟!!!كجاي حرف بنده به اين موضوع اشاره كرده كه من آنها را انكار كردم! اصلا اگه قرار بر كتب گذشته باشه كه بحث مهدويت و نبوت پيغمبر اسلام و امامت هم امده، حتي نام پنج تن هم آمده!!!از طرفي بنده مطابق نظر قران براي اديان پيشين و كتبشان(البته كتب حقيقيشان، نه كتب تحريف شده)احترام ويژه اي قايل هستم و هرگونه برخورد با اديان گذشته و كتب آنها و تجاوز به حقوق اديان ديگر شديدا مخالفم و برخورد هم ميكنم.اگه ميشه توضيح بدين كه كجا از بنده روسياه قصوري سر زده

4- متاسفانه جزئيات سخنراني رو به خاطر ندارم و منظورتون رو از اين مورد نميدونم چيه؟!!بله، درسته، مجوس تنها يكبار در قرآن اشاره شده و آنهم در ايه 17 سوره حج و به نظر مفسران به زرتشتيان بازميگرده!حالا منظورتون از ايراد اين موضوع چي بوده رو نميدونم؟! براي توضحات بيشتر هم دوستان رو دعوت ميكنم تفسير نمونه ذيل اين آيه رو حتما مطالعه نمايند.

5- يكي از موضوعاتي كه منو مجاب كرد در اين پست، به بيان بعضي موارد اشاره كنم، اين مورد شما بود! واقعا جاي بسي تعجبه كه شما از كجا متوجه شديد كه فرقان يعني اوستا!!!!!!!! واقعا اين اولين باري بود كه اين موضوع رو ميشنيدم و اصلا بهش اعتقاد ندارم و اگر كتابي معتبر و يا حديثي داريد واقعا خوشحال ميشم در اختيارم قرار بدين! آقا حميد، بنده هيچ ادعايي در مورد قرآن خوان بودن و عربي بلد بودن ندارم، ولي شما كه قران خوان هستيد ميشه بگيد در كدام ايه اشاره شده كه فرقان به معناي اوستاست؟! جالب هم اينجاست كه به اين موضوع كه فرقان ميتونه اوستا باشه، با وجود اينكه به صراحت در قرآن به آن اشاره نشده و روايتي هم من تابحال نديدم و فكر هم نكنم وجود داشته باشه اعتقاد داريد ولي در مورد موضوع مهدويت و امامت كه چندين تفسير و حديث و روايت وجود داره اعتقاد نداريد!!!تا اونجايي كه بنده ميدونم، موضوع فرقان از آنجمله موضوعات قرآني هست كه هنوز كه هنوزه به قطعيت 100% در مورد تفسير واحدي رسيده نشده ولي اين بدين معني نيست كه معادل اوستا باشه!!!فرقان در اصل به معناي چيزي است كه حق را از باطل جدا مي كند و وسيله شناسايي اين دو است!بعضي آنرا "تورات"،‌بعضي شكافته شدن دريا براي بني اسرائيل كه نشانه روشني از عظمت حق و حقانيت موسي بود ميدونن!از طرفي بعضي هم اونو اشاره ميدن به ساير معجزات و دلائلي كه در اختيار موسي و هارون بوده!ولي اين همه تفسير هم با هم منافاتي ندارن، چون ميتونه هم به تورات اشاره كنه و هم به معجرات؛ در ساير آيات هم فرقان گاهي به خود قرآن اشاره شده مانند: تبارك الذي نزل الفرقان علي عبده ليكون للعالمين نذيرا:بزرگ و پربركت است خدائي كه فرقان را بر بنده اش نازل كرد تا جهانيان را انذار كند" و گاه به پيروزيهاي معجزه آساي پيغمبر(ص) همانگونه كه در مورد جنگ بدر "يوم الفرقان" فرموده شده.روايتي هم از امام صادق (ع) وارد هست كه از ايشون ميپرسند،‌آيا ميان قران و فرقان فرقي است؟ ايشان مي فرمايند:"قرآن " اشاره به مجموع اين كتاب آسماني است، و فرقان اشاره به آيات محكمات است".(براي مطالعه بيشتر آيه 53 سوره بقره،185 بقره،‌4 آل عمران،‌29 انفال،‌41 انفال،‌48انبياء،‌و ابتداي فرقان را مطالعه نماييد) اين پس در مورد فرقان كه شديدا با شما مخالفم! اما در مورد آيين زرتشتي زياد بحث نميكنم كه خيلي طولاني ميشه، ولي همين قدر فكر كنم كافي باشه كه در اين شكي نيست كه آيين زرتشتي، پيغمبر الهي و كتاب الهي هم داشته و حضرت علي(ع) هم بدان اشاره ميكنند، ولي بعد از گذشت زمان، دچار انحراف شده و بايد خيلي مراقب باشيم كه در موردش با تعمق بيشتري بحث بشه و بنده خودمو در اين جايگاه نميبينم

6- دوست عزيز، در قرآن كه لازم نيست موضوع به صراحت بيان بشه، اگه اينطوره كه خيلي از احكام ما دچار مشكل ميشه،‌مانند تعداد ركعتهاي نماز كه در قرآن اشاره نشده؛ اصلا اگه اينطور بود كه تمام قران به تمام موضوعات به طور شفاف و بي پرده بيان ميشد كه ديگه چرا پيغمبر در حديث ثقلين به كتاب خدا و عترت در كنار ديگه اشاره ميكنن(ديگه خواهشا نگيد كه حديث ثقلين رو قبول نداريد!).پس موضوعات زيادي هستند كه در قران به طور شفاف نيومده، من جمله مهدويت كه باز شما را به تاپيك مهديه2:شناخت امام عصر(عج) ،ظهور و آخرالزمان دعوت ميكنم تا آياتي كه در مورد مهدويت هم مطلبي دارند را ببينيد.
در ضمن، نميدونم منظورتون از اينكه در هيچ ديني به معاد و امامت اشاره نشده چيه؟!!!!اگه منظورتون از اديان ابراهيمي است(از جمله، آيين مسيحيت و يهوديت) پس حرفتون به صراحت نقض ميشه و اعتبار نداره، چون در مورد معاد، به صراحت در همين كتب تحريف شده هم آيات وجود داره؛ ولي اگه منظورتون ادياني است كه پشتوانه اي ندارند، من جمله اديان الكي بهايي و امثالهم كه ديگه حرفتون سنديت نداره، چون اينها اصلا دين نيستند؛‌پس ممكنه بگيد كدوم دينها هستند كه به معاد اعتقاد ندارند؟!در مورد امامت هم در بالا اشاره شد و فكر كنم توضيح بيشتر لازم نباشه

دوست عزيز، بازم درخواست ميكن كه اگه به ادامه بحث مايل هستيد، در تاپيك مهديه2:شناخت امام عصر(عج) ،ظهور و آخرالزمان اين كار رو انجام بدين تا دوستان در آنجا هم مستفيض بشن! از طرفي، بنده نه مديرم، نه همكار مدير و نه دستيار مدير كه بخوام پستتونو پاك كنم، بنده فقط يه عضو عادي هستم كه توانايي دست بردن در پستها رو ندارم، از مدير محترم هم ميخوام كه به اين چند پست اخير دست نزنند و ان شاءاله قول ميديم كه اگه بحث ادامه داشته باشه، در تاپيك مربوطه كه نشاني دادم مراجعه ميكنيم
دوست عزيز، من هم متقابلا درخواست ميكنم مقداري تامل كنيد و با استدلال از نظريات خودتونو دفاع كنيد
اميدوارم همگي در راه مستقيم الهي باشيم
موفق و سلامت باشيد
ياحق

هرچند بحث دینی بی خودترین بحث هاست و طرفین قبول نمی کنن!!! و اینکه تو نت جالب نیست بحث کردن!!! تازه من ناراحت شدم که چرا اصل دین رو زیر سوال می برید و به رافزی گری روانه شدید!!! درضمن اشاره کنم با برادرم که یک آخوند و هیئت ها سخنرانی می کنه مثل شما سفسطه می کند و دلیل منطقی جهان پسند نمیاره تا من قانع شم!!!
عزیزم نگرفتی مثل اینکه موضوع رو همچنان دچار سفسطه هستید.
هنوز رفرنسی ندادید که نام مهدی در قران باشه!!!
همونطور که شما می فرمایید نباید در قران بصراحت همه چیز باشه !!! بنده هم فرقان رو اوستا می دونم!!! در ضمن صحبت های شما 1% هم ارزش جهانی نداره و محدود به این مذهب شیعه است و ایران!!!
حتی خود اعراب و مسلمانان مکه و مدنیه قبول ندارن این صحبت ها رو و هیچ سند تاریخی راجع به شیعه در طول تاریخ نیست!!! خب شما میفرمایید صدر اسلام شیعه بوده؟ باشه!!! بفرمایید امام علی(ع) چندتا پیرو یا همون شیعه داشته؟ اگه بیش از 4 نفره بفرمایید ما هم آگاه شیم!!! 1.میثم تمار 2.یاسر 3.سلمان فارسی 4.اباذر دقیق یادم نیست باید یکبار چک کنم!!!
آقای مهدی جان. در کدام سند تاریخی دارید که حضرت رو پیغمبر در واقعه غدیر خم به امامت گزیده باشه که شیعه هم بوجود بیاید!!! درضمن اگه علاقه مند به حضرت علی بود که ایشون خلیفه اول می شد نه پدر زن پیامبر عزیز آقای ابوبکر !!! دلیل این بود که 4 5 نفر بیشتر علی رو دوست نداشتن و همچنان هم خود اعراب حضرت علی رو دوست ندارن!!! می دونی چرا می گم غدیر خم واقعه تاریخی نیست جون تو هیچ یک از خطبه های علی نیست!!! یعنی حضرت علی یادش رفته در نهج البلاغه ذکر کنن واقعه به این بزرگی رو؟ یا اعراب اون دورانی که دیدن همشون یادشون رفته !!! یکهو در 5 قرن پس از ظهور اسلام یادشون افتاد که غدیری هم بوده؟

آخرالزمان در دین های ابراهیمی و غیره به این صورتی که به ما گفتن نیست !!! مثلا در آیین زرتشت که مطالعه داشتم به این معتقد بود که یک فرشکرد رخ می ده!!! فرش همون fresh انگلیسی ها از اوستا استفاده کردند یعنی روز رستاخیز که همه چیز تازه می شه و راستی و اهورایی دنیا را تازه می کند!!!
اینکه می فرمایید دین زرتشت به انحراف رفته!!! اشتباه است!!! مگه اسلام نرفته؟ مگه یهود و مسحیت نرفته؟ در قرون وسطی چندصد فرقه و کتاب برای مسیحی بصورت جعلی دست کردند و داستان دجال رو راه انداختد و در این اسلام پر برکت هم از همون ابتدا معاویه و عباسیان بارها احادیث رو تحریف کردند و ...
اصول دین اسلام : توحید - نبوت - عدل - معاد است ... اما چرا در ایران فقط امامت هم اضافه شده؟
.
خیلی خووبه اگه بشه حضوری باهم بحث کنیم !!! :) بهتر می شه صحبت کرد !!! الان حرفهایی که می خوام بگم و پراکنده می گم!!!
.
آهان ... خود شیعه چنیدن نوع داره!!! امامی و غیر امامی!!! امامی ها 3 4 نوعه و غیر امامی ها 5 6 نوع اسماعیلی و زیدی و ...
.
چطور می فرمایید که اسلام تحریف نشده است!
.
یک جمع بندی:
1.فرقان رو دلیل منطقی نیوردید!!!
2.مهدی در قران و ریشه تاریخی ندارد!!!
3.امامت و شیعه در هیچ جای جهان شناخته شده نیست جز ایران!!! چون تفاوت اون با اهل سنت بس بسیار است!!!
4.حدیث ثقلین حضرت محمد (ص) فرمودند عترتی... خاندان من اگه ایشون مشتاق بودند می فرمودند اهل بیتی نه عترتی!!!
5.یک سوال منطقی دارم!!! اول فکر بعد پاسخ!!! واقعا با عقل جور در میاد که یکی از اعراب مدینه افتاده باشه در چاه جمکران ما؟؟ خب اگه از سمت خداست و قدرت خدارو داره یکبار خودشو به ما نشون بده!!! هیچ درک منطقی در این بحث نیست نه من هیچ جای دنیا این رو قبول نمی کننن!!! خب شما هم پاسخ می دید دلیل نداره کفار بدونند و از این حرفها!!!...
.
باز هم ذکر می کنم اصلا بحث دینی درست نیست!!! باحث ناراحتی شما و دوستان می شه!!!
.
یک شعر از فردوسی :
عمر کرد اسلام را آشکار ... بیاراست گیتی چو باغ بهار
پس از هردو آن بود عثمان گزین...خداوند شرم و خداوند دین
چهارم بود علی جفت بتول... که او را بخوبی ستاید رسول...
.

این هم سند تاریخی از بزرگ مرد ایران زمین در مورد حضرت علی!!! که البته فردوسی هم می فرمایند شیعه بوده و مسلمون ... اما باز اگه بخواهید سند محکمی میارم که مسلمون نبوده!!!
.
اشوزرتشت حقوق بشر را بیان کرد. همون طور که کوروش مزدیسنی کتیبه حقوق بشر دارن و همچنان کشورهای غربی سرلوحه خودشون قرار دادن که اینها همش از آموزه های اشوزردشت است!!!!
از سخن ایشون بگم براتون که گفتند: مردم به شما پند و اندرزی می گویم و شما با اندیشه خود تفکر کنید و با خرد خود بسنجید اگر نیکو بود نزد شما بپذیرید و اگر ناپسند بود دور بیندازید!!!
اما دینی که بین کافر و متدین و دیگر مذاهب و... فرق می ذاره و به زور تحمیل میخواد عقایدش رو به مردم بفهمونه بیزارم!!! یعنی به خدایی بودن اون شک می کنم!!!
.
وقتی که کوروش به بابل(عراق کنونی) وارد شد بدون خونریزی همه اورا پذیرفتند چون ایشون یک سوشیانت زردشتی بود و منجی عالم!!! حال چرا پذیرفتند... چون مردم از آموزه های زردشت خوششون میومد و زبانزد عام بود که ایشون مهرپرستند و یکتاپرست و با جنگ و خشونت مخالفند!!!! در همون زمان یهودیان و زردشتیان یار و دوست هم بودند....
.
یک نگاهی به جغرافیای ایران بندازید پیش از اسلام و پس از اسلام!!! چرا پس از اسلام ما حتی زبونمون عربی شد؟ چرا تسلیم عرب شدیم؟ چرا پیش از اسلام هیچ عربی جرات به حمله ایران رو نداشت>؟ میدونی چرا؟ چون ایرانیان یکتاپرست بودند و در دوران ساسانیان مزدکیان یک فرقه جعلی از زردشت رو بوجود اورده بود و خوون مردم رو به شیشه می گرفتن و اخلافات طبقاتی بس بسیار بود... و خبر آمد که محمد دینی نوین آورده و وقتی عمر لعنتی به ایران حمله کرد مردم تسلیم دین محمد شدند و مسلمون با زور شمشیر عمر!!! و چونکه مردم هم دین زده شده بودند و از طرفی علاقه داشتند به دین ... خیلی راحت به عرب باختند و همچنان جان باخته این اعرابیم!!! بارها خود قران گفته که ما قران رو برای مردمان لسان عربی فرستادیم و برای دیگر قوم ها نیست!!!
.
اگه ما فردوسی نداشتیم الان باید همه عمامه به سر و بهم انت انتما می گفتیم!!!!
.
در ایران باستان معتقد بودند که زمین گرد است و اگر به نماد فروهر توجه کنید متوجه می شید!!! خیر و شر دو پدیده در خلاف هم هستند!!!
.
 
آخرین ویرایش:

Hamid_MadNess

متخصص سرامیک
کاربر ممتاز
یک موضوع دیگر...
اکثر فلاسفه بزرگ جهان و یونان از اشوزرتشت صحبت کردند و ایرانی ... شما یک مدرک بیار که از شیعه و امامت صحبتی در جهان باشه!!!! آقا چرا ما ایرانیا فقط باید تاوان این امام زمان و مهدی رو بدیم؟ چرا در ایرانه! ؟؟ در طول تاریخ کدوم امام تونست پاشو تو ایران بزاره؟ جز امام حسین و رضا ؟ اون هم چون فامیل هاشون خلیفه بودند تونستند بیان... ببین دوست عزیز اینها تاریخه!!! از خودم نبافتم که خووبه یه نگاهی به تاریخ بندازیم!!! تامل کنیم!!! هرکی هرچی می گه رو قبول نکنیم!!! حرف باید مستند باشه نه ساخته و پرداخته ذهن ما!!!!!!!!
.
در تاریخ تمدن بارها از اشوزردشت صحبت شده ... اثر ویل دورانت... تاگور شاعر هندی فکر کنم!!! پروفسور ادوارد براون - هانری بر - ابن حلدون از سنی ها - گاریسون - مهاتما گاندی رهبر بزرگ هند - هگل - فیلسوف بزرگ و ریاضی دان عظیم "فیثاغورث" - آدولف راپ - پروفسور اشپیگل - پروفسور جاکسون - گستاولوبون و هزاران شخصیت بزرگ دیگر...
.
خواش می کنم شما هم یک شخصیت جهانی بفرمایید که این مذهب شیعه و امام مهدی رو قبول داشته باشه؟؟؟؟ آقا بفرمایید ما هم آگاه شیم!!!
شما یک حدیث از ائمه بیار در ارتباط با عشق!!! آزادی - خردمندی - علم فیزیک و شیمی - نشاط - هنر من جمله موسیقی - .( در پیش از اسلام باربد یکی از موسیقی دانان بزرگ ایران بود)
در زمان فتحعلی شاه به این شاه ساده آخوندهای شیعه گفتند سپاه رو مهیا کنید و به جنگ با روسیه برید و امام زمان میاد کمک ما!!!! این شاه ساده و نادان هم قبول کرد و با سپاه مجهز و مدرن روسیه جنگید و سرانجام نه امام زمان آمد و هم اینکه مجبور به قرداد ترکمانچای شدند!!!! این از برکات خرافه پرستی بوده در ایران!!!!
ما اینهمه جشن داشتیم. جشن نوروز - امشاسپندان - جشن سده و ...
هر روز ایران جشن و سرور و نشاط بود ... عشق بود... عشقی همچون لیلی مجنون - بیژن منیژه - شیرین و فرهاد - خسرو شیرین - رودابه و زال - رستم و سودابه - و ...
.
ایدون باشید
 
آخرین ویرایش:

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
هرچند بحث دینی بی خودترین بحث هاست و طرفین قبول نمی کنن!!! و اینکه تو نت جالب نیست بحث کردن!!! تازه من ناراحت شدم که چرا اصل دین رو زیر سوال می برید و به رافزی گری روانه شدید!!! درضمن اشاره کنم با برادرم که یک آخوند و هیئت ها سخنرانی می کنه مثل شما سفسطه می کند و دلیل منطقی جهان پسند نمیاره تا من قانع شم!!!
عزیزم نگرفتی مثل اینکه موضوع رو همچنان دچار سفسطه هستید.
هنوز رفرنسی ندادید که نام مهدی در قران باشه!!!
همونطور که شما می فرمایید نباید در قران بصراحت همه چیز باشه !!! بنده هم فرقان رو اوستا می دونم!!! در ضمن صحبت های شما 1% هم ارزش جهانی نداره و محدود به این مذهب شیعه است و ایران!!!
حتی خود اعراب و مسلمانان مکه و مدنیه قبول ندارن این صحبت ها رو و هیچ سند تاریخی راجع به شیعه در طول تاریخ نیست!!! خب شما میفرمایید صدر اسلام شیعه بوده؟ باشه!!! بفرمایید امام علی(ع) چندتا پیرو یا همون شیعه داشته؟ اگه بیش از 4 نفره بفرمایید ما هم آگاه شیم!!! 1.میثم تمار 2.یاسر 3.سلمان فارسی 4.اباذر دقیق یادم نیست باید یکبار چک کنم!!!
آقای مهدی جان. در کدام سند تاریخی دارید که حضرت رو پیغمبر در واقعه غدیر خم به امامت گزیده باشه که شیعه هم بوجود بیاید!!! درضمن اگه علاقه مند به حضرت علی بود که ایشون خلیفه اول می شد نه پدر زن پیامبر عزیز آقای ابوبکر !!! دلیل این بود که 4 5 نفر بیشتر علی رو دوست نداشتن و همچنان هم خود اعراب حضرت علی رو دوست ندارن!!! می دونی چرا می گم غدیر خم واقعه تاریخی نیست جون تو هیچ یک از خطبه های علی نیست!!! یعنی حضرت علی یادش رفته در نهج البلاغه ذکر کنن واقعه به این بزرگی رو؟ یا اعراب اون دورانی که دیدن همشون یادشون رفته !!! یکهو در 5 قرن پس از ظهور اسلام یادشون افتاد که غدیری هم بوده؟

آخرالزمان در دین های ابراهیمی و غیره به این صورتی که به ما گفتن نیست !!! مثلا در آیین زرتشت که مطالعه داشتم به این معتقد بود که یک فرشکرد رخ می ده!!! فرش همون fresh انگلیسی ها از اوستا استفاده کردند یعنی روز رستاخیز که همه چیز تازه می شه و راستی و اهورایی دنیا را تازه می کند!!!
اینکه می فرمایید دین زرتشت به انحراف رفته!!! اشتباه است!!! مگه اسلام نرفته؟ مگه یهود و مسحیت نرفته؟ در قرون وسطی چندصد فرقه و کتاب برای مسیحی بصورت جعلی دست کردند و داستان دجال رو راه انداختد و در این اسلام پر برکت هم از همون ابتدا معاویه و عباسیان بارها احادیث رو تحریف کردند و ...
اصول دین اسلام : توحید - نبوت - عدل - معاد است ... اما چرا در ایران فقط امامت هم اضافه شده؟
.
خیلی خووبه اگه بشه حضوری باهم بحث کنیم !!! :) بهتر می شه صحبت کرد !!! الان حرفهایی که می خوام بگم و پراکنده می گم!!!
.
آهان ... خود شیعه چنیدن نوع داره!!! امامی و غیر امامی!!! امامی ها 3 4 نوعه و غیر امامی ها 5 6 نوع اسماعیلی و زیدی و ...
.
چطور می فرمایید که اسلام تحریف نشده است!
.
یک جمع بندی:
1.فرقان رو دلیل منطقی نیوردید!!!
2.مهدی در قران و ریشه تاریخی ندارد!!!
3.امامت و شیعه در هیچ جای جهان شناخته شده نیست جز ایران!!! چون تفاوت اون با اهل سنت بس بسیار است!!!
4.حدیث ثقلین حضرت محمد (ص) فرمودند عترتی... خاندان من اگه ایشون مشتاق بودند می فرمودند اهل بیتی نه عترتی!!!
5.یک سوال منطقی دارم!!! اول فکر بعد پاسخ!!! واقعا با عقل جور در میاد که یکی از اعراب مدینه افتاده باشه در چاه جمکران ما؟؟ خب اگه از سمت خداست و قدرت خدارو داره یکبار خودشو به ما نشون بده!!! هیچ درک منطقی در این بحث نیست نه من هیچ جای دنیا این رو قبول نمی کننن!!! خب شما هم پاسخ می دید دلیل نداره کفار بدونند و از این حرفها!!!...
.
باز هم ذکر می کنم اصلا بحث دینی درست نیست!!! باحث ناراحتی شما و دوستان می شه!!!
.
یک شعر از فردوسی :
عمر کرد اسلام را آشکار ... بیاراست گیتی چو باغ بهار
پس از هردو آن بود عثمان گزین...خداوند شرم و خداوند دین
چهارم بود علی جفت بتول... که او را بخوبی ستاید رسول...
.

این هم سند تاریخی از بزرگ مرد ایران زمین در مورد حضرت علی!!! که البته فردوسی هم می فرمایند شیعه بوده و مسلمون ... اما باز اگه بخواهید سند محکمی میارم که مسلمون نبوده!!!
.
اشوزرتشت حقوق بشر را بیان کرد. همون طور که کوروش مزدیسنی کتیبه حقوق بشر دارن و همچنان کشورهای غربی سرلوحه خودشون قرار دادن که اینها همش از آموزه های اشوزردشت است!!!!
از سخن ایشون بگم براتون که گفتند: مردم به شما پند و اندرزی می گویم و شما با اندیشه خود تفکر کنید و با خرد خود بسنجید اگر نیکو بود نزد شما بپذیرید و اگر ناپسند بود دور بیندازید!!!
اما دینی که بین کافر و متدین و دیگر مذاهب و... فرق می ذاره و به زور تحمیل میخواد عقایدش رو به مردم بفهمونه بیزارم!!! یعنی به خدایی بودن اون شک می کنم!!!
.
وقتی که کوروش به بابل(عراق کنونی) وارد شد بدون خونریزی همه اورا پذیرفتند چون ایشون یک سوشیانت زردشتی بود و منجی عالم!!! حال چرا پذیرفتند... چون مردم از آموزه های زردشت خوششون میومد و زبانزد عام بود که ایشون مهرپرستند و یکتاپرست و با جنگ و خشونت مخالفند!!!! در همون زمان یهودیان و زردشتیان یار و دوست هم بودند....
.
یک نگاهی به جغرافیای ایران بندازید پیش از اسلام و پس از اسلام!!! چرا پس از اسلام ما حتی زبونمون عربی شد؟ چرا تسلیم عرب شدیم؟ چرا پیش از اسلام هیچ عربی جرات به حمله ایران رو نداشت>؟ میدونی چرا؟ چون ایرانیان یکتاپرست بودند و در دوران ساسانیان مزدکیان یک فرقه جعلی از زردشت رو بوجود اورده بود و خوون مردم رو به شیشه می گرفتن و اخلافات طبقاتی بس بسیار بود... و خبر آمد که محمد دینی نوین آورده و وقتی عمر لعنتی به ایران حمله کرد مردم تسلیم دین محمد شدند و مسلمون با زور شمشیر عمر!!! و چونکه مردم هم دین زده شده بودند و از طرفی علاقه داشتند به دین ... خیلی راحت به عرب باختند و همچنان جان باخته این اعرابیم!!! بارها خود قران گفته که ما قران رو برای مردمان لسان عربی فرستادیم و برای دیگر قوم ها نیست!!!
.
اگه ما فردوسی نداشتیم الان باید همه عمامه به سر و بهم انت انتما می گفتیم!!!!
.
در ایران باستان معتقد بودند که زمین گرد است و اگر به نماد فروهر توجه کنید متوجه می شید!!! خیر و شر دو پدیده در خلاف هم هستند!!!
.

یک موضوع دیگر...
اکثر فلاسفه بزرگ جهان و یونان از اشوزرتشت صحبت کردند و ایرانی ... شما یک مدرک بیار که از شیعه و امامت صحبتی در جهان باشه!!!! آقا چرا ما ایرانیا فقط باید تاوان این امام زمان و مهدی رو بدیم؟ چرا در ایرانه! ؟؟ در طول تاریخ کدوم امام تونست پاشو تو ایران بزاره؟ جز امام حسین و رضا ؟ اون هم چون فامیل هاشون خلیفه بودند تونستند بیان... ببین دوست عزیز اینها تاریخه!!! از خودم نبافتم که خووبه یه نگاهی به تاریخ بندازیم!!! تامل کنیم!!! هرکی هرچی می گه رو قبول نکنیم!!! حرف باید مستند باشه نه ساخته و پرداخته ذهن ما!!!!!!!!
.
در تاریخ تمدن بارها از اشوزردشت صحبت شده ... اثر ویل دورانت... تاگور شاعر هندی فکر کنم!!! پروفسور ادوارد براون - هانری بر - ابن حلدون از سنی ها - گاریسون - مهاتما گاندی رهبر بزرگ هند - هگل - فیلسوف بزرگ و ریاضی دان عظیم "فیثاغورث" - آدولف راپ - پروفسور اشپیگل - پروفسور جاکسون - گستاولوبون و هزاران شخصیت بزرگ دیگر...
.
خواش می کنم شما هم یک شخصیت جهانی بفرمایید که این مذهب شیعه و امام مهدی رو قبول داشته باشه؟؟؟؟ آقا بفرمایید ما هم آگاه شیم!!!
شما یک حدیث از ائمه بیار در ارتباط با عشق!!! آزادی - خردمندی - علم فیزیک و شیمی - نشاط - هنر من جمله موسیقی - .( در پیش از اسلام باربد یکی از موسیقی دانان بزرگ ایران بود)
در زمان فتحعلی شاه به این شاه ساده آخوندهای شیعه گفتند سپاه رو مهیا کنید و به جنگ با روسیه برید و امام زمان میاد کمک ما!!!! این شاه ساده و نادان هم قبول کرد و با سپاه مجهز و مدرن روسیه جنگید و سرانجام نه امام زمان آمد و هم اینکه مجبور به قرداد ترکمانچای شدند!!!! این از برکات خرافه پرستی بوده در ایران!!!!
ما اینهمه جشن داشتیم. جشن نوروز - امشاسپندان - جشن سده و ...
هر روز ایران جشن و سرور و نشاط بود ... عشق بود... عشقی همچون لیلی مجنون - بیژن منیژه - شیرین و فرهاد - خسرو شیرین - رودابه و زال - رستم و سودابه - و ...
.
ایدون باشید

با سلام دوباره به شما
اميدوارم خوب و سلامت باشيد
اول از همه خيلي ممنون كه به بنده هيچ احترامي قائل نشديد و بحث رو همينجا ادامه داديد!!!!ان شاءاله به محض ارسال اين پست،‌از يكي از مديران ارشد خواهم خواست كه اين پستها رو به همون تاپيكي كه معرفي كردم منتقل كنند، و خواهشا شما هم اگه ميل به ادامه داشتيد به همونجا مراجعه نماييد.
بنده هم با شما موافقم كه در دنياي مجازي نميشه بحث ديني كرد، ولي برخلاف شما،‌بحث ديني را بيخود نميدونم و طبق احاديث مكرري كه بيان شده، به بحث ديني و افزايش بصيرت و تعقل در دين توصيه شده و در نمونه اي والا، علم را به دو دسته تقسيم كرده اند،‌علم دين و علم بدن!
از طرفي دوست عزيز،‌بنده نيستم كه دين رو زير سوال ميبرم!!!اين شما هستيد كه همه اركان دين اسلام رو زير سوال برديد!!!قرآن رو كه زير سوال برديد(با بيانتان در مورد فرقان بدون اين كه توضيح و تفسيري ارائه كنيد، و اينكه اصل امامت رو كه در قران هم آمده مخالفيد)، پيغمبر رو زير سوال برديد(با بحث احاديث ايشان در مورد امامت و همچنين واقعه غديرخم)، با زير سوال بردن امامت (كه جزء لاينفك شيعه است و نگاهداران اسلام هستند)!!!!حال دوستان ميتونن قضاوت كنند كه بنده دين را زير سوال بردم يا شما؟!اصلا ميتونم بپرسم تعريف شما از دين چيه؟!از طرف ديگه به بنده انگ رافضي هم ميزنيد!!!ببخشيد،‌شما از كجاي گفته هاي بنده برداشت رافضي بودن كرديد؟من كه تمام قد در مقابل پيشواي خود حضرت علي (ع) ايستادم!! نكنه چون بدليل اعتقاد نداشتن به سه خليفه منو به اين اسم خطاب كرديد؟!!اصلا يه سوال قبل از ادامه بحث: شما مسلمانيد ياغير مسلمان؟اگر مسلمان هستيد ميشه بگيد جزء چه فرقه و مذهبي؟اگر هم نيستيد ميشه بگيد چه ديني رو قبول داريد؟
دوست عزيز، اين من نيستم كه سفسطه ميكنم، اين شما هستيد كه داريد با كلمات بازي ميكنيد و از هر موضوعي يه چكيده بيان ميكنيد بدون اينكه دليل سندي، عقلي داشته باشيد!!!اگر هم برادر شما نتونسته شما رو قانع كنه، ضعف از برادر شما و اعتقادات شما بوده، نه اينكه در اسلام ضعف داشته باشيم!
مطمئنا نام مبارك حضرت مهدي(عج) مستقيما در قرآن بيان نشده ولي اينطور كه معلومه شما به تاپيك مهديه 2 مراجعه نكرديد و پستهاي بنده رو اونجا نخونديد، در آنجا احاديث در ذيل قرآن با ذكر منبع بيان شده و ميتونيد مراجعه كنيد و ببينيد، پس دليلي نميبينم كه بيشتر يادآوري كنم كه به همونجا رجوع كنيد! در ضمن،‌ اين در صورتي است كه شما كتب عربي و ديني ما رو هم قبول داشته باشيد، ولي اگه دنبال اين ميگرديد كه يه فيلسوف غربي در كتاب خودش در مورد ذكر نام حضرت مهدي(عج) مطلبي گفته باشه و من اونو معرفي كنم، همچين سندي ندارم و اگرم وجود داشته باشه هم ذره اي براي بنده ارزش نداره،‌مگر اينكه خود اون شخص هم عالم ديني شده باشه.
براي بنده جاي بسي تعجبه كه چرا شما به دنبال اين هستيد كه مطلبمون و بحثمون ارزش جهاني داشته باشه، اگه اينطوره كه هيچ جا اسلام رو هم قبول ندارن،‌چه برسه به شيعه!!!واقعا شما دنبال اين هستيد كه مثلا يه فيلسوف يا جامعه شناس يا نويسنده غربي،هر چقدر هم معروف، شيعه بودن و مطالب ما رو تصديق كنه!!! صد سال سياه هم نميخوام همچين آدمهايي ميزان ايمان و دين منو تصديق كنن و براشون ارزش داشته باشه،‌كه اگه اينطور بود كه ديگه بر دين مسيحيت و يهوديت و غيره خود نميموندند!
نمونه اي از سفسطه و بازي با كلمات شما هم در مورد همين معادل بودن فرقان و اوستاست كه بدون هيچ منبعي ذكر كرديد!!!
حالا خوبه شما را دعوت كردم پست 119 از تاپيك کافر کیست؟ مسلمان کیست؟ شیعه کیست؟ سنی کیست؟ ملاحظه نماييد،‌در اونجا دلايل بنده با سند كامل در مورد شيعه بيان شده و مطمئن باشيد اين دفعه اول نيست كه به شيعه حمله ميكنند و آخرين بار هم نخواهد بود ولي نميدونن كه با فوت نميتونن نور خورشيد شيعه رو خاموش كنند! در ضمن،‌ هر دين و مذهب و حتي نظامي، با تعداد كم شروع شده، انتظار نداريد كه از همون اول ميليون ها نفر شيعه داشته باشيم! اصلا كدوم دين اينجور بوده؟!در كنار حضرت عيسي(ع) هم تنها تعداد محدود حواريونشان بودند!!
همانطور كه قبلا هم گفتم و در تاپيك کافر کیست؟ مسلمان کیست؟ شیعه کیست؟ سنی کیست؟ هم بيان كردم، شيعه از زمان واقعه غديرخم به وجود نيومده،‌از طرفي هم ديگه صحبت شما نوبره!!!اينهمه در مورد غديرخم مطلب وجود داره و باز هم دنبال سند ميگرديد؟!!صحبت شما جديده، چون حداقل سني ها هم واقعه غديرخم رو قبول دارند و در مضمونش با ما شيعيان مشكل دارند و به نظرم بهتره شما مراجعه كنيد به كتب تاريخي ديني بسيـــــــــــار ما درمورد غديرخم كه ماشاءاله كم هم نيستند و اگه خواستيد اسم تك تكشون كه در مورد غديرخم صحبت كردند ميارم و باز هم ميگم كه شما برخلاف همه كه مخالف گفته هاي غديرخم هستند، خود غديرخم رو هم قبول نداريد،جالبه!!!در ضمن، نهج البلاغه حاوي تمام سخنان امام علي (ع) نيست و كتابهاي ديگري مانند "غرر الحكم و درر الكلم" هم مربوط به احاديث غدير خم هست؛‌از طرفي در ماجراي بين سقيفه
به اين صحبتها، من اينچنين استدلال ميكنم كه شما طرفدار ايين زرتشتي هستيد و احيانا به اين آيين هم تمايل داريد؛‌پس صحبت من و شما در مورد آخرالزمان نه تنها بي فايده است،‌بلكه باعث آزار جفتمون ميشه،‌چون چطور ميتونم حرف شما رو در مورد اينكه اديان ابراهيمي حرفشون در مورد معاد دروغه رو بپذيرم،‌بدون اينكه شما دليلي بياريد!!! و اينكه قرآن رو با اينهمه آيه در مورد معاد رد بكنيد!!!
بله، دين اسلام هم به انحراف رفته، ولي قرآن كه انحراف نداشته، اگر دوستان نميدونند،‌ آگاه باشند كه نسخه اصلي اوستا سوزانده شده و چيزي هم كه الان در دست ماست، جز قسمت كوچكي از آن چيزي نيست و بعدها دوباره نوشته شده و معلوم نيست چقدر منحرف شده!!
دوست عزيز،‌ امامت در ايران نيست، در شيعه است!!!يكي از دلايل اين موضوع هم همينه كه امامت در اصول قرار گرفته تا تقليدي نباشه و با پرسش و پاسخ و با ايمان به آن پرداخته بشه،‌همانطور كه در مورد نبوت هم بيان شده كه تقليد نكنند(البته اين يكي از دلايلشه و دلايل بالاتر از عقل اين حقير خارجه)
منم نميگم اسلام منحرف نشده،‌اگه منحرف نشده بود كه همه مسلمان بودند؛‌ولي اين انحراف به دليل ثابت بودن قرآن و احاديث موثق به مراتب نسبت به اديان ديگر بسيــــــــــــار كمتره
دوست عزيز، بيشترين انرژي و وقت بنده سر همين موضوعات ديني در اين باشگاه گرفته شده و متاسفانه تنها در بعضي موارد به نتيجه رسيده! اينكه الان هم اين پست را دارم مينويسم،‌به دليل اينه كه دوستان فكر نكنند اسلام حرفي نداره و حرف هاي شما تماما درسته،‌وگرنه چراغ حقيقت اظهر من الشمسه و به حمايتهاي بنده احتياجي نداره! ولي اينو براي خودم تكليف ميدونستم ولي شما صحبتهاتون رو پراكنده گفتيد و هر كدومشون رو ميشه در كتابي جداگانه توضيح داد! بنده هم ادعايي ندارم،‌ و اگه چيزي ميدونم از علما و كتب معتبره است؛‌ولي انگار شما دوست داريد بر حرفهاي خودتون پافشاري كنيد؛‌من هم مخالفتي ندارم،‌بهرحال اينطور كه معلومه با تحقيق پيش رفتيد و بابت اين موضوع خوشحالم، ولي ناراحتم كه نكنه در اين مرحله بمانيد و به حقيقت نرسيد! با اين وجود ، چون شما پراكنده جمع بندي كرديد، بنده هم پراكنده جواب ميدم و شما ميتونيد براي تحقيق بيشتر به كتب مخلتف، به خصوص كتب ديني مراجعه كنيد.


  1. فرقان رو شما هم دليل منطقي نياورديد، از اون بالاتر اصلا براي حرفتون سند نداشتيد،‌ولي همانطوركه در پست قبليم اشاره كردم،‌ فرقان در قرآن به معناهاي مختلفي بوده كه يكيش خود قرآن،‌و ديگري تورات و .. بوده و كلا به چيزي اشاره دارد كه حق را از باطل جدا سازد!اگر معتقديد كه 100% در مورد اوستات، پس آيه 41 سوره انفال كه به "يوم الفرقان" اشاره داره رو چطور تفسير ميكنيد!؟
  2. وجود داشتن حضرت مهدي(ع) و داشتن يه سندي كه جهان آنرا قبول كنه نيازي به اين نداره كه شما تصديق كنيد!حضرت مهدي(عج) در اديان مختلف با نامهاي مختلف آورده شده و توصيه ميكنم كتاب "خورشيد مغرب " رو حتما بخونيد؛‌حتي در آيين زرتشت هم با نام سوشيانت آمده(برخلاف شما كه اعتقاد داريد سوشيانت كوروش كبير بوده!!!!)
  3. ببينيد دوست عزيز،‌حقيقت داشتن موضوعي به اين احتياج نداره كه تمام دنيا تصديقش كنند، در ضمن در ميان اهل سنت هم به امامت اعتقاد نسبي دارند،‌نمونه اش در فرقه شافعي! از طرفي ، خيلي موضوعات هستند كه جهان به آن اعتقاد نداره،‌مثل خود مبعوث شدن حضرت پيغمبر(ص) با وجود اينكه در كتب خودشون هم موجود بوده
  4. در حديث ثقلي امده: عترتي اهل بيتي
  5. زمان غيبت مبارك حضرت مهدي(عج) در سامراست نه جمكران؛‌موضوع جمكران هم خودش يه موضوع مفصله و اينجا جاش نيست،‌فقط همون رو بدونيد كه ديدن حضرت مهدي(عج) براي كساني است كه بهشون ايمان دارند و كاملا در امر خداست كه چه زماني ظهور كنند! بحث در مورد ظهور خود حضرت و مسايل پيرامونشون خودش بحث جداگانه است كه با وجود چندين تاپيك در تالار مهديت باز هم جاي كار داره، پس انتظار نداشته باشيد اينجا موضوع مهدويت رو كاملا موشكافي كنم، در ضمن علمم هم اونقدر نيست كه اينكارو بكنم، تنها شما رو دعوت ميكنم تاپيكهاي تالار مهدويت رو ببينيد،‌به خصوص تاپيك آرشيو مقالات مهدوي
  6. سند محكم شما در مورد شيعه نبودن جناب فردوسي چيه؟!
  7. موضوعات ديگري كه در مورد اشوزرتشت بيان كرديد، خودش يه دنيايي است، كه اگه ميشد با 1-2 پست جمعش كرد كه ديگه كتابهاي قطور و زيادي شكل نميگرفت،‌مانند كتب شهيد مطهري و دو قرن سكوت و امثالهم! ولي براي مطالعه شما رو دعوت ميكنم كتب شهيد مطهري رو مطالعه كنيد، از جمله"خدمات متقابل ايران و اسلام" ،‌همچنين توصيه ميكنم كتاب "قيام و انقلاب مهدي" شهيد مطهري رو هم مطالعه كنيد و اگه تونستيد كتب استاد طاهرزاده در مورد مهدويت.
  8. دوست عزيز، شما متاسفانه نه براي بنده احترامي قائل هستيد(با رافضي ناميدن بنده و سقسطه خواندنم و اينكه بحث رو در همين جا ادامه داديد) و نه براي اماماني كه بنده اعتقاد راسخ دارم بهشون(با به كار بردن نامشون بدون هيچ احترامي)؛ از طرفي، چون اقوام آن امامان همام در ايران بوده پس دليلي بر آمدن امامان بودند؟اصلا اگه اينطوره، آيا پيغمبر اسلام (ص) به نقاط دنيا رفتند سفر كردند كه الان در اقصي نقاط دنيا مسلمان داريم؟! يا حتي در مورد مسيحيت!سخنتون از پايه بدون دليل و منطقه!
  9. صحبت از اشوزردشت شدن دليلي بر انكار حقايق ديگر نيست،‌ و همينطور دليل بر حقانيت آن نيست،‌چون اسامي كه ياد كرديد هيچ كدوم مقام و اعتباري براي ادعاهاي بحث در مورد دين ندارند!!!(البته به جز ابن حلدون)ولي همين اسامي هم قابل تامل هستند كه چرا شما اشاره كرديد، در صورتي كه اين فيلسوفان و نويسندگان غربي و شرقي نيستند كه به دين اسلام اعتبار ميبخشند! اصلا همين جناب گاندي، اشاره كردند كه قيامشان برگرفته از قيام امام حسين(ع) بوده و يا جورج جرداق كه سالها در مورد اسلام و به خصوص امام علي (ع) مطالعه كردند و كتاب نوشتند، ويا نويسندگان و مستشرقان بزرگي كه در اين راه خدمات علمي از خودشون به جا گذاشتند، از جمله پرفسورآلماني اخيري كه متاسفانه نامشون رو فراموش كردم و در مراسم چهره هاي ماندگار به خاطر زحماتشون تقدير شدند.
  10. واقعا موندم كه با وجود اينهمه احاديث فراوان در مورد مواردي كه شما بيان كرديد، باز هم دنبال حديث ميگرديد!!! كافيه به كتب حديث معتبر مانند اصول كافي مراجعه كنيد و ببينيد، يا كتب ديگر مانند نهج الفصاحه و نهج البلاغه؛ ديگه واقعا اين بي انصافيه!!!علم و تمدن و هنر امروزي وامداره اسلامه و باز شما اينچنين ميگيد؟!!واقعا جاي تاسف داره!!!كدام دين به مانند اسلام درمورد جزء جزء زندگي صحبت كرده؟!!در مورد عقل و خرد كه اصلا يه باب جداگانه در اكثر كتب حديث وجود داره،‌از جمله همون كافي كه توصيه كردم!مطالعه هم خوب چيزيه!!!!
  11. بله، حق باشماست، ما جشنهاي بسيار داشتيم، من هم بسيار بابت اين انتقاد دارم و متاسم،‌ولي اين وضع كنوني به خاطر عملكرده مسلمانانه، نه اسلام!!!!اينهمه اسلام به خنده و سرور توصيه كرده و حتي بعد از سلامتي ، شادماني و خنده بزرگترين نعمت خدا در احاديث آمده، ولي اكنون به دان توجه نشده،‌ولي نبايد واقعا با خود اسلام اشتباه گرفته بشه.
  12. در مورد عملكرد نامناسب زمان فتحعلي خان و غيره صحبتهاي بسياره، ولي آيا واقعا اين درسته كه خودمون كاري نكنيم و به يكباره فقط بگيم به كمك امام زمان(عج) بريم بجنگيم؛ (البته از قدرت خداوند و كمك امام به دور نيست)ولي چرا شما اونو مثال زديد؛‌مثال عيني ترش 8 سال جنگ خودمون بود كه قرار بود كمتر از يكماه بيان تهران رو تصرف كنند و فرزندان ايران با توسل به ائمه و اعتقاد راسخشون و برنامه ريزي و تجهيز خودشون به معناي واقعي پيروز شدند(ديگه نميشه انكار كرد كه اكثر رزمنده ها، باعشق به ائمه و امام زمانشون ميجنگيدند، نمونه بارزشم سربند هايي كه به پيشاني داشتند)

دوست عزيز، مطالبي كه شما ايراد فرموديد، تازگي نداره(البته به جز 2-3 مورد كه ماشاءاله نوبر بود) ولي به راستي حقيقت چيه؟
اميدوارم همگي در صراط مستقيم باشيم
اگه ممكنه فقط و فقط در تاپيك مهديه 2 ادامه بديد و عذر مرا بپذيريد كه بيشتر ادامه ندم،‌چون فكر كنم براي شما تاثيري نداشته باشه،‌و همچنين براي بنده و شايد باعث كدورت بشه، از طرفي شما رو دعوت ميكنم مطالعتونو بيشتر كنيد و كمتر چشمتان به دهان اين غربيها و شرقيها باشه. شايد دكتر شريعتي بهتر از شما در امر دين جستجو كرده باشن ولي سرانجام به اون حقيقت رسيد كه اسلام و امامت و شيعه بر حق هستند.
شاد و پيروز باشيد
ياحق
 

Hamid_MadNess

متخصص سرامیک
کاربر ممتاز
با سلام دوباره به شما
اميدوارم خوب و سلامت باشيد
اول از همه خيلي ممنون كه به بنده هيچ احترامي قائل نشديد و بحث رو همينجا ادامه داديد!!!!ان شاءاله به محض ارسال اين پست،‌از يكي از مديران ارشد خواهم خواست كه اين پستها رو به همون تاپيكي كه معرفي كردم منتقل كنند، و خواهشا شما هم اگه ميل به ادامه داشتيد به همونجا مراجعه نماييد.
بنده هم با شما موافقم كه در دنياي مجازي نميشه بحث ديني كرد، ولي برخلاف شما،‌بحث ديني را بيخود نميدونم و طبق احاديث مكرري كه بيان شده، به بحث ديني و افزايش بصيرت و تعقل در دين توصيه شده و در نمونه اي والا، علم را به دو دسته تقسيم كرده اند،‌علم دين و علم بدن!
از طرفي دوست عزيز،‌بنده نيستم كه دين رو زير سوال ميبرم!!!اين شما هستيد كه همه اركان دين اسلام رو زير سوال برديد!!!قرآن رو كه زير سوال برديد(با بيانتان در مورد فرقان بدون اين كه توضيح و تفسيري ارائه كنيد، و اينكه اصل امامت رو كه در قران هم آمده مخالفيد)، پيغمبر رو زير سوال برديد(با بحث احاديث ايشان در مورد امامت و همچنين واقعه غديرخم)، با زير سوال بردن امامت (كه جزء لاينفك شيعه است و نگاهداران اسلام هستند)!!!!حال دوستان ميتونن قضاوت كنند كه بنده دين را زير سوال بردم يا شما؟!اصلا ميتونم بپرسم تعريف شما از دين چيه؟!از طرف ديگه به بنده انگ رافضي هم ميزنيد!!!ببخشيد،‌شما از كجاي گفته هاي بنده برداشت رافضي بودن كرديد؟من كه تمام قد در مقابل پيشواي خود حضرت علي (ع) ايستادم!! نكنه چون بدليل اعتقاد نداشتن به سه خليفه منو به اين اسم خطاب كرديد؟!!اصلا يه سوال قبل از ادامه بحث: شما مسلمانيد ياغير مسلمان؟اگر مسلمان هستيد ميشه بگيد جزء چه فرقه و مذهبي؟اگر هم نيستيد ميشه بگيد چه ديني رو قبول داريد؟
دوست عزيز، اين من نيستم كه سفسطه ميكنم، اين شما هستيد كه داريد با كلمات بازي ميكنيد و از هر موضوعي يه چكيده بيان ميكنيد بدون اينكه دليل سندي، عقلي داشته باشيد!!!اگر هم برادر شما نتونسته شما رو قانع كنه، ضعف از برادر شما و اعتقادات شما بوده، نه اينكه در اسلام ضعف داشته باشيم!
مطمئنا نام مبارك حضرت مهدي(عج) مستقيما در قرآن بيان نشده ولي اينطور كه معلومه شما به تاپيك مهديه 2 مراجعه نكرديد و پستهاي بنده رو اونجا نخونديد، در آنجا احاديث در ذيل قرآن با ذكر منبع بيان شده و ميتونيد مراجعه كنيد و ببينيد، پس دليلي نميبينم كه بيشتر يادآوري كنم كه به همونجا رجوع كنيد! در ضمن،‌ اين در صورتي است كه شما كتب عربي و ديني ما رو هم قبول داشته باشيد، ولي اگه دنبال اين ميگرديد كه يه فيلسوف غربي در كتاب خودش در مورد ذكر نام حضرت مهدي(عج) مطلبي گفته باشه و من اونو معرفي كنم، همچين سندي ندارم و اگرم وجود داشته باشه هم ذره اي براي بنده ارزش نداره،‌مگر اينكه خود اون شخص هم عالم ديني شده باشه.
براي بنده جاي بسي تعجبه كه چرا شما به دنبال اين هستيد كه مطلبمون و بحثمون ارزش جهاني داشته باشه، اگه اينطوره كه هيچ جا اسلام رو هم قبول ندارن،‌چه برسه به شيعه!!!واقعا شما دنبال اين هستيد كه مثلا يه فيلسوف يا جامعه شناس يا نويسنده غربي،هر چقدر هم معروف، شيعه بودن و مطالب ما رو تصديق كنه!!! صد سال سياه هم نميخوام همچين آدمهايي ميزان ايمان و دين منو تصديق كنن و براشون ارزش داشته باشه،‌كه اگه اينطور بود كه ديگه بر دين مسيحيت و يهوديت و غيره خود نميموندند!
نمونه اي از سفسطه و بازي با كلمات شما هم در مورد همين معادل بودن فرقان و اوستاست كه بدون هيچ منبعي ذكر كرديد!!!
حالا خوبه شما را دعوت كردم پست 119 از تاپيك کافر کیست؟ مسلمان کیست؟ شیعه کیست؟ سنی کیست؟ ملاحظه نماييد،‌در اونجا دلايل بنده با سند كامل در مورد شيعه بيان شده و مطمئن باشيد اين دفعه اول نيست كه به شيعه حمله ميكنند و آخرين بار هم نخواهد بود ولي نميدونن كه با فوت نميتونن نور خورشيد شيعه رو خاموش كنند! در ضمن،‌ هر دين و مذهب و حتي نظامي، با تعداد كم شروع شده، انتظار نداريد كه از همون اول ميليون ها نفر شيعه داشته باشيم! اصلا كدوم دين اينجور بوده؟!در كنار حضرت عيسي(ع) هم تنها تعداد محدود حواريونشان بودند!!
همانطور كه قبلا هم گفتم و در تاپيك کافر کیست؟ مسلمان کیست؟ شیعه کیست؟ سنی کیست؟ هم بيان كردم، شيعه از زمان واقعه غديرخم به وجود نيومده،‌از طرفي هم ديگه صحبت شما نوبره!!!اينهمه در مورد غديرخم مطلب وجود داره و باز هم دنبال سند ميگرديد؟!!صحبت شما جديده، چون حداقل سني ها هم واقعه غديرخم رو قبول دارند و در مضمونش با ما شيعيان مشكل دارند و به نظرم بهتره شما مراجعه كنيد به كتب تاريخي ديني بسيـــــــــــار ما درمورد غديرخم كه ماشاءاله كم هم نيستند و اگه خواستيد اسم تك تكشون كه در مورد غديرخم صحبت كردند ميارم و باز هم ميگم كه شما برخلاف همه كه مخالف گفته هاي غديرخم هستند، خود غديرخم رو هم قبول نداريد،جالبه!!!در ضمن، نهج البلاغه حاوي تمام سخنان امام علي (ع) نيست و كتابهاي ديگري مانند "غرر الحكم و درر الكلم" هم مربوط به احاديث غدير خم هست؛‌از طرفي در ماجراي بين سقيفه
به اين صحبتها، من اينچنين استدلال ميكنم كه شما طرفدار ايين زرتشتي هستيد و احيانا به اين آيين هم تمايل داريد؛‌پس صحبت من و شما در مورد آخرالزمان نه تنها بي فايده است،‌بلكه باعث آزار جفتمون ميشه،‌چون چطور ميتونم حرف شما رو در مورد اينكه اديان ابراهيمي حرفشون در مورد معاد دروغه رو بپذيرم،‌بدون اينكه شما دليلي بياريد!!! و اينكه قرآن رو با اينهمه آيه در مورد معاد رد بكنيد!!!
بله، دين اسلام هم به انحراف رفته، ولي قرآن كه انحراف نداشته، اگر دوستان نميدونند،‌ آگاه باشند كه نسخه اصلي اوستا سوزانده شده و چيزي هم كه الان در دست ماست، جز قسمت كوچكي از آن چيزي نيست و بعدها دوباره نوشته شده و معلوم نيست چقدر منحرف شده!!
دوست عزيز،‌ امامت در ايران نيست، در شيعه است!!!يكي از دلايل اين موضوع هم همينه كه امامت در اصول قرار گرفته تا تقليدي نباشه و با پرسش و پاسخ و با ايمان به آن پرداخته بشه،‌همانطور كه در مورد نبوت هم بيان شده كه تقليد نكنند(البته اين يكي از دلايلشه و دلايل بالاتر از عقل اين حقير خارجه)
منم نميگم اسلام منحرف نشده،‌اگه منحرف نشده بود كه همه مسلمان بودند؛‌ولي اين انحراف به دليل ثابت بودن قرآن و احاديث موثق به مراتب نسبت به اديان ديگر بسيــــــــــــار كمتره
دوست عزيز، بيشترين انرژي و وقت بنده سر همين موضوعات ديني در اين باشگاه گرفته شده و متاسفانه تنها در بعضي موارد به نتيجه رسيده! اينكه الان هم اين پست را دارم مينويسم،‌به دليل اينه كه دوستان فكر نكنند اسلام حرفي نداره و حرف هاي شما تماما درسته،‌وگرنه چراغ حقيقت اظهر من الشمسه و به حمايتهاي بنده احتياجي نداره! ولي اينو براي خودم تكليف ميدونستم ولي شما صحبتهاتون رو پراكنده گفتيد و هر كدومشون رو ميشه در كتابي جداگانه توضيح داد! بنده هم ادعايي ندارم،‌ و اگه چيزي ميدونم از علما و كتب معتبره است؛‌ولي انگار شما دوست داريد بر حرفهاي خودتون پافشاري كنيد؛‌من هم مخالفتي ندارم،‌بهرحال اينطور كه معلومه با تحقيق پيش رفتيد و بابت اين موضوع خوشحالم، ولي ناراحتم كه نكنه در اين مرحله بمانيد و به حقيقت نرسيد! با اين وجود ، چون شما پراكنده جمع بندي كرديد، بنده هم پراكنده جواب ميدم و شما ميتونيد براي تحقيق بيشتر به كتب مخلتف، به خصوص كتب ديني مراجعه كنيد.


  1. فرقان رو شما هم دليل منطقي نياورديد، از اون بالاتر اصلا براي حرفتون سند نداشتيد،‌ولي همانطوركه در پست قبليم اشاره كردم،‌ فرقان در قرآن به معناهاي مختلفي بوده كه يكيش خود قرآن،‌و ديگري تورات و .. بوده و كلا به چيزي اشاره دارد كه حق را از باطل جدا سازد!اگر معتقديد كه 100% در مورد اوستات، پس آيه 41 سوره انفال كه به "يوم الفرقان" اشاره داره رو چطور تفسير ميكنيد!؟
  2. وجود داشتن حضرت مهدي(ع) و داشتن يه سندي كه جهان آنرا قبول كنه نيازي به اين نداره كه شما تصديق كنيد!حضرت مهدي(عج) در اديان مختلف با نامهاي مختلف آورده شده و توصيه ميكنم كتاب "خورشيد مغرب " رو حتما بخونيد؛‌حتي در آيين زرتشت هم با نام سوشيانت آمده(برخلاف شما كه اعتقاد داريد سوشيانت كوروش كبير بوده!!!!)
  3. ببينيد دوست عزيز،‌حقيقت داشتن موضوعي به اين احتياج نداره كه تمام دنيا تصديقش كنند، در ضمن در ميان اهل سنت هم به امامت اعتقاد نسبي دارند،‌نمونه اش در فرقه شافعي! از طرفي ، خيلي موضوعات هستند كه جهان به آن اعتقاد نداره،‌مثل خود مبعوث شدن حضرت پيغمبر(ص) با وجود اينكه در كتب خودشون هم موجود بوده
  4. در حديث ثقلي امده: عترتي اهل بيتي
  5. زمان غيبت مبارك حضرت مهدي(عج) در سامراست نه جمكران؛‌موضوع جمكران هم خودش يه موضوع مفصله و اينجا جاش نيست،‌فقط همون رو بدونيد كه ديدن حضرت مهدي(عج) براي كساني است كه بهشون ايمان دارند و كاملا در امر خداست كه چه زماني ظهور كنند! بحث در مورد ظهور خود حضرت و مسايل پيرامونشون خودش بحث جداگانه است كه با وجود چندين تاپيك در تالار مهديت باز هم جاي كار داره، پس انتظار نداشته باشيد اينجا موضوع مهدويت رو كاملا موشكافي كنم، در ضمن علمم هم اونقدر نيست كه اينكارو بكنم، تنها شما رو دعوت ميكنم تاپيكهاي تالار مهدويت رو ببينيد،‌به خصوص تاپيك آرشيو مقالات مهدوي
  6. سند محكم شما در مورد شيعه نبودن جناب فردوسي چيه؟!
  7. موضوعات ديگري كه در مورد اشوزرتشت بيان كرديد، خودش يه دنيايي است، كه اگه ميشد با 1-2 پست جمعش كرد كه ديگه كتابهاي قطور و زيادي شكل نميگرفت،‌مانند كتب شهيد مطهري و دو قرن سكوت و امثالهم! ولي براي مطالعه شما رو دعوت ميكنم كتب شهيد مطهري رو مطالعه كنيد، از جمله"خدمات متقابل ايران و اسلام" ،‌همچنين توصيه ميكنم كتاب "قيام و انقلاب مهدي" شهيد مطهري رو هم مطالعه كنيد و اگه تونستيد كتب استاد طاهرزاده در مورد مهدويت.
  8. دوست عزيز، شما متاسفانه نه براي بنده احترامي قائل هستيد(با رافضي ناميدن بنده و سقسطه خواندنم و اينكه بحث رو در همين جا ادامه داديد) و نه براي اماماني كه بنده اعتقاد راسخ دارم بهشون(با به كار بردن نامشون بدون هيچ احترامي)؛ از طرفي، چون اقوام آن امامان همام در ايران بوده پس دليلي بر آمدن امامان بودند؟اصلا اگه اينطوره، آيا پيغمبر اسلام (ص) به نقاط دنيا رفتند سفر كردند كه الان در اقصي نقاط دنيا مسلمان داريم؟! يا حتي در مورد مسيحيت!سخنتون از پايه بدون دليل و منطقه!
  9. صحبت از اشوزردشت شدن دليلي بر انكار حقايق ديگر نيست،‌ و همينطور دليل بر حقانيت آن نيست،‌چون اسامي كه ياد كرديد هيچ كدوم مقام و اعتباري براي ادعاهاي بحث در مورد دين ندارند!!!(البته به جز ابن حلدون)ولي همين اسامي هم قابل تامل هستند كه چرا شما اشاره كرديد، در صورتي كه اين فيلسوفان و نويسندگان غربي و شرقي نيستند كه به دين اسلام اعتبار ميبخشند! اصلا همين جناب گاندي، اشاره كردند كه قيامشان برگرفته از قيام امام حسين(ع) بوده و يا جورج جرداق كه سالها در مورد اسلام و به خصوص امام علي (ع) مطالعه كردند و كتاب نوشتند، ويا نويسندگان و مستشرقان بزرگي كه در اين راه خدمات علمي از خودشون به جا گذاشتند، از جمله پرفسورآلماني اخيري كه متاسفانه نامشون رو فراموش كردم و در مراسم چهره هاي ماندگار به خاطر زحماتشون تقدير شدند.
  10. واقعا موندم كه با وجود اينهمه احاديث فراوان در مورد مواردي كه شما بيان كرديد، باز هم دنبال حديث ميگرديد!!! كافيه به كتب حديث معتبر مانند اصول كافي مراجعه كنيد و ببينيد، يا كتب ديگر مانند نهج الفصاحه و نهج البلاغه؛ ديگه واقعا اين بي انصافيه!!!علم و تمدن و هنر امروزي وامداره اسلامه و باز شما اينچنين ميگيد؟!!واقعا جاي تاسف داره!!!كدام دين به مانند اسلام درمورد جزء جزء زندگي صحبت كرده؟!!در مورد عقل و خرد كه اصلا يه باب جداگانه در اكثر كتب حديث وجود داره،‌از جمله همون كافي كه توصيه كردم!مطالعه هم خوب چيزيه!!!!
  11. بله، حق باشماست، ما جشنهاي بسيار داشتيم، من هم بسيار بابت اين انتقاد دارم و متاسم،‌ولي اين وضع كنوني به خاطر عملكرده مسلمانانه، نه اسلام!!!!اينهمه اسلام به خنده و سرور توصيه كرده و حتي بعد از سلامتي ، شادماني و خنده بزرگترين نعمت خدا در احاديث آمده، ولي اكنون به دان توجه نشده،‌ولي نبايد واقعا با خود اسلام اشتباه گرفته بشه.
  12. در مورد عملكرد نامناسب زمان فتحعلي خان و غيره صحبتهاي بسياره، ولي آيا واقعا اين درسته كه خودمون كاري نكنيم و به يكباره فقط بگيم به كمك امام زمان(عج) بريم بجنگيم؛ (البته از قدرت خداوند و كمك امام به دور نيست)ولي چرا شما اونو مثال زديد؛‌مثال عيني ترش 8 سال جنگ خودمون بود كه قرار بود كمتر از يكماه بيان تهران رو تصرف كنند و فرزندان ايران با توسل به ائمه و اعتقاد راسخشون و برنامه ريزي و تجهيز خودشون به معناي واقعي پيروز شدند(ديگه نميشه انكار كرد كه اكثر رزمنده ها، باعشق به ائمه و امام زمانشون ميجنگيدند، نمونه بارزشم سربند هايي كه به پيشاني داشتند)

دوست عزيز، مطالبي كه شما ايراد فرموديد، تازگي نداره(البته به جز 2-3 مورد كه ماشاءاله نوبر بود) ولي به راستي حقيقت چيه؟
اميدوارم همگي در صراط مستقيم باشيم
اگه ممكنه فقط و فقط در تاپيك مهديه 2 ادامه بديد و عذر مرا بپذيريد كه بيشتر ادامه ندم،‌چون فكر كنم براي شما تاثيري نداشته باشه،‌و همچنين براي بنده و شايد باعث كدورت بشه، از طرفي شما رو دعوت ميكنم مطالعتونو بيشتر كنيد و كمتر چشمتان به دهان اين غربيها و شرقيها باشه. شايد دكتر شريعتي بهتر از شما در امر دين جستجو كرده باشن ولي سرانجام به اون حقيقت رسيد كه اسلام و امامت و شيعه بر حق هستند.
شاد و پيروز باشيد
ياحق


سلام بر تو مهندس جان...
عزیزم من از شما پوزش می خوام کمی تند رفتم و تاحدی خب احترام شما رو نگه نداشتم!!!
.
مهدی جوون من با شما دشمنی ندارم ...
اتفاقا برادرم ارشد فقه اسلامی و الهیات و کارشناسی ادبیات عربی دارند فکر کنم از شما خیلی باسواد تر باشن در امور قرانی و متون اسلامی و عربی !!!! اینو دیگه مطمئنم!!!
موسی به کیش خود و عیسی به کیش خود...
نرود میخ آهنین در سنگ... نه شما منو قانع کردید نه من شمارو!!! از همون اول هم گفتم بحث دینی و تاریخی بحث بیهوده ای است!!! هرکسی تمایل داره آتیش رو به سمت خودش بگیره و اینکه خب یکسری حرفهای بنده از خودم نبوده و رفرنس های متعددی دادم!!! مثل تاریخ ویل دورانت - تاریخ طبری - تاریخ ابن خلدون - ...
.
امیدوارم شاد و خرم باشید :)
ولی مهدی جان خداییش باید قبول کرد ما همه چیز رو تو این ایران کوکورانه قبول کردیم!!! خیلی خرافاتی که داریم و سندیت ملی و حتی جهانی ندارن!!!
درهر صورت اگه جسارتی به شما کردم پوزش می خوام شایسته نبود بی احترامی بشه!!!
دوست ندارم بحث ادامه پیدا کنه !!! اولا نته و نتیجه ای ندارد
سوشیانس در زردشتی یعنی منجی نجات دهنده حتی اشوزردشت خودش رو یک سوشیانس می دونست ... یعنی هرکی با حرف عملش بشری را نجات دهد یک منجی است!!!!!!!!!
.
شعری از فردوسی در مورد اینکه نشان بدهد ارادتی به اسلام نداشته:
کنون جمله این پند من بشنوید پیاده سوی سرو کشمر روید
بگیرید یکسر ره زردهشت بسوی بت چین برآرید پشت
پرستش کده گشت از ایشان بهشت ببست اندرو دیو را زردهشت
گرفتند ازو سر به سر دین اوی جهان پر شد از راه و آئین اوی
بداد از نیاکان فزونی کنم شما را به دین رهنمونی کنم
بر آئین زردشت پیغمبرم ز راه نیاکان خود نگذرم
عرب هر که باشد به من دشمن است کژاندیش و بدخوی و اهریمن است
همانا شما را آمد خبر که ما را چه آمد ز اختر بسر
از این مارخوار اهرمن چهرگان ز دانایی و شرم بی بهرگان
نه گنج و نه نام و نه تخت و نژاد همی داد خواهند گیتی به باد
از این زاغساران بی آب و رنگ نه هوش و دانش و نه نام و ننگ
ندارم به دل بیم از تازیان که از دیدشان دیده دارد زیان
که هم مارخوارند و سوسمار ندارند جنگی گه کار زار
ز شیر شتر خوردن و سوسمار عرب را به جایی رسیده است کار
.
خیام:
کسان گویند که بهشت با حور خوش است
من گویم که آب انگور خوش است
این نقد را بگیر و دست از نسیه بردار
که آواز دهل شنیدن از دور خوش است
.
در ضمن من به بنده گرایی اعتقاد ندارم!!!! به خردگرایی اعتقاد دارم!!! خداوند من خداوند خرد است !!! دین من خردگرایی و حق است!!!
آقا مهدی غربی و شرقی کیه!!!؟؟؟؟ خرد کجا رفته؟ یعنی واقعا تاریخ دروغ می گه و ما ایرانی ها فقط به مهدی اعتقاد داشته باشیم؟ آخه این میسر است؟ خداییش اصلا منطقی نیست!!!! هزار سال منتظر شخصی هستیم که در تاریخ نبوده!!! اگه بوده یک رفرنس از غیر شیعه برای من بیارید... همچنان که پاسخ دادید حرفهاتون مستند نبود و همونطور که از بچگی در گوشمون خووندن شیعه ... همونهارو تکرار می کنید!!! سند غیر شیعه بیارید که شیعه را تایید کرده باشد!!! من سند میارم که محمد (ص) رو جهانیان قبول دارن!!! نمونه بارزش فیلم محمد رسول الله!!! مساجد ساخته شده با نام محمد و الله در کشورهای هند و ترکیه!!!
عزیز کمی تامل کنید این حرفهام دشمنی من به شما نیست می خوام 1% بینش داشته باشید!!! و اینکه حقیقتی مثل ذوالقرنین و فرقان و مجوس که هست را انکار نکنید... جهانیان در مدح حقوق بشر زردشت و کوروش زانو زدند!!!
والا من هرچی گشتم چیزی در مورد شیعه در تاریخ نبود!!! اگر رفرنس غیر شیعه آوردید تا مطالعه کنم و سندیت داشته باشه به بحث ادامه می دم وگر نه بیهوده است وقت تلف کردن و آب در هاون کوفتن!!!!

پاینده باشی مهندس !!!
 
آخرین ویرایش:

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام اجازه بدید من پست ها رو بخونم به روی چشم
 

JavadMessi

مدیر بازنشسته
هنوز رفرنسی ندادید که نام مهدی در قران باشه!!
متاسفانه كم وقت ميكنم بيام سايت پستهاي شما رو هم گذرا نگاه كردم ولي فعلا اين مورد نظرم رو جلب كرد!
ميشه بفرماييد منظور از نزول دائمي و هر ساله قرآن در سوره قدر به چه كسي است؟؟؟
بنا بر استدلال خودتان اسم كوروش كبير كجاي قرآن آمده اگه ذوالقرنين است چرا اسم اصلي نيامده؟؟؟(البته طبق استدلال خودتان)
ان شاءالله وقت كنم جواب كاملي به پستهاتون ميدم گرچه جاي خوبي هم براي مطرح كردنش پيدا نكرديد چون مستلزم تاپيكي جدا گانه است
 
آخرین ویرایش:

Maenad

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
این از برکات خرافه پرستی بوده در ایران!!!!
ما اینهمه جشن داشتیم. جشن نوروز - امشاسپندان - جشن سده و ...

((جشن سَده شاهد دیگر بر حسّ سادیسم آزار جانداران در رسوم ایران باستان))

((... رسم آنها در این شب، این است که آتش بیافروزند و چون شعله ها بلند شود حیوانات زنده را در آن اندازند و پرندگان را در شعله های آن بپرانند تا بسوزند!! و خود در کنار آن آتش نشسته، به انواع لهو و لَعِب [= بازی و هرزگی] سرگرم شوند؛ که خداوند انتقام گیرد از هر کس که لذت ببرد از درد رساندن و آزار و اذیّت به غیر خود، از موجوداتی که حس دارند و ضرر نمی رسانند)) (1).

اینها همه نمونه ای از رسوم زیبای زرتشتیانه...!!!
بیشتر شبیه سادیسم نیست؟!
:)

منبع: آثار الباقیه از ابو ریحان بیرونی فصل نهم
 

Hamid_MadNess

متخصص سرامیک
کاربر ممتاز
((جشن سَده شاهد دیگر بر حسّ سادیسم آزار جانداران در رسوم ایران باستان))

((... رسم آنها در این شب، این است که آتش بیافروزند و چون شعله ها بلند شود حیوانات زنده را در آن اندازند و پرندگان را در شعله های آن بپرانند تا بسوزند!! و خود در کنار آن آتش نشسته، به انواع لهو و لَعِب [= بازی و هرزگی] سرگرم شوند؛ که خداوند انتقام گیرد از هر کس که لذت ببرد از درد رساندن و آزار و اذیّت به غیر خود، از موجوداتی که حس دارند و ضرر نمی رسانند)) (1).

اینها همه نمونه ای از رسوم زیبای زرتشتیانه...!!!
بیشتر شبیه سادیسم نیست؟!
:)

منبع: آثار الباقیه از ابو ریحان بیرونی فصل نهم

ابوریحان بیرونی می‌نویسد: «سده گویند یعنی صد و آن یادگار اردشیر بابکان است و در علت و سبب این جشن گفته‌اند که هرگاه روزها و شب‌ها را جداگانه بشمارند، میان آن و آخر سال عدد صد بدست می‌آید و برخی گویند علت این است که در این روز زادگان کیومرث - پدر نخستین - درست صدتن شدند و یکی از خود را بر همه پادشاه گردانیدند و برخی برآنند که در این روز فرزندان مشی و مشیانه به صد رسیدند و نیز آمده: “شمار فرزندان آدم ابوالبشر در این روز به صد رسید. ”»

خانم مری بویس:
فلسفه افروختن آتش در جشن سده را در پیوستگی با «رپيهوين» می باشد. رپيهوين يا آن‌ گونه كه در اوستا آمده: « رپيتوين»؛ ايزد تابستان و نيمروز و روياننده کشتزارهاست و بر هفت ماه تابستان فرمانروايي مي ‌كند و از ايزداني است كه مي‌ ميرند و دوباره زنده مي ‌شوند. از نگاه « مري بويس »؛ مردم با افروختن آتش، صد روز بعد از رفتن رپيهوين و پنجاه روز پيش از بازگشتش، براي گرم كردن گياهان و چيرگي بر سرماي سخت به او ياري مي‌رسانند.

فردوسی:
هوشنگ پادشاه پيشدادي، كه شيوه كشت و كار، كندن كاريز، كاشتن درخت … را از او مي دانند، روزي در دامنه كوه ماري ديد و سنگ برگرفت و به سوي مار انداخت و مار فرار كرد. اما از برخورد سنگها جرقه اي زد و آتش پديدار شد.


دکتر روح الامینی:
(سبب) پیدایش این جشن به سپندینه (مقدس) بودن آتش اشاره می‌کند و می‌گوید: «آتش و نور همواره براي ما ايرانيان مقدس بوده است. هنوز هم هنگام تولد يكي از ائمه چراغاني مي‌كنيم. سر سفره نوروز، در جشن مهرگان، در سده و جشن‌هاي ديگر شمع يا چراغ پايه‌هاي اصلي مراسم را تشکیل می‌دهند. تا پنجاه سال پيش مردم اعتقاد داشتند كه آتش يا شمع را نبايد خاموش كرد تا جایی که آنها براي احترام به آتش، با دو انگشت آتش را خاموش مي‌كردند.»


باز هم سند بیارم که جشن سده اون سخنان فرومایه ای که به زردشتیان نسبت دادید اشتباه بوده؟
چرا همه چیز رو زیر سوال می برید؟ دروغ تا کی؟؟؟؟؟؟

 

Hamid_MadNess

متخصص سرامیک
کاربر ممتاز
((جشن سَده شاهد دیگر بر حسّ سادیسم آزار جانداران در رسوم ایران باستان))

((... رسم آنها در این شب، این است که آتش بیافروزند و چون شعله ها بلند شود حیوانات زنده را در آن اندازند و پرندگان را در شعله های آن بپرانند تا بسوزند!! و خود در کنار آن آتش نشسته، به انواع لهو و لَعِب [= بازی و هرزگی] سرگرم شوند؛ که خداوند انتقام گیرد از هر کس که لذت ببرد از درد رساندن و آزار و اذیّت به غیر خود، از موجوداتی که حس دارند و ضرر نمی رسانند)) (1).

اینها همه نمونه ای از رسوم زیبای زرتشتیانه...!!!
بیشتر شبیه سادیسم نیست؟!
:)

منبع: آثار الباقیه از ابو ریحان بیرونی فصل نهم

دوره ی پیش از اسلام :
در میان عناصر چهارگانه ؛ آتش و آب و خاک و باد ؛ از دیر باز آتش در میان آریا ییان اعتبار دیگری داشته است . در اوستا آتش فرزند اهورامزدا و سپندار مذ =( زمین ) نامیده می شود . از این رو ایرانیان باستان آن را همیشه فروزان می داشتند و نشانه ی اهورایی اش می دانستند و شعله اش را نماد فروغ ازلی می شمردند و آتشکده های همیشه روشن برای آنان به منزله ی محراب پیروان مزدیسنا بود . آنان بر این باور بودند که هستی با وجود آتش است که می تواند ادامه یابد .

ایرانیان باستان عقیده داشتند که شادی از بخشش های اهورایی و اندوه از پدیده های اهریمنی است . آنان غم را نمی شناختند و حتا در سوگ کسی نیز به اندوه نمی نشستند و شیون و زاری را گناهی بس برزگ می شمردند ، از این رو می کوشیدند تا همیشه شاد باشند و در هر فرصتی جشنی سزاوار می آراستند و با گرد هم آیی به شادمانی و سرور می پرداختند . در میان این جشن ها سه جشن زمستانی است که آتش در آنها نقشی اساسی دارد و آتش افروزی از مراسم بنیانی انهاست . این سه جشن به ترتیب عبارتند از جشن یلدا ، جشن چهار شنبه سوری و جشن سده .


در میان این سه جشن آتش افروزی جشن سده از ارزش دیگری برخوردار است چرا که ریشه ی این جشن پیوندی تنگاتنگ با پیدایش آتش دارد .

از دیدگاه اسطوره شناسی پیدایش آتش به هوشنگ شاه که یکی از شاهان پیشدادی است منسوب می شود . به روایت فردوسی روزی هوشنگ شاه به شکار می رود و بر سر راه خود ماری سیاه رنگ و تیره تن می بیند . وی که نخستین بار است که این موجود عجیب را رؤیت می کند ، می هراسد و برای کشتن او سنگی به سویش پرتاب می نماید ، مار می گریزد ، اما سنگ به سنگی دیگر می خورد و از برخورد دو سنگ با یکدیگر جرقه ای می جهد و آتش زاده می شود :

یکی روز شاه جهان سوی کوه گذر کرد با چند کس هم گروه

پدید آمد از دور چیزی دراز سیه رنگ و تیره تن و تیز تاز

دو چشم از بر ِ سر چو دو چشمه خون ز دود دهانش جهان تیره گون

نگه کرد هوشنگ باهوش و سنگ گرفتش یکی سنگ و شد تیز چنگ

به زور کیانی رهانید دست جهانسوز مار از جهانجو ی جست

بر آمد به سنگ گران ، سنگ خرد همان و همین سنگ بشکست گُرد

فروغی پدید آمد از هر دو سنگ دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ

نشد مار کشته ، ولیکن ز راز ازین طبع سنگ آتش آمد فراز

هوشنگ به شکرانه ی پیدایش آتش ، به نیایش اهورا مزدا می نشیند و از آن پس آن را جاویدان و فروزان می دارد و فروغ اهورایی اش می نامد و مردم را به پرستش آن فرا می خواند و به جشن و شادمانی می پردازد و نام آن جشن را سده می گذارد .

در این اسطوره ، دو عامل متضاد روبروی هم قرار می گیرند ؛ اهریمن ، مار (1) را که مظهر و هم ریشه ی مرگ و نماد تاریکی و آشفتگی است ، پدید می آورد و اهورا مزدا در برابر آن آتش را که نماد روشنایی و گرمای هستی است می آفریند .

اما در مورد افروختن آتش در این شب ؛ کتاب های التفهیم و آثار الباقیه نظر مشترکی دارند و آن بدین روایت است که :

و اما سبب آتش کردن و برداشتن آن است که بیوراسب =( ضحاک ) توزیع کرده بود بر مملکت خویش دو مرد هر روزی تا مغز شان بر آن دو ریش نهادندی که بر کتف های او برآمده بود و او را وزیری بود نامش ارماییل ، نیکدل و نیک کردار ، از آن دو تن یکی را زنده یله کردی و پنهان او را به دماوند فرستادی . چون افریدون او را بگرفت سرزنش کرد و این ارماییل گفت توانایی من آن بود که از دو کشته یکی را برهاندمی . و جمله ی ایشان از پس کوه اند . پس با وی استواران فرستاد تا بدعوی او نگرند و او ( ارماییل ) کسی را پیش فرستاد و بفرمود تا هر کسی بر بام خانه ی خویش آتش افروزد ، زیرا که شب بود و خواست تا بسیاری ایشان پدید آید ... " .
فردوسی جشن سده را به زمان پادشاهی هوشنگ نسبت می دهد و ابو ریحان بیرونی به فریدون . اما رسمی شدن جشن سده به زمان اردشیر بابکان مقرر می شود ، اما بطور کلی در هیچیک از اسناد تاریخی به چگونگی شیوه ی جشن اشاره ای نشده است .

جشن سده بعد از اسلام :

در این دوره مورخانی چون بیرونی ، بیهقی ، گردیزی ، مسکویه و ... و ... از شیوه ی جشن در دوران پادشاهی غزنویان و سلجوقیان و خوارزمشاهیان و آل زیار و تا دوران مغول بسیار نوشته اند ، حتا داستان مرگ مرد آویج را نیز نقل کرده اند (که جشن سده ی باشکوهی ترتیب داد بود و در پایان جشن به دست مخالفان خود به قتل رسید ) ، اما اخباری که در زمینه ی برگزاری این جشن داده اند ، مانند هر آگاهی دیگر مربوط به دربار پادشاهان و امیران است و از آیین های عامه ی مردم و شیوه ی برگزاری سده در میان آنان گزارشی باز نمانده است .

اخبار موجود از این دوره نشانگر آن است که جشن سده در آن زمان با شکوه تمام برگزار می شده و حتا شاعرانی چون عنصری ، فرخی ، منوچهری ، عسجدی در توصیف چگونگی و چون و چندی آتش آن داد سخن داده و نیز از پرندگان و جانورانی که به آتش می انداختند ، یاد کرده اند . در اینجا به دو گزارش در این زمینه اشاره می شود :

گزارش نخست آثار الباقیه ؛ صفحه ی 351 :

آتش افروزند تا شر آن "جهنم" بر طرف گردد و گیاه خوشبو تبخیر میکنند تا مضرات آن را برطرف کنند . در خانه ی ملوک رسم شده که آتش بیافروزند و چون شعله ور گردد ، جانوران وحشی را به آتش می اندازند و مرغ ها در شعله ی آن می پرانند و در کناراین آتش می نشینند و به لهو و لعب مشغول می شوند .

گزارش دوم ؛ تاریخ بیهقی ؛ صفحه ی 571 و 572 :

امیر ( سلطان مسعود غزنوی ) فرمود تا سراپرده بر راه مرو بزدند بر سه فرسنگی لشگرگاه و سده نزدیک بود . اشتران سلطانی را ، و از آن همه لشکر به صحرا بردند و گز (2)کشیدن گرفتند تا سده کرده آید و پس از آن حرکت کرده آید و گز می آوردند و در صحرایی که جوی آب بزرگ بود ، پر از برف می افکندند تا به بالای فلعتی برآمد و چارطاق ها بساختند از چوب ، سخت بلند و آن را به گز بیاکندند و گز دیگر جمع کردند که سخت بسیار بود و بالای کوهی بر آمده و اَله =( عقاب ) بسیار و کبوتر . و سده فراز آمد . نخست شب امیر بر لب آن جوی آب که شراعی زده بودند ، بنشست و ندیمان و مطربان بیامدند و آتش به هیزم زدند و پس از آن شنودم که قریب ده فرسنگ فروغ آن آتش بدیده بودند ، و کبوتران نفط= ( نفت ) اندود بگذاشتند و ددان برف اندود آتش زده دویدن گرفتند و چنان سده ای بود که دیگر آنچنان ندیده بودم و آن به خرّ می به پایان آمد .

البته باید اشاره کرد رسم هایی از چون سوزاندن کبوتران و پرندگان و جانوران که در حضور شاهان انجام می گرفته ، به هیچ روی بر اساس آیین زردشتی نیست ، چرا که آتش نزد آنان بسیار گرامی است و در همه ی کتاب های آیینی زردشتیان در مورد پاکیزه نگاهداشتن و نیالودن آتش به آنان سفارش بسیار شده و هم در اوستا، بخش گاتها آمده است : " ... ای مزدا نفرین تو به کسانی باد که با آموزش خود مردم را از کردار نیک رویگردان می سازند و به کسانی که جانوران را با فریاد شادمانه قربانی می نمایند ".

جشن سده در دوران کنونی :

امروزه نیز جشن سده یا سده سوزی به صورت پراکنده در بعضی شهر ها و روستاها ی ایران در دهم بهمن ماه برگزار می شود . در مازندران ، لرستان ، سیستان و بلوچستان ، کشاورزان و روستاییان و چوپان ها نزدیک غروب ِ یکی از روز های زمستان روی پشت بام ، دامنه ی کوه یا کنار کشتزار و چراگاه آتش می افروزند و بنا بر سنتی دیرین پیرامون آن گرد می آیند ، بی آنکه نام جشن سده بر آن نهند .

اما در کرمان و بیشتر شهرهای آن استان جشن سده یا سده سوزی با شکوه تمام برگزار می شود . در میان چادر نشینان بافت سیرجان سده سوزی چوپانی برگزار می شود . در یکی از روستاهای جیرفت ( آبادی بلوک از دهستان اسماعیلی ) شب دهم بهمن آتش بزرگی به نام آتش سده ، با چهل شاخه از درختان هرس شده ی باغ به نشانه ی چهل روز ( چله ی بزرگ ) در میدان ده بر می افروزند و از روی آن می پرند و می خوانند :

سده سده ی دهقانی / چهل کنده ی سوزانی / هنوز گویی زمستانی

موبد اردشیر آذر گشسب در کتاب مراسم مذهبی و آداب زردشتیان می گوید :

این رسم از دیرباز در کرمان بر جای مانده و تا آنجا که پیران سالخورده از نیاکان خود به یاد دارند ، همه ساله در روز دهم بهمن ماه برگزار می شود " .

در قدیم محل جشن در یک فرسنگی شمال شهر کرمان ، بعد از ویرانه های محله ی قدیم زردشتیان ، معروف به "محله ی گبری " در زمین های کشاورزی بود . در این محل تنها یک باغ معروف به باغچه ی " بداق آباد " با دیوار های بلند و دو دستگاه ساختمان وجود داشت که مراسم سده سوزی روبروی در ِ این باغ ، در زمین های کشاورزی برگزار می گردید ، مالکان از اینکه سده سوزی روی زمین های کشاورزی آنان انجام می گرفت ، استقبال می کردند ، زیرا نه تنها آن را زیان آور نمی دانستند ، بلکه خاکستر ی را که از آن بجا می ماند ، برای کشاورزی مفید می شمردند . امروزه " باغچه ی بداق آباد " و زمین های کشاورزی اطراف آن به خانه و دکان تبدیل شده و تنها قطعه زمین بزرگی باقی مانده که برای سده سوزی از آن استفاده می شود . خیابان کنار این زمین نیز به خیابان نام دارد .

سده سوزی در کرمان غروب روز دهم بهمن ماه برگزار می شود اما کرمانی ها از چند روز قبل در تدارک آن هستند . از اول بهمن عموم باغداران و مالکان – هر یک به قدر همت و به نسبت ثروت خود – چند بار هیزم را که از بیابان ها و کوهپایه های اطراف فراهم شده ، به محل جشن می آورند . دست فروشان نیز تا روز نهم بهمن محل گستردن بساط خود را معین می کنند .

پیش تر ها که سده سوزی در فضای باز انجام می شد ، مردم از بعد از ظهر بلند در اطراف محل افروختن آتش به صورت گروهی فرش می انداختند و تا فرارسیدن ساعت موعود خود را با گفتگو و دیدار یکدیگر و نوشیدن چای و خوردن آجیل سرگرم می کردند ، اما این روز ها فقط چند ساعت پیش از سده سوزی ، در خیابان سده اجتماع می کنند .

روز دهم بهمن ماه چهره ی شهر عوض می شود . مغازه ها زودتر بسته می شود . چند ساعت قبل از افروختن آتش زنان زردشتی در آشپز خانه ی بزرگ باغ " بداق آباد " آش و سیرو (3) می پزند . گرد همایی خانواده ها در ایوان باغ و خوردن آش و سیرو و آجیل بخشی از مراسم جشن است . فروشندگان دوره گرد در کنار میوه و آشامیدنی در بساط خود ، حتما ً باید آجیل ( تخمه ، پسته ، مغز بادام و فندق) را هم داشته باشند .

افزون بر مردم شهر ، مردم دیگر هم از حومه و شهر های نزدیک برای شرکت در سده سوزی می آیند . برزگران هنگام شرکت در مراسم حتا اگریک شاخه هیزم هم شده برای خرمن سده می آورند تا با رضای خاطر مشتی از خاکستر سده را به همراه ببرند و برای شگون و برکت در کشتزار خود بپاشند . ( در سده سوزی سال 1362 روزنامه ها و دیگر رسانه های گروهی شمار شرکت کنندگان جشن را بیش از ده هزار نفر اعلام نمود ) .

سده خرمن بزرگی است به قطر 14 متر و به بلندی 5 تا 6 متر که در جلوی در ِ باغ بداق آباد از قبل آماده شده .

نزدیک غروب دو موبد لاله به دست با لباس سفید ، که پوشاک رسمی روحانیان زردشتی به هنگام اجرای آیین های دینی است – ظاهر می شوند . زمزمه کنان به خرمن سده نزدیک می گردند و از سمت راست سه بار گرد آن می گردند سپس این خرمن هیزم را با شعله ی لاله ها – که روشنی آنها از آتشی است که از آتشکده آورده شده – از چهار سو آتش می زنند . شعله های آتش ، فروزان و سر کش به آسمان کشیده می شود و همراه آن هلهله و شادمانی مردم در فضا می پیچد و همه جا سر شار از شور و هیجان می گردد ..

پس از ساعت ها که شعله ها فرو کش می کند ، مردم بویژه جوان تر ها از روی بوته های آتش می پرند . در قدیم اسب سواران زودتر از مردم خود را به آب و آتش می زدند و هنر نمایی می کردند .

در آخرین ساعت پایانی جشن که آتش به خاکستر می نشیند ، مردم پس از گذراندن یک بعد از ظهر شور انگیز و درخشان به خانه های خود باز می گردند . رسم است که کشاورزان مقداری از خاکستر سده را به نشانه ی پایان گرفتن سرمای زمستان به کشتزارهای خود می برند و می گویند که در این شب ستاره ی گرما به زمین درود می فرستد .




این هم نمونه ای از رافضی گری که توهین به ادیان پیشین است: (ای مسلمان چرا کفر می گی) ؟
اینها همه نمونه ای از رسوم زیبای زرتشتیانه...!!!
بیشتر شبیه سادیسم نیست؟!
http://www.www.www.iran-eng.ir/images/smilies/smile.gif


بسم الله الرحمن الرحیم
من قبل هدی للناس و انزل الفرقان ان الذین کفروا بایات الله لهم عذاب شدید و الله عزیز ذو انتقام ( سوره آل عمران آیه 4)

 
آخرین ویرایش:

sebtoshshaikh

عضو جدید
کاربر ممتاز
رفرنس اعتقادات شیعه

رفرنس اعتقادات شیعه

با نام خردداد عاقل خواه

و با سلام و ارزوی سلامتی و پیشرفت همه و موفقیت هرکه همراه

رفرنس کل عقائد شیعه خردست و عقل .

در اعتقادات شیعه فقط و فقط عقل حکمفرماست .

خدا با عقل ثابت شده .

پیامبر با عقل ثابت شده .

معاد با عقل ثابت شده .

امامت با عقل ثابت شده .

معاد هم با عقل ثابت شده .

 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
سلام بر تو مهندس جان...
عزیزم من از شما پوزش می خوام کمی تند رفتم و تاحدی خب احترام شما رو نگه نداشتم!!!
.
مهدی جوون من با شما دشمنی ندارم ...
اتفاقا برادرم ارشد فقه اسلامی و الهیات و کارشناسی ادبیات عربی دارند فکر کنم از شما خیلی باسواد تر باشن در امور قرانی و متون اسلامی و عربی !!!! اینو دیگه مطمئنم!!!
موسی به کیش خود و عیسی به کیش خود...
نرود میخ آهنین در سنگ... نه شما منو قانع کردید نه من شمارو!!! از همون اول هم گفتم بحث دینی و تاریخی بحث بیهوده ای است!!! هرکسی تمایل داره آتیش رو به سمت خودش بگیره و اینکه خب یکسری حرفهای بنده از خودم نبوده و رفرنس های متعددی دادم!!! مثل تاریخ ویل دورانت - تاریخ طبری - تاریخ ابن خلدون - ...
.
امیدوارم شاد و خرم باشید :)
ولی مهدی جان خداییش باید قبول کرد ما همه چیز رو تو این ایران کوکورانه قبول کردیم!!! خیلی خرافاتی که داریم و سندیت ملی و حتی جهانی ندارن!!!
درهر صورت اگه جسارتی به شما کردم پوزش می خوام شایسته نبود بی احترامی بشه!!!
دوست ندارم بحث ادامه پیدا کنه !!! اولا نته و نتیجه ای ندارد
سوشیانس در زردشتی یعنی منجی نجات دهنده حتی اشوزردشت خودش رو یک سوشیانس می دونست ... یعنی هرکی با حرف عملش بشری را نجات دهد یک منجی است!!!!!!!!!
.
شعری از فردوسی در مورد اینکه نشان بدهد ارادتی به اسلام نداشته:
کنون جمله این پند من بشنوید پیاده سوی سرو کشمر روید
بگیرید یکسر ره زردهشت بسوی بت چین برآرید پشت
پرستش کده گشت از ایشان بهشت ببست اندرو دیو را زردهشت
گرفتند ازو سر به سر دین اوی جهان پر شد از راه و آئین اوی
بداد از نیاکان فزونی کنم شما را به دین رهنمونی کنم
بر آئین زردشت پیغمبرم ز راه نیاکان خود نگذرم
عرب هر که باشد به من دشمن است کژاندیش و بدخوی و اهریمن است
همانا شما را آمد خبر که ما را چه آمد ز اختر بسر
از این مارخوار اهرمن چهرگان ز دانایی و شرم بی بهرگان
نه گنج و نه نام و نه تخت و نژاد همی داد خواهند گیتی به باد
از این زاغساران بی آب و رنگ نه هوش و دانش و نه نام و ننگ
ندارم به دل بیم از تازیان که از دیدشان دیده دارد زیان
که هم مارخوارند و سوسمار ندارند جنگی گه کار زار
ز شیر شتر خوردن و سوسمار عرب را به جایی رسیده است کار
.
خیام:
کسان گویند که بهشت با حور خوش است
من گویم که آب انگور خوش است
این نقد را بگیر و دست از نسیه بردار
که آواز دهل شنیدن از دور خوش است
.
در ضمن من به بنده گرایی اعتقاد ندارم!!!! به خردگرایی اعتقاد دارم!!! خداوند من خداوند خرد است !!! دین من خردگرایی و حق است!!!
آقا مهدی غربی و شرقی کیه!!!؟؟؟؟ خرد کجا رفته؟ یعنی واقعا تاریخ دروغ می گه و ما ایرانی ها فقط به مهدی اعتقاد داشته باشیم؟ آخه این میسر است؟ خداییش اصلا منطقی نیست!!!! هزار سال منتظر شخصی هستیم که در تاریخ نبوده!!! اگه بوده یک رفرنس از غیر شیعه برای من بیارید... همچنان که پاسخ دادید حرفهاتون مستند نبود و همونطور که از بچگی در گوشمون خووندن شیعه ... همونهارو تکرار می کنید!!! سند غیر شیعه بیارید که شیعه را تایید کرده باشد!!! من سند میارم که محمد (ص) رو جهانیان قبول دارن!!! نمونه بارزش فیلم محمد رسول الله!!! مساجد ساخته شده با نام محمد و الله در کشورهای هند و ترکیه!!!
عزیز کمی تامل کنید این حرفهام دشمنی من به شما نیست می خوام 1% بینش داشته باشید!!! و اینکه حقیقتی مثل ذوالقرنین و فرقان و مجوس که هست را انکار نکنید... جهانیان در مدح حقوق بشر زردشت و کوروش زانو زدند!!!
والا من هرچی گشتم چیزی در مورد شیعه در تاریخ نبود!!! اگر رفرنس غیر شیعه آوردید تا مطالعه کنم و سندیت داشته باشه به بحث ادامه می دم وگر نه بیهوده است وقت تلف کردن و آب در هاون کوفتن!!!!

پاینده باشی مهندس !!!

سلام آقا حميد
خواهش ميكنم، اميدوارم اگه بنده هم جايي تند رفته ام و حرفي نامربوط زده ام بنده رو هم ببخشيد
مسلما هيچ ادعايي در مورد دانش قرآني و ادبيات عرب ندارم، و در مورد برادرتان هم جسارتي نميكنم، ولي خب اين دليل نميشه كه چون ايشان نتونستن شما رو قانع كنند، پس اسلام و شيعه حرفي نداره،‌در ضمن با قانع شدن و نشدن شما چيزي از شيعه كم نخواهد شد مطمئنا
ماشاءاله شما آنچنان آتش رو سمت خودتون كشيديد و اونقدر داريد به اين و اون دست ميزنيد تا نكنه چيزي از حقيقت به قلبتون خطوركنه
قبول دارم بعضي از مسائل رو كوركورانه داريم تنها تقليد ميكنيم، ولي اين شامل اصل شيعه و مهدويت نميشه!!!در ضمن، اين موضوعات رو چه دليلي داره كه سند ملي و جهاني داشته باشه؟!!!من هم مثل شما ملي گرا هستم،‌ولي در درجه اول يه مسلمان شيعه هستم؛‌و متاسفانه كتاب هايي كه بنده قبول دارم رو قبول نداريد(مثل كتب چهارگانه شيعه و صحاح سته و در راس آنها قرآن)! از طرفي، چه دليلي داره كه مثلا يه فيلسوف غربي بگه شيعه حقه؟!!!!!
منم دوست ندارم ديگه بحث ادامه داشته باشه، فقط چند تا نكته خارج از دين هم ميگم
شما به شعري از حكيم فردوسي اشاره كرديد كه متاسفانه بنده هرچي شاهنامه رو ورق زدم پيدا نكردم، شايد نسخه من فرق ميكنه، ولي در حين جستجو متوجه شدم كه چند بيت اول شعري كه آورديد، براي جاهاي مختلف شاهنامه است و از بيت 7 به بعد شعري كه منسوب نموديد به فردوسي رو نتونستم پيدا كنم، اولا نظرتونو جلب ميكنم به اينكه اين شعري كه بيان نموديد،‌يه شعر پيوسته نبوده:
بران دين زردشت پيغمبرم/ز راه نياكان خود نگذرم (بخش پادشاهي بهرام گور،‌شماره 1)
بگيريد پند ار دهد زردهشت/ به سوي بت چين بداريد پشت (پادشاهي گشتاسب صد و بيست سال بود،‌شماره 3)
همين دو نمونه نشون ميده كه شعري كه بيان كرديد اصلا يه شعر منسجم نبوده و اصلا از زبان و نقل از خود حكيم فردوسي نبوده و از زبان پادشاهان اشاره شده و مناسب با موقعيتها بوده؛‌از طرفي تمام لغات عرب رو جستجو كردم و هيچ نتيجه اي در خور شعري كه اشاره كرديد نيافتم و كلا بيت 7 به بعد در شاهنامه رو پيدا نكردم!!!!اگه ممكنه بگيد اين شعري كه بيان كرديد در كدام بخش از شاهنامه است و اگرم براتون مقدوره يه عكس از صفحه شاهنامه تان بگيريد تا ببينم در كجاي شاهنامه اينچنين شعري آمده!!!
از طرف ديگه شما در پستهاي قبلي گفتيد كه حكيم فردوسي ابيات زير را سروده اند:
عمر کرد اسلام را آشکار ... بیاراست گیتی چو باغ بهار
پس از هردو آن بود عثمان گزین...خداوند شرم و خداوند دین
چهارم بود علی جفت بتول... که او را بخوبی ستاید رسول

ولي انگار فراموش كرديد ادامه اين ابيات رو قرار بدين و دوستان خودشان قضاوت كنند كه تحريف رو حتي درمورد شاهنامه هم دارن انجام ميدن!!!!
كه من شهر علمم عليم درست/درست اين سخن قول پيغمبرست
گواهي دهم كاين سخنها ازوست/تو گويي دو گوشم پرآواز اوست
علي را چنين گفت و ديگر همين/كزيشان قوي شد به هرگونه دين
نبي آفتاب و صحابان چو ماه/به هم بسته يكديگر راست راه
منم بنده اهل بيت نبي/ستاينده خاك و پاي وصي
حكيم اين جهان را چو دريا نهاد/برانگيخته موج از و تندباد
چو هفتاد كشتي بروساخته/هم بادبانها برافروخته
يكي پهن كشتي بسان عروس/بياراسته همچو چشم خروس
محمد بدو اندرون با علي/همان اهل بيت نبي و ولي
خردمند كزو دور دريا بديد/كرانه نه پيدا و بن ناپديد
بدانست كو موج خواهد زدن/كسي از غرق بيرون نخواهد شدن
به دل گفت اگر با نبي و وصي/شوم غرقه دارم دو يار و وفي
همانا كه باشد مرا دستگير/خداوند تاج و لوا و سرير
خداوند جوي مي و انگبين/همان چشمه شير و ماء و معين
اگر چشم داري به ديگر سراي/به نزد نبي و علي گير جاي
گرت زين بد آيد گناه منست/چنين است و اين دين و راه منست
برين زاده ام و هم برين بگذرم/چنان دان كه خاك پي حيدرم
دلت گر به راه خطا مايلست/ترا دشمن اندر جهان خود دلست
نباشد جز از بي پدر دشمنش/كه يزدان به آتش بسوزد تنش
هر آنكس كه در جانش بغض عليست/از و زارتر در جهان زار كيست
واقعا جاي بسي تاسف داره كه با وجود اين ابيات روشن حكيم بزرگوار ، فردوسي ، باز هم به مخالفت ميپردازيد!!!اره دوست عزيز، شيعه هميشه مظلوم بوده و هست و ان شاءاله با ظهور حضرت برحق، امام مهدي، صاحب الزمان(عج) زماني خواهد رسيد كه جهان پر از عدل و داد ميشه و همگي بر طريق راستين اسلام و مذهب جعفري در خواهند امد
دوست عزيز ،‌وافعا كه !!!كي و كجا من منكر ذوالقرنين و فرقان و مجوس شدم؟!!!اتفاقا شما هستيد كه منكر اين 3 تا هستيد!!!از اون اول هم گفتم كه معتقد به كوروش بودن ذوالقرنين بودم و هستم،‌مطابق نظر علامه طباطبايي و آيت الله مكارم(البته ميتونه هم اشاره داشته باشه به كوروش و هم به حضرت مهدي(عج) و اين موضوع منافاتي با ذات قرآن نداره)، فرقان رو هم مطابق نظر قرآن در پست قبلي نظر دادم و شماييد كه هيچ سندي رو نكرديد!!مجوس رو هم كه خب قبول دارم در مورد زردشته، ديگه انكار براي چيه؟!!!
من دليلي براي بحث با شما ندارم! هر كسي بايد در بحث توان پذيرفتن حقيقت رو داشته باشيد، ولي شما كدوم حقيقت رو پذيرفتيد كه من بخوام سند بيشتر از اين رو كنم،‌بدون اينكه حتي به كتاب قرآن هم ايمان داشته باشيد!!!
دوست عزيز، فقط ميتونم آرزو كنم، خداوند همگي ما رو به راه مستقيم هدايت كنه
آقا حميد،‌ همانطور كه گفتم، قرنهاست كه ميخوان آفتاب شيعه رو با فوت كردن خاموش كنند، ولي دريغ كه اين افراد با فوت كردن، تنها باعث سوختن ريش و ريششون شدند!اميدوارم كه گذشتگان درسي باشند براي ما آيندگان
در آخر تنها به بيت آخري كه از فردوسي قرار دادم بسنده ميكنم
هر آنكس كه در جانش بغض عليست/از و زارتر در جهان زار كيست
ياحق
 
آخرین ویرایش:

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
آهان داداش زدی تو هدف می خواستم همین ابیات جعلی رو بزارید!!!
من شاهنامه دارم و چاپ امیر کبیر برای جمهوری اسلامی است و این ابیات جعلی موجود نیست و در نسخه انگلیسی ش هم نبود!!!!!!:)
ممنون که از جانب خداوند برای من حکم قصاص می برید!!!
موفق باشید!!!

اتفاقا منم ميخواستم همينو بگيد تا ازتون اون ابيات جعلي رو كه شما قرار داديد رو جويا شم!!!!يعني شما بيشتر از دكتر جنيدي، شاهنامه شناس بزرگ معاصر ميدونيد؟!!!!
حكم قصاص؟!!!!:w20:
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
!!!من هم مثل شما ملي گرا هستم،‌ولي در درجه اول يه مسلمان شيعه هستم؛‌و متاسفانه كتاب هايي كه بنده قبول دارم رو قبول نداريد(مثل كتب چهارگانه شيعه و صحاح سته و در راس آنها قرآن)! از طرفي، چه دليلي داره كه مثلا يه فيلسوف غربي بگه شيعه حقه؟!!!!!


مهندس مهدی...چرا نباید ملاک باشه که اونها هم حرفی از شیعه بزنند؟ خب اگه الهی است و خداییست و از سمت خداست... خب اونها هم باید قبول داشته باشن دیگه... ؟؟؟ مسیح و یهود رو چرا قبول داری؟ چون جهانی است!!! یا چندتا از فرقه هاشون رو!!!
.

ملاك نيست،‌چون خودشون نميتونن شيعه رو تحمل كنن!اگه ميخواستن تحمل كنند،‌پس چرا جلوي حضرت محمد(ص) ايستادند،‌در صورتي كه ميدونستند خاتم الانبياء با خصوصات حضرت محمد(ص) قراره ظهور كنه و به خاطر همون هم به منطقه مدينه مهاجرت كرده بودند، ولي باز منكر خدا شدند و الان هم ادعا دارند كه اصلا حضرت مسيح(ع) ظهور نكرده، چه برسه به اينكه اين عقيده رو داشته باشن كه حضرت محمد(ص) مبعوث شده!!!
مسيحيت و يهوديت رو قبول دارم چون در قرآن آمده و در روايات هم به احترام به اين دو دين و دين زرتشتي امر شده،‌وگرنه در همون قران هم اشاره شده كه از مسير حق خارج شدند و در مسير كفر هستند(نمونه بارزش اعتقاد به تثليث در مسيحيت)
خرد شما استاندارد و ملاک نیست !!! دیدی که با همون منابع بهتون پاسخ دادم... مغلطه شما می کنید!!! منبعی که معرفی کردید و من استخراج کردم و نوشتم!!! باز هم توهین می کنید؟ اسمتو گذاشتی مسلمون؟ شیعه علی؟ علی کی توهین کرد؟ کی دروغ گفت؟
تا کی می خواهید با این افکار پوچتون مردم رو فریب بدید... دیگه مکر و نیرنگ هم فضلیتی می خواد... یک شاهی حرفاتون سندیت نداره!!! آره اهل سنت به منجی اعتقاد دارند و منکرش نیستم اما از حضرت مهدی صحبتی نیست!!! خیلی بی ادب هستید!!! بله الان شاهد فرهنگ و خونخواری مغولان هستیم و در طول تاریخ این جانوران وحشی در دوره خوارزمشاهیان بیشتر اسناد ما رو از بین بردند و کتابخانه ها رو سوزوند... منکر مغول نیستم!!! شما اصلا عادت دارید بحث رو گم کنی؟ بحث اصلا دین زردشت نبود ... چرا مغلطه می کنی ؟؟؟
من دیگه با شما بحثی ندارم برو ادب یاد بگیر بعدا بحث کن!!! مهندس مهدی ذره ای توهین نشنیدم!!! شرم و حیا هم خوب چیزیه!!! ببین اصلا فکر تو یکی برای من مهم نیست اگه اسلامت داره تو خطر می افته ناراحتی نیا اینجا بحث کن... اصلا به شما ارتباطی نداره!!! من با آقا مهدی دارم مذاکره می کنم... تورو سننن...
جالبه پست من رو نمی خوونه ببینه چی نوشتم ... به سرعت کرنش می کنه و موضع می گیره دین منه اسلام برای منه... فاشیستی مگه تو؟ اونی یهودی و مسیحی و زردشتی و ... است یعنی آدم نیست؟> اونها دین الهی نیستن؟ دروغ های تو راستینه؟> بازهم بت توهین کنم؟ آب شو برو تو زمین ... ادب و حرمت در اسلام جایگاهی داره از حضرت علی هتک حرمت ندیدم در طی تاریخ ایشون خیلی شجاع و با شهامت بودند... موضوع اصلا زردشت نبود آدم حسابی... بحث این بود که حضرت مهدی در قران نیومده!!! شیعه یک اقلیته!!! شیعه در صدر اسلام پدیده ای تاریخی نیست!!! بحث اینه !!! چرا اسپم میدی؟ !!!!!!!
آقا حميد، واقعا متاسفم بابت اين برخورد شما،‌اينو از ته قلبم ميگم كه اين رفتار رو از شما انتظار نداشتم!!!!
دوست عزيزمون Maenad اينجا اومدن تا در بحث شركت داشته باشن و به نظر بنده در بدترين حالت ممكن باهاشون برخورد كرديد و اصلا اين رفتار شما رو نميتونم تحمل كنم!!!
اصلا بر فرض مثال هم ايشون توهين كرده باشن، مگه اينجا براي من يا شماست؟مگه ما فقط حق بحث داريم؟مگه دوستان ديگر حق نظر ندارن؟!
در كل، اين رفتارتونو محكوم ميكنم و اميدوارم هم Maenad خانم ديگه به سمتي نرن كه باعث ناراحتي بشه و از طرفي هم شما آقا حميد از ايشون عذرخواهي كنيد، وگرنه من به شخصه نميتونم ديگه در بحث همراهتون باشم!
ياحق و شب خوش
 

A.Radmanesh

عضو جدید
این آقا انگار بازی روانی رو بسیار خوب بلده
همه حرفاشو میزنه بعد تازه میگه نه جواب سوال منو بده
کلی حرف بی پایه و اساس تو پستاش زده توقع داره بی جواب بمونه فقط چیزی که میخواد رو بشنوه؟
این بنده خدا داره هی منبع میده باز حرف خودشو میزنه و از این ور اونور حرف میکشه
دست آخرم که توهین میکنه جالبه که همه رو هم دعوت به خرد میکنه
معنی خرد رو هم فهمیدیم
تاپیک خوبیه اگه بزارن
واسه من که خیلی مفید بود
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
آقا حمید عزیز ............دین اسلام به تمامی ادیان و پیامبران الهی من جمله زرتشت و اشو زرتشت احترام میذاره

در مورد جمکران و خیلی موارد گفتید که شاید به خاطر این باشه شما صاحب دینی غیر اسلامباشید یا اینکه لااقل به قرآن کمتر رجوع کرده باشین .........داستان غدیر خم چیزی است که مورد تایید حتی سنیان عزیز هست ولی فرق در ترجمه است ........دین تشیع بعد زمامداری علی (ع) ایجاد نشده ............بلکه امام صادق (ع) دین شیعه را آوردند
ضمن اینکه خواهشی که دارم حقیقتا به شعار حضرت زرتشت ایمان داشته باشین ........چون واقعا یکی از مشکلات اساسی عمل نکردن به همین سه پند بزرگ است
اندیشه نیک ، گفتار نیک و کردار نیک

برسیم سر وقت جمکران .........که گویا شنیده های شما خیلی ناقصه .........

فلسفه چاه جمکران چيست؟

به گزارش ادیان نیوز، در ابتدا باید گفت که این که امام زمان عجل‌الله‌فرجه به طور مستقیم امر به کندن چنین چاهی و انداختن عریضه در آن توسط مردم کرده باشند، صحت ندارد.

اما واقعیت مساله چیست؟این در حقیقت یک عمل نمادین است که در آن انسان مانند آن چه را که با یک دوست انجام می دهد، با امام زمانعجل‌الله‌فرجه خود انجام می‌دهد.
همه ما می‌دانیم که علم خداوند بر همه چیز احاطه دارد و از همه چیز ما با خبر است.با این حال، چرا هنگامی که می‌خواهیم حاجت خود را بگیریم، آن را در درگاه الهی به زبان می‌آوریم؟! آیا این مساله جز این است که علاقمند به صحبت کردن با خدای خود هستیم، ولو این که او از حال ما آگاه است؟

روایت دیگری که در این زمینه جالب توجه است این است که در زمان هارون الرشید ده نفر از قصر حاکم دزدی می‌کنند و مامورین موفق به دستگیری آن‌ها نمی‌شوند.

هارون دستور می‌دهد که عین ده نفر را باید دستگیر کنند و به زندان بیندازند. نه نفر از سارقین به دست مامورین افتادند.اما هر چه گشتند اثری از نفر دهم نیافتند. از آن‌جا که مامورین می‌دانستند حاکم آدمی منطقی نیست، پیرمردی را گرفته، به او بهتان دزدی زدند و گفتند این نفر دهم است. حال، هر یک از نه نفر در دربار پادشاه یک دوست و آشنا داشت، که با نامه نوشتن به او و وساطت آن شخص، خود را از زندان خلاص می‌کند و تنها پیرمرد بی‌گناه در زندان باقی می‌ماند.
زندان‌بان به وی می‌گوید تو کسی را نداری که برای او نامه بنویسی؟ مرد به فکر فرو می‌رود و ناگهان می‌گوبد، چرا. برایم قلم و کاغذ بیاور تا برای او نامه بنویسم. نامه را می‌نویسد و به زندان‌بان می‌گوید آن را بر بام قصر بالای سر هارون الرشید بگذار و سنگی نیز بر روی آن قرار بده تا باد نامه را نبرد. زندان‌بان با تعجب به او نگاه می‌کند و این کار را انجام می‌دهد.
فردا هارون الرشید پیرمرد را به قصر می‌خواند و به وی می‌گوید «تو که هستی که دیشب در خواب به خاطر تو ما را به انواع عذاب‌ها شکنجه دادند و گفتند بی‌گناهی را به زندان انداخته‌ای؟!او را آزاد کنید.» زندان‌بان که بسیار حیرت‌زده شده بود به پیرمرد گفت «تو را به خدا سوگند بگو که در نامه‌ات چه نوشته بودی که حاکم بی‌درنگ دستور آزادی تو را داد؟» گفت «هیچ، نوشتم من العبد الذلیل الی رب الجلیل».
حال آیا خداوند بدون نامه از حال پیرمرد باخبر نمی‌شده است؟!

چرا، این تنها یک حرکت نمادین بوده که اوج توسل پیرمرد را نشان می‌داده است.
 

Hamid_MadNess

متخصص سرامیک
کاربر ممتاز
.......

.......

آقا حمید عزیز ............دین اسلام به تمامی ادیان و پیامبران الهی من جمله زرتشت و اشو زرتشت احترام میذاره

در مورد جمکران و خیلی موارد گفتید که شاید به خاطر این باشه شما صاحب دینی غیر اسلامباشید یا اینکه لااقل به قرآن کمتر رجوع کرده باشین .........داستان غدیر خم چیزی است که مورد تایید حتی سنیان عزیز هست ولی فرق در ترجمه است ........دین تشیع بعد زمامداری علی (ع) ایجاد نشده ............بلکه امام صادق (ع) دین شیعه را آوردند
ضمن اینکه خواهشی که دارم حقیقتا به شعار حضرت زرتشت ایمان داشته باشین ........چون واقعا یکی از مشکلات اساسی عمل نکردن به همین سه پند بزرگ است
اندیشه نیک ، گفتار نیک و کردار نیک

برسیم سر وقت جمکران .........که گویا شنیده های شما خیلی ناقصه .........

فلسفه چاه جمکران چيست؟

به گزارش ادیان نیوز، در ابتدا باید گفت که این که امام زمان عجل‌الله‌فرجه به طور مستقیم امر به کندن چنین چاهی و انداختن عریضه در آن توسط مردم کرده باشند، صحت ندارد.

اما واقعیت مساله چیست؟این در حقیقت یک عمل نمادین است که در آن انسان مانند آن چه را که با یک دوست انجام می دهد، با امام زمانعجل‌الله‌فرجه خود انجام می‌دهد.
همه ما می‌دانیم که علم خداوند بر همه چیز احاطه دارد و از همه چیز ما با خبر است.با این حال، چرا هنگامی که می‌خواهیم حاجت خود را بگیریم، آن را در درگاه الهی به زبان می‌آوریم؟! آیا این مساله جز این است که علاقمند به صحبت کردن با خدای خود هستیم، ولو این که او از حال ما آگاه است؟

روایت دیگری که در این زمینه جالب توجه است این است که در زمان هارون الرشید ده نفر از قصر حاکم دزدی می‌کنند و مامورین موفق به دستگیری آن‌ها نمی‌شوند.

هارون دستور می‌دهد که عین ده نفر را باید دستگیر کنند و به زندان بیندازند. نه نفر از سارقین به دست مامورین افتادند.اما هر چه گشتند اثری از نفر دهم نیافتند. از آن‌جا که مامورین می‌دانستند حاکم آدمی منطقی نیست، پیرمردی را گرفته، به او بهتان دزدی زدند و گفتند این نفر دهم است. حال، هر یک از نه نفر در دربار پادشاه یک دوست و آشنا داشت، که با نامه نوشتن به او و وساطت آن شخص، خود را از زندان خلاص می‌کند و تنها پیرمرد بی‌گناه در زندان باقی می‌ماند.
زندان‌بان به وی می‌گوید تو کسی را نداری که برای او نامه بنویسی؟ مرد به فکر فرو می‌رود و ناگهان می‌گوبد، چرا. برایم قلم و کاغذ بیاور تا برای او نامه بنویسم. نامه را می‌نویسد و به زندان‌بان می‌گوید آن را بر بام قصر بالای سر هارون الرشید بگذار و سنگی نیز بر روی آن قرار بده تا باد نامه را نبرد. زندان‌بان با تعجب به او نگاه می‌کند و این کار را انجام می‌دهد.
فردا هارون الرشید پیرمرد را به قصر می‌خواند و به وی می‌گوید «تو که هستی که دیشب در خواب به خاطر تو ما را به انواع عذاب‌ها شکنجه دادند و گفتند بی‌گناهی را به زندان انداخته‌ای؟!او را آزاد کنید.» زندان‌بان که بسیار حیرت‌زده شده بود به پیرمرد گفت «تو را به خدا سوگند بگو که در نامه‌ات چه نوشته بودی که حاکم بی‌درنگ دستور آزادی تو را داد؟» گفت «هیچ، نوشتم من العبد الذلیل الی رب الجلیل».
حال آیا خداوند بدون نامه از حال پیرمرد باخبر نمی‌شده است؟!

چرا، این تنها یک حرکت نمادین بوده که اوج توسل پیرمرد را نشان می‌داده است.


با سپاس از روشنگری شما دوست عزیز... بهره بردیم بسیار فصیح و بلیغ بود

راستی امضاتون خیلی قشنگه!!! این جملات در خونمنه!!! تبریز به دنیا نیومدم اما خون آذربایجانی در رگهامه!!!
 
آخرین ویرایش:

tehranUNIVERSITY

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن
سلام آقا مهدی جان
نه اتفاقا خوشم نیومده چون شما همه چیز رو زیر سوال می برید!!!
1.در زمان صدر اسلام بحث شیعه و امام نبود که حضرت مهدی تفسیر بشه...
2.این مفسران چه کسانی هستند؟ سند چیست؟ رفرنس بدید ما هم مطالعه کنیم!!!
3.بارها خود قران فرموده که پیشینگان من جمله تورات انجیل و فرقان رو پس نزنید و احترام بذارید و کفر نورزید ... سوره آل عمران رو مطالعه بفرمایید!!!
4.در قران از مجوس به معنی زرتشی صحبت شده!!!
5.فرقان یعنی اوستا... اگر عربی بلد باشید و به عمق قضیه برید و قران خون باشید متوجه می شوید و در سوره بقره ذکر شده <<< ذلک الکتاب ...>>> اگه قران منظور بود که می فرمودند هذاالکتاب ....!!!!!عزیزfile:///C:%5CUsers%5Cmahdi%5CAppData%5CLocal%5CTemp%5Cmsohtmlclip1%5C01%5Cclip_image001.gif فرقان یعنی بین دو پدیده فرق می ذاره!!! اهورامزدا یگانه خدای راستی و خرد مطلق و اهریمن که نیرویی است که عدم اهورایی را به عرض می رساند من جمله پلیدی و زشتی و که در صورت عدم خوبی و نیکی است!!! پس فرقان یا اوستا به خیر و شر معتقد است!!! یعنی فرق گذاشته!!!
6.در کجای قران حرف از حضرت مهدی و موعود زده شده؟ همچنین در هیچ دینی معاد و امامت وجود ندارد... رفرنس می دم که بخونید!!!
می دونم که پستمو پاک می کنید و خداییش مقداری تأمل کنید بعد اظهار نظر بفرمایید...

سلام
- در صدر اسلام بحث از امام مطرح بوده و روز غدیر خم، اعلان ولایت و امامت بوده نه روز انتصاب
- برادر قرآن خون من : اگه آیات بعد از این آیه رو بخونید، درباره اون کتاب و محتوای اون کتاب و ... صحبت شده تا آیه 23 که دعوت به تحدّی میکند و میگوید اگه میتونید مثلش را بیارید. کجای اوستا ادعای تحدی هست که ما بیخبریم؟؟!!! نکته دوم اینکه اگه از کسانی که علوم قرآن کار کرده باشند سوال کنید، جوابتان را خواهند داد که بخاطر شرافت و مقام بلند و بالای قرآن و احترام به قرآن از ذلک استفاده شده که شواهد آن در ادبیات عرب فراوان است.(در ادبیات فارسی هم هست).
- کی گفته فرقان یعنی فرق بین دو پدیده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ فرقان یعنی جداکننده حق از باطل. خواهشن برای اثبات حرفتون، معنای لغات رو به نفع خود تغییر ندهید.
- صحبت در مورد ائمه در قرآن شده اما تصریح به نام ائمه به دلایلی که میدانید، نشده(توصیه میکنم کتابهایی با عناوین امام مهدی در قرآن یا امام مهدی در روایات و ...که توسط مرکز تخصصی مهدویت قم چاپ شده مطالعه فرمایید.)(یا پست های اولیه استارتر محترم رو با دقت بیشتر مطالعه فرمائید)
- آیا حضرت ابراهیم که درخواست کرد تا چگونگی زنده کردن مردگان را ببیند، دلالت بر معاد نمیکند؟؟؟؟(از این هم روشن تر!!!)یا مقام امامتی که خداوند به حضرت ابراهیم داد!!!

هرچند بحث دینی بی خودترین بحث هاست و طرفین قبول نمی کنن!!! و اینکه تو نت جالب نیست بحث کردن!!! تازه من ناراحت شدم که چرا اصل دین رو زیر سوال می برید و به رافزی گری روانه شدید!!! درضمن اشاره کنم با برادرم که یک آخوند و هیئت ها سخنرانی می کنه مثل شما سفسطه می کند و دلیل منطقی جهان پسند نمیاره تا من قانع شم!!!
عزیزم نگرفتی مثل اینکه موضوع رو همچنان دچار سفسطه هستید.
هنوز رفرنسی ندادید که نام مهدی در قران باشه!!!
همونطور که شما می فرمایید نباید در قران بصراحت همه چیز باشه !!! بنده هم فرقان رو اوستا می دونم!!! در ضمن صحبت های شما 1% هم ارزش جهانی نداره و محدود به این مذهب شیعه است و ایران!!!
حتی خود اعراب و مسلمانان مکه و مدنیه قبول ندارن این صحبت ها رو و هیچ سند تاریخی راجع به شیعه در طول تاریخ نیست!!! خب شما میفرمایید صدر اسلام شیعه بوده؟ باشه!!! بفرمایید امام علی(ع) چندتا پیرو یا همون شیعه داشته؟ اگه بیش از 4 نفره بفرمایید ما هم آگاه شیم!!! 1.میثم تمار 2.یاسر 3.سلمان فارسی 4.اباذر دقیق یادم نیست باید یکبار چک کنم!!!
آقای مهدی جان. در کدام سند تاریخی دارید که حضرت رو پیغمبر در واقعه غدیر خم به امامت گزیده باشه که شیعه هم بوجود بیاید!!! درضمن اگه علاقه مند به حضرت علی بود که ایشون خلیفه اول می شد نه پدر زن پیامبر عزیز آقای ابوبکر !!! دلیل این بود که 4 5 نفر بیشتر علی رو دوست نداشتن و همچنان هم خود اعراب حضرت علی رو دوست ندارن!!! می دونی چرا می گم غدیر خم واقعه تاریخی نیست جون تو هیچ یک از خطبه های علی نیست!!! یعنی حضرت علی یادش رفته در نهج البلاغه ذکر کنن واقعه به این بزرگی رو؟ یا اعراب اون دورانی که دیدن همشون یادشون رفته !!! یکهو در 5 قرن پس از ظهور اسلام یادشون افتاد که غدیری هم بوده؟

آخرالزمان در دین های ابراهیمی و غیره به این صورتی که به ما گفتن نیست !!! مثلا در آیین زرتشت که مطالعه داشتم به این معتقد بود که یک فرشکرد رخ می ده!!! فرش همون fresh انگلیسی ها از اوستا استفاده کردند یعنی روز رستاخیز که همه چیز تازه می شه و راستی و اهورایی دنیا را تازه می کند!!!
اینکه می فرمایید دین زرتشت به انحراف رفته!!! اشتباه است!!! مگه اسلام نرفته؟ مگه یهود و مسحیت نرفته؟ در قرون وسطی چندصد فرقه و کتاب برای مسیحی بصورت جعلی دست کردند و داستان دجال رو راه انداختد و در این اسلام پر برکت هم از همون ابتدا معاویه و عباسیان بارها احادیث رو تحریف کردند و ...
اصول دین اسلام : توحید - نبوت - عدل - معاد است ... اما چرا در ایران فقط امامت هم اضافه شده؟
.
خیلی خووبه اگه بشه حضوری باهم بحث کنیم !!! file:///C:%5CUsers%5Cmahdi%5CAppData%5CLocal%5CTemp%5Cmsohtmlclip1%5C01%5Cclip_image001.gifبهتر می شه صحبت کرد !!! الان حرفهایی که می خوام بگم و پراکنده می گم!!!
.
آهان ... خود شیعه چنیدن نوع داره!!! امامی و غیر امامی!!! امامی ها 3 4 نوعه و غیر امامی ها 5 6 نوع اسماعیلی و زیدی و ...
.
چطور می فرمایید که اسلام تحریف نشده است!
.
یک جمع بندی:
1.فرقان رو دلیل منطقی نیوردید!!!
2.مهدی در قران و ریشه تاریخی ندارد!!!
3.امامت و شیعه در هیچ جای جهان شناخته شده نیست جز ایران!!! چون تفاوت اون با اهل سنت بس بسیار است!!!
4.حدیث ثقلین حضرت محمد (ص) فرمودند عترتی... خاندان من اگه ایشون مشتاق بودند می فرمودند اهل بیتی نه عترتی!!!
5.یک سوال منطقی دارم!!! اول فکر بعد پاسخ!!! واقعا با عقل جور در میاد که یکی از اعراب مدینه افتاده باشه در چاه جمکران ما؟؟ خب اگه از سمت خداست و قدرت خدارو داره یکبار خودشو به ما نشون بده!!! هیچ درک منطقی در این بحث نیست نه من هیچ جای دنیا این رو قبول نمی کننن!!! خب شما هم پاسخ می دید دلیل نداره کفار بدونند و از این حرفها!!!...
.
باز هم ذکر می کنم اصلا بحث دینی درست نیست!!! باحث ناراحتی شما و دوستان می شه!!!
.
یک شعر از فردوسی :
عمر کرد اسلام را آشکار ... بیاراست گیتی چو باغ بهار
پس از هردو آن بود عثمان گزین...خداوند شرم و خداوند دین
چهارم بود علی جفت بتول... که او را بخوبی ستاید رسول...
.

این هم سند تاریخی از بزرگ مرد ایران زمین در مورد حضرت علی!!! که البته فردوسی هم می فرمایند شیعه بوده و مسلمون ... اما باز اگه بخواهید سند محکمی میارم که مسلمون نبوده!!!
.
اشوزرتشت حقوق بشر را بیان کرد. همون طور که کوروش مزدیسنی کتیبه حقوق بشر دارن و همچنان کشورهای غربی سرلوحه خودشون قرار دادن که اینها همش از آموزه های اشوزردشت است!!!!
از سخن ایشون بگم براتون که گفتند: مردم به شما پند و اندرزی می گویم و شما با اندیشه خود تفکر کنید و با خرد خود بسنجید اگر نیکو بود نزد شما بپذیرید و اگر ناپسند بود دور بیندازید!!!
اما دینی که بین کافر و متدین و دیگر مذاهب و... فرق می ذاره و به زور تحمیل میخواد عقایدش رو به مردم بفهمونه بیزارم!!! یعنی به خدایی بودن اون شک می کنم!!!
.
وقتی که کوروش به بابل(عراق کنونی) وارد شد بدون خونریزی همه اورا پذیرفتند چون ایشون یک سوشیانت زردشتی بود و منجی عالم!!! حال چرا پذیرفتند... چون مردم از آموزه های زردشت خوششون میومد و زبانزد عام بود که ایشون مهرپرستند و یکتاپرست و با جنگ و خشونت مخالفند!!!! در همون زمان یهودیان و زردشتیان یار و دوست هم بودند....
.
یک نگاهی به جغرافیای ایران بندازید پیش از اسلام و پس از اسلام!!! چرا پس از اسلام ما حتی زبونمون عربی شد؟ چرا تسلیم عرب شدیم؟ چرا پیش از اسلام هیچ عربی جرات به حمله ایران رو نداشت>؟ میدونی چرا؟ چون ایرانیان یکتاپرست بودند و در دوران ساسانیان مزدکیان یک فرقه جعلی از زردشت رو بوجود اورده بود و خوون مردم رو به شیشه می گرفتن و اخلافات طبقاتی بس بسیار بود... و خبر آمد که محمد دینی نوین آورده و وقتی عمر لعنتی به ایران حمله کرد مردم تسلیم دین محمد شدند و مسلمون با زور شمشیر عمر!!! و چونکه مردم هم دین زده شده بودند و از طرفی علاقه داشتند به دین ... خیلی راحت به عرب باختند و همچنان جان باخته این اعرابیم!!! بارها خود قران گفته که ما قران رو برای مردمان لسان عربی فرستادیم و برای دیگر قوم ها نیست!!!
.
اگه ما فردوسی نداشتیم الان باید همه عمامه به سر و بهم انت انتما می گفتیم!!!!
.
در ایران باستان معتقد بودند که زمین گرد است و اگر به نماد فروهر توجه کنید متوجه می شید!!! خیر و شر دو پدیده در خلاف هم هستند!!!
.

  • - چرا بیخودترین هست؟؟؟ شما استدلالها و نقدهات رو میریزی وسط و ما هم. اونی که باید بپذیره میپذیره. شاید بیخود دونستن بخاطر اینه که نمیتونیم حرف هامون رو ثابت کنیم.شاید
  • نیم نگاهی به الغدیر علامه امینی = اثبات سندیت تاریخی غدیر
  • چه دلیل خوبی؟؟؟؟ چون واقعه غدیر خم توی هیچکدوم از خطبه های نهج البلاغه نیست،
    پس واقعه غدیری در کار نیست!!!!!!
اندکی اطلاعات در مورد نهج البلاغه داشتید این حرف رو هیچموقع نمیزدید. نهج البلاغه چنان که از اسمش پیداست، بعضی از فرمایشات حضرت هستند که سید رضی جمع آوری کرده نه همه آنها. و همچنین شما نهج البلاغه هم کامل نخوندید . خواهشا امروز خطبه شقشقیه رو یه نگاه بندازید.
اینقدر مورخین این قضیه رو نقل کرده اند که خود عامّه (اهل سنت) هم این قضیه رو قبول دارند و اشکالات دیگه ای رو میگیرند. تعجب است شما از آنها هم جلو زده اید!!!!!

  • خواهش میکنم کتابهای عقاید رو دوباره بلکه چند باره بخوانید (مثل کتب زرتشتی) بعد در مورد اصول دین صحبت کنید. لااقل نظر فخر رازی که خودش یک سنّی تمام و عیار هست رو مطالعه کنید (چون دیدم بعضی نظراتتان به عامّه شباهت داشت این پیشنهاد رو دادم).
  • عجب !!! بنده اولین باری است شیعه غیر امامی را از شما میشنوم. تا حالا شیعه غیر امامی نشنیدم.
  • در بعضی احادیث «اهل بیتی» هم آمده
  • نمیدونم ولی احتمال میدم که شما خیلی اطلاعاتتون از عقاید شیعه پایین و سطحی هست؟ کی چنین اعتقادی داره ؟ شما با این جمله شیعیان رو از نظر مرتبه عقلی هزار درجه آوردید پایین. خواهش میکنم برای نقد اعتقادات کسی اوّل اعتقادات اون رو کامل و صحیح مطالعه بفرمائید.
  • خوبه ما داریم که « لا اکراه فی الدین»
  • کجای قرآن گفته که ما فقط قرآن رو برای کسایی فرستادیم که زبونشون عربیه؟؟؟؟؟ خواهشن آیات قرآن رو هم درست معنا کنید. این طور نقد کردن، لا فائدة فیه. خود قرآن تصریح دارد به اینکه این قرآن برای همگان است (لانذرکم به و من بلغ)
  • من واقعا موندم که شما چطور این استدلالات رو میارید و توقع دارید مورد قبول قرار بگیره.

یک موضوع دیگر...
اکثر فلاسفه بزرگ جهان و یونان از اشوزرتشت صحبت کردند و ایرانی ... شما یک مدرک بیار که از شیعه و امامت صحبتی در جهان باشه!!!! آقا چرا ما ایرانیا فقط باید تاوان این امام زمان و مهدی رو بدیم؟ چرا در ایرانه! ؟؟ در طول تاریخ کدوم امام تونست پاشو تو ایران بزاره؟ جز امام حسین و رضا ؟ اون هم چون فامیل هاشون خلیفه بودند تونستند بیان... ببین دوست عزیز اینها تاریخه!!! از خودم نبافتم که خووبه یه نگاهی به تاریخ بندازیم!!! تامل کنیم!!! هرکی هرچی می گه رو قبول نکنیم!!! حرف باید مستند باشه نه ساخته و پرداخته ذهن ما!!!!!!!!
.
در تاریخ تمدن بارها از اشوزردشت صحبت شده ... اثر ویل دورانت... تاگور شاعر هندی فکر کنم!!! پروفسور ادوارد براون - هانری بر - ابن حلدون از سنی ها - گاریسون - مهاتما گاندی رهبر بزرگ هند - هگل - فیلسوف بزرگ و ریاضی دان عظیم "فیثاغورث" - آدولف راپ - پروفسور اشپیگل - پروفسور جاکسون - گستاولوبون و هزاران شخصیت بزرگ دیگر...
.
خواش می کنم شما هم یک شخصیت جهانی بفرمایید که این مذهب شیعه و امام مهدی رو قبول داشته باشه؟؟؟؟ آقا بفرمایید ما هم آگاه شیم!!!





  1. خوبه شما ادوارد براون و هانری کربن و .... رو میشناسید اما اطلاعاتی ازشون ندارید. خوبه مناظرات و بحثهای هانری کربن رو با علامه طباطبایی بخونید. :gol::gol::gol:
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
سلام
- در صدر اسلام بحث از امام مطرح بوده و روز غدیر خم، اعلان ولایت و امامت بوده نه روز انتصاب
- برادر قرآن خون من : اگه آیات بعد از این آیه رو بخونید، درباره اون کتاب و محتوای اون کتاب و ... صحبت شده تا آیه 23 که دعوت به تحدّی میکند و میگوید اگه میتونید مثلش را بیارید. کجای اوستا ادعای تحدی هست که ما بیخبریم؟؟!!! نکته دوم اینکه اگه از کسانی که علوم قرآن کار کرده باشند سوال کنید، جوابتان را خواهند داد که بخاطر شرافت و مقام بلند و بالای قرآن و احترام به قرآن از ذلک استفاده شده که شواهد آن در ادبیات عرب فراوان است.(در ادبیات فارسی هم هست).
- کی گفته فرقان یعنی فرق بین دو پدیده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ فرقان یعنی جداکننده حق از باطل. خواهشن برای اثبات حرفتون، معنای لغات رو به نفع خود تغییر ندهید.
- صحبت در مورد ائمه در قرآن شده اما تصریح به نام ائمه به دلایلی که میدانید، نشده(توصیه میکنم کتابهایی با عناوین امام مهدی در قرآن یا امام مهدی در روایات و ...که توسط مرکز تخصصی مهدویت قم چاپ شده مطالعه فرمایید.)(یا پست های اولیه استارتر محترم رو با دقت بیشتر مطالعه فرمائید)
- آیا حضرت ابراهیم که درخواست کرد تا چگونگی زنده کردن مردگان را ببیند، دلالت بر معاد نمیکند؟؟؟؟(از این هم روشن تر!!!)یا مقام امامتی که خداوند به حضرت ابراهیم داد!!!



  • - چرا بیخودترین هست؟؟؟ شما استدلالها و نقدهات رو میریزی وسط و ما هم. اونی که باید بپذیره میپذیره. شاید بیخود دونستن بخاطر اینه که نمیتونیم حرف هامون رو ثابت کنیم.شاید
  • نیم نگاهی به الغدیر علامه امینی = اثبات سندیت تاریخی غدیر
  • چه دلیل خوبی؟؟؟؟ چون واقعه غدیر خم توی هیچکدوم از خطبه های نهج البلاغه نیست،
    پس واقعه غدیری در کار نیست!!!!!!
اندکی اطلاعات در مورد نهج البلاغه داشتید این حرف رو هیچموقع نمیزدید. نهج البلاغه چنان که از اسمش پیداست، بعضی از فرمایشات حضرت هستند که سید رضی جمع آوری کرده نه همه آنها. و همچنین شما نهج البلاغه هم کامل نخوندید . خواهشا امروز خطبه شقشقیه رو یه نگاه بندازید.
اینقدر مورخین این قضیه رو نقل کرده اند که خود عامّه (اهل سنت) هم این قضیه رو قبول دارند و اشکالات دیگه ای رو میگیرند. تعجب است شما از آنها هم جلو زده اید!!!!!

  • خواهش میکنم کتابهای عقاید رو دوباره بلکه چند باره بخوانید (مثل کتب زرتشتی) بعد در مورد اصول دین صحبت کنید. لااقل نظر فخر رازی که خودش یک سنّی تمام و عیار هست رو مطالعه کنید (چون دیدم بعضی نظراتتان به عامّه شباهت داشت این پیشنهاد رو دادم).
  • عجب !!! بنده اولین باری است شیعه غیر امامی را از شما میشنوم. تا حالا شیعه غیر امامی نشنیدم.
  • در بعضی احادیث «اهل بیتی» هم آمده
  • نمیدونم ولی احتمال میدم که شما خیلی اطلاعاتتون از عقاید شیعه پایین و سطحی هست؟ کی چنین اعتقادی داره ؟ شما با این جمله شیعیان رو از نظر مرتبه عقلی هزار درجه آوردید پایین. خواهش میکنم برای نقد اعتقادات کسی اوّل اعتقادات اون رو کامل و صحیح مطالعه بفرمائید.
  • خوبه ما داریم که « لا اکراه فی الدین»
  • کجای قرآن گفته که ما فقط قرآن رو برای کسایی فرستادیم که زبونشون عربیه؟؟؟؟؟ خواهشن آیات قرآن رو هم درست معنا کنید. این طور نقد کردن، لا فائدة فیه. خود قرآن تصریح دارد به اینکه این قرآن برای همگان است (لانذرکم به و من بلغ)
  • من واقعا موندم که شما چطور این استدلالات رو میارید و توقع دارید مورد قبول قرار بگیره.







  1. خوبه شما ادوارد براون و هانری کربن و .... رو میشناسید اما اطلاعاتی ازشون ندارید. خوبه مناظرات و بحثهای هانری کربن رو با علامه طباطبایی بخونید. :gol::gol::gol:

سلام، ممنون از حضورتون، واقعا استفاده كردم:gol:
فقط دوستان يه توضيحي بايد بدم كه يكي از دوستان به جا يادآوري كردند
بنده در جايي گفتم كه بحث بهتره توسط كتب معتبره ادامه داشته باشه و بيان كردم كه از بين كتب قرآن و صحاح سته و كتب شيعه بررسي شه؛‌منظور بنده از آوردن صحاح سته اين بود كه اگر طرف ديگر بحث از برادران سني باشند از آن بحث رو ادامه بديم، چون مطمئنا شيعه اونقدر در اين مباحث قوي هست كه بتونه از خود كتب برادران سني به بحث ادامه بده،‌ولي خب اين بدان معنا نيست كه من كتب سني رو به عنوان كتب معتبره براي خود شيعه بدونم؛ اميدوارم سوءتفاهمي حاصل نشه
اميدوارم همگي در پناه قادر متعال باشيم
ياحق
 

M.Adhami

عضو جدید
کاربر ممتاز

دریافت سخنرانی-استاد رائفی پور-سبک زندگی در آخرالزمان


به قلم : سید علی | در تاریخ جمعه, اسفند ۱۸, ۱۳۹۱ | موضوع : دریافت سخنرانی صوتی, همه مطالب
دانلود سخنرانی استاد رائفی پور در مسجد لشگر ۳۰ گرگان(۳۰بهمن۹۱)

پست های مرتبط:


  1. سخنرانی-استاد رائفی پور- مهدویت در ادیان الهی و غیر الهی
  2. سخنرانی استاد رائفی پور – پانزدهمین همایش روایت عهد
  3. استاد رائفی پور – یادواره شهدای هسته ای -اسفند ۹۱
  4. سخنرانی استاد رائفی پور-همایش آسیب شناسی ماهواره

 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
چراحفظ دین درآخرالزمان سختترازهمیشه است؟

چراحفظ دین درآخرالزمان سختترازهمیشه است؟

پيامبر گرامى اسلام به اصحابش فرمود: «به زودى گروهى بعد از شما مى آيند كه يك نفر از آنان اجر پنجاه نفر از شما (صحابه) را دارد»



:در روايت است كه دين دارى در آخر الزمان، مثل گرفتن آتش در دست است، چرا دين دارى در اين زمان، سخت تر از زمان هاى ديگر است؟ اصولاً در عصر نزديك به ظهور، مردم از دين فاصله مى گيرند يا اين كه به طرف دين بيشتر مى آيند؟این سؤالی است که بسیاری از کسانی که علاقه‌مند به مباحث مهدویت هستند، می‌پرسند،اما پاسخ به این سولات را می توانید در ادامه مطلب مطالعه بفرمائید.

در ابتدا با استفاده از برخى روايات، تصويرى از وضعيت دينى در آخرالزمان ارائه مى شود:
«اسلام و ايمان، غريب مى شود، همان طور كه در ابتدا غريب بود»،
«مساجد از نظر ظاهرى آباد، ولى از نظر هدايت خراب هستند»،
«انسان دين خود را مى فروشد، به گونه اى كه ممكن است صبح مؤمن باشد و عصر كافر شود يا عصر، مؤمن باشد و صبح كافر گردد»،
«جو عمومى و حاكم، جو كفر و بى دينى است ؛ به گونه اى كه حتى بعضى از مؤمنان را نيز متزلزل كرده و به كفر دعوت مى كند»،
«ملت هاى ديگر از اديان خود، گمراه مى شوند»،
«هر كس كه پرچم گمراهى بلند كند، هوادارانى خواهد يافت»،
«با عقايد اسلامى - حتى ايمان به خدا - به طور علنى برخورد مى شود»،
«شنيدن حقايق قرآن، بر مردم گران آيد ؛ اما شنيدن باطل آسان است»،
«مردم نسبت به وقت نماز، بى اعتنا مى شوند»،
«بدعت ها ظاهر و زياد شود»،
«حلال، حرام شود و حرام، حلال» و....


مجموع اين جملات نورانى، بيانگر وجود نوعى تحير، پس رفت اعتقادى، ظاهرسازى و رنگ باختن ديندارى در آخرالزمان است. چنان كه حضرت على (علیه السلام)  نيز به اين مطلب اشاره فرموده است:
«يكون حيره و غيبه تضل فيها اقوام و تهتدى فيها آخرون» ؛ «غيبت و حيرتى پيش خواهد آمد كه گروه هايى گمراه مى شوند و دسته اى ديگر هدايت مى يابند».

وضعيت ديندارى در آخرالزمان سخت و شكننده و ميزان رويگردانى اغلب مردم از دستورات الهى، زيادتر است. اين مسئله دلايل مختلفى مى تواند داشته باشد، از جمله :

1. تحريف در آموزه هاى متعالى و راستين دين در اين عصر فزونى مى گيرد و اديان و مكاتب مختلفى شكل مى گيرد؛ اين اديان ساختگى، رنگ و بويى از حقيقت ندارند و تهى از معنويت و باورهاى راستين حق گرايانه هستند.در روايات نيز اشاره شده كه سرگردانى در عقايد دينى، نتيجه جريانات باطلى است كه با جهالت و كنار گذاشتن تفكر در ميان امت ظاهر مى شود.

2. غول هاى ارتباط جمعى و رسانه اى، به شدت با اسلام درگير مى شوند و با انواع تخريب ها و تحريف ها و سياه نمايى ها، سعى بر آن دارند كه چهره خشن و سياهى از اسلام و دين نشان دهند و در اين كار، چنان ماهرانه و شيطنت آميز واقعيت ها را تحريف و تخريب مى كنند كه حتى برخى از مسلمانان نيز دچار ترديد مى شوند و گاه از دين خود شرمنده مى شوند، و از طرفى ديگر، ظواهر دنيا را چنان فريبنده و زيبا جلوه مى دهند و انواع فساد و فحشا را در جامعه پخش مى كنند، به گونه اى كه مردم در كنترل كردن اميال و غرايز خود بايد مجاهدت و تلاش فراوان كنند. بازار فسادهاى مالى و اخلاقى، چنان گرم مى شود كه برخى، همه چيز را به فراموشى مى سپرند و حتى انسانيت را زير پا قرار مى دهند روشن است كه با فساد علنى دنياى امروز، حفظ دين و معنويت، بسيار مشكل است.

3. مردم از محتواى اسلام و قرآن و حقيقت آن دور مى شوند. اين دور شدن به چند شكل اتفاق مى افتد. توجه بيش از حد به ظاهر و غفلت از محتوا و پيام؛ يعنى، مردم به جاى اين كه دنبال فهم معانى قرآن باشند، بيشتر به خواندن آن و لحن و صوت ارزش بدهند.

همچنين به قدرى معانى مختلف و برداشت هاى غيرمعقول از قرآن عرضه مى شود و به قدرى اختلاف قرائت ها و تكثرگرايى رواج و مقبوليت يابد كه معناى اصلى قرآن و منظور الهى از نزول آن در بين مردم گم شود و كسى نداند كه منظور خداوند از نزول فلان آيه يا سوره يا كل قرآن و اسلام چيست. در اين صورت نيز از قرآن و اسلام، جز اسم چيزى نخواهد ماند، زيرا هر كس حرفى خواهد زد و آن را حرف اسلام و قرآن قلمداد خواهد كرد.

با اين حال نبايد از نظر دور داشت كه اگر حفظ دين در آخرالزمان دشوار است به همان نسبت عوامل و زمينه هاى ديندار شدن نيز بهتر و بيشتر فراهم است. براى نمونه در هيچ زمانى به اندازه زمان ما ابزار و وسايلى كه بتوان با كمك آنها دين را شناخت فراهم نبوده است ؛ مانند كتاب، صوت، تصوير و نيز گسترش دانش و معارف. اگر در گذشته شخصى براى استماع حديثى فرسنگ ها راه بيابان را طى مى نمود، امروز با زدن چند كليد رايانه و يا مراجعه ساده به كتاب ها و نيز امواج راديويى و تصويرى و... مى تواند به همان اطلاعات دسترسى پيدا كند. علاوه بر آنكه مردم آخرالزمان از عقل و هوش بيشترى برخوردارند.

از امام سجاد (علیه السلام)  نقل شده كه فرمود: «خداوند آيات سوره توحيد و نيز اول سوره حشر را براى مردم آخرالزمان نازل كرده است، چرا كه مردم آخرالزمان از عقل و بينش بالاترى برخوردارند».

از طرف ديگر هر چند حفظ دين و عمل به وظيفه، در دنياى پرتلاطم و سراسر ظلم و فساد، كارى دشوار است ؛ ولى پاداش انسان هاى متدين و دين مدار نيز افزون است.

در روايتى پيامبر گرامى اسلام به اصحابش فرمود: «به زودى گروهى بعد از شما مى آيند كه يك نفر از آنان اجر پنجاه نفر از شما (صحابه) را دارد». اصحاب گفتند: «يا رسول الله! ما با تو در بدر و احد و حنين شركت داشتيم و قرآن در ميان ما نازل شد». پيامبر فرمود: «اگر بر شما وارد مى شد آن چه آنان تحمل مى كنند، مانند صبر آنان صبر نمى كرديد».

مؤمنان آخرالزمان، به فرموده اميرمؤمنان: «در كارها و فداكارى هاى نيك و بزرگ مسلمانان صدر اسلام شريك اند». «و اينان كسانى اند كه پيامبر، آنان را برادر خود خوانده و آرزوى ديدار آنان را كرده است» و «افرادى هستند كه خداوند، آنان را اولياى خود خوانده است».

بنابراين در اين دوران عده اى از مردم، به اوج تقوا و دين دارى رسيده و به آن پايبند هستند. اينان ياران و دوستداران حضرت مهدى(عج) هستند و تلاش مى كنند تا زمينه ظهور و قيام آن حضرت را فراهم سازند و جامعه را آماده كنند.

برگرفته از کتاب مهدویت(دوران ظهور)

منبع:شبستان
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
پیشنهاد آیت الله بهجت در رابطه با امام زمان عج

پیشنهاد آیت الله بهجت در رابطه با امام زمان عج

بالاخره، در این عصر بین ما و زعیم ما فاصله افتاده و او گرفتار است، خدا می‌داند اگر نُواب اربعه زیادتر بودند چه بلاهایى بر سر آن ها می‌آوردند! اگر چه علماى بزرگى هم چون شیخ مفید ـ قدس سره ـ بوده اند، ولى نواب اربعه از جهاتى راجح بوده اند.

آیا با وجود این می‌شود در این زمان غیبت كارى كرد؟! آیا مقاتله و جهاد، بر ضرر مسلمانان تمام نمی‌شود؟! حال اگر مقاتله نشد و یا نكردیم، آیا راهى براى اصلاح خود و اصلاح دیگران و جامعه داریم یا نه؟ آیا راهى جهت حفظ خود از فساد و اصلاح فاسدهاى قابل اصلاح در جامعه وجود دارد یا خیر؟

به گمان بنده این یك راهى است كه هیچ كس نمی‌تواند انكار كند كه نشدنى است، و یا این كه پیش نمی‌رود و بى نتیجه و بى فایده است. و در عین حال، اشكالاتى و معذوراتى را كه راه هاى دیگر دارند، ندارد.
آن راه این است كه هر شخصى باید برنامه اصلاحیه اى براى خود تهیه كند؛ به این صورت كه مشخص كند این ها اصول اعتقاداتى است كه من به آن ها یقین دارم، در زمینه توحید و نبوت و امامت و... و این ها معتقدات بنده است و از روى دلیل بدان عقیده دارم خواه اظهار بكنم یا نكنم، و خواه چیزى اتفاق بیفتد، یا نیفتد، حتى اگر حكومت، دست سفیانى بیفتد و من مجبور شوم كه از روى تقیه به او بگویم: «أَلْحَق مَعَك»؛ (حق با تو است.) ـ چون اگر نگویم كشته می‌شوم، و یا نزدیكان و دوستانم كشته می‌شوند ـ اشكالى نداشته باشد.

پس از آن كه انسان برنامه خود را درست كرد، باید اول خودش به آن التزام عملى داشته و به آن متعهد شود تا از ناحیه آخرتى خاطر جمع گردد، و پس از آن كه خود را با این برنامه اصلاحى اصلاح كرد، می‌تواند دیگران را، هر چند افراد مُنصِف را، با خود هم عقیده كند، و تدریجا به افراد بگوید كه این عقیده من است و این هم دلیل من.

به این ترتیب، هر كس می‌تواند كم و بیش دیگران را در برنامه صحیح خود داخل كند. آن افرادى كه به این برنامه عمل می‌كنند اول خود را اصلاح می‌كنند و بعد به نوبه خود با فرد سومی‌مطرح می‌كنند، و مانند شخص اول او را به طریقه صحیح خود دعوت می‌كنند.

بدین ترتیب، هر طالب اصلاحى از روى برنامه و ادله صحیحه وقتى خود را اصلاح كرد، دومی‌و سومی‌و چهارمی‌و... را اصلاح می‌كند، و كار به جایى می‌رسد كه محیط و افراد جامعه همه صالح می‌شوند. آیا این مطلب قابل تشكیك است؟!

با این راه، اهل ایمان و عُقلا و اهل انصاف صالح می‌شوند، و لازم نیست شمشیر به دست بگیریم و با اهل باطل محاربه كنیم و یا با اهل حق محاربه كنیم؛ زیرا در جنگ شروط محاربه لازم است كه براى همه و همیشه میسر نیست؛ ولى ما با این راه می‌توانیم شرایطى را فراهم نماییم كه گروه هاى بسیار و جامعه را اصلاح كنیم و شرط آن چیزى جز اصلاح خود و اصلاح غیر، نیست.

اگر كسى در این كار جدى باشد، گمان نمی‌كنم پشیمان شود، و اگر این برنامه به دست افراد منصف افتاد، دیگرى را اصلاح می‌كند و آن دیگرى هم همین طور، و در نتیجه، برخلاف امراض مُسرى، اصلاحات مسرى، تحقق پیدا می‌كند. خداوند متعال می‌فرماید:
«وَمَنْ أَحْیَاهَا فَكَأَنمَآ أَحْیَا الناسَ جَمِیعًا»(۲) هر كس یكى را احیا كند، گویا همه مردم را احیا كرده است.

منظور از حیات در این آیه شریفه، نجات دادن از ضلالت و گمراهى در دین است.
این راه اصلاح را نباید كَالعَدَم و نشدنى حساب كنیم، و گرنه پشیمان می‌شویم از این كه می‌توانستیم عادل و صالح فراهم كنیم و نكردیم، و در وُسع ما بود و قدرت داشتیم كه دنیا را به امن و امان و عدالت وادار كنیم و نكردیم.

انوشیروان از مزدك پرسید: قاتل را می‌كشى؟ گفت: نه. گفت: اگر او را نكشى ممكن است صد نفر دیگر را بكشد.
او را و صد هزار تابع او را در یك روز، در یك مجلس كشت.

پی نوشت:
۱. بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۳۵۶؛ الغیبة طوسى، ص ۳۸۴.
۲. سوره مائده، آیه ۳۲.
 

sabahat

عضو جدید
کاربر ممتاز
(بسم الله الرحمن الرحیم)
منظور از شناخت امام زمان که لازم است، چگونه شناختی است؟

شناخت امام عبارت از پذیرفتن مقامات الهی اوست. بهتریت راه برای معرفت و شناخت مقام امام آن چیزی است که خداوند متعال و ائمه خود به بیان آنها پرداخته‌اند؛ پس ابتدا باید دید که امامان، خود را چگونه معرفی کرده‌اند. این معرفی در دو بخش صورت گرفته است؛ یکی معرفی اشخاص ایشان و دیگر معرفی اوصاف و ویژگی هایی که خداوند به آنها عطا فرموده است.
اشخاص ائمه برای ما معلوم است، اوصاف آنها نیز در حدیثی از امام رضا‌ علیه‌السلام این‌گونه معرفی شده است:

امام، امانت‌دار خداوند در میان خلق خدا؛ حجت خدا بر بندگان؛ دعوت‌کننده مردم به سوی خدا و دفاع‌کننده از حقوق واجب خداوند بر بندگانش است. امام از گناهان پاک و از عیوب بری است. امام کسی است که دارای همه علم است و به حلم شناخته می‌شود. امام نظام دهنده به دین و باعث سربلندی مسلمانان و خشم منافقان و از بین رفتن کافران است.[۱]

پس حداقل معرفت ما نسبت به امام زمان که واجب است در دو بخش خلاصه است:
نخست، شناخت به نام و نسب آن حضرت؛
دوم، اعتقاد به فضایل و اوصاف او؛ شامل:

۱. اعتقاد به اینکه جز مقام نبوت سایر خصوصیات پیامبر در امام زمان یافت می‌شود؛
۲. اطاعت از امام زمان در ردیف اطاعت از خداوند و رسولش می‌باشد؛
۳. در همه چیز باید تسلیم نظر امام بود؛
۴. باید در امر دین همه چیز را به ایشان ارجاع داد؛
۵. پس از رجوع به امام زمان، باید نظر ایشان را اطاعت کرد؛
پس باید گفت که عصاره دین، معرفت خداوند، رسولش و ائمه ـ به‌خصوص امام زمان ـ و اطاعت کامل از آنهاست.

معرفی منابع برای مطالعه بیشتر
• شناخت زندگی بخش، شفیعی سروستانی؛
• معرفت امام عصر، سید محمد بنی‌هاشمی؛
• بازکاوی حقوق امام مهدی علیه‌السلام، سید مسعود پورسیدآقایی؛
• آشتی با امام زمان، محمد شجاعی؛
• شناخت بیشتر قائم آل‌محمد علیه‌السلام، سید حسین تویسرکانی.

[SUB]پی‌نوشت‌ها[/SUB]
[SUB]
۱. اصول کافی، کلینی، کتاب الحجة، باب «انّ الائمة خلفاء الله»، حدیث۲.
[/SUB]
 

sabahat

عضو جدید
کاربر ممتاز
درباره ظهور امام زمان، چه استدلال‌های عقلی و چه آیات و روایاتی وجود دارد؟

درباره ظهور امام زمان، چه استدلال‌های عقلی و چه آیات و روایاتی وجود دارد؟

یامصور

درباره ظهور امام زمان، چه استدلال‌های عقلی و چه آیات و روایاتی وجود دارد؟

محیط، اجتماع و تعامل با دیگران، در حرکت آدمی تأثیر‎گذار است. تأثیر مطلوب و کامل، زمانی به وجود می‌آید که در جامعه محیط رشد فراهم آید و این، به اداره درست و بی نقص جامعه وابسته است. این گونه اداره جامعه، به مدیری آگاه به نیازهای انسان و دانا به راه رسیدن به تکامل نیازمند است؛ فردی که قانون الهی را ـ که بهترین مقررات برای یک جامعه است ـ به‌خوبی دانسته، به‌درستی عمل کند. این مهم، فقط در توان فردی معصوم از خطا و مؤید به علم الهی است که در همان امام و انسان کامل است. لطف الهی ایجاب می‌کند که خدا راهبرانی را برگزیند تا جامعه را به نحو مطلوب، آماده رشد افراد کنند. حال اگر شرایط به گونه‎ای شد که مردم، آماده پذیرش و گردن‎نهادن به امامت و زعامت حجت حق و خواهان سپردن رهبری جامعه به فردی الهی شدند عقل حکم می‌کند که خدا به اقتضای لطف خود، هرگز این نعمت را از بشر دریغ نمی‌کند. لطف از خدا، جدا و منفک نیست؛ پس عقل، نیاز به ظهور حجت حق را درک می‌کند.از سوی دیگر، فطرت و نهاد آدمی، به آرامش و درست زندگی کردن تمایل دارد. عدالت‌طلبی، میل به خوبی و بی‎زاری از بدی، در وجود آدمی نهفته است. فطرت آدمی، الهی است و آنچه در درون آن نهادینه شده، مطابق با هدف خلقت و متناسب با وجود او است. میل و نیاز انسان به عدالت و کشش درونی او به سوی خوبی‎‌ها، ایجاب می‌کند که برای رسیدن به آن، هرچه مورد نیاز است، بطلبد. طبیعی است اجرای عدالت، مجری عادل لازم دارد؛ پس مجری عادل و دوران عدالت، خواست و آرزوی درونی آدمی است و در جای خود ثابت شده که تمایلات فطری انسان، حتماً باید پاسخی در خارج و واقع داشته باشد.
اما از جهت نقلی، اعتقاد به ظهور منجی و مصلح، امری است که همه‌ ادیان آن را نوید داده‎اند. این حیث اعتقاد به منجی و ظهور را «حیث نقل» می‌گویند. قرآن کریم، و فرمایش‎های گهربار وجود مقدس پیامبر و امامان معصوم علیهم‌السلام سرشار از وعده‎‌ها و بشارت‌های ظهور است. به همین علت، ظهور امام مهدی علیه‌السلام مورد اجماع مسلمانان بوده و شیعه و سنن کتاب‎هایی در این زمینه نوشته‌اند، و در طول قرون، شعرا، شعر‌ها سروده‎اند و حتی عده‎ای، ادعای مهدویت کرده‎اند.
در برخی کتب، بیش از دویست و پنجاه آیه، درباره آن حضرت جمع‎آوری شده است؛ مانند جلد هفتم از کتاب معجم احادیث امام مهدی علیه‌السلام.
معروف‎‌ترین آیات که به‌روشنی به ظهور دولت حق امام زمان اشاره دارد، عبارت است از:
«و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر أن الأرض یرثها عبادی الصالحون».[۱]
«وعد الله الذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنهم فی الأرض…».[۲]
«هو الذی أرسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله…».[۳]
«و نرید أن نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثین…».[۴]
ظاهر این آیات، به‌روشنی دلالت دارد بر اینکه خداوند، خلافت و وراثت زمین را به بندگان مؤمن و صالح خود وعده داده است و او، تخلّف در وعده نمی‌‎کند. «ان الله لایخلف المیعاد؛ به درستی که خدا، خلف وعده نمی‌‎کند».[۵]
در این‌باره روایات بسیاری نیز به ست ما رسیده؛ به همین دلیل، شیعه و سنی توا‌تر روایات درباره امام مهدی علیه‌السلام را ادعا کرده‎اند. معروف‎‌ترین آنها، فرمایش نبی گرامی، حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله است که فرمود:
مهدی، از فرزندان من است و جهان را پر از عدل و داد می‌‎کند، همان‎گونه که از ظلم و ستم پر شده است.[۶]

[SUB]پی‌نوشت‌ها[/SUB]
[SUB]۱. انبیاء: ۱۰۵.[/SUB]
[SUB]۲. نور: ۵۵.[/SUB]
[SUB]۳. توبه: ۳۳.[/SUB]
[SUB]۴. قصص: ۵.[/SUB]
[SUB]۵. رعد: ۳۱؛ آل عمران: ۹.[/SUB]
[SUB]۶. ر.ک: منتخب الاثر، لطف‌الله صافی گلپایگانی، فصل دوم.[/SUB]

 

سعید گروسی

عضو جدید
کاربر ممتاز
http://www.www.www.iran-eng.ir/images/misc/userfield_edit.gif روزی یکی از نیروهای شیطان رو به شيطان کرد و گفت:

فرمانده چرا اینقدر خوشحالی/مگر گمراه کردن اینها چه فایده ای دارد؟

شیطان جواب داد: امام اینها که بیاید ،عمر ما تمام میشود.

اینها را که غافل کنیم، امامشان دیرتر می آید

دوباره پرسید:

آیا ما موفق بوده ایم؟

شیطان خنده ای کرد و گفت:

مگر صدای گریه امامشان را نمیشنوی

مگر صدای طلب استغفار او را نمیشنوی!؟!.
 

sabahat

عضو جدید
کاربر ممتاز
http://www.www.www.iran-eng.ir/images/misc/userfield_edit.gif روزی یکی از نیروهای شیطان رو به شيطان کرد و گفت:

فرمانده چرا اینقدر خوشحالی/مگر گمراه کردن اینها چه فایده ای دارد؟

شیطان جواب داد: امام اینها که بیاید ،عمر ما تمام میشود.

اینها را که غافل کنیم، امامشان دیرتر می آید

دوباره پرسید:

آیا ما موفق بوده ایم؟

شیطان خنده ای کرد و گفت:

مگر صدای گریه امامشان را نمیشنوی

مگر صدای طلب استغفار او را نمیشنوی!؟!.
خدایا به ما باوری عنایت فرما تا حضور همیشگی اماممان را در تمام لحظات زندگی حس کنیم که او حاضر است....
 
بالا