مهديه2:شناخت امام عصر(عج) ،ظهور و آخرالزمان

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
[h=1]سوریه، دیروز، امروز و آخرالزمان[/h][h=2]

اشاره:[/h]شام یكی از مناطق مهم در آخرالزّمان است كه شامل كشورهای سوریه، لبنان، اردن و فلسطین امروزی است. قلمرو سپاه سفیانی در شام است. در این نوشتار نگاهی اجمالی به كشور سوریه خواهیم داشت.


[h=2]تاریخ شامات[/h]این سرزمین یکی از قدیمی‌ترین نقاط مسکونی آسیاست که در هزاره سوم قبل از میلاد، قوم «سامی آموری» در آن زندگی می‌کردند. در تاریخ قبل از میلاد مسیح، سوریه بارها در دست قدرت‌های بزرگ جهانی چرخیده تا آنكه در سال 63 میلادی به دست حکومت روم شرقی افتاده است. این سرزمین تا زمان فتح شدن در زمان ابوبکر تحت نفوذ دولت بیزانس بوده است.(1)
در زمان پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله)، سپاه اسلام در غزوه موته با سپاه مسلح رومیان روبه‌رو شدند و مقدمات نفوذ به شام فراهم شد. در سال یازدهم هجری پیغمبر سپاهی به فرماندهی اسامه بن زید به همراه بزرگان صحابه روانه شام کردند ولی در همین روزها ایشان رحلت فرمودند. در زمان ابوبکر مسلمانان یرموک را فتح کردند.(2) معاویه در زمان عمر حکومت دمشق را به دست گرفت و بیشتر شهرهای شام را فتح کرد.(3)
در زمان جنگ جهانی اوّل با ورود عثمانی، ملّیون عرب زمینه را برای رهایی از چنگال ترکان آماده دیده، شروع به فعالیت کردند. پس از شکست عثمانی در جنگ جهانی، مردم سوریه امیرفیصل بن حسین را به عنوان پادشاه برگزیدند امّا در سال1920 نیروهای فرانسه، سوریه و لبنان را به اشغال خود درآوردند و با رأی جامعه ملل تحت قیمومیت فرانسه درآمد،(4) در نهایت ژنرال ماترو فرمانده فرانسه آزاد در سال1941، استقلال و تأسیس جمهوری سوریه را اعلام کرد.(5)

[h=2]موقعیت جغرافیایی[/h]کشور سوریه با 180،185كیلومتر مربع وسعت (هشتاد و سومین كشور جهان) در نیمكره شمالی، در جنوب غربی قاره آسیا، در كنار دریای مدیترانه و در همسایگی كشورهای تركیه در شمال، عراق در شرق و جنوب شرقی، اردن در جنوب، فلسطین در جنوب غربی و لبنان درغرب واقع گردیده است.
وقتی در شام دو گروه نظامی اختلاف کنند، نشانه‌ای از نشانه‌های الهی آشکار می‌شود، پرسیدند: ای امیرالمۆمنین آن نشانه چیست؟ فرمود: زمین‌لرزه‌ای در شام[سوریه] رخ می‌دهد که صد هزار نفر در اثر آن هلاک می‌گردند و این را خداوند رحمتی برای مۆمنان و عذابی برای کافران قرار می‌دهد. وقتی آن هنگام فرارسد، نظاره‌گر سوارانی دارای اسب‌هایی سفید و درفش‌های زرد رنگ، باشید که از مغرب روی می‌آورند تا وارد شام می‌شوند و در آن لحظات است که فریاد و بی‌تابی بزرگ و مرگ سرخ فرا می‌رسد​

[h=2]استان‌های سوریه[/h]كشور سوریه دارای چهارده استان به شرح زیر می‌باشد:
1. دمشق، 2. ریف دمشق، 3. قنیطره، 4. درعا، 5. سویداء، 6. حمص، 7. طرطوس، 8. لاذقیه، 9. حماه، 10. ادلب، 11. حلب، 12. رقه، 13. دیرالزور، 14. حسكه، که در زیر به توضیح مختصری از برخی استان‌های مهم این کشور اکتفا می‌شود.
1. استان دمشق: پایتخت سوریه است. شهر دمشق را كهن‌ترین شهری كه از قدیم به طور مداوم آباد بوده، دانسته‌اند. این شهر در قرن اوّل میلادی، مسیحی و یكی از مراكز مهمّ مسیحیان به حساب می‌آمده است. قوای اسلام در سال 14 ق. (قرن 7 م.) این شهر را به تصرف خود در آوردند. از سال 40 هجری که معاویه پس از شهادت حضرت علی (علیه السلام) زمام امور مسلمانان را در دست گرفت تا سال 132 ق. دمشق پایتخت بنی‌امیه بود. در این تاریخ با به قدرت رسیدن عباسیان شام اعتبار خود را از دست داد. از آثار تاریخی، دیدنی وزیارتی دمشق و حومه آن می‌توان به این موارد اشاره نمود: حرم حضرت زینب(سلام الله علیها)، حرم حضرت رقیه، بازار حمیدیه، کلیسای حضرت مریم، قلعه دمشق، كوه قاسیون، مسجد اموی و ... .
2. استان حلب: در مركز این استان آثار تاریخی فراوانی وجود دارد كه معروف‌ترین آن قلعه حلب است. این استان رونق فراوانی دارد. از القاب این شهر(الشهباء‌) است. حلب پایتخت اقتصادی و صنعتی سوریه شناخته می‌شود و صنعت نساجی در این استان رونق دارد. در این شهر آثار تاریخی فراوانی وجود دارد كه معروف‌ترین آنها قلعه حلب است. از نظر جغرافیایی این استان در شمال سوریه واقع و رودخانه‌های فرات و عفرین از این استان می‌گذرد.
3. استان الرقه: جنگ صفین بین لشكر امام علی(علیه السلام) و معاویه در نزدیكی این شهر به وقوع پیوسته است. لذا مرقد جناب عمار یاسر از صحابه گرانقدر پیامبر اسلام در این شهر واقع و سالانه هزاران نفر از مسلمانان برای زیارت مرقد ایشان و اویس قرنی كه در كنار ایشان مدفون است به این شهر می‌آیند. در زمان خلفای بنی عباس از رقه به عنوان پایتخت تابستانی استفاده می‌نمودند.


4. استان درعا:
این استان با اردن هم مرز است. آرامگاه حضرت ایوب نبی(علیه السلام) در این استان قرار دارد. یكی از مناطق مهمّ این استان شهر بصری است كه دارای آثار تاریخی فراوانی است از جمله دیر بحیراء، همان راهبی كه افتخار زیارت حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) در نوجوانی را یافت و این راهب بود كه بعد از زیارت آن حضرت، خبر نبوت ایشان را به عبد المطلب ـ جد بزرگوارش ـ داد.
5. استان لاذقیه: بندر اصلی سوریه و نیز خرابه‌های شهر تاریخی اوگاریت در این استان واقع است. آثار تاریخی و دینی این استان عبارتند از: مسجد جامع، قلعه صلاح الدین، قلعه کهف، مسجد و جمعیت خیریه امام صادق(علیه السلام) و...
6. استان حمص: این استان با 41 هزار كیلومتر وسعت، بزرگ‌ترین استان سوریه از نظر مساحت می‌باشد و سومین استان سوریه از نظر جمعیت به حساب می‌آید. این استان از غرب با لبنان و از شرق با عراق و اردن همسایه است. مقبره و مسجد خالد بن ولید در این شهر قرار دارد.
در زمان پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله)، سپاه اسلام در غزوه موته با سپاه مسلح رومیان روبه‌رو شدند و مقدمات نفوذ به شام فراهم شد. در سال یازدهم هجری پیغمبر سپاهی به فرماندهی اسامه بن زید به همراه بزرگان صحابه روانه شام کردند ولی در همین روزها ایشان رحلت فرمودند. در زمان ابوبکر مسلمانان یرموک را فتح کردند. معاویه در زمان عمر حکومت دمشق را به دست گرفت و بیشتر شهرهای شام را فتح کرد​

[h=2]مذاهب و فرقه‌های مذهبی در سوریه[/h]مسلمانان 86 درصد و مسیحیان حدود پنج درصد جمعیت سوریه را به خود اختصاص داده‌اند. حدود پنج هزار یهودی نیز در دمشق و اطراف آن زندگی می‌كنند و امّا در میان مسلمین، فرق مذهبی مختلفی در سوریه وجود دارند كه پس از اهل سنت كه اكثریت را تشكیل می دهند عبارتند از:
1. دروزیه: گروهی از غلات شیعه هستند كه حدود یك میلیون نفر از جمعیت سوریه را تشكیل می‌دهند. فرقه دروزیه تركیبی از عقاید شیعه، زرتشتی و مسیحی دارند.
2. علویان: آنان كه خود را شیعه اثنی‌عشری می‌دانند، نزدیك به دو میلیون نفر هستند. علویان پست‌های حساس را در سوریه بر عهده دارند. شایان ذكر است علویان اغلب صحابه اولیه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) از جمله عمار و یاسر، مقداد، سلمان و اباذر را قبول دارند و به آنان عشق می‌ورزند.
3. شیعه امامیه یا اثنی عشریه: بین دویست تا سیصد هزار نفر هستند. آنان در غرب «باب توما» در دمشق و قریه داریا زندگی می كنند و اكنون نیز قریه راویه و اطراف مرقد مطهر حضرت زینب(علیهاالسلام) محلّ سكونت بیشتر آنان گردیده است.(6)
[h=2]

احزاب‌ فعال‌ در سوریه[/h]در سوریه احزاب با خطّ مشی‌های متفاوتی وجود دارد که عبارتند از: حزب سوسیالیست بعث، حزب کمونیست سوریه، حزب اتحاد سوسیالیست عرب، حزب جنبش سوسیالیست‌های عرب، حزب وحدت‌گرایی سوسیالیست، حزب وحدت‌گرای سوسیال دموکرات و جبهه ملی ترقی‌خواه که به اقتضای شرایط به توضیح بعضی از آنها پرداخته می‌شود.
ـ حزب اتحاد سوسیالیست عرب: تشكیلات‌ سیاسی‌ این‌ حزب‌ اساساً توسط‌ جمال‌ عبدالناصر در مصر در ژوئیه‌ 1962 ایجاد شد. عبدالناصر برای‌ گسترش‌ اندیشه‌ و افكار این‌ حزب‌ دستور تشكیل‌ شاخه‌های‌ دیگر آن را در چند كشور عرب‌ از جمله‌ سوریه‌ را صادر كرد. اعضای جنبش ناصری بر این باورند كه برای‌ احیای‌ فكر ناصر كه‌ بر پایه‌های‌ دموكراسی، سوسیالیسم‌ و ناسیونالیسم‌ عربی‌ استوار است، می‌باید روند مبارزه‌ و دستیابی‌ به‌ حقوق‌ ملت‌های‌ عرب‌ را پیش‌ برد.
ـ حزب‌ جنبش‌ سوسیالیست‌های‌ عرب: این‌ جنبش‌ در نتیجه‌ انشعاب‌ از حزب‌ سوسیالیست‌ بعث‌ عرب‌ در سال‌ 1963 تشكیل‌ شد، شعارهایی‌ مانند حزب‌ بعث‌ سوریه‌ یعنی‌ اجرای‌ آزادی، وحدت‌ و سوسیالیسم‌ سر داد و خواهان اداره امور با یک شورا است. همچنین این حزب مخالف سرمایه داری و فئودالیسم است.
ـ حزب‌ وحدت‌گرای‌ سوسیالیست: این‌ حزب‌ از همان‌ آغاز در كودتای‌ حزب‌ بعث‌ شركت‌ داشت و شعارهایی‌ در حمایت‌ از كارگران، كشاورزان، نظامیان‌ رده پایین‌ و فرهنگیان‌ و ایجاد جامعه‌ سوسیالیستی‌ سر می‌داد.(7)

[h=2]طیف جمعیتی سوریه[/h]در این کشور به طور عمده عرب‌ها که‌ حدود 90 درصد جمعیت کشور را تشکیل می‌دهند زندگی می‌کنند (این تعداد شامل 400 هزار پناهنده‌ فلسطینی نیز هست). کردها که‌ 10 درصد باقیمانده جمعیت را تشکیل می‌دهند از تبار آریایی هستند و بیشتر در نواحی شمال شرقی و شمالی کشور زندگی می‌کنند. همچنین در این کشور اقلیت‌های کوچک زبانی آرامی (آشوری) و ارمن نیز زندگی می‌کنند.(8)
حضرت فرمود: «گرسنگی بر دو گونه است؛ عام و خاص. گرسنگی خاص در كوفه است كه خداوند آن را ویژه دشمنان آل محمد(صلی الله علیه و آله) گرداند و آنان را هلاك سازد امّا گرسنگی عام، در شام خواهد بود و آن گرسنگی و ترسی است كه تا آن زمان هرگز به آن گرفتار نشده‌اند، گرسنگی قبل از قیام قائم و وحشت و اضطراب بعد از قیام آن حضرت خواهد بود​

[h=2]سوریه و تحولّات آخرالزّمان[/h]این منطقه در آستانه شورش سفیانی دچار مجموعه‌ای از فتنه‌ها و التهابات می‌شود که برخی از آنها با استفاده از روایات عبارتند از:
1. پدید آمدن فتنه‌ای برای همه مسلمانان و استیلای روم و ترک (غربی‌ها و روس‌ها) بر آنها.
2. به وجود آمدن فتنه‌ای ویژه در سرزمین شام كه باعث اختلاف، ضعف و تنگناهای اقتصادی می‌گردد.
3. كشمكش و درگیری بین دو گروه اصلی قدرتمند در شام.
4. زلزله دمشق و ویرانی سمت غربی مسجد شهر و بعضی از گوشه‌های آن.
5. درگیری سه نفر از سران، بر سر قدرت در شام(ابقع، اصهب و سفیانی) و چیره شدن سفیانی بر آن دو و استیلای وی بر سوریه و اردن و یكپارچه شدن منطقه تحت فرمان او.
6. ورود نیروهای بیگانه به سرزمین شام.(9)
از جابر جعفی نقل شده است كه از امام باقر(علیه السلام) درباره این گفته خدای سبحان سۆال شد كه فرمود: «به راستی ما شما را با چیزهایی همچون، ترس و گرسنگی و كاهش مال، جان و میوه‌ها مورد آزمایش قرار می‌دهیم؛ صبر پیشگان را بشارت ده». حضرت فرمود: «گرسنگی بر دو گونه است؛ عام و خاص. گرسنگی خاص در كوفه است كه خداوند آن را ویژه دشمنان آل محمد(صلی الله علیه و آله) گرداند و آنان را هلاك سازد امّا گرسنگی عام، در شام خواهد بود و آن گرسنگی و ترسی است كه تا آن زمان هرگز به آن گرفتار نشده‌اند، گرسنگی قبل از قیام قائم و وحشت و اضطراب بعد از قیام آن حضرت خواهد بود.»(10)
روایتی که از امام باقر(علیه السلام) از امیر مۆمنان(علیه السلام) نقل شده است: «وقتی در شام دو گروه نظامی اختلاف کنند، نشانه‌ای از نشانه‌های الهی آشکار می‌شود، پرسیدند: ای امیرالمۆمنین آن نشانه چیست؟ فرمود: زمین‌لرزه‌ای در شام[سوریه] رخ می‌دهد که صد هزار نفر در اثر آن هلاک می‌گردند و این را خداوند رحمتی برای مۆمنان و عذابی برای کافران قرار می‌دهد. وقتی آن هنگام فرارسد، نظاره‌گر سوارانی دارای اسب‌هایی سفید و درفش‌های زرد رنگ، باشید که از مغرب روی می‌آورند تا وارد شام می‌شوند و در آن لحظات است که فریاد و بی‌تابی بزرگ و مرگ سرخ فرا می‌رسد. وقتی آن وضع پیش آمد پس بنگرید فرو رفتن آبادی‌ای از روستاهای دمشق را که به آن «حرشا» می‌گویند، در این هنگام فرزند هند جگر خوار (سفیانی) از بیابان خروج کرده، بر منبر دمشق قرار می‌گیرد، در این بحبوحه در انتظار ظهور حضرت مهدی(علیه السلام) باشید».(11)
جنبش‌های ابقع و اصهب از جمله دیگر وقایعی است که در این ایام در شام رخ می‌دهد.

پی‌نوشت‌ها:
1. كورانی، علی، عصر ظهور، ص102.
2. بحارالانوار، ج52، ص229.
3. همان، ص253.
4. همان، ص212.
5. عصرظهور، ص 106.
6. عتبات عالیات و سوریه، ص49.
7. همان.
8. عتبات عالیات و سوریه، ص38.
9. همان، ص40.
10. همان، ص45.
11. همان، ص46.
 

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
[h=1]شورش مرد سرخ موی[/h]

سفیانی از دردسرسازترین شخصیتهایی است که پیش از ظهور خروج می کند. بخشی از اعمال او پیش از ظهور و بخشی از آن پس از ظهور اتفاق می افتد.
قیام سفیانی بی شک ناشی از انتقام است. چرا که شعار او «انتقام! آتش» است. (1) جنگ سفیانی و حضرت مهدی (عج) برای دین است و این جنگ از زمان ابوسفیان خاموش ماند، با فتنه ها و توطئه ها درآمیخت و در نهایت در همان قبیله ی بنی کلب، از میان چشمهای خون آلود سفیانی ظاهر می شود.
ماجرا این است که هر چه پیامبر اکرم (صلوات الله علیه آله) فرمود، عکس آن در خاندان لعینان گفته شد و مردم نیز به همین راه نادرست دعوت شدند. در جای جای تاریخ اسلامی این تقابل را می توان دید. ابوسفیان با پیامبر اکرم (ص) جنگید، معاویه با امیرالمؤمنین (علیه السلام)، یزید با امام حسین (علیه السلام) و سفیانی نیز با قائم محمد (عج) خواهد جنگید. (2)
در این مختصر به عملکرد او در دوران حکومت کوتاه و بی سرانجامش می پردازیم.

[h=2]شروع شورش[/h]سفیانی از «وادی یابس» خروج می کند.(3) وادی یابس مرز بین اردن و سوریه است. هم زمان با او «یمانی» و «سید خراسانی» خروج می کنند و هر دوی آنها حق هستند.
سفیانی لشکری با سیصد و شصت سواره فراهم می کند و به سمت سوریه حرکت می کند.(4) در این راه، ابقع و اصهب را که تشنه ی قدرت هستند به قتل می رساند و خاندان آنها را نیز نابود می کند تا بتواند حکومت را تصاحب کند.
در ماه رمضان، سی هزار نفر از قبیله ی بنی کلب با سفیانی بیعت می کنند تا در مسیر نامشروعش او را یاری کنند. (5)
سپاه سفیانی، سپاهی است با خوی وحشی گری و خونریزی. آنها در کنار رود فرات، با لشکریان ترک و روم می جنگند. مردان را می کشند و زنان را به اسارت می برند.
او پس از این سپاهی بزرگ به مکه می فرستد که این سپاه هرگز به مکه نمی رسد. چرا که خداوند مکه را حرم امن الهی قرار داده است. پیش از رسیدن سپاه به مکه، در منطقه ای که به بیداء معروف است، زمین دهان باز می کند و سپاه را فرو می بلعد​

[h=2]برخی از جنایات سفیانی[/h]سفیانی که کینه ی عجیبی از شیعیان دارد، برای سر آنها جایزه تعیین می کند و این زمانی است که همسایه به همسایه هجوم می برد تا سرش را برای جایزه ببرد! (6)
همچنین هفتاد نفر از عالمان دینی را می کشند و رهبر آنان را سفیانی به دست خود خاکستر می کند. علمایی که به گفته ی صادق آل رسول (علیه السلام) جای خالی یک نفر از آنان را نمی توان پر کرد. (7)
همچنان سفیانی، کسی است که مزار شریف پیامبر اسلام (ص) را ویران می سازد. (8)

[h=2]تصرفات[/h]سفیانی در مدت شش ماهه ی پیش از ظهور، موفق می شود پنج منطقه را تصرف کند که این مناطق شامل: سوریه، عراق، اردن، فلسطین و بخشی از عربستان می شود. این مناطق به «کُوَر خَمس» معروف اند. (9)
سفیانی مرکز حکومتش را در شام قرار می دهد.
قیام سفیانی بی شک ناشی از انتقام است. چرا که شعار او «انتقام! آتش» است. جنگ سفیانی و حضرت مهدی (عج) برای دین است و این جنگ از زمان ابوسفیان خاموش ماند، با فتنه ها و توطئه ها درآمیخت و در نهایت در همان قبیله ی بنی کلب، از میان چشمهای خون آلود سفیانی ظاهر می شود​

او سپاهی نیز به ایران گسیل می دارد که این سپاه در فارس توسط نیروهای سید خراسانی متوقف می شود.
با یمانی نیز می جنگد و او را شکست می دهد. حکومت سفیانی در کل 9 ماه طول می کشد که سه ماه آن در دوران ظهور و شش ماه آن در غیبت است. (10)
او پس از این سپاهی بزرگ به مکه می فرستد که این سپاه هرگز به مکه نمی رسد. چرا که خداوند مکه را حرم امن الهی قرار داده است. پیش از رسیدن سپاه به مکه، در منطقه ای که به بیداء معروف است، زمین دهان باز می کند و سپاه را فرو می بلعد. (11)

[h=2]آخر و عاقبت[/h]سفیانی که خبر بلعیده شدن سپاهش را می شنود می ترسد و می گریزد. در این میان با سپاه حضرت مهدی (عج) رو به رو می شود. سپاهیان او هلاک می شوند و سفیانی بدست امام و یا یکی از یاران او به هلاکت می رسد.

پی نوشتها:
1.الغیبة نعمانی، ص 135
2.بحارالانوار، ج 52، ص 182
3.کمال الدین، ص 651
4.یوم الخلاص، ص 671
5.همان.
6.الغیبة شیخ طوسی، ص 273
7.بحارالانوار، ج 52، ص 220
8.الزام الناصب، ج 2، ص 166
9.شش ماه پایانی، ص 80
10. الغیبة نعمانی، ص 202؛ به نقل از آخرین نشانه های ظهور، ص 10
11.منتخب الاثر، ج3، ص91
 

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
[h=1]لشگر سفیانی و فرو رفتن در زمین![/h]

اگر داستان قارون و ثروت حیرت آورش را شنیده باشید، می دانید که سپاه سفیانی نخستین لقمه ای نیست که توسط زمین بلعیده می شود!
قارون که از ثروتمندان جاهل هم دوران با حضرت موسی (علیه السلام) بود، با ثروت و قدرت نمایی اش چنان بر زمین خدا راه می رفت که مردم انگار می کردند خداست! همین شد که خدای قادر متعال به زمین دستور داد این موجود کوچک و آسیب پذیر را ببلعد تا عبرتی شود برای همه ی متکبران و مستکبران!
سفیانی که در روایات از علائم حتمی ظهور به شمار می آید دومین فردی است که از زمین ضربه ی سختی خواهد خورد و این وعده، حتمی است.
سفیانی پس از تصرف شام و عراق و پس از آنکه هزاران زن و کودک و بی گناه را به خاک و خون کشید، طی نامه ای به فرمانده اش در کوفه دستور می دهد که سواران آنجا را نیز از دم تیغ بگذرانند. خود سفیانی با سپاهی چهل هزار نفره وارد مدینه النبی می شود، آرامگاه زیبای نبی گرامی اسلام (صلوات الله علیه) را خراب می کند و در مدینه آن می کند که نعوذاً بالله! (1)
او حتی شکم زنان را می درد تا جنین آنها را از دم تیغ بگذراند. (2) او بسیاری از شیعیان را به خون رنگ می کند و دو تن از آنان را بر دار می آویزد که می گویند عموزادگان «نفس زکیه» هستند. (3)
در این زمان حضرت مهدی (عج) در مدینه به سر می برد و مجبور می شود با نگرانی و اضطراب از مدینه بگریزد و وارد مکه شود. (4)
چند لحظه دست نگه دارید! فکر کنید! بارها و بارها شنیده اید حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه) زمانی ظهور می کند که زمین پر از ظلم و جور شده باشد! خبر خوب همین لحظه ی بحرانی از راه می رسد. پس از اینکه منجی عالم به مکه رسیدند خداوند اجازه می دهد که نهضت خود را آغاز کنند.
چوپانی که در آن حوالی گوسفندهایش را برای چرا بیرون آورده است وقتی سپاه را می بیند که به سمت مکه می رود، می گوید: وای بر مکیان! چه سپاهی به سمت آنها می آید. او به خانه اش می رود و وقتی برمی گردد می بیند هیچ سپاهی در آنجا نیست. قسمتی از پارچه ی لباس سربازان را می بیند که بیرون از خاک است، هر چه آن را می کشد می بیند بیرون نمی آید، می فهمد زمین آنها را در خود فرو برده است.این چوپان خبر را برای بقیه می برد​

در همان حال که سفیانی در حال قتل و غارت است در چند کیلومتری مدینه، در مکه، حضرت مهدی (عج) با تکیه بر خانه ی حق، ظهور خویش را اعلام می کند. سفیانی افسار گسیخته، سپاهی را از شام به طرف مکه گسیل می کند. (5)
اشتباه سفیانی همین جاست! مکه حرم امن الهی است.
سپاه سفیانی در مسیر آمدنش به بیابانی می رسد، خداوند عزیز، فرمانی صادر می کند: ای زمین! این جمعیت ستمگر را در خود فرو ببر! (6) «فإذا قضی امراً فیقول له کن فیکون» (زمانی که به آن می گوید باش و می شود)
چوپانی که در آن حوالی گوسفندهایش را برای چرا بیرون آورده است وقتی سپاه را می بیند که به سمت مکه می رود، می گوید: وای بر مکیان! چه سپاهی به سمت آنها می آید. او به خانه اش می رود و وقتی برمی گردد می بیند هیچ سپاهی در آنجا نیست. قسمتی از پارچه ی لباس سربازان را می بیند که بیرون از خاک است، هر چه آن را می کشد می بیند بیرون نمی آید، می فهمد زمین آنها را در خود فرو برده است. (7) این چوپان خبر را برای بقیه می برد. (8)
در این میان تنها دو نفر از سپاه زنده می مانند که در روایات با نامهای «بشیر» (بشارت دهنده) و «نذیر» (ترساننده) یاد شده است. (9) این دو نفر برای آن زنده می مانند که خبر را به گوش سفیانی و سپاه امام زمان (عج) برسانند. این دو بخت برگشته، که نجات پیدا می کنند، صورتشان به پشت برگرداننده می شود. به این علت که جبرئیل به صورت آنها سیلی می زند. (10)
قارون که از ثروتمندان جاهل هم دوران با حضرت موسی (علیه السلام) بود، با ثروت و قدرت نمایی اش چنان بر زمین خدا راه می رفت که مردم انگار می کردند خداست! همین شد که خدای قادر متعال به زمین دستور داد این موجود کوچک و آسیب پذیر را ببلعد تا عبرتی شود برای همه ی متکبران و مستکبران!​


در این وقت نذیر با آن هیبت وحشتناک خبر را به سفیانی می رساند و باعث ایجاد ترس و وحشت در دل آنان می شود و خودش می میرد. بشیر نیز خبر خوش را به سپاه امام (عج) می رساند و مسلمان می شود. حضرت حجت (عج) نیز به او لطف می کند و چهره اش را به حالت قبل در می آورد. (11) فایده ی این صورت برگشته این است که وقتی سفیانی، نذیر را می بیند حرف او را باور می کند. (12)
اینجا، پایان کار سفیانی است. سپاهی از او به بیابان فرو رفته، برخی از سپاهیانش توسط نیروهای یمانی و سیدخراسانی زمین گیر شده اند و خودش مانده و سپاهی کوچک و دلی پر ترس.
این است معنای آیه ی «و اگر ببینی هنگامی که آنان وحشت زده اند و دیگر آنها را راه گریزی نیست و از مکانی نزدیک گرفته می شود» (13)
«انّ الله لا یخلِفُ المیعاد» (14)
نکته: محض مطلع شدن خودتان می گوییم که به این واقعه «خسف بیداء» و یا «فرو رفتن در بیدا» نیز می گویند. بیداء مکانی است بین مکه و مدینه که آب و هوایش، بیابانی است. (15)

پی نوشتها:
1.نسخه ی خطی ابن حماد، ص 88
2.همان
3.کورانی، علی، عصر ظهور، ص 140
4.بحار، ج 52، ص 222
5.منتخب الاثر، ج3، ص 91
6.الساده، مجتبی، شش ماه پایانی، ص 190
7.بشارة الاسلام، ث 184
8.نسخه ی خطی ابن حماد، ص 90
9.همان، ص 91؛ منتخب الاثر، ج3، ص 91
10.همان،
11.نسخه ی خطی ابن حماد، ص 91؛ شش ماه پاپانی، ص 190
12.همان
13.غیبت نعمانی، ص 163
14.سوره ی عمران، آیه ی 9 (خداوند از وعده اش سرباز نمی زند)
15.لغت نامه ی مجازی دهخدا


منابع:
1.کورانی، علی، عصر ظهور
2.الساده، مجتبی، شش ماه پاپانی
3.آخرین نشانه های ظهور، از سری کتب چهل حدیث موعود
4.پارس قرآن مجازی
 

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
[h=1]نشانه‌های قیام و مشخص نبودن زمان ظهور[/h]

بر اساس برخی از احادیث مهدویت، ظهور حضرت مهدی(عج) را نمی‌توان به زمان خاصی محدود كرد؛ بلكه در همه وقت، احتمال ظهور وجود دارد و این مطلب با علایم ظهور نمی‌سازد.
در این مقاله، ابتدا این احادیث مطرح می‌شوند و سپس به جمع میان آن‌ها و نشانه‌های ظهور می‌پردازیم.
اول. روایاتی كه به مؤمنان توصیه می‌كنند باید پیوسته و در هر صبح و شام، منتظر گشایش باشند. برای مثال، امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: «… تَوَقَّعُوا الفَرَج صَباحاً و مَسَاءا؛(1) هر صبح و شام منتظر گشایش باشید».
دوّم. احادیثی كه ظهور امام زمان(عج) را ناگهانی مطرح می‌كنند. چنانچه‌ امام علی بن موسی الرضا علیه السلام فرمود:« به پیامبر گرامی اسلام گفته شد: ای رسول خدا، قائم از ذرّیه شما چه وقت خروج می‌كند؟ رسول خدا فرمودند: «مَثَلُهُ مَثَلُ السّاعَةِ لایُجَلِّیها لِوَقْتِهَا إِلّا هُوَ… لَاتَأتِیكُم إِلا بَغْتَةً؛(2) زمان خروج قائم اهل بیت علیهم السلام مانند زمان قیامت است كه وقتش را جز خداوند نمی‌داند… و آن مگر به صورت ناگهانی نمی‌آید».
سوّم. روایاتی كه طبق آن‌ها امر ظهور حضرت مهدی(عج) در یك شب اصلاح خواهد شد. برای مثال، رسول خدا(ص) فرمودند: «المهدی منّا اهل‌البیت یصلح الله له امره فی لیلة؛(3) مهدی از ما اهل‌بیت است و خداوند امرش را در یك شب درست می‌كند.
چهارم. احادیثی كه مشخص كنندگان زمان ظهور را تكذیب می‌كنند. مثلاً وقتی فضیل بن یسار از امام محمد باقر علیه السلام پرسید:‌ آیا برای این امر (ظهور) وقت مشخصی است؟ امام در پاسخ سه بار فرمود: «كذب الوقاتون» و در حدیثی دیگر امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: «كذب الوقاتون و هلك المستعجلون و نجا المسلمون؛(4) تعیین كنندگان وقت، دروغ گفتند و عجله كنندگان هلاك شدند و تسلیم شدگان نجات یافتند».
بر اساس این احادیث، نشانه‌های قیام قائم آل محمد علیهم السلام به دلیل تعیین كردن وقت و تدریجی بودن وقوعشان، در امر ظهور حضرت مهدی(عج) نمی‌توانند جایگاهی داشته باشند. زیرا این امر با مشخص نبودن زمان ظهور و ناگهانی بودن و تكذیب مشخص كنندگان وقت برای ظهور نمی‌سازد.
عدّه‌ای با خواندن یا شنیدن چند حدیث از نشانه‌های ظهور، آن را بر افراد یا حوادثی تطبیق می‌دهند. تطبیق دادن در صورتی كه با دلایل کافی و مستند باشد، اشکالی ندارد؛ ولی این کار، نیاز به تخصص حدیث‌شناسی از جهت سند و دلالت روایات، شناخت تاریخ و آشنایی با افراد و حوادث روز دارد و اینکه نگاه انسان بر اساس آگاهی باشد نه بر پایه خواسته‌های نفسانی​

برای پاسخ به این شبهه، چند فرض بیان می‌شود و در ضمن آن‌ها به این اشکال پاسخ داده می‌شود.
فرض اوّل: مراد از تعیین وقت برای ظهور، مشخص كردن سال ظهور است؛ اما ماه و روز ظهور، می‌تواند مشخص باشد. در هیچ یك از علایم قیام، سال ظهور حضرت مهدی(عج) مشخص نشده است و كسی نمی‌داند در چه سالی، امر ظهور رخ خواهد داد. به عبارت دیگر، علایم قیام به صورت دقیق و مشخص، وقتی برای ظهور مشخص نمی‌كنند؛ در حالی كه مراد از توقیت، مشخص كردن وقت دقیق، مثلاً پنجاه سال دیگر است(5). این پاسخ، گرچه مشكل توقیت را نسبت به سال پاسخ می‌دهد، امّا ناگهانی بودن امر ظهور را پاسخ نمی‌دهد.
فرض دوّم: در برخی روایات، كلمه «فرج» آمده است كه به معنی گشایش است و می‌تواند مقصود از آن، هر نوع گشایشی برای مؤمنان باشد و اختصاصی به امر ظهور ندارد. این پاسخ، گرچه دسته‌ای از احادیث را توجیه می‌كند و جواب می‌دهد؛ ولی روایت‌های دیگر بی‌پاسخ می‌ماند.
فرض سوم:‌ اصلاح امر حضرت مهدی(عج) در یك شب و ناگهانی بودن ظهور را می‌توان با نشانه‌های قیام جمع كرد و آن اینكه علامت‌های متصل به قیام را جزئی از فرایند ظهور حضرت مهدی(عج) دانست؛ به عبارت دیگر، نشانه‌های متصل به قیام ـ كه به فاصله اندكی از قیام حضرت روی می‌دهد ـ جزئی از فرایند ظهور است.
در نتیجه می‌توان گفت: ظهور حضرت مهدی(عج) با اعلام نام مباركشان از آسمان آغاز می‌شود و زمینه‌های قیام در روز دهم محرم فراهم می‌گردد.

به نظر می‌رسد بهترین پاسخ، جواب سوم باشد كه در آن، هم ناگهانی بودن ظهور و هم، مشخص نبودن وقت ظهور به شكل مناسبی با علایم قیام حضرت مهدی(عج) جمع شده است.
در برخی كتب، این مبحث كاملاً تشریح شده است(6).
ب.نمادین معرفی کردن نشانه های قیام
تعدادی از نویسندگان، برخی نشانه‌های قیام حضرت مهدی(عج) را نمادین دانسته‌اند. به عبارت دیگر، درباره واقعی یا نمادین بودن نشانه‌های ظهور، دو دیدگاه وجود دارد.
اول. علامات قیام، واقعی و غیر نمادین هستند و آنچه در روایت‌های اسلامی مطرح شده است، به همان صورت، واقع می‌شوند.
دوّم. نشانه‌های قیام، نمادین هستند و مراد از بیان آن‌ها در احادیث، عین مطالب طرح شده نیست.
به عنوان مثال، در مقاله‌ای، «ندای آسمانی» نمادین معرفی شده است. در این نوشتار آمده است: «گرچه پدیدار شدن ندای آسمانی، به گونه معجزه، مانعی ندارد، ولی تحقق آن به طور طبیعی هم امكان دارد و لزومی ندارد كه آن را پیچیده و حمل بر معجزه كنیم. در عصر صدور این روایات، پیش‌بینی چنین حوادثی، فوق‌العاده عجیب و تحقق عادی آن، غیر ممكن می‌نموده، ولی در جهان امروز، واقع شدن چنین پدیده‌ای امری بسیار طبیعی و عادی است. با استفاده از ماهواره و ابزارهای پیشرفته صوتی و تصویری، فرستنده‌های قوی و مدرن تلویزیونی، رادیویی و وسایل و ابزار پیشرفته قوی كه امكان دارد در آینده به كار گرفته شود، به آسانی و همزمان می‌توان فریاد حق را به گوش همه جهانیان رساند. بر این اساس، منظور از جبرئیل كه در برخی روایات آمده، سخن‌گوی حق و مراد از شیطان، سخن‌گوی باطل است. امروز استكبار جهانی با استفاده از همین ابزار در گمراهی مردم و ادامه سلطه خویش بهره می‌برد و سرسختانه مردم را به حمایت از باطل دعوت می‌كند».(7)
در پاسخ می‌توان گفت: با توجه به جنبه‌های مختلف احادیثِ «صیحه و ندای آسمانی» در می‌یابیم كه گرچه ندای آسمانی، حالت عادی و طبیعی ندارد و معجزه ارتباطی محسوب می‌شود (چون همگان با زبان مادری و به صورت یكسان می‌شنوند كه جبرئیل امین علیه السلام حضرت مهدی(عج) را با نام و نسب معرفی می‌كند)(8) ولی غیر عادی بودن آن دلیل نمی‌شود كه ما آن را نپذیریم؛ زیرا اوّلاً صدایی با چنان محتوا و خصوصیات، كه گفته شده توسط جبرئیل امین علیه السلام بلند می‌شود، نمی‌تواند حاصل انفجار یا صداهای مانند آن باشد. و ثانیاً گرچه روش حجّت‌های الهی در تبلیغ و اجرای دین به صورت عادی و طبیعی بوده است، ولی برای اثبات حقانیت خود از معجزاتی نیز سود می‌بردند و این معجزات در همه ادیان الهی مطرح و ثابت شده است. امام مهدی(عج) نیز برای شناساندن خود به جهانیان و اثبات حقانیت خویش نیازمند این معجزه ارتباطی است.
فضیل بن یسار از امام محمد باقر علیه السلام پرسید:‌یا برای این امر (ظهور) وقت مشخصی است؟ امام در پاسخ سه بار فرمود: «كذب الوقاتون» و در حدیثی دیگر امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: «كذب الوقاتون و هلك المستعجلون و نجا المسلمون؛(4) تعیین كنندگان وقت، دروغ گفتند و عجله كنندگان هلاك شدند و تسلیم شدگان نجات یافتند​


درباره سفیانی نیز فرضیه نمادین مطرح شده است و برخی آن را یک جریان انحرافی که با اندیشه مهدویت و ارزش‌های آن مخالف است، دانسته‌اند. ولی این کلام با مجموعه روایاتی که نام، نسب، وضعیت جسمانی و اقدام‌های سفیانی را ذکر و او را یک انسان معرفی می‌کنند، سازگار نیست.(9) ج.تطبیق نشانه های ظهور
عدّه‌ای با خواندن یا شنیدن چند حدیث از نشانه‌های ظهور، آن را بر افراد یا حوادثی تطبیق می‌دهند. تطبیق دادن در صورتی كه با دلایل کافی و مستند باشد، اشکالی ندارد؛ ولی این کار، نیاز به تخصص حدیث‌شناسی از جهت سند و دلالت روایات، شناخت تاریخ و آشنایی با افراد و حوادث روز دارد و اینکه نگاه انسان بر اساس آگاهی باشد نه بر پایه خواسته‌های نفسانی. به عبارت دیگر، عدّه‌ای چون می خواهند ظهور هر چه زودتر واقع شود، برخی افراد و حوادث را بدون نگاه عالمانه و با اندک شباهتی به برخی از نشانه‌های ظهور، تطبیق می‌دهند. به عنوان مثال اگر فردی از منطقه شام خروج کرد سریع نمی‌توان گفت او سفیانی است؛ بلکه باید منتظر ماند و ویژگی‌های او را سنجید. اگر تمام خصوصیات و حوادث مربوط به او، چون تسلط بر مناطق شام، فرستادن لشکر به عراق و حجاز، دشمنی‌ با اهل‌بیت علیهم السلام و کشتار شیعیان و خسف سپاه او در سرزمین بیداء رخ داد، آن وقت می‌توان این مورد را بر سفیانی تطبیق داد.
تطبیق بدون دلیل، باعث ایجاد امید کاذب در جامعه می‌شود و به دنبال اتفاق نیفتادن ظهور بعد از این تطبیق، یأس و ناامیدی جای آن را می‌گیرد و چه بسا انسان‌هایی که این تطبیق را باور کرده‌اند، نسبت به اصل ظهور، دلسرد و ناامید و نسبت به روایت‌های اهل‌بیت علیهم السلام دچار شک و تردید ‌شوند.(10)

پی نوشت:
1- غیبت، طوسی، ص457، ح468.
2- عیون اخبار الرضا، ج2، ص266، باب66، ح35.
3- كمال الدین و تمام النعمة، ج1، ص184، باب6، ح4.
4- غیبت، طوسی، ص426، ح413.
5- برگرفته از تاریخ ما بعد ظهور، ص220.
6- سفیانی از ظهور تا افول، ص31.
7- بررسی نشانه‌های ظهور، (چشم به راه مهدیعجل الله تعالی فرجه الشریف)، ص287.
8- رک: ندای آسمانی، ص86.
9- رک: سفیانی از ظهور تا افول، ص35.
10- رک: اندیشه مهدویت و آسیب‌ها، ص55.
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
شاید چون زیاد واژه آخرالزمان رو شنیدیم برامون عادی شده و این خیلی بده. اما کافیه یکم چشممون رو باز کنیم تا ببینیم چه خبره، تا ببینیم این روزا دیگه وقت فقط حرف زدن و فقط انتظار داشتن

از امام و خجالت کشیدن از بقیه و دست روی دست گذاشتن و روزمرگی وخیلی چیزای دیگه نیست، وقت عمله، وقت مراقبته. روزهایی که پیش رومونه خیلی سخته، آتیش کف دسته.

همه گفتن، یه بار دیگه هم تو این خط بخونیم : الان آخر الزمانه!!...

اگه یه نگاه به احادیثی که آخرالزمان رو توصیف کرده بندازیم(احادیثی که واقعا عینی شده) و با وضعیت الان تطبیق بدیم(مثل این ها) میفهمیم که ما در زمان حساسی هستیم، اگه یه نگاه به

سوریه بندازیم که در آخرالزمان به مشک پاره ای که از هر طرفش بگیری از طرف دیگه آب در میره تشبیه شده و الان وضعیتش رو میبینیم که بعد از حمله نظامی، گروهک های تروریستی و در آینده

احتمال کودتا و ... . همچنین نگاهی به وضعیت عراق بندازیم. همچنین یمن، وقایع عربستان و آل سعود ، گروهک و گروه های تروریستی و اهداف و فعالیت های اون ها در سوریه، عراق، عربستان

و کشورهای اطراف ایران بندازیم که قضیه خیلی بزرگتر از اونیه که ما میشنویم! (اما به امید خدا خاری دشمنان اسلام رو خواهیم دید).


دوستان آخرالزمان یه برهه از زمان نیست که قراره بیاد، ما الان دقیقا توی حساس ترین برهه تارخ قرار داریم. با یکم توجه به شرایط و اطراف خودمون اینو درک می کنیم.

2 سال سخت رو پیش رو داریم، باید مراقب باشیم. وقایع بزرگی رخ داده و در حال رخ دادنه.

اما چکار باید بکنیم؟ فقط و فقط کسب آمادگی.

تو این شرایط باید رضایت امام زمان (عج) بشه خط کش کارامون، هر کار رو با رضایت امامون بسنجیم و خجالت رو کنار بذاریم. موضوع بعدی اینه که ایمن ترین راه توی این شرایط پیروی و اطاعت

بصیرانه از رهبر انقلاب هست که هر انسان بی تعصبی با دیدن تاثیرات ولایت فقیه در تاریخ ایران و شرایط حال و تصمیمات و بیانات و روشنگری های رهبر بزرگوارمون میتونه به این موضوع پی

ببره.

و نهایتا مراقبت: باید بدونیم که ظهور هرچی نزدیک باشه، مرگ به ما نزدیک تره!! پس مراقبت مخصوصا که ماه مبارک رمضان و شب های قدر در پیشه.

ماه شعبان ماه آمادگی برای ماه مبارک رمضان هست که در احادیث ماه استغفار معرفی شده.

توصیه بزرگان در مورد مراقبت در آخر الزمان:

حق الناس - تضییع حقوق والدین - تضییع حقوق اقربین ، یتیم و فقیر - حق همسایه - حق معلم و استاد - حق الله - سهم امام علیه السلام ،خمس ، ذکات ، سهم سادات. ونمازو روزه قضا، نماز قضای پدر بر ذمه پسر ارشد. ویا غیبت و تهمت و افتراء وتوهین به بنده ای از بندگان خدا در پرونده اعمالتان هست با رَدِ مال و حلالیت وعمل صالح و استغفارو جبران ، بر طرف نمایید و عرض میکنم بهترین زمان هم اکنون است که در ماه شعبان المعظم و در آستانه ورود به شهر الله هستیم و مهمان کسی هستیم که " غافر الذنب است و قابل التوب ، باقیمانده این ماه را در حد توان روزه بگیرید و به ماه مبارک رمضان وصل کنید ، مقداری از شب را بیدار شوید و به تلاوت قران و نماز و مناجات مشغول باشید (در حد توان) ، ونظر امام علیه السلام را به خود متوجه نمایید، رفتار و گفتار و معاشرتتان و پوششتان و چهره تان با دیگران متفاوت باشد ، اهل ذکر دائم و سر بزیر و اهل مراقبه و دائم الوضو باشید ، مگر بدون این اعمال و این مراقبت ها میتوان خود را از شیعیان خاص امام عصر علیه السلام دانست . مُرده باد عاشقی که به رنگ معشوق خود نباشد!

دوستان عزیزم این حرف ها نصیحت نبود، فقط یادآوری اول برا خودمه وبعد بقیه دوستانی که نگران این روزان. خلاصه که دیگه نباید فرصت رو همینجوری از دست داد و دست روی دست گذاشت.

ان شاالله خداوند بزرگ هرچه زودتر ظهور آقامون رو برسونه و همه ما طعم اسلام واقعی و تربیت امام (عج) رو بچشیم.
 
بالا