مشاعرۀ سنّتی

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
من نميگويم سمندر باش يا پروانه باش

گر به فكر سوختن فتاده اي مردانه باش...:gol:
شبی یاد دارم که چشمم نخفت
شنیدم که پروانه با شمع گفت
که من عاشقم گر بسوزم رواست
تو را گریه سوز باری چراست
ببخشید دوستان من نمیدونم چرا تشکر ندارم زود تموم شد
 

anahita shams

عضو جدید
کاربر ممتاز
شبی یاد دارم که چشمم نخفت
شنیدم که پروانه با شمع گفت
که من عاشقم گر بسوزم رواست
تو را گریه سوز باری چراست
ببخشید دوستان من نمیدونم چرا تشکر ندارم زود تموم شد

تاهمسفرم عشق است در جاده تنهايي
از دست نخواهم داد دامان شكيبايي

تا من به تو دل دادم افسانه شده يادم
چون حافظ و مولانا در رندي و شيدايي
 

Mehr noosh

عضو جدید
یار مردان خدا باش که در کشتی نوح
هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را

هر که را خوابگه آخر به دو مشتی خاک است
گوچه حاجت که بر افلاک کشی ایوان را

حافظ​
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
یار مردان خدا باش که در کشتی نوح

هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را​

هر که را خوابگه آخر به دو مشتی خاک است
گوچه حاجت که بر افلاک کشی ایوان را​


حافظ​
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان رام
خوشه ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست بر آورده به مهتاب
شب و صحرا ، گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ :gol:
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تاهمسفرم عشق است در جاده تنهايي
از دست نخواهم داد دامان شكيبايي

تا من به تو دل دادم افسانه شده يادم
چون حافظ و مولانا در رندي و شيدايي
یادش بخیر آن شب که نوشیدم ازدست تو جامی
زان شب دگر بی خبر گشتی از عاشق بی سر انجامی
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
ميان مهربانان کی توان گفت
که يار ما چنين گفت و چنان کرد

عدو با جان حافظ آن نکردی
که تير چشم آن ابروکمان کرد
در گل بمانده پای دل
جان میدهم چه جای دل
وز آتش سودای دل
ای وای ما ای وای دل
 

!/!

عضو جدید
کاربر ممتاز
نقاب از چهره ام بردار به ايينه نشانم ده
سكوتم بدتر از مرگ است بميران و زوالم ده
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
نقاب از چهره ام بردار به ايينه نشانم ده
سكوتم بدتر از مرگ است بميران و زوالم ده
هر وقت که از زمانه دلگیر شدی
پیداست که از قلّه سرازیر شدی
ای تازه جوان!قدرِ جوانی بشناس
تا چشم به هم باز کنی ،پیر شدی:gol:
 

*زهره*

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
الا یا ایها الساقی ادر کاسا وناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
 

magsod

كاربر فعال مهندسی كامپیوتر
کاربر ممتاز
اگر رفيق شفيقی درست پيمان باش
حريف خانه و گرمابه و گلستان باش

شکنج زلف پريشان به دست باد مده
مگو که خاطر عشاق گو پريشان باش
 

*زهره*

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
دی کوزه گری بدیدم اندر بازار
بر پاره گلی لگد همی‌زد بسیار

وان گل به زبان حال با او می‌گفت
من همچو تو بوده‌ام مرا نیکو دار
 

magsod

كاربر فعال مهندسی كامپیوتر
کاربر ممتاز
راز درون پرده ز رندان مست پرس
کاين حال نيست زاهد عالی مقام را
 

*زهره*

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
سر جانان ندارد هر که او را خوف جان باشد
به جان گر صحبت جانان برآید رایگان باشد
 

sutak

عضو جدید
سلام.

سر جانان ندارد هر که او را خوف جان باشد
به جان گر صحبت جانان برآید رایگان باشد

دیشب باران قرار با پنجره داشت/روبوسی آبدار با پنجره داشت
یکریز به گوش پنجره پچ پچ کرد/چک چک چک چک....چکار با پنجره داشت؟!
 

azadeh_arch _eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام.



دیشب باران قرار با پنجره داشت/روبوسی آبدار با پنجره داشت
یکریز به گوش پنجره پچ پچ کرد/چک چک چک چک....چکار با پنجره داشت؟!
تو را با تيشه عشقم ميان مرمر قلبم تراشيدم
ازان پس من تو را چون بت پرستيدم
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا