مشاعرۀ سنّتی

[z.meraz]

الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها

از ازل پرتوی حسنت ز تجلی دم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد

 

[modir banoo]

از ازل پرتوی حسنت ز تجلی دم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد

دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل ادم بسرشتند و به پیمانه زدند

 

[mahtab n]

دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل ادم بسرشتند و به پیمانه زدند

دلی سربلند و سری سر به زیر
از این دست عمری به سر برده ایم

 

[modir banoo]

دلی سربلند و سری سر به زیر
از این دست عمری به سر برده ایم

من مست می عشقم هوشیار نخواهم شد
وز خواب خوش مستی بیدار نخواهم شد

 

[z.meraz]

من مست می عشقم هوشیار نخواهم شد
وز خواب خوش مستی بیدار نخواهم شد

در این سرای بی کسی کسی به در نمیزند
به دشت پرملال ما پرنده پر نمی زند

 

[modir banoo]

در این سرای بی کسی کسی به در نمیزند
به دشت پرملال ما پرنده پر نمی زند

دفتر صوفی سواد حرف نیست
جز دل اسپید همچون برف نیست

 

[z.meraz]

دفتر صوفی سواد حرف نیست
جز دل اسپید همچون برف نیست

تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هرمژه چون سیل روانه

 

[modir banoo]

تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هرمژه چون سیل روانه

هرگز نمیرد ان که دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده ی عالم دوام ما

 

[z.meraz]

هرگز نمیرد ان که دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده ی عالم دوام ما

ای صبا سوختگان بر سر ره منتظرند
گر از آن یار سفر کرده پیامی داری

 

[modir banoo]

ای صبا سوختگان بر سر ره منتظرند
گر از آن یار سفر کرده پیامی داری

یا رب سببی ساز که یارم به سلامت
باز آید و برهاندم از بند ملامت

 

[z.meraz]

یا رب سببی ساز که یارم به سلامت
باز آید و برهاندم از بند ملامت

تا تو نگاه میکنی کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است؟

 

[modir banoo]

تا تو نگاه میکنی کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است؟

تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشق
هر دم از نو غمی آید به مبارکبادم

 

[z.meraz]

تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشق
هر دم از نو غمی آید به مبارکبادم

مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم
هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم

​

 

[modir banoo]

مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم
هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم

​

من غلام قمرم غیر قمر هیچ نگو
پیش من جز سخن شهد شکر هیچ نگو

 

[z.meraz]

من غلام قمرم غیر قمر هیچ نگو
پیش من جز سخن شهد شکر هیچ نگو

واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می کنند
چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند
.
.
.
شب خوش

 

[modir banoo]

واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می کنند
چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند
.
.
.
شب خوش

درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد
نهال دشمنی برکن که رنج بی شمار آرد


ممنون از همراهیتون....شبتون آروم

 

[baran 2012]

درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد
نهال دشمنی برکن که رنج بی شمار آرد


ممنون از همراهیتون....شبتون آروم

در مذهب ما باده حلال است ولیکن
بر روی تو ای سرو گل اندام حرام است

 

[gelayor14]

در مذهب ما باده حلال است ولیکن
بر روی تو ای سرو گل اندام حرام است

تو خود ای گوهر یک دانه کجایی آخر
کز غمت دیده ی مردم همه دریا باشد

 

[IRANIAN VOCAL]

تو خود ای گوهر یک دانه کجایی آخر
کز غمت دیده ی مردم همه دریا باشد

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند .............................. واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند

 

[baran 2012]

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند .............................. واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند

در این زمانه بی های و هوی لال پرست

خوشا به حال کـلاغان قیل و قال پرست

 

[IRANIAN VOCAL]

در این زمانه بی های و هوی لال پرست

خوشا به حال کـلاغان قیل و قال پرست

تو ای جان و دل من هستی من ........................ تو ای در شام غم ها مستی من

 

[رجایی اشکان]

در این زمانه بی های و هوی لال پرست

خوشا به حال کـلاغان قیل و قال پرست

[FONT=&quot]تا کى دل من چشم به در داشته باشد؟[/FONT]
[FONT=&quot]اى کاش کسى از تو خبر داشته باشد[/FONT]

 

[baran 2012]

تو ای جان و دل من هستی من ........................ تو ای در شام غم ها مستی من

نی حدیث راه پر خون میکند
قصه های عشق مجنون میکند

 

[baran 2012]

تا کى دل من چشم به در داشته باشد؟
اى کاش کسى از تو خبر داشته باشد

در غم ما روزها بیگاه شد

روزها با سوزها همراه شد

شبتون به خیر

 

[mahtab n]

در غم ما روزها بیگاه شد

روزها با سوزها همراه شد

شبتون به خیر

دیدم شعر دلکش حافظ به مدح شاه
هر بیت از آن قصیده به از صد رساله بود

 

[modir banoo]

دیدم شعر دلکش حافظ به مدح شاه
هر بیت از آن قصیده به از صد رساله بود

دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد
چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد

 

[gelayor14]

دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد
چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
و اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند

 

[baran 2012]

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
و اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند

دستم نداد قوت رفتن به پیش یار

چندی به پای رفتم و چندی به سر شدم

 

[modir banoo]

دستم نداد قوت رفتن به پیش یار

چندی به پای رفتم و چندی به سر شدم

دل به هجران تو عمریست شکیباست ولی
بار پیری شکند پشت شکیبایی را

 

[baran 2012]

دل به هجران تو عمریست شکیباست ولی
بار پیری شکند پشت شکیبایی را

از در درآمدی و من از خود به درشدم

گفتی کز این جهان به جهان دگر شدم