عقل یا مذهب؟

mehrshad53

اخراجی موقت
چرا هنگامیکه مذهب با عقل در تعارضه،سعی در توجیه مذهب میکنیم.
به طور مثال در نهج البلاغه داریم که زنان ناقص العقل و ناقص الایمانند،آیا مثلا خانم مرکل و یا شیرین عبادی و صد ها تن مشابه،ناقص العقل و ایمانند و یک مرد مفنگی و بدکار و قاتل و غیره ،کامل العقل؟
یا موارد دیگری در قران . آیا حتما باید همه چیز به نفع مذهب توجیه بشه؟
مگه نه اینکه گالیله اعتراف دروغین کرد که زمین صافه،چون توی کتاب مقدس نوشته بود؟
در ان روز ها هم اگر کسی میگفت کتاب مقدس تحریف شده، کشیشها او را میسوزاندند.
آیا ماهم در همان دوران به سر نمیبریم؟
 

salahshur

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوست عزیز بعضی از وقایع تاریخی و بعضی جملات برای یک دوره مشخص و یا یک عده خاص در دوره مشخص بیان شده اند. سخنی که شما گفتید دومین مورد هست

دین هیچگاه با عقل در تضاد نیست مگر دین های ساختگی و تحریف شده. من به شخصه از مرجع تقلید خودم تا آنجا اطاعت میکنم که ندانم یا با عقلم در تضاد نباشد
 

siminzare

عضو جدید
کاربر ممتاز
درد اینه که هنوز هم این تفکر طرفدارای خودش رو داره و این افراد باز هم انتظار دارند این تلقی از مذهب جاذبه و زیبایی مذهب رو حفظ کنه!
 

daneshpajooh

عضو جدید
سلام

بايد ديد آيا واقعا برخي از دستورات ديني با عقل در تضادند يا برداشت هاي ما از دين در تناقض با موازين عقلي هستند .
ديني كه بشريت به آن پايبند است تركيبيست از وحي به اضافه ي فهم بشري . در وحي خطا راه ندارد و هنگامي كه اين وحي از ف0ي0ل0ت0ر فهم بشر عبور مي كند گهگاه دچار آلودگي مي شود .

اما در مورد سوال شما چند مورد را عرض مي كنم :

1. بايد ديد اينگونه جملات واقعا از زبان بزرگان دين نقل شده است يا تحريفيست در جهت تخريب
2. اگر صحت انتساب ثابت شد بايد به معناي لغات و عبارات به دقت توجه كرد . براي مثال بايد واقعا ديد كه معناي عقل در آن دوره چه بوده است . يك مثال مي زنم . در يك حديث داريم « المراة ريحانه ليست بقهرمانه » اگر اين حديث را به يك شخصي كه كمي عربي بلد باشد بدهيم اينگونه ترجمه مي كند : « زن ريحانه است و قهرمان نيست » ! اما اگر به معناي كلمه ي قهرمان در آن دوران نگاه كنيم ترجمه اينگونه مي شود « زن گلي خوشبوست و پيشكار و خدمتكار (براي مرد) نيست » . اين فقط يك مثال بود . از اين دست مثال ها فراوان است .
3. اگر واقعا به اين نتيجه رسيديم كه يك عبارت با عقل سليم در تضاد است لزومي ندارد دست به توجيه بزنيم و مي توانيم اين اشتباه را به فهم خود ( كه اشاره كردم ) منتسب كنيم و يا به اشتباهات و تحريفات متني . بنده با تاويلات و توجيهات به شدت مخالفم .

ببخشيد كه طولاني شد :gol:
 
آخرین ویرایش:

siminzare

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام

بايد ديد آيا واقعا برخي از دستورات ديني با عقل در تضادند يا برداشت هاي ما از دين در تناقض با موازين عقلي هستند .
ديني كه بشريت به آن پايبند است تركيبيست از وحي به اضافه ي فهم بشري . در وحي خطا راه ندارد و هنگامي كه اين وحي از ف0ي0ل0ت0ر فهم بشر عبور مي كند گهگاه دچار آلودگي مي شود .

اما در مورد سوال شما چند مورد را عرض مي كنم :

1. بايد ديد اينگونه جملات واقعا از زبان بزرگان دين نقل شده است يا تحريفيست در جهت تخريب
2. اگر صحت انتساب ثابت شد بايد به معناي لغات و عبارات به دقت توجه كرد . براي مثال بايد واقعا ديد كه معناي عقل در آن دوره چه بوده است . يك مثال مي زنم . در يك حديث داريم « المراة ريحانه ليست بقهرمانه » اگر اين حديث را به يك شخصي كه كمي عربي بلد باشد بدهيم اينگونه ترجمه مي كند : « زن ريحانه است و قهرمان نيست » ! اما اگر به معناي كلمه ي قهرمان در آن دوران نگاه كنيم ترجمه اينگونه مي شود « زن گلي خوشبوست و پيشكار و خدمتكار (براي مرد) نيست » . اين فقط يك مثال بود . از اين دست مثال ها فراوان است .
3. اگر واقعا به اين نتيجه رسيديم كه يك عبارت با عقل سليم در تضاد است لزومي ندارد دست به توجيه بزنيم و مي توانيم اين اشتباه را به فهم خود ( كه اشاره كردم ) منتسب كنيم و يا به اشتباهات و تحريفات متني . بنده با تاويلات و توجيهات به شدت مخالفم .

ببخشيد كه طولاني شد :gol:


این اشاره عمدتاً به یک تاپیک بوده که در اون قسمتی از یکی از خطبه های حضرت علی در مورد نقصان عقل زنان به بحث گذاشته شده!

خیلی ها عقیده شما رو داشتند که اون هم قابل بحثه! ولی این وسط یه نفر هم پیدا شد که میگفت چرا خودتون رو گول میزنید؟ معلومه که زنها ناقص العقلند! خوب گفته درست گفته و ....!

حرف ما هم همینه ! اینجاست که میگیم بابا عقل هم لازمه! گرچه این عقل به عقیده من مهمترین فاکتور محسوب میشه!

خوب شما چیفکر میکنید؟ زنها ناقص العقلند؟ روایت این رو نمیگه ولی شما با توسل به عقل باید تصمیم بگیری زنان ناقص العقل هستند یا نه!
 

pejman.pna

عضو جدید
کاربر ممتاز
ناقص العقل بودن، ناقص الایمان بودن و ناقص بودن سهم الارث زن ها در خطبه 80 نهج البلاغه اومده. من خطبه رو به همراه ترجمه ای از علامه محمد تقی جعفری براتون می ذارم. خودتون قضاوت کنید. اومده با دلیل گفته که ناقص الایمان و ناقص العقل هستن. حالا ما هی میایم میگیم نه این یعنی یه چیز دیگه. وقتی این حرف زده میشه یعنی داره روایت تحریف میشه. وقتی عین این مطالب در قرآن اومده و ما میگیم که نه شما نمی فهمین و یه بابایی میاد و تفسیر میکنه و یه چیز دیگه از توش درمیاره، این تحریف قرآنه.
اگر ما ادعا داریم که پیامبر بسیار دانا بوده و همه چیزو در نظر گرفته و به آینده هم واقف بوده ضمن اینکه قرآن از پیامبر نیست و از خداست، چرا پس اینقدر گنگ بیان شده که نیاز به تفسیر داشته باشه؟(البته به هیچ عنوان گنگ نیست، جملات کاملا واضح هستن ولی بعضی از افراد اعتقاد دارن که ما نمی فهمیم و اونا بلدن از دل آیات مطالب اصلی رو بکشن بیرون. کاش قرآن بلد بود با مردم عادی صحبت کنه)
إِنَّ النِّسَاءَ نَوَاقِصُ الاِِْيمَانِ، نَوَاقِصُ الْحُظُوظِ، نَوَاقِصُ الْعُقُولِ: فَأَمَّا نُقْصَانُ إِيمَانِهِنَّ فَقُعُودُهُنَّ عَنِ الصَّلاةِ وَالصِّيَامِ فِي أَيَّامِ حَيْضِهِنَّ، وَأَمَّا فَقُعُودُهُنَّ عَنِ الصَّلاةِ وَالصِّيَامِ فِي أَيَّامِ حَيْضِهِنَّ، وَأَمَّا نُقْصَانُ عُقُولِهِنَّ فَشَهَادَةُ امْرَأَتَيْنِ مِنْهُنّ كَشَهَادَةِ الرَّجُلِ الْوَاحِدِ، وَأَمَّا نُقْصَانُ حُظُوظِهِنَّ فَمَوَارِيثُهُنَّ عَلَى الاََْنْصَافِ مِنْ مَوارِيثِ الرِّجَالِ؛ فَاتَّقُوا شِرَارَ النِّسَاءِ، وَكُونُوا مِنْ خِيَارِهِنَّ عَلَى حَذَرٍ، وَلاَتُطِيعُوهُنَّ فِي المَعْرُوفِ حَتَّى لاَ يَطْمَعْنَ فِي المُنكَرِ
اى مردم،ايمان زنان ناقص است، برخوردارى زنان از سهم الارث‏ناقص است، عقول آنان ناقص است، دليل نقصان ايمان زنان بازنشست آنان‏در روزهاى قاعدگى از نماز و روزه است، دليل نقصان عقول آنان تساوى‏شهادت دو زن با يك مرد است، دليل نقصان برخوردارى آنان از سهم الارث‏اين است كه نصف سهم الارث مردان است. از زنهاى پليد بترسيد و از خوبان‏آنان برحذر باشيد، در كارهاى نيكو از زنان اطاعت مكنيد، تا در كارهاى‏زشت طمعى نورزند.
 

mehrshad53

اخراجی موقت
جناب دانش پژوه شما دقیقا طرفدار روش توجیه به نفع مذهب هستی ولی به چه دلیل؟
دستوراتی که 1400 سال پیش به پیغمبر داده شده،دلیلی ندارند که امروز هم کار برد داشته باشند! به طور مثال در خیلی از سوره های قران به کنیز اشاره شده که این یعنی برده داری!
آیا شما با برده داری در این زمانه موافقی ؟
 

reza4321

عضو جدید
کاربر ممتاز
چرا هنگامیکه مذهب با عقل در تعارضه،سعی در توجیه مذهب میکنیم.
به طور مثال در نهج البلاغه داریم که زنان ناقص العقل و ناقص الایمانند،آیا مثلا خانم مرکل و یا شیرین عبادی و صد ها تن مشابه،ناقص العقل و ایمانند و یک مرد مفنگی و بدکار و قاتل و غیره ،کامل العقل؟
یا موارد دیگری در قران . آیا حتما باید همه چیز به نفع مذهب توجیه بشه؟
مگه نه اینکه گالیله اعتراف دروغین کرد که زمین صافه،چون توی کتاب مقدس نوشته بود؟
در ان روز ها هم اگر کسی میگفت کتاب مقدس تحریف شده، کشیشها او را میسوزاندند.
آیا ماهم در همان دوران به سر نمیبریم؟
میدونی برا چی به توجیه مذهب میپردازیم؟؟؟چون تو طول تاریخ این ثابت شده که علم همیشه عقب تر از مذهب هست و خیلی از دستورات مذهب که یه زمانی خرافه بودن الان تازه علم به اونجا رسیده که بتونه اونو کشف کنه و هزاران چیز کشف نشده دیگه مونده.
بحق ناقص القل بودن زنان هم همینطور.البته هنوز بحثش هست بیایید در تایپیکش بحث کنیم.در ضمن اصلا و اصلا دین تحریف شده و عوض شده مسیحیت که گالیله رو اعدام کرد رو با دین کامل و بدون تغییر اسلام که سفارش کرده برای علم حتی به کشور کفر برید (چین اون موقع)یکی نکن.
 

daneshpajooh

عضو جدید
جناب دانش پژوه شما دقیقا طرفدار روش توجیه به نفع مذهب هستی ولی به چه دلیل؟
دستوراتی که 1400 سال پیش به پیغمبر داده شده،دلیلی ندارند که امروز هم کار برد داشته باشند! به طور مثال در خیلی از سوره های قران به کنیز اشاره شده که این یعنی برده داری!
آیا شما با برده داری در این زمانه موافقی ؟

بحث بنده اصلا اين نبود كه هر چه پيامبر كرد ما هم بكنيم . اگر قرآن پيامبر را اسوه ي حسنه معرفي مي كند به معناي تقليد كوركورانه از اعمال و كردار ايشان نيست . بلكه به معناي الگوگيري در اصول و اهدافيست كه پيامبر اعمالش را در جهت آن انجام مي داده است .
مثلا در مورد برده داري كه اشاره كرده ايد بايد ديد پيامبر با چه هدفي اين كار را مي كرده است . آيا با هدف مسلمان كردن اين بردگان بوده است يا در جهت خدمت گرفتن از او يك شخص و در مقابل پناه دادن به او و تامين نياز هاي او و براي جلوگيري از فساد هايي مثل دزدي و فحشا و گدايي ؟ اين كه پيامبر چه مقصودي از اين كار داشته است مورد بحث من نيست . اما اگر هدف اصلي از اين كار را يافتيم و به آن اطمينان پيدا كرديم مي توانيم از روشي ديگر به آن هدف در جهان امروز دست پيدا كنيم . امروز برده داري در اذهان وجه خوبي ندارد و اگر به فرض هدف پيامبر از اين كار همان چيزي كه عرض كردم بوده باشد مي توان با كمك به مراكز خيريه و تحت پوشش گرفتن افراد نيازمند و ايجاد شغل براي بيكاران به آن اهداف دست يافت .
 

mehrshad53

اخراجی موقت
میدونی برا چی به توجیه مذهب میپردازیم؟؟؟چون تو طول تاریخ این ثابت شده که علم همیشه عقب تر از مذهب هست و خیلی از دستورات مذهب که یه زمانی خرافه بودن الان تازه علم به اونجا رسیده که بتونه اونو کشف کنه و هزاران چیز کشف نشده دیگه مونده.
بحق ناقص القل بودن زنان هم همینطور.البته هنوز بحثش هست بیایید در تایپیکش بحث کنیم.در ضمن اصلا و اصلا دین تحریف شده و عوض شده مسیحیت که گالیله رو اعدام کرد رو با دین کامل و بدون تغییر اسلام که سفارش کرده برای علم حتی به کشور کفر برید (چین اون موقع)یکی نکن.
اولا کار مذهب اصلا کشف علمی نیست و یک نمونه هم وجود نداره که از روی مذهب کشف علمی انجام شده باشه و بر عکس ،ابتدا یه چیزی کشف میشده و سپس بعضی ها ،با تفسیر،ادعا میکنن که مذهب همین را گفته!
دوما اینکه فکر کنیم که یک کتابی میتونه بشر را تا ابد و در همه شرایط راهنمائی کنه خیلی ساده اندیشیه.
سوما اون مسیحیتی که میفرمایید دقیقا تفکری که شما در مورد اسلام داری،در مورد خودش داشت و خودش را کامل ترین میدونست!
چهارما چه دلیلی داری که این احادیث و ایات که در دسترس هست،همگی سخن خدا باشه، چرا اصلا فکر نمیکنین که سخن خدا هم ممکنه توسط افرادی تحریف بشه ،شما که ادعا میکنی مسیحیت تحریف شده ،مگه اون دین خدا نیست؟ مگه خدا تبعیض قائل میشه؟
باید این ذهن ها را از انجماد دراورد و همه چیز را در نظر گرفت. برای مثال تعداد مسلمونهائی که تشیع را قبول ندارند 80 درصد کل مسلمونهاست! و شیعیان هم مطمئن هستند که سنت در اشتباهه! این یعنی چه؟ این یعنی حداقل یه طرف داره اشتباه میکنه! غیر از اینه؟
ولی هر دو طرف،بدون هیچگونه انعطاف پذیری و احتمال دادن به اشتباه بودن عقیدشون،تعصب میورزند به مذهب خودشون.
میترسم از ان که بانگ اید روزی---------کای بیخبران راه نه انست و نه این
 

reza4321

عضو جدید
کاربر ممتاز
اولا کار مذهب اصلا کشف علمی نیست و یک نمونه هم وجود نداره که از روی مذهب کشف علمی انجام شده باشه و بر عکس ،ابتدا یه چیزی کشف میشده و سپس بعضی ها ،با تفسیر،ادعا میکنن که مذهب همین را گفته!
اينكه مذهب 13 قرن قبل ميگه كه صورت رو با اب سرد بشوييد و الان متخصصان پوست به اين نتيجه ميرسند.اينكه مذهب 13 قرن پيش ميگه سرپا ادرار نكنيد و تو قرن اخير ميفهمن كه ادرار اگه سرپا باشيد تو مجاري خودش كمي باقي ميمونه.اينكه مذهب ميگفت روزه بگيريد و دانشمندان امروزه فهميدند كه چقدر روزه براي بدن مفيده (دهها مثال هست كه اگه خواستي برات ميارم)اينا واقعيته.راستي داستان شهادت اب رو شنيدي؟؟؟نشنيدي بگو تا برات بگم
دوما اینکه فکر کنیم که یک کتابی میتونه بشر را تا ابد و در همه شرایط راهنمائی کنه خیلی ساده اندیشیه.
اينكه قران رو يه كتاب فقط ميدونيد خب بحثمون الكيه.اخه خود خدا قران رو مايه هدايت همه بشريت ميدونه.
سوما اون مسیحیتی که میفرمایید دقیقا تفکری که شما در مورد اسلام داری،در مورد خودش داشت و خودش را کامل ترین میدونست!
درباره كاملترين دين قبلا حرف زدم حرف من مسلمون يا يه فرد مسيحي مهم نيست كه كدوم ادعامون درسته كه دينمون كامله يا نه.بايد ديد خدا در اين مورد چي ميگه.اصلا بهم بگو كه قران رو قبول داري يا اونو ساخته دست بشر ميدوني؟؟؟

چهارما چه دلیلی داری که این احادیث و ایات که در دسترس هست،همگی سخن خدا باشه، چرا اصلا فکر نمیکنین که سخن خدا هم ممکنه توسط افرادی تحریف بشه ،شما که ادعا میکنی مسیحیت تحریف شده ،مگه اون دین خدا نیست؟ مگه خدا تبعیض قائل میشه؟
دوست عزیز.اسلام به قول خود خدا (البته به فرض این میگیریم که شما قران رو قبول داشته باشی)به قول خود خدا که تو قرانش اورده کاملترین دینه و جز اسلام دینی از بشر قبول نیست(اگر خواستی ایه اونو برات میارم اما فکر کنم خودت بدونی)
دیگر فرق دین اسلام اینه که این دین و قرانش که دستورات دین رو توش اورده بدون تحریف و دخالت بشر مونده ولی ادیان دیگه نه.دلیلش هم خیلی ساده هست .تو چند نوع انجیل و تورات دست مردم میبینی ولی قران خونه من با قران خونه اون وهابی تو یه بادیه تو کشور یمن یکیه.خب معلومه که نباید دقیقا به هر چی که توی تورات و انجیل به عنوان حرف خدا اومده اطمینان کرد و این سوال هست که نکنه اینو بشر تغییر داده و به جای حرف خدا حرف یه انسان باشه.این ترس همیشه هست و خواهد بود.اما قران رو هیچ کس نتونسته این شک و شبهه رو براش بیاره.چون تو طول این هزار سیصد سال و میلیاردها نسخه که تو تاریخ در کشورها پخش شده قران یکی بوده.البته خود خدا این عدم تحریف قران رو تاکید کرده.
دلایل دیگه ای هم هست که به نظرم میاد همین دو تا دلیل کافی باشه
 

reza4321

عضو جدید
کاربر ممتاز
در مورد تحریف قران بیشتر تحقیق کن! این شما و این گوگل!!!!
اتفاقا دوست عزیز در گوگل بزن "تحریف قران" این جوابها همون اولین صفحه میاد
این شما و این گوگل!!!!
http://www.balagh.net/persian/quran/q_and_a/olom_quran/12.htm
http://www.farsiebook.com/ebook/6180.htm (دانلود کتاب که بری بخونی)
http://www.porsojoo.com/fa/node/24018 (این درباره تحریف کتابهای دیگه هم گفته)
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=sokhan&id=99
http://www.hadj.ir/books1/925.htm
اینم کلی کتاب درباره پاسخ به شبهات مذهب شیعه
http://www.hadj.ir/subject1/book_4_1.htm

اینکه دوست عزیز میگی برو گوگل تحقیق کن معلومه اصلا خودت یه بار کلمه رو نزدی و اصلا پاسخ به شبهات رو نخوندی که میگی.دوستان دیگر برن اگه جایی بود که جواب داده نشده بیان بگن.نه اینکه نخونده با غرض یا بی غرض میان شبهه میندازن.اول مطالعه و بعد بحث.
علمای شیعه قوی ترین استدلال ها رو داشتن که همیشه دانشمندای دیگه از مناظره با اونا فرار میکردن
 

mehrshad53

اخراجی موقت
اولا شما چی سرچ کردی و کدوم پیجشو خوندی بماند!
از همون لینک اول شما!:

1- قرآن مجيد كتابى بود كه در همه شؤون زندگى اجتماعى مسلمانان، انقلابى ايجاد كرد. قرآن زندگى سابق آنها را در هم كوبيد و به جاى آن يك زندگى نوين كه بر اساس ايمان و اصول انسانى استوار بود به وجود آورد. بنابراين، قرآن كتابى بود كه با شؤون اصلى زندگى مسلمانان تماس داشت، و آنها سياست، اقتصاد، قوانين اخلاقى و حتى آداب و رسوم معاشرت خانوادگى خود را از اين كتاب آسمانى مى‏گرفتند. در شبانه روزى پنج بار در نمازها با آن سرو كار داشتند و بالاخره در همه حوادث روزمره اول به قرآن و سپس به سنت و روش پيامبر اكرم (ص) مراجعه مى‏كردند.

در اين صورت كتابى كه تا اين اندازه با زندگى مردم آميخته و تا اين حد مورد مراجعه و استفاده آنها بود، چگونه ممكن است در آن تحريفى واقع شود و افكار عوام يا خواص متوجه آن نگردد.

احتمال اين كه در قرآن تحريف واقع شده وكسى متوجه آن نگشته، به منزله اين است كه احتمال دهيم در قانون اساسى يك ملت بزرگ دنيا تحريف واقع شود، ولى كسى متوجه آن نگردد. آيا ممكن است مواد قانون اساسى يك ملت دستخوش تحريف شود، ولى مردم نفهمند و سر و صداى آن بلند نشود؟ نقش قرآن در زندگى اجتماعى مسلمانان به مراتب بيش از نقش يك قانون اساسى در زندگى ملتهاى امروز بوده و بدين ترتيب چنان افكار متوجه آن بود كه اگر كمترين تحريف در آن واقع مى‏شد، مواجه با عكس العمل شديدى مى‏گرديد و اعتراضها از هر ناحيه شروع مى‏شد.

2- تاريخ مربوط به جمع آورى قرآن چه در زمان پيامبر اكرم(ص) و چه بعد از آن و اهميت فوق العاده شديدى كه پيامبر اكرم (ص) و مسلمانان به حفظ و كتابت قرآن نشان مى‏دادند ثابت مى‏كند كه حتى كم شدن كلمه‏اى از قرآن كريم به هيچ وجه امكان نداشته است.

به شهادت تاريخ، در زمان پيامبر اكرم (ص) عده زيادى از مسلمانان دانشمند كه تعداد آنان را تا چهل و سه نفر نوشته‏اند[3] به دستور آن حضرت هر آيه و يا سوره‏اى را به محض نزول مى‏نوشتند و اين نوشته‏ها با اهتمام و كوشش هر چه تمامتر در ميان مسلمين نگهدارى مى‏شد. معروفترين آنها كه اهتمامشان به نوشتن قرآن به مراتب بيش از ديگران بود حضرت على بن ابيطالب (ع) و زيد بن ثابت بودند و بدين ترتيب از قرآنهايى كه به وسيله اين افراد نوشته مى‏شد نسخه‏هاى متعددى در ميان مسلمانان وجود داشت كه در قراءت و استفاده از قرآن مرجع شبانه روزى همه مسلمانان بود.

علاوه بر اين، عده زيادى از مسلمانان، آيات و سوره‏هاى قرآن را حفظ كرده بودند. اينها در كار حفظ قرآن بسيار دقيق بودند و سعى داشتند حتى كلمه‏اى از اين كتاب آسمانى را فرو گذار نكنند. اين عده كه به آنها «قاريان» گفته مى‏شد پيوسته مورد مراجعه و استفاده مردم در قراءت قرآن بودند.

موضوع اهتمام به نگهدارى و حفظ قرآن از تحريف، به اندازه‏اى در ميان مسلمين زياد بود كه در زمان خلافت ابوبكر وقتى در جنگ «يمامه» عده زيادى از قاريان قرآن كشته شدند، مسلمانان تصميم گرفتند توجه بيشترى در حفظ قرآن به خرج دهند و به اين منظور، همه نسخه‏هاى قرآن را در يك جا جمع آورى كرده و از اين كه كم و زيادى در آنها واقع شود جلوگيرى نمودند؛ و حفظ اين نسخه‏ها بار ديگر بشدت مورد توجه قرار گرفت.

در زمان خلافت عثمان بن عفان نيز چهار نسخه قرآن از روى نسخه‏هاى اوليه تدوين و تهيه گرديد و به همه ايالات اسلامى ابلاغ شد كه قرآنهاى خود را با اين چهار نسخه تطبيق دهند و هنگام قرآن خواندن از آن تبعيت نمايند.

توجه مسلمانان و قاريان به حفظ و نگهدارى قرآن به حدى بود كه روزى ميان «ابى بن كعب» و «عثمان» خليفه وقت درباره آيه «و الذين يكنزون الذهب و الفضة و لاينفقونها فى سبيل اللَّه» اختلافى رخ داد، عثمان مدعى بود كه وحى الى «الذين» است - بدون واو - و بايد اين كلمه (و) از نسخه‏هاى قرآن حذف گردد، ولى «ابى» مى‏گفت ما از رسول خدا اين آيه را همان طورى كه در قرآنها موجود است شنيده‏ايم. بگو مگو ميان هر دو نفر درگرفت. ناگهان، «ابى» با شدت هر چه تمامتر گفت: «هر كس بخواهد اين حرف را از قرآن بردارد، شمشير بر شانه مى‏نهم و خون او را مى‏ريزم!» پافشارى «ابى» سبب شد كه خليفه حرف خود را پس بگيرد.

هرگاه تغيير يك حرف از قرآن داراى يك چنين ماجرايى بود، آيا مى‏توان گفت كه قرآن دستخوش تحريف شده و آياتى از آن حذف گرديده است؟

علاوه بر دو مطلب اساسى فوق، بايد توجه داشت كه در آيات متعددى از قرآن كريم، مسئله عدم تحريف قرآن و اين كه اين كتاب آسمانى از دستخوش تغيير و تبديل مصون خواهد بود تصريح شده است؛ آنجا كه مى‏فرمايد: انا نحن نزلنا الذكر و انا له لحافظون؛ ما قرآن را نازل كرديم و بطور قطع نگهدار آنيم!»[4]

علما و دانشمندان اسلامى نيز در كتابهاى تفسير و كلام تصريح نموده‏اند كه دانشمندان اسلامى اجماع دارند كه در قرآن تحريفى واقع نشده است.

و اگر احيانا در ميان دانشمندان كسى پيدا شده كه معتقد به موضوع تحريف بوده، بر اثر پاره‏اى از اخبار مجعوله بوده كه بعضى از مغرضين در كتب احاديث وارد كرده‏اند و الا هيچ گونه قرينه‏اى در خود قرآن بر مدعاى آن‏ها وجود ندارد.

بديهى است اين گونه اخبار از درجه اعتبار ساقط است و يا بر اثر اخبارى بوده كه معنى و مفهوم واقعى آن را كشف نكرده‏اند.

به هر حال، جمعى از بزرگان و محققان ما در اين باره كتابها نوشته‏اند و عدم امكان تغيير در قرآن را به طرز روشنى اثبات نموده‏اند. كسانى كه نمى‏توانند از كتابهاى عربى كه در اين باره نوشته شده استفاده كنند، مى‏توانند مشروح اين بحث را در كتاب «برهان روشن» نوشته مرحوم حاج ميرزا مهدى بروجردى مطالعه فرمايند.

اخبارى كه بيان مى‏كند قرآنى نزد امير مؤمنان (ع) وجود داشت كه با ساير قرآنها فرق داشت، با مساله «عدم تحريف قرآن» منافات ندارد؛ زيرا همان طور كه دانشمندان گفته‏اند: قرآنى كه امير مؤمنان (ع) جمع آورى فرموده بودند، مشتمل بر شرح نزول آيات و تفسيرها و توضيحاتى بود كه از پيغمبر اكرم (ص) شنيده بودند و فرق آن با ساير قرآنها فقط در اين قسمت بود نه در اصل متن قرآن



شما که اینها را دلیل میدونی،چطور نمیبینی که یک خبر در عصر رسانه و کامپیوتر و ودوربین و موبایل و غیره توسط 10 خبر گزاری به 10 شکل بعضا متضاد گفته میشه،اونوقت در ان دوران که حتی کاغذ هم نبوده واقعا این استدلالات خنده داره.
ایا این مسائل برای مردم مهم نیستند که راحت جلوی چشم همه تحریف میشن و یه عده هم باور میکنن؟مثلا خود شما مطمئن هستی که در انتخابات تقلب نشده و من بر عکس و جفتمون هم مطمئن هستیم و دلیل میاریم !
برادر اینها دلیل نیست و توجیه هست! این جور دلایل را برای هر چیز دیگری هم میشه اورد و به قول ملا نصر الدین اینجا وسط زمینه،میگی نه مترش کن!!!!!!!!!!!!!!!
 

reza4321

عضو جدید
کاربر ممتاز
شما که اینها را دلیل میدونی،چطور نمیبینی که یک خبر در عصر رسانه و کامپیوتر و ودوربین و موبایل و غیره توسط 10 خبر گزاری به 10 شکل بعضا متضاد گفته میشه،اونوقت در ان دوران که حتی کاغذ هم نبوده واقعا این استدلالات خنده داره.
ایا این مسائل برای مردم مهم نیستند که راحت جلوی چشم همه تحریف میشن و یه عده هم باور میکنن؟مثلا خود شما مطمئن هستی که در انتخابات تقلب نشده و من بر عکس و جفتمون هم مطمئن هستیم و دلیل میاریم !
برادر اینها دلیل نیست و توجیه هست! این جور دلایل را برای هر چیز دیگری هم میشه اورد و به قول ملا نصر الدین اینجا وسط زمینه،میگی نه مترش کن!!!!!!!!!!!!!!!
اولا که تو گوگل بنویس تحریف قران ببین دقیقا همین صفحات به عنوان صفحات اول میاد.چرا نمیخواهی بنویسی تا ببینی؟؟؟
دوما ممنونم که چند تا دلیل رو اوردی .دوستان میبینن و میفهمن.در ضمن اینا یه گوشه از دلایل هست.یه دلیلی که نمیشه هیچ وقت رد کرد اینه که واقعا چرا این همه نسخه قران تو دنیا هست همه شبیه هم هستند و مثل کتابهای دیگه چهار تا پنج تا نیستند؟؟؟اینو جواب بده تا بعد.
دوست عزیز اینقدر مطالعت پایینه که نمیدونی اون موقع کاغذ نبود ولی رو پوست حیوونات مینوشتن؟؟؟واقعا اینقدر مطالعه پایینی داری؟؟؟
 

mehrshad53

اخراجی موقت
اره مطالعم پایینه! این روش توهین به جای بحث- که جنابعالی در جای دیگه هم فرموده بوده خیلی بده- ظاهرا روش اقای احمدینژاد هم هست!
خب بنده گفتم کاغذ نیست که راحت روش بنویسن اگه نه که بخوان یه گله گوسفند را بکشن که سوره بقره را روش بنویسن که خب البته!!!!!!!!!!!!!
شما هم اگه به جای این لحن احمدی-جنتی یه کم با اعصاب راحتتر و دوستانه تر بحث کنی نتایج بهتری میگیری.
شما همون قدر که تقریبا بی دلیل و موروثی به یک چیز ایمان اوردی،همون قدر بی دلیل و احساسی در مورد یک ادم که فقط چند تا جمله ازش خوندی نظر میدی،خب البته بی ربط هم نیستند این دوموضوع.....
 

reza4321

عضو جدید
کاربر ممتاز
اره مطالعم پایینه! این روش توهین به جای بحث- که جنابعالی در جای دیگه هم فرموده بوده خیلی بده- ظاهرا روش اقای احمدینژاد هم هست!
خب بنده گفتم کاغذ نیست که راحت روش بنویسن اگه نه که بخوان یه گله گوسفند را بکشن که سوره بقره را روش بنویسن که خب البته!!!!!!!!!!!!!
شما هم اگه به جای این لحن احمدی-جنتی یه کم با اعصاب راحتتر و دوستانه تر بحث کنی نتایج بهتری میگیری.
شما همون قدر که تقریبا بی دلیل و موروثی به یک چیز ایمان اوردی،همون قدر بی دلیل و احساسی در مورد یک ادم که فقط چند تا جمله ازش خوندی نظر میدی،خب البته بی ربط هم نیستند این دوموضوع.....
من لحنم تند نشد .در ضمن سوالي مطالعه پايين رو پرسيدم.پس قبول داري كه يه پوستي بوده. البته نه فقط بين نه بين عربها بلكه همون موقع بين ايرانيان و مصريان و غيره روي پوست مينوشتند و مرسوم بوده
 

araghi

عضو جدید
کاربر ممتاز
اینکه قران تحریف شده شکی درش نیست و اینکه تحریف شده و نشده اش فقط بدرد اعراب در دوران جاهلیت میخورده هم شکی درش نیست و اینکه شماره آیات قران قبل از 1357 با بعد از 1357 فرق میکند هم شکی درش نیست و اینکه تمام فرهنگ ایران و کتابخانه های با ارزش ایرانیان بدست مسلمین به نابودی کشانده شد تا قران را جایگزین آموزه های زرتشت کنند هم شکی درش نیست.
بخوانید کتابهای آنسوی سراب و خدا را در خواب دیدم زار زار گریه میکرد و کتب احمد کسروی و تولدی دیگر دکتر شفا را که همه گنجینه های جدید ایرانیان است
به دلایل فوق قطعا غقل بر مذهب برتری دارد چون قابل تحریف و دستکاری نیست
 
آخرین ویرایش:

reza4321

عضو جدید
کاربر ممتاز
اینکه قران تحریف شده شکی درش نیست و اینکه تحریف شده و نشده اش فقط بدرد اعراب در دوران جاهلیت میخورده هم شکی درش نیست و اینکه شماره آیات قران قبل از 1357 با بعد از 1357 فرق میکند هم شکی درش نیست و اینکه تمام فرهنگ ایران و کتابخانه های با ارزش ایرانیان بدست مسلمین به نابودی کشانده شد تا قران را جایگزین آموزه های زرتشت کنند هم شکی درش نیست.
بخوانید کتابهای آنسوی سراب و خدا را در خواب دیدم زار زار گریه میکرد و کتب احمد کسروی و تولدی دیگر دکتر شفا را که همه گنجینه های جدید ایرانیان است
به دلایل فوق قطعا غقل بر مذهب برتری دارد چون قابل تحریف و دستکاری نیست
اين شكي درش نيستا رو لطفا با سند بياريد .اينكه شما همينجوري مياييد يه چيزي رو ميگيد هم شكي درش نيست
 

araghi

عضو جدید
کاربر ممتاز
بارها و بارها در اینموارد مستندات گذاشته ام به انها رجوع نمایید به کتابهایی که گفتم رجوع نمایید نسخه ای از قران در موزه لندن نگهداری میشود که اصلا چیزی که با ان آشنا هستی نیست.برخی از آیات ان قران و قران های جدید را در همین سایت گذاشته ام بخوانید
اين شكي درش نيستا رو لطفا با سند بياريد .اينكه شما همينجوري مياييد يه چيزي رو ميگيد هم شكي درش نيست
 

mehrshad53

اخراجی موقت
وقتی جایی بنویسه دو دو تا 12 تا که دیگه قبول نکردنش مدرک نمیخواد،تفکر میخواد!
 

reza4321

عضو جدید
کاربر ممتاز
بارها و بارها در اینموارد مستندات گذاشته ام به انها رجوع نمایید به کتابهایی که گفتم رجوع نمایید نسخه ای از قران در موزه لندن نگهداری میشود که اصلا چیزی که با ان آشنا هستی نیست.برخی از آیات ان قران و قران های جدید را در همین سایت گذاشته ام بخوانید
بنده نديدم مستنداتتون رو ادرس بديد وقت كردم ببينم.من كه چندين نسخه براي سال هزار و سيصد وچهل رو در اختيار دارم فرقي نديدم.نمايشگاه قران اگه تشريف ميبرديد قرانهاي قديمي هم اورده بودن بنده خيلي از ايات رو نگاه كردم.كتاب موزه لندن رو نميدونم.
مطمئن هستيد سنداتتون درسته؟؟؟
 

mehrshad53

اخراجی موقت
و آن روز که ستارگان بر زمین فرو ریزند!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
(خورشید که یه ستاره خیلی کوچیکه،یک میلیون برابر زمینه)
 

araghi

عضو جدید
کاربر ممتاز
قران نوشته محمد علمی چاپ 1337 را با قران بعد از 1357 مقایسه کن در بسیاری از موارد شماره آیا ت یکسان نیست ضمنا به تالار اسلام برو بحثهای زیادی انجا در این خضوص شده حتی اسکن قران ها را هم گذاشته ام .و اما در مورد تحریف شاید بهترین کتاب قرائت قران جلد اول نوشته پرفسور رضا آیرملو است که صرفا در این خصوص به بحث نشسته است انرا بخوانید.
بنده نديدم مستنداتتون رو ادرس بديد وقت كردم ببينم.من كه چندين نسخه براي سال هزار و سيصد وچهل رو در اختيار دارم فرقي نديدم.نمايشگاه قران اگه تشريف ميبرديد قرانهاي قديمي هم اورده بودن بنده خيلي از ايات رو نگاه كردم.كتاب موزه لندن رو نميدونم.
مطمئن هستيد سنداتتون درسته؟؟؟
 
آخرین ویرایش:

araghi

عضو جدید
کاربر ممتاز
نه در زمان ابوبکر و عثمان که قرآن هائی جمع آوری و مصحف شدند، تقدم و تأخر زمانی جمع بزرگی از سوره ها معلوم بودند، نه در زمان حاضر معلوم اند.
و وقتی تقدم و تأخر سوره ها (فصل ها) معلوم و مشخص نیست و آیه ها نيز بر اساس موضوع، زمان يا هر قانونمندی ديگر در آيه ها جا نگرفته اند، به طور طبیعی امکان کشف آغاز و پایان متونی که در موضوعی معین نگارش یافته اند نیز ممکن نیست
 

araghi

عضو جدید
کاربر ممتاز
جمعی از متشرعین که اصولاً کاری به عقلانی و منطقی بودن امور ندارند، مدعی اند که جای هر آیه را خود رسول تعیین می کرده و این نیز سبب الهی داشته است. اما چنین ادعائی، به خصوص در مورد سوره های بزرگ که ساختاری چنین غیر منطقی دارند، عقلاً و منطقاً قابل پذیرش نیست. در زمان ایشان "مصحفی به نام قرآن یا هر نام دیگر» وجود خارجی نداشت و آیات قرآن بر روی مصالح عموماً نامناسب و حتی فاسدشدنی در جائی روی هم تلمبار شده بوده و قسمتی نیز در ذهن فراموشکار تعداد اندکی حافظ قرآن قرار داشت"از این نظر نیز، نه جائی و نه امکانی برای تقسیم آیات جدید در بین آیات پیشین و انتخاب سورۀ مربوطه وجود داشت
 

araghi

عضو جدید
کاربر ممتاز
«ترتیب مصحف سوره ها» (یعنی تقدم و تأخر سوره ها در قرآن موجود) با ترتیب سوره ها بر اساس «زمان نزول»[1] دو تاست و کاملاً با همدیگر فرق می کنند. یک مقایسۀ ساده نشان می دهد که "سورۀ العلق که گفته می شود سورۀ اول "نازل" شده بوده، در قرآن موجود (به ترتیب مصحف) در ردیف 96 و سورۀ العلق که گفته می شود به ترتیب نزول در ردیف 96 قرار داشته، در قرآن موجود (به ترتیب مصحف) در ردیف 13 قرار دارد. سوره های العلق، القلم، المزمل و المدثر که گفته می شود به ترتیب نزول، سوره های اول تا چهارم بودند، در قرآن موجود (به ترتیب مصحف) در ردیف های 96، 68، 73 و 74 قرار دارند. همین طور سورۀ آغازین قرآن موجود (به ترتیب مصحف)، سورۀ الفاتحه، گویا پنجمین سورۀ "نازل" شده و سورۀ دوم به ترتیب مصحف، هشتاد و هفتمین سورۀ "نازل" شده بوده است"[2].
سورۀ النصر پنجمین سورۀ پایانی بر اساس ترتیب نزول است، در حالی که سورۀ پایانی موجود (به ترتیب مصحف)، الناس، از نظر ترتیب نزول سورۀ بیست و یکم است.

[1] زمان نزول نیز تقریبی، مبتنی بر حدس و گمان و اساساً مورد بحث است.

[2] İlhan Arsel, Koran,ın Eleştirisi, Cilt 1, s. 17.
 

araghi

عضو جدید
کاربر ممتاز
سوره های مربوط به قصۀ یونس به ترتیب نزولی
نام سوره ترتیب نزول آیه و آیات
1- القلم 2 50-48
2- یونس 51 98
3- الصافات 56 147
4- انبیاء 73 88-87
5- النساء 76 163

سوره های مربوط به یونس به "ترتیب مصحف"


نام سوره ترتیب مصحف آیه و آیات
1- النساء 4 163
2- یونس 10 98
3- الانبیاء 21 88-87
4- الصافات 37 148-139
5- القلم 68 50-48
به این ترتیب در مورد بی نظمی بین مصحفات و نزول شک نکن
 
آخرین ویرایش:

reza4321

عضو جدید
کاربر ممتاز
مستنداتتون ايناست؟؟؟واقعا كه.چيزايي كه اتفاقا نقطه قوت قران هست رو بر ضد قران اورديد؟؟؟
واقعا دليل كاملا تاكيد ميكنم كاملا منطقي داريد كه يه قران رو براي سندتون مياريد.
خب اون قران الان كجاست؟؟؟كجا چاپ ميشه؟؟؟چند جلد ازش هست؟؟؟
تو طول تاريخ خيلي اومدن نسخه هاي متفاوتي از قران رو بين مردم پخش كنن اما تعهد خود خدا تو اين امر مانع شده و نهايتا در عرض چند سال از بين رفته و همون قران اصلي كه الان در دست همه هست رو ميبيني
 
بالا