دلم تنگ است برای کسی که نمی داند...
نمی داند که بی او به دشت جنون می رود دلم...
می دانم که اگر نزدیکش شوم، دور خواهد شد....
پس بگذار که نداند بی او تنهایم...
دور میمانم که نزدیک بماند...
همه میگویند
زیبایم همچون ملکه زیبایی مصر
همه میگویند مهربانم
اما من خود
میگویم من
نه زیبایم و نه مهربان
این نوع نگاه ادمها به من
مرا اینگونه عجیب کرده
که هر کس به من نزدیک میشود
شیفته ام میشود
و وقتی دور دل تنگم
وقتی به سراغ برف میروی به یادم بیافت اخر من برف هستم
دانه های برف زیبا هستند
انقدر که پاککیشان را میشود با چشم دید
من نه بهارم و نه پاییز
اخر من فصل سپیدی و یکرنگی هستم
محبت یعنی اینکه
کسی باشد که بتوانی محکم دستش را بگیری
بگویی در این فصل سرد میایی ادم برفی درست کنیم
حتی تنها یک جفت دستکش باشد دستان دیگر را در هم گره کنیم
اری نباید ززیاد اعتماد کرد
نباید به بودن کسی وابسته شد
تمام این وابستگیها
ادمها را میترساند
اما من نمیترسم
اخر به خودم یاد دادم چگونه به تنهایی زندگی کنم
میزان علاقه به گفتن همیشه نیست
میدانی تنهاکافیست
بخواهی
انوقت میتوانی به سادگی بدون انکه کسی
بشنود بگوی به کسی دوستت دارم
تنها کافیست به او ان هم در تنهایش بگویی
نه اینکه دیگران هم ببینند
زنـــــ ـــ ـــــــــــــــــــــــدگ ی کنــــــــ و لبخـــــــنـــد بزنــــــــــ به خاطر آنهـــــــایی که با لبخنــــــــــــدت زنــــــدگـــــــی می کنـــنــد
درد های من از سر نادانی خودم است ... آنرا گردن هیچکس نمیگذارم ... من از اول به عاقبت کار واقف بودم .. من نشانه های خداوند را دیدم ... ولی احساس ... ولی غرور مرا به این دردها وا داشت...
خوبم …!
باور کنید …؛
اشک ها را ریخته ام …
غصه ها را خورده ام …؛
نبودن ها را شمرده ام …؛
این روزها که می گذرد …
خالی ام …؛
خالی ام از خشم، دلتنگی، نفرت …؛
و حتی از عشق …!
خالی ام از احساس …
.
.
مدام گفتي:خيالت تخت...
من وفــــــا دارم!!!
و من چه ســاده لوحانه خيالم را تختي كردم...
بـــــــــــــــــرايــــ ــــــــــــــــــ عــــــــشـــــــقــــ بــازيــــــــــ !!!
تــو بــا ديـگـري..