دل نوشته‌هاي عرفاني

yuhana

عضو جدید
کاربر ممتاز
ما کار خویش را به خدا واگذاشتیم،
در دل به غیر از تخم توکل نکاشتیم،
چشم امید ماست به لطف خدا و بس،
و ز غیر او امید تمنا نداشتیم...
 

tools

عضو جدید
کاربر ممتاز
مردی که آمد از فلق سرخ
در این دم آرام خواب رفته
پریشان شد
ویران
و باد پرکند
بوی تنش را
میان خزر
ای سبز گونه ردای شمالی ام
جنگل
اینک کدام باد
بوی تنش را
می آرد از میانه ی انبوه گیسوان پریشانت
که شهر به گونه ی ما
در خون سرخ نشسته است .... ؟
آه ای دو چشم فروزان
در رود مهربان کلامت
جاری ست هزاران هزار پرنده
بی تو کبوتریم بی پر پرواز
 

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار
خدایا! ما را ببخش، گناهانی که ما را احاطه کرده و خود از آن آگاهی نداریم، گناهانی را که می‏کنیم و با هزار قدرت عقل توجیه می‏کنیم و خود از بدی آن آگاهی نداریم.

خدایا!
تو آنقدر به من رحمت کرده، و آن‏چنان مرا مورد عنایت خود قرار داده‏ای که، من از وجود خود شرم می‏کنم، خجالت می‏کشم که در مقابلت بایستم، و خود را کوچکتر از آن می‏دانم که در جواب این همه بزرگواری و پروردگاری، تو را تشکر می‏کنم و تشکر را نیز تقصیری و اهانتی به ساحت مقدست می‏دانم.
 

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار
خدایا! از آنچه کرده‏ام اجر نمی‏خواهم، و به خاطر فداکاری‏های خود بر تو فخر نمی‏فروشم، آنچه داشته‏ام تو داده‏ای، و آنچه کرده‏ام تو میسر نموده‏ای، همه استعدادهای من، همه قدرت‏های من، همه وجود من زاده اراده تو است، من از خود چیزی ندارم که ارائه دهم، از خود کاری نکرده‏ام که پاداشی بخواهم.

خدایا!
عذر می‏خواهم از این که، به خود اجازه می‏دهم که با تو راز و نیاز کنم، عذر می‏خوهم که ادعاهای زیاد دارم، در مقابل تو اظهار وجود می‏کنم، درحالی که خوب می‏دانم وجود من زاییده ارادة من نیست، و بدون خواسته تو هیچ و پوچم.
 

شاهپرک

عضو جدید
کاربر ممتاز
این خوبه یا بد که هیچکی هیچی نداره که بگه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یه چیزی که تو دلش باشه،بخواد بگه و خودشو راحت کنه!!!!!!
 

ali.mehrkish

عضو جدید
دل

دل

دلم هم حوصله نداره..........
دل...دل جون
دل خان
دل عزیز....
اااااای
با تو ام
دیدی ...........
جواب نمیده....
ولمون کرده معلوم نیست کی چی کار کرده.........
ولش کن بابا.........
فکر کنم شکسته.........
بیا خوش باشیم........
 

شاهپرک

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]این داستانه یادمه ها.ولی بازم حرف گوش نمیدم.[/FONT]​
خوب یه کاری کن که حرفاتو گوش کنم،حرفاتو گوش کنیم.​
خوب آخه ما عجولیم.تحمل نداریم.سریع میخایم ببینیم آخرش چی میشه.بهمون صبر عطا کن.​
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]روزی یک عده کوهنوردبرای فتح قله ای به یکی ازارتفاعات می روند،هوابسیارسردبود.برف ویخ دیواره هاراپوشانده بود ناگهان پای یکی ازآنهالیز میخورد وسقوط میکندولی طناب اوبه قطعه سنگی گیرمیکندومانع برخوردش به زمین میشود.اوآن بالا آویزان می ماند.[/FONT]​
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]مردخیلی میترسد هرچه فریاد میزندکسی صدای اورانمی شنود نمیداند چه کند.هواتاریک شده بود وهیچ جا دیده نمیشدفقط صدای زوزه بادشنیده میشد.هواهمچنان سردتر میشد.[/FONT]​
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]یادش افتادخدایی دارد.شروع میکند به حرف زدن باخدا.[/FONT]​
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]خدایا منو نجات بده .قول میدم هرچی بگی گوش کنم دیگه گناه نمیکنم توبه میکنم...[/FONT]​
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]خداهم گفت باشه من تورونجات میدم وتوهم باید بنده خوبی باشی.حالا کاری که میگم بکن وطنابت بالای سرت راپاره کن.[/FONT]​
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]مردتعجب کردوگفت پاره کنم؟اگه پاره کنم که میخورم زمین وکشته میشم.من ازتو کمک خواستم.[/FONT]​
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]خداهم گفت تنهاراه برای نجات توهمین است.اگرمیخواهی زنده بمانی این کاررابکن.من میروم واگرتصمیمت راگرفتی من را خبرکن.[/FONT]​
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]مردماند وتصمیم برای نجات خودش.فکر کرداگرطناب راپاره کنم کشته میشوم واگرپاره نکنم ازسرما میمیرم...[/FONT]​
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] [/FONT]​
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]هفته بعدروزنامه هاتیترزدند:[/FONT]​
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]کوهنوردی به علت سرمای شدیددرارتفاع یک متری اززمین جان باخت.[/FONT]​
 
آخرین ویرایش:

شاهپرک

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگر ترا نبخشم
خدای من
آنقدر مهربان هست که ترا ببخشد
و اگر ترا ببخشم
خدای من
آنقدر عادل هست که انتقام مرا از تو بگیرد
پس ترا خواهم بخشید … !!!
 

شاهپرک

عضو جدید
کاربر ممتاز
لب آمدن یا نیامدنت

لب آمدن یا نیامدنت

گفته بودند که می آیی
دریا بشارت داده بود
وقتی چشمانم دریایی شده بود
می دانستم
از سواحل ماهی های پولک ریز
نقره فام خواهی رسید
حالا برایم کمی از لب دریایی ها بگو !
از کف پاهای تشنه و ماسه های خیس
از معاشقه دریا با تلالوی رقص ماهی ها
تمام ماسه ها را
به شیون باد سپرده بودم
وقتی نبودی …
در قلک تنهاییم
بر فراز سینه ام
نفس های ترا نفس نفس شماره کردم
چه ساده و صمیمی آمدی
و دست هایت
گویی
صمیمت گمشده ی سالهای دور از خانه بود
در حسرت دست های من
نمی دانم
گاهی خودم را
می خواهم به خواب رویا ها ببرم
تو هم با من بیا …
هنوز هم
می توانیم در چشمان هم خیره بمانیم
و کودکانه بخندیم
و با بهت از فرداهای نامعلوم
در آغوش هم بمیریم ….. !
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
خدا قوت خسته نباشيد دوستان.
 

شاهپرک

عضو جدید
کاربر ممتاز
من امروز بعد از سالها روزه گرفتم.
خدایا ازت ممنونم که این فرصتو بهم دادی.
این یعنی اینکه تو هنوزم حواست بهم هست،مثل همیشه.
 

شاهپرک

عضو جدید
کاربر ممتاز
مردک گدا

مردک گدا

نشسته مردک گدا میان کوچه با عصا
زچشم سالمش به من اشاره می کند بیا!


نگاه می کــــــنم به او به چشم خواهری ولی
همان نگاه می برد مـرا به ســـمت ناکجـــا!


دلم اسـیر می شــود به آن نگاه دلربا!
چه قسمتی!چه حکمتی!میان کوچــه مادوتــا!


ســــــلام می دهم به اوسلام می دهد به من
چه سرنوشت جالبی, پســـند می کند مـرا!


زگل که کم نمی شود اگرچه شاخه بشکند!
چه کم شودزاو مگربدون چشــــــم ودست وپا!؟


میان عقل وقلب من عجب جدال می شود
به او چگونه گویمــــــــش پســــــندکرده ام تورا !؟


دوروز زندگی چــــــــرا به زیر پانهم دلم؟
چرا نگویمش که من شدم اســیر و مبتــــــــلا!


زمن که کم نمی شود اگرچـــــــه رد کند مرا
زبان حس وحال خود به رونیاورم چـــــــــــــرا !؟


دهان که بــــــــا ز می کنم به من نگاه می کند
چه لحظه ای چه حالتی چه گرگرفته ا م خـدا!


اگر زمان امـــــــان دهدبه عاشق تو جان دهد
ظلا وسکه می کند به زیر پایتان فـــــــــــــدا!


نــــــگو که پا نداری وعلیل وکــــــــــور وخســته ای
قسم به چشم سالمت! شفا دهد خدا تورا !


خلاصه می کنم سخن!که عاشقت شدم گدا !
چه شاعرانه می شود رسـیدن من وشـــــــما!!


تمام می شود سخن سکوت می کند ولی
مرا به نام کوچکم چـرا نمی کند صـــــــــــــدا ؟!


چه شــــــرم می کند زمن!چه سر به زیر و با حیا
وناگهان به یاعلی بلند می شــــود ز جــــــــا!


جـــــواب می دهد به من به احترام وبا ادب:
در این زمانه دخــترک به خنگی تو مرحـــــــــــبا!


لگد به بخــت خود نزن ,حذر کن از وصال من
به چهره ام نمی خوردکه زن گرفته ام ســـــه تا؟!


به آبروی خود قســــــــم بریدم از همه به جز
سپیده؛ یاسمن؛ سحر؛ فریده, نسترن ,صـــبآ


نصیحتی کــــــــــــــــنم تورا برادرانه مختصر
برو برای عقل خود طلب کــن از خدا شــــفا!


تواز منم گداتری که عشــــق می کنی طلب
مزاحمم نشو دگر !برو گدا !برو گـــــــــــــدا!
 

شاهپرک

عضو جدید
کاربر ممتاز

به ايوان مي روم و انگشتانم را

بر پوست كشيده ي شب مي كشم

چراغ هاي رابطه تاريكند

چراغ هاي رابطه تاريكند



كسي مرا به آفتاب

معرفي نخواهد كرد

كسي مرا به ميهماني گنجشك ها نخواهد برد

پرواز را بخاطر بسپار

پرنده مردني ست​
(فروغ)​
 

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار
خدایا!
تشنگی عمیق من وباران مداوم وبی حد وحصر تو ، مرا از اقامت در زیر خیمه شکرت باز داشته است .

خدایا!
دست یاری هر لحظه تو در نشیب وفراز صخره های صعب زندگی مرا از اندیشه پرتگاه ناسپاسی واگذاشته است .

خدایا!
این سالک غریب آنچنان به روشنای نور تو در جاده عشق عادت کرده است که سپاس مرا اینهمه را از یادبرده است .

خدایا!
این دل که در اقیاس تو غرقه گشته است چگونه می تواند تموج آبی تو را ترسیم کند ؟

خدایا!
آبششهای این ماهی دل که هر لحظه در آب نعمتهای تو تنفس می کنند چسان یارای نشر نعم ملموس تو دارند ؟

خدایا!
من در مقام کسی ایستاده ام که همه نعمتهای تو را لمس کرده است معترف آمده است .

خدایا!
من در لباس اذعان بخششهای تو را _ هر چند کوتاه _ به تن کرده ام .

خدایا!
رشد گیاه من اعتراف به وجود خورشید توست .
اما خردیم ، گواه اهمال وناشایستگی من .
 

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار
خدای من !
اگر گناه از بنده زشت است عفو که از سوی تو زیباست .

معبودم !
من اولین عصیانگر تو نیستم که بر او بخشیدی و در سایه ابر احسانت بر او بار یدی .

ای دریابنده درماندگان ! ای دردسوز دردمندان ! وای بزرگ نیک پردازان ای داننده هر چه نهان وای زیبا پوشاننده هر آشکار وپنهان !

تو میانجی گناهانم وکرم وجودت گزیدم واز میان هر آنچه هست ، برای ورود به درگاه رحمتت تر برگزیدم .

خدایا!
استجابت کن دعای مرا ومسوزان ریشه نهال آرزوی مرا وبپذیر رجعت مرا وبپوشان فضیحت مرا.

ای پذیرنده ترین پذیرندگان ! وای پوشنده ترین راز پوشندگان ! و ای مهر گستر ترین مهربانان .
 

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار
الهی !


خانه بی تاب دلم را دور از سیل فتنه ها بناساز وبا مهتاب یاریت از شر ظلمت دشمنانم رها ساز ومرا رسوایی عیوبم را پرده بینداز ... ای رافع دلها وهم دلها به سوی تو راجع ! ای هجوم بلا را قلعه احسان تو مانع ! وای رگبار تیر معاصی را چتر اکرام تو رادع ! بر من به رأفتت که همیشه چنین باش . ای اوج رحمت دیگران حضیض لطف تو! ای مهر گستر ترین مهربانان!
 

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار
به نام خداوند بخشنده مهربان

هر گاه درون سینه ام دنیایی از ناگفته ها سنگینی می کند به خاطر می آورم که در پیشگاهت نا گفته ای ندارم چرا که تو ناگفته هایم را می دانی وننوشته هایم را می خوانی واین یاد از سنگینی سینه ام می کاهد وباز آرام می گیرم.

می دانم که می دانی !اما دوست دارم برایت بگویم .دلم می خواهد با تو سخن بگویم .می دانم که می دانی چه می خواهم بگویم هر چند خود نمی دانم.

می خواهم با تو از تو بگویم .از بزرگیت از اینهمه لطف وکرمت از عشقت.

معبود من!
بر زبان ناتوانم قدرت ده تا در مقابل اینهمه احسانت ذره ای شکرگزار باشم.
بگذار ازعشقت بگویم از اینکه چقدر دوستت دارم از اینکه چقدر خرسندم که تو را دارم که بنده توام اما گفتن از عشق تو آسان نیست ادعای عاشقی در برابر تو وعشق سرشارت برمخلوقاتت دور از ادب است ومن شرمسارم از اینکه تو اینقدر عاشقی و من ......

بار الهی!
به خودت قسم همیشه تو را شکر می کنم که تو را دارم که ایمانی هرچند سست وضعیف و کم دارم.
آری تو را شکر می گویم فقط وفقط به خاطر خودت می دانم که می دانی!

عزیزا!
در هر حالی در خوشی و ناخوشی در گرفتاری و آسایش در شادی و غم در سختترین لحظات زندگیم زمانی که با تمام وجود رو به درگاهت آورده ام وگریسته ام تو را شکر گفته ام .می دانم که می دانی!
حتی آن زمان که بنده ای از بندگانت به بدترین وجه مرا آزرده اند دم نزدم و تنها تو را شکر گفته ام می دانم که می دانی ! ومی دانم که می بینی!
 

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار
خدايا!
اگر به ياد آورم كه در گذشته
چگونه از من مراقبت كرده اي,
توكل كردن به تو در زمان حال
و سپردن آينده به دستان تواناي تو
بسيار آسان مي شود.
 

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار
خدایا !
در آستانه كار خطیری قرار دارم
با این كه تلاش كرده ام
اما قلبم آكنده از بیم است .
نگرانی ،باختن نیمی از نبرد است
تشویش ، نیروی ذهن را می سوزاند
و این گونه نمی توان مفید بود .
خدایا !
یاریم ده تا مشوش نباشم
و نجوا كنم :
زورق من كوچك است
خدایا ، به تو توكل می كنم
و همه چیز خوب پیش می ررود .
خدایا ، به تو اعتماد میكنم
و همه چیز خوب پیش خواهد رفت.
یاریم ده تا مشوش نباشم
.
.
.
.
آمـــــــین
 

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار
خدايا آنچه را بايد بياموزم به من نشان بده
آنچه را بايد رها كنم به من نشان بده
راه جديدي را كه بايد در آن قدم بگذارم به من نشان بده
به من نشان بده ,آنچه را مي خواهي به من نشان دهي
راه خدمت كردن به ديگران را به من نشان بده.
 

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار
یا رب العرش العظیم
حلول ماه مبارک رمضان مبارک باد

به میهمانی خدا می رویم.
قلبهایمان را بهترازقبل لباس تقوا بپوشانیم و بهترین خصلت خود را بعنوان سوغاتی در حریری بپیچیم و پیش خدا هدیه بریم و وقتی به خانه اش رسیدیم شباهنگام روبرویش بنشینیم و فقط نگاهش کنیم او خود از نگاهمان خواهد خواند.

مولای یا مولای...
درد فراق سخت است و ما نا شکیب.
در این ماه ما را درس شکیبایی بیاموز.
درس شکر گذاری آموز.
درس بندگی بیاموز و چون آخر ماه شد، بقچه ای از رحمت و برکتت را آذوقه راهمان کن آنچنان که سال آینده هم با تاج بندگی میهمان تو شویم.


الهی و ربی من لی غیرک، یا حی قبل کل حی، یا حی بعد کل حی ....
ای بزرگ پادشاه هستی ...
ای خالق آسمانها و زمین و هر آنچه بین آنهاست و هر چه در زیر زمین است ...
ای که به تدبیر تو ابرها به هر جا که تو خواهی گسیل داده می شوند ....
ای که اگر کل درختهای دنیا قلم شوند و اگر همه دریاها مرکب شوند کلمات تو را نمی توانند بنویسند ...
ای که اگر جلال و شکوه تو بر کوهها تجلی یابد همانا از عظمت تو خاکستر شوند ....
ای که برگی نیفتد مگر به خواست تو ....
ای که بر گرد تخت تو فرشتگان به تسبیح مشغولند ....
ای خالق شب و روز ....
ای که شب بندگان را می میرانی و هر که را خواهی روحش را به آسمانها بر می گیری و هر که را خواهی روحش را به بدنش بر می گردانی ....
ای خالق آدم و نوح و ابراهیم ...
ای خالق موسی و عیسی ...
ای خالق احمد ....
ای دارنده اسماء نیکو ...
و ای رب العرش العظیم ...
لحظه ای مرا به لفظ «بنده» صدا کن تا از شوق بمیرم.
 

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار

شکر واقعی آن است که عاشق قهر و لطف خداوند،هردو باشی.قهر او عین لطف اوست.
پس قهر او نیز شکری واجب لازم دارد.
اصا اگر نیک بنگری،قهری وجود ندارد ،همه لطف است.
نبودیم ،اکنون هستیم.آیا این کافی نیست؟
اگر نیک بنگری،احساس خلا نیز خالی نیست.بلکه پراز لطف و عنایت است.
عاشقانه پذیرای حوادث و رویدادها باش.
هنگامی که عاشقانه احساس برهوت دورنت رار می پذیری،ناگهان برهوت می شکفدو سبز میشود؛روضه رضوان میشود.
این معجزه ی قدردانی و سپاس است.
سپاس هرچه را لمس کند، طلایی میشود.
آسوده بگیر و ناظر بی طرف باش
 

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار
الهی!
اگر به تو گویم چرا؛ شرک به تو
دل بگیرد از قضا ؛ خیانت به تو
به سوی تو می آیم
ای همه تار و پود و ریشه ام ، تو
خواهی نازم بدار
خواهی خارم نما
 

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار


دلی که گرسنه خداست،
از تعلقات دیگر سیر است.
سرشار از عشق ؛
چشمی که تشنه دیدار اوست
از جاذبه های دیگر سیراب است،
سرشار ازنور؛
و ما گاهی بی انکه خود بدانیم،
از او سرشاریم.
بی دلی درهمه احوال خدا با اوبود
او نمی دیدش و از دور خدایا میکرد
 

yuhana

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگر ما خداوند را در داستانهای عاشقانه خود راه ندهیم

داستانهای ما رنگ می بازند

کدر می شوند ، می پوسند و فرو می ریزند

بردن نام خدا امری اساسی نیست

حتی دانستن نام او برای آنهایی که به هم عشق می ورزند ضروری نیست

تنها کافی است که دل دادگان روی زمین

یکدیگر را در پهنه آسمان یافته باشند

اگر ما در آسمان نفس نکشیم

آخرین دم را در عالم فنا و نیستی خواهیم کشید

به همین سادگی و وضوح .....
.
.
 

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار
پروردگارا!


خواسته ام در این جایگاه، یعنى جایگاه بنده فقیر ناامید، آن است كه...
گناهان گذشته ام را بیامرزى ،
و در باقیمانده عمرم مرا از گناه بازدارى ،
و پدر و مادرم را كه دور از خانه و خانواده و غریبانه در زیر خاكها خفته اند، ببخشى .
... تنهایى شان را با انوار احسانت از بین ببر،
و وحشتشان را با نشانه هاى بخششت به انس بدل كن،
و به نیكوكارشان دم به دم نعمت و شادمانى بخش،
و به گناهكارشان مغفرت و رحمت عطا كن،
... تا به لطف و مرحمتت ازخطرات قیامت درامان باشند،
به رحمتت در بهشت ساكنشان گردان،
و بین من و آنان در آن نعمت گسترده شناسایى برقرار كن،
تا مشمول شادمانى گذشته وآینده شویم.
 

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار
خدایا آبروی من را به توانگری نگه دار و شخصیت من را با تنگدستی از بین مبر

تا مبادا از روزی خواران تو روزی بخواهم و از آفریده های بد کردار طلب مهربانی کنم

و در حالتی قرار گیرم که به تعریف و تمجید کسی که به من چیزی داده بپردازم

و از کسی که مرا از امکاناتی منع کرده است بدگویی کنم .
 

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار
خدایا


چون ماهیان که از عمق و وسعت دریا بی خبرند


عظمت و ژرفای عشق تو را نمی شناسم


فقط میدانم


که معبود این دل خسته هستی


و اگر دیده از من بر گیری

خواهم مرد
 

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار
پروردگــــــارا

زندگانی مرا در دنیا با بهترین نعمهایت آراسته کن و در آخرت در بهترین غرفه های بهشت مسکنم ده . مرا در دنیا با بهترین بندگانت همراه و همنشین ساز و در آخرت از یاران برگزیده ترین بندگانت قرار ده . مرا یاری کن تا به فرا گرفتن بهترین علمها مشغول گردم و آن را در بهترین طریقی که می پسندی به کار برم . توفیق انجام بهترین عباداتت را به من عطا کن و بهترین نامهایت را ذکر شب و روز من قرار بده . چشمانم را به دیدن بهترین مخلوقاتت در زمین و آسمان منور گردان و یاریم کن تا شکر گزاریم برای تو بهترین سپاسی باشد که شکرگزاران درگاهت انجام داده اند . ای بهترین پرورش دهندگان
 

م.سنام

عضو جدید
خدایا "ای بهترین اشناازتوبه کدام غریبه پناه ببرم؟
فقط اغوش بی انتهای تومی تواند بی هیچ منتی مراگرم کند.
فقط دستهای تو می تواند ابرهای بداخلاق رااز اسمان دلم بردارند وبه جای ان افتابی زیبا بگذارند.
خدایا،بی توازعشق نمی توان گفت.بی تو عاشق نمی توان بود.
بی تو .......
 

Similar threads

بالا