دل نامه یا نامه دل

وضعیت
موضوع بسته شده است.

hannaneh-sh

عضو جدید
کاربر ممتاز
مي دونستي اشک گاهي از لبخند با ارزش تره؟

چون لبخند رو به هر کسي مي توني هديه کني
اما
اشک رو فقط براي کسي مي ريزي که نمي خواي از دستش بدي !
 

hannaneh-sh

عضو جدید
کاربر ممتاز
زندگي اجبا ر است>>>مرگ انتظار است<<>>عشق يک با ر است<<>>
جدايي دشوار است<<>>فکر تو تکرار است<>اگر رفتم تو يادم کن<<>>ا
گر مردم تو خا کم کن<<>>اگر ما ندم!به مهر خود شا دم کن
 

hannaneh-sh

عضو جدید
کاربر ممتاز
عشق با روح شقایق زیباست
عشق با حسرت عاشق زیباست
عشق با نبض دقایق زیباست
عشق در حسرت دیدار تو بودن زیباست
 

mahsa.mahsa

عضو جدید
کاربر ممتاز
امشب را كنار پنجره بيدار ماندم
امروز را به باد سپردم
دانم كه بامداد امروز ديگري را با خود مياورد كه من انرا دوباره بسپارمش به باد
 

#ZaHra#

عضو جدید
کاربر ممتاز
چرا از مرگ می ترسید ؟

چرا زین خواب جان آرام شیرین روی گردانید ؟
چرا آغوش گرم مرگ را افسانه می دانید ؟

مپندارید بوم ناامیدی باز
به بام خاطر من میکند پرواز

مپندارید جام جانم از اندوه لبریز است
مگویید این سخن تلخ و غم انگیز است

مگر می، این چراغ بزم جان مستی نمی آرد
مگر این می پرستی ها و مستی ها

برای یک نفس آسودگی از رنج هستی نیست ؟
مگر افیون افسونکار

نهال بیخودی را در زمین جان نمی کارد
مگر دنبال آرامش نمی گردید

چرا از مرگ می ترسید ؟

کجا آرامشی از مرگ خوشتر کس تواند دید
می و افیون فریبی تیز بال وتند پروازند

اگر درمان اندوهند
خماری جانگزا دارند

نمی بخشند جان خسته را آرامش جاوید
خوش آن مستی که هوشیاری نمیبیند

چرا از مرگ می ترسید ؟
چرا آغوش گرم مرگ را افسانه میدانید ؟

بهشت جاودان آنجاست
گر آن خواب ابد در بستر گلوی مرگ مهربان آنجاست

سکوت جاودانی پاسدار شهر خاموشی است
همه ذرات هستی محو در رویای بیرنگ فراموشی است

نه فریادی، نه آهنگی، نه آوایی
نه دیروزی، نه امروزی، نه فردایی

جهان آرام و جان آرام
زمان در خواب بی فرجام

خوش آن خوابی که بیداری نمیبیند !
سر از بالین اندوه گران خویش بردارید

در این دنیا که هر جا هر که را زر در ترازو زور در بازوست
جهان را دست این نامردم صد رنگ بسپارید

که کام از یکدگر گیرند و خون یکدگر ریزند
درین غوغا فرو مانند و غوغا ها بر انگیزند

سر از بالین اندوه گران خویش بردارید !
همه بر آستان مرگ راحت سر فرود آرید

چرا آغوش گرم مرگ را افسانه میدانید ؟
چرا زین خواب جان آرام شیرین روی گردانید ؟

چرا از مرگ می ترسید ؟
 

سوگلییی

عضو جدید
سفری غریب داشتم توی چشمای قشنگت،سفری که بر نگشتم غرق شدم توی نگاهت، دل ساده ی ساده کوله بار سفرم بود،چشم تو مثل یه سایه همجا همسفرم بود،من همون لحظه اول آخر راهو میدیدم،تپش عشق و تو رگهام عاشقانه می چشیدم
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چقدر ساده رقم می خورد،قرار بودن او با من
چقدر ساکت و کمرو بود همیشه موقع بوسیدن!
چقدر فکر نرفتن بود،
چقدر حس نشستن داشت
چقدر غرق خودش می شد،
سکوت گرچه شکستن داشت
چقدر عاشق گرما بود،
چه بود در بدنش می سوخت؟
چه دستهای عجیبی داشت،
در از به در زدنش می سوخت!
چقدر با من و بی من بود،
چه خوب از غم من می کاست!
چه لحظه های قشنگی بود
که بوسه های دگرمیخواست!
چقدر فکر خودم بودم،
چه خوب فکر مرا می خواند!
همیشه دغدغه ام رفتن!
همیشه دور و برم می ماند...
چه غیر منتظره آمد _کسی که منتظرش بودم_
چه بی بهانه از اینجا رفت،
ندید پشت سرش بودم!
چه گیسوان پریشانی!
چه شانه های پر از صبری!
چه چشمهای پر از اشکی،
چه آسمان پر از ابری!
درست لحظه رفتن داشت تمام زندگیم می شد
و نیم گمشده من داشت تمام زندگیم می شد...
ندید پشت سرش بودم،
ندید سایه این زن را!
و رفتُ تو ی دلم انداخت دریغ بوسه رفتن را!
چه عاشقانه غمگینی،
چه بغض های سر راهی!
چه بوسه های پر از دردی!
چه عشقبازی کوتاهی!
...
 

سوگلییی

عضو جدید
هي فلاني مي داني ؟ مي گويند رسم زندگي چنين است...

مي آيند.... مي مانند.... عادت مي دهند.... ومي روند.

وتو در خود مي ماني و تو تنها مي ماني

راستي نگفتي رسم تونيز چنين است؟.... مثل همه فلاني ها....؟
 

hannaneh-sh

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=courier new, courier, mono]کاش قلبم درد پنهانی نداشت[/FONT]
[FONT=courier new, courier, mono]چهره ام هرگز پریشانی نداشت[/FONT]
[FONT=courier new, courier, mono]کاش برگه های آخر تقویم عشق[/FONT]
[FONT=courier new, courier, mono]حرفی از یک روز بارانی نداشت[/FONT]
[FONT=courier new, courier, mono]کاش می شد راه سخت عشق را[/FONT]
[FONT=courier new, courier, mono]بی خطر پیمود و قربانی نداشت[/FONT]
 

hannaneh-sh

عضو جدید
کاربر ممتاز
محبت ره به دل دادن،صفای سینه می خواهد

[FONT=arial, helvetica, sans-serif] [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif] به یاد یکدگر بودن،دلی بی کینه می خواهد[/FONT]
 

hannaneh-sh

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=times new roman, times, serif] بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] شدم آن عاشق دیوانه که بودم[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] در نهان خانه ی جانم گل یاد تو درخشید[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] باغ صد خاطره خندید عطر صد خاطره پیچید[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] پر گشودیم و در آن خلوت دل خاسته گشتیم[/FONT]

[FONT=times new roman, times, serif] ساعتی بر لب آن جوی نشستیم [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] من همه محو تماشای نگاهت[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] آسمان صاف و شب آرام[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] بخت خندان و زمان رام[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] خوشه ی ماه فرو ریخته در آب[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] شاخه ها دست براورده به مهتاب[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] شب و صحرا و گل و سنگ[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] همه دل داده به آواز شباهنگ[/FONT]

[FONT=times new roman, times, serif] یادم آید تو به من گفتی از این عشق حذر کن[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] لحظه ای چند بر این آب نظر کن آب آیینه ی عشق گذران است[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] باش فردا که دلت با دگران است[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] تا فراموش کنی چندی از ان شهر سفر کن [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] با تو گفتم: حذر از عشق ندانم[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] سفر از پیش تو هرگز نتوانم [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] روز اول که دل من به تمنای تو پر زد[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] چون کبوتر لب بام تو نشستم [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] تو به من سنگ زدی من نرمیدم نگسستم[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] باز گفتم: که تو صیادی و من آهوی دشتم [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] تا به دام تو درافتم همه جا گشتم وگشتم[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] حذز از عشق ندانم سفر از پیش تو هرگز نتوانم نتوانم[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] اشکی از شاخه فرو ریخت مرغ شب ناله ی تلخی زد و بگریخت[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] اشک در چشم تو لرزید[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] ماه بر عشق تو خندید[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] یادم آید که دگر از تو جوابی نشنیدم[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] پای در دامن اندوه کشیدم[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] نگسستم نرمیدم[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] رفت در ظلمت و غم آن شب و شب های دگر هم[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] نگرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] نکنی دیگر از آن کوچه گذر هم[/FONT]

[FONT=times new roman, times, serif] بی تو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم![/FONT]
 

mahsa.mahsa

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلتنگ تو امروز شدم تا فردا
فردا شد و باز تو گفتي فردا
امروز دلم مانده و يك دنيا حرف
هيچ يك به نغع دل تو تا فردا
 

mahsa.mahsa

عضو جدید
کاربر ممتاز
لامارتين شاعر فرانسوي ميگويد(تو را دوست دارم بدون انكه علتش را بدانم.محبتي كه علت داشته باشد يا احترام است يا ريا)
در ضمن من با اين گفته مخالفم..............
 

sogand.sogand

عضو جدید
لامارتين شاعر فرانسوي ميگويد(تو را دوست دارم بدون انكه علتش را بدانم.محبتي كه علت داشته باشد يا احترام است يا ريا)
در ضمن من با اين گفته مخالفم..............




عزيزم آدم چيزي رو كه قبول نداره براي ديگران نمي گه چون اين خودش يه نوع............
 

sogand.sogand

عضو جدید
آنها كه رنگ پريدگي پاييز را دوست ندارند
نمي فهمند كه پاييز همان بهاري است كه عاشق شده است.
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگر عاشق کشی رسمو مرام خوب رویان است
بکش مارا بکش مارا که دائم عید قربان است
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ما چقد زحمت کشیدیم این تاپیک برسه به این صفحات تو این صفحات عاشق شدیم دلتنگ شدیم تنها شدیم محبت کردیم محبت دیدیم
تاپیک موفق ترین زوج یک هفته اندازه دلنامه صفحه داره
 

sogand.sogand

عضو جدید
اگر ديگران را با زيباترين منش ها و صفت ها بخوانيم چيزي از ارزش ما نمي كاهد بلكه او را دلگرم ساخته ايم آنگونه باشد كه ما مي گوييم.
 

sogand.sogand

عضو جدید
ما چقد زحمت کشیدیم این تاپیک برسه به این صفحات تو این صفحات عاشق شدیم دلتنگ شدیم تنها شدیم محبت کردیم محبت دیدیم
تاپیک موفق ترین زوج یک هفته اندازه دلنامه صفحه داره



سلام
ما ها عادت كرديم جاهاي با مفهوم كمتر بريم
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]آنچه را گذشته است فراموش كن و بدانچه نرسیده است رنج و اندوه مبر
[/FONT]
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام دوست عزیزم
اره تازه اون تاپیک و ول کردم وگرنه خیلی بیشتر از اینها جلو میرفت
راستی تاپیک دکتر شریعتی هم سر میزنی؟
دوست خوبم سوگلییی بیشتر از من میره اونجا تو هم تونستی پست بزار
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خوش به حال مسافرکشان میدان ازادی که ازادانه داد میزنند:
ازادی ازادی.....!!!!!!!!
 

sogand.sogand

عضو جدید
سلام دوست عزیزم
اره تازه اون تاپیک و ول کردم وگرنه خیلی بیشتر از اینها جلو میرفت
راستی تاپیک دکتر شریعتی هم سر میزنی؟
دوست خوبم سوگلییی بیشتر از من میره اونجا تو هم تونستی پست بزار



اوكي
نه تا حالا سر نزدم يعني تا حالا نديديمش
پيداش كردم حتما مي رم و پست مي زارم
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من را به غیر عشق به نامی صدا نکن


غم را دوباره وارد این ماجرا نکن




بیهوده پشت پا به غزلهای من نزن


با خاطرات خوب من اینگونه تا نکن




موهات را ببند دلم را تکان نده


در من دوباره فتنه و بلوا به پا نکن




من در کنار توست اگر چشم وا کنی


خود را اسیر پیچ و خم جاده ها نکن




بگذار شهر سرخوش زیبائیت شود
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا