ح ر ف د ل م ن

natanaeal

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلی در آتش

چه غم دارد ز خاموشی درون شعله پروردم

که صد خورشید آتش برده از خاکستر سردم

به بادم دادی و شادی ، بیا ای شب تماشا کن

که دشت آسمان دریای آتش گشته از گردم

شرار انگیز و توفانی ، هوایی در من افتاده ست

که همچون حلقه ی آتش درین گرداب می گردم

به شوق لعل جان بخشی که درمان جهان با اوست

چه توفان می کند این موج خون در جان پر دردم

وفاداری طریق عشق مردان است و جانبازان

چه نامردم اگر زین راه خون آلود برگردم

در آن شب های توفانی که عالم زیر و رو می شد

نهانی شبچراغ عشق را در سینه پروردم

بر آری ای بذر پنهانی سر از خواب زمستانی

که از هر ذره دل آفتابی بر تو گستردم

ز خوبی آب پاکی ریختم بر دست بد خواهان

دلی در آتش افکندم ، سیاووشی بر آوردم

چراغ دیده روشن کن که من چون سایه شب تا روز

ز خاکستر نشین سینه آتش وام می کردم
شاعر:هوشنگ ابتهاج
 

mansourblogfa

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بانو سلام دلتنگم

دلتنگ عطر موهایت



دلتنگ این وفاداری

دلتنگ قلب تنهایت



از سنگری که خالی شد

از دست و پای جا مانده



بغضم گرفته، از یاران

تنها پلاک ها مانده



اینجا هوا مه آلوده ست

دیگر تو را نمی بینم



اینجا کسی چه می داند

شاید کنار یک مینم



تقدیر را نمی دانم

شاید نشد که برگردم



باید مرا ببخشی که

به تو همیشه بد کردم



این نامه را نگه دارش

شاید که آخرین باشد



بگذار حرف پایانی

این چند نقطه چین باشد

 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
 

♥shima♥

عضو جدید
هرچه فکرمیکنم چیزی به یادم نمی آید...
نه آن عاشقی ها و نه آن معشوق بازی ها را...
آن چه ذهنم را فلج کرده نقشه های بیشمارم برای آینده است...
باید تکانی به خود دهم وقت تلاش برای خوشبخت تر بودن است...
بله خوشبخت تر بودن... چون که من در همین لحظه هم خوشبختم...:heart:
 

مریم.س

عضو جدید
کاربر ممتاز
در زندگی هر کسی یک نفر هست
که مثل هیچ کس نیست …
حواستون به اون *هیچ کستون*باشه.ی وقتی به خودت اومدی که دیگه نداریش...
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]همــــیشـه دقــیقآ وقـــــتی پـُر از حـــرفی[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]وقتـــی بغــــض میکـــُنی[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]وقتـــی دآغونــــی[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]وقــــتی دلــِت شکــــستـه[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]دقیقــــا همیـــن وقـــــتآ[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]انقــــدر حـ ـرف دآری کـــه فقــط میتونــی بگـ ـی :[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]“بیخـــیآل“[/FONT][FONT=&quot][/FONT][FONT=&quot][/FONT]
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

او کــه هیـــــچ،

خوابـــــــم هــم نــمی آیــــد. .!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
از ما رای یک احساس قشنگ تپش های قلب تو را می شنوم


چه زیباست از پشت این نقاب هزار رنگ حس دلتنگی تو را بوئیدن


تو را می بینم و می جویم که همچون یک باران بهاری



بر دل پائیزی من می باری و سیراب



میکنی درختان دلم راکه بارور می شوند و شکوفه می دهنددر بهار دل


چه معصومانه است عشقی که تو دیده ای را فهمیدن


به ذهنم هم نمی امد که روزی می شوی هم حس تنهایی های من


من و تو از تراوش یک چشمه ایم.... چشمه ای پر از قطرات ناب تنهایی


همان حس مشترک...


شیرین ترین سَـم مُهلک است بوسه هات

و من

دلم چقدر خودکشی میخواهد...
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
گاهی خودت را بزن به بی خیالی
یا همان کوچه علی چپ
اینگونه یاد میگیری کجا سکوت کنی کجا حرف بزنی
ادمها تا وقتی جلوی دستشان باشی قدر نمیدانند
گاهی جلوی کسی که دلت را به درد اورده سکوت کن خدا خودش جوابش را میدهد
هرگز بی موقع سکوت نکن جایی که با سخن گفتن زندگی را میشود نجات داد سکوت کردنت بزرگترین گناه است
همیشه حقیقت را بگو حتی اگر کسی خوشش نیامد انکه خوشش میاید در قلبت است برای رضایت او و قلبت همیشه صادق باش
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
وقتی عقیده، عقده خوانده میشود
و نور چراغ در آب، مهتاب تلقی
و متانت زمین زیر برف یخ میزند
نان از یتیم خانه میدزدیم
و می فهمیم…
دزد، اشتباه چاپی درد است.
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
حظه هايم را با گريه پر مي کنم رؤيايم را با تبسمي تلخ مي سازم من جاي خالي حضور ديگران را با اشک پر مي کنم دنيايم را با عذاب ساخته ام خوشبختي ام را به ديگران باخته ام من فردايم را با هيچ مي سازم خانه ام را با ترديد مي سازم . من درد را مي نويسم با اشک بر ديواره هاي اين دل تنها
 

مریدا

عضو جدید
کاربر ممتاز
چشمهایم میسوزند به گمانم دل من سوخته که چشمانم میسوزند و رد داغ اشکی بر گونه های من پایان ماجراست
خدایا بگذر از کسانی که دلی رو به درد میارن چون خیلی براشون میترسم خیلی
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگه کسی تو چشات نگاه کرد و قلبت لرزید عجله نکن، چون ممکنه یه روز کاری با قلبت بکنه که چشات بلرزن..
 

tara75

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
دلم لـــــڪ زده...
مشهـد...
نیـمہ هـای شـب...
روبروی ایـوان طـلـا...
روے فرشهاے دوسـت داشتـنی صـــــحـن...
خـیره بہ گُنـبد طـلـا...
نَسیـم خُـنـڪ ....
و
اشـڪ....
اشــڪ.....
اشـــڪ.....
....
و یڪ آرزو....

خوش به حالت ڪبوتر...
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خیس از اشک به خانه برگشت

به دروغ گفت چترم را فراموش کردم

چه خاصیت هایی دارد این باران....

 

tara75

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
تــکـلــــــــیــفــم بــا ☜خـودمــم☞ مـــــــــــعـلــوم نــیــســت
تــو دلـم دَردِه ، رو لــبــام خـ✘ــــــــــــنــده!
 

tara75

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
ﺗﻨﻬﺎﯾــﯽ ﺑﻬــتر اسـت
ﺍﺯ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺎ ﮐﺴـﯽ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﻧــﺶ ﺩﺭﻭغــ ﻣﺤـﺾ ﺍﺳــﺖ
دلـش ﮐﻪ ﻫﯿـﭻ
ﺣﻮﺍﺳـﺶ همـ ﺑﻪ ﺗــﻮ ﻧﯿﺴـﺖ
ﻭ ﻓﻘـﻂ ﺯﻣﺎﻧـﯽ ﺑﺎ ﺗﻮﺳـﺖ ﮐﻪ ﮐﺴــﯽ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﺩ...!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مــن؛

اخـــم کردن تـــو رو

به خنـــدیدن با کســی دیــگه عوض نمیکــنم...

مــن؛

روزای سخــت با تـــو رو

با روزای خــوب کنار کســی دیگه عــوض نمیکــنم...

مــن؛

حـتی نداشــته هایــت را

با داشتــه های کسـی دیگه عــوض نمیکنــم...

مــن؛

حتــی اگه نباشــی هم

جاتـــو با کســی عوض نمیکنــم....

مــن؛

تار مــو که هیـــچ

حتــی خاطراتــ تو با دنــیا عوض نمیکــنم....

بــرای تو شــاید ســخت باشه درک ایــن حس

امـــا

مــن؛

هیچــوقت نظــرم رو عــوض نمیکنــم... (!)
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
جاده عبور میکند از من

تو نیز میگذری از تن

سر پیچ سوم

دلم ریزش میکند

میایستی

میپیچی و مرا دور میزنی

و به راهت ادامه میدهی

انگار نه انگار که من جاده تو بودم

تنم تا ابد مسدود میماند

و من

از روی تمام نقشه های جهان حذف میشوم.
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چه احساسیت از عمق طبیعت جان ستاندن ....و در اغوش صخره ها جان سپردن به اب های ترنم

نواز عشق ..که زندگی را بخود تشبیه میکنند ...

احساسی از ارامش ......

احساس نگاهی بسته درنگاه پرواز ....پرواز با پرندگان از شاخه های منتظر به باد .......

من محوم ...من ...محو به تماشای قطره های عشقی که مرا را از نو حیات میبخشند ....

چه احساسیت .....رود مرا به تصویری از جنس میکشد .....صخره ها مرا به تن عریان میکنند ...

و من عریان با هستی لا یزال در یک کالبد یکی میشوم ..پرورش می یابم و ارامشی بی وصف

هدیه میگیرم ........

دوست دارم ....شنیدن ترنم بازگشت به رویایی که حکم به زیستن با عشقی به گل های ارغوانی عاشق را

دوست دارم بهاری شوم ....به مانند شکوفه هایی که زندگی را ازوجودخود به دنیای اطرافشان

موهبت میبخشند ..

.دوست دارم ....این زیستن از جنس عشق همراه طبیعتی عاشق را ...

من ...رهایم ....رها از خودم ........از دنیا .....

من ارارمم .....ارام به احساسی ناب در رویایی از باد ...

مانی
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
میدانی ارامم اما نه بخاطر حضورت در دلم
بخاطر اینکه تو مراقبم هستی
حتی وقتی حواسم به خودم هم نیست
در این زندگی ورق را پر کردند از حرفهای عجیب و منفی
اما تو مثبترین حسها را نگاه میکنی
پس لبخند میزنم از بودنت در کنارم
 

SHM.IT

عضو جدید
کاربر ممتاز
تمام روز ها شب می شود و تمام شب ها روز!
اما من همچنان تنها ولی استوار بپای احساسم ایستاده ام!
ایستاده ام تا بیابم کسی را که بجای شکستن غرورم این احساس پر از شور را درک کند!
آری من منتظر می مانم....!
و من این انتظار شیرین را دوس دارم!

"خودم"
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تمام روز ها شب می شود و تمام شب ها روز!
اما من همچنان تنها ولی استوار بپای احساسم ایستاده ام!
ایستاده ام تا بیابم کسی را که بجای شکستن غرورم این احساس پر از شور را درک کند!
آری من منتظر می مانم....!
و من این انتظار شیرین را دوس دارم!

"خودم"
ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻫﻤﺪﻳﮕﺮ ﺭﺍ ﭘﻴﺪﺍ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ
ﺍﺯ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻫﺎﻯ ﺧﻴﻠﻰ ﺩﻭﺭ
ﺍﺯ ﺗﻪِ ﻧﺴﺒﺖ ﻫﺎﻯ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ
ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺟﺎﻳﻲ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺍﻳﻨﻬﺎ
ﺑﺎﻳﺪ ﻛﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﺑﺎﺷﻨﺪ
ﻣﻰ ﺷﻮﻧﺪ ﻫﻤﺪﻡ ،
ﻣﻰ ﺷﻮﻧﺪ ﺩﻭﺳﺖ ،
ﻣﻰ ﺷﻮﻧﺪ ﺭﻓﻴﻖ ،
ﺍﺻﻸ ﻣﻰ ﺷﻮﻧﺪ ﺟﺎﻥِ ﺷﻴﺮﻳﻦ . . .
ﺩﺭﺳﺖ ﻣﻰ ﻧﺸﻴﻨﻨﺪ ﺭﻭﻯ ﻃﺎﻗﭽﻪ ﻯ ﺩﻝِ ﻫﻢ
ﺣﺮﻑ ﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﻳﻚ ﺟﻮﺭِ ﺧﻮﺑﻰ ﺩﻟﻨﺸﻴﻦ ﺍﺳﺖ ،
ﺩﻝ ﺑﺮﺍﻯ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺿﻌﻒ ﻣﻰ ﺭﻭﺩ ؛
ﺍﺻﻸ ﺑﻮﺩﻧﺸﺎﻥ ﺷﻴﺮﻳﻦ ﺍﺳﺖ !
ﻭﻗﺘﻰ ﻫﻢ ﻛﻪ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ ،
ﻫﻰ ﻫﻤﺪﻳﮕﺮ ﺭﺍ ﻣﺮﻭﺭ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﻣُﺪﺍﻡ
ﮔﻮﺵ ﺑﻪ ﺯﻧﮓِ ﺁﻣﺪﻥ ﻫﻢ ﻫﺴﺘﻨﺪ !
ﺧﺪﺍ ﺍﻳﻦ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻧﮕﻴﺮﺩ ﺍﺯ ﻫﻢ . . .

 

nafas *

عضو جدید
گاه گاهی قفسی میسازم
با رنگ ..
میفروشم به شما
تا به آواز شقایق که در آن زندانیست
دل تنهایی تان تازه شود ....
 

tara75

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
قصه ی من وتو قصه ی قیامت وزمین است...

هیچ وقت ب هم نمیرسیم.....

مگراینکه قیامتی ب پاشود.
 

SHM.IT

عضو جدید
کاربر ممتاز
ح ر ف د ل م ن

گاهی آرزوی مرگ هم می تونه آرزوی قشنگی باشه....
 

tara75

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
حاضرم هرکاری کنم...

برگردم ب روزایی ک ......

خیلیارونمیشناختم!!!
 
بالا