ح ر ف د ل م ن

SHM.IT

عضو جدید
کاربر ممتاز
ح ر ف د ل م ن

دلم ی غیرمنتظره ی شیرین میخاد...

Sent from my SM-T211
 

AvA-6586

کاربر فعال تالار حسابداری ,
کاربر ممتاز
آموخته ام که وابسته نباید شد!!!

نه به هیچکس و نه به هیچ رابطه ای !

و این نشدنی ترین اصلی بود که من آموختم!!!
 

fm_1363

عضو جدید
او به معصومیت کودک میماند :


هوا گرفته بود، باران می بارید …
دخترک زیر لب گفت خدای من چرا گریه می کنی … اگر گریه کنی منم گریه میکنما …
قطره ای اشک ازچشمان دخترک چکید …
باز زیر لب گفت خدای من … می دانم کوچکم، می دانم هیچم … ولی خدای تنهای خودم دوستت دارم،

گریه نکن … به خاطر من گریه نکن …










 

tara75

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
خیلی سخته متهم بشی ب چیزی ک روحتم خبر نداره...
 

fm_1363

عضو جدید
برای همه ی شماها متاسفم ، چه آشناها و چه غریبه ها.....................
که فکر میکنید با یه سری پیگیری های مخفیانه متوجه مسایل دیگران میشید و بعد براحتی تهمت "دروغگویی "میزنید

این همه ادعا دارید یه فکری برای خودتون بکنید( اینو جدی میگم....) !!!!!
نمیخواد دیگران رو زیر نظر بگیرید و به حریم خصوصی اونها وارد شوید فکر میکنید چیزی نمیگن متوجه نمیشند!..............

 

naight

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
به خودت نگیر رفیق . . .




همین که فهمید غم دارم آتش گرفت …

به خودت نگیر رفیق !
سیگارم را گفتم …
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

succulent

عضو جدید
کاش میشد سرزمین عشق را، در میان گامها تقسیم کرد
کاش میشد با نگاه شاپرک، عشق را بر آسمان تفهیم کرد
کاش میشد با دو چشم عاطفه، قلب سرد آسمان را ناز کرد
کاش میشد با پری از برگ یاس،تا طلوع سرخ گل پرواز کرد ...​
 

naight

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
گراهام بل عزیز تلفنی که زنگ نمی زند نیاز به اختراع نداشت !!حوصله ات سر رفته بود " چسب ِ قلب " اختراع می کردی ؛
می چسباندیم روی این ترک های قلب ِ صاحب مرده ـمان
و غصه ی زنگ نخوردن ِ تلفني که اختراعش نکرده ای را نمی خوردیم
!!
ساده بگویم گراهام بل عزیـــز
!
حال ِ این روزهای مرا ، تــو هم مقصری...

 

naight

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
[FONT=times new roman,times,serif]با مهربانیت معجزه میکنی ؛ [/FONT][FONT=times new roman,times,serif]
[/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif]من به پیامبری ات مدتهاست ایمان آورده ام !:heart:[/FONT]
 

naight

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
ﺩﻭرﻩ ﺩﻭﺭﻩ ﻯ ﮔﺮﮒ ﻫﺎﺳﺖ...


[FONT=courier new,courier,monospace]یادم باشد که زورم به هیچ کس نمی رسد
[/FONT]
[FONT=courier new,courier,monospace]ﺩﻭرﻩ ﺩﻭﺭﻩ ﻯ ﮔﺮﮒ ﻫﺎﺳﺖ[/FONT][FONT=courier new,courier,monospace]
[/FONT]
[FONT=courier new,courier,monospace]ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ[/FONT][FONT=courier new,courier,monospace]
[/FONT]
[FONT=courier new,courier,monospace]ﻣﯽ پندارﻧﺪ ﺩﺷﻤﻨﯽ[/FONT][FONT=courier new,courier,monospace]
[/FONT]
[FONT=courier new,courier,monospace]ﮔﺮﮒ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ[/FONT][FONT=courier new,courier,monospace]
[/FONT]
[FONT=courier new,courier,monospace]ﺧﻴﺎﻟﺸﺎﻥ ﺭﺍﺣﺖ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺷﺎﻧﯽ[/FONT][FONT=courier new,courier,monospace]
[/FONT]
[FONT=courier new,courier,monospace]▐▐ﻣﺎ ﺗﺎﻭﺍﻥ ﮔﺮﮒ ﻧﺒﻮﺩﻧﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺩﻫيم▐▐[/FONT]
 

naight

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
خداحافظی...

خداحافظی...

[h=2][/h]آخرین دیدار گفتی که برمیگردی.... مردانه قول دادی... زنانه اعتماد کردم... و تاریخ دوباره تکرار شد‏!‏‏!‏‏!‏‏!‏ به این قرارداد های قاجاری اعتمادی نیست....
 

naight

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
چــه زیبــاست وقتـی میفهمـی

کسـی زیــر ایـن گنبد کبــود انتظــارت را میـکشد

چــه شیــرین است

طعــم چنـد کلمــه کــه میگــوید :

" کجــایــی" .....؟
 

naight

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز

آدمیزاد،غرورش را خیلی دوست دارد،اگر داشته باشد،آن را از او نگیرید...حتی به امانت نبرید...ضربه ای هم نزنیدش،چه رسد به شکستن یا له کردن!آدمی غرورش را خیلی زیاد، شاید بیشتر از تمام داشته‏ هایش، دوست می دارد؛حالا ببین اگر خودش، غرورش را به خاطر تو، نادیده بگیرد،چه قدردوستت دارد!و این را بفهم آدمیزاد
 

یکی از بچه ها

عضو جدید
کاربر ممتاز
گاویست در آسمان و نامش پروین
یک گاو دگر نهفته در زیر زمین​

چشم خردت باز کن از روی یقین
زیر و زبر دو گاو مشتی خر بین​
 

یکی از بچه ها

عضو جدید
کاربر ممتاز
دی شیخ با چراغ همی‌گشت گرد شهر
کز دام و دد ملولم و انسانم آرزوست
زاین همرهان سست‌عناصر دلم گرفت
شیر خدا و رستم دستانم آرزوست
گفتم که یافت می‌نشود جسته‌ایم ما
گفت آنچه یافت می‌نشود آنم آرزوست
 

naight

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
قهر تو ...

قهر تو ...


[h=1]قهر تو
بزرگترین جنگ تاریخ
با کمترین تلفات
با تنها یک کشته
پدرام مسافری :gol:[/h]
 

lilium.y

عضو جدید
کاربر ممتاز
همین که به مرگ
می رسانی مرا
یعنی
زندگی ام
دست توست...............!
 

ماه آسمونی

عضو جدید
کاربر ممتاز
گاه دلـــــــم ميگيرد...

ازصداقتـــــم

گاه دلـم ميگيرد از سادگـــــي هايم

گاه دلـم ميسوزد براي اشكهايم

گاه دلـــم ميگيرد

اين نبـــود

آنچه درانتظارش بــودم.
 

starlet.

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
فرق سرت می دونی کجاست ؟
دوست داشتنت دقیقا بخوره همونجا !
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز


می پسندم پاییز را که معافم میکند

ازپنهان کردن دردی که درصدایم میپیچد

و اشکی که درنگاهم میچرخد,

آخرهمه می دانندکه حرف دلم را..
 

sahar jamali

عضو جدید
من شکستم، تکه تکه، اینقدر حقم نبود
کوزه‌ای بودم که سنگی بی‌خبر حقم نبود

باغبان هیزم‌شکن را محرم خود کرده است
سبز بودم سردی دست تبر حقم نبود

چوب دیوار خودم را می‌خورم، تکلیف چیست؟
غرق در محدوده‌ای بودم که «در» حقم نبود

مثل ماهی‌ها به آب خوش خیالی می‌زدم
خام بودم صید ماه غوطه‌ور حقم نبود

هر کسی سهم خودش را می‌برد از باغ عشق
سرو رعنا بودم و درک ثمر حقم نبود

شور می‌خواهد رفاقت با دل تنگ حباب
قطره‌ای گم بودم و طعم سفر حقم نبود

هر چه سختی می‌کشم از تنگی آغوش‌هاست
با قفس خو کرده بودم بال و پر حقم نبود
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
این مردم حتی در رابطه‌های عاشقانه‌ی شان هم میز کار دارند و داد و ستد می‌کنند.
مدام منتظرند ببینند طرف مقابلشان چقدر عشق می‌دهد،
تا فکر کنند و آخر نتیجه بگیرند که چقدرش را برگردانند.
جوری که نه مشتری را از دست بدهند و نه سودش را...!
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تقدیر من این است که با درد بسازم
از این دل نامرد دلی مرد بسازم
انگار قرار است که من داغ دلم را
با گریه ی چشمان خودم سرد بسازم.
 
بالا