// ... به نفر بعدیتون یک شعر هدیه بدین ...\\

ni_rosa_ce

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ز تحسینم ، خدارا لب فرو بند!
نه شعر است این ، بسوزان دفترم را
مرا شاعر چه می پنداری - ایدوست-
بسوزان این دل خوش باورم را
سخن تلخ است ، اما گوش میدار
که در گفتار من رازی نهفته است
نه تنها بعد از این شعری نگویند؛
کسی هم پیش از این شعری نگفته است!
مرا دیوانه می خوانی؟
دریغا؛
ولی من بر سر گفتار خویشم،
فریب است این سخن سازی ، فریب است!
که من خود شرمسار کار خویشم.
مگر احساس گنجد در کلامی؟
مگر الهام جوشد با سرودی؟
مگر دریا نشیند در سبویی؟
مگر پندار گیرد تار و پودی؟
چه شوق است این،
چه عشق است این،
چه شعر است؟
که جان احساس کرد ، اما زبان گفت!
چه حال است این که در شعری توان خواند؟
چه درد است این که در بیتی توان گفت؟
اگر احساس میگنجید در شعر
بجز خاکستر از دفتر نمیماند!
و گر الهام میجوشید با حرف ؛
زبان از ناتوانی در نمیماند!
شبی همراه این اندوه جانکاه
مرا با شوخ چشمی گفتگو بود.
نه چون من، های و هوی شاعری داشت
ولی شعر مجسم : چشم او بود!
بهر لبخند یک "حافظ" غزل داشت.
بهر گفتار یک "سعدی" سخن بود.
من از آن شب خموشی پیشه کردم
که شعر او خدای شعر من بود!
ز تحسینم خدارا، لب فرو بند.
نه شعر است این بسوزان دفترم را
مرا شاعر چه میپنداری - ایدوست؟
بسوزان این دل خوش باورم را
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چرا فکر می کنی چون دختری
باید همیشه غمگین باشی؟ شکست خورده باشی؟!
عزیز من!
یاد بگیر که تو دختری!
یاد بگیر تو کلاس بذاری! تو ناز کنی !
... ... ... اون خیلی بیجا می کنه تورو ناراحت کنه!
خیلی بیخود می کنه اشکتو دراره!
اصلا برا چی به یه موجود مذکر اجازه می دی شادی زندگیتو ازت بگیره؟!
این اسمش عشق نیست به خدا!

خودتو گول نزن!
کسی که عاشق توا،

هرگز نمی تونه غمتو ببینه!

چه برسه به اینکه خودش عامل غمت باشه!!


دختر باش!

دخترونه ناز کن!

دخترونه فکر کن!

دخترونه احساس کن!

دخترونه استدلال کن!

دخترونه زندگی کن!

اما بدون غم رو به اشتباه توی فرهنگ دخترونه ی تو جا دادن!

به سلامتی همه دخترا..
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بـدهـکـار هـیـچ کـس نیسـتـم

جـز هـمـیـن مـــاه (!)


کـہ از پـشـت مـیـلـہ هـا مـے گـذرد


کـہ می تـوانـسـت


از ایـنـجـا نـگــــذرد و


جـایـے دیـگــــــر


مـثـلـآ در وســــط دریـایـے خیـال انـگــیـز


بـچـسـبـد بـہ شیشه ے کـابـیـن یـک تاجــــر پـول دار (!)


بـدهـکــــــار هـیـچ کـس نـیـستــم


جــز هـمـیـن مـــــاه


کـہ تـو را بـہ یـادم مـی آورد . . . /.


 

arefe

عضو جدید
خوش بحال نفر بعدی:D
دستمال کاغذی به اشک گفت
قطره قطره ات طلاست
یکم از طلای خود حراج می کنی؟
عاشقم با من ازدواج می کنی؟
اشک گفت:ازدواج اشک و دستمال کاغذی!
تو چه قدر ساده ای
خوش خیال کاغذی!
توی ازدواج ماتو مچاله می شوی
چرک می شوی و تکه ای زباله میشوی
پس برو و بی خیال باش
عاشقی کجاست!
تو فقط دستمال باش!
دستمال کاغذی دلش شکست
گوشه ای کنار جعبه اش نشست
گریه کرد و گریه کرد و گریه کرد
در تن سفید و نازکش دویدخون درد!
آخرش دستمال کاغذی مچاله شد
مثل تکه ای زباله شد
او ولی مثل دیگران نشد
چرک و زشت مثل این و آن نشد
رفت اگر چه توی سطل آشغال
پاک بود و عاشق و زلال
او با تمام دستمال های کاغذی فرق داشت
چون که در میان قلب خود
قطره های اشک کاشت
 

امالیا

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ای مهربان من
من دوست دارمت
چون سبزه های دشت
چون برگ سبز رنگ درختان نارون
معیارهای تازه زیبایی
با قامت بلند تو سنجیده می شود
زیبایی عجیب تو معیار تازه ایست با غربت غریب فراوانش
مانند شعر من
-و این شوخی ست-
تو
از درختهای افرا بلندتری
از برفهای قله الوند پاک تر
و مهربان تر از
لطف نسیم ساکت شیرازی
در کوچه باغ های طراوت
و دست تو
دست ظریف تو, گلهای باغ را ماند
در نوشکفتگی.
و شعرهای من
این برکه زلال
تصویر پر شکوه تو را در بر گرفته است.
من کاشف اصالت زیبایی توام.
 

یارانراد

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
شب در چشمان من است به سیاهیی چشم هایم نگاه کن.......روز درچشمهای من است به سپیدیی چشمهایم نگاه کن.....شب و روز در چشمان من است به چشم های من نگاه کن ....پلک اگر فرو بندم جهانی در ظلمات فرو خواهد رفت.
 

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
دروغکی عاشق نشو که عاشقی راستی می خواد
قول وقرارووعده هات نگو که یادت نمیاد





تنها بدون مــــــــــــــــــن؟!!

دیدی صبح میشود

شب ها بدون مــــــــــــــــــن!!
...
این نــــبض زندگی بـــــی وقفه میزند...

فرقی نمی کند

با مــــــــن. . . بدون مــــــــن!!!

دیــــــــــروز گرچه ســــــــــخت...!

امروز هم گذشت . ..!!

طـوری نمی شود

فــــــــــردا بدون مـــــــن !!!.
 
آخرین ویرایش:

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
عُمری‌ست در شبِ چشم‌هات
گیر انداخته‌ای دلَ‌م را
حالا
پَرَم می‌دهی که برو؟!
 

Atila.angel

عضو جدید
اینجا باز دم صبحی مو سیگار صورتی/ داغون مو و توایی که تنها دوست منی/ تو مهمونی یا بعد شیطونیا آآ تو بودی بام تو بودی بام


من روزای خوب یادم میاد/ بودیم دو تا آدمی زاد/ حال کردیم با هم زیاد/ هرجام باشم با من میاد/ یاد و خاطرش/ باز دوباره
تش /رابطه خوندس با تو فاتحه اش/ پس بیاد دو تا ایی خاکش کنیم/ پاک کن بیار اصن پاکش کنیم/ چرا ساکت شدی یه چیزی بگو/ قبل اینکه همه چیز و بخوای بریزی دور/ پ برو دنبال کارت منم دنبال کارم/ تو رو میخوام چی کار وقتی دنیا رو دارم/ وقتی صبح پا میشم شبا خوشحال وشادم /همه چی خوب نیست یه غمی/ تو هم نیست بگی /میرم وقت تو بازی/ نمی رسیم به همه مثله دوتا خط موازی
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
حتے از هَمین راه دور...
شاید تو سُکـوت میـان کلامم بـاشـے...
دیـده نمی شوی!
امـــا مـن، تـو را اِحسـاس مـے كنمـ ...
شایــد تــو...
هَیاهـوی قلبـم بـاشـے ..
شنیـده نمـے شوی...
امـا مـن، تـو را نـفس مـے کشمـ ـ ـ ...
دیوانه وار
 

MehRaz@

عضو جدید

برای فراموش کردن تو با خودم میجنگم

ولی همیشه تو پیروز این میدانی

با نبودنت.....!


ایمان نظری
 
  • Like
واکنش ها: RZGH

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
بگذار ببووسمت


نگران نباش


کسی ما را نمی*بیند


این شعرها همه سانسور می*شوند!
 
  • Like
واکنش ها: RZGH

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
یادت ای دوست بخیر

بهترینم خوبی؟

خبری نیست ز تو ؟

دل من می خواهد

که بدونی بی تو

که دلم اندازه دنیا تنگ است

می سپارم همه زندگیت را به خدا
 

mahdi26465

عضو جدید
کاربر ممتاز
یادت ای دوست بخیر

بهترینم خوبی؟

خبری نیست ز تو ؟

دل من می خواهد

که بدونی بی تو

که دلم اندازه دنیا تنگ است

می سپارم همه زندگیت را به خدا

غلام نرگس مست تو تاجدارانند//خراب باده لعل تو هوشیارانند
ترا صبا و مرا آب دیده شد غماز//وگرنه عاشق و معشوق رازدارانند
ز زیر زلف دوتا چون گذر کنی بنگر//که از یمین و یسارت چه سوگوارانند
گذار کن چو صبا بر بنفشه زار و ببین//که از تطاول زلفت چه بیقرارانند
بیا به میکده و چهره ارغوانی کن//مرو به صومعه کانجا ساهکارانند
خلاص حافظ از آن زلف تابدار مباد//که بستگان کمند تو رستگارانند

تقدیم به تو ای نفر بعدی
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز


تو را
که از روزگارم کم می کنم
می بینم که مرده ام
تنها تو می فهمی
احساس یک گلدان خالی را !


دیر آمدی
تمام شده ام دیگر
بس که بلعیده ام اندوه نبودنت را
اما می بخشمت
با آنکه هزار شب بیخوابی طلب دارم از تو
 

امالیا

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
با پای دل قدم زدن آن هم کنار تو
باشد که خستگی بشود شرمسار تو
در دفتر همیشه ی من ثبت می شود
این لحظه ها عزیزترین یادگار تو ...
 

F@tima s332

عضو جدید
کاربر ممتاز
با پای دل قدم زدن آن هم کنار تو
باشد که خستگی بشود شرمسار تو
در دفتر همیشه ی من ثبت می شود
این لحظه ها عزیزترین یادگار تو ...

آب آورده‌اند چشم‌هام .

نسخه‌ی هیچ پزشکی افاقه نمی‌کند

باید خودت بیایی !

رضا کاظمی
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
این شعرها دیگر برای هیچ کس نیست
نه! در دلم انگار جای هیچ کس نیست


آنقدر تنهایم که حتی دردهایم
دیگر شبیهِ دردهای هیچ کس نیست



حتی نفسهای مرا از من گرفتند
من مرده ام در من هوای هیچ کس نیست


دنیای مرموزی ست ما باید بدانیم
که هیچ کس اینجا برای هیچ کس نیست


باید خدا هم با خودش روراست باشد
وقتی که می داند خدای هیچ کس نیست


من می روم هر چند میدانم که دیگر
پشت سرم حتی دعای هیچ کس نیست
 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
امواج زندگی را
با آغوش باز پذیرا باش.
حتی اگر گاهی،
تو را به قعر دریا ببرد!
آن ماهی که همیشه بر سطح آب می بینم …
مرده است !!!
 

succulent

عضو جدید
چشم دل را به تماشاي خدا باز كنيم
نغمه ی دل به تمناي رخ اش ساز كنيم

دلمان گاه شود تنگ، به آن خالق پاك
به سلامي،دلِ تنگش به دل احراز كنيم

در چنين عصر پر از حيله و نيرنگ و ريا
ياداو چاره درد است، به او راز كنيم

گشته دنيا قفس مرغ دل خايف ما
پرِ تهذيب خدايا ، بده پرواز كنيم

مرغ دل پر بكشيد از قفس وصلِ وصال
قاف وسيمرغ كجايند كه پر باز كنيم

باغ دل گشته خزان از نفسِ فصلِ نگار
ياربم تازه دمي ، فصل نو آواز كنيم

راز پژمردن اين فاصله ها، ثانيه هاست
به كدامين قدم اين ثانيه آغاز كنيم

سوزِاين درد، كلاميست نیآيد به زبان
جامِ مي ، ناي غريبم بده ايجاز كنيم
 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
فرقی نمی کند!
بگویم و بدانی! یا... نگویم و ندانی!
فاصله دورت نمی کند،
وقتی در خوب ترین جای اندیشه ام مهمانی.......
 

امالیا

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بیچاره کسی که بر تو مفتون باشد
دور از تو گرش دلیست پر خون باشد

آن کش نفسی قرار بی روی تو نیست
اندیش که بی تو مدتی چون باشد
 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
حسادت نکن...

این که بعد از تو بغل

گرفته ام...

زانوی غم است...
:gol::gol:
 

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]نه به بی قراری های دیروزهایت ؛[/FONT]
[FONT=&quot]نه به صبوری های امروزهایت[/FONT] .
[FONT=&quot]آهای[/FONT]!
[FONT=&quot]فلانی؟[/FONT]
[FONT=&quot]سراغم را بگیری ،[/FONT]
[FONT=&quot]کم نمی شود از نخواستن هایت[/FONT] !
 

Similar threads

بالا