برای تو می نویسم

وضعیت
موضوع بسته شده است.

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بہ בلَمــ مےگویَمــ ..

آטּ یوسُفے کہ بہ ڪَنعانَشــ بَرگَشتــ اِستثنا بود...

تو غَمِتــ را بُخور...!

 

daneh jou

عضو جدید
کاربر ممتاز
برای تو مینویسم ... آنچ در دل دارم .... چون هرچه در دل من هست تو میدانی ... و خود را به نادانی میزنی ... پس مینویسم تا بهانه ای برای ندانستن نداشته باشی
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
وسعت دوست داشتن را اندازه نگیر ...

زیادش هم کم است ...

رشد کن ...

شکل بگیر ...

و کامل شو ...

خودِ دوست داشتن مهم است ...

نه زمانش ...

نه پایداری اش ...

نه مالکیتش ...

و نه حد و حدودش ...

سرت را بالا کن ...

نگاه کن ...

دوست داشتن خدا را ببین ...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
وقتی عاشقش شدم

که دیدم هیچ وقت دلمو نشکست

هیچ وقت بهم نـــــــه نگفت

همیشه در جواب بچه بازی هام ....

خندید و گفت :

" عاشقه همین کاراتم .... "
 

fantastic.fati

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز


می خوام بگم تو دنیای منی ..

می خوام بگم با تو بودن چه لذتی داره ..

می خوام بگم دوست دارم فقط به خاطر خودت !!

می خوام بگم که می خوام دلمو فرش زیر پات کنم ..

می خوام بگم اگه یه روز نبینمت چقدر دلم برات تنگ میشه !!

می خوام بگم نبودنت برام پایان زندگیه !!

می خوام بگم یه گوشه چشاتو به همه دنیا نمیدم …

می خوام بگم بیشتر از عشق لیلی به مجنون عاشقتم ..

می خوام بگم هر جور که باشی دوست دارم !!

می خوام بگم غم تو رو به شادی دیگران نمیدم !!

می خوام بگم اگه حتی من رو هم دوست نداشته باشی من دوست دارم ..

می خوام بگم مثل نفسی برام اگه نباشی منم نیستم …

می خوام بگم هر شب با خیالت می خوابم !!

می خوام بگم جایگاه همیشگی تو قلب منه !!

می خوام بگم حاضرم قشنگترین لحظه هام رو با سخت ترین دقایقت عوض کنم ..

می خوام بگم لحظه ای که تو رو میبینم بهترین لحظه زندگیمه !!

می خوام بگم در حد پرستش دوست دارم ….!
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
قلــبم
چه کــوک استــــ
همـــیشه بر
ساعت عاشقی
با طپشهای قــلبـــــ ِ تو
مـــیزان و جور ستــــ
.
.
.
 

daneh jou

عضو جدید
کاربر ممتاز
برای تو مینویسم چون برایم ارزش داری .... برایت مینویسم ... چون ارزش فکر کردن ... ارزش نوشته شدن ... ارزش بودن در قلبم را داری ..... برای تو مینویسم از عشق از دوست داشتن .... از محبت ... از آینده که ازآن ماست ... دوری از من نمیدانم کجایی ... اما بهحرمتی که برایت دارم برایت مینویسم
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
وقتی کسی دوستت داره که دوستش داری خیلی خوشحال میشی
وقتی بهش میگی میخوام برم و اون با عصبانیت میگه
اصلا بگو من دوست داشتی یا تموم حرفهات دروغ بود
کلی باید شاد بشی
 

سارا..

عضو جدید
نوشتن کار ساده ای است فقط باورش باتو حتی اگر به خیالتهم نمی رسد که در خیال منی....................
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یادته یه روزی بهم گفتی:هر وقت خواستی گریه کنی برو زیرِ بارون که نکنه نامردی اشک هاتو ببینه و بهت بخنده.

گفتم: اگه بارون نیومد چی؟؟؟

گفتی: اگه چشم های قشنگ تو بباره آسمون گریه ش میگیره

گفتم: یه خواهش دارم ؛ وقتی آسمونِ چشام خواست بباره تنهام نزار

گفتی: باشه. . .

حالا امروز من دارم گریه میکنم اما آسمون نمی باره و تو هم اون دور دورا ایستادی و داری بهم می خندی. . .
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هنوز هم گاهي دلتنگ ميشوم
نه براي تو
براي آن کسي که فکر ميکردم تو بودي
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
گاهی دل تنگ میشوم
دل تنگ انکه که کنارم بود
دل تنگ لحظاتی که میتوانستم با او باشم اما
با حماقت از دست دادم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
منــ همـــ برايِ اینکة راحت بروي مي‌گویمـ :

"بـــــــــ آشَد...بــــــُرو....خیالي نیستــــــ..."

امـــــّا ..

کــــــیست کــــة ندانــد..

بآ تـــُ و تنهـــــ ا چیزي کـــــة هَست ..

خــــــــیال ِ توســــت ..!!
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
باز هم میگویی برو
باز هم میخواهی تنها بگذاریم هم را
مگر قرارمان را فراموش کردی
مگر یادت رفت وقتی گفتم میخواهم همیشه در کنارت باشم را
چرا اخر خیالت خیلی نامهربان هست
نه حرفی میزند و نه اشکهایم را پاک میکند و نه باعث لبخندم میشود
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در خیال دیگری می رفت ، و من چه عاشقانه کاسه ی آب پشت سرش خالی می کردم !!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من ، با کناری ات , کنار نمی آیم ! کنار می روم ……
 

t4t

عضو جدید
برام بنویس راستش را بگو اینایی که مینویسی تو مینویسی یا چند نفری مینویسیین؟
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سیب پاپوشی بود

که خدایان در آغوشت گذاشتند

اصلا گور پدر جاذبه،
بهشت آغوشت را بی پروا

به من ببخش
چشم تمام خدایان زیر پای
توست...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نمی دانم خدا کج ایستاده
یا من کفشهایم را
در نقاشیهای کودکی ام جا گذاشته ام
به هر صراط مستقیمی می روم
خوابهایم ،

سر از خانه ی شما در می آورند...!
لیلی قرن 21 من
 

t4t

عضو جدید
گفتی دروغ نگو خودت راحت دروغ گفتی

گفتی خیانت نکن خودت خیانت میکردی

گفتی دل نشکن خودت راحت می شکستی

من ساکت بودم تنها یه به دلیل

اگر هیچ چیز از تو مال من نیست حضور کمرنگت دلخوشیم باشد
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
برای تو نوشتم که بودنت بهار و نبودنت خزانی سرد است

تویی که تصور حضورت سینه بی رنگ کاغذم را نقش سرخ عشق می زند

در کویر قلبم از تو برای تو نوشتم

ای کاش در طلوع چشمان تو زندگی می کردم

تا هر صبح برایت شعری می سرودم
آن گاه زمان را در گوشه ای جا می گذاشتم و به شوق تو اشک می شدم

و بر صورتت می لغزیدم
ای کاش باد بودم و همه عصر را در عبور می گذراندم

تا شاید جاده ای دور هنوز بوی خوب پیراهنت

را وقتی از آن می گذشتی در خود داشته باشد که مرهمی شود برای دلتنگی هایم
 

corpse bride

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلم کفش نمیخواهد...پاپوشی از چمن میخواهد...دلم باران میخواهد...دلم هیاهو نمی خواهد...می خواهد اندکی با سکوت و نسیم و باران قدم بزند... همین!
 

daneh jou

عضو جدید
کاربر ممتاز
کارم شده نوشتن برای تو چون دیگر نمیتوانم به تو بگویم آنچه در دل دارم ...... سخته بنویسی آنچه در دل داری ..... چون بعضی چیزها هیچوقت به زبان نمیاید ... زبان قادر به گفتن آنها نیست .... اما سعی دارم هرچه در دل دارم بگویم .... تا چیزی در دلم نماند
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
*اینجا، این جا را از هم جدا مینویسند*
اینجا یکدیگر، یکدیگر نیست
بلکه یک دیگر است
مکث زیاد شده است
میان واژه ها
میان حرف ها
میان شخص ها
یادت است
*من و تو* را،
من و تو مینوشتیم، میخواندیم،
تلفظش می شد *منو تو* تا بشود *ما* حالا
*من و تو را همان، من و تو مینویسیم*، ولی...
تلفظش فرق کرده است
مکث است بین *من، و، تو* بوی شک می دهد این مکث ها ،این فاصله ها
بوی جدایی میدهد اینها ، حالا...
من، منم...!! تو، تو میشوی اگر نشوی *شما*
و، میرود پی کارش
( ، ) می شود جایش
و این ( ، ) عجیب
بوی جدایی میدهد...!!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
و مــَن می روَم ...
کـه بچـِشَم طعم ِ دوبـاره آغاز شدن را و
یــا تمــام شدن را ...
کــه فــارغ از تمــام ِ تـــو
چنــد وقتــی را ســَر کنــَم ...
که ببینَــم میشـَود , یــادَت دیـگر پـَرسـه نزند در مـَن و
تمــآمَت فرامــوش شـود در ذهنـَم ...

 

shima.power

عضو جدید
آدمها می آیند
زندگی می کنند
می میرند و میروند..
اما فاجعه ی زندگی تو
آن هنگام آغاز می شود که
آدمی میرود اما نمی میرد!
می ماند
ونبودش دربودن تو
چنان ته نشین می شود
که تومی میری
درحالی که زنده ای...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلـم گرفتــــﮧ از کسی ڪـﮧ دلـم رآ گــرفت

بـﮧ دلــم میگویم :آن یوسفی که برگشت به کنعانش

استثنا بود !تو غمــت رآ بخور ..

گآهـﮯ سـڪوت همان دروغ است ؛ڪمـﮯ شیڪتر؛

روشنفڪرآنـﮧ ترُ بآ مسئولیت ڪمتر !



 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
زمستان است ...
و من شنیده ام که روزها کوتاه تر می شود
ولــــی نمیدانم ،
چرا دارند این روزها
هی بلندتر میشوند ؛
بی تو ... !

 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا