برای تو می نویسم

وضعیت
موضوع بسته شده است.

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
مینویسم
دخترک اینجا تنها نشسته
به ایینه مینگرد
به چروک صورتش
به موهای سپیدش
به گذر زمان
تنها با سخاوتمندی این زمان از او عمرش را گرفت
با سخاوتمندی
به او درسهای تلخی را داد
گاهی نمیدانم این دخترک قصه چرا بی خوابی به سرش میزند
میخندد با کسانی که نمیشناسد اشک میریزد با کسانی که نمیشناسد
ارام و در انتظار سکوت به اسمان نگاه میکند
میداند اسمان همان جایست که او مال انجاست اما نمیداند تا کی باید اینجا بماند
میخواهد به اسمان برود
در زمین کسی نه دل تنگش میشود و نه تمام حرفهایش را صادقانه به او میزند
در زمین محبته بوی ریا و دروغ میدهد
اما او از این دروغ و ریا بیزار هست
کاش این ادمها که به او نزدیک میشوند یادشان باشد
با دروغ به دل او راه پیدا نمیکنند بلکه با حقیقت میتوانند
راه قلب دخترک را بیابند
اما خوب دخترک میداند در زمین کسی را ندارد
 

E.M.F

عضو جدید
حوّا که بغض کُند، حتّی خدا هم اگر سیب بیاوَرَد، چیزی بجز اغوش آدم آرامش نمیکند...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بعضــی هــا ،بهتـــر اسـت در حــدّ ِ یـک آرزو بــمانـند !

بـــرآورده شـدنشــان ،

به بهــای ِ شکـستن ِ دلــت تمــام می شـود !!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سختـــه، کســی نبــاشه که بفهــمه چی میگی..

سختـــه، کســی نبــاشه که باهاش حـرف بزنـی..

سختـــه، کســی نبــاشه که بغضو از تو چشــات بخــونــه..

کســی که که شبا بغلت کنه و بگه؛

"من هستـــم؛ نگران چی هستی"

سختـــه، وقـتــی غــرورت نمیــذاره گـــریــه کــنــی..

سختـــه، وقـتــی بغضتو قورت میدی و احساس می کنی؛

یه چیزه اضافه تو گلـــــوت گـــیــر کرده ولی بازم نمیتونی خالیش کنی..

بغضــی که منتظــر یه بهانـــه بچه گانــس که بشـــکنــه..

بغضــی که خیلی وقته گیر کرده..

ولـــی دیگــه بیشــتر از ایــن صبــر نداره..

دیگــه غرور مــهم نـیســت..

بــذار بشــکنه..
 

E.M.F

عضو جدید
سکوت نکردم که فراموشت کنم نمی خواهم از یادم بروی....اشک نمی ریزم تا.......لحظه های نبودنت را ابری کنم تنها...تنها...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

یــآدَتــ بـآشــَد!
هَمـِـہ ے قـَرآردآدهـآ رآ کـِہ روے ِ کـآغَـذهـآے ِ بے جـآن نـِمےنـِویسَـند!
بَـعضے از عَهــدهـآ رآ روے ِ قـَلبــ ـهـآے ِ هـَمـ مےنـِویـسیمـ …
حـَوآستــ بـِہ ایـن عـَهــد هـآے ِ غـِیـر ِ کـآغـَذے بـآشـَد …
شِکـَستـَنـِشـآن یـِکــ آدَمـ رآ مےشِکـَنـد …
حـَوآسَـتــ باشَـد
یـِکــ آدَمـ رآ …
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوستت داشتم....یادت هست؟

گفتم دوستت دارم و تو گفتی کوچکی برای دوست داشتن

رفتم بزرگ شدم


اما آنقدر بزرگ شدم که یادم رفت

دوستتــــــــــــــــــــ ــ دارم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خسته ام,

آنقدر خسته که حتی نای لب گشودن

برای درد و دل را هم ندارم....

ولی گاهی میتوانم با غلبه بر خستگی,

لبانم را به اندازه قطر یک سیگار باز کنم....

در گوشش آرام آرام زمزمه کنم,

او هم بی هیچ حرفی بسوزد

و خاکستر شود از این همه درد....

آری , تنها اوست که میشنود

از دلم و با تمام وجودش برایم

" دل می سوزاند "......


....
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
تنها کافیست
سیگارم را بردارم
وبه کنار لبم بگذارم
تا او لبانم را بوسه دهد
انکه میگوید
دوستم دارم
مرا دوست ندارد
پس سیگار را میدهم لبانم را ببوسد
بجای بوسه او
 

E.M.F

عضو جدید
به رخ تمام شقایق‌ها میکشمت

و تو را در آغوش می‌گیرم

و می‌گویم:

گل من سرچشمه‌ی تمام زیبایی‌هاست!
 

**E.Kh**

عضو جدید
چقــدر باید بگذرد؟؟

تا مـن

در مـرور خـاطراتم

وقتی از کنار تــو رد می شوم،

تنـــم نلــرزد….

بغضــم نگیــرد….

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هر روز نبودنت را بر دیوار خط کشیدم
ببین این دیوار لامروت دیگر جایی برای خط زدن ندارد
خوش به حال تو که خودت را راحت کردی
یک خط کشیدی تنها، آن هم روی من . . .


 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

ازیه جایی به بعد...

به همه چیز وهمه کس بی اعتنامیشی

نه ازکسی میرنجی نه به عشق کسی دل میبندی...

از یه جایی به بعد....

دیگه دوست نداری هیچ کسی روبه خلوت خودت راه بدی

حتی اگه تنهایی ودلتگی کلافه ات کرده باشه..!!!

ازیه جایی به بعد...

باورمیکنی کسی برای تنهانموندن تونمیاد

اگه کسی میادبرای تنهانبودن خودشه..
 

سارا..

عضو جدید
حکا یت دوستی من باتو حکایت قهوه ایست
که امروز به یاد توتلخ تلخ نوشیدم...
که با هر جرعه بسیار اندیشیدیم.
که این طعم را دوست دارم یا نه؟
واینقدر گیر کردم بین دوست داشتن ونداشتن.
که انتظار تمام شدنش رانداشتم...
وتمام که شد فهمیدم باز هم قهوه میخواهم
حتی تلخ تلخ....!
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
.

.

بعضی ادمها هستند که هر چه نگاهشان کنی سیر نمیشوی
هر چه دوستشان بداری خسته نمیشی
بعضی ادمها انقدر مهربان هستند که حتی تحمل نداری غمشان را ببینی
ادمهای مهربان زود فراموش میکنند، میبخشند به سادگی یک نفس کشیدن اما هرگز به رخ نمیکشند اخر میدانند این رسم جوانمردی نیست
اگر با ادم مهربانی مواجه شدی لطفا او را نامهربان نخواه کنی انوقت تمام عسلهای عالم را بدهی دیگر نمیشود مثل قبل و ته طعم تلخی دارد که کسی حاضر نیست کنارشان بایستد حتی انها که این بلا را سرش اوردند
 
آخرین ویرایش:

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
میدانی روی دیوار قلبم انقدر خط کشیدم نبودنهایت را
که دیگر جای نمانده که بخواهم خط بکشم
قلب تازه سراغ داری جایش بگذارم تا دوباره شروع به خط کشیدن کنم
خوش به حال تو که
یک خط سیاه روی قلب خودت کشیدی و تمام کردی تمام یاد و خاطره مرا
 

**E.Kh**

عضو جدید
یه جـایی باید دسـت آدمـا رو بکشی ؛
نـگه شـون داری ،
صورتـشون رو میون دستـات محـکـم بگیری !
بگی : بـبـیـن …
مـن دوستت دارم ،
نــــرو … !!!
 

E.M.F

عضو جدید
نگران نباش ، نفرینت نمیکنم !
همین که دیگر جایت در دعاهایم خالیست ، برایت کافیست !!!
 

daneh jou

عضو جدید
کاربر ممتاز
برایت نوشتم قدرش را ندانستی ... برای خودم می نویسم اینبار .... جدا از همه روزمرگی ها ..... روحم را رها میکنم بر بلندترین قله ها ..... بر خاموش ترین جنگلها .... و در میان باغی پر از گل ..... در آرامشی مطلق .... اما نمیتوانم چیزی برای خودم بنویسم ...... چون باز هم فکر تو می آید و من برایت می نویسم .....
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
قانون تو تنهایی من است و تنهایی من قانون عشق

عشق ارمغان دلدادگیست و این سرنوشت سادگیست

چه قانون عجیبی! چه ارمغان نجیبی و چه سرنوشت تلخ و غریبی!

که هر بار ستاره های زندگیت را با دستهای خود راهی آسمان پر ستاره کنی

و خود در تنهایی و سکوت با چشمهای خیس از غرور پیوند ستاره ها را به نظاره نشینی

و خاموش و بی صدا به شادی ستاره های از تو گشته جدا دل خوش کنی

و باز هم تو بمانی و تنهایی و دوری...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
پــدر و مــآدرمــآن

فـکـرِ ایـن روزهــآ را کـرده بـودنـد !

بـرای ِ هـمـیـن ،

هـمـیـشـه هـمـه چـیـز را

بــآلـای ِ کـــُــمـد مـی گـذاشـتـنـد

تــآ دسـتـمــآن بـه آن هــآ نــرسـد !!!

 

**E.Kh**

عضو جدید
بَرای ِتُو ...

بَرای ِ چِشمهایَت !

بَرای ِمَنْ ...

بَرای ِدَرْدهایَم !

بَرای ِما ...

بَرای ِاینْ هَمـِـﮧ تَنهایـــی

ای کاش خــُــــــــــدا کاری بُکُنَد ....!
 

**E.Kh**

عضو جدید

غصــه نخــور ؛ کنــار آمـده ام بـا نبـودنت . . . خیلـی که دلـم بگیـرد ، گریـه میکنـم !
 

**E.Kh**

عضو جدید
می دونی دلتنگی یعنی چی؟؟؟
دلتنگی یعنی اینکه بشینی با یادش به خاطراتت فک کنی..
اونوقت یه لبخند بیاد رو لبت ولی چند لحظه بعد شروع اشکهای لعنتی .…

 

**E.Kh**

عضو جدید
می نویسم..
باز مینویسم..
نخـوان! حرف هایم تکراریست ..
نشنووو!! حرف هایم ارزش شنیدن ندارد ..
نبیـن !!! همـان دخــتر دیروز هستـم ..
فقــط بـرو..
بـرو ولـی حس کـن..
لمــس کـن ..
عشق پاکی را که به آتش کشیدی!
 

**E.Kh**

عضو جدید
جز یاد تو در خاطر من نیست عزیزم / مانند تو عشق با صفا کیست عزیزم
بی یاد تو زندگی مرا نیست عزیزم / در عشق بود نمره ی تو بیست عزیزم….

 

**E.Kh**

عضو جدید

ایـن شــعرهـــا
بـــرونــد بــه جــهنّم
مــن فقــط
دیــوانـه ی آن لحــظه ام…
که قــــلبت…
زیــــر ســـرم
دسـت و پـــا بزند….​
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا