کوچه های تنهایی

وضعیت
موضوع بسته شده است.

sky1368

عضو جدید
اگر گدا یاد پادشاه نکند پادشاه چه داند گدایی هم هست ، گدای دیدارتم پادشاه .
A
 

...SPARTACUS

عضو جدید
کاربر ممتاز
ديگر نمي نويسمت ...!

هركس ..

به چشمــهایم نگاه كند !

تو را خواهد خواند ...!
http://www.www.www.iran-eng.ir/images/smilies/new/53.gif
 

...SPARTACUS

عضو جدید
کاربر ممتاز
عاقبت باید گفت
با لبی شاد و دلی غرقه به خون
كه خداحافظ تو . . .
گر چه تلخ است ولی باید این جام محبت بشكست
گرچه تلخ است ولی باید این رشته الفت بگسست
باید از كوی تو رفت
دانم از داغ دلم بی خبری
و ندانی كه كدام جام شكست
كه كدام رشته گسست
گرچه تلخ است پس از رفتن تو خو نمودن به غم و تنهایی
عاقبت باید رفت
عاقبت باید گفت
با لبی شاد و دلی غرقه به خون
كه خداحافظ تو . .
 

...SPARTACUS

عضو جدید
کاربر ممتاز
هیچ چیز بیشتر و بدتر از این ...

مغز استخوان آدمو نمی سوزونه که...

اطرافیانت بهت بگن:

اگه ...دوستت داشت نمیرفت...!!!



 

sky1368

عضو جدید
میگویند دلتنگت نباشم ، خدای من ! انگار به آب میگویند خیس نباش !

A
 

...SPARTACUS

عضو جدید
کاربر ممتاز
هربارکه کودکانه دست کسی را گرفتم

گم شدم!

دیگرترس من از گم شدن نیست!

ازگرفتن دستی است که بی بهانه رهایم کند
 

...SPARTACUS

عضو جدید
کاربر ممتاز
در تار عنكبوتی گیر كردم كه عنكبوتش سیر است

نه میتوانم
پرواز كنم

و نه
بمیرم

 

...SPARTACUS

عضو جدید
کاربر ممتاز
نمیدانم چرا چشمانم گاهی بی اختیار خیس می شوند

می گویند حساسیت فصلی است

آری من به فصل فصل این دنیای بی تو حساسم . . .


 

...SPARTACUS

عضو جدید
کاربر ممتاز

یه کاری کن که میتونی یه خونه شو تو ویرونی

از این بیشتر نپرس از عشق، نمیدونم، نمیدونی



تو این تقویم دلمرده،کسی اشکاشو نشمرده

کجا دیدی که تنهایی، غماشو با خودش برده ؟



یه کاری کن از این بیشتر نیفتم تو غم آخر

نذار شمع حضور من یه شعله شه تو خاکستر



نگو دوره، نگو دیره، نگو این قصه دلگیره

یه عمری رفته از دستم، نیای عشق تو میمیره


نیای عشق تو میمیره
 

...SPARTACUS

عضو جدید
کاربر ممتاز

نشنو از نی ، نی حصیری بی نواست

بشنو از دل ، دل حریم کبریاست

نی بسوزد خاک و خاکستر شود

دل بسوزد خانه ی دلبر شود
 

...SPARTACUS

عضو جدید
کاربر ممتاز
باید ببینمت !

چرا که روی نوار قلبی ام


پیوسته نام تو بود


و پزشک نیز بر آخرین نسخه ام . . .


تو را تجویز کرده است ! ! !


بیا ، تا دیر نشده .
 

...SPARTACUS

عضو جدید
کاربر ممتاز
اینهمه دلواپسی غم بی کسی چه هاکرده بادلم
چشمای گریون من دل خون من دوصدکرده مشکلم
اینهمه دلواپسی غم بی کسی چه هاکرده بادلم
چشمای گریون من دل خون من دوصدکرده مشکلم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
حظه آخر

بی تو این روزای روشن واسه من تاریک و تاره
وقتی بی تو تک و تنهام زندگیم معنا نداره
از همون روزی که رفتی دل به هیچ کسی ندادم
فکر میکردم می رسی یه روز تو بی کسیم به دادم
گفتن لحظه آخر واسه من هنوز سواله
دیدن دوباره ی تو فقط تو خواب و خیاله
لحظه های آخر تو توی قلب من می مونه
هیشکی مثل من بلد نیست قدر چشماتو بدونه قدر چشماتو بدونه...
رفتی و چشمای خیسم یادگاری از تو مونده
بی وفاییات هنوزم تو رو از دلم نرونده
چشم به راه تو می مونم تا که برگردی دوباره
می ترسم وقتی که نیستی دل من طاقت نیاره
گفتن لحظه آخر واسه من هنوز سواله
دیدن دوباره ی تو فقط تو خواب و خیاله
رفتی اما خاطراتت توی قلب من می مونه
هیشکی مثل تو بلد نیست دلمو بسوزونه
تا وقتی که زنده هستم چشم به راه تو می مونم
تو دیگه رفتی که رفتی نمای پیشم می دونم
اما هر کجا که هستی منو تو دلت نگه دار
با چشای خیس و گریون من میگم خدا نگهدار...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گل خشک


گل خشکی لای دفتر
اشکی گوشه ی چشامه
عکس تو گوشه ی طاقچه
این همه خاطره هامه
یه دلم پر از گلایه
با یه شمع نیمه سوزه
دو تا چشم پر حسرت دیده به گوشه ای دوخته
یه اتاق سرد و تاریک
یه گل خشک و یه نامه
تو دلم آوار اندوه
اشکه هنوز توی چشامه
ندونستی شاخه گلها تو رو یاد من میاره
دردو دل با قاب عکست منو تنها نمیذاره
عکستو ازم گرفتی دیگه امیدی ندارم
یادمه می گفتی هرگز تو رو تنها نمی ذارم
نشونی ازت ندارم اما دنبالت می گردم
بغض وجودمو گرفته باورم کن پر دردم
حالا دیگه گل خشکت از توتنها یادگاره
منتظر به رات می مونم تا تو برگردی دوباره
دیگه هر شب توی خوابم چشای تو رو می بینم
آرزومه تو رو یک بار توی بیداری ببینم
بیای باز دوباره پیشم دیگه از دوریت نسوزم
تو رفتی تا بینهایت چشم به راهتم هنوزم
دیگه هر شب توی خوابم چشای تو رو می بینم
آرزومه تو رو یکبار توی بیداری ببینم
بیای باز دوباره پیشم دیگه از دوریت نسوزم
تو رفتی تا بینهایت چشم به راهتم هنوزم
 

...SPARTACUS

عضو جدید
کاربر ممتاز
همین سوسوی تو

از آنسوی پرده
دوری،

برای روشن کردن ِ
اتاق تنهائیم کافی ست!
 

sky1368

عضو جدید
در شکست جام دل هیچ احتیاجش سنگ نیست ، این شقایق را نگاهی سرد خواهد شکست .
 

sky1368

عضو جدید
ما پيغام دوست داشتنمان را با دود به هم ميرسانيم. نميدانم آن سو براي تو تكه چوبي هست؟! من اينجا جنگلي رابه آتش كشيده ام...!


A
 

m@hn@z.d

عضو جدید
کاربر ممتاز
وقتی ناله های خرد شدنت زیر پای عابران نوای دل انگیزی شد,فرقی نمی کند برگ سبز کدام درخت بودی.
 

نیما ابوعلی

عضو جدید
شب و هوس

در انتظار خوابم و صد افسوس
خوابم به چشم باز نميآيد
اندوهگين و غمزده مي گويم
شايد ز روي ناز نمي آيد
چون سايه گشته خواب و نمي افتد
در دامهاي روشن چشمانم
مي خواند آن نهفته نامعلوم
در ضربه هاي نبض پريشانم
مغروق اين جواني معصوم
مغروق لحظه هاي فراموشي
مغروق اين سلام نوازشبار
در بوسه و نگاه و همآغوشي
مي خواهمش در اين شب تنهايي
با ديدگان گمشده در ديدار
با درد ‚ درد ساكت زيبايي
سرشار ‚ از تمامي خود سرشار
مي خواهمش كه بفشردم بر خويش
بر خويش بفشرد من شيدا را
بر هستيم به پيچد ‚ پيچد سخت
آن بازوان گرم و توانا را
در لا بلاي گردن و موهايم
گردش كند نسيم نفسهايش
نوشد بنوشد كه بپيوندم
با رود تلخ خويش به دريايش
وحشي و داغ و پر عطش و لرزان
چون شعله هاي سركش بازيگر
در گيردم ‚ به همهمه ي در گيرد
خاكسترم بماند در بستر
در آسمان روشن چشمانش
بينم ستاره هاي تمنا را
در بوسه هاي پر شررش جويم
لذات آتشين هوسها را
مي خواهمش دريغا ‚ مي خواهم
مي خواهمش به تيره به تنهايي
مي خوانمش به گريه به بي تابي
مي خوانمش به صبر ‚ شكيبايي
لب تشنه مي دود نگهم هر دم
در حفره هاي شب ‚ شب بي پايان
او آن پرنده شايد مي گريد
بر بام يك ستاره سرگردان
 

نیما ابوعلی

عضو جدید
پاييز

از چهره طبيعت افسونكار
بر بسته ام دو چشم پر از غم را
تا ننگرد نگاه تب آلودم
اين جلوه هاي حسرت و ماتم را
پاييز اي مسافر خاك آلوده
در دامنت چه چيز نهان داري
جز برگهاي مرده و خشكيده
ديگر چه ثروتي به جهان داري
جز غم چه ميدهد به دل شاعر
سنگين غروب تيره و خاموشت ؟
جز سردي و ملال چه ميبخشد
بر جان دردمند من آغوشت ؟
در دامن سكوت غم افزايت
اندوه خفته مي دهد آزارم
آن آرزوي گمشده مي رقصد
در پرده هاي مبهم پندارم
پاييز اي سرود خيال انگيز
پاييز اي ترانه محنت بار
پاييز اي تبسم افسرده
بر چهره طبيعت افسونكار
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا