سلام دوستای نازنینم دوستای گلی که پارسال با موفقیت کنکور رو سپری کردید میخواستم ازتون راهنمایی بگیرم از همتون ،اینکه روزای اول از روزی چندساعت شروع کردید؟و در انتها به ساعت رسوندید؟
برنامه ریزتون رو میشه به ماهم بگید یه دنیا ممنون میشم میدونم ادم با ادم فرق میکنه ونمیشه کلی گفت اما میخوام دیدم باز بشه بدون چطور باید برنامه ریخت
یه سوال دیگه هم که دارم ،شما چندتا جزوه کنار دستتون میزارید ؟اخه من شنیدم خلاصه نویسی یه دفتر ،اگه از تستها مشکل پیدا کردم یه دفتر جداگانه که ایراد واشکالام رو بنویسم ،یه دفتر مثل چرک نویس طوری ، راستش قاطی کردم از این دفتر به اون دفتر
من شروع کردم جرم ،حرارت وسیالات رو میخونم
ممنون میشم مارو راهنمایی کنید ,برنامه درسیتون رو به منم بگید
متشکرم
سلام خانوم مقدم.
بنده الان یه مختصری از برنامه و ساعت درسیم و نوع نکته برداریم رو میگم.
من یه دفتر برنامه ریزی قلم چی داشتم که توش ساعتهای مطالعه ام رو مینوشتم و همچنین برنامه روزانه.
الان از روی اون دفتر بهتون بگم که از 21 تیر استارت جدی زدم.
هقته ی اول مینیمم ساعت مطالعه ام 1.5 ساعت بود و ماکزیممش 4 ساعت.
هفته ی بعدش 3، 4 ساعت بود، یه روزش هم 6 ساعت.
از هفته ی 4 ام به بعد به طور میانگین روزی 5، 6 ساعت میخوندم.
از مهر هم خب یکم بیشتر شد ساعت مطالعه ام.بعضی روزها به 9 ساعت هم رسید ولی چون دو سه روز در هفته دانشگاه هم میرفتم اون روزها بیشتر از 2، 3 ساعت نمیتونستم بخونم.ولی روزایی که خونه بودم تقریبا 7، 8 ساعت میخوندم. هیچ روزی ساعت مطالعه ام به 10 ساعت نرسید...ماکزیممش همون 9 ساعت 9 ساعت و خرده ای بود بعضی روزا.
البته این رو هم بگم که من دقیق تایم میگرفتم...یعنی یه کورنومتر جلوم بود و هر لحظه که به هر دلیلی از درس بلند میشدم زمان رو نگه میداشتم و اون ساعاتی رو که به عنوان ساعت مطالعه یادداشت میکردم دقیقا زمان مفید بود بدون هیچ پرتی.
یه چیزی بگم بچه ها!
از اواسط آبان تا اواخر آذر خیلی تایم مهمیه...توی این تایم خیلی ها دست از خوندن برمیدارن و میکشن عقب...اصطلاحا میگن زمان ریزش داوطلبها. خیلی باید حواستون باشه که طوری جلو برید که خدای نکرده شما جزء اون دسته قرار نگیرید. چون خیلیا میبینن که یکم عقب افتادن و درسها و قسمتهای سنگین هم دیگه شروع میشه احساس میکنن که دیگه جا موندن و نمیرسن که ادامه بدن و دست میکشن.زمان میانترم ها و امتحانات دانشگاه هم هست واسه اونایی که دانشجو اند.
من خودم هفته دوم آذر ماه فقط دو روز درس خوندم اونم 3 ساعت و 5 ساعت!
چون درس دانشگاه هم داشتم درسای کنکورم به قسمتهای سخت رسیده بود اذیت شده بودم.
البته میانترم دانشگاه هم داشتم.
ولی اگه این برهه زمانی رو به خوبی رد کنید دیگه حله به امید خدا.
چیز دیگه ای که در مورد خودم باید بگم اینه که من خیلی برنامه ریزی دقیقی انجام میدادم و تمام هدفم این بود به اون برنامه ای که ریختم واسه خودم برسم و سر وقت تمومش کنم.
مثلا من از اول تابستون برنامه ریختم که 5 تا درس رو تا 28 شهریور تموم کنم و دقیقا هم روز 28 شهریور تموم کردم و تا اول مهر هم استراحت کردم و دوباره با برنامه جدید شروع کردم..
یعنی از روز اول که داشتم برنامه میریختم تا خود 28 شهریور رو مشخص کرده بودم که هر روز چه درسی رو و چه فصلی رو باید بخونم یا تست بزنم. اینطوری خیالم راحت بود که وقتی هر روز طبق برنامه ام پیش برم آخر تابستون این درسها تموم میشه و هر روز تلاشم بر ین بود که برنامه اون روز رو اجرا کنم.
اگر هم احیانا به دلیلی نمیشد کامل برنامه ی روزی رو اجرا کنم، با یه تغییر کوچیک توی برنامه اون عقب موندگی رو حبران میکردم.
از مهر هم بازه ی برنامه ریزیم دو هفته دو هفته بود...چون آزمون پارسه شرکت میکردم برنامه ام رو برای دو هفته میچیدم که توی این دو هفته بتونم کامل خودمو به برنامه آزمون برسونم.
فقط سر یه آزمون که هم چند روز مریض بودم هم میانترم دانشگاه داشتم نتونستم خودمو برسونم که بعدا این عقب موندگی رو خدا رو شکر جبران کردم.
این هم بگم که من یرنامه ریزیِ کلی ام که توی فلان مدت باید چیکار کنم و چی بخونم (چه تو تابستون و چه بعدش) رو توی کاغذ مینوشتم نه توی دفتر برنامه ریزی.
در مورد نکته برداریم هم تو پست بعدی میگم.