گفتمان معماری ...

کوثر89

عضو جدید
استانداردها از ازمایشها و تحقیقات از یه منبع علمیه دقیقی به دست میان
حالا باید بررسی بشه که ایا این استانداردها به روز هستند یانه...یا اصلا این استانداردها مربوط به کدوم کشور هستند!!
واینکه این استاندارد برای چه فضایی قرار میگیره حالا استاندارد هارو طبق فضایی که داریم مبنا قرارمیدیم..
داشتن یک مبنا جلوی خلاقیت رو نمیگیره
بلکه بهش هدف و جهت میده
برای خلاق تر شدن هم میشه دقیق تر به استانداردها نگاه کرد
استاندارد ینی توجه به نیاز و رفع این نیاز به طوره دقیق و گسترده
وقتی میخوایم خلاق بشیم دلیلی نداره که نیاز رو زیر سوال ببریم
بلکه فقط باید به یه شکله دیگه ایی به نیاز پاسخ بدیم
 

VictoOry

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام سلام


اصولا ضوابط باعث ایجاد نظم میشه...ولی خود من خیلی درقید وبند قوانین نیستم و سعی میکنم ایده های نو بیشتر غالب باشن واینکه اگر جایی تغییر استانداردها را عقلانی و موافق با زندگی انسانی ببینم مطمئنا تغییرش میدم


ولی این اصول و ضوابط هم سرچشمه از تجربیات گذشتگان میگیره هم فرهنگ مردم...البته بماند که معماری امروز ما بیشتر تقیلد از غرب هست و معماری سنتی ایرانی که روزی شاهکار جهان معرفی میشدو میشه توش به چشم نمیخوره.به نظر من اگر برگردیم به اصولی که توی ساختمانهای سنتیمون رعایت میشدن ضوابط نابی باشن و رعایتشون خیلی بهتر از رعایت نکردن اونها باشه....
وجود ضوابط و محدودیت ها خودش باعث ایجاد خلاقیت و ایده های نو میشه...پس بودنش نیازه ولی شاید لازم به تصحیح وتغییر یکسری ضوابط باشه....



بدرود میشه...
 

hossein00104

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
کیفیت زندگی به کیفیت مکان زندگی بر می گردد، یکی از ارکان مهم ارتقاء کیفیت مکان زندگی ، نوع معماری آن است.
کار معمار فقط کشیدن چند خط و جانمایی فضاها نیست بلکه سازماندهی فضای زندگی است برای عملکردهای مختلف مسکونی ، اداری آموزشی ، ورزشی و.. به نحوی که نیازهای کاربران به نحو مطلوب در این فضاها برآورده شود.
انسان دارای نیازهای جسمی ، روحی و روانی در سطوح متفاوت از جمله نیاز به سرپناه ، امنیت ، آسایش ، تعاملات اجتماعی ، آرامش ، شناختن ، زیبایی شناسی و... است که بسیاری از این نیازها در ارتباط با مکان زندگی و نوع معماری آن برآورده خواهد شد . معماری با ایجاد قابلیت های متنوع ، رفتارهای فردی و اجتماعی ساکنین را شکل می دهد و در نتیجه فرهنگ مردم را تحت تاثیر قرار می دهد.
معماری در سطوح مختلف چرایی و چگونگی خود مبتنی بر نظام فرهنگی جامعه (نظام های عقیده ، نظام های ارزشی و نظام های هنجاری ) شکل می گیرد و متقابلا خود به عنوان عقیده و ارزش تجسم یافته و بستر رفتار و فرهنگ جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد.
بستر فیزیکی و فضاهای معماری ، بر اساس ماهیت ، ساختار و اهداف نهادهای جامعه تعریف شده و شکل می گیرند و هویت اجتماعی می یابند و البته معماری و بسترهای کالبدی به عنوان غالب ترین و اثر گذار ترین عناصر موجود در فضای حیات جمعی ، بر کیفیت و کمیت فعالیت های جمعی و روابط اجتماعی اثر گذاشته و به عنوان ظرف حیات جمعی ، به زنگی جمعی شکل ، ویژگی و کیفیت میدهد.
معماری با بکارگیری ظوابط و استانداردهای طراحی در مقیاس های کلان همچون شهر و خرد همچون مبلمان و همچنین با تنظیم شرایط محیط و بهینه سازی مصرف انرژی ، راحتی و آسایش فیزیکی ساکنان را تامین می کند و مسائل اقتصادی را نیز مد نظر قرار میدهد و در نهایت معماری با هنر ، خلاقیت ، ذوق و سلیقه معمار در زیبا سازی (فرمی ، حسی و نمادین ) مکان ایفای نقش میکند.
نگاه کنونی در کشور به معماری تک بعدی است ، حداقل ها آن هم با کاستی هایش از حرفه معماری طلب می شود و به ابعاد مهمی از آن آنچنان که شایسته است توجه نمی شود.
 

et-rt

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
با سلام.
استانداردها و ضوابط مجموعه الگوهایی هستند که با تعیین کمیت ها در معماری کیفیت اولیه و لازم رو به وجود میارن. ولی کیفیت کافی رو نه.
اکثرا در معماری استاندارد ها به حداقل ها اشاره میکنند. حداقل هایی کمی که کیفیت رو در سطح مطلوب نگه میدارن.
و در بعضی مواقع به حداکثر ها اشاره میکنند. حداکثر هایی که تجاوز از سقف انها باعث ایجاد بیهودگی میشه و توجیه اقتصادی هم نداره.
پس ضوابط و استاندارد ها قطعی نیستند.
بلکه یک بازه بین حداقل ها و حداکثر ها ایجاد میکنن. که معمار بین این بازه طراحی میکنه.
و خلاقیت یک معمار در اینه که بدونه و بشناسه کجا رویکرد حداکثری و کجا رویکرد حداقلی باید داشته باشه.
کلا به نظر من واژه ی خلاقیت به درستی معنی و شناخته نشده.
خلاقیت فقط به ساختن شکل و فرمی جدید ختم نمیشه. بلکه به پرداختن اون هم مربوطه. چه بسا پرداختن خیلی مهمتره.
پس ضوابط نه حتی مانعی برای خلق اثر نیست بلکه یه راه حله.
البته نه همون ضوابطی که در کتابها نوشته شده.
همونطور که گفتم ضوابطی که معمار بین حداقل و حداکثر تشخیص میده.
اینبار پستمو رنگ نمیکنم چون دوستان گفتن رنگش چشو کور میکنه.

:gol::gol:
 

ehsan arch

عضو جدید
اشکهایی که پس از هر شکست می­ریزیم همان عرقیست که برای پیروزی نرخته­ایم.
 

فرهيخته

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستان خوبم برای اطلاع از وضعیت نابسامان و تخریب بناهای ملی و تاریخی که ارزش غیر قابل بازگشت آنها بعد از تخریب بر کسی پوشیده نیست میتوانید به تاپیک اخبار تخریب آثار تاریخی و ملی مراجعه کنید


و حال این سوال هنوز به قوت خود و شاید پر رنگ تر از قبل باقی است که ...
وظیفه ما به عنوان گروهی ( معماران) که باید پاسدار و نگهبان این آثار که سند هویت تاریخی و ملی ماست باشیم , چه می تواند باشد !!؟ راه حل آن چیست !؟
و مسئولیت آن با کیست آیا ما مسئولیتی در قبال آن نداریم؟

ارزش هر ملت و کشوری به فرهنگ و پیشینه تاریخی ، فرهنگی و هنری اون هست.این چیزیه که همه ما به خوبی بهش واقف هستیم.هویت ملی_ ایرانی ِ ما بر دوران درخشان و با عظمتی تکیه کرده است.دورانی که همزمان با پوچی مطلق غربی که امروزه میداندار تمامی عرصه ها شده بوده.دورانی که که جز غرور کاذب و مشتی توهمات افراد معلوم الحال، چیزی از آن باقی نمانده.
......
در حال حاضر به رغم تغییر کردن ملاک ها و پایه فرهنگی حاکم، ارزشهای تاریخی و هنری دچار دست خوش ناملایماتی قرار گرفته که به حذف تدریجی آن انجامیده.مسئله اصلی اینجاست که زمانی میتونیم از فرهنگ...تاریخ..معماری و... پاسداری کنیم که حقیقتا معنی و عظمت اون رو درک کنیم و به تبع اون برامون ارزشمند باشه..وقتی در کشوری که محتوای طنز برنامه های تلوزیون اش پادشاه و تاریخ کهن باشه..توقع حفظ و حریم آثار باستانی انتظاره بیهوده ای است...و این در حالیه که مردم بسیار کشور ها حتی از بدنامانشون هم اسطوره میسازن!!!
البته تو این 1 مورد به نامداران عرب بهتر رسیدگی شده!بگذریم!!!

مسلما تک تک ما به وسعت مسئولیت های فردی و اجتماعیمون نسبت به جزء به جزء آب و خاکی که درش زندگی میکنیم تعهد داریم....جدای از اینکه مسئولیت حفظ و نگهداری آثار پر افتخار تاریخی به عهده مسئولین ِ منتصب ِ غالبا بی کفایت قرار داره...اما خوب ما هم باید با ارج نهادن قدمی هر چند کوچک در این راه برداریم....فرهنگسازی کلید اصلی این راه هست،که برای پایداری بناهای تاریخی تلاش کنیم.

اما خوب نقد تنها راه حل نیست!!!باید در گام اول مسئولیت حفظ این آثار ارزشمند بدست اهل فن ودلسوزان متخصص قرار داد ...کاری که با قوانین ضابطه ای حال حاضر صرفا رویایی بیش نیست.....
مرحله بعدی می تونه آموزش صحیح و دقیق به تمام جامعه و بالاتر از اون معرفی در عرصه جهانی باشه.نباید معماری فاخر ایرانی تا این حد مهجور باشد...چرا "بادگیر" نماد تاریخی معماری ایران به دست شیوخ عرب به اسم آنها معرفی شود؟این مایه خجالت و تاسف نیست!!!!
چرا باید متهجران قدرت هر گونه جولان در کشور داشته باشند ولی 1 تشکل فرهنگی ،هنری در جریان و مسئول رسیدگی بناهای معماری ارزشمند ما نباشد؟؟!!!ما مردمانی فهیم و دارای شعور و احساسات لطیف در عین درایت بالایی هستیم ..افسوس اگر این یاد بودهای با ارزش رو از دست بدیم.
....
حال که چنین است باید بدون توجه به تفکرات واپسگرایانه حاکم، باید که به فکر باشیم تا حتی با کارکرد های و انجام پروژهای شخصی هویت معمارانه ایران رو به دنیا عرضه کنیم و در کنار اون راهی برای ،حفظ و پاسداری از معماری اصیل ایرانی باز کنیم...
مطمئنا از این مسئولین که همی جز نشان مهر بر پیشانی چیزی ندارند نتیجه ای بهتر این بدست نمیاد.....پس باید که با درک بهتر و حرمت دادن به این گوهرهای خشتی...میراث دارِ آینده ای باشیم که خود در پی طلایه دار بودن آنیم...

به امید روزی که بر روی هیچ دیواری، نشان زشتی از فقر فرهنگی نیافتد...
 

یاشار معمار

عضو جدید
دوست های خوبم توشهر ما یه کارمندی از شبکه بهداشت اوردن وکردند رییس بعد یه مدت گندش در اومد که اقا خودش تو کار قاچاق اثار تاریخی بوده فکککککککککر کنید ................. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل :w06:
 

mohsen.jv

عضو جدید
دوستان ، معنی واژه " مهندس " يعنی " کسی که هندسه ميداند"
واژه معرب " هندسه " از واژه پهلوی " هنداچيک - انداچک - اندازه " گرفته شده.
و تنها جمع مکسر عربی مهندس از هندسه باقی مانده!


حال خود حساب کنيد که يک مهندس معمار هندسه را خوب ميداند يا يک مهندس عمران؟!


شاد باشيد
 

saleh-sinava

عضو جدید
داداش من، این همه سازه ی غیر متقارن با انواع سبک ها (حالا کاری ندارم خوبه یا بد!) که تو دنیا اجرا می شن چه طوری جلو زلزله دووم میارن؟!!! بحث طولانی و زیاد بودن محاسبات نیست، بحث اینه که احتمالا این طور که شما می گین (من اطلاعی ندارما فقط از رو این حرف شما که ظاهرا در تخصص تونم هست دارم قضاوت می کنم!) مهندسین عمران ما بلد نیستن چه طوری باید سازه ی غیر متقارن ضدزلزله اجرا کنن!! (البته قطعا مهندسین عمران بزرگی داریم تو کشور و من قصدم توهین نبود فقط جمله ی شما رو به زبان ساده ترجمه کردم وگرنه این نظر شخصی من نیست)...

من نمی خوام بگم عمران بهتره یا معماری...هر دو مکمل هستن ولی کلا عمرانی ها روی محاسبات خیلی تاکید دارن و این به نظر من خوب نیست، حداقل الان که هر روز هزار جور نرم افزار طراحی می شه این خوب نیست، این طوری می شه گفت در آینده ی نزدیک هیچ نیازی به مهندسین عمران نخواهیم داشت؛ نهایتا از هر 1000000 نفر 100 نفرشونو اونم برای برنامه نویسی و طراحی نرم افزار... جایگاه یک مهندس رو تا حد یه ماشین حساب تنزل می دین، در حالی که یه مهندس عمران به عنوان یه بشر باید بتونه کاری انجام بده که کامپیوتر و نرم افزار نتونن... نه اینکه فقط 4 تا واحد سنگین ریاضیاتی پاس کنه و بیاد افتخار کنه که من محاسبه بلدم و شما بدون من نمی تونین طرحاتونو اجرا کنین، اگه جدا مهندس هستین بشینین 4 تا راه حل برای اجرای کارایی پیدا کنین که به نظرتون اجرا نمی شن یا هی بهونه میارین از ابر و باد و مه و خورشید و فلک و زلزله و آتشفشانو بمب اتمو و... و... و... که همه در کارند تا شما طرحا رو فقط اون طوری که دلتون می خواد اجرا کنین!!





دوست عزیز توصیه میکنم شما هم 2 تا کتاب مهندسی زلزله بخونیین تا رووشن بشین
در ضمن کار مهندسای عمران فقط محاسبات ساختمان (تجاری مسکونی ....)نیست که بلد نباشن طرحهای بچه های معماری رو محاسبه کنن
به عنوان مثال تا حالا دیدین یه پالایشگاه یا کارخونه صنعتی طرحهایی خارج اشکال مربع و مستطیل داشته باشن؟ قطعا نه . چرا؟ بچه های معماری جواب بدن لطفا..........
 

soh-rab

عضو جدید
تنهای رشته ای که بیشترین کار با هندسه رو داره معماری هست از هندسه فراکتال گرفته تا اقلیدسی و نااقلیدسی و .....

ولی مسخره اینجاست مثلا می گن مهندسی اقتصادی و مهندسی کشاورزی و ... واقعا واژه ها ثابت می کنند که بعضی ها بی سوادن .... نه یعنی چی مهندسی اقتصادی .....خدایی یکی مفهوم این ترکیب رو برای من روشن کنه

با مدعی مگو اسرار عشق و هستی / تا بی خبر بمیرد در درد خود پرستی
ول کنید این مهندسان عمران رو ...از هندسه این ها فقط مکعب رو می شناسن از خطوط مکعب تجاوز کنی جز هندسه حساب نمی شه و شما محکوم به این هستی که مهندس نیستی

یه مشت نرم افزار .....کارهای محاسباتیشون رو انجام می دن بعد اسم خودشون رو گذاشتن مهندس.....متاسفانه
 

DDDIQ

مدیر ارشد
شاید درصد پایینی از ساختمان های ساخته شده توسط معماران طراحی می شود و با ظهور سرمایه داران جدید عمده ساخت و ساز ها توسط همین بساز بفروش ها صورت گرفته و معماری کنونی آماج ساختمان سازی " باری به هر جهت " قرار گرفته است که تنها به دنبال تجارت و سود بیشتر به دنبال سلیقه عمومی عامه هستند ... ساخت واره هایی که پر شدند از شومینه ها منقش به سرباز جمشیدی , گچبری های کاذب زشت و طراحی فضاهای سنگین ...

آیا معماران نیز باید با سلیقه عمومی شکل گرفته و عامه جامعه همراه باشند !؟
نقـش مـعماران در بهبود سلیقه عمومی چـیست!؟ راهکارهای آن را چـه می دانید !؟





___________
گفتگوهای پیشین از این سری گفتگوهای معماری :
 
آخرین ویرایش:

هدیه.

مدیر تالار مهندسی شهرسازی
مدیر تالار
چه بحث جالبی.

خوب نظر من اینه که :


عموم افراد جامعه ما هرچند ممکنه که در معماری سر رشته نداشته باشند اما هوش هنری ایرانی ها خیلی زیاده و خیلی خوب از پس تشخیص اثر هنری و زیبایی بر میان. درسته که به قول شما الان معماری هایی به خوردشون داده میشه که اصلا معماری نیستن اما مطمئنا مردم متوجه نتراشیده و نخراشیده بودن این بناها میشن اما فعلا خوراک دیگه ای بهشون تحویل داده نمیشه. چطور همه از دیدن کاتالوگ ها و بناهای اروپایی ذوق میکنن؟ پس درکشو دارن اما به قول شما این دیگه نقش معماراست که این خوراکو بهشون تحویل بدن.

به نظر من این جمله هم باید بررسی بشه :

معماری کنونی آماج ساختمان سازی " باری به هر جهت " قرار گرفته است که.......دنبال سلیقه عمومی عامه هستند ...

نظر من اینه که این معماران یا همون بساز و بف
روش ها هستن که این سلیقه رو به مردم تحمیل میکنن نه این که اونا تحت تاثیر سلیقه مردم باشن . یک فرد عادی ( هر چند با سلیقه هنری عالی) که توان طراحی و ساخت منزل خودشو رو نداره و باید به یک معمار مراجعه کنه و اینجا معمار هست که باید هنر رو تحویل بده اما به جای اون یکسری پلان های زود بازده و اماده و بدون ذوق رو تحویل جامعه میده. پس عملا این عموم جامعه هستن که سلیقشون ناچارا تحت تاثیر کالای ارائه شده بی کیفیت قرار میگیره.

به نظر من اگه دو تا سازه که یکی هنرمندانه ساخته شده باشه و یکی دیگه فقط مکعبی باشه به عنوان سرپناه با تزییناتی بسیار سطحی ، به هر کسی پیشنهاد بشه و مساله هزینه در میون نباشه مطمئنا سازه اولی رو انتخاب میکنه.
 

Seti.Star

عضو جدید
کاربر ممتاز
این موضوع حقیقته روزه...
در جایی که من یا خیلی ازشما دوستان زندگی میکنید...در اطراف ما حتی یک قدمی ما که بنایی ویلای و دلنشین و مطابق با اصول و اقلیم و منطقه ساخته شده بود رو خراب میکنن و بناهایی بی شکل و هویت میسازند و که فقط و فقط جایی هست برای گذران زندگی اونم تو شرایط سکوت و بیروح و سکوتی که از ترس ناراحت نشدن همسایه دیوار به دیوار هست!
تو خیلی از مناطق فرهنگ آپارتمان نشینی جا نیافته و باعث آزار دیگرانه حالا که میبینیم تمایل مردم برای سکونت به ناچار به آپارتمان نشینی در اکثر نقاط پیش میره و عمده افراد مشغول به انجام این کارها رو بساز بفروشها بر عهده دارند ولی نقشه ای که طرح میشه باید زیردست یه معمار رد بشه تا به انجام برسه پس این وسط کسی که عقیده به انجام کار درست داره و موظف میدونه باید طرحی منطقی ارائه کنه...
درسته هدیه عزیز منطقی میگن که ایرانی ها تا حدودی هر کدوم یه ذوق هنری دارن که یه جا خرج میکنن ولی دربعضی موارد حرص آدمم در میارن!!البته جسارت نباشه اون چیزی که به چشم دیدمو گفتم که مثلا فلان کس کشاورزه بعد خودش نقشه خونشو داده حالا تا حدودی هم با توجه به نیازهای خانواده ش درست بود ولی اون چیزی که منطق میگه با اون چیزی که این قبیل افراد تو ذهنشون میسازن و بیان میکنن خب فرق داره بعد هر چی هم میگید قبول ندارن
من دیدم که یه معمار در برابر این جور فردی تسلیم شد و حرف نسنجیده اون فرد رو قبول کرد و ساختمونشم یه آپارتمانه 6واحده ساختن که هیچیش رو اصول نیست !!!

خب اینجور افراد هم وجوددارند!
تازه بعد هم که میرن ساکن میشن و با هزار و یک جور مشکل روبرو میشن (مثلانرفته دیوار ترک بر میداره..گچا هنوز خیسه..نم همه جا رو گرفته..سرامیکاوارفته...زنگ زدن ستونها هیچی نشده معلومه ......)برم میخوره بهشون وقتی میگی خونهبساز بفروشی بهتر از این نیست!

البته جسارت نباشه باشرایط زندگی امروزه به ناچار در بعضی مواقع واسه خیلیها باید گفت همین هم غنیمته.
اگه از موضوع دور شدم شرمنده:redface:
 

فرهيخته

عضو جدید
کاربر ممتاز
شاید درصد پایینی از ساختمان های ساخته شده توسط معماران طراحی می شود و با ظهور سرمایه داران جدید عمده ساخت و ساز ها توسط همین بساز بفروش ها صورت گرفته و معماری کنونی آماج ساختمان سازی " باری به هر جهت " قرار گرفته است که تنها به دنبال تجارت و سود بیشتر به دنبال سلیقه عمومی عامه هستند ... ساخت واره هایی که پر شدند از شومینه ها منقش به سرباز جمشیدی , گچبری های کاذب زشت و طراحی فضاهای سنگین ...


درود....:gol:

با اندکی تغییر نگاه به یقین میشه گفت اکثر ساختمانهای طراحی شده به دست معماران...تحت نفوذ کارفرما و سرمایه گذارانی ساخته میشه که در مرحله ساخت و ساز، همین نفوذ خودشون رو هم به طراحی وارد می کنند. و با این حال ما شاهد معماری نو به ظهور و به وجود اومدن نسل جدید انبوه سازی نامتعارف فعلی شدیم.

البته خود این موضوع می تونه دلایل زیادی داشته باشه.که از مهمترین اون شاید ضعف دستگاه های اجرایی برای جذب نیروهای متخصص و ارجاع عملیات عمرانی به دستگاه های دولتی دونست که برای افزایش سودشون کوچترین اهمیتی به امنیت ،آسایش و محوریتِ انسانی نمیدن.

پس نمیشه این دو رو از هم تفکیک کرد چرا که صنعت ساختمان سازی به کل در ایران با رکود همراه میشه .چرا که ساختمان سازی هم بدون واسته و دلال های بعضا وابسته نمی تونه فعالیت مثمر ِ ثمری داشته باشه. خوب این 1 مسئله خیلی طبیعیه هست وقتی در کنار بقیه مجموعه ها قرار بگیرد!!!..پس میشه گفت نقش همین بساز بفروش ها به مراتب پر رنگ تر از معمار باشه...!!!!
...

آیا معماران نیز باید با سلیقه عمومی شکل گرفته و عامه جامعه همراه باشند !؟
نقـش مـعماران در بهبود سلیقه عمومی چـیست!؟ راهکارهای آن را چـه می دانید !؟

و اما سوال مهمی که مطرح میشه:
به طور کلی مردم به چیزی تمایل نشون میدند که در جامعه رایج باشه ...حالا اون چیز هر شکل و کیفیتی داشته باشه، برا اساس خاصیت سلیقه ایرانی که بر محور مهمترین فاکتور یعنی ظاهربینی شکل میگیره و در کنار اون طراحان ما هم با الگو برداری های ناشیانه بدون بررسی کارکردی و اصولی ،1 سبک جدیدی رو عرضه کردند ، که به طور حتم سلیقه جامعه دنباله رو اون بوده...!!!

فکر نمیکنم معماری ما در اون جایگاهی باشه که هم پایه شرایط کلی و عمومی به سلیقه و روحیات صاحب بنا هم توجه داشته باشه و البته دلیل منطقی هم برای این وجود داره و نیاز به توجیه اون نیست در شرایطی که اکثریت مردم در گیر بحران ِ معیشتی ِ خودشون هستند، این تفکرات بیشتر جنبه تجمل گرایانه پیدا میکنه....پس مسلما این معماران ... کارگزاران ساختمان سازی هستند که سلیقه ساز و حتی بدعت گزار میشند...
.....
اما از دیدگاه من،در واقع رعایت حد اعتدال بهترین گزینه روی میز می تونه باشه...به عبارتی با ارائه نظرات تخصصی و کارشناسانه معمار در کنار سلایق صاحب بنا می تونه به یک نتیجه و اثر معماری مطلوب منجر بشه...و ما رو از کپی برداری و برچسب زدن مثل مهر استاندارد بر روی ساختمان ها مون مبرا کنه..چرا که هر اثر معماری در کنار کلیت واحد، مثل شخصیت افراد میتونه ویژگی های منحصر به فرد خودش رو داشته باشه...

پس...معمار با دانشی که فرا گرفته..توجه و آگاهی کامل به شرایط اقلیمی و فرهنگی و... منطقه و در کنار ایده پردازی های منطقی و مطابق با معیارهای تعریف شده خودش از سبک های مختلف معماری و انتظارات مشتری یک ترکیب ایده آل بوجود بیاره..که هم کارآمد ،زیبا و مدرن باشه..
معرفی و جذب ایده های نو که شرایط دستیابی به زندگی بهتر و آسایش جسم و روح را فراهم میکند،وظیفه معمار خوش ذوق و صاحب اندیشی هست که باید اون رو زمینه اصلی کارش کنه و برای بدست آوردنش از خلاقیت ذهنی و الگو برداری صحیح استفاده کنه...وقتی این ارزشها در یک اثر نهادینه بشه نتیجه مطلوب و رضایت مندی و ارتقاع فن و به تبع اون سلیقه و درک رو به همراه داره.

اگر تمام این ها یک جا جمع بشه میشه خوشبینانه گفت:این یعنی رشد و پویش فکری و سلیقه مردم که میتونه آثار مطلبوش رو در روحیات و حتی تفکرات جامعه بگذاره...
چیزی که فعلا باید به صورت یک آرمان ِ بسیار دور از دسترس برای ما بمونه تا زمانی که....!!!

 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام

از اونجایی که طراحی ها باید طبق ضوابطی که شهرداری داره انجام بشه و ضوابط شهرداری ما یه جور کپی پیست از ضوابط سوئد هستش پس میتونیم نتیجه بگیریم که کلا طراحی ها با مشکل مواجه میشه چرا که اقلیم کشور ما کجاو ......؟بماند!
به طور مثال طبق ضوابط شهرداری طراحی حیاط مرکزی مجاز نیست!!!! تو شرایط الان معمارا خیلی نمی تونن از خلاقیتاشون استفاده کنن همه جوره و از همه سمت محدود شدن که باعث میشه نقششون خیلی کمرنگ باشه و چه بسا نقشی نداشته باشن!

همونطور که دوستامون گفتن اگه طراحی بر پایه ی اقلیم و فرهنگ و نیاز انجام بشه مطمئنا احساس آرامش توی اون فضا بوجود میاد به امید چنین روزی...
 

et-rt

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
به نظر من سلیقه ی مردم مسیر مطمئنی برای حرکت یه معمار نمیتونه باشه.
چون سلیقه ی مردم یک اینکه متفاوت و گاه متضاده و همینه که باعث میشه یه کوچه هزار رنگ بشه و دوم اینکه خیلی جاها اشتباهه این سلیقه.
من نمیخوام در مورد شرایط اقتصادی حرف بزنم
چون خیلی دیدم که کارفرما جیبش پره ولی در اخر خونه یه جوک میشه مثله مجتمع روما در کامرانیه که انگار معبد زئوس از یونان اوردن گذاشتن تهران!!!
این مشکل همه جا هست.
مثلا اینکه نمای یه ساختمون سه طبقه آلومینیومی طوسی و قرمز میشه.
یا همین که اسم ساختمونو اینگلیسی رو نماش مینویسن.(من خودم دیدم اسم ساختمون هشت بهشت بود روش نوشته بود 8behesht. اونم عمودی!!!)
یا همین سرباز هخامنشی که رو دیوارا و درا میزنن.
البته اینا اکثرا ربطی به معمار نداره. چون کار فرما در اخرین مراحل اجرا این کارو میکنه.
ولی معماری که طراحیش سیما داشته باشه کارفرماش نمیاد نمای آلومینیومی رو کارش بکشه.
اینجا معمار مقصره.
بحث سیمای شهری خیلی مهمه که متاسفانه عموم مردم از اون چیزی نمیدونن.
مردم فقط میان تو دفاتر میگن پلان هندی یا نمای رومی!
واقعا جای تاسفه
جای تاسف برای معماری که تن به همچین طراحی میده.
 

hossein00104

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
توجیه اقتصادی - ضرورت اجرا

توجیه اقتصادی - ضرورت اجرا

مسئولیت و کار محول شده به معمار تنها طراحی کشیدن چن خط و جانمایی فضایی و خلق یه کالبد عوام پسند نیس ، در وهله اول ارتباط برقرار کردن با کارفرماهاس که شاید 50 درصد توانایی های یه آرشیتکت باشه و اگه بتونه با کارفرما ها کانال فکری بزنه دو مورد توجیه اقتصادی و ضرورت اجرا رو به کرسی بنشونه میتونه از فشارای وارده توسط کارفرماها بکاهه و دست خودش رو تو طراحی باز بذاره ...

از طرفه دیگه معمار نباید ضوابط رو به صورت تک بعدی بنگره با آشنایی کامل از ضوابط ، هنگام سیر رفت و برگشتی در طراحی میتونه از ضوابظ بن بگیره و و به ضوابط به عنوان یه امتیاز نگاه کنه چون شرایط واسه همه آرشیتکتا یکسانه ، اینجاس که تفتاوت آرشیتاکتای ذبده و خبره و ایده پرداز و توانمند تو طراحی با آرشیتکتایی که ایدشون فقط ضوابط نظام مهندسی ، شهرداری و بقیه سازمان های و ارگانای دیگس مشخص میشه ...

یه آرشیتکت از تو لابلای مردم استخون ترکونده زندگی کرده و داره زندگی میکنه خلاصه از آسمون نیومده ، پس باید با با مردمش و با همکیشانش کانال فکری بزنه و اینو لمس کرده باشه که سلیقه عوام چیه و کجاهاش رو میتونه تقویت کنه و کجاهاش رو بذاره و شاید یه جاهایی لازم باشه سلیقه هارو تغیییر بده ممکنه ، اگر و فقط اگر تونسته باشه خوب ارتباط فکری برقرار کرده باشه ...

اینجاس که یه آرشیتکت ذبده تونسته روح ، اصالت و هویت معماری رو اون جوری که باید و شاید به کالبد بدمه جایی که معماری زنده و پویاس و داره حرف میزنه و مادامی که
هویت مردمش رو حفظ کرده باشه ، آرامش رو که با ارزش ترین چیز در زندگی مردمه و همه به دنبالشن رو ، به زندگی اونا تزریق کنه چرا که وجود سلیقه در مسیرطولی رسیدن به آرامش قرار میگیره و برای رسیدن به اون تلاش میکنه...
 
آخرین ویرایش:

memmar

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام.
همه ی حرفا رو دوستان گفتن..
به نظرم فقط دریک صورته که میشه دیگه از این روند رد بشیم و تکرار نشه...
اینکه معمارا وجدان کاری و اخلاقیشون رو به کار ببرن....وهمچنین ضوابطمون رو با پرداخت جریمه توجیح نکنن...

این درسته که مردم عام میخوان دراین مکانها زندگی کنن وبایداونا راضی باشن....اما اگه یه معمار از پول بگذره و با اصول ومنطق شرایط رو توضیح بده....این مسائل شاید کمتر بشه
 

همراهی

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
سلام خسته نباشید:gol:

اینکه درصد پایینی از ساختمان ها توسط معماران ساخته میشه دلیل اصلیش ؛ نداشتن مدیریت درست ساختمان سازی هست. شعار نمیخواهم بدهم ولی سیستم ساختمان سازی از گرفتن پروژه تا فاز دو کاری همش ایراد داره و میشه گفت چیزی فراتر از باری به هر جهت هست ودیگه نمیشه مثل سابق و قدیم برخورد کرد ، باید با زمان پیش رفت در غیراینصورت اینطوریه که نتیجش این میشه
مسولین ذی نفع و ذی ربط بایستی یه سیستم درست و اصولی مطابق با استاندارد های ساختمان سازی و مدیریت پروژه هماهنگ با ایران هوشمندانه طراحی و سراسری اجرا کنند (حال خودشون انجام دهند یا افرادی دارای این توانایی را به کار گیرند!!!)

با نظر
هدیه. عزیز موافقم و بنظر میرسه این ساخت واره هایی که نام برده شد سلیقه ی واسط های بازاری باشد نه مشتری و معمار بیچاره و بزور با اعمال این ها سعی در خوب جلوه دادن کرده اند و حتی سعی بر این شده که هر چه پر تجمل تر؛ اصیل تر!

این از سودجویی واسط گرفته شده و اینکه ما (مردم) خودمون رو قبول نداریم و همچنین توجه نکردن به این موضوع که در کار تیمی هر کسی وظیفه خودشو انجام بده و در کار بقیه دخالت نکنه (فرضا مثال هایی که
Seti.Star عزیز زدن)

شاید لازم باشه که اینجا بایستی برعکس عمل و از بالا به قضیه نگاه کرد اصلاح روند مدیریتی و باز یافتن نقش اصلی خود سپس شروع در بهبود .........
 
آخرین ویرایش:

sanaz_panel

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

فرض که معمار امروز ما آن اندازه قدرت داشته باشد که بتواند ارزش های معماری را در طرح های خویش بگنجاند؛ اما در حقیقت با مشکلی به نام بحران هویتی جامعه روبرو می شود .یعنی یا انسانها نمی توانند ارزش خود را به معماران بفهمانند، یا معماران نمی توانند هنجارهای اجتماعی را شناسایی کنند و در آثار خود لحاظ کنند، یا آن اندازه دانش و آگاهی ندارند که بتوانند ارزشهای شناخته شده را پاسخگو باشند.
طرح امروزین ساختمانهای جدید، بیشتر مورد توجه افرادی ست که از هر چیزی که برایشان تازگی داشته باشد استقبال می کنند و خود را تابع رسم روز می دانند
.اگر بگوییم كه رسالت و وظیفه معمار برآوردن خواست‌های کارفرما است چه بسا گرفتار نابسامانی‌های عجیب و غریب شویم. برای اینكه کارفرما گاهی اوقات خواسته‌هایی دارد كه خالی از نقص نیست. معمار هم باید تابع باشد و هم متغیر. یعنی باید احتیاجات فیزیكی و عملكردی اشخاص را تامین كند ولی نظریات اصلاحی خود را نیز دخالت دهد.
ما نیاز به یک بسترسازی فرهنگی داریم تا به یک معماری مطلوب برسیم.
 

masib

عضو جدید
کاربر ممتاز
عموم افراد جامعه ما هرچند ممکنه که در معماری سر رشته نداشته باشند اما هوش هنری ایرانی ها خیلی زیاده و خیلی خوب از پس تشخیص اثر هنری و زیبایی بر میان. درسته که به قول شما الان معماری هایی به خوردشون داده میشه که اصلا معماری نیستن اما مطمئنا مردم متوجه نتراشیده و نخراشیده بودن این بناها میشن اما فعلا خوراک دیگه ای بهشون تحویل داده نمیشه.

منم با این نظر دوست گرامی موافقم.
اما یه معمار اگه اصول زیباشناسی رو خوب آموخته باشه و بتونه نیاز های جامعه و کشور خودشو برطرف کنه ,دیگه معماری هایی که با معماری اونا سازگار نیست بوجود نمیاد.
و جامعه رنگ وبوی خودشو میگیره.
پس نقشی که یه معمار میتونه داشته باشه:
اینه که معرفی کننده خوبی از معماری دوران خودش باشه ,هر عنصری را در جای خودش به کار ببره و تا وقتی که فقط به فکر تلفیق عناصر نامربوط باهم باشه معماری های نخراشیده و فضاهای سنگین به وجود میاد.
 
آخرین ویرایش:

negin jo0on

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
فکرمیکنم درمرحله اول باید یه راهی واسه جوزدگی بکنیم!
مشکل بزرگ ما دانشجوها،مهندسان معمار،کارفرما و مردمی ک توی ساختمونای ما زندگی میکنن اینه ک دچار جوزدگی شدیم...این ک هویت خودمونو فراموش کردیم..
و واسه فرار از چیزی ک بودیم!!!!(چون چیزی رو به ما القا کردن درمورد خودمون ک ناچارا به هر دری میزنیم ک ازش فرار کنیم)سعی داریم ک خودمونو چیز دیگه ای نشون بدیم..
این میشه ک کارای معماری از داشنکده شروع میشه به یسری کارایی ک زیاد فکری پشتش نیست...و همینطور ادامه پیدا میکنه تا به کسایی ک تو بازار کار هستن میرسه...ومردم در ادامه توی ساختمونایی زندگی میکنن ک متعلق به هویت و فرهنگ خودشون نیست و تموم عشقشون این میشه ک با مردم و اطرافیان خودشون متفاوت باشن(واسه همون فراره)این میشه ک ...ساختمونایی داریم ک هییچ ربطی به هم ندارن و فقط میخوان قدرت نمایی کنن!
 

mahshid shz

عضو جدید
البته من شرح و نظر دوستان رو خیلی سریع و خلاصه خوندم، اما به نظرم یک نکته اساسی نادیده گرفته شده:

معماران بخشی از شکل دهی سلیقه و طبع دیداری مردم هستند، بنابراین دید "مصلح اجتماعی" و یا عناوین قهرمان ساز کمی اغراق آمیز به نظر می رسد.

البته اگر رسانه ای پرقدرت نزد بخش معماری وجود داشت و از این طریق طراحان نظرات خود را به گوش جامعه می رسانیدند(منظور مجلات معماری نیست که بخش عظیمی از مخاطبانشان هم معمار هستند)، شاید جریان سازی معماری رنگ و بوی دیگری می داشت.

لازم به ذکر است که از عوامل اصلی تشکیل دهنده آراء مردم، بحث اقتصاد است. نکته ای اصلی که اغلب در دانشگاهها اهمیت کمتری دارد ولی در بازار ساخت و ساز مهم و جریان ساز است.

بنابراین صرفاً نحوه آموزش و ارتقا سلیقه دانشجویان در دانشکده ها و مدارس معماری، نمی تواند معماران خوب و ساختمان های خلاق و در نتیجه شهر و اجتماعی بهتر پدید بیاورد.
 

فرهيخته

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگر بنا بود از میان آثار ارزشمند تاریخ معماری ایران آثاری را به عنوان معرف تمام عیار هنر معماری ایران برگزینید ، کدام آثار را انتخاب میکردید؟


- استاد پیرنیا:

درهر کدام از شش شیوه ی تاریخ معماری ایرانی یک شاهکار هست.
اما به یاد می آورم که مرحوم مهندس فروغی تعریف می کرد که یکبار در بوزار پاریس مسابقه ای برگزار کردند و از همه پرسیدند که اگر بخواهید خوش تناسب ترین ساختمان جهان را معرفی کنید ، چه بنایی را انتخاب می کنید؟ که گنبد قابوس برنده شده بود. باید هم میشد ، چون حتی کسانی مثل پسران چنگیز هم گفته بودند: «این بنا را خراب نکنید ، بگذارید باقی بماند تا معلوم شود ما چه چیزهایی را خراب کردیم» و در واقع این بنا بدون هیچگونه تزئین ، گچبری و ... مظهر تناسب و زیبایی است.
از دیگر شاهکارهای معماری ایرانی نیز می توان به گنبد سلطانیه که البته مجموعه ی کاملی بوده و حالا دیگر نیست اشاره کرد.
ساختمان های دوره صفویه مثل کاروانسرای مادر شاه ، مدرسه مادر شاه (مدرسه چهار باغ) ، بازارچه بلند و همچنین باغ سازی ایرانی نیز در معماری ایرانی متمایز می باشند.

-نادر اردلان:

مجموعه ی بازار اصفهان و کاخ بازار که از میدان کهنه و مسجد جامع سلجوقی متعلق به قرن پنجم شروع می شود تا میدان نقش جهان (قرن دهم) ادامه می یابد و از طریق محورهای دوگانه ی چهارباغ صفوی به پل الله وردیخان و چهار باغ خواجوبه پل زیبای خواجو که نقطه ی اوج این حرکت است و سپس به زاینده رود میرسد. کل این مجموعه ی شهری عالی ترین نمونه ی خطی یک نظام مثبت در جهان است که بیش از صد و پنجاه بنا و چهار باغهای مهم را در یک دوره ی بیش از ششصد ساله به یکدیگر پیوند می زند. این مجموعه محل گردهمایی مردم و نمونه ی کاملی است که انواع خدمات مورد نیاز زندگی را به طرزی مبتکرانه و استثنایی و به یاد ماندنی در خود جا می دهد.

-داراب دیبا:

دركل سه اثر زیر را بدون درنظر گرفتن اولویت خاص میتوانم مطرح کنم.
-ساختمان هشت بهشت (اصفهان) به علت تنظیم ارتفاعات با گشایشهای فضایی برای بوجود آوردن نماهایی از درون به منظره ی اطراف و طبیعت ، نظام هندسی استثنایی ، عبور از هندسه ی رابط و میانه به مرکزیت که یکی از ویژگی های مهم طراحی معماری ایران است.
-میدان نقش جهان به علت تداوم فضای شهری و عبور از فضای کلان در جهت به وجود آوردن شاخص شهری
-باغ فین کاشان به علت نظام هندسی و تداوم بنا با باغ،حظور آب و گیاه در هماهنگی با نظام کلی

-استاد میرمیران:

از ميان آثار ارزشمند تاریخ معماری ایران ، به نظر من چند اثر در منتهای کمال و زیبایی ، مبانی و اصول معماری ایرانی را منعکس می کنند که عبارتند از:
تخت جمشید ، طاق کسری ، گنبد قابوس ، مسجد جامع اصفهان ، آرامگاه الجایتو ، ارگ علیشاه (مسجد جامع تبریز) ، مسجد امام اصفهان ، مسجد شیخ لطف الله ، سی و سه پل ، پل خواجو و عمارت هشت بهشت.
ولی اگر بخواهیم از میان این آثار تنها یک اثر را برگزینیم ، ترجیح میدهم که مسجد امام اصفهان را انتخاب کنم. این اثر به راستی تمامی اصول و ارزشهای معماری ایران را در خود دارد و اگرچه از نظر احجام تشکیل دهنده ی آن و ترکیب این احجام کم نظیر است ، آنچه در این بنا شگفت آور و به طور قطع بی نظیر است ، همان فضای بدیع و مسحور کننده ی آن و تنوع و ترکیب مافوق تصور این فضاهاست. در مراتب بعدی می توان به سی و سه پل اصفهان و ارگ علیشاه تبریز اشاره کرد.


به نقل از:وبسایت تخصصی معماری



درود بر دوستان ِ عزیز و معماران آینده...:gol:

چیزی که پر واضح است اسنتباط و درک توئم با شناخت کامل ما از معماری است که می توان خط مشی نگاه ما از دیگران باشد.نگاهی که فرا سوی چشم یک بیننده عادی از برون به درون کالبد یک بنا کاوش میکند....حال با این تفکر و شناختِ همسو با ذوق هنری چه می توان گفت؟
شما برای این سوال چه پاسخی میدهید....به نظر شما نماد معماری ایرانی کدام بناست؟؟؟

منتظر حضور گرمتون هستیم برای انتخاب سمبل معماری ایرانی :gol:

.......................
 

فرهيخته

عضو جدید
کاربر ممتاز

به طور کلی معماری سنتی ایران به خاطر ذوق و سعه ذهنی بالا در عین محدودیت امکاناتی در کنار توجه به روحیات انسانی و عملکردهای منطقی به جا ، سرشار از روح و طراوت زندگی است..و با گذشته مدت زمان از ساخت و فرسوده شدن ..همچنان پویا و پابرجاست...
از دیدگاه من خانه...نماد شکل گیری و هویت بخشی معماری است .و از زیباترین نمونه های ساخته شده در ایران و یاد آور شکوه و خوش ساختی دستِ یک معمار...خانه بروجردی های کاشان است..تک تک عناصر خاص معماری ایرانی در این بنا در اوج خود به تبلور نشسته..تزئینات، حیاط،سقف ،استفاده از نگاره ها در طراحی داخلی،نورگیر و ترکیب فضاها به بهترین نحو اجرا شده..
پس حقیقتا میتوان شایستگی معرف معماری ایرانی را به ساختهِ دستِ استاد علی مریم اعطا کرد.:gol:
 

پیوست ها

  • photo_Arianteam_com_1391-4-8-0-33-19.jpg
    photo_Arianteam_com_1391-4-8-0-33-19.jpg
    47.4 کیلوبایت · بازدیدها: 0

k.o.l.s.o.o.m

عضو جدید

به طور کلی معماری سنتی ایران به خاطر ذوق و سعه ذهنی بالا در عین محدودیت امکاناتی در کنار توجه به روحیات انسانی و عملکردهای منطقی به جا ، سرشار از روح و طراوت زندگی است..و با گذشته مدت زمان از ساخت و فرسوده شدن ..همچنان پویا و پابرجاست...
از دیدگاه من خانه...نماد شکل گیری و هویت بخشی معماری است .و از زیباترین نمونه های ساخته شده در ایران و یاد آور شکوه و خوش ساختی دستِ یک معمار...خانه بروجردی های کاشان است..تک تک عناصر خاص معماری ایرانی در این بنا در اوج خود به تبلور نشسته..تزئینات، حیاط،سقف ،استفاده از نگاره ها در طراحی داخلی،نورگیر و ترکیب فضاها به بهترین نحو اجرا شده..
پس حقیقتا میتوان شایستگی معرف معماری ایرانی را به ساختهِ دستِ استاد علی مریم اعطا کرد.:gol:

1-از تاپیکتون بسیار تشکر میکنم .
2- انتخابتون هم برای خانه بروجردی ها بسیار بسیار خوب است.چون خانه میتواند گویای فرهنگ هر سرزمین باشد . اما میدان نقش جهان یک مجموعه بسیار عالی ست به هر قسمت که نگاه میکنید ابهت معماری ایرانی توش قابل تشخیصه . تناسبات و تباین فضایی هم که عالی بویژه اینکه اطراف میدان 4 بنای باارزش داریم ،بازار - 2 تا مسجد - عالی قاپو. واقعا هر چیزی که با عشق ساخته بشه میتونه اینقدر پر قدرت باشه . احسنت و درود به معماران گذشته ما . بازهم تشکر برای تاپیک خوبتون
 

k.o.l.s.o.o.m

عضو جدید
سلام . شاید بزرگترین مشکل مبانی نظری ضعیف باشه . اونم یکیش به خاطر این همه کنکور دادن ما بود ،چون هر کتابی رو که میخواستیم بخونیم مجبور بودیم تستی بخونیم خیلی عمقی نبوده . توی دانشگاه هم دروسی مثل طرح هم که کلا عملیه.
انگیزه رو هم بعضی از استادا از بین نبرن زحمت زیادی کشیدن .
 
آخرین ویرایش:

et-rt

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ممنون از تایپیک خوبت
من حقیقتش نمیتونم از بین اینهمه شاهکار بنای خاصی رو به عنوان سرامد معماری ایران انتخاب کنم.
ولی یه بنا هست که همیشه بهش علاقه داشتم و فکر کردن در مورد نظم و هماهنگی و هندسش منو همیشه متحیر کرده.
برج تاریخی رادکان
شاید فک کنین در موردش اغراق میکنم ولی باید بگم این بنا از اعجاب انگیز ترین بناهای ایرانیه.
ویژگی هایی نجومی که این برج داره از هر مقرنس و گنبد و کاربندی و هر چیز دیگه ای شگفت آور تره.
طراحیش هم از خواجه نصیرالدین طوسی و شاگردانش بود.
 

hadi1525

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
معماری سنتی و اصیل ما باژگونه ی شیوه هنر برای هنر و هنرهای برآمده از سرسیری و به گفته شادروان استاد محمد کریم پیرنیا، پدر معماری ایران، هنر مردم داری بوده است؛ زیرا حتی امروزه نیز بناهای با شکوه شاهان و بزرگان بصورت گنجینه های دیدنی برای مردم بر آمده اند. امروزه علاوه بر داشتن خانه های خوب و مدرن، بازگشت گروهی از مردم به سوی معماری سنتی می تواند یکی از عوامل جلوگیری از دستیابی فرهنگ غربی به جامعه ما باشد. به نظر من هم خانه بروجردی ها می تواند به خوبی معرف معماری سنتی و اصیل ایرانی باشد.
البته شاهکارهای فراوانی همچون: مسجد شیخ لطف الله، باغ فین، گنبد کاووس، برج رادکان و بناهایی مثل دروازه نماز که به عنوان نماد و المان شهری محسوب می گشتند و صدها بنای دیگر، همگی به نوبه خود می توانند معرف معماری اسلامی باشند.
 
آخرین ویرایش:

Similar threads

بالا