نوشته های ماندگار

blue bee

عضو جدید
کاربر ممتاز
« من نه معتقدم، نه غیر معتقدم. »

« این نژاد و این مملکت و این زندگی مرا بیرون داده. من همانطور که هستم حرفم را می زنم. »

جیمز جویس - سیمای مرد هنر آفرین در جوانی
 

raha

مدیر بازنشسته
... الزامی است درک کنیم که ما عموما در درون خانه ای تاریک و کثیف به دنیا آمده ایم و از داخل حصارهای همین خانه است که باید آنچه را که ورای این دیوارها هست تجربه کنیم. تنها آنوقت است که می توانیم خانه را ترک کنیم و به فضای باز بیرون قدم گذاریم. ولی کسی که پنجره را باز نکند، کسی که چشمانش را ببندد و بگوید: "من نمی خواهم این خانه کثیف را بشناسم." ، حتی نمی تواند ذره ای اوضاع را تغییر بدهد. چه آن را ببیند و چه نبیند، او در خانه ای کثیف زندگی می کند و در همانجا باقی می ماند. ...

از سکـ.س تا فراآگاهی / اوشو
 

safa13

عضو جدید
کاربر ممتاز
سابینا زن بودن را حالت وضعی میداند که خود انتخاب نکرده و میگوید چیزی را که خود انتخاب نکرده و نتیجه یک انتخاب نیست نمیتوان شایستگی یا ناکامی تلقی کرد.او میگوید در برابر این وضع تحمیلی باید رفتار درستی در پیش گرفت...عصیان در برابر این واقعیت که زن زاده شده به اندازه ی افتخار به زن بودنش ابلهانه است
سبکی تحمل ناپذیر هستی-میلان کوندرا
 

safa13

عضو جدید
کاربر ممتاز
کتابی درباره هیتلر ورق میزدم...در برابر بعضی عکسها هیجان زده میشدم...زیرا دوران کودکیم که در جنگ سپری شده بود را به خاطرم می آورد...چندین نفر از اعضای خانواده ام جان خود را در اردوگاههای کار اجباری نازی هااز دست داده بودند...مرگ آنها در رابطه با عکس هیتلر چه مفهومی داشت؟عکسی که زمانی تمام شده از زندگیم را به خاطرم می آورد...زمانی که باز نخواهد گشت
این آشتی با هیتلر تباهی عمیق اخلاق در دنیایی که اساسا بر عدم بازگشت بنا شده،آشکار میکند...زیرا در این دنیا همه چیز از قبل بخشوده شده همه چیز در آن به طرز وقیحانه ای مجاز است.

سبکی تحمل ناپذیر هستی-میلان کوندرا
 

FahimeM

عضو جدید
* زنده گی یعنی خستگه گی! کوچولو! زنده گی یه جنگه که هر روز تکرار میشه و عوض ِ شادی هاش- که تنها قد یه پلک به هم زدن دووم دارن- باید بهای زیادی بدی!

* خوش به حال کسایی که به خودشون میگن: دلم میخواد راه برم، نمی خوام به جایی برسم! بی چاره کسایی که به خودشون میگن: میخوام برسم اونجا! رسیدن یعنی مردن!ادم بین راه فقط میتونه لحظه های کوتاهیو استراحت کنه!کاش میتونستم به خودم بقبولونم که تو یه توقف کوتاه بودیو مردن یه نفر نمی تونه زنده گی رو متوفق کنه!
* من به زنده گی ایمان دارم زنده گی با تمام زشتیاش برام عزیزه و من به هرقیمتی باهاش میسازم!


*
نامه به کودکی که هرگز زاده نشد/ اوریانا فالاچی
 

blue bee

عضو جدید
کاربر ممتاز
نه او یک فرد واقع گرا بود و نه من، و هر دو می دانستیم که دیگران علیرغم واقع گرا بودنشان به ابلهی عروسک های خیمه شب بازی می مانند که هزاران بار دست هایشان را به گردن خود می رساند، اما قادر به کشف نخ هایی که به وسیله آن ها آویزان شده اند نیستند.

« هاینریش بل - عقاید یک دلقک »
 

blue bee

عضو جدید
کاربر ممتاز
* زنده گی یعنی خستگه گی! کوچولو! زنده گی یه جنگه که هر روز تکرار میشه و عوض ِ شادی هاش- که تنها قد یه پلک به هم زدن دووم دارن- باید بهای زیادی بدی!

* خوش به حال کسایی که به خودشون میگن: دلم میخواد راه برم، نمی خوام به جایی برسم! بی چاره کسایی که به خودشون میگن: میخوام برسم اونجا! رسیدن یعنی مردن!ادم بین راه فقط میتونه لحظه های کوتاهیو استراحت کنه!کاش میتونستم به خودم بقبولونم که تو یه توقف کوتاه بودیو مردن یه نفر نمی تونه زنده گی رو متوفق کنه!
* من به زنده گی ایمان دارم زنده گی با تمام زشتیاش برام عزیزه و من به هرقیمتی باهاش میسازم!


*
نامه به کودکی که هرگز زاده نشد/ اوریانا فالاچی


زندگی به معنای خستگی، زندگی به معنای جنگ های تکراری روزانه، ارزش لحظات شادی اش، فقط مکث های آنی زودگذر است که باید بهایی گزاف پرداخت.

« اوریانا فالاچی - نامه به کودکی که هرگز زاده نشد »
 

primrose

عضو جدید
کاربر ممتاز
چه لذتی شدید تر از اینکه یکی حرفی داشته باشد و کسی را هم داشته باشد که بفهمد!
درست مثل لذت کسی است که بفهمد و کسی را هم داشته باشد که حرف داشته باشد!
این ها نیاز ها و لذت هایی است که غالبا کسی از وجود آن اطلاعی هم نداردو چه خوشبخت مردم اند همین "بی اطلاع ها"

***
نالیدن را چه کار کنم؟دادکشیدن را چه کار کنم؟راستی چاه هم نعمتی بود
ببین تا کجا محرومم!ببین که چه چیزها نیـاز دارو ندارم!چه آرزوها دارم و نیست!


گفت و گوهای تنهایی-دکتر شریعتی
 

raha

مدیر بازنشسته
- جواب خدا به این همه بدبختی و فقر چیه؟
- مطمئن باش جواب خدا به تو سوسیالیسم الهی نیست ...
جواب خدا به فقرا خوشبختی های کوچیک کوچیکه!
وقتی گرسنه ای یه لقمه نون خوشبختیه!
می دونی!
وقتی تشنه ای یه قطره آب خوشبختت می کنه!
وقتی خوابت میاد، یه چرت می زنی خوشبخت عالم می شی!
تو برای اینکه خوشبخت بشی باید یه چیز از دست بدی، نه اینکه به دست بیاری ... !
خوشبختی یه خط نیست یه مشتی از لحظاته! ...

. . .


فریاد مورچه ها / کارگردان : محسن مخملباف
 
آخرین ویرایش:

Setayesh

مدیر تالار کتابخانه الکترونیکی
مدیر تالار
معلم: " تو تاریخ انداختمت چون اصلا هیچی بلد نیستی."
هولدن: "می‌دونم آقا. می‌دونم. نمی‌شه کاریش کرد."
دوباره گفت "اصلا هیچی."
این خونمو به جوش ‌می‌آره. این‌که مردم بعد از اینکه چیزی رو قبول کردی بازم تکرارش می‌کنن.


ناتور دشت / جی. دی. سلینجر
 

*نيروانا*

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
آرش به خاك مي افتد:اي پدر به من مهر بياموز
او:نه -اگرتوبيزاري اگرازاينكه هست بيزاري پس من چيزي ندارم تا ببخشمت كه تو از من تواناتري هان اين دل توست كه تير مي اندازد وبازوي تو نه!
چنين گفت وبه شكوه شكوهمندترين بود
پس آرش به راه خود بالا رفت دور رفت ودورتر رفت................................................
برگرفته از آرش استاد بيضايي
 

primrose

عضو جدید
کاربر ممتاز
لنی بگو کی تو را اینطور کرد؟
چی؟ چطور ؟منظورت چیست؟
"یک قسمت بزرگی از تو کشته شده"
آه این یکی همینطوری از کار در آمد،حیف چه خوب با هم کنار آمده بودیم!
جس "هیچ کس با من کاری نکرده نمیگذارم کسی به من آنقدر نزدیک شود که بتواند کاری با من بکند"به علاوه مدت زیادی یک جا نمی مانم مگر اینکه تنها باشم!!
*****
جس این یادم می ماند!حتی وقتی زمستان روی همه چیز را برف واقعی بپوشاند.این یادم نمیرود.حیف که من و تو یکدیگر را جایی دیگرنشناختیم!
"می فهمی میخواهم چه بگویم؟جایی که وضع میتوانست غیر از این باشد!!!"


خداحافظ گری کوپر-رومن گاری

 

DDDIQ

مدیر ارشد
هر چند که زن را امر کنی که پنهان شو! ورا دغدغه خود را نمودن بیشتر شود و خلق را از نهان شدن او رغبت به آن زن بیش گردد. پس تو نشسته ای و از دو طرف رغبت را زیادت میکنی و می پنداری که اصلاح میکنی , آن خود عین فساد است!! اگر او را گوهری باشد که نخواهد فعل بد کند , اگر منع کنی و نکنی , او برای طبع خود و سرشت پاک خود خواهد رفتن . فارغ باش و تشویش مخور !! و اگر به عکس این باشد , باز هم چنان بر طریق خود خواهد رفتن , منع جز رغبت را افزون نمیکند

فیه ما فیه- جلال الدین محمد مولوی
 

*نيروانا*

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
خوشبختي ساختن عروسك كوچكي است از يك تكه خمير نرم رنگين شكل پذير...
به همين سادگي به خدا به همين سادگي...

اما يادت باشد كه جنس آن خمير بايد از عشق وايمان باشد
نه هيچ چيز ديگر

نام كتاب:40نامه كوتاه به همسرم
مولف:
نادرابراهيمي
 
آخرین ویرایش:

blue bee

عضو جدید
کاربر ممتاز
آدم همان طور که دچار امراض می شود دچار عقاید هم می شود.



ژان پل سارتر - دست های آلوده

دوستان اگر نوشته ای میذارن لطفا اسم نویسنده و کتابی که نوشته رو ازش برداشتن رو هم بنویسن. ممنون
 

*نيروانا*

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
مگذار که خالي روز ها و سنگيني شبها , در اعماق روحم , جائي از يادنرفتني باز کند .

هر لحظه که در تسليم بگذرد , لحظه ای است که , بيهودگي و مرگ را تعليم ميدهد .

آنچه هر جدائي را تحمل پذير ميکند , انديشه پايان آن جدائي است , و چه رنج آوراست زمانه به تو بقبولاند که جدائيت پاياني ندارد .

نه هليا ,

تحمل تنهائي , از گدائي دوست داشتن , آسانتر است .

تحمل اندوه , از تکدّي همة شاديها , آسانتر است .

سهل است که انسان بميرد, تا آنکه بخواهد به گدائي حيات برخيزد .

چه چيز , مگرهراسي کودکانه درقلب تاريکي, آتش طلب مي کند؟

مگرپوزش , فرزند فروتن انحراف نيست ؟

نه هليا . . . بگذار که انتظار , فرسودگي بيافريند , زيرا تنها مجرمان التماس خواهند کرد .

ما ميتوانستيم ايمان به تقدير را , مغلوب ايمان به خويش کنيم .

آنگاه ما هرگز نفرين کنندگان امکانات نبوديم . . .

دستمالهاي مرطوب , تسکين دهنده دردهاي بزرگ نيستند .

اينک , دستي ست که با تمام قدرت , مرا به سوي ايمان به تقدير ميراند .

اينک , سرنوشت , سرافرازي ازلي خويش را پايدار مي بيند .

شايد , شايد مانيز عروسکهاي کوکيِ اين تقدير بوده ايم . . . نميدانم . . .

(" نادر ابراهيمي" در كتاب "بارديگر شهري كه دوست ميداشتم")
 

DDDIQ

مدیر ارشد
اتاقی از آن خود - ویرجینیا وولف

اتاقی از آن خود - ویرجینیا وولف

فکر کردن دربارۀ جنسیت خود مخرب است. زن بودن یا مرد بودن به صورت خالص و مطلق مخرب است؛ باید زنانه-مردانه یا مردانه-زنانه بود. کوچکترین تأکید بر هر ظلم و جوری برای زن مخرب است؛ حتی نباید از روی انصاف و عدالت از آرمانی دفاع کند؛ یا به هر شکلی آگاهانه به عنوان زن سخن بگوید ... هر آنچه با تعصب آگاهانه نوشته شود محکوم به مرگ است. نمی تواند بارور شود...!

... اينكه زن بتواند زن را نه در ظلمت رقابت و حسادت، كه در روشنای دوستی و محبت بنگرد، اينكه زن همجنس خود را نه در سايه قضاوت مردان ديگر و براساس معيارهای آنان، بلكه بر مبنای توانايیهای خود او بنگرد، گامی است در راه دور شدن از تصورات قالبی و دانش محدود و ناقص آثار پيشينيان درباره زنان...!

... ناپلئون و موسولینی هر دو مؤکدا بر حقارت زنان اصرار می ورزیدند، زیرا اگر زنان حقیر نبودند، آنها نمی توانستند بزرگ باشند. این امر تا حدودی نیاز مردان را به زنان توضیح می دهد...!

.... بسیار مهم است که خودمان باشیم و نه هیچ چیز دیگری...!

... زنان تمام این میلیونها سال درون خانه‌ها نشسته‌اند، تا آنجا که اکنون دیگر نیروی خلاقه‌ آنها در دیوارها نفوذ کرده و، در واقع، خصوصیات آجر و ملاط را چنان تغییر داده است که ناگزیر باید آن را با قلم و قلم‌مو و کار و سیاست مهار کرد. اما این نیروی خلاقه با نیروی خلاقه مرد بسیار متفاوت است. و باید گفت بسیار تاسف‌آور است که جلو این نیرو سد شود یا به هدر رود، زیرا به واسطه قرنها انضباط سخت به دست آمده، و جایگزینی برای آن وجود ندارد. جای بسی تاسف است اگر زنان مانند مردان بنویسند، یا مانند مردان زندگی کنند، یا ظاهرشان شبیه مردان باشد، زیرا اگر این دو جنسیت – با توجه به وسعت و تنوع دنیا – تا این حد بی‌کفایت‌اند، چگونه می‌خواهیم تنها با یک جنسیت سر کنیم؟...!



اتاقی از آن خود - ویرجینیا وولف
 

DDDIQ

مدیر ارشد
ما مردها آدم‌هاى خودپسندى هستيم اگر به ديگران برنخورد در رابطه با زنان ابله و احمق هم مى‌شويم . خودخواهى ما چنان است كه خيال می‌كنيم هر زنى را ديديم يكدل نه صد دل عاشق‌مان مى‌شود اگر خيلى عاقل باشيم لااقل خود را براى همسرى و زندگى با او برابر مى‌دانيم اين جهالت مردها را به چاه مى اندازد و غفلتی پديد مى آورد كه عاقبت خوشى ندارد .
از روز اول كه دختر همسايه را دیدم هوا ورم داشت فورى كيسه دل را درآوردم و آن را در طبق اخلاص گذاشتم كه به معشوق تقديم دارم . اينرا نيز بگويم كه محصل دوره ادبى طبعاً عاشق پيشه می‌شود مثل شاگردان دوره هاى رياضی و طبيعى سروكارش با لابراتوار و فورمول هاى گیج كننده و رياضيات عاليه نيست سروكارش با شعر و غزل و تاريخ و آثار جاويد ادبى است شعر و ادب آن هم در زبان ما مقدمه عشق و عاشقى است . برويد و به كلاس‌هاى ادبيات سر بزنيد و در آنجا تا بخواهيد ليلى و مجنون ، رومئو و ژوليت و يوسف و زليخا پيدا مى‌شود . آخر جوانى هست ، شادابي هست ، نان مفت پدر هست ، شعر و غزل هم هست اگر با اين مقدمات عاشق نشوند خيلى خرند...!

شلوارهای وصله دار/ سه یار دبستانی/ رسول پرویزی
 

DDDIQ

مدیر ارشد
یکی از خوشی های این روز های من ، اون چیزی که روزهای من رو خوش می کند ، گپ و گفت و گو با هاله است که مثل خودم ، به اندازه خودم بد است . ما گناهکارها ، ما بدها ، از دیدن همدیگر آرام می شویم ، که تنها نیستیم ، که بدی همه دنیا را گرفته ، اصلا اساسش بدی ست . انگار باید از همین بدی ها ارتزاق کنی ، انرژی جمع کنی تا بتوانی در کنار خوب ها ، خوب باشی ، آزارشان ندهی...!

شب ممکن / محمد حسن شهسواری
 

sh85

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]خاله سوسکه: مادرم زینب خاتون.گیس داره قد کمون.از کمون بلند تره.از شبق مشکین تره....به کس کسانم [/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]نمی ده. به همه کسانم نمی ده.به مرد کورم نمی ده. به راه دورم نمی ده. به کسی می ده که کس باشه. [/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]قبای تنش اطلس باشه.[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]رمال: به مرد رمال نمی ده؟[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]خاله سوسکه: نه که نمی ده[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]ملا: به شیخ و ملا نمی ده؟[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]خاله سوسکه: نه که نمی ده[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]سگ: به مرد عطارنمی ده؟[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]خاله سوسکه: نه که نمی ده[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]خر: به مرد خراط نمی ده؟[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]خاله سوسکه: نه که نمی ده[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]**** ای بابا . وقتی یارو دخترشو حتی به ملا نمی ده ، به خر بده؟[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]....موش: به من می ده؟[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]خاله سوسکه:سرکار عالی کی باشن؟[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]موش: عاشقم.عاشق بی دلم من[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]خاله سوسکه: کدوم دل؟[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]: فنا شد.فنای اون چشا شد.[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]: کدوم چشم؟[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]: همون چشم که خوابو برده[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]:کدوم خواب؟[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]: خوابی که ازم فرار کرد[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]:کجا رفت؟[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]:تو باغچه[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]:باغچه کجاست؟[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]:تو باغه[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]:کدوم باغ؟[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]:باغی که تو شهر رویاست.[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]:رویا کجاست؟[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]:تو خوابه[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]:کدوم خواب؟[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]:همون خواب که از چشمم رفت[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]:کدوم چشم[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]:همون چشم که غرق آب شد[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]:کدوم آب؟[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]:همون آب که سیل آورده[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]:کدوم سیل؟[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]:همون سیل که اشک آورده[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]:کدوم اشک؟[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]:همون اشک که از چشمم ریخت[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]:کدوم چشم؟[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]:همون چشم که غرق خونه[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]:کدوم خون؟[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]:همون خون که از دل اومد[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]:کدوم دل؟[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]:دلی که اسیر زلفه[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]:کدوم زلف؟[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]:زلفی که تو شب سیاهه[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]:کدوم شب؟[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]:همون شب که تو چشاته[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]:کدوم چشم؟[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]:همون چشم که مست مسته[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]ملا: نگو که دلم شکسته[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]موش:همون چشم که پر شرابه[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]ملا: نگو که حالم خرابه[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]موش:چشمی که همش امیده[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]خاله سوسکه:امید کجاست؟[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]موش:بر آبه[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]ملا:نگو که حالم خرابه....گریه کنید مسلمونا.گریه کنید ثوابه...قربون گریه ات برم...آآآآی شب اول قبر که موقع جوابه.همون روز محشر که حساب کتابه ، ثواب این گریه بی حسابه[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]خر: آقا برو فکر نون باش. گریه ملا آبه[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]

[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]ملا: آخ آقا جون اون بچه رو ساکت کن .گریه کنین مسلمونا.گریه کنید ثوابه.[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]خر: خانوم خوشگله تو دیگه چته؟[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]خاله سوسکه: چیزیم نیست[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]خر: پس دیگه این اشکها چیه؟[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]خاله سوسکه: ملا می گه ثوابه[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]خر: ولش کن. ...ملا حالش خرابه...[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]ملا: گریه کنین مسلمونا...دهن داره غنچه...قربون اون دهن برم که غنچه است....ابرو داره کمونچه...لپاش عین تربچه...آی گریه کنین مسلمونا...[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
شهر قصه
اثر بیژن مفید
[/FONT]​
 
آخرین ویرایش:

sh85

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
حکم رو کاغذ، مال محکمه است. اصلیت حکم، مال خداست

که ما و منش ریخته

و گلریزون میکنیم واسه کسی که آزاد میشه از این چار دیواری

که همه ی دنیا چار دیواریه

...

سلامتی سه تن : ناموس و رفيق و وطن

...

سلامتی سه کس: زندونی و سرباز و بیکس

...

سلامتى باغبانى كه زمستونش را از بهار بيشتر دوست داره

...

سلامتي آزادي، سلامتي، زندونيهاي بي ملاقاتي


...

روح هنرمند مهدى فتحى شاد كه چه زيبا اين ديالوگ ها را اجرا كرد...اثرى از مسعود كيميايى
فیلم اعتراض
 

maryam_22

عضو جدید
کاربر ممتاز
مردم يا متوجه منظور من مي شوند يا نمي شوند ، من يك مفسر نيستم.

فكر مي كنم انسان ها مي توانند عليرغم داشتن ايدئولوژي هاي مختلف، حداقل نسبت به هم رفتاري انساني داشته باشند.

به شكل عجيب و غريبي، با وجود تمام تجارب تلخي كه با همنوعان خود پشت سر گذاشته ام آنها را دوست دارم، منظورم انسان ها هستند.


عقايد يك دلقك - هاينريش بل
 

Setayesh

مدیر تالار کتابخانه الکترونیکی
مدیر تالار
گابور : آینده ات رو چطور میبینی آدل؟
آدل: نمی دونم...فکر میکنم آیندم مثل این می مونه که آدم توی اتاق انتظار یه ایستگاه بزرگ قطار که پر از تابلو و صندلیه بشینه و به آدمایی نگاه کنه که تند و سریع از کنار آدم رد میشن، بدون اینکه تو رو ببینن...همه شون هم عجله دارن که زودتر سوار قطار بشن، اما مساله اینه که اونا جایی رو دارن که برن یا کسی رو دارن که ببینن، ولی من فقط اونجا منتظر نشستم...
منتظر یه اتفاق که برام بیفته...


دختری روی پل/کارگردان:پاتریش لوکنته
Girl on the Bridge/Patrice Leconte/2000
 
آخرین ویرایش:

*نيروانا*

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
رستم:تيره بختي؟-نه.مردمان سرنوشت خويش با خوي خود مي نويسند وكوشش خود وتونيز سياوش چنيني !به تو نمي گويم پيمان نگهدار كه آن در جهان بد پيمان پيمان شكن به كار نمي آيد.به تو نمي گويم مهربان باش كه آن در جهان نامهربان جز زيان تو نيست .به تو نمي گويم بر دشمن ببخش كه بر تو نمي بخشد.ونمي گويم بد نامي ديگران مجوي كه در بد نامي ات مي كوشند ونمي گويم ترفند مزن كه با تو ترفند مي زنند.به تو مي گويم اين خويهاي خدايانه را در دل بپرورودر زندگي از آنها بپرهيز كه زنده بماني...اينگونه است كه فردا روزي پادشاه اين گيهان تويي ورنه پادشاهي در جهان ديگر بجوي كه دراين جهان تورا جايي نيست نگاه كن به رستم كه تنها به نيرنگ زنده است واز او بياموز پند من خود منم.وگر اين نكني سياوش!زندگاني كوتاه خواهد بود .هرچند شايد پادشاهي بر دل مردمان كني ونه بر سرزمينشان!
سياوش خواني اثر استاد بهرام بيضايي
 

*نيروانا*

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
طاقت بيار طاقت .كه پهلواني جز طاقت نيست .چون تورا شكنجه مي كنند بايد كه بر ايشان بخندي واگر نتواني خنديد آب دهان بر رويشان بيفكني. واگر آب دهان نتوانستي افكند ناسزايشان بگويي واگر ناسزا نتوانستي دندان خشم بفشري واگر دندان خشم فشردن نتواني مباد بنالي كه ايشان از تو همين خواهند .واگر بيش خواهند مبادبگريي كه چون بگريي آنگاه است كه ايشان بر تو بخندند.
قصه هاي مير كفن پوش
استاد بيضايي
 

Setayesh

مدیر تالار کتابخانه الکترونیکی
مدیر تالار
خیلی خسته ام رییس، خسته از تنها سفر کردن،تنها مثل یه چلچله زیر بارون... خسته از اینکه هیچ وقت رفیقی نداشتم پهلوم باشه و ازم بپرسه از کجا اومدم، به کجا میرم یا چرا!
انقدر خسته ام ازاینکه آدما همدیگه رو اذیت میکنن، خسته از تمام دردهایی که تو دنیا حس میکنم و می شنوم، هر روز دردهام بیشتر میشه! درد تو سرم مثل خرده های شیشه ست، تمام مدت...
می تونین بفهمین؟


مسیر سبز/کارگردان:فرانک دارابونت
The Green Mile/Frank Darabont/1999
 
آخرین ویرایش:

Similar threads

بالا