مشاعرۀ سنّتی

[gelayor14]

در شیطان در ننگست، بر آن منشین
ره عصیان ره مرگست، بر آن مگذر[/QUOTE
رحمتی کن که به سر می گردم ........................ شفقتی بر که به جان می سوزم

مرنجان دلم را که این مرغ وحشی
ز بامی که برخاست ، مشکل نشیند

 

[لیمویی]

مرنجان دلم را که این مرغ وحشی
ز بامی که برخاست ، مشکل نشیند

در مجلس ترحیم اگر تار و دف آورد

یـا جای گلایل سر قبـرم علف آورد

[SUP]مـنـعـش نـکـنـیـد !

[/SUP]این جگر آزرده ی طناز

یـک عمر بـه این شیوه دلم را بـه کـف آورد . .

 

[gelayor14]

در مجلس ترحیم اگر تار و دف آورد

یـا جای گلایل سر قبـرم علف آورد

[SUP]مـنـعـش نـکـنـیـد !

[/SUP]این جگر آزرده ی طناز

یـک عمر بـه این شیوه دلم را بـه کـف آورد . .

شاعر این شعر کی بود لیمویی عزیز؟

در دیاری که جوانانش عصا از کور می دذدند
من نابخرد نادان محبت جستجو کردم

 

[لیمویی]

شاعر این شعر کی بود لیمویی عزیز؟

در دیاری که جوانانش عصا از کور می دذدند
من نابخرد نادان محبت جستجو کردم

کاظم بهمنی دخدرکم:*
مرا به شاعری آموخت روزگار آن گه
که چشم مست تو دیدم که ساحری آموخت...

 

[gelayor14]

کاظم بهمنی دخدرکم:*
مرا به شاعری آموخت روزگار آن گه
که چشم مست تو دیدم که ساحری آموخت...

بسیار عالی..خیلی هم خوب

تا درون آمد غمش از سینه بیرون شد، نفس......................نازم این مهمان که بیرون کرد صاحبخانه را

 

[لیمویی]

بسیار عالی..خیلی هم خوب

تا درون آمد غمش از سینه بیرون شد، نفس......................نازم این مهمان که بیرون کرد صاحبخانه را

اگرچه غرق گناهم، بیا حلالم کن

سیاه دل نشدم، لطف کن بلالم کن..

 

[gelayor14]

اگرچه غرق گناهم، بیا حلالم کن

سیاه دل نشدم، لطف کن بلالم کن..

نه دستی داشتم بر سر، نه پایی داشتم در گل
به دست خویش کردم این چنین بی دست و پا خود را

 

[لیمویی]

نه دستی داشتم بر سر، نه پایی داشتم در گل
به دست خویش کردم این چنین بی دست و پا خود را

آب این رود به سرچشمه نمیگردد باز

بهتر آنست که غفلت نکنیم از آغاز...

 

[baran72]

آب این رود به سرچشمه نمیگردد باز

بهتر آنست که غفلت نکنیم از آغاز...

زان یار دلنوازم شکریست با شکایت
گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت

 

[IRANIAN VOCAL]

زان یار دلنوازم شکریست با شکایت
گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت

توانا بود هر که دانا بود .................... ز دانش دل پیر برنا بود

 

[Tybe Engineer]

توانا بود هر که دانا بود .................... ز دانش دل پیر برنا بود

دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت

دائما یک سان نباشد حال دوران غم مخور

 

[یاووش]

دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت

دائما یک سان نباشد حال دوران غم مخور

روشنی طلعت تو ماه ندارد/ پیش تو گل رونق گیاه ندارد

 

[gelayor14]

روشنی طلعت تو ماه ندارد/ پیش تو گل رونق گیاه ندارد

دارم از لطف ازل جنت فردوس طمع
گرچه دربانی میخانه فراوان کردم

 

[vinca]

دارم از لطف ازل جنت فردوس طمع
گرچه دربانی میخانه فراوان کردم

مگر شور عشقت ز طغیان نشیند
که بحر سر شکم ز طوفان نشیند
مگر بر کنار است زان روی زلفش
که پیوسته چون من پریشان نشیند

 

[self.f_t_m990]

دلا خو کن به تنهایی که از تنها بلا خیزد // سعادت آن کسی دارد که از تنها بپرهیزد

 

[naghmeirani]

دوش در خوابم در آغوش آمدی

وین نپندارم که بینم جز به خواب

"سعدی"

 

[IRANIAN VOCAL]

به سر انگشت بخواهی دل مسکینان برد ................. دست واپوش که من پنجه نمی اندازم

سعدی

 

[Pure Liveliness]

می بهشت ننوشم ز جام ساقیِ رضوان *** مرا به باده چه حاجت که مست بوی تو باشم سعدی

 

[shaqaieq]

می بهشت ننوشم ز جام ساقیِ رضوان *** مرا به باده چه حاجت که مست بوی تو باشم سعدی

ما در پیاله عکس رخ یار دیده ایم
ای بی خبر ز لذت شرب مدام ما ...

 

[Pure Liveliness]

الا ای همنشینِ دل که یارانت برفت از یاد *** مرا روزی مباد آن دم که بی یاد تو بنشینم

 

[IRANIAN VOCAL]

الا ای همنشینِ دل که یارانت برفت از یاد *** مرا روزی مباد آن دم که بی یاد تو بنشینم

من آن مرغ اسیرم ناگزیرم ناگزیرم .................... برای تو بخوانم تا بمیرم تا بمیرم

 

[has ti]

من آن مرغ اسیرم ناگزیرم ناگزیرم .................... برای تو بخوانم تا بمیرم تا بمیرم

مرده بودم زنده شدم گریه بودم خنده شدم
دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم

 

[IRANIAN VOCAL]

مرده بودم زنده شدم گریه بودم خنده شدم
دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم

میان عاشق و معشوق فرق بسیار است ............. چو یار ناز نماید شما نیاز کنید

 

[has ti]

میان عاشق و معشوق فرق بسیار است ............. چو یار ناز نماید شما نیاز کنید

دارم از زلف سياهش گله چندان كه مپرس
كه چنان زو شده ام بي سر و سامان كه مپرس

 

[self.f_t_m990]

دارم از زلف سياهش گله چندان كه مپرس
كه چنان زو شده ام بي سر و سامان كه مپرس

سرو چمان من چرا میل چمن نمیکند //همدم گل نمیشود یاد سمن نمیکند

 

[Pure Liveliness]

سرو چمان من چرا میل چمن نمیکند //همدم گل نمیشود یاد سمن نمیکند

دی می شد و گفتم صنما عهد به جای آر *** گفتا غلطی خواجه در این عهد وفا نیست

 

[melodi88]

دی می شد و گفتم صنما عهد به جای آر *** گفتا غلطی خواجه در این عهد وفا نیست

تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه

 

[vinca]

تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه

هر شب دل پر خونم بر خاک درت افتد
باشد که چو روز آید بروی گذرت افتد
زیبد که ز درگاهت نومید نگردد باز
آن کس که به امیدی بر خاک درت افتد
آیم به درت افتم، تا جور کنی کمتر
از بخت بدم گویی خود بیشترت افتد
من خاک شوم، جانا، در رهگذرت افتم
آخر به غلط روزی بر من گذرت افتد
گفتم که: بده دادم، بیداد فزون کردی
بد رفت، ندانستم، گفتم: مگرت افتد
در عمر اگر یک دم خواهی که دهی دادم
ناگاه چو وابینی رایی دگرت افتد

 

[farzadghazanfari]

هر شب دل پر خونم بر خاک درت افتد
باشد که چو روز آید بروی گذرت افتد
زیبد که ز درگاهت نومید نگردد باز
آن کس که به امیدی بر خاک درت افتد
آیم به درت افتم، تا جور کنی کمتر
از بخت بدم گویی خود بیشترت افتد
من خاک شوم، جانا، در رهگذرت افتم
آخر به غلط روزی بر من گذرت افتد
گفتم که: بده دادم، بیداد فزون کردی
بد رفت، ندانستم، گفتم: مگرت افتد
در عمر اگر یک دم خواهی که دهی دادم
ناگاه چو وابینی رایی دگرت افتد

دیگران قرعه قسمت همه بر عیش زدند
دل غم دیده ما بود که هم بر غم زد
حافظ- کاست راست پنجگاه استاد شجریان

 

[naghmeirani]

دیگران قرعه قسمت همه بر عیش زدند
دل غم دیده ما بود که هم بر غم زد
حافظ- کاست راست پنجگاه استاد شجریان

دل منه بر وفای صحبت او
کانچنان را حریف چون تو بسیست

مهربانی و دوستی ورزد
تا تو را مکنتی و دسترسیست

"سعدی"