مشاعرۀ سنّتی

[naghmeirani]

هزاران پرده بر قانونِ عشق است

به هر یک نغمه ها ز افسونِ عشق است

 

[Mitra_Galaxy]

تکيه بر تقوي و دانش در طريقت کافريست
راهرو گر صد هنر دارد توکل بايدش ...

 

[محـسن ز]

شبی یاد دارم که چشمم نخفت
شنید که پروانه باشمع گفت
که من عاشقم گر بسوزم رواست
تورا گریه سوز باری چراست

 

[Mitra_Galaxy]

ترسم که اشک در غم ما پرده در شود
وین راز سر به مهر به عالم سمر شود ...

 

[Elmira2010]

دایم گل این بستان شاداب نمی ماند
دریاب ضعیفان رادروقت توانایی

 

[محـسن ز]

یارم چو قدح به دست گیرد
بازار بتان شکست گیرد

 

[Mitra_Galaxy]

ديدي اي دل كه غم عشق دگر بار چه كرد
چون بشد دلبر و با يار وفادار چه كرد ...

 

[Elmira2010]

دلبرابنده نوازیت که آموخت بگو
که من این ظن به رقیبان توهرگزنبرم

 

[Isaac67]

در این بازار اگر سودیست با درویش و خرسند است خدایا منعمم گردان به درویشی و خرسندی

 

[محـسن ز]

در این بازار اگر سودیست با درویش و خرسند است خدایا منعمم گردان به درویشی و خرسندی

دوست عزیز باید میم شعرت را شروع میکردی
مارا نه غم دوزخ و نه حرص بهشت است
بردار زرخ پرده که مشتاق نگاهیم

 

[Elmira2010]

در این بازار اگر سودیست با درویش و خرسند است خدایا منعمم گردان به درویشی و خرسندی

یک حرف سوفیانه بگویم اجازتست
ای نوردیده صلح به ازجنگ وداوری

 

[محـسن ز]

یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم
دولت صحبت ان مونس جان مارا بس

 

[nooshafarin]

سلسلۀ موی دوست حلقۀ دام بلاست

هر که در این حلقه نیست فارغ از این ماجراست

 

[Mitra_Galaxy]

تو کز محنت ديگران بي غمي
نشايد که نامت نهند آدمي ...

 

[nooshafarin]

یاران موافق همه از دست شدند

در پای اجل یکان یکان پست شدند

 

[محـسن ز]

دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای
فرشته ات به دو دست دعا نگه دارد

 

[nooshafarin]

دست از طلب ندارم تا کام من برآید

یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید

 

[salvador]

دل شکسته من تا به کی حزین باشد

دلا مشو ملول، عاشقی چنین باشد

 

[semiramis261]

دشت حریر من بین، پاییز پیرهن من بین
غم بوته ی دلم را در چنگ دشمن من

 

[Mehr noosh]

نمی دانم تو میدانی که ماندن از برای چیست
نمی دانم چرا هستم چرا ماندم
نمی دانم از این دنیا چه می خواهم​

 

[reyhaneh88]

نمی دانم تو میدانی که ماندن از برای چیست
نمی دانم چرا هستم چرا ماندم
نمی دانم از این دنیا چه می خواهم​

من باده فروش در ميخانه ی عشــــــــقم
در سوز و گداز و تب و دیوانه ی عشقم
چون مرغ سبکبالم و در گردش هر روز
بر بام درخشنده ی این خانه ی عشـــــقم

 

[امیر افشار]

ما مست و خراب از می جانه عشقیم
مدهوش به جرعه پیمانه عشقیم
ما را چه غم از سوزش پنهانی خویش است
از شعله چه ترسیم که پیمانه عشقیم

 

[naghmeirani]

من مناجات درختان را هنگام سحر،
رقص عطر گل يخ را با باد،
نفس پاک شقايق را در سينه کوه،
صحبت چلچله ها را با صبح،
نبض پاينده هستي را در گندم زار،
گردش رنگ و طراوت را در گونه گل،
همه را مي شنوم؛ مي بينم.
من به اين جمله نمي انديشم.
به تو مي انديشم.
اي سرپا همه خوبي!
تک و تنها به تو مي انديشم.

 

[salvador]

من بی دلم و اگر مرا دل بودی

کی در پیشم این همه مشکل بودی

 

[pedram70]

یار مرا، غار مرا، عشق جگر خوار مرا
یارتویی، غار تویی، خواجه نگه دار مرا

 

[امیر افشار]

ای که با سلسله زلف دراز آمده ای
فرصتت باد که بس بنده نواز آمده ای

 

[ni_rosa_ce]

ای که با سلسله زلف دراز آمده ای
فرصتت باد که بس بنده نواز آمده ای

یک لحظه و یک ساعت دست از تو نمی دارم

زیرا که تویی کارم زیرا که تویی بارم

...

 

[امیر افشار]

من مو دلی که دائم بدودست دارم او را
اگرش نگاهداری به تو میسپارم اورا
هر که نشانسد قدر این دل از سپردنش چه حاصل
به کسی چرا دهم دل که زبو شمارد او را

 

[ni_rosa_ce]

من مو دلی که دائم بدودست دارم او را
اگرش نگاهداری به تو میسپارم اورا
هر که نشانسد قدر این دل از سپردنش چه حاصل
به کسی چرا دهم دل که زبو شمارد او را

ای عشق پیش هر کس نام و لقب داری بسی

من دوش نام دگرت کردم که درد بی دوا

...

 

[Mehr noosh]

آن تهی مغزراچه علم و هنر
که بر او هیزم است یا دفتر