مشاعرۀ سنّتی

[kachal63]

قطره دریای منی دم چه زنی بیش



غرقه شو و جان صدف پر ز گهر دار

روز سیه مرگ شود شمع مزارت
هر خار که از پای فقیری بدر آری

 

[salvador]

یا رب که چه داری تو کز لطف بهاری تو



در کار درآری تو سنگ و که خارا را

 

[kachal63]

از شمع سه گونه کار می آموزم
می گریم و می گدازم و می سوزم

 

[salvador]

من سر و پا گم کنم دل ز جهان برکنم



گر نفسی او به لطف سر بنخارد مرا

 

[kachal63]

از تو نماند تاب جدایی دگر مرا
بهر خدا مرو بسفر یا ببر مرا

 

[iman.mpr]

از تو نماند تاب جدایی دگر مرا
بهر خدا مرو بسفر یا ببر مرا

ای چرخ فلک خرابی از کینه تست / بیدادگری پیشه ديرينه تست

وی خاک اگر سينه تو بشکافند / بس گوهر قیمتی که در سینه تست

 

[salvador]

ای چرخ فلک خرابی از کینه تست / بیدادگری پیشه ديرينه تست

وی خاک اگر سينه تو بشکافند / بس گوهر قیمتی که در سینه تست

تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشق



هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم

 

[iman.mpr]

تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشق



هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم

من چه در پای تو ریزم که پسند تو بود / جان و سر را نتوان گفت که مقداری هست

 

[salvador]

تعبیر رفت یار سفرکرده می‌رسد



ای کاش هر چه زودتر از در درآمدی

 

[iman.mpr]

تعبیر رفت یار سفرکرده می‌رسد



ای کاش هر چه زودتر از در درآمدی

یک قطره آب بود و با دريا شد / یک ذره خاک و با زمین یکتا شد

آمد شدن تو اندرين عالم چيست؟ / آمد مگسی پدید و ناپیدا شد

 

[lighthearted]

در وصف تو من ماتم ، در مدح تو من حیرانم
در عشق تو مشهورم ، وز روی تو مهجورم

 

[iman.mpr]

در وصف تو من ماتم ، در مدح تو من حیرانم
در عشق تو مشهورم ، وز روی تو مهجورم

مزن ای عدو به تیرم که بدین قدر نمیرم / خبرش بگو که جانت بدهم به مژدگانی

شرمنده بخش تشکر قطع شد

 

[lighthearted]

مزن ای عدو به تیرم که بدین قدر نمیرم / خبرش بگو که جانت بدهم به مژدگانی

شرمنده بخش تشکر قطع شد

یا رب دل پاک و جان آگاهم ده
آه شب و گریه سحرگاهم ده


خواهش...

 

[iman.mpr]

یا رب دل پاک و جان آگاهم ده
آه شب و گریه سحرگاهم ده


خواهش...

هر که هوا گرفت و رفت از پی آرزوی دل / گوش مدار سعدیا بر خبر سلامتش

 

[lighthearted]

هر که هوا گرفت و رفت از پی آرزوی دل / گوش مدار سعدیا بر خبر سلامتش

شبنمی بودم ز دریا ، غرقه در دریا شدم
سایه ای بودم ز اول ، بر زمین افتاده خوار

 

[iman.mpr]

شبنمی بودم ز دریا ، غرقه در دریا شدم
سایه ای بودم ز اول ، بر زمین افتاده خوار

روزی که نهال عمر من کنده شود / و اجــزام یـکـدگر پــراکنده شـود

گر زانکه صراحئی کنند از گل من / حالی که ز بــاده پراکنی زنده شود

 

[shotgun]

شبنمی بودم ز دریا ، غرقه در دریا شدم
سایه ای بودم ز اول ، بر زمین افتاده خوار

رندان تشنه لب را آبي نميدهد كس

گويي ولي شناسان رفتند از اين ولايت

 

[iman.mpr]

رندان تشنه لب را آبي نميدهد كس

گويي ولي شناسان رفتند از اين ولايت

تا چند زنم به روی دریا ها خشت / بیزار شدم ز بت پرستان و کنشت

خیام که گفت دوزخی خواهد بود / که رفت به دوزخ و که آمد ز بهشت

 

[Narges *]

تو همونی که توی موج بلا
واسه تو دستامو قایق میکنم
اگه موجت تو رو از من بگیرن
قطره قطره آب میشم دق میکنم

 

[iman.mpr]

تو همونی که توی موج بلا
واسه تو دستامو قایق میکنم
اگه موجت تو رو از من بگیرن
قطره قطره آب میشم دق میکنم

من از این دلق مرقع به درآیم روزی / تا همه خلق بدانند که زناری هست
همه را هست همین داغ محبت که مراست / که نه مستم من و در دور تو هشیاری هست
شب خوش

 

[shotgun]

تا چند زنم به روی دریا ها خشت / بیزار شدم ز بت پرستان و کنشت

خیام که گفت دوزخی خواهد بود / که رفت به دوزخ و که آمد ز بهشت

توخود اي گوهر يكدانه كجائي آخر - كز غمت ديده ي مردم همه دريا باشد

 

[lighthearted]

توخود اي گوهر يكدانه كجائي آخر - كز غمت ديده ي مردم همه دريا باشد

در همه حال هستی خدا میداند
در دل نتوان یافت هوای دگری

 

[shotgun]

تیغ بلا بفرق من آمد ز دست هجر
کارم به جان رسید ، امید از شفا گذشت

تو بندگي چو گدايان بشرط مزد مكن

كه دوست ،خود روش بنده پروري داند

 

[hamid_61]

در درازي به سر زلف تو مي‌ماند شب

​

در سياهي سر زلف تو به شب مي‌ماند​

​

 

[Ekram]

در درازي به سر زلف تو مي‌ماند شب​

در سياهي سر زلف تو به شب مي‌ماند​

در درگه خلق بندگی مارا کشت
وز بهر طلب دوندگی مارا کشت
فارغ نشدیم یکدم از فکر جهان
ای مرگ بیا که زندگی مارا کشت

 

[won-a-pa-lei]

تا هستم ای رفیق ندانی که کیستم

روزی سراغ وقت من آئی که نیستم

 

[iman.mpr]

تا هستم ای رفیق ندانی که کیستم

روزی سراغ وقت من آئی که نیستم

می خور که به زیر گل بسی خواهی خفت / بی مونس و بی رفيق و بی همدم و جفت

زنهار به کس مگو تو اين راز نهفت / هر لاله که پژمرد نخواهد بشکفت

 

[won-a-pa-lei]

تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان را
تو مرا گنج روانی چه کنم سود و زیان را

 

[iman.mpr]

تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان را
تو مرا گنج روانی چه کنم سود و زیان را

افسوس که نامه جوانی طی شد / وان تازه بهار زندگانی طی شد

حالی که ورا نام جوانی گفتند / معلوم نشد که او کی آمد کی شد

 

[مارگارت]

آشنايان ره عشق ، گرم خون بخورند

ناكسم گر به شكايت سوى بيگانه روم