مشاعرۀ سنّتی

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
دل من یه روز به دریا زدو رفت پشت پا به رسم دنیا زدو رفت
حیوونی تازگی ادم شده بود به سرش هوای حوا زدورفت
 

it_solver

عضو جدید
سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی
چه خیال ها گذر کرد و گذر نکرد خوابی
سعدی
 

نامریی

عضو جدید
ودهکده ی کلبه های جنگلی.
براده های زنگ زده ی خواب من درحنجره ی واژگون کاغذ.
رویای جنگل.
پل شیشه ای کودکانه به بلوغ ارغوانی پنجره.
ظهورچشمهای نیلی خدادرآمیزش آسمان ودریا.
حس شعری مبهم.
شاعری که شعرهایش درمن آبستن شد.
اوکه رفت بایدمیرفت.
 

some1

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرا گويند بي دردان كه دستي زن به دامانش


اگر مي داشتم دستي گريبان پاره مي كردم

مقصد، از مقصود ماهم دور تر
راه ناهموار بود و همسفر ناجورتر
در نهایت ،بی نهایت خفته بود
دل مردد بود ،و هم آشفته بود
 

ghazal1991

مدیر تالار مدیریت
مدیر تالار
مقصد، از مقصود ماهم دور تر
راه ناهموار بود و همسفر ناجورتر
در نهایت ،بی نهایت خفته بود
دل مردد بود ،و هم آشفته بود

در آغـــاز محبت گـــر پشيمـــاني بگـو با من


كه من هم دل ز مهرت بركنم تا فرصتي دارم
 

some1

عضو جدید
کاربر ممتاز
در آغـــاز محبت گـــر پشيمـــاني بگـو با من


كه من هم دل ز مهرت بركنم تا فرصتي دارم
می توانی تو به لبخندی این فاصله را برداری تو توانایی بخشش داری دستهای تو توانایی آن را دارد که مرا زندگانی بخشد
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا