مشاعرۀ سنّتی

نفتکش

عضو جدید
کاربر ممتاز
ترکیب پیاله ای که در هم پیوست.........................بشکستن آن روا نمی دارد دست
چندین سر وپای نازنینان جهان...............................در مهر که پیوست و به کین که شکست
 

Taßa§om

عضو جدید
کاربر ممتاز
ترکیب پیاله ای که در هم پیوست.........................بشکستن آن روا نمی دارد دست
چندین سر وپای نازنینان جهان...............................در مهر که پیوست و به کین که شکست

تا نگویی اشک های شمع ، از کم طاقتیـــست .... در خودم آتش به پا کردم ولی نگریــســـتم
 

shidokht777

عضو جدید
کاربر ممتاز
می تراود مهتاب می درخشد شبتاب
نیست یکدم شکند خواب به چشم کس و لیک
غم این خفته ی چند خواب در چشم ترم میشکند...
 

hamid_61

عضو جدید
تو زلف مشکبارت من و چشم اشکبارم

تو لعل و آبدارت من و کام آتشینم

رخ دوست را ندیدم دم رفتن، ای دریغا

که به روی او نیفتاد نگاه واپسینم
 

shidokht777

عضو جدید
کاربر ممتاز
من اینجا بس دلم تنگ است و
هر سازی که میبینم بدآهنگ است...
بیا ره توشه برداریم
قدم در راه بی برگشت بگذاریم
ببینیم آسمان هر کجا
آیا همین رنگ است؟...
 

نفتکش

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا ولوله ی عشق تو در گوشم شد.... عقل و خرد و هوش فراموشم شد
تا یک ورق از عشق تو از بر کردم........سیصد ورق از علم فراموشم شد
 

apadana13

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلم گرفته
دلم عجیب گرفته است
و هیچ چیز،
نه این دقایق خوشبو، که روی شاخه ی نارنج می شود خاموش،
نه این صداقت حرفی، که در سکوت میان دو برگ این گل شب بوست
نه هیچ چیز مرا ازهجوم خالی اطراف نمی رهاند
و فکر می کنم
که این ترنم موزون حزن تا به ابد
شنیده خواهد شد

" سهراب سپهری"
 

apadana13

عضو جدید
کاربر ممتاز
در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم ...................بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم
 

shidokht777

عضو جدید
کاربر ممتاز
من بودم و دوش آن بت بنده نواز............................از من همه لابه بود و از وی همه ناز
شب رفت و حدیث ما به پایان نرسید.......................شب را چه گنه حدیث ما بود دراز
 

sara23

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من بودم و دوش آن بت بنده نواز............................از من همه لابه بود و از وی همه ناز
شب رفت و حدیث ما به پایان نرسید.......................شب را چه گنه حدیث ما بود دراز

ز کوی یار می آید نسیم باد نوروزی
از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی
 

نفتکش

عضو جدید
کاربر ممتاز
یک قصه بیشت نیست غم عشق وین عجب
کز هر زبان که می شنوم نا مکرر است
 

reyhaneh919

کاربر بیش فعال
تو هم درگیر تشویشی مثل حالی که من دارم
برای دیدنت امشب تمام سال بیدارم
 

نفتکش

عضو جدید
کاربر ممتاز
می لعل مذاب است و صراحی کان است
جسم است پیاله و شرابش جان است
آن جام بلوری که ز می خندان است
اشکی است که خون دل دراو گریان است
 
  • Like
واکنش ها: sh85

shidokht777

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو روز و روزگار من
بی تو روزای شادی نیست
تو دنیای منی اما
به دنیا اعتمادی نیست...
 

hamid_61

عضو جدید
تا غم دلبر درآمد خرمی از دل برفت

زانکه جای آشنا سرمنزل بیگانه نیست
 

reyhaneh919

کاربر بیش فعال
تو نزدیکی که ماهی ها به سمت خونه برگشتن
به عشقت راه دریا رو بازم وارونه برگشتن
 

mohandes soror

عضو جدید
کاربر ممتاز
من در اندیشه‌ی آنم که روان بر تو فشانم
نه در اندیشـه که خود را ز کمنـدت برهانم
گر تو شیـریـن زمانی نظـری نیز به من کن
که به دیوانگی از عشـق تو فرهاد زمـانـم
 

امیر افشار

عضو جدید
کاربر ممتاز
ای امید دل من کجایی
همچو بختم کنارم نیایی
آشنا و سوز و دیرآشنایی
یا بلای دل مبتلایی
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا