شبی آرام و نورانی شمارا
تو ای اشکان و سارا دوستان را
اگر دیدید کابوس سحر را
بگید الله اکبر استغفرالله
شبتون بخیر .
باران که می بارد تو می آیی / باران گل باران نیلوفروقت سحر سحریست آرام
اما کلبه ها شلوغیستو آرام
هر چه باشد شلوغو آرام
دارد خانه در دلمان
معمار معمارِ معمارباران که می بارد تو می آیی / باران گل باران نیلوفر
باران مهر و ماه و آیینه / باران شعر و شبنم و شبدر
دیگه شاعر زحمت کشیده دستشم درد نکنه خخخخ
باران که می بارد تو می آیی / باران گل باران نیلوفر
باران مهر و ماه و آیینه / باران شعر و شبنم و شبدر
دیگه شاعر زحمت کشیده دستشم درد نکنه خخخخ
معمار معمارِ معمار
خودِ معمارِ معمار
معمار بیا معمار
معمار نرو معمار
پیشم بمون معمار
نشکن دلو معمار
آی معمار معمار معمار
نکن با این دل پیکار
شعر به سبک کاربر معمارمعمار:دی
پیران دوست قشنگم
اگر سارا نویسد شعر برتر
خودش آنرا سراید زه چه بهتر
نه دندونام خراب میشه نوشابه نمیخورمبه قول یک بنده خدایی نوشابه بیارم واست؟خخخخخ
زهرای زند رفیق من
زهرا خانم برقیه من(استعاره از رشتت)
کروکی نکش دیتیل بزن
پیران دوست قشنگم
پیران رفیق نازم
پیران به تو مینازم
سه بیتی تولیدی معمارمعمار
نگو پیران که از تو ناید این حرفسه مصرعهای سارا شاد و طناز
بنازم آن که پیران را کند ناز
ولی قانون اشعار کلاسیک
نمی باشد چنین درهای آن باز
نگو پیران که از تو ناید این حرف
که شعر نو بود درهای آن باز
نمی آری تو اندر خاطراتت
که نیما با گشودن کرد آغاز
معماار آی معمار بیا بریم سبزوار
بریم اونجاا بریم بازار!!خخخ
نه دندونام خراب میشه نوشابه نمیخورم
آب لطفا:دی
معمار نامت مرا یاد ساختن میاندازد
همه فکر میکنند که معماری یعنی آجری روی آجر نهادن و
قوطی ای آجری تحویل دادن
ولی من میگویم چیزهای دیگر را هم معماری میتوان کرد
مثلا خودمان را
جسممان را که معمار عزل رقم زده
و هیچ نباید بدان تکیه کرد که فرسودنیستو موقتی
اما روحمان را چی
خوشا به حال آنان که آجر به آجر وجودشان را با دقت معماری میکنند
خوشا به حال آنانکه چشمشان را میبندند و زیبایی های واقعی را میبینند
و انگار از امروز باید معماری را جور دیگری هم ببینی
سه مصرعهای سارا شاد و طناز
بنازم آن که پیران را کند ناز
ولی قانون اشعار کلاسیک
نمی باشد چنین درهای آن باز
زدست زند و پیران هردو فریاد
که هرچه پیران بگوید زند کند ناز
چند ساعتی،مونده به سحرکجایی امشب ای سارای معمار
چنین زیبا سرودی آخرین بار
کجایی امشب ای سارای معمار
چنین زیبا سرودی آخرین بار
بگفتا استاری نصری درخشانچند ساعتی،مونده به سحر
من تو باشگا،در حال گذر
با حس خوانده شود
محتوای عرفانی داره خیلیم قشنگه
بگفتا استاری نصری درخشان
که گویی داره این عشقی درخشان
به این سارای معمار و مهندس
درودی برتر از گفتار و از حس
به یاران همین جستار وتالار
هزاران هدیه از گلهای نرگس
ز پیران ما همه بگرفته ایم گل
شقایق، نسترن، سوسن و سنبل
شگفتا کین همه اشعار زیبا
همان گل های زیبایند، بلبل
(بلبل استعار هاز شماست ها)بلبل =پیران
تو میخوای بری و بی من سفر کنی
من بی تو چگونه شب را سحر کنم؟
الا اشکان تو ماه اسمونی
به چشمانم طلوعی بی غروبی
ببخشید اسم کوچیک میگم دیگه درجهت روند شعر لازمه! شرمنده!
الا اشکان تو ماه اسمونی
به چشمانم طلوعی بی غروبی
ببخشید اسم کوچیک میگم دیگه درجهت روند شعر لازمه! شرمنده!
خعلی باحال بود
تو ای سارا عجب شعری سرودی
فرستم من بر امواتت درودی
وقتی سارا توی اسمونا پرواز میکنن
انگاری دریچه قلب منو باز میکنن
خخخخ خواهش میکنم تشکر
توبهر من به امید ورجایی
توبر هر وصف ناگفته روایی
عجب شعرایی میگم میترسم اون دنیا روم نشه توچشمای حافظ نگاه کنم
شایدم حافظ روش نشه تو چشای شوما نگاه کنه
عدالت نیست معمار اینگونه گفتن
باید رفتن به به رختخواب و خفتن
ساعت نزدیک 2 میباشد الان
مرا در انتظارست تاخیر و کسری کار
شبتون خوش
برو اشکان شبت زیبا بود تو
برو لالا که فردا خوابت ایو
شبتون قشنگ
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
مشاعره با اشعار شاهنامه | مشاعره | 17 | ||
S | مشاعره با اشعار بداهه ... | مشاعره | 151 | |
P | مشاعره کودک ۷ ساله ایرانی - رها حسین پور معتمد | مشاعره | 0 | |
مشاعره با اشعار فروغ فرخ زاد | مشاعره | 441 | ||
مشاعره عرفانی | مشاعره | 560 |