مگر اف جی همان ابجی نباشد
منو باش برای کی دعا کردم
خداوندا به او یک ار پی جی ده
همون ابجی افجی هم او ده
اشکان برو لالا کن خیلی خستم
رفتم دعوا و امروز غروب برگشتم!خخ
مگر اف جی همان ابجی نباشد
منو باش برای کی دعا کردم
خداوندا به او یک ار پی جی ده
همون ابجی افجی هم او ده
نکن کاری که اشکان ننگت ایه خخاتی معمار منو هم متهم کرد
تمام اعتبارم دادی بر باد
توبکن توبه اتی ازاین سیاهی
معمار انرجیم دیگه ته کشیده
خونه تاریک و دلها در کمینه!خخ
باشه شب خوش اتی اما بدان تو
اشکان برو لالا کن خیلی خستم
رفتم دعوا و امروز غروب برگشتم!خخ
نکن کاری که اشکان ننگت ایه خخ
جهان با این فراخی تنگت ایه
توبکن توبه اتی ازاین سیاهی
که شود دلت به نوری و صباحی
باشه شب خوش اتی اما بدان تو
اگر داشتی یه وقت جایی تو بدخواه
فقط عکسش بذار توی یه تاپیک
منم عکسش کنم پاره خیلی رمانتیک
باشه شب خوش اتی اما بدان تو
اگر داشتی یه وقت جایی تو بدخواه
فقط عکسش بذار توی یه تاپیک
منم عکسش کنم پاره خیلی رمانتیک
شبانگاهانتان باشد خوش معمار
بود خوابهای خوش برایت بسیار
الا اشکان عجب زوری ماشالا
عجب غرش و برشی ایولا
ببخش معمار تشکر ته کشیده
بود تعریف تو شایسته لاییییک
باشه لوتی تو هستی مثل کبریت
مواظب باش اتی هم رفت خابید
شده بسي شهره رجايي با شعر هايشاتی و معمار عزیز ممنون از همراهییتون
شب عید ما را کردید مفرح(این شعر نبود تشکر بودشووو)
شده بسي شهره رجايي با شعر هايش
عجب زيباست اين اشعار نابش
محل تحصيلات من نبود پل گيشاسلام و صد سلام بر سان ریسا
محل تحصیلت هست پل گیشا؟
محل تحصيلات من نبود پل گيشا
اهاي اشكان يكم بيشتر دقت كن آ آ ماشالا..
از ميان آن همه فکر و خيال
من گذر کردم ولي آشفته حال
ترسم از اينست ،،در اين ماه قريب
مانده باشم من ز،رحمت بي نصيب
*********************
بيا Sonrisa جان در اين حوالي
که دارم با تو يک حرف حسابي
نگويم از خود آشفته حالم
کز اين باره ندارم من مجالي
نميشناسم تو را اي دختر ماه
که در وصفت سُرايم يک رباعي
اميد دارم کز اين پس تو بيايي
دو ،سه بيتي مرا مهمان نمايي
طنین ساز قشنگت روان شده
طنین نگاه عظیمت جوان شده
باران برایم درد را تصویر می کرددوش رفتم به در میکده خواب آلوده
که بدیدم شده معمار شراب آلوده
باران برایم درد را تصویر می کرد
حجم تمام شهر را دلگیر می کرد
آمد تمام خاطراتم را ز سر گفت
با عطر نمناکی که من را پیر می کرد
تلخی خاطرات، تقصیر باران نیست
مهدی نکن مرور، تلخی روزگار
باران که میبارد تو در راهییی
باران گل باران نیلوفر
منم که معتاد کردی رفت خخ
مواد که الغوث الغوث میکندموادی باشی و الغوث گویی؟؟؟
مگر داریم مگر داریم چنین چیز؟؟؟
مواد که الغوث الغوث میکند
چو به خلوت میرود ان کار دیگر می کند
معماری و معماری دل خواهی کرد
اگر از خم، دو سه گیلاس کنی مهمانم
بارن همه چیز را میشوید!
باران پاک و پاکیزه کند نه بگردد پی خمر!
برو ای یار که امشب مستم
برو معمار نزن بر دستم
باده ها را بشكنيد امد بهارانبرو ای یار که امشب مستم
برو معمار نزن بر دستم
نیا باران زمین جای قشنگی نیست
برو بالا میان ابرها باید زیست
باده ها را بشكنيد امد بهاران
موقع سرزبزي و اواي باران
کجایی امشب از هفت آسمان گویم
رجایی امشب از نام و نشان گویم
باده ها را بشكنيد امد بهاران
موقع سرزبزي و اواي باران
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
مشاعره با اشعار شاهنامه | مشاعره | 17 | ||
S | مشاعره با اشعار بداهه ... | مشاعره | 151 | |
P | مشاعره کودک ۷ ساله ایرانی - رها حسین پور معتمد | مشاعره | 0 | |
مشاعره با اشعار فروغ فرخ زاد | مشاعره | 441 | ||
مشاعره عرفانی | مشاعره | 560 |