مجموعه مقالات تخصصی گیاهان دارویی

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
59

59

فنولوژي گياهان اسانس‌دار تيره نعناع در استان مازندران
حسن قليچ نيا
عضو هيأت علمي مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي مازندران
ساري - كيلومتر 6 جاده قايم شهر ندران ص پ 559-48175

خلاصه

در اين بررسي تعداد 36 گونه گياهي اسانس‌دار در استان مازندران از لحاظ مراحل فنولوژيكي شامل مراحل رويشي، تشكيل اندامهاي زايشي، ظهور گل و بذر دهي در ارتفاعات و نقاط مختلف با توجه به پراكنش گونه‌ها مورد مطالعه قرار گرفت. بيشترين فراواني گياهان اسانس‌دار تيره نعناع در ارتفاعات 3000-2000 متري از سطح دريا در اقليم مديترانه‌اي سرد مي‌باشد. زمان گلدهي اكثرگونه‌ها در ماههاي خرداد و اوايل تير ماه مي‌باشد. زمان بذردهي اكثر گونه‌ها در اواخر تير تا اوايل مرداد مي‌باشد. نتايج برسي نشان مي‌دهد كه به ازاي هر 500 متر اختلاف ارتفاع از سطح دريا به مدت 10 روز تاخير در مراحل مختلف فنولوژيكي براي گونه‌ها مشاهده مي‌گردد.
واژههاي كليدي: فنولوژي، اسانس، نعناع


مقدمه

پوشش گياهي در استان مازندران به سب شرايط خاص اقليمي و توپوگرافي از تنوع و غناي بالايي برخوردار است. در اين ميان گياهان دارويي و به‌ويژه گياهان اسانس داراي جايگاه ويژه‌اي مي‌باشند. گياهان اسانس‌دار در مازندران به سبب عدم شناخت، تاكنون به صورت بسيار محدود توسط ساكنان محلي مورد استفاده قرار گرفته است و به همين دليل توجه زيادي به كشت و پرورش آن نشده است و فقط گونه‌هاي محدودي از آن تحت پرورش و كشت در آمده است. در سطح كشور در قالب طرحهاي ملي اين گياهان از لحاظ اكولوژيكي و پراكنش مورد مطالعه قرار گرفته است. هدف از اين بررسي شناسايي مراحل مختلف فنولوژيكي گياهان اسانس‌دار در مناطق و ارتفاعات مختلف به منظور آشنايي با ويژگيهاي اين گياهان در رويشگاههاي مختلف و زمينه‌سازي براي بهره‌گيري و مديريت اين گياهان و همچنين كشت، پرورش و اهلي كردن آنها مي‌باشد.

مواد و روشها

ابتداد با استفاده از منابع موجود داخلي و خارجي و كاوشهاي كامپيوتري و نيز مشاهدات صحرايي، مطالعه كلي پيرامون گياهان دارويي اسانس‌دار صورت گرفت. بعد مناطق مختلف استان به حوزه‌هاي كاري مختلف تقسيم و در مراحل متوالي با مراجعه به اين مناطق گونه‌هاي گياهي دارويي اسانس‌دار شناسايي گرديد. در هر يك از رويشگاهها تعدادي نقاط با توجه به اختلاف ارتفاع از سطح دريا انتخاب گرديد و با مراجعه مكرر هر 15 روز يكبار، مراحل مختلف فنولوژي شامل مراحل رويشي، زايشي، گلدهي و بذردهي در مدت 5 سال ثبت گرديد. برخي از اطلاعات رويشگاهي مانند ارتفاع از سطح دريا، درصد شيب و جهت آن، متوسط بارندگي و درجه حرارت سالانه رويشگاه، نحوه پراكنش، بهترين رويشگاه از لحاظ فراواني و درصد پوشش، تيپ گياهي منطقه و گياهان همراه نيز همزمان موردبررسي قرارگرفت

نتايج و بحث

تعداد 36 گونه گياهي اسانس‌دار از تيره نعناع در اين بررسي از لحاظ مراحل مختلف فنولوژي مورد مطالعه قرار گرفت. نتايج بررسيها نشان مي‌دهد كه مرحله گلدهي گونه‌هاي
Ajuga chamaecistus Ging., Phlomis herba-venti L. ‍Phlomis cancellata Bunge.,Stachys turcomanica Traut.,Teucrium chamaedrys L.Teucrium polium L.Stachys inflata Benth.
در اوايل تا اواخر خرداد ماه مي‌باشد. زمان گلدهي گونه‌هاي ياد شده در 1000-500 متر اختلاف ارتفاع بين 15-10 روز مي‌باشد. زمان گلدهي گونه‌هاي
Stachys byzanthina C. koch., Hymenocrater elegans Bunge., H. calycinus (Boiss.) Benth. Dracocephallum multicaule Montbr. & Auch.
در اواسط تا اواخر خرداد ماه مي‌باشد. گونه‌هاي Marrobium vulgare L.Origanum vulgare L. داراي بيشترين مدت گلدهي مي‌باشند.
مراحل فنولوژيكي گونه‌هاي مختلف آويشن شامل:
Thymus kotschyanus Boiss & Hohen, T. pubescense Boiss & Koschyi., T. fallax Fisch. & C. A. Mey
با يكديگر متفاوت مي‌باشد. اين اختلاف ناشي از حضور هر يك از گونه‌هاي ياد شده در ارتفاعات مختلف مي‌باشد. گونه Thko در ارتفاعات پايين تر،گونه Th.puدر ارتفاعات ميانيو گونه Th.fa در ارتفاعات بالاتر از 3000 متري از سطح دريا رويش دارد.

مراحل فنولوژيكي گونه‌هاي

Leonurus cardiaca L. وBetonica nivea subsp mazandarana (Bornm.)Rech.f
عقب‌تر از ساير گونه‌ها مي‌باشد زيرا اين گونه‌ها در ارتفاعات بيشتر از 3000متري از سطح دريا مشاهده مي‌گردند. مراحل فنولوژيكي بيشتر گونه‌ها از اواسط فروردين تا اوايل شهريور ماه اتفاق مي‌افتد. زيرا بيشترين فراواني و پراكنش گونه‌هاي گياهي اسانس‌دار در ارتفاعات 3000-2000 متري از سطح دريا مي‌باشد. زمان مناسب براي جمع‌آوري بذر بيشتر گونه‌ها از اواخر تير ماه تا اواسط مرداد ماه مي‌باشد. كمترين زمان براي مراحل فنولوژيك مربوط به گونهZiziphora teniur L. ميباشد. عدم نوسانهاي زياد آب و هوايي در طول 5 سال سبب شده است كه مراحل فنولوژيكي گياهان اسانس دارد در طول 5 سال تغييرات چنداني نداشته باشد.

سپاسگزاري

بدين‌وسيله از رياست محترم مركز تحقيقات منابع طبيعي و معاونان مربوطه و كليه همكارانيكه در اين بررسي در طول ماموريتها از با اينجانب همكاري داشتند، كمال تشكر را دارم.

منابع

1- آينه چي، يعقوب. 1370. گياهان دارويي سنتي ايران. جلد اول. انتشرات معاونت پژوهشي وزارات بهداشت، درمان و آموزش پزشكي
2- زرگري، علي.1360. گياهان دارويي جلد اول تا چهارم. چاپ سوم. انتشارات دانشگاه تهران
3- قهرمان، احمد. سالهاي متفاوت. فلور رنگي ايران. جلد 22-1. انتشارات موسسه تحقيقات جنگلها و مراتع
4- قليچ نيا، حسن. 1380. بررسي پراكنش و اكولوژي 36 گونه گياهي اسانس‌دار در مازندران. وزارات جهاد كشاورزي
5- مظفريان، ولي الله. 1362. خانواده چتريان در ايران. انتشارات موسسه تحقيقات جنگلها و مراتع
6-Dein Bown,1995,Encyclopedia herbs and their uses. Dorling Kindersly(DK)
7-Karl Hienz Rechinger ,1982. Flora iranica. Labiatae. printed in Australia.



Oil Plants Phenology Of Labiatae Family
Hassan Ghelichnia
Agriculture and Natural Resources Research Center of Mazandaran
Email:ms_ghelichh@yahoo.com

Abastract
In this consideration studied 36 oil plant belong to Labiatae family. Phenological stage were vegetative, production,flowering and seeding stages.Flowerimg time at the most of plants occurred in June and first julland seeding time is end of jull and first of august.The result of study show that phenological stages putting off 10 days in lieu of 500m height difference.
Keywords: Phenology, labiatae, Essential oil
 

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
60

60

بررسي گونه‌هاي دارويي مناسب براي استفاده زنبورعسل در استان فارس
عبدالحميد كريمي1 و عفت جعفري1
1- به ترتيب عضو هيأت علمي و كارشناس ارشد پژوهشي مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي فارس
شيراز- بلوار مدرس- خيا بان جانبازان (پودنك) ص پ 617 - 71555


خلاصه

گياهان مورد استفاده زنبور عسل، هر يك به نحوي در زندگي ما مؤثرند. اين گياهان از يك طرف با توليد گرده و شهد فراوان باعث تقويت جمعيت كندوهاي زنبور عسل و در نهايت افزايش توليد عسل و ساير فرآورده‌هاي كندو مي‌گردند و از طرف ديگر از نظر خواص دارويي، تعليف دامها و حفظ پوشش خاك بسيار حائز اهميت مي‌باشند. امروزه در بازار مصرف عسل، بر شناخت منشاء گياهي آن تاُكيد مي‌شود كه از جمله اين دلايل مي‌توان به طعم خوب، رنگ منحصر به فرد و خواص دارويي آن اشاره نمود. در اين مطالعه گونه‌هاي گياهي شهد زا و گرده‌زاي استان با روش مشاهده مستقيم جمع‌آوري و شناسايي شد. بعد گرده‌هاي گياهان جمع‌آوري شده وگرده‌هاي حاصل از تله‌هاي گرده‌گير با روش Wodehouse استوليز و ويژگيهاي آنها بررسي شد. بررسيها نشان مي‌دهد كه فعاليت زنبور عسل برروي 372 گونه گياهي متعلق به 279 جنس و 83 تيره گياهي صورت گرفته كه حدود 155 گونه آن جزء گياهان دارويي موجود در استان مي‌باشد.
واژه‌هاي كليدي: زنبور عسل، دارويي، استان فارس.


مقدمه

استان فارس با مساحتي بالغ بر 124 هزار كيلومتر مربع به سبب برخورداري از سطح وسيع مراتع، تنوع آب و هوايي و گياهي يكي از استانهاي مهم كشور در زمينه پرورش زنبور عسل بشمار مي‌آيد. شناخت دقيق گياهان از نظر زمان و طول دوره گلدهي، ميزان جذابيت گياه براي زنبورعسل و شهدزا يا گرده‌زا بودن آن از ابزار مهم برنامه‌ريزي براي حفظ و توسعه زنبورداري مي‌باشد كه هر يك از آنها در جاي خود از اهميت ويژه‌اي برخوردار است (3). Szklanowska در مطالعات خود در مورد توليد شهد روي گونه‌هاي مختلف جنس پياز نتيجه گرفت كه بعضي از گونه‌هاي اين جنس نسبت به پياز معمولي (Allium cepa) حجم بيشتري شهد توليد مي‌كنند (6). تعدادي از محققان بيان كردند كه با افزايش غلظت يون پتاسيم در شهد گلهاي پياز، ميزان جذابيت آنها براي زنبور‌عسل و حشرات گرده افشان كاهش مي‌يابد و اين مساُله مي‌تواند دليلي بر موفقيت گلهاي وحشي و ساير نباتات كه با گل پياز در جهت جلب زنبور عسل رقابت دارند، باشد (1،5). قليچ‌نيا بيشترين گونه‌هاي شهدزا را در مراتع ييلاقي استان مازندران را گياهان تيره‌هاي بقولات (23%)، نعناييان (79/13%)، مينا (49/11%) و گل‌سرخيان (34/10%) عنوان نموده‌ است (2). نظريان و همكاران گياهان مورد استفاده زنبور ‌عسل در استان تهران را مورد شناسايي قرار ‌دادند. در اين مطالعه 20 تيره گياهي شناسايي شد كه مهمترين اين تيره‌ها Asteraceae،Apiaceae ، Lamiaceae Brassicaceae،Rosaceae ، Boraginaceae، Legominosae، Malvaceae ، Scrophulariaceae عنوان شده ‌است (4).


مواد و روشها

در اين پژوهش ابتدا با مراجعه به مناطق مختلف و بازديد از زنبورستانها، اطلاعات موجود در زمينه موقعيت زنبورداري و پوشش گياهي استان جمع‌آوري گرديد. بعد با استفاده از روش مشاهده‌اي در عمليات صحرايي و مطالعات گرده شناسي گياهان شهدزا و گرده‌زاي مورد استفاده زنبور ‌عسل شناسايي و دوره گلدهي آنها مشخص شد. بازديد از كندوها به صورت هفتگي انجام شد. در اين بازديدها در اطراف مكانهاي استقرار كندوها با توجه به حضور گياهان تا شعاع 5 كيلومتري، گياهان مورد استفاده زنبور‌عسل شناسايي شد. از‌هر‌گياه 3 نمونه جمع‌آوري و جهت شناسايي به‌ هر‌باريوم مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي فارس منتقل گرديد. در هر مشاهده تاريخ، ساعت بازديد زنبور‌عسل، وضعيت گل، دوره گلدهي، نوع فعاليت زنبور (از نظر جمع‌آوري شهد، گرده يا هر دو) و ميزان فعاليت زنبور ثبت گرديد. به علاوه با نصب تله گرده‌گير در مقابل كندوها گرده‌ها جمع‌آوري و جهت شناسايي به مركز تحقيقات فارس انتقال داده شد.

نتايج و بحث

بررسيها نشان مي‌دهد كه از تعداد 90 تيره، 400 جنس و 1500 گونه گياهي موجود در استان فارس، فعاليت زنبورعسل بر روي 361 گونه متعلق به 279 جنس و 83 تيره گياه صورت گرفته كه از اين تعداد 155 گونه جزء گياهان دارويي موجود در استان مي‌باشد. اين گياهان از تيره‌هاي مختلفي شامل: Asteraceae (2/14درصد)، Lamiaceae (13درصد)،Rosaceae (11درصد)، Papilionaceae (7/7 درصد)، Apiaceae (5/4درصد)،Brassicaceae (9/3 درصد)، Rutaceae (2/3 درصد) و تيره‌هاي مختلف ديگر با درصدهاي كمتر مشاهده و آماربرداري شده است. از گونه‌هاي گياهي دارويي شناخته شده 87 گونه علفي هستند كه 61 گونه علفي چند ساله، 24 گونه علفي يك‌ساله و دو گونه علفي دوساله هستند. تعداد 4 گونه بوته‌اي، 40 گونه درخت، 24 گونه درختچه‌اي هستند. به اين ترتيب بالغ بر 7/38 درصد گياهان دارويي مورد استفاده زنبورعسل در مناطق مختلف استان فارس داراي فرم علفي چند ساله هستند و بعد از آن به ترتيب فرمهاي درختي (8/25%)، درختچه (1/16%)، و علفي يك ساله (4/15%) داراي ارزش زيادي هستند و فرم علفي دو ساله (3/1%) از اهميت كمي برخوردار است. از ميان گونه‌هاي گياهي شناخته شده تعداد 28 گونه داراي جذابيت عالي، 64 گونه داراي جذابيت خوب، 39 گونه داراي جذابيت متوسط و 24 گونه داراي جذابيت ضعيف هستند. همچنين تعداد 6 گونه از نظر شهد، 51 گونه از نظر گرده و 98 گونه از نظر شهد و گرده براي زنبور‌عسل جذابيت داشته‌اند.

منابع

1- اثني عشري، م. 1365. تاُ ثير عمل گرده افشاني زنبور عسل (Apis mellifera L.) و زمان كاشت روي ميزان توليد و كيفيت بذر سه واريته پيازدر اصفهان. پايان نامه كارشناسي ارشد دانشكده كشاورزي دانشگاه صنعتي اصفهان.
2- قليچ نيا، ح. 1376. شناسايي و بررسي گونه‌هاي گياهي شهدزا در مراتع ييلاقي استان مازندران. سومين سمينار پژوهشي زنبور عسل كشور.
3- مصدق، م. 1367. منابع شهد و گرده در دشت خوزستان. مجله علمي كشاورزي. شماره12.
4- نظريان. ح. 1376. شناسايي و بررسي گياهان مورد استفاده زنبور عسل در استان تهران. موسسه تحقيقات علوم دامي كشور.
5- Caron, D.M., et al..1975. Insect pollinators of Onion in New York state. Hortscience 10 (3): 273-274.
6- Szklanowska, K;J.Wieniarska. 1993. The effect on yield by the bees visits on respberry flowers (Rubus idaeus L.) the successive ramifications in inflorescence. Jour.Apic.Res.No.352: 231-235.


Hyssopus officinalis Salix aegeptica Mentha longifolia

The Study of nectar and pollen producing medicinal plants used by honey bee in Fars province

A.H. Karimi and E. Jafari
1- Research Center for Agricultural & Natural Resources of Fars p.o.Box 71555-617,Shiraz,Iran
E-mail: ab_karimi2003@yahoo.com

Abstract
Using plants by honey bee has good effects on our life. These plants are useful by producing pollen and nectar, increasing amount of honey and medicinal applications. If we want to buy honey, we should pay attention to some factors as source, color, taste and medicinal characteristics. In this study we recognized the plants that honey bees used their nectar, pollen or both of them in Fars province. For this purpose, we observed the kinds of activity of honey bees on flowers, thus we collected all of the plants that honey bees used them. Then pollens acetolysed according to wodehouse method. All pollen samples were prepared for light microscope. In addition to flowering periods of these plants are appointed. Cosequently 83 families, 279 genus, 372 species of plant are recognized. From these plants 155 species are belong to medicinal plants.
Keywords: Pollen producing, Medicinal plants
 

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
61

61

معرفي درختان و درختچه هاي دارويي استان همدان
رمضان كلوندي1 و شهرام هاشم پور1
1- مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي استان همدان
همدان- كيلومتر5 جاده تهران- مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي استان همدان - كد پستي 65155 - صندوق پستي 887- تلفن 254547-254548(0811)-دور نگار2730(0811237)


خلاصه

توجه‌ به داروهاي‌گياهي‌وبه‌تبع آن‌گياهان‌دارويي‌و لزوم شناسايي مناطق پراكنش وساير ويژگيهاي اين گياهان زمينه اين تحقيق را فراهم نموده است.جهت انجام كار در طي عمليات‌صحرايي اقدام به جمع‌آوري نمونه‌هاي درختان ودرختچه‌هاي دارويي‌واطلاعات بوميان گرديد.جهت تكميل اطلاعات مربوط به هر درخت يا درختچه اطلاعات مورد نيازدررابطه با اسم علمي- خانواده- اسم فارسي- اسمهاي محلي- اسم انگليسي مشخصات گياهشناسي- زيستگاه- اندام‌مورد استفاده- نحوه استفاده- موارد استفاده درطب سنتي و محلي - تركيب شيميايي -گرد آوري شد.
واژه هاي کليدي : شناسايي ، گياهان داروئي ، همدان .


مقدمه

با توجه به عوارض جانبي داروهاي شيميايي و مشكلاتي كه در زمينه مصرف برخي از آنها به وجود مي‌آيد توجه به سمت و سوي داروهاي گياهي و گياهان دارويي افزايش يافته است.شرايط اقليمي متنوع حاكم بر ايران زمين زمينه مناسبي براي رويش بسياري از گونه هاي دارويي را فراهم نموده است كه به منظور همراهي با موج جهاني توجه به گياهان دارويي لازم است تا اقدام به شناسايي اين منابع مهم ژنتيكي كرده و محل استقرار آنها شناسايي گردد و در مراحل بعدي اقدام به كشت و اهلي كردن و بررسي مواد موثره اين منابع بشود. در راستاي نيل به اين اهداف ، درختان و درختچه هاي استان همدان شناسايي و اطلاعات علمي ، اقتصادي، اجتماعي آنها شامل مشخصات گياهشناسي ، مصارف محلي ، بررسي مواد موثره مورد بررسي قرار گرفتند .استان همدان با حدود 9/1 ميليون هكتار وسعت داراي 315 گونه گياهي دارويي است كه 43 گونه آن متعلق به درختان ودرختچه هاي دارويي است كه نقاط مختلف استان همدان پراكنده اند. منابع متنوعي در خصوص گياهان دارويي تاليف و چاپ شده است كه حاوي اطلاعات خوبي در زمينه گياهان دارويي و - هستند ولي منبعي كه اختصاصا مربوط به گياهان دارويي استان همدان باشد مشاهده نگرديد.

مواد و روشها

در طي‌عمليات صحرايي‌اقدام به جمع‌آوري كليه نمونه‌هاي درختي‌ودرختچه‌اي با روش استاندارد اقدام شدودرحين جمع‌آوري اطلاعاتي از قبيل آدرس دقيق‌محل جمع‌آوري، ارتفاع محل،جهت شيب،- يادداشت برداري شد. در هر جمع‌آوري به كمك راهنمايان محلي و افراد آگاه در زمينه گياهان دارويي و طب سنتي ، درختان و درختچه هايي كه داراي كاربردهاي محلي شناسايي و اطلاعاتي از قبيل نام محلي ، نوع كاربرد و مصرف محلي ، نحوه مصرف و ساير موارد مورد لزوم براي هر كدام كسب گرديد. براي نمونه هاي جمع آوري شده پس از شناسايي نهايي نام علمي، نام فارسي، نام‌خانواده، مشخصات گياهشناسي ، زيستگاه ، نقشه انتشار، تركيب شيميايي، خواص درماني ذكر شده در منابع، كاربرد و خواص محلي ، نام منابعي كه از گياه دارويي موردنظرنام برده شده است ، اندام مورد استفاده،- مشخص گرديد .جهت كسب اطلاعات محلي از نحوه مصرف گياهان دارويي ، پرسشنامه هايي تهيه و بين افراد بومي توزيع گرديد.

نتايج و بحث

پس از اتمام مدت تحقيق 315 گونه گياهي دارويي خود رو در عرصه هاي منابع طبيعي استان همدان شناسايي گرديدند كه159 گونه از اين تعداد داراي مصارف درماني سنتي در استان بوده و 156 گونه فاقد استفاده سنتي و بومي در استان هستند ولي در منابع دارويي مختلف از آنها به عنوان گياهان دارويي نام برده شده است . از78گونه آنها هم در منابع دارويي نام برده شده است و هم در استان داراي مصارف محلي هستند .44 گونه از مجموع گونه هاي دارويي جمع آوري شده از سطح استان همدان شامل گونه‌هاي درختي و درختچه اي مي باشند
 

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
62

62

بررسي پراكنش گونه‌هاي
Stachys lavandulifolia, Lamium album, Teucrium Polium,
Ziziphora clhinopodioides
در استان مركزي و مقايسه كمّي اسانس آنها با همان گونه‌ها در ايستگاه تحقيقات گياهان دارويي
حسين لشني
كارشناس پژوهشي مركز تحقيقات منابع طبيعي و امور دام استان مركزي



خلاصه

گياهان اسانس دار نقش مهمي در زندگي انسان دارند و در ايران از سابقه طولاني برخوردارند. به لحاظ اهميت فراوان اين گياهان ضرورت دارد تا مطالعات جامعي در مورد آنها انجام شود. در استان مركزي گونه‌هاي متنوعي از گياهان اسانس دار رويش دارند. در اين مطالعه 4 گونه Stachys lavandulifolia, Teucrium pilium,Ziziphora clhinopodioides, Lamium album به منظور شناسايي رويشگاهها و بررسي كميت اسانس آنها در مقايسه با همان نمونه‌هاي كشت شده در ايستگاه تحقيقات گياهان داروئي مورد بررسي قرار گرفتند. Stachys lavandulifolia در مناطق چپقلي، كوه راسوند، ساوه خسبيجان از ارتفاع 2500-1700 متر رويش داشته، بسته به رطوبت محيط و ارتفاع از سطح دريا، از فروردين تا اواسط خرداد گلدهي دارد. مقايسه اسانس اين گياه در نمونه‌هاي كشت شده در ايستگاه تحقيقات گياهان دارويي و نمونه‌هاي رشد يافته در طبيعت نشان مي‌دهد كه مقدار اسانس در نمونه‌هاي طبيعي به طور متوسط درحدود 7/33% بيشتر از نمونه‌هاي كشت شده است. Teucrium polium در مناطق فراهان - خسبيجان - ساوه - كوه راسوند در ارتفاع 2310-125 متر پراكنش داشته و از اوايل خرداد تا اواسط تير ماه به مراحل گلدهي مي‌رسد. مقايسه اسانس اين نمونه در ايستگاه و طبيعت نشان مي‌دهد كه مقدار اسانس نمونه‌هاي طبيعي به‌طور ميانگين 18% بيشتر از نمونه‌هاي كشت شده است. Lamium album در مناطق آشتيان - لته در پراكنش داشته و از نيمه ارديبهشت تا اواسط تير گل مي‌دهد، مقدار اسانس گياه در طبيعت و شرايط كشت شده، با توجه به مشابه بودن رطوبت محيط تقريباً يكسان است. Ziziphora clhinopidioides در مناطق تفرش - هفت قله -شراء - ساوه - خمين پراكنده است. در اين گياه مقدار اسانس در نمونه‌اي كشت شده در ايستگاه، بيشتر از نمونه‌هاي طبيعت بوده (در حدود 7/34% اختلاف وجود دارد) و حتي رنگ اسانس از زرد پر رنگ در اسانس نمونه‌هاي ايستگاه تا زرد بسيار كم رنگ در نمونه‌هاي طبيعت فرق مي‌كند.
واژه‌هاي كليدي: Stachys Lavandulifolia, Lamium album, Teucrium Polium, Ziziphora clhinopodioides - اسانس - پراكنش


مواد و روشها

گياهان معطر در زمان گلدهي از ايستگاه تحقيقات گياهان دارويي و نقاط ديگر استان جمع آوري شده و در سايه و دماي معمولي خشك گرديد، بعد توسط دستگاه آسياي برقي، آسياي و توسط دستگاه تقطير با آب اسانس‌گيري و تعيين درصد اسانس گرديد.

نتايج و بحث

از نتايج حاصل از بررسي پراكنش Stachys lavandulifolia مشخص مي‌شود كه اين گونه در مناطق چپقلي (كوه سفيد خاني) - كوه راسوند - ساوه (نوباران و روستاي لوچك) - ايستگاه خسبيجان رويش داشته و در ارتفاع 1700-2500 متر رشد مي‌كند. اين گياه بسته به رطوبت محيط و ارتفاع از فروردين تا اواسط خرداد گلدهي دارد. مقايسه اسانس اين گياه در اين مناطق با اسانس همان گونه كشت شده در ايستگاه تحقيقات گياهان دارويي نشان مي‌دهد كه درصد اسانس نمونه‌هاي طبيعي به طور متوسط 7/33% بيشتر از اسانس نمونه‌هاي كشت شده است.
گياه Teucrium polium در مناطق فراهان (كوه رسين) - خسبيجان - ساوه (مراتع آغازي گانگ) - كوه راسوند در ارتفاع 1250-2310 متر پراكنش دارد. اين گياه بسته به بارندگي فصل و ارتفاع، از اوايل خرداد تا اوايط تير ماه به مرحله گلدهي مي‌رسد. مقايسه اسانس اين گونه‌ها به همان گونه كشت شده در ايستگاه تحقيقات گياهان دارويي نشان مي‌دهد كه مقدار اسانس نمونه‌هاي طبيعي به طور ميانگين 18% بيشتر از نمونه‌هاي كشت شده است.
گياه Lamium album در مناطق آشتيان (كوه آشتيان) و لته در، پراكنش داشته و از نيمه ارديبهشت تا اواسط تير ماه بسته به شرايط محيط گل مي‌دهد. مقدار اسانس گياه در طبيعت و شرايط كشت شده با توجه به مشابه بودن رطوبت محيط تقريباً يكسان است.
گياه Ziziphora clhinopodioides در نقاط مختلف استان از جمله تفرش - مراتع كيان، هفت قله - چك آب، شراء - روستاي ديمن، ساوه - مراتع آغزي گانگ، خمين - مراتع بهدشت پراكندگي داشته، از اوايل خرداد تا اواخر تير، بسته به آب و هواي منطقه گل داده و از ارتفاع 2500-1670 متر رويش دارد. مقايسه اسانس نمونه‌هاي طبيعي با نمونه‌هاي كشت شده در ايستگاه تحقيقات گياهان دارويي نشان مي‌دهد كه مقدار اسانس در نمونه‌هاي ايستگاه بيشتر از نمونه‌هاي طبيعي بوده (در حدود 7/34% اختلاف وجود دارد) حتي رنگ اسانس از زرد پر رنگ در نمونه‌هاي ايستگاه تا زرد كم رنگ و بي رنگ در نمونه‌هاي طبيعي فرق مي‌كند.
منابع

1- اميد بيگي - رضا، 1374، رهيافتهاي توليد و فرآوري گياهان داروئي. انتشارات تهران - جلد اول
2- جايمند، كامكار، محمدباقر رضايي. 1379، بررسي تركيبات شيميايي اسانس گونه‌هاي بومادران بياباني، زرد، زاگرسي - تحقيقات گياهان دارويي و معطر ايران - جلد 5
3- قهرمان - احمد، فلور رنگي ايران، انتشارات دانشگاه تهران



A research on distribution of Stachys lavanduliflia, Teucrium polium, Ziziphora clinopodioides in Markazy province and quantitative comparison of their fragrant materials with the same species in investigation station
Lashany. H

Abstracr
Fragrant plants are important in human living and they have used in Iran for a long time. Some many form Fragrant plants growth in Markazy province In this study , Four species Teucrium pilium, stachs lacandulifolia, Ziziphora clhimopadioides positiond and to doterminat their amount fragrant materials in comparetion with cultured species in investigation station Research. Stachys lavanulifolia growth in chepeqhly, mountain Rasvand, Saveh, Khosbihan, high 1700-2500m. flower in March- middle June. Coparetion fragrant materials obtained from this plant middle is %33.7 more than cultured species. Teucrium polium growth in frahan-khosbijan-saveh-mounth Rasvand, high 1250-2370m, flower in the last june-jul. comparetion fragrant materials illuninate that amount this mater in natural species is middle %18 more than cultured species.
Lamium album has distributed in Ashtian, Lathedar; flower may-jul. amount fragrant materials in two natural and cultured species was the same (To cause similar nature moistur). Zizphora clhinopodioides has dispers in Tafresh-hapht gholeh Shara-Saveh - Khomain, Flower june-jul, high 1970-2500m, amount fragrant materials in cultured species was morethan natured -cour less hellow in natural.
Kayword: Ziziphora clhinophodioides Teucrium polium, Stachy lavadulifolia, Lamium album, Fragrant materials
 

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
63

63

قره قات گياه دارويي نادر و با ارزش شمال خراسان
تكتم مومني مقدم 1، سيد محسن حسيني 2 و علي احمدي1
1-كارشناسان ارشد جنگلداري اداره كل منايع طبيعي خراسان رضوي 2-استاديار دانشكده منابع طبيعي دانشگاه تربيت مدرس مشهد- بلوار وكيل‌أباد- وكيل أباد30- اداره كل منابع طبيعي خراسان


خلاصه

قره قات يا Saghafi &Assadi Ribes Khorasanica درختچه ايست نادر كه رويشگاه آن در ارتفاعات هزار مسجد استان خراسان مي باشد. اين گونه جز گونه هاي اندميك و بومي استان بوده و تا كنون از هيچ نقطه ديگركشور و جهان گزارش نشده است. ميوه قره قات كه گرد و زرشكي تيره مايل به سياه است، به دليل داشتن خواص دارويي توسط مردم محلي برداشت شده و در درمان بيماريهايي مانند فشار خون، عفونت معده و روده و رفع يبوست مورد استفاده قرار مي گيرد. قره قات گونه ايست آبدوست ورويشگاه آن دركف آبراهه ها و در مناطق مرطوب داراي خاك سبك واقع شده است. بررسي ها نشان داد در رويشگاه مورد بررسي در اين پژوهش تعداد413 اصله جست گروه قره قات وجود دارد كه اكثرا به طريق شاخه زاد و گاهاً دانه زاد زادآوري مي كنند.
واژه هاي کليدي : Ribes Khorasanica ، خصوصيات اکولوژيکي ، قره قات .

مقدمه :

ايران داراي يكي از غني ترين فلورها ي دنيا مي باشد. با توجه به اينكه درصدقابل توجهي از گونه هاي گياهي ايران را گياهان دارويي تشكيل مي دهند، لذا از اين حيث از پتانسيل ها و قابليت بالايي برخوردار است.
امروزه به دليل عوارض جانبي ناشي از دارو هاي شيميايي رويكرد مردم به استفاده از دارو هاي گياهي افزايش يافته و همين عامل سبب هجوم سود جويانه به بسياري از رويشگاههاو درنتيجه تخريب عرصه هاي طبيعي گرديده است.
يكي از گياهان دارويي نادر كه به دليل برداشت هاي بي رويه در آينده اي نه چندان دور منقرض خواهد شد، گونه قره قات است كه در اين مقاله به معرفي اين گونه نادر و شرايط حاكم بر رويشگاههاي طبيعي آن پرداخته مي شود.
مواد و روشها

ويژگي هاي گياهشناسي

قره قات درختچه اي كوتاه به ارتفاع 5/2-5/1 متر از خانواده Saxifragaceae ميباشد. پوست آن قهوه اي مايل به خرمايي است. برگ داراي 5 لوب بوده و لوبها دندانه هاي نا منظم داشته و سطح پهنك آن cm7*8 مي‌باشد. شكل برگ در قاعده لبه دار و قلبي است. سطح فوقاني برگ صاف وسطح تحتاني آن كركدار است.گلها دو جنسي و سفيد رنگ بوده و سپس متمايل به ارغواني مي شود. ميوه كروي ،برنگ زرشكي تيره مايل به سياه و به قطر mm8 است .
دامنه پركنش جغرافيايي:
گونه Saghafi &Assadi Ribes Khorasanicaگونه اي جديد از جنس Ribesاست كه در سال 1375 در استان خراسان شناسايي و معرفي گرديد. اين گونه جز گونه هاي آندميك ونادر استان بوده و تا كنون در هيچ نقطه ديگركشور وجهان گزارش نشده است. اين گونه در گوههاي هزار مسجد در مناطق سنقز، محدوده جنگل ارس لاين كهنه، دره زو ميلان ومنطقه سنقز(1)، تخت يخچال(3) در ارتفاع 1700 متر بالاتر از سطح دريا مشاهده مي گردد.
لازم به ذكر است كه گونه ديگري از اين جنس به نام Dest1809 Ribes Orientalكه به نام قره قات در ايران مشهور بوده و لي با گونه مورد بررسي در اين پژوهش متفاوت است، نيز به صورت لكه هاي پراكنده اي درجنگلهاي ارسباران، ارتفاعات جنوب البرز در رودبار، كوه هزاران، زيارت گرگان و آبگرم دماوند مشاهده شده است.
ويژگيهاي اكولوژيك
قره قات گونه ايست رطوبت پسند كه عموماً در مسير آبراهه ها و بستر رودخانه ها ودامنه هاي مجاور آن حضور دارد. اين گونه طالب خاكهاي نسبتاً عميق، حاضلخيز، سبك و زهكشي شده بوده ولي دراراضي سنگلاخي و واريزه اي نيز مشاهده مي گردد. اين گونه در اراضي با شيب تند با تراكم نسبتا خوب و در شيبهاي ملايم با تعداد اندك حضور دارد.

خواص دارويي

بررسي ها نشان مي دهد كه ميوه قره قات مدر، ملين و مسهل بوده و به دليل دارا بودن خواص ضد باكتريايي در درمان عفونت هاي معده و روده استفاده مي شود. بوميان منطقه معتقدند كه ميوه هاي اين گونه دارو موثري براي تنظيم فشار خون است. با توجه به نا شناخته بودن خواص دارويي اين گياه انجام پژوهش هاي بيشتر در اين زمينه امري ضروري است.
نتايج و بحث

1 -موقعيت جغرافيايي و توپوگرافي
رويشگاه قره قات كه در 78 كيلومتري جنوب شهرستان درگز در ارتفاعات هزار مسجد در منطقه اي به نام زو ميلان واقع شده است، 436 هكتار مساحت دارد. منطقه مورد نظر در محدوده ارتفاع 1700 تا 2500 متر بالاتر از سطح دريا گسترش دارد. بيشتر مناطق عرصه مورد بررسي داراي شيبهاي تند و مناطق صعب العبور بوده و جهت شيب عمومي منطقه جنوب _شمال و متوسط شيب آن 45% است.
2- وضعيت اقليمي
منطقه مورد نظر به دليل قرار گرفتن در ارتفاعات هزار مسجد در زمستان داراي آب و هواي سرد و در تابستان معتدل مي باشد. متوسط درجه حرارت منطقه c 19 و ميانگين بارندگي منطقه مورد نظر mm380- 370 بوده و فصل خشك آن از اواخر خرداد آغاز و تا اواسط آبان ماه ادامه دارد.
3-زمين شناسي و خاكشناسي
بررسي ها نشان مي دهد كه سازند منطقه از نوع تيرگان و سنگهاي موجود در عرصه عمدتا از جنس سنگ آهك، ماسه سنگ و سنگهاي آبرفتي مي باشند..
خاك منطقه نسبتًاسبك يوده و ساختمان آن دانه دانه است عمق خاك 50-40 است. pH خاك در حد خنثي و تا حدي متمايل به اسيدي است.منطقه از نظر زهكشي و نفوذ پذيري در وضعيت مطلوبي به سر برده و آثار فرسايش جز در مناطق شيبدار در ساير نقاط عرصه اندك مي باشد.

4-پوشش گياهي
بررسي هاي صحرايي صورت گرفته نشان مي دهد كه در ارتفاعات پايين و كف دره ها به دليل برخورداري از رطوبت بيشتر، گونه هايي چون بيد، آلبالوي وحشي و قره قات مستقر گرديده وبا افزايش ارتفاع رفته رفته گونه ارس همراه با گونه هايي چون شيرخشت، زرشك نسترن پوشش غالب منطقه را تشكيل مي دهد. به استناد نتايج حاصل از آمار برداري در منطقه مورد بحث 431 پايه قره قات به صورت جست گروه وجود داردكه داراي 8724 جست مي باشد. هر پايه به طور متوسط داراي 20جست يوده و ارتفاع متوسط آن m84/2 و ميانگين قطر جستها cm 27/2 و متوسط سطح تاج هر پايه m2 76/4 بر آورد گرديد لازم به ذكر است كه زادآوري گونه قره قات تنها به صورت شاخه زاد بوده و لي ساير گونه ها داراي زادآوري اكثرا به طريق شاخه زاد و گاهاً دانه زاد است.(!)
با توجه به موراد فوق مي توان چنين نتيجه گرفت كه انجام عمليات قرق و خذف دخالت هاي انساني ازمهمترين عوامل تقويت كننده توده مورد نظر محسوب مي گردد.
منابع

1-تيموري، احمد، 1382، طرح ذخيره گاه جنگلي قره قات سنقز درگز
2-ثقفي، فريده و مصطفي اسدي، 1375 گونه جديد Ribes Khorasanica از شمال شرقي ايران، ژورنال گياهشناسي، جلد 7 شماره 1 صفحه 10-7
3-مير حيدر، حسين، 1373، معارف گياهي، انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامي، جلد 2 و4


Introduction of Rare Medicinal Species Ribes Khorasanica in North Khorasan
Toktam Momeni Moghaddam1 ,Seyed Mohsen Hossien i2,Ali Ahmadi1
1- Senior Forest Specialist Main Office of Natural Resources Khorasan Razavi Province
2-Dept.Forestry, Natural Resource coll.,Tarbiat Modaress

Abstracts:
Ribes Khorasanica is a rare shrub that is distributed in Hazar Masjed mountains in north Khorasan province. This plant is endemic and exclusive species. It hasn-t reported from regions ,f Iran and World. Leaves are 5-lobed and with irregularly toothed. Flowers are hermaphrodite and whitish then purplish. Fruits are globular , dark purple. The fruits of this species are collected by native people and used for hypertension regulation, infections of intestines and stomach , therapy of constipation
This plant is a hygrophyte species that grows in light texture soils and humid hills. Results of field study showed in this habitat were counted 431 shrubs of Ribes Khorasanica that regenerates vegetatively sprouting from root and root crown.
Keywords: Ribes Khorasanica ,Ecological characteristics, Hazar Masjed
 

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
64

64

خصو صيات اكولوژيكي و نيازهاي رويشگاهي
هفت گونه مهم دارويي استان ايلام
ماشاالله محمد پور1 و حسين قر باني2
1-عضو هيأت علمي مركزتحقيقات كشاورزي ومنابع طبيعي ايلا م 2 - كار شناس مركزتحقيقات كشاورزي ومنابع طبيعي ايلا م
ايلام-بلوار جنوبي امام- ساختمان شماره 2سازمان جهادكشاورزي- مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي-تلفن08413332012


خلاصه

در اين بررسي عوامل اكولوژيكي مؤثربرپراكنش هفت گونه مهم دارويي مناطق مختلف استان ايلام ازارتفاع2240-780مترطي سالهاي83-1381بررسي شدند. عوامل مورد تحقيق رويشگاهي شامل ارتفاع،درصد وجهت شيب،اقليم، بارندگي و... مي‌باشد.ميناي پركپه ناجوربرگ معرف اقليم ارتفاعات فوقاني، مورد معرف اقليم نيمه خشك سرد و گونه‌هاي بومادران بياباني،مريم نخودي ومريم گلي پرساقه دراقليم خشك معتدل حضور دارند.شيرين بيان دراقاليم نيمه خشك ونيمه مرطوب سردو گل ميموني سازويي دراقليم خشك معتدل تا نيمه مرطوب سردوخاك بابافت شني وشني سيلتي مي‌رويد.بيشترين فراواني گونه‌هاي مورد بررسي دراقليم نيمه مرطوب سرد مي‌باشد.گونه‌هاي شيرين بيان، مريم گلي پرساقه در خاك با بافت متوسط شني رسي داراي تركيبهاي آهكي رشد مي‌كنند.مريم نخودي داراي بيشترين فراواني ومورد داراي كمترين فراواني مي‌باشد.
واژه‌هاي كليدي: اكولوژيكي، رويشگاه، دارويي


مقدمه

استان ايلام به خاطرشرايط خاص اكولوژيكي وادا فيكي داراي گياهان دارويي متنوع است.مساحت آن 19044كيلومترمربع است كه 000/200/1هكتار آن شامل اراضي مر تعي است. متوسط بارندگي و درجه حرارت سالانه به ترتيب بين 750-300 ميليمتر، 25-5 درجه سانتيگراد و شامل اقاليم بياباني گرم مياني و خفيف، خشك معتدل،نيمه خشك معتدل وسرد، نيمه مرطوب سرد و ارتفاعات فوقاني است.با توجــه به استفاده گوناگون گياها ن دارويي درصنايع مختلف و نقش و اهميت آنها در زندگي انسان اقدام به بررسي گونه‌هاي مذكور گرديد.

مواد و روشها

جمع‌آوري كليه اسنادومدارك درزمينه پوشش گياهي استان، تهيه واحدهاي كاري مختلف براساس شرايط اكولوژيكي و اقليمي، تعيين رويشگاههاي اصلي گونه‌ها و جمع‌آوري اطلاعات مورد نياز با همكاري افراد بومي و محلي داراي تجربه ميداني، تهيه وتكميل اطلاعات كامل رويشگاهي و اكولوژيكي (درصدوجهت شيب، دما و بارندگي سالانه، گونه‌هاي همراه، بافت و عمق خاك) طبق فرمهاي ازقبل طراحي شده و با استفاده از نقشه‌هاي هم دما، هم اقليم و هم باران.
نتايج و بحث

استان ايلام با موقعيت خاص ژئوبتـانيكي و اقليمي كه دارد گياهان دارويي متنوعي يا در خود جاي داده است.رويشهاي گياهي آن به نحو عمده متعلق به نواحي رويشي ايرانوـ توراني وخليج وعماني مي‌باشد كه از ارتفاع2400تا350متردردوناحيه شمالي وجنوبي استان پراكنش دارند.برخي گونه‌ها مانند مورد فقط تاارتفاع 1100متروبرخي نظير كلپوره دامنه انتشار وسيعي دارند.نتايج اين تحقيق نشان داد كه:
بومادران بياباني (Achille tenuifolia) در ارتفاع860-780 متر،اقليم خشك معتدل تا نيمه مرطوب سردوخاك با بافت شني سيلتي مي‌رويد.ميزان بارندگي ودماي متوسط سا لانه در رويشگاههاي آن به ترتيب 458-445 ميليمتر، 18-19درجه سانتيگرادودرصد شيب محل استقرار25-5 مي‌باشد. گونه مذكور بيشتربصورت پراكنده و در برخي نقاط (بانروشان ايلام) به‌صورت متراكم ديده مي‌شود. بهترين رويشگاه منطقه سرني و بيشترين فراواني رادرارتفاع1000متر دارد.
گونه‌هاي همراه:

Anchusa strigosa,Plantago psyllum, Alcea aucheri
كلپوره(Teucrium polium) در ارتفاع 1620-780 متر، اقليم خشك معتدل تا نيمه مرطوب سرد ودرخاك با بافت شني رسي با عمق سطحي مي‌رويد. ميزان بارندگي و دماي متوسط سالانه دررويشگاههاي اين گونه به‌ترتيب 581-445 ميليمتر، 12-19درجه سانتيگرادودرصد شيب محل استقرار 45-5 % مي‌باشد. مريم نخودي به صورت پراكنده ودر برخي نقاط (گرزلنگر دره شهر) به صورت متراكم ديده مي‌شود. بهترين رويشگاه آن منطقه پاقلعه چوار و بيشترين فراواني را در ارتفاع 9000متري دارد.گونه‌هاي همراه :Alcea aucheri, Cichorium intybus, Olivieria decumbens,
ميناي پركپه ناجوربرگ (polycephalum Tanacetum) در ارتفاع 2240- 1500متر، اقليم نيمه مرطوب سرد تا ارتفاعات فوقاني، خاك با بافت سنگي و سنگلاخي و عمق سطحي مي‌رويد. مقدار بارندگي و دماي متوسط سا لانه دررويشگاههاي اين گونه به ترتيب 681-561 ميليمتر، 6-13درجه سانتيگراد ودرصــد شيـب محل استقرار 45-30% مي‌باشد. گونه مذكور به صورت پراكنده در مناطق شمالي استان ديده مي‌شود. بيشترين تراكم آن درارتفاع2240 متر(سيوان كوه)است.
گونه‌هاي همراه

Verbascum Olivier , Amygdalus Orientalis ; Nepeta sp,phlomis persica
شيرين بيان (Glycyrrhiza glabra) درارتفاع 1700-1100 متر،اقليم نيمه خشك سردتانيمه مرطوب سردو خاك با بافت متوسط مي‌رويد.ميزان بارندگي ودماي متوسط سالانه در رويشگاههاي اين گونه به ترتيب 594- 497ميليمتر، 11- 16 درجه سانتيگراد ودرصد شيب محل استقرار30-5 مي‌باشد. گونه فوق بيشتردر داخل اراضي زراعي و به صورت توده‌هاي متراكم (زرنه، ايلام، شيروان) ديده مي‌شود.بهترين رويشگاه (قلا رنگ شيروان) و بيشترين حضور را در ارتفاع 1700 متر دارد. گونه‌هاي همراه:
Malva neglecta,Falcari vulgaris, Anchusa strigosa
مورد () (Myrtuscommunisدر ارتفاع1100-1000 متر، اقليم نيمه خشك معتدل تا نيمه خشك سرد،خاك با بافت شني وعمق سطحي مي‌رويد. ميزان بارندگي ودماي متوسط سالانه دررويشگاههاي اين گونه به ترتيب 497-480ميليمتر، 16-17درجه سانتيگرادودرصد شيب محل استقرار10-5 مي‌باشد. مورد به صورت پراكنده درچندنقطه استان (صالح آباد، مورت و ميمه) ديده مي‌شود.بهترين رويشگاه منطقه چوار مي‌باشد. گونه‌هاي همراه : Verbascum olivieri, Cichorium مريم گلي پرساقه ) (Salvia multicaulis درارتفاع 1700-820 متر، اقليم خشك معتدل تا نيمه مرطوب سرد وخاك با بافت سنگلاخي مي‌رويد. ميزان بارندگي ودماي متوسط سالانه در رويشگاههاي اين گونه به ترتيب 594-451 ميليمتر، 11-18 درجه سانتيگراد و درصد شيب محل استقرار 35-5 مي‌با شد.مريم گلي به‌صورت پراكنده در سطح استان ديده مي‌شود. بيشترين فراواني آن در ارتفاع 1100متري است. گونه‌هاي همراه:
Phlomis persica,Marrubium vulgar, Alcea aucheri, Ziziphora teniour,Teucrium polium
گل ميموني سازويي((Scrophularia striata
در ارتفاع 1450-780 متر، اقليم خشك معتدل تا نيمه مرطوب سرد وخاك بابافت متوسط مي‌رويد.ميزان بارندگي ودماي متوسط سالانه دررويشگاههاي اين گونه به ترتيب 553-445 ميليمتر،13-19درجه سانتيگراد ودرصد شيب محل استقرار20-5%مي باشد.گونه مذكور به صورت پراكنده ودر برخي نقاط (انجيره،مورموري آبدانان) به‌صورت متراكم ديده مي‌شود. بهترين رويشگاه آن تختان آبدا نان و بيشترين حضور را در ارتفاع1100متري دارد. گونه‌هاي همراه :
Teucriu Polium,Anchusa strigosa,salvia syriaca

سپاسگزاري

بدين وسيله از همكاري صميمانه رياست محترم مركز،همكاران بخش تحقيقات منابع طبيعي وامور عمومي قدرداني مي‌شود..

منابع

1- قربانـي، حسين،1383-1381، گزارش پژوهشـي طرح جمع‌آوري و شنا سايي گيا هان دارويي استان ايلام
2- قليچ نيا،حسن و همكاران،1380،بررسي پراكنش واكو لوژي 36گونه گياهي اسانس‌دار در استان مازندران
3- محمدپور،ماشاالله، 1378-1377، بررسي مقدماتي فيتواكولوژي در استان ايلام،پايان نامه كارشناسي ارشد
4- مظفريان، ولي الله،1375،فرهنگ نامهاي گياهان ايران، فرهنگ معاصر

Ecological characteristics of 7 medicinal important species
of Ilam province
M.mohammadpour
Research center of Agricultural &natural resources of Ilam province Po.Box 386 Tel:08413332012
Email:mohammadpourr@yahoo.com

Abstract
In this consideration effective ecological factors on distribution of 7 medicinal importan species of Ilam province in different regions from 700-2240 meter height are studied. The factors studied in habitat were involved height ,climate,yearly precipitation & temperature,aspect & slope percentage.Tansey (Tanacetum polycephalum) indicator of over height climate.Myrtle(Myrtus communis) indicator of cold semi arid climate. Milfoil (Achillea tenuifolia),Germander (Teucrium polium) indicator of medial arid climate.Licoric(Glycyrrhiza glabra)growing in semi-arid &cold semi-humid climate. Figwort (Scrophularia striata) growing in medial arid-cold semi humid climate. Teucrium polium have very abundant & Myrtus communis have least abundant.
Keywords: Ecological, habitats, medicine
 

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
65

65

جمع‌آوري و شناسايي گياهان دارويي استان خراسان
سيدابراهيم موسوي1، حسن اميرآباري زاده1، اصغر پارياب1 و مسعود عباسي1
1- كارشناس مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي خراسان)
Email: moussavie@yahoo.com

خلاصه

استفاده از گياهان دارويي به قدمت عمر انسان برمي‌گردد، اما استفاده صحيح از گياهان دارويي مشروط به وجود اطلاعات دقيق و علمي در مورد آنهاست. در اين راستا اولين گام جمع‌آوري و شناسايي گياهان دارويي است. در اين مقاله براساس فازاول طرح جمع‌آوري و شناسايي گياهان دارويي خراسان، 193 گونه گياه دارويي شناخته شده در استان خراسان ارائه گرديده است كه در 158 جنس و 57 تيره گياهي قرار مي‌گيرند. هم چنين مشخصات گيا ه از قبيل نام علمي جنس و گونه، نامهاي فارسي و محلي گونه، محل پراكنش گياه، شماره هرباريومي، ارتفاع محل جمع‌آوري از سطح دريا، اثر درماني گياه، نحوهمصرف، و اندام دارويي مورد استفاده براي هر يك از گونه‌ها ذکر گرديده است.
واژه‌هاي كليدي: شناسايي، گياهان دارويي، خراسان.


مقدمه

نظر به ارزش و اهميت گياهان دارويي ايران و رويکرد جهاني مردم به طبسنتيو مصرف روزافزون اين گياهان در دنيا، در مقاله حاضر سعي گرديد مشخصات گياه شناسي، چگونگي پراکنش و خواص دارويي اين دسته از گياهان در خراسان، براي علاقمندان ارائه گردد. در اين راستا با جمع‌آوريهاي صحرايي و بررسي منابع مختلف علمي، شناسايي دقيق از گياهاني كه استفاده دارويي از آنها بعمل مي‌آيد صورت گرفت. علاوه براين در طرح تحقيقاتي انجام شده، ايجاد يک بانک ژن زنده از گياهان دارويي خراسان و احداث باغ نباتات دارويي مد نظر بوده است كه ضمن استفاده‌هاي آموزشي جهت دانشجويان وعلاقمندان، بتواند به‌عنوان يک بستر تحقيقاتي براي محققان محسوب گرديده و همچنين زمينه‌اي براي تكثير و بذرگيري برخي از گونه‌هاي با اهميت بيشتر را فراهم آورد تا بدين‌وسيله بتوان بهترين روش كاشت و توليد آنها را در شرايط آب و هوايي مشهد مورد بررسي قرار داد.

مواد و روشها

در ابتداء،گياهان مورد نظر از عرصه‌‌هاي مختلف استان به‌صورت كامل شامل ريشه، ساقه، برگ، گل و حتي الامكان ميوه جمع‌آوري و به حالت پرسشده خشكگرديدند، سپس بر روي كاغذ گلاسه چسبانده شده و ضمن ثبت مندرجات شناسنامه استاندارد گياه (شامل اسامي علمي، فارسي و محلي گياه، محل و ارتفاع جمع‌آوري و ساير اطلاعات مورد نياز از جمله مقدار مصرف دارويي، نحوه مصرف و اندام دارويي مورد استفاده) جهت حفظ و نگهداري به هرباريوم مرکز تحقيقات کشاورزي و منابع طبيعي خراسان منتقل گرديدند. شناسايي علمي نمونه‌هاي گياهي فوق با استفاده از منابع معتبر گياهشناسي از قبيل فلور ايرانيکا، فلور ايران و غيره، و نيز نوع مصارف دارويي آنها با استفاده از اطلاعات محلي، كتابها و نسخ دارويي معتبر نظير گياهان دارويي دکتر زرگري و غيره که در قسمت منابع ذکر شده‌اند صورت گرفت.
هم چنين در اين بررسي نقاط پراكنش گياهان با توجه به مشخصات طبيعي رويشگاهها تا حد امكان تعيين شد و از اطلاعات هواشناسي و خاک‌شناسي نظير: ميزان بارندگي ساليانه، درجه حرارتهاي مطلق، ماكزيمموميني موم، بافت و ساختمان خاك در صورت وجود در آمار ايستگاههاي هواشناسي و منابع خاک شناسي، استفاده لازم به عمل آمد.

نتايج و بحث

با اتمام فاز اول اين طرح 193 گونه گياه دارويي از سطح استان خراسان جمع‌آوريي گرديده و مورد شناسايي قرار گرفت. نتايج بدست آمده نشان داد تيره‌هاي گياهي نعناع "Lamiaceae" با 16جنس و 19 گونه، مرکّبان "Asteraceae" با 15 جنس و 19 گونه، بقولات "Fabaceae" با 13جنس و 14 گونه، چتريان "Apiaceae" با 11جنس و 13 گونه، شب بو "Brassicaceae" با 7 جنس و 7 گونه و اسفناجيان "Chenopodiaceae" با 4 جنس و 8 گونه، داراي بيشترين تعداد گونه‌هاي گياهي دارويي در استان خراسان بوده که تعدادي از مهمترين گونه‌هاي آنها به شرح ذيل مي‌باشند
Bunium persicum زيره سياه
Dorema ammoniacum وشا
Ferula assa- foetida آنقوزه
Ferula gumosa باريجه
Heracleum persicum گلپر
Hypericum perforatum گل راعي
Nepeta binalodensis اسطوخودوس
Rheum ribes ريواس
Salvia lerrifolia نوروزك
Stachys lavandulifolia چاي چوپان
Teucrium Polium كلپوره
Zataria multiflora ويشن شيرازي
Ziziphora clinopodioides آويشن باريك (آنخ)
Citrulus colocynthis هندوانه ابوجهل


Ferula gumosa

سپاسگزاري

در اجراي اين طرح شايسته است كه از مساعدت و همکاري مديريت مركز تحقيقات کشاورزي و منابع طبيعي در فراهم نمودن زمينه هاي اجراي طرح و نيزاز سركار خانم مهندس ثقفي به خاطر ارائه طرح مقدماتي و انجام مراحل اوليه آن قبل از تفكيك وظايف وزارتخانه‌هاي جهاد و كشاورزي تشکر و قدرداني بعمل آيد.

منابع

1- آئينه چي،يعقوب. مفردات پزشكي و گياهان دارويي ايران.
2- اميدبيگي،رضا. 1374، رهيافتهاي توليد و فراوري گياهان دارويي،ج1و2.
3- اسدي، مصطفي. 1367، فلورايران، ج39-1.
4- راشد محصل، محمد حسن و همكاران. رستنيهاي خراسان، گزارش مرحله اول طرح جمع‌آوري ‌و نامگذاري گياهان استان خراسان (1361-66) نشريه شماره هرباريوم.
5- زرگري، علي. 1366 گياهان دارويي. مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران. ج5-1.
6- گلگلاب، حسين.تيرماه1340.،گيا.
7- قهرمان، احمد. فلوررنگي.جلدهاي 23-1
8- منوري، هادي. 1374. فلور كامپيوتري، گياهان‌دارويي استان خراسان.
9- RECHIGER. K. H. Flora Iranica


Identification and collection of Herbal medicine in Khorasan Province

Abstract
Utilization of medicinal plants comebacks to historical life of human being. However, suitable use of them must be put on the basis of exact and scientific information about them. In this line, the first step is their collection and identification.
In the present paper, on the basis of plan on collection and identification of Khorasan medicinal plants (first phase), 193 species of medicinal plants were identified in this province including 57 family and 158 genera. Also, scientific, persian and local names along with localities of distribution, herbarium number, altitude of locality, therapeutic effects, method of consumption and ultilizable organs for any species were noted.The most important medicinal plants families associated with their genera and species in Khorasan province that identified in this plan are as the following :
Laminaceae with 16 genera and 19 species, Astraceae with 15 genera and 19 species, Fabaceae with 13 genera and 14 species, Apiaceae with 11 genera and 13 species, Brassicaceae with 7 generaand 7 species, Chenopodiaceae with 4 genera and 8 species.
Keywords: Identification, medicinal plants
 

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
66

66

بررسي فنولوژيكي گونه دارويي آلولك (گيلاس وحشي)Cerasus avium L.
در جنگل لوه
سيد زيدا- ميركاظمي
عضو هيأت علمي مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي استان گلستان


خلاصه

فنولوژيكي، مطالعه پديده‌هاي دوره‌اي حياتي تحت تأثير عوامل آب و هوايي و به‌طور كلي مطالعه تغييرات ظاهري گياهان در فصول مختلف مي‌باشد. با توجه به‌اينكه رويشگاه لوه رويشگاه منحصر به‌فرد اين گونه بوده وتراكم اين گونه درآن نسبت به ساير رويشگاهها بيشتر مي‌باشد بنابراين بررسي فنولوژيكي اين گونه با ارزش دراين رويشگاه انجام گرفت، در راستاي اجراي اين بررسي با توجه به بازديدهاي صحرايي، سه قطعه نمونه به نحوي انتخاب شدند كه تغييرات عمده آب و هوايي و ارتفاعي را نسبت به يكديگردربرداشته باشند و از كليه درختان آلولك در ماههاي مختلف سال ودر دفعات متعدد طي 5 سال بازديد بعمل آمد و دراين دوره زماني بروز پديده‌هاي فنولوژيكي گياهان مزبور مشخص گرديد.
واژه‌‌هاي كليدي: گياهان دارويي، معرفي، آشتيان

مقدمه

آلولك درختي است از تيره Rosaceae كه در اغلب نقاط جنگلهاي شمال ايران از آستارا تا جنگل لوه و در ارتفاعات مختلف به‌صورت پراكنده رويش دارد. اين گياه جزو گياهان دارويي محسوب مي‌شود، به‌طوري كه يوناني‌ها انواع مختلف آنرا در 400 سال قبل از ميلاد مسيح پرورش مي‌دادند، ولي روميان، فقط نژادهاي وحشي آنرا مي‌شناختند. از ميوه آن نوعي نوشابه به نام كيرش Kirsch در اروپا تهيه مي‌شود كه داراي مقدار كمي اسيد سيانيدريك بوده كه نيرو دهنده دستگاه گوارش مي‌باشد، دمگل آن طعمي قابض، تلخ واثري مدر دارد و در تركيب تعداد زيادي از فرمولهاي داروئي گياهي جهت درمان ناراحتي‌هاي كليه و مجاري ادرار مانند ورم كليه، آلبومينوري، آب آوردن اعضاي بدن، دفع رسوبهاي ادراري و سنگ كليه استفاده مي‌شود، روغن مغز هسته آن در طب سنتي جهت رفع درد وناراحتي‌هاي معده كاربرد زيادي دارد(1). و به‌دليل اهميت آن، ضرورت ايجاب مي‌نمايد كه مطالعات فنولوژيكي به‌منظور مديريت بهينه روي اين گونه صورت گيرد. در ارتباط با سابقه تحقيق فنولوژيكي اين گونه مي‌توان به گزارش نهايي طرح تحقيقاتي فنولوژيكي گونه بلوط(2) در جنگل لوه اشاره نمود كه در گزارش فوق فنولوژيكي گونه آلولك به‌عنوان يكي ازگونه‌هاي درختي منطقه مورد بررسي قرار گرفته است .

مواد و روشها

در اين بررسي نخست منطقه، با استفاده از نقشه توپوگرافي و جنگل گردشي مورد بررسي دقيق قرار گرفت و با توجه به بازديدهاي صحرايي و وضعيت فيزيوگرافي و جهت كلي منطقه و تيپ گياهي موجود، به‌ويژه وضعيت آب و هوايي، تغييرات در سه حد ارتفاعي مشاهده شد و جهت انتخاب قطعات مطالعاتي مقرر گرديد كه:
الف - پلاتهاي مورد انتخاب (قطعات مطالعاتي) در سه حد رويشگاهي انتخاب شوند، بدين نحو كه حد ارتفاعي تحتاني (پايين) 600 متر و حد ارتفاعي مياني (وسط) 1000 متر و حد ارتفاعي فوقاني (بالا) 1600 متر بوده تا تغييرات عمده آب و هوايي و ارتفاعي را در بر گرفته و همچنين معرف كلي جنگلهاي منطقه باشند.
ب - قطعات نمونه به شكل مربع وبا مساحت 4 هكتار پياده شد.
ج - درختان طوري انتخاب شدند كه سالم، بالغ، خوش فرم و داراي تاج مناسب باشند. د - پلاتها به‌نحوي انتخاب شدند كه حتي المقدور قابل دسترسي باشند.
و - درختان در توده‌هايي انتخاب شدند كه كمتر مورد دخالت انسان و دام واقع شده باشد. كليه درختان منتخب در طي سال، مرتب مورد بازديد قرار گرفته و تاج درختان با دوربين چشمي مشاهده شده و مؤلفه‌هاي مورد بررسي در فرمي كه حاوي اطلاعات گونه بود درج گرديد.

نتايج و بحث

نتايج بدست آمده به‌طور خلاصه در ارتفاعات مختلف به‌شرح زير ارائه مي‌گردد:
- ارتفاع از سطح دريا 600 متر: آغاز گلدهي، هفته اول فروردين - ظهور برگ، هفته اول فروردين - شروع خزان برگ، هفته دوم مهر - خاتمه خزان برگ، هفته سوم آبان - رسيدن بذر، هفته سوم خرداد - شروع خزان بذر، هفته اول تير - خاتمه خزان بذر، هفته دوم مرداد .
- ارتفاع از سطح دريا 1000 متر: آغاز گلدهي، هفته چهارم فروردين - ظهور برگ، هفته چهارم فروردين - شروع خزان برگ، هفته دوم مهر - خاتمه خزان برگ، هفته دوم آبان - رسيدن بذر، هفته چهارم خرداد - شروع خزان بذر، هفته دوم تير - خاتمه خزان بذر، هفته چهارم تير .
- ارتفاع از سطح دريا 1600 متر: آغاز گلدهي، هفته اول ارديبهشت - ظهور برگ، هفته اول ارديبهشت - شروع خزان برگ، هفته اول مهر - خاتمه خزان برگ، هفته چهارم مهر - رسيدن بذر، هفته دوم تير - شروع خزان بذر، هفته سوم تير - خاتمه خزان بذر، هفته چهارم تير.
با توجه به نتايج حاصله اين نظريه تائيد مي‌گردد كه عامل ارتفاع از سطح دريا روي پديده‌هاي فنولوژيكي نقش اساسي دارد چرا كه اين عامل تحت تأثير مستقيم شرايط آب و هوايي قراردارد و به همين علت اگر همزمان پديده‌اي بسته به ارتفاع از سطح دريا مورد توجه قرار گيرد، تفاوتهايي را نشان مي‌دهد به‌طوري كه در طول فصل رويش، ظهور يك فعاليت حياتي معيني (مانند گلدهي، ظهور برگ گونه معين) در ارتفاعات مختلف به‌طور همزمان شروع نمي شود و از آنجائي‌كه براي شروع يك فعاليت حياتي بايد دماهاي حداكثر و حداقل به حد معيني برسند (آستانه تحريك رشد) و روند افزايش اين دماها در خاتمه فصل استراحت و آغاز فصل رويشي بنحوي است كه هر قدر ارتفاع كمتر باشد دماهاي مذكور سريعتر افزايش يافته و در مدت زمان كوتاهتري به حد مطلوب براي شروع فعاليتهاي حياتي درختان مي‌رسند، بنابراين با افزايش ارتفاع، به‌علت تأخير زماني در افزايش دماها تا آستانه تحريك رشد، فعاليتهاي حياتي نيز با تأخير آغاز مي‌شود. خزان يك گونه معين در ارتفاعات مختلف نيز به‌طور همزمان آغاز نمي‌گردد، زيرا براي شروع خزان، دماي حداقل بايد تا حدود معيني كاهش يابد و روند كاهش دماهاي حداقل در ارتفاعات مختلف بنحوي است كه با افزايش ارتفاع، دماي حداقل سريعتر كاهش يافته و به حدي مي‌رسد كه براي رشد و نمو درختان، محدود كننده (شروع خزان) مي‌باشد. بنابراين با افزايش ارتفاع، به‌علت تسريع در كاهش دماي حداقل، خزان زودتر آغاز شده و سريعتر نيز خاتمه مي‌يابد، ولي در ارتفاعات پايين تر و به‌علت تأخير در كاهش دماي حداقل، خزان، ديرتر آغاز شده و كندتر خاتمه مي‌يابد. بديهي است كه فتوپريوديسم (Photoperiodism) نيز نقش عمده‌اي در خزان بسياري از درختان دارد كه با كاهش ساعات روشنايي روز انجام مي‌گيرد و اين عامل در قطعات فنولوژي براي كليه درختان تحت بررسي يكسان بوده است، بنابراين براي دستيابي به اطلاعات مربوط به دامنه تغييرات زمان وقوع اين پديده‌ها، گونه مورد نظر به‌مدت پنج سال تحت بررسي قرار گرفته است .

منابع

1-زرگري، علي. 1370. گياهان داروئي، جلد 2. انتشارات دانشگاه تهران.
2- ميركاظمي، سيد زيداله. 1377. بررسي فنولوژي گونه بلوط در طرح جنگلداري لوه. گزارش نهايي، مؤسسه تحقيقات جنگلها و مراتع.



An Investigation on phenology of medicinal plant Cerasus avium L. in Loveh forest
S.Z.Mirkazemi
Member of scientific board; Golestan Agriculural and Natural Resources research center

Abstract
Phenology is the vital periodic phenomena studies under effect of climatic factors and generally study of apparent changes of plants in various seasons .In order to investigate phenology of this valuable plant The study was conducted in loveh site which is one of unique site of Cerasus avium and density of this plant is more than that of the other sites. In order to conduct this investigation, with vegard to field observations, there were selected three sample plots so that they include main climatic and altitudinal changes and there were surveyed all the Cerasus avium trees in various month of the year in numerous times during five years and the appearance of phenologic phenomena were determined during time period.
Key Words: phenology, Cerasus avium, Medicinal plant
 

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
67

67

شناسايي و بهره برداري از علفهاي هرز دارويي موجود
در مزارع و باغهاي شهر يزد
امير عباس مينايي فر1 و رضا دانائي2
1- كارشناس ارشد سيستماتيك گياهي
2- كارشناس كشاورزي


خلاصه

علفهاي هرز دارويي دسته‌اي از گياهان دارويي خودرو مي‌باشند كه در مزارع و باغها و به طور كلي هرجا كه شرايط مناسبي وجود داشته باشد رويش مي‌نمايند و بسياري از اين دسته گياهان جزو گياهان سنتي و رايج در طب قديم ايران هستند.
هدف از اين تحقيق ارائه يك راهكار مناسب دومنظوره براي مبارزه با علفهاي هرز دارويي به صورت مكانيكي و كاهش استفاده از علف‌كشها از يك سو و بهره‌برداري از خواص دارويي آنها از سوي ديگر است. در اين تحقيق ابتدا علفهاي هرز دارويي مزارع و باغهاي استان يزد شناسايي و بعد زمان و نحوه برداشت و نگهداري صحيح آنها مشخص گرديد. در اين تحقيق 8 گونه علف دارويي رايج كه در طب سنتي نيز از آنها به عنوان گياهان دارويي نامبرده شده است مورد بررسي قرار گرفته اند.
واژه‌هاي كليدي: علفهاي هرز دارويي، بهره‌برداري، شناسايي


مقدمه

گياهان هرز به آن دسته از گياهان گفته مي‌شود كه به طور ناخواسته و برخلاف ميل كشاورز در مزارع و باغها روئيده و با گياهان اصلي رقابت مي‌كنند و موجب كاهش كمي و كيفي رشد محصول گياه اصلي مي‌شوند (1). اما بسياري از گياهان هرز معمول و رايج داراي خواص دارويي بوده و از ديرباز در طب سنتي مورد استفاده قرار مي‌گرفته‌اند (4و6 ). به طور معمول براي مبارزه با علفهاي هرز از علف‌كشهاي شيميايي استفاده مي‌شود كه افزايش كاربرد علف‌ كشها باعث آسيب به طبيعت و بروز مشكلات زيست محيطي مي‌شود (3). يكي از راههاي سنتي مناسب جهت مبارزه با علفهاي‌ هرز مبارزه مكانيكي است. درصورتي كه كشاورزان در مورد نگهداري و خشك نمودن صحيح بخشهايي از گياهان دارويي كه داراي مواد موثر دارويي هستند آموزشهاي لازم را ببينند، مي‌توان به نحو احسن از گياهان هرز دارويي استفاده نمود(2 و5) بدون آنكه به محيط زيست و محصول اصلي كشاورزان آسيب جدي وارد شود.

موا د و روشها

در ابتدا مزارع و باغهاي اطراف شهر يزد براي شناسايي و تعيين گونه‌هاي دارويي با ارزش مورد بررسي قرار گرفت. پس از شناسايي اين گونه‌ها، قسمتهاي اصلي و مهم گياهان كه داراي مواد موثردارويي بودند مشخص شد و در نهايت زمان مناسب برداشت (مبارزه مكانيكي) گونه‌ها وچگونگي نگهداري و خشك نمودن آنها تعيين گرديد.


نتايج و بحث

بر اساس اين تحقيق تعداد 8 گونه هرز دارويي با ارزش در باغها و مزارع يزد شناسايي شد كه خواص و مواد موثره و قسمتهاي مورد استفاده گياه و زمان برداشت آن ارائه مي‌شود:
1 - گل قاصدكTaraxacum Spp. بخشهاي مورد استفاده: ريشه، برگ، گل و ساقه.
تركيبهاي موثر: ترپن‌ها، تاراكساسين، تاراكستين، تانن‌ها. استرول‌ها، گلوكوزيد.
زمان برداشت:
ساقه: بهمن و اسفند.
برگ: فروردين تا مرداد.
گل: فروردين و ارديبهشت.
ريشه: اسفند- مهر.
خواص درماني: گلها براي تصفيه خون بكار مي‌رود. برگهاي تازه سرشار از ويتامين C مي‌باشد، ريشه و ساقه مقوي معده بوده و مسهل صفرا است.
2 - كاسنيCichurium intybus
بخشهاي مورد استفاده: ريشه.
تركيبهاي موثر: گليكوزيد، شيكورين، اينولين، تانن‌ها، قندها.
زمان برداشت:
ريشه در اوائل پاييز برداشت مي‌شود.
خواص درماني : اشتها آور، مدر، ملين و محرك.
3 - پنيرك Malva sylvesteris بخشهاي مورد استفاده: گل و برگ.
تركيبهاي موثر: موسيلاژ، تانن‌ها، ويتامين C.
زمان برداشت:
گل: اوايل فروردين تا اواخر مرداد ماه.
برگ: ارديبهشت ماه تا اواخر تيرماه.
خواص درماني: درمان ناراحني‌هاي مجاري تنفسي، پار‌گي‌هاي مخاطي و اولسرهاي معده، پاد زهر اسيد يا بازهاي جذب شده در بدن.
4- يولاف: Avena fatua بخشهاي مورد استفاده: بذر.
تركيبهاي موثر: نشاسته، گلوكونين‌ها ، ويتامين‌هاي گروه B، اسيد پانتوتنيك و كاروتن.
زمان برداشت:
بذر: تيرماه تا شهريور ماه.
خواص درماني: اشتها آور و كاهنده دردهاي گلو و سينه، رفع بي‌خوابي‌ها و خستگي‌ها، كاهنده فعاليت تيروئيد و فشار خون بالا.
5 - گل گندمCentaurea Spp.
بخشهاي مورد استفاده: گل.
تركيبهاي موثر: ساپونين‌ها ، لعاب و تاننها، سانتورين. سيكورين.
زمان برداشت:
گل: اواخر ارديبهشت تا مرداد.
خواص درماني: گلها مدر، تحريك كننده متابوليسم، براي تنظيم جهاز هاضمه و درمان ناراحتي‌هاي معده بكار مي‌رود.
6 - بارهنگPlantago lanceolata& Plantago major
بخشهاي مورد استفاده: برگ، بذر.
تركيبهاي موثر: گليكوزيد اوكوبين، كاتالپين، لعاب، كارتنوئيدها، اسيد ساليسيليك.
زمان برداشت:
گل: خرداد تا شهريور.
خواص درماني: ضد سرفه، ملين، درمان نيش زنبورها و كوفتگيها
7 - خار مقدس Cnicus benedictus.
بخشهاي مورد استفاده: برگها و سرشاخه‌ها.
تركيبهاي موثر: سينسبين، تانن ها، اسانس روغني، لعاب.
زمان برداشت:
برگ و سرشاخه ها: ارديبهشت تا مرداد.
خواص درماني: اشتها آور، تحريك كننده ترشح صفرا، تحريك كننده فعاليتهاي كبدي، بادشكن و قابض.
8- شاتره Fumaria vaillantii
بخشهاي مورد استفاده: سرشاخه ها.
تركيبهاي موثر: آلكالوئيدها به ويژه فومارين و تانن ها.
زمان برداشت:
سرشاخه‌ها: ارديبهشت تا مرداد.
خواص درماني: افزايش حركات دودي روده و اشتها آور، مدر، مسهل صفرا، رفع ناراحتي‌هاي معده.

منابع

1- كريمي، هادي.1380.گياهان هرز ايران. مركز نشر دانشگاهي تهران-419 صفحه.
2- .1376، گياهان هرز رايج خاور نزديك- ترجمه: محمد صانعي شريعت پناهي، نشر آموزش كشاورزي-250 صفحه.
3- صمصام شريعت، هادي.1374. پرورش و تكثير گياهان داروئي - انتشارات ماني. 419 صفحه.
4- ولاگ، ژان و استودلا، ژيري. گياهان دارويي /برگردان: ساعد زمان. 1376. انتشارات ققنوس.367 صفحه.
5- امين، غلامرضا. گياهان داروئي سنتي ايران. 1370. معاونت پژوهشي وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي.230 صفحه.
6- Evans,M.2001.The complete guide to natural home remedies.Anness published.London. Pp127.


Identification and Utilization of medicinal weeds that existing on gardens and farms on Yazd city.
Amir Abbas Minaeifar, Reza danaie

Abstract:
Medicinal weeds are some of medicinal plants that germination on self - grow on farms and gardens. Most of these plants belong to popular medicinal in Iran.
In this study we try to present a mutual suitable approach for challenging with weeds and reduces use of chemical herbicides, and operation of medicinal weeds.
In this research at first identified medicinal weeds on farms and gardens in Yazd and then assigned harvest time, harvest manner and setted suitable condition for drying and keeping.
According to this study 8 species of medicinal weeds recognized that these plants use in popular medicinal in Iran.
Keywords: medicinal weeds, Identification
 

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
68

68

دارواش؛ گياه دارويي ناشناخته
حميد رضا ناجي1 ، سيده آمنه مطلبي2و جواد قيصريان فرد1
1- عضو هيأت علمي دانشگاه ايلام 2- كارشناس ارشد پرستاري
ايلام - خيابان پژوهش- دانشگاه ايلام- دانشكده كشاورزي- گروه جنگل و مرتع


خلاصه

استفاده از گياهان در درمان بيماريها، شايد به قدمت انسان برگردد. يكي از اين گياهان كه سالها قبل از ميلاد مسيح به ارزش آن پي برده اند و امروزه در بسياري از كشورها استفاده زيادي مي شود، گياه نبمه انگل دارواش است. اين گياه هميشه سبز( بعضي از گونه ها خزان كننده) به عنوان انگل بسياري از درختان جنگلي و ميوه شناخته مي شود كه مي تواند سبب نابودي آنها نيز گردد. اين بررسي با هدف شناسايي و معرفي خصوصيات درماني و دارويي گياه دارواش انجام گرفته و اميد است كه با شناساندن كاربردها و موارد مصرف زياد آن در درمان انواع بيماريها، توجه محققين و متخصصين به اين گياه ارزشمند جلب گردد.
واژه هاي کليدي : دارواش ، داروئي ، بيماريها .

مقدمه
دارواش (Mistletoe) نام گونه اروپايي( Viscum album) است، ولي اين نام به كليه گياهان نيمه انگل خشبي نسبت داده مي شود. دارواشها گياهان نيمه انگلي هستند كه بر روي درختان، بوته ها و ساير گياهان رشد مي كنند. آب و نمكهاي معدني را از ميزبان جذب نموده، با انجام عمل فتوسنتز، كربوهيدراتهايي توليد مي كنند كه مملو از انرژي مي باشند چند صد گونه دارواش در دنيا وجود دارد كه غالباً در نواحي گرمسيري و نيمه گرمسيري رشد مي كنند(1).در ايران نيز در جنگلهاي شمال، گونه دارواش اروپايي و در غرب گونه موخور (Loranthus europaeus ) و بر روي گونه هاي سوزني برگ دارواش كوتوله (Arceuthobium sp.) مشاهده مي شود، كه متأسفانه در ايران از آنها تنها به عنوان يك گياه انگل و مزاحم نام برده و كمتر استفاده دارويي مي شوند(3).ديوس كوريدوس، پيش از ميلاد مسيح، از دارواش به عنوان يك گياه سمي و دارويي نام مي برد و در سال 1682 در فرانسه به قدرت زياد آن در صرع اشاره كرده اند،ولي استفاده از آن از سال 1900 ميلادي رونق خاصي گرفت.
دارواشها داراي تيرامين آمين، بتا فنيل اتيل آمين، ويسكوتوكسين و لكتين هستند كه خصوصيات مولكولي و فارماكولوژيكي ويسكوتوكسينها شباهت بسيار زيادي به زهر مار دارد(5و6). بنابراين با توجه به خواص دارويي بسيار مناسب دارواشها و همچنين خاصيت نيمه انگلي آنها،مي توان با برداشت و قطع اين گياه از ميران آسيب رساني به درخت کاست و به عنوان يک گياه دارويي کارآمد استفاده نمود.

مواد و روشها

در طي8 سال بررسي و مطالعه خصوصيات گياهشناسي، آناتوميكي، بيولوژيكي، اكولوژيكي، دارويي- درماني، جنگلشناسي، روشهاي كنترل و مبارزه با دارواشها, نتايج بسيار ارزشمندي حاصل شده است كه در مقاله حاضر جهت شناساندن خصوصيات درماني و دارويي دارواشها و معرفي آن به عنوان يك گونه دارويي با ارزش، از مشاهدات عيني و كاربردهاي سنتي و محلي، مروري بر منابع و مطالعات پيشين استفاده گرديده است.

نتايج و بحث

در گياهنامه هاي غربي، چين و خاورميانه قديم تنها گونه مورد استفاده در پزشكي گونه( Viscum album)بوده است ولي امروزه خصوصيات دارويي و درماني گونه هاي ديگر (موخور، دارواش كوتوله و-) نيز كشف شده است. دارواشها داراي موسيلاژ، قند، روغن ثابت، رزين و مقداري تانن و نمكهاي مختلف هستند. قسمت فعال گياه، رزين(ويسين) است كه در نتيجهء عمل تخمير، توده اي زرد رنگ، چسبنده و رزيني مي شود. از برگهاي پودر شده، سته هاي رسيده و شاخه هاي جوان و يا عصاره مايع در درمان استفاده مي كنند(3). دارواشها را معمولا- در بهار جمع آوري ودر هوا يا در كوره الكتريكي در دماي 106 درجه فارنهايت خشك مي كنند.در اروپا بيشتر از روش تزريق و در ايالات متحده معمولا"از جوشانده يا از تنتور(عصاره الکلي) استفاده مي کنند. دز دارويي دارواش بسيار کم و مقادير زياد آن مي تواند سمي باشد.براي تهيه جوشانده دارواش، 5/2 گرم (نصف قاشق چايخوري) از پودر کاملا" نرم شده را در يک فنجان آب سرد مخلوط نموده و به مدت 12 ساعت در دماي اتاق قرار مي دهند، سپس از صافي عبور داده و مصرف مي نمايند. ماکزيمم مصرف روزانه 10 گرم (2 قاشق چايخوري) دارواش مي باشد. از خواص درماني اين گياه مي توان به کم کردن فشار خون، بهبود گردش خون، شل نمودن سفتي عضلاني، بند آورنده خونريزي داخلي،تشنج، نقرس، هيستري (نوعي بيماري رواني كه با شبيه سازي اختلالات گوناگون همراه است)، سياه سرفه، آسم، سرگيجه، اسهال، كاهش دوره قاعدگي، كره(حركات غير ارادي سريع و پرشي)، تپش قلب، صرع، رماتيسم، سردرد ميگرني، اضطراب و اخيرا- سرطان و ايدز اشاره كرد. از عصاره دارواش اروپايي در درمان سرطان سرويكس(دهانه رحم)، تخمدان، سينه، معده، كولون و ريه استفاده مي كنند. درمان سرطان با اين عصاره ممكن است به چند ماه تا چند سال زمان نيازمند باشد. از عصاره دارواش در درمان ايدز نيز استفاده مي کنند. در سال 1998 از تزريق اين عصاره براي بهبود پاسخ ايمني استفاده گرديد(7). در بسياري از نقاط غرب كشور نيز روستائيان جهت درمان دمل و زخم و حتي شكستگي و ضرب ديدگي دست و پا از اين گياه استفاده مي كنند(3). در بررسي اثر عصاره هيدروالكلي ميوه گياه موخور در پيشگيري از تشنج ناشي از نيكوتين در موشهاي سوري، ثابت شد كه اين عصاره به طور معني داري از تشنج حاصله مي كاهد و مي تواند جايگزين داروهاي صناعي در درمان بيماران گردد (2). در مناطق غرب كشوربخصوص ايلام نيز از نرم شدهء برگ موخور(نوعي دارواش) براي خروج چرك از زخم و دمل استفاده مي كنند و نيز براي كاهش درد ناشي از شكستگي استخوان،شاخه هاي تازه و سالم گياه را بر روي محل شكستگي مي گذارند. از ساييدهءميوه موخور نيز به عنوان موبر استفاده مي كنند. جوشاندهء برگ گياه موخور در درمان زخمهاي دستگاه تناسلي نيز مؤثر است(پژوهشگر).

منابع

1-پاركر،سي. و ريچز،سي. آر.1376. علفهاي هرز انگلي جهان. ترجمهء سيد محمد رضا موسوي و پرويز شيمي. انتشارات برهمند. 386صص.
2-زاهدي،ص. ا،اراضي و ج. ياري، 1377، مطالعهء اثر عصاره هيدرو الكلي ميوه گياه دارواش در پيشگيري از تشنج ناشي از نيكوتين در موش سوري، مجله علوم دانشگاه شهيد چمران اهواز،شماره 4، 23-27.
3- ناجي، حميد رضا. 1381، تاءثير گياه موخور بر ساختار چوب درخت بلوط غرب، چاپ نشده.
4-Anonymous, 2003. Mistletoe. www. Botanical. Com.
5-Anonymous, 2003.Mistletoe.wwwtreelore.com
6-Garter,W. 2002.Mistletoe Extracts and cancer therapy.www.townsendletter.com
7-Sawin, L. 2003.Mistletoe.www.getting.well.com



Mistletoe:The yet-unknown medicinal plant
Hamid Reza Naji, Seyed Ameneh Motallebi,Javad Ghysarian Fard
Ilam University
Email: h_naji@mail.ilam.ac.ir

Abstract
The current study aims at identifying the medicinal advantages of mistletoe. Mistletoe is the European name for viscum album, but this name has been attributed to all semi-parasite woody plants. Mistletoe is referred to as a parasite plant in Iran, and less used as a medicine. The powdered leaves, ripe berries or extract have been used in treatment. This plant is narcotic, antispasmodic, diaphoretic and tonic. Furthermore, the use is madeofabove-mentioned plant in curingepilepsy, hysteria, cancerand Aids.
Key words: mistletoe, unknown, medicinal plant
 

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
69

69

شناسايي و بررسي پراكندگي و علل در معرض خطر قرار گرفتن تعدادي از گونه‌هاي مهم دارويي منطقه فريدن و فريدونشهر استان اصفهان
مصطفي نوروزي
عضو هيأت علمي مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي اصفهان
اصفهان مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي - شهرك امير حمزه ص. پ. 199- 81785

خلاصه

لازمه حفظ و حراست از گياهان و پوشش گياهي جمع‌آوري و شناسايي گياهان و بررسي عوامل مختلف موثر در انقراض آنهاست. در جهت شناسايي گياهان استان اصفهان حدود 17000 نمونه از كل استان جمع‌آوري و مورد شناسايي قرار گرفت. حدود 1700 گونه مختلف در اين استان مورد شناسايي قرار گرفت كه از اين تعداد حدود 350 گونه گياه دارويي است. منطقه فريدن و فريدونشهر در غرب استان اصفهان يكي از مناطق مهم استان از نظر حضور گونه‌هاي مختلف دارويي و مرتعي است. 20 گونه مهم دارويي در اين دو شهرستان از نظر پراكنش و عوامل مختلف موثر بر انقراض آنها مورد بررسي قرار گرفت. چراي بيش از حد و پيش از موعد و برداشت بي‌رويه گياهان مهم دارويي در چند ساله اخير و شخم و تبديل اراضي مرتعي از مهمترين عوامل تهديد گونه هاشناخته شده است. قرق، جمع‌آوري بذرها و كشت و اهلي كردن آنها از روشهاي حفظ اين گونه‌ها مي‌باشد.
واژه‌هاي كليدي: شناسايي، انقراض، گونه‌هاي دارويي


مقدمه

اهميت پوشش گياهي و گياهان بر كسي پوشيده نيست. نابودي و انقراض هر گونه گياهي به منزله نابودي تعداد زيادي از ژنهاي مختلف و ساقط شدن آنها از توانمنديهاي موجود مي‌باشد.
از بين رفتن يك گونه گياهي با به خطر افتادن محيط زيست ساير گونه‌ها و حتي موجودات ديگري كه در آن محيط زندگي وابسته به آن گونه را دارند همراه است. مسأله از بين رفتن گونه‌هاي گياهي نه تنها در ايران، بلكه در تمام دنيا وجود داشته و اكثر كشورهاي دنيا هر ساله تعدادي از گونه‌هاي گياهي خود را از دست مي‌دهند.
مطالعات در مورد گياهان و گونه‌هاي در حال انقراض و مسأله حفظ ذخاير ژنتيكي در دنيا از سال 1960 به‌طور جدي مطرح و كم كم سازمانها و ارگانهاي مختلفي از جمله F.A.O ، U.N.E.P. ، I.U.C.N و W.W.F بوجود آمده و اقداماتي در جهت حفاظت از اين ذخاير انجام داده اند.
از اقداماتي كه اين سازمانها انجام داده‌اند تشكيل بانكهاي ژن گياهي و تعيين مناطق حفاظت شده جهت حفظ ذخاير ژنتيكي و كاشت گونه‌هاي در حال انقراض در باغهاي گياه‌شناسي بوده است. گياهان در حال انقراض در بعضي از كشورها شناسايي و در كتابي به‌نام Plant red, data book كه از طرف I.U.C.N منتشر گرديده ذكر شده است. در اين كتاب گياهي از ايران نام برده نشده است.گونه‌هاي بومي (Endemic) يا انحصاري به‌عنوان مهمترين گونه‌هاي گياهي هر كشوري محسوب مي‌گردند، زيرا با از بين رفتن اين گونه‌ها نسل گونه براي هميشه در دنيا منقرض مي‌گردد. بنابراين در مطالعات گونه‌هاي در حال انقراض ابتدا بايد به گونه‌هاي بومي توجه خاص شود.

مواد و روشها

ابتدا گونه‌هاي مختلف گياهي استان اصفهان با اجراي طرح جمع‌آوري و شناسايي گياهان استان اصفهان طي 15 سال جمع‌آوري و مورد شناسايي قرار گرفتند. با اجراي اين طرح حدود 17000 نمونه گياهي جمع‌آوري كه از اين تعداد نمونه حدود 1700 گونه مورد شناسايي قرار گرفت. سپس با اجراي طرحي ديگر با عنوان جمع‌آوري و شناسايي گياهان در حال انقراض در استان اصفهان با تنظيم فرمي مخصوص گونه‌هاي بومي يا انحصاري، گونه‌هاي نادر، در معرض خطر، در حال انقراض و آسيب پذير مورد مطالعه و بررسي قرار گرفت. عوامل مختلف تخريب در اين طرح طبقه‌بندي و مورد بررسي قرار گرفت و در نهايت گونه‌هاي مهم گياهان دارويي استان پس از مطالعه و بررسي پراكنش آنها از نظر در معرض خطر قرار گرفتن مورد بررسي و مطالعه قرار گرفت و عوامل تخريب نيز براي هر كدام از آنها مشخص گرديد.

نتايج و بحث

با توجه به شناسايي گياهان استان اصفهان، تعداد گونه‌هاي مهم دارويي شناسايي شده در استان اصفهان بيش از 350 گونه تشخيص داده شد. از اين تعداد حدود 20 گونه مهم دارويي براي اين منظور مورد بررسي قرار گرفت. پراكنش گونه‌ها و وضعيت گونه‌ها از نظر در معرض خطر بودن مورد بررسي قرار گرفت. پس از بررسي فرمهاي عمليات صحرايي در مورد وضعيت گونه‌هاي ذكر شده اين گونه‌ها به ترتيب به گروههاي گونه‌هاي نادر، گونه‌هاي انحصاري، گونه‌هاي در معرض خطر، گونه‌هاي آسيب پذير و گونه‌هاي بدون مشكل اساسي بر اساس تقسيم‌بندي سازمان بين المللي I.U.C.N تقسيم‌بندي شدند.
از نظر عوامل تخريب و در معرض خطر قرار گرفتن گونه‌ها عواملي نظير چراي بيش از حد، شخم و تغيير كاربري، خشكسالي و كم شدن نزولات، برداشت مستقيم انسان از طبيعت و تغيير كاربري زمينهاي مرتعي نظير احداث كارخانه و- از عواملي بودند كه در فرمها از امتيازات بيشتري برخوردار بودند. به‌خصوص در مورد گياهان دارويي برداشت مستقيم گياهان دارويي توسط مردم از عرصه و چراي بيش از حد ظرفيت و پيش از موعد 2 عامل مهمي هستند كه اكثر گونه‌هاي گياهي دارويي را در معرض خطر قرار مي‌دهند. براي رهايي از چنين معضلي بايد با بررسي گونه‌هاي گياهان دارويي از نظر سازگاري و كشت به‌صورت زراعي اين مشكل را برطرف نمود و براي اين منظور فقط از ژرم پلاسم منابع طبيعي استفاده نمود
 

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
70

70

بررسي برخي جنبه هاي اکولوژيكي گونه دارويي توس
( Betula Pendula)
در رويشگاه سنگده ساري
حامد يوسف زاده1 ، كامبيز اسپهبدي2 ، احسان عبدي3 فرداد فرهادي4
1- دانشجوي كارشناسي ارشد دانشگاه تربيت مدرس2- عضو هيات علمي مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي استان مازندران
3- دانشجوي كارشناسي ارشد دانشگاه تهران 4- دانشجوي كارشناسي ارشد دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي گرگان


خلاصه

اين تحقيق با هدف بررسي نيازهاي اکولوژيكي گونه دارويي توس در جنگلهاي 40 هزار هكتاري سنگده مازندران انجام شده است.ويژگيهاي اکولوژيک شامل وضعيت خاک، جهت، شيب دامنه، سنگ مادري ، ارتفاع از سطح دريا، پوشش گياهي و وضعيت زاد آوري در مناطقي که بيش از 2 پايه توس در کنار هم حضور داشتند در قطعات نمونه‌اي به مساحت 10 آر ثبت شده است. نتايج نشان داد كه اين گونه دارويي به صورت جامعة توس _ اوري آميخته با گونه‌هاي درختي، افرا، تيس، بارانك، لور و گونه‌هاي درختچه‌اي زرشك وپلاخور به طور پراكنده در مناطق صخره‌اي از ارتفاع بالاي 2200 متر تا حدود ارتفاع 3000 متر در رويشگاههاي صخره‌اي بدون خاك با شيب حداقل 80 درصد ديده مي‌شوند. همچنين اين گونه در دامنه‌هاي شمالي (90 اصله در هكتار) بيشترين حضور را دارد. نتايج نشان داد كه به ازاي هر 1000 متر مربع تنها 3 عدد نهال مشاهده شد. به رغم آن رويش ارتفاعي سريع نونهالهاي آن در خزانه‌هاي جنگلي واقع در ارتفاعات 1000 تا 1500 متر نشان مي‌دهد كه در فضاي فارغ از رقابت توليد انبوه نهال آن در نهالستانهايي در ارتفاعات پايين تر براي توليد چوب و اندامهاي دارويي امكان پذير بوده و حضور آن در كنج‌هاي اکولوژيكي به دليلي فشار رقابت گونه‌هاي ديگر مي‌باشد.
واژه‌هاي کليدي: توس ، گياه دارويي، نياز‌هاي اکولوژيكي


مقدمه

توس، يكي از گونه‌هايي است كه به علت پراكنش محدود و حضور در كنج‌هاي غير قابل دسترس رويشگاهي، تاكنون توجه كمتري به آن شده است. اطباي قديم براي شيره گياهي اين درخت ارزش زيادي قائل بودند به طوري كه آن را داروي هر دردي مي‌دانستند و در درمان بيماريهاي پوستي مانند سودا ، پيدايش لكه‌هاي قرمز در پوست و نيز جهت رفع عوارض رماتيسمي، نقرسي، ناراحتي‌هاي ناشي از التهاب مثانه و غيره استفاده مي‌كردند از اين رو خواص فراوان دارويي اين گونه ايجاب مي‌کند تا مطالعات اکولوژيكي روي آن صورت گيرد.
اين گونه به صورت جامعة توس_ اوري آميخته با گونه‌هاي درختي، افرا، تيس، بارانك، لور و گونه هاي درختچه اى زرشك،پلاخور و پيرو و به طور پراكنده از ارتفاع بالاي 2000 متر تا حدود ارتفاع 3000 متر در رويشگاههاي صخره اي و بدون خاك ديده مي‌شود. توس درختي است پهن برگ، خزان‌كننده، تك پايه، تخمهاي نر و ماده، ميوه فندقه، گرد يا تخم مرغي شكل است.
دير زيستي اين درخت در جنگلهاي اروپا بين 60 تا 100 سال متغير است، ولي با سن يا بي تعدادي پايه در جنگلهاي سنگده، دير زيستي 150 ساله در آن ديده شده است. جامعه توس _ اوري به دليل ارزش ژنتيكي و دارويي فراوان، يكي از ذخاير ارزشمند گياهي بوده و نيازمند توجه ويژه جهت حفظ رويشگاه منحصر به فرد اين جامعه مي‌باشد. چنانكه به دليل ‌بي‌توجهي و تخريب رويشگاه، به نظر مي‌رسد كه اين جامعه سير قهقهرايي به خود گرفته و در خطر انقراض مي‌باشد. بنابراين مطالعه در خصوص وضعيت اکولوژيكي آن يكي از گام‌هاي اصولي در جهت حفاظت و توسعه اين گونه با ارزش دارويي مي‌باشد. هدف از اين مطالعه ارزيابي نيازهاي اکولوژيكي گونه دارويي توس در منطقه جنگلي سنگده ساري مي‌باشد.

مواد و روشها

با توجه به حضور توس در مناطق خاص، براي ارزيابي وضعيت اکولوژيكي آن، قطعات نمونه به صورت انتخابي با مساحت 10 آر انتخاب شدند. در مجموع 10 پلات برداشت گرديد. در هر يك از قطعات نمونه وضعيت اکولوژيكي قطعه شامل ارتفاع از سطح دريا، شيب، جهت، عمق خاك، گونه‌هاي همراه، گياهان كف جنگل و وضعيت نهالها بررسي شد. در مرحله بعد خصوصيات كمي و كيفي پايه‌هاي توس ارزيابي گرديد. در خصوص اطلاعات اقليمي از اطلاعات ايستگاه هواشناسي اوريملك واقع در ارتفاع 1550متري از سطح دريا استفاده شد. بر اساس آمار بدست آمده حداقل و حداكثر درجه حرارت 29/2 در دي ماه و 4/18 در تير ماه و حداقل و حداكثر بارندگي ماهيانه، 73/94 ميليمتر در شهريورماه و حداقل آن 95/50 ميليمتر در دي ماه گزارش شده است. بعد از جمع‌آوري داده‌ها از طريق نرم افزار spss تحليل‌هاي آماري انجام شد.

نتايج و بحث

نتايج اين تحقيق نشان داد كه در اين رويشگاه تعداد درختان توس 90 اصله در دامنه شمالي و 3/63 اصله در دامنه شرقي مي‌باشد. پايين ترين حد حضور توس تك پايه‌اي است به قطر 11 سانتيمتركه در ارتفاع 1800 حضور دارد، ولي رويشگاه اصلي آن بالاتر از ارتفاع 2400 متر واقع شده است. حداكثر قطر مشاهده شده حدود 60 سانتيمتر و حداكثر ارتفاع 15 متر بوده است. نسبت به خاك كاملاً كم توقع است. همين امر باعث شد تا از فشار رقابت به اندك خاك لابه‌لاي صخره‌هاي سنگي اكتفا كند. اكثر پايه‌هاي توس از محل يقه چند شاخه هستند. اين پديده در رويشگاههاي واقع در ارتفاعات بالاتر بيشتر مشاهده مي‌شود. ممكن است دليل آن صدمات ناشي از يخبندانها در فصول رشد باشد..
وضعيت زاد آوري توس بسيار اندك به نظر مي‌رسد.(6/26 اصله در هكتار در دامنه شمالي و 80 اصله نهال در هكتار در دامنه شرقي). اغلب تجديد حيات به صورت غير جنسي و به صورت پاجوش صورت مي‌گيرد. اين راه حل نمي تواند موجوديت رويشگاه را تا مدت مديدي تامين نمايد، چون كنده‌ها قدرت پاجوش دادن را پس از چندي از دست مي‌دهند و از طرف ديگر تغيير فرم احتمالي دانه و شاخه زاد به شاخه زاد آينده اين ذخيره گاه ژنتيكي با ارزش را در خطر نابودي قرار مي‌دهد. اهميت اين موضوع وقتي بيشتر مي‌شود كه تحقيقات انجام شده نيز سير قهقهرايي را براي اين جامعة بسيار ارزشمند پيش بيني كرده‌است. بنابراين توليد نهال و جنگلكاري توس اجتناب ناپذير مي‌نمايد.با توجه به موفقيت در توليد نهال و رشد قابل ملاحظه نهال در فضاي بدون رقابت ، مي‌توان به توسعه و كاشت آن در حاشيه‌هاي قسمت فوقاني جنگلهاي شمال به منظور توليد چوب و برگ (اندام دارويي) اقدام نمود.
منابع

1- زرگري، علي، 13.گياهان دارويي، جلد چهارم، انتشارات دانشگاه تهران صفخه.
2- ثابتي، حبيب الله. 1373. جنگلها، درختان و درختچه‌هاي ايران. انتشارات دانشگاه يزد، 810 صفحه.


An Investigation on some ecological aspects on Betula pendula
in sari forest

Ysefzadeh. H1 , Espahbodi. K2 , Abdi. E3 and Farhadi. F4
-MS student of forestry in Tarbiatmodarres university 2 - Scientific member, Natural Resources Research Center of Mazandaran. 3- MS student of forestry in Tehran University 4- MS student forestry in Gorgan University

Abstract
Betula pendula is one of the most important medical and industrial tree. It has been used for curing many diseases. Now some medical component are extract from its leaf in some country. Because of competition it has some limited distribution site In Iran. But its seedling grow well in nursery. This research performed in the forest that located in north aspect of Alborz mountain named Sangdeh forest. The result showed that it distribute from 2200 to 3000 meter altitude. In the rocky site and east aspect it has seen with Quercus macrantera. In north aspect it has seen with beech and carpinus spp. The slop of these sites changes between 80 to over 100%. In the best sites there are about 90 tree in 1000 square meters, and the mean number of seedling were 2.66 in east aspect and 3.3 in north aspect per 1000 square meters. It seems to be possible to plantation the Betula pendula seedling lower lands to produce both wood eor industry and leave medicine.
Key words: Betula pebdula- medical species-ecological requirements
 

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
71

71

بررسي برخي جنبه هاي اکولوژيکي گونه دارويي تميس Sorbus aucuparia
در رويشگاه سنگده ساري
حامد يوسف زاده1 ، كامبيز اسپهبدي2، فرداد فرهادي3، احسان عبدي4
1- دانشجوي كارشناسي ارشد دانشگاه تربيت مدرس2- عضو هيات علمي مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي استان مازندران
3- دانشجوي كارشناسي ارشد دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي گرگان 4- دانشجوي كارشناسي ارشد دانشگاه تهران


خلاصه

خواص فراوان دارويي گونة با ارزش تيس ايجاب مي کند تا مطالعات اکولوژيكي دربارة آن صورت گيرد. براي اين منظور رويشگاه سنگده از جنگلهاي مازندران واقع در جنوب ساري مورد بررسي قرار گرفت. ويژگيهاي اکولوژيکي شامل وضعيت خاک، جهت، شيب دامنه، سنگ مادري ، ارتفاع از سطح دريا، پوشش گياهي و وضعيت زاد آوري در منطقه‌اي که بيش از 2 پايه تيس در کنار هم حضور داشتند در قطعات نمونه اي به مساحت 10 آر ثبت شده است. نتيحه اين مطالعه نشان داد که تيس گونه اي است نورپسند و سرمادوست که به صورت تك پايه و انفرادي در رويشگاههاي صخره‌اي، ولي کم عمق با ارتفاع بالاي 2200 و حداقل شيب 80 درصد ديده مي شود و گاهي روي صخره‌هاي كاملاً قائم هم ديده مي‌شود.. با شناسايي پايه هاي تيس در رويشگاه سنگده مشخص شد که اين گونه عموماً در دامنه‌هاي شمال شرقي بيشتر از دامنه‌هاي ديگر حضور مي‌يابند. حداكثر زادآوري طبيعي تيس به ميزان 15 اصله در هكتار در دامنه‌هاي شرقي مشاهده شد. اين مسأله خطر انقراض اين گونه دارويي با ارزش را نشان مي‌دهد.
واژه هاي کليدي: تيس، گياه دارويي، خواص اکولوژيكي


مقدمه

تيس درختچه اي است زيبا از جنس sorbus و از تيره Rosacease که داراي برگهاي مرکب از 13 تا 19 برگچه دندانه دار و نوک تيز است (شكل شمارة 1). گلهاي مجتمع آن در حالت غنچه، رنگ قهوه اي روشن و پوشيده از کرک دارد. ولي پس از شکفتن، شيري رنگ مي شود (1) زنبور عسل نوش خوب و فروان از آن بدست مي آورد (2). ازسن 10 سالگي به بذر مي‌نشيند. ميوه اش کوچک، کروي به قطر يک سانتيمتر و به رنگ قرمز زيباست. در داخل ميوه آن، 3 دانه نوک تيز به رنگ مايل به قرمز جاي دارد که داراي 20 درصد ماده روغني است. ميوه آن داراي ماده اي به نام سوربيتول است که مورد استفاده مبتلايان به بيماري قند قرارمي گيرد. ميوه داراي اثر مدرو تنظيم کننده اعمال هضم و عبور از روده است جذب ويتامين‌ها و مواد مغذي را در فراورده هاي دارويي تسهيل مي‌کند (2). از ميوه آن، مخلوط با قند، نوعي مارمالاد تهيه مي‌شود که در موارد کمي براي دفع ادرار و دفع سنگ کليه و همچنين ديسانتري و قولنج هاي کليوي استفاده مي شود. برگهاي مرکب و از 13 تا 19 برگچه تشكيل مي‌شود. برگ آن نيز داراي خواص دارويي است. دم کرده برگ آن اثر مسهلي و رفع کننده ناراحتي‌هاي دستگاه تنفسي مانند سرفه و برونشيت مي‌باشد. در نواحي مختلف آسيا، اروپا و آمريكا پراكنش دارد. احتمالاٌ يكي از گونه‌هايي است كه عصر يخبندان به آن آسيب وارد نكرد(5) از اين روي تنوع ژنتيكي آن از ساير گونه‌هاي جنس sorbus بيشتر است (4).در خصوص اكولوژي آن در اروپا و امريكا تحقيقات فراواني صورت گرفت. ولي در ايران به رغم خواص فوق العاده دارويي تاكنون مورد توجه قرار نگرفته است. ممكن است يكي از دلايل آن قرار گيري در مناطق صعب العبور باشد. بنا براين لازم است تا مطالعات اکولوژيكي دربارة آن صورت گيرد تا امكان كشت انبوه آن با هدف توليد اندام‌هاي دارويي (برگ و ميوه ) فراهم گردد. براي اين منظور رويشگاه سنگده از جنگلهاي مازندران واقع در جنوب ساري مورد بررسي قرار گرفت.

مواد و روشها

تيس در مناطق تقريباٌ صعب العبور قرار دارد. در جنگلهاي مازندران به ويژه در جنگلهاي سنگده در حاشيه فوقاني اين جنگلها ديده شده است. با توجه به حضور آن در اين مناطق براي ارزيابي وضعيت اكولوژيكي آن، قطعات نمونه به صورت انتخابي با مساحت 10 آر انتخاب شدند. در مجموع 9 پلات برداشت گرديد. در هر يك از قطعات نمونه وضعيت اكولوژيكي قطعه شامل ارتفاع از سطح دريا، شيب، جهت، عمق خاك، گونه‌هاي همراه، گياهان كف جنگل و وضعيت نهالها در مناطقي که بيش از 2 پايه تيس در کنار هم حضور داشتند بررسي شد. در مرحله بعد خصوصيات كمي و كيفي پايه‌هاي تيس ارزيابي گرديد. در خصوص اطلاعات اقليمي از اطلاعات ايستگاه هواشناسي اوريملك واقع در ارتفاع 1550 متري از سطح دريا استفاده شد. براساس آمار بدست آمده حداقل و حداكثر درجه حرارت 29/2 در دي ماه و 4/18 در تير ماه و حداقل و حداكثر بارندگي ماهيانه، 73/94 ميليمتر در شهريور ماه و حداقل آن 95/50 ميليمتر در دي ماه گزارش شده است. بعد از جمع‌آوري داده‌ها از طريق نرم افزار spss تحليل‌هاي آماري انجام شد.

نتايج و بحث

پيشآهنگ مي‌باشد. عموما در رويشگاههاي صخره اي با خاك بسيار کم عمق و بيرون زدگي سنگي زيست مي‌كند بنابراين در مقابل خاك كم توقع است(5). كمتر از ارتفاع 2200 متر مشاهده نشده است، ولي از نظر افزايش ارتفاع حضور هيچ محدوديتي براي آن متصور نيست. شيب عرصه‌هاي حضور آن از حداقل 80 درصد تا تقريباٌ صخره‌هاي كاملاٌ قائم متغير است. مهمترين گونه‌هاي همراه آن توس، اوري، لور و بارانک مي باشند. اين بررسيها همچنين نشان داد كه گونه تيس هيچ گاه به صورت يک توده در سطح يک رويشگاه حضور نمي يابد بلکه بصورت منفرد و تک پايه زيست مي‌نمايد. تيس در رويشگاه سنگده عموماً در دامنه هاي شمال شرقي بيشتر از دامنه هاي ديگر حضور مي يابد. زادآوري تيس بسيار اندك مي‌باشد. بنابراين اين گونه دارويي با ارزش در خطر انقراض قرار دارد. ولي توليد نهال بذري آن در نهالستانهاي واقع در ارتفاعات ميان بند همانند نهالهاي توس از موفقيت خوبي برخوردار بود. اين نشان مي‌دهد كه دليل اصلي حضور تيس در مناطق صعب العبور فشار ناشي از رقابت است و اگر در فضاي بدون رقابت قرار گيرد رشد خوبي خواهد داشت (5). اميد است اين موضوع را با شناسايي ديگر رويشگاههاي گونه تيس و شناخت بهتر از خواص اکولوژيکي اين گونه و فراهم نمودن شرايط اکولوژيکي شناسايي شده از خطر حذف نجات دهيم.

منابع

1- ثابتي، حبيب الله. 1373. جنگلها، درختان و درختچه‌هاي ايران. انتشارات دانشگاه يزد، 810 صفحه.
2- زرگري، علي، 13.گياهان دارويي، جلد چهارم، انتشارات دانشگاه تهران صفخه.

3- Demesure, B.1996.Conservation of genetic resources of noble hardwoods in france: overview. In Noble Hardwoods network. Report of the 1st Meeting, Escherode, Germany. Edited by J.Jurok, G. Erikssin,J.kleinschmit, and S. Canger. International Plaut Genetic Resources Institute, Rome, PP.9-11.
4- Drapier, N. 1993. Ecolosie de L Alisher toirminal sorbus torminalis ( L )Crantz, , Rew. for. Fr. XLV. 3. 229- 242.
5-Savill, P.S., 1998. The silviculture of trees used inBritish , Forestry C.A.B. Inter national walling ford, tacson.
.

An Investigation on some ecological aspects on Sorbus aucuparia
in sari forest
Ysefzadeh. H1 Espahbodi. K2 Abdi. E3 Farhadi. F4
-MS student of forestry in Tarbiatmodarres university - Scientific member, Natural Resources Research Center of Mazandaran. 3- MS student of forestry in Tehran university 4- MS student of forestry in Gorgan university

Abstract
Medical characteristics of mountain ash (Sorbus aucuparia) make us perform this research. It is carried out in sangdeh forest that located in north aspect of Alborz mountaint. The result showed that it distribute from 2400 to 3000 meter altitude in the rocky site north and north east aspects. It is cooperated with Quercus macrantera, betula pendula, sorbus torminalis, carpinus spp and an other mountain trees.. The slop of these sites changes between 80 and nearly 200%. It is light demanded and cold hardiness. Natural regeneration is seriously limited. But good seedling could be produced in the nursery. The limitation of mountain ash is from competition of other tree such as beech. It seem that, it can be planted in margins of highland forest, out of competition, for producing the leave and fruit for medicine.
Key words: Sorbus aucuparia - medical species-ecological requirements
 

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
73

73

بررسي و شناسايي مهمترين گياهان دارويي استان كهگيلويه و بويراحمد
مسعود يوسفي1، عبدال شهريور2، شيرزاد راد3 عزيزالله جعفري4
1- كارشناس ارشد مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي استان كهگيلويه و بويراحمد
2و3 - عضو هيأت علمي مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي استان كهگيلويه و بويراحمد
4- عضو هيات علمي دانشگاه ياسوج .
ياسوج - جاده سي‌سخت - ميدان جهاد. صندوق پستي 351 كد پستي 75914 تلفن 3334311 دورنگار 3334011



خلاصه :

استان كهگيلويه و بويراحمد با داشتن سطحي معادل 16264 كيلومترمربع (1% مساحت كشور) از پوشش گياهي متنوعي برخوردار است. سطح كل جنگلها و مراتع استان بالغ بر 1400000 هكتار برآورد مي گردد كه حدود 3/1 گياهان دارويي كشور در اين جنگلهاو مراتع رويش مي نمايد. اين مقاله خلاصه اي است از نتايج طرح تحقيقات گياهان دارويي استان كه طي آن با جمع‌آوري آمار و اطلاعات از منابع كتابخانه‌اي، پيمايش صحرايي و مشاهده عيني گياهان دارويي، نمونه‌هاي مهم آن جمع‌آوري و شناسايي گرديد. نتايج حاصله بيانگر اين مسئله است كه حدود 25 درصد از گياهان منطقه را گياهان دارويي تشكيل مي‌دهدكه مهمترين آنهاعبارتند از:1-آويشن (Thymus daenensis) 2- شيرين‌بيان (Glycyrrhiza glabra) 3- خاكشير (Descurinia sophia)4- مريم نخودي ((Teucrium poliu5- پونه (Mentha langifolia) 6-مريم گلي (Salvia sclarea) 7- درمنه (Artemisia martima) 8- بومادران (Achillea wilhelminae) 9-علف چاي (Hypericum perforatum)


مقدمه

استان كهگيلويه و بويراحمد به سبب اقليم خاص، داراي گياهان متنوعي مي‌باشد كه شناخت و معرفي خواص انواع مختلف آن نياز به تحقيقات طولاني و همه جانبه دارد. در كتاب پوشش گياهي كهگيلويه و بويراحمد در حدود 300 نوع گياه كه در بين ايلات و عشاير شناخته شده‌اند، معرفي گرديده‌اند. در يك نظر اجمالي 300 نوع گياه مذكور را در تقسيمات دارويي (25%)، خوراكي (21%)، علوفه‌اي (15%)، خوراكي دارويي (10%)، صمغي (3%)، صنعتي (5/2%)، بهداشتي (5/1%)، صمغي و علوفه‌اي (5/1%) و خوراكي و معطر (5/1%) و- مي توان طبقه‌بندي نمود. مع‌الوصف 25% از گياهان مذكور جزو گياهان دارويي مي‌باشد كه مورد بحث اين مقاله است. در نقاط مختلف استان بنا به اعتقادات و آداب و رسوم و ميراث نسل‌هاي گذشته استفاده‌هاي مختلفي از ساقه و ريشه و برگ گياهان بعمل مي‌آمده كه ريشه در اعتقادات كهن دارد و هنوز هم در بين مردم منطقه بويژه روستائيان بسيار رايج است.



مواد و روشها

در اين مقاله با جمع‌آوري آمار و اطلاعات از طرح گياهان دارويي و منابع كتابخانه‌اي و مسافرت به نقاط مختلف گرمسيري و سردسيري استان بويژه جنگل‌ها و مراتع استان، نمونه‌هاي دارويي مهم جمع‌آوري و با كمك كارشناسان متخصص گياهشناسي، نمونه هاي دارويي شناسايي گرديد.

نتايج و بحث

نتايج حاصله از مطالعات جمع‌آوري و شناسايي گياهان دارويي نشان مي‌دهد كه 25 درصد از گياهان شناخته شده منطقه را گياهان دارويي تشكيل مي‌دهد مهمترين آنها در جدول(1)آمده است.
منابع

غفاري ، يعقوب .1373 . جنگلها ، مراتع وتوسعه . مجموعه مقالات كنفرانس رشد و توسعه استان كهگيلويه و بويراحمد. تابستان 1373
جعفري، عزيزاله. طرح تحقيقاتي گياهان دارويي استان. 1375
ميرحيدر، حسين. 1373 . معارف گياهي. جلد پنجم. دفتر نشر فرهنگ اسلامي
 

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
74

74

بررسي تنوع ژنتيكي و تجزيه كلاستر
گياه دارويي عناب (Zizyphus jujuba Mill.) در ايران
حسين خاكدامن، عباس پورميداني
اعضاي هيأت علمي مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي استان قم
قم - خيابان امام خميني- جنب بانك كشاورزي - مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي استان قم - ص پ 779/37185


خلاصه

عناب به عنوان يك گياه دارويي ارزشمند و مقاوم به شرايط مختلف آب و هوايي در بسياري از مناطق ايران گسترش دارد. لذا اين تحقيق با هدف شناسايي اكوتيپ‌هاي مختلف و تنوع ژنتيكي آنها طي سالهاي 81-1378 اجرا شد. اكوتيپهاي عناب در بيش از 15 استان شناسايي و 29 اكوتيپ جهت بررسيهاي مورفولوژي و فنولوژي به ايستگاه تحقيقاتي مرحوم بديعي قم منتقل و به صورت منظم از صفات رويشي و زايشي آنها يادداشت برداري گرديد. . تجزيه به مؤلفه‌هاي اصلي متغيرهاي مورد بررسي را در هشت مؤلفه تفكيك نمود. تجزيه عاملها -شكل برگ- , -ابعاد پهنك برگ انتهايي- و -زاويه شاخه با تنه اصلي و تعداد خار در شاخه يكساله- را تعريف نمود. تجزيه كلاستر، اكوتيپهاي جمع آوري شده را در سه گروه با منشأ اصفهاني، مازنداراني و خراساني تفكيك كرد. اكوتيپهاي استان فارس داراي منشأ اصفهاني و اكوتيپ‌هاي قم داراي منشأ اصفهاني و مازندراني بودند.
واژه هاي کليدي : عناب ، کلاستر ، ايران .

مقدمه

درخت عناب با قدمت چند هزار ساله بومي آسياي جنوب شرقي، آسياي ميانه و قفقاز مي‌باشد. در ايران در استانهاي خراسان، گلستان، مازندران، فارس، اصفهان، يزد، كرمان، همدان، قزوين و قم وجود دارد. وسيع‌ترين مساحت كشت عناب در بيرجند مي‌باشد كه در سال 1367 حدود 85 هكتار بوده است. در حال حاضرعملكرد عناب در حدود 6000 كيلوگرم در هكتار مي‌باشد. در سال 1374 صادرات عناب 160 تن بوده و امروزه در كنار صادرات ميوه، از عناب به عنوان گياه دارويي نيز استفاده مي‌شود، لذا از لحاظ ارزش اقتصادي ، توسعه كشت آن توسط باغداران مورد توجه مي باشد(2). پراكنش وسيع جغرافيايي عناب در اقليم‌هاي مختلف آب و هوايي ايران نشان مي‌دهد اين گياه مي‌تواند دامنه وسيعي از شرايط مختلف اكولوژيكي را تحمل ‌نمايد.عناب با توجه به ارزش اقتصادي، دارويي، زيبايي تاج پوشش و برگها و ارزش چوب مي‌تواند در توسعه فضاي سبز در بخشي از باغهاي ميوه و عرصه‌هاي منابع طبيعي نيز كشت گردد.
شي جگن دانشمند چيني در قرن 16 ميلادي ، تاريخچه استفاده دارويي عناب را تا 2000 سال قبل از ميلاد معرفي مي نمايد در آن زمان نيز از ميوه، بذر، برگ، شاخه، پوست و ريشه اين گياه براي معالجه بيماريها ازجمله كاهش تب استفاده مي‌شده است(1) عناب به عنوان داروي تصفيه كننده خون، آرام كننده اعصاب، مقوي عمومي، ملين و ضد سرفه بوده كه به همراه انجير، مويز و خرما يكي از چهار ميوه سينه‌أي مهم محسوب مي شود . عناب داراي اولئيك اسيد، لينوئيك اسيد، پالمتيك اسيد، فيتوسترول، لعاب،موا دقندي، پروتئين و مقدار زيادي ويتامين C مي‌باشد(3).

مواد و روشها

پس از شناسايي مناطق عناب خيز كشور در دو نوبت نسبت به شناسايي منطقه و ثبت مشخصات رويشگاهي وتهيه نمونه هرباريومي و تهيه پاجوش و انتقال به كلكسيون تحقيقاتي در استان قم اقدام گرديد. در مجموع بيش از 70 اكوتيپ در ايران شناسايي و براساس جدول شماره1 ، از 29 اكوتيپ پاجوش تهيه گرديد. از هر منطقه 5 نهال در قالب بلوكهاي كامل تصادفي در مزرعه آزمايشي كاشته شد. يادداشت برداري از صفاتي از جمله زاويه شاخه با تنه، تعداد خار در شاخه، اندازه بزرگترين خار، اندازه رشد سالانه شاخه ، اندازه خار يكساله و شكل، حاشيه و رنگ برگ انجام گرديد. داده‌هاي بدست آمده مورد تجزيه واريانس دو طرفه، مقايسات ميانگين به روش آزمون چند دامنه‌اي دانكن و تجزيه مركب قرار گرفتند. پس از تجزيه به مؤلفه هاي اصلي و تجزيه عاملها، جهت بررسي روابط خويشاوندي بين اكوتيپ‌هاي مختلف براساس صفات و متغيرهاي اندازه‌گيري شده و نتايج حاصل از تجزيه‌هاي فوق در آنها تجزيه كلاستر به روش(Ward) انجام گرديد.

نتايج و بحث

نتايج تجزيه واريانس نشان داد اكوتيپ‌هاي مختلف از نظركليه صفات تحت بررسي به جز طول بزرگترين خار با يكديگر در سطوح احتمال يك يا 5 درصد تفاوت معني داري داشتند. مقدار ضريب تغييرات بين 10 تا 25 درصد در نوسان بود. مقايسه ميانگين صفات مختلف نشان داد اكوتيپ‌ها از نظر اكثر صفات تنوع قابل ملاحظه‌أي داشته و در چندين گروه مجزا قرار گرفتند. اكوتيپ‌هاي1 و3 و6 از نظر اكثر صفات بالاتر از ساير اكوتيپ‌ها قرار گرفتند. تجزيه به مؤلفه‌هاي اصلي متغيرهاي مورد بررسي را در هشت مؤلفه تفكيك نمود. سه عامل اول بيش 85% از واريانس كل را پوشش داد كه به عنوان عاملهاي اصلي وارد تجزيه عاملها شدند. با توجه به همبستگي صفات با عاملهاي مذكور، عوامل -شكل برگ- , -ابعاد پهنك برگ انتهايي- و -زاويه شاخه با تنه اصلي و تعداد خار در شاخه يكساله- را تعريف نمود. براساس نتايج حاصل از تجزيه كلاستر(شكل شماره1) اكوتيپ‌ها را مي‌توان در سه گروه مجزا و با منشأ متفاوت تفكيك نمود. براين اساس گروه اول شامل اكوتيپ‌هاي با منشأ اصفهان، گروه دوم اكوتيپ‌هاي با منشأ مازندران و گروه سوم اكوتيپ‌هاي داراي منشأ خراسان بودند. اكوتيپ‌هاي قم داراي منشأ واحدي نبوده و اكوتيپ‌هاي جمع‌آوري شده از استان فارس منشأ اصفهاني داشتند.
سپاسگزاري
بدينوسيله از كليه همكاران و مشاوران طرح در دانشگاهها ، مؤسسه تحقيقات جنگلها و مراتع كشور، مؤسسه تحقيقات اصلاح و تهيه نهال و بذر، مراكز و ايستگاههاي تحقيقاتي استانها به‌ خصوص آقاي مهندس حسن عباسي، آقاي دكتر دهقاني‌شوركي، خانم دكتر سونا حسين اوا به خاطر راهنمايي و همكاريهاي علمي و اجرايي، نهايت قدرداني را دارد.

منابع

ا- اميد بيگي، ر. 1376. رهيافتهاي توليد و فرآوري گياهان دارويي. تهران: طراحان نشر، جلد اول.
2- اميدبيگي، ر. و س. دقيقي. 1379 . تأثيرسن پاجوش و زمان انتقال آن در تكثيرعناب. گرگان: مجله علوم كشاورزي و منابع طبيعي، شماره چهارم.
3- ميرحيدر، ح. 1375. معارف گياهي. تهران: دفتر نشرفرهنگ اسلامي، جلد ششم.
 

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
75

75

تأثير شوري خاك بر گياه دارويي و صنعتي روناس
Rubia tinctorum L.
كاظم دشتكيان1و محمد جعفر بحراني2
1ـ‌ عضو هيأت علمي مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي استان يزد 2 ـ‌ عضو هيأت علمي دانشگاه شيراز
يزد ـ‌ مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي استان يزد، ص پ‌ 571 ـ 89165


خلاصه

روناس در زمره گياهان رنگدار صنعتي و دارويي بشمار مي‌آيد. ريشه روناس حاوي گليكوزيدهايي به نام اسيد روبرتيك، آليزارين، پورپورين، روبيارين، مواد پكتيكي، رزين و كلسيم است. ريشه روناس داراي خاصيت مدر، صفرا بر،‌ ملين و تا حدودي اوره خون را كاهش مي‌دهد. يكي از خواص آن خاصيت انحلال سنگهاي مثانه و كليه است. اين تحقيق در سال 1379 به منظور بررسي اثر شوري خاك بر اين گياه انجام شد. آزمايش به صورت فاكتوريل و در قالب طرح بلوكهاي كامل تصادفي با سه تكرار اجرا گرديد. نتيجه نهايي حاصل اين است كه روناس گياهي است فوق العاده مقاوم به شوري ‌و مقاومت‌ در آن‌ از نوع بردباري‌ است‌ و شوري‌ خاك‌ تا 3/. درصد را به‌ خوبي‌ تحمل مي‌كند.
واژه‌هاي كليدي: روناس، شوري، دارويي.

مقدمه

به منظور دستيابي به توسعه پايدار در بخش آب، خاك و گياهان دارويي توجه به منابع با كيفيت پايين امري اجتناب ناپذير است. وفور منابع آب و خاك شور از يك طرف و استعداد گياه روناس در مقاومت به شوري و همچنين كاربري دارويي، صنعتي و علوفه‌اي اين گياه، انگيزه پژوهش حاضر گرديد. مهمترين مواد موجود در ريشه روناس شامل آليزارين (3)، گليكوزيد (2)، لوسيدين ـ‌3‌ـ اكسيژن ـ‌ پرايموروسايد (7)، آسپرولوزوئيد و كلسيم (6)‌ و غيره است. به همين علت هم در رنگرزي و هم به عنوان گياه دارويي مورد توجه است. يكي از خواص آن خاصيت انحلال سنگهاي مثانه و كليه است بدين ترتيب كه نمكهاي منيزيم، سديم و آمونيوم را حل كرده و به خارج مي‌فرستد (8). ريشه اين گياه باز كننده انسداد كبد،‌ طحال، كليه، رحم و تحريك كننده ادرار است (6)، پودر ريشه روناس از رشد تعدادي قارچ در حالت آزمايشي جلوگيري كرده و همچنين مقداري خاصيت ضد باكتريايي از خود نشان داده است (4)‌. در برزيل استفاده از آن در مبارزه عليه نوعي تريپانوزوم نيز گزارش شده است (5). ريشه اين گياه قادر است ازت هوا را نيز تثببيت نمايد (2). حدود شش ماه بعد از كاشت قسمت سبزينه‌اي آن جهت تعليف دام چيده مي‌شود. ميزان‌ علوفه ‌خشك‌ در اين ‌چين ‌حدود 2/5 تن در هكتار است (1).

مواد و روشها

در يك آزمايش گلخانه‌اي تأثير مقدار و نوع شوري خاك بر رشد و تركيب شيميايي روناس مورد ارزيابي قرار گرفت. آزمايش به صورت فاكتوريل و در قالب طرح بلوكهاي كامل تصادفي با سه تكرار و 18 تيمار انجام شد. تيمارها شامل حاصل ضرب شش ميزان شوري (0،‌ 3/.،‌ 6/.، 9/.، 2/1 و 5/1 در صد نمك در خاك) در سه تركيب نمكي (كلرور سديم، سولفات سديم و كلرور سديم +‌ سولفا سديم)‌ بودند. اجزاء اندازه‌گيري شده عبارت بودند از تعداد بوته‌هاي زنده پس از 45 روز، غلظت پرولين آزاد موجود در برگ، تعرق، وزن تر و خشك ساقه، ‌وزن ترو خشك ريشه، وزن برگ، غلظت سديم، پتاسيم و كلسيم در اندام‌هاي هوايي گياهان. با توجه به اينكه تعدادي از گياهان بر اثر شوري زياد از بين رفتند بنابراين طرح آزمايشي از حالت متعادل خارج شد و نيز از مدل GLM نرم‌افزار SAS جهت تجزيه آماري طرح استفاده شد.

نتايج و بحث

بررسي تمامي عوامل نشان داد كه خسارت ناشي از نمكهاي مختلف عبارت است از: سولفات سديم > كلرور سديم + سولفات سديم > كلرور سديم (شكل شماره 1). حد نهايي زنده ماندن گياه در كلرور سديم كمتر ازسولفات سديم و درصد خسارت وارده به افزايش هر واحد شوري در كلرور سديم به مراتب بيشتر بوده است. افزايش شوري باعث كاهش تعداد بوته و از بين رفتن گياه گرديد. با افزايش ميزان شوري غلظت پرولين آزاد در برگ افزايش يافت، ولي در سطوح بالاتر اين مقدار دوباره كاهش يافت. افزايش شوري باعث افزايش غلظت سديم در اندام‌هاي هوايي و كاهش غلظت پتاسيم و كلسيم، طول ريشه و ساقه (شكل شماره 2)، سطح برگ، ميزان آب مصرفي، وزن ريشه و ساقه و برگ و رشد نسبي گرديد. نتيجه بررسي همه صفات در رابطه با شوري حاكي از اين است كه اختلاف بين شاهد و سطح شوري 3/0 درصد معني‌دار نيست و در سطوح بالاتر نمك رشد گياه كاهش مي‌يابد و اين كاهش معني‌دار نيز هست (شكل شماره 3). نتيجه كلي اينكه روناس گياهي است بسيار مقاوم به شوري و مقاومت آن از نوع بردباري است. معادله مس و هافمن در رابطه با شوري براي روناس را مي‌توان به شرح زير بيان نمود.
y = 100 -b ( ECe - a ) : معادله خام
y : درصد عملكرد نسبي
ECe: شوري‌عصاره‌اشباع‌خاك‌بر‌حسب‌دسي‌زيمنس‌برمتر
a : شوري آستانه تحمل = 14 دسي زيمنس بر متر
b : كاهش درصد عملكرد در واحد افزايش شوري = 1/2
معادله نهايي: )(ECe- 1/2-100 y=

شكل شماره 1- تاثير نمكهاي مختلف (از چپ به راست كلرور، سولفات و كلرور+سولفات سديم) با غلظت 6/0% برگياه‌روناس


شكل شماره 2- تاثير غلظتهاي مختلف نمك كلرور + سولفات‌سديم (از چپ به راست: شاهد،3/0، 6/0، 9/0، 2/1 و 5/1درصد درخاك) برگياه‌روناس


شكل شماره‌3- تاثيرمقاديرمختلف‌شوري خاك بر وزن ماده خشك ريشه روناس
ميانگين‌هاي داراي حروف يكسان در سطح 5% باهم اختلافي ندارند.

سپاسگزاري

در اينجا لازم است تا از كليه كساني‌كه در اجراي اين پژوهش مرا ياري نمودند به ويژه دوستان و همكاران در دانشكده كشاورزي دانشگاه شيراز (‌دكتر علي ابطحي، دكتر محمدتقي آساد و دكتر ابوالقاسم متين)‌ مؤسسه تحقيقات جنگلها و مراتع (‌ دكتر عادل جليلي، مهندس اسماعيل رهبر و دكتر حيدري)، مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي استان يزد (‌ مهندس محمد رضا دانشور، محمد هادي راد، عباس زارع زاده،‌دكتر ناصر باغستاني و خانم مهندس علائي) و مركز آموزش عالي جهاد يزد (آقاي مهندس محمد علي دهقاني‌تفتي، مهندس مهدوي و خانم مهندس نگارش)‌ نهايت تشكر و قدرداني را بنمايم.


منابع

1 - طباطبايي، س. ه.، كمالي، ك. و س. م. ميروكيلي، 1372. گزارش نهايي طرح جامع روناس، سازمان پژوهشهاي علمي و صنعتي ايران ـ‌ دفتر يزد.
2 - ميراب زاده، اردكاني، م. 1370، روناس، سازمان ترويج كشاورزي، 18 صفحه.
3 - Angelini, L. G, Pistelli, P. Belloni, A. Bertoli. & S. Panconeri, 1997 , Rubia tinctorum a source of natural dyes: Agronomic evaluation, quantitative analysis of alizarin and industrial assays. Ind. crops prod., 6: 303-311.
4 - CAB Abstracts, 1976-1978, The antibiotic effect of Madder root, Rubia tinctorum, Accession number: 750336128
5- Castrol, SL. and A.,V., Pinto, 1994,Screening of natural and synthetic drugs against Trypanosoma cruzi. Microbios. 78:315, 83-90.
6- Chevallier, A., M., 1996, The encyclopedia of medicinal plants. Dorling Kindersley, London.
7- Chulasiri, M.,T., Mastsushima and K., Yoshihira, 1995,Activation of lucidin-3-O-Primoroside mutagenicity by hesperidinase. Phytoch. Res. 9:6, 421-424.
8- Rajkai,G., F., Hollosy, M., Laszlo and G., Kovacs,1995, Dynamics of pH changes in Rubia tinctorum cell suspension., Hort. Sci., 27: 3, 19-21.



Effect of soil salinity on Madder (Rubia tinctorum L.)
Kazem Dashtekian & Mohammad jafar Bahrani
Yazd agricultural and natural resources research center
Email: dashtekian@yahoo.com

Abstract
Mader is one of the medicinal, industrial and forage plant. In the root of plant there are Ruberythic acid, Alizarin, Purpurin, Rubiarin, Pektic material, Resin and Calcium that cause diuretic, antibilious and softened properties. One of the functions is dissolution of Blader and Kidney stones. This study was carried out for examination the effect of salinity on Madder in 2000. experiment was done as factorial in the base of complete randomized block design with 3 replications. Results showed that madder is very salt resistant plant by tolerance method and it can tolerate soil salinity up to 0.3%.
Key words: Mader, Medicinal, Salinity.
 

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
76

76

نقش بيوتکنولوژي در گياهان داروئي
فرج الله شهرياري
عضو هيئت علمي دانشکده کشاورزي دانشگاه فردوسي- گروه بيوتکنولوژي و بهنژادي گياهي


خلاصه

امروزه در اکثر نقاط جهان گياهان داروئي را به عنوان مهمترين منبع داروئي نجات دهنده جان بشر مي شناسند و به ارزش انها واقف مي باشند.در ارتباط با گياهان داروئي سه مقوله بسيار مهم يعني انتخاب، تکثير و حفظ ژنوتيپ هاي مهم از اهميت ويژه اي برخوردار مي باشند که بيوتکنولوژي به عنوان يک ابزار در اين راستا بکار گرفته مي شود. استفاده از تکنيک کشت بافت و باززائي گياهان داروئي در محيط درون شيشه اي(In Vitro-Regeneration) به عنوان يکي از اين ابزارها توانسته است گياهان داروئي با اهميت و با کيفيت را در حد گسترده اي تکثير نمايد که ميزان تکثير در مقايسه با متدهاي سنتي تکثير رويشي فوق العاده بالا ميباشد. از ديگر مزاياي اين نوع تکثير مي توان به توليد گياهان عاري از هرگونه عوامل بيماريزا اشاره نمود.
روش نگهداري طولاني مدت از طريق منجمد کردن مواد گياهي در درجه حرارتهاي بسيار پائين (Cryopreservation) که به کمک ازت مايع صورت ميگيرد فرصت بسيار خوبي را براي نگهداري گياهان داروئي در حال انقراض فراهم آورده است. در اين سيستم بافت هاي مختلفي نظير بافت مريستمي پرچم و دانه گرده جنين کالوس و حتي پروتوپلاست قابل نگهداري مي باشد. در تحت اين شرايط از تقسيم سلولي و فرايندهاي متابوليکي و بيوشيميائي جلوگيري مي گردد وليکن بعدها امکان باززائي گياه کامل از اين بافت ها وجود خواهد داشت.
توليد متابوليت هاي ثانويه که يکي از مهمترين منابع داروئي در گياهان به شمار مي آيند از طريق سوسپانسيون کشت سلولي امکان پذير ميباشد. امروزه با استفاده از بيوتکنولوژي گياهي امکان توليد تجاري متابوليت هاي ثانويه بصورت راکتورها فراهم گرديده است
ترانسفورماسيون گياهي در بيوتکنولوژي که از آن به عنوان مهندسي ژنتيک ياد مي گردد ابزار قدرتمندي را جهت تسريع در توليد متابوليت هاي ثانويه جديد در اختيار بشر قرار داده است. استفاده از اگروباکتريوم ريزوجنز که موجب القاء ريشه موئين ميگردد از جمله اين قبيل تلاشها ميباشد. در اين بررسي سعي گرديده که کاربردهاي بيوتکنولوژي در گياهان داروئي که عمدتا با هدف تسريع در توليد متابوليت هاي ثانويه صورت ميگيرد به بحث گذاشته شود.
واژه هاي کليدي: بيورآکتورها- ترانسفورماسيون ژنتيکي- باززائي- متابوليتهاي ثانويه

Role of biotechnology in medicinal plants
Farajollah Shahriari
Ferdowsi University, College of Agriculture, Department of Plant Biotechnology and Breeding, P.O.Box 91775-1163, , Mashad, Iran

Abstract
Medicinal plants are the most important source of life saving drugs for the majority of the world-s population. The biotechnological tools are important to select, multiply and conserve the critical genotypes of medicinal plants. In-vitro regeneration holds tremendous potential for the production of high-quality plant-based medicine.
Cryopreservation is long-term conservation method in liquid nitrogen and provides an opportunity for conservation of endangered medicinal plants. In-vitro production of secondary metabolites in plant cell suspension cultures has been reported from various medicinal plants. Bioreactors are the key step towards commercial production of secondary metabolites by plant biotechnology. Genetic transformation may be a powerful tool for enhancing the productivity of novel secondary metabolites; especially by Agrobacterium rhizogenes induced hairy roots. This article discusses the applications of biotechnology for regeneration and genetic transformation for enhancement of secondary metabolite production in-vitro from medicinal plants.
Key words: Bioreactors; genetic transformation; regeneration; secondary metabolites
 

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
77

77

بررسي منابع توليد كننده و نحوه توليد شيرابه‌هاي قندي (مانها) با معرفي مان ترنجبين در خراسان
محمدعلي عسكرزاده1 ، محمد تقي كاشكي1 ، محمد حاجيان شهري1 و اصغرپارياب2
1-اعضاي هيأت علمي 2- کارشناس مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي خراسان
مشهد- بزرگراه شهيد كلانتري - حد فاصل ميدان جمهوري اسلامي و جهاد، مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي خراسان ص پ - 1148- 91735


خلاصه

مان‌ها شيرابه‌هاي قندي گياهان مختلف مي‌باشند كه در نتيجه عمل حشرات بطور طبيعي و با ايجاد شكاف به خارج تراوش مي‌كنند. اين تحقيق با هدف شناسايي عامل بيولوژيكي توليد و گونه مولد و نحوه توليد مان ترنجبين، در سال 78 - 1373 در مناطق شمال، مركز و جنوب استان به مرحله اجرا درآمد. شناسايي حشره عامل توليد از طريق بررسي تيمارهاي مختلف خراش فيزيكي و شيميايي، بررسي وضعيت آناتوميكي اندامهاي گياه، فنولوژي و بيولوژي حشره و مكانيسم توليد مان، تشخيص و آناليز قندهاي متشكله مان به مرحله اجرا درآمد. در نهايت حشره عامل توليد ترنجبين (نوعي زنجرك) روي خارشتر گونه Alhagi persarum)) شناسايي شد.
واژه هاي کليدي : ترنجبين ، خارشتر ، حشره زنجره ، بهره برداري .


مقدمه

استفاده صحيح از گياهان داروئي و محصولات فرعي مراتع و فرآورده‌هاي آنها مستلزم شناخت علمي گونه‌ها و مكانيسم توليد تركيبات مترشحه مي‌باشد. امين(1) اعلام نمود، ترنجبين ماده قندي است كه در اثر فعاليت نوعي حشره سخت بالپوش بر روي سرشاخه‌هاي گياه خارشتر (pseudoalhagi Alhagi) ايجاد مي‌گردد. گونه A.graecorum داراي فلاونوئيدهاي متعدد است. سيد و همكاران (4) هفت تركيب شناخته شده فلاونوئيد از گياه جدا نموده كه به عنوان يك گياه داروئي سنتي (شل‌كننده، مسهل، معالج دردهاي روماتيك) كاربرد دارند. ترنجبين براي لينت مزاج، رفع سرفه، استفراغ و سنگهاي كليه و مثانه ودرمان بواسير كاربرد دارد (2). تحقيقات نشان داده است كه ترنجبين حاوي ملزيتوز (Melezitose) ، ساكارز و قندهاي متعدد ديگري مي‌باشد(3).

مواد و روشها‌

پس از شناسايي مناطق بهره برداري خارشتر در سطح استان، بوته‌هاي خارشتر با نصب قفس‌هاي مخصوص محصور و فعاليت حشرات روي آنها بررسي و كنترل گرديد. تيمار خراش فيزيكي و برش اندامهاي گياه و تيمار شيميايي با سم متاسيستوكس روي بوته‌ها اجرا گرديد. چگونگي ترشح و تجمع‌ مان از طريق بررسي وضعيت تشريحي مقطع ساقه و برگها به روش فتوميكروگرافي، بيولوژي حشره، مورفولوژي و آلت مكنده و نحوه تغذيه حشره انجام و روشهاي بنديكت كيفي و كمي و تين لاير كروماتوگرافي (TLC) جهت رديابي نوع و درصد قندهاي متشكله مان بررسي و نهايتاً با آزمون‌هاي بيوشيمي (با معرف شيف و بيال) به روش اسپكتروفتومتري، اسكلت قندها شناسايي شد.

نتايج و بحث

نتايج اين پژوهش نشان داد كه تراوشات مان در روشهاي خراش فيزيكي و در قفس‌هاي سمپاشي شده در طول دوره بهره‌برداري مشاهده نگرديد ولي در قفس‌هاي سمپاشي نشده حداكثر مان مشاهده شد. بررسي مكانيزم توليد مان در بوته‌هاي محصور شده نشان داد كه قند ساكارز حاصل از اسيميلاسيون از طريق لوله‌هاي ترشحي بندبند (Articulate laticifer) دركيسه‌هاي ترشحي پارانشيم پوست گياه تجمع و حشره عامل توليد خرطوم بند بند خود را داخل بافت گياه فرو برده (شكل 1) و به محل كيسه‌هاي ترشحي رسانده و تغذيه مي‌نمايد و پس از انجام فعل و انفعالات در داخل بدن از قسمت آلت دفعي به خارج تراوش مي‌كند (تغذيه و دفع در پوره‌ها و حشره كامل مشاهده شد). حشره فعال روي گياه با همكاري مؤسسه تحقيقات آفات و بيماريها ي گياهي به نام زنجرك و با نام علمي Poophilus nebulouse از خانواده Cercopidae براي اولين بار شناسايي و گزارش گرديد، در حاليكه سجادي و امين در گزارشات خود توليد ترنجبين روي گياه خارشتر را بطور طبيعي يا در اثر فعاليت حشره سخت بالپوش اعلام نمودند. در بررسي بيولوژي حشره مشخص گرديد که زمستان گذراني آن به صورت تخم مي باشد.‌ تخمها توسط تخم‌ريز حشره ماده به صورت دستجات 3-2 تايي زيرپوست طوقه خارشتر در شهريور تا پاييزگذاشته مي‌شود. تفريخ تخم و مراحل پورگي در بهار انجام و حشرات كامل ظاهر و مجدداً جفت‌گيري و تجديد نسل مي‌كنند که 3-2 نسل در سال دارد. حداكثر تراوشات حشره در مرداد تا مهرماه مي‌باشد. مان ترنجبين روي گياه كريستاله مي‌گردد. مان مترشحه از حشره حاوي قند ملزيتوز و در بافت گياه حاوي ساكارز مي‌باشد (شكل‌2).
گونه خارشتر مولد مان ترنجبين(Alhagi persarum) بومي استان خراسان بوده ودرتمامي مناطق استان گسترش دارد و در مناطق مركزي وجنوب استان باتوجه به شرايط مناسب زيست براي حضور حشره عامل توليد، منجربه توليد مان شده وتوسط روستائيان بهره‌برداري مي‌گردد. بررسي فيتوشيمي‌خارشترنشان داد كه گياه حاوي3 ماده اصلي فلاونوئيد، تانن وساپونين بوده وفاقد آلكالوئيد مي‌باشد.


تركيبات شيميائي گياه خارشتر گونه Alhagi persarum

نام گياه
ساپونين
آلکالوئيد
تانن
فلاونوئيد
خارشتر
++
-
+++
++


سپاسگزاري

به اين وسيله از هماهنگ‌كننده طرح (آقاي مهندس باباخانلو) كليه همكاران و ايستگاههاي تحقيقاتي بجنورد، تربت حيدريه و گناباد، ‌دانشكده علوم مشهد (آقاي دكتر لاهوتي)، مؤسسه تحقيقات آفات و بيماريهاي گياهي (مرحوم ميرزايانس)، مؤسسه سرم سازي مشهد (آقاي‌دكترنويد مهر)، دانشكده داروسازي مشهد (خانم دكتر حريري‌زاده) و اداره امور داروئي استان (آقاي دكتر بهشتي) بخاطر همكاريهاي فراوانشان نهايت قدرداني را دارد.

منابع

1-امين، غلامرضا. 1370.‌گياهان داروئي سنتي ايران. معاونت پژوهشي وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي. جلد اول.
2-رجحان،محمدصادق . 1340 . گياه درماني . انتشارات خيام .
3-سجادي، ابوالقاسم و يعقوب آئينه‌چي. 1361. گياهان داروئي استان خراسان.پايان نامه دكتري. دانشكده داروسازي دانشگاه تهران.
4-El-Sayyed, N.H., M.S. Ishar, and T.J. Nabry. 1993.
5- Flavonoids of Alhagi graccorum. Pharmaizie. 48(1): 68-69.



شكل 1) - حشره عامل توليد ترنجبين از قسمت شكمي و مشاهده خرطوم بند بند در قسمت Pronotum.


شكل 2)- كروماتوگرام مقايسه مان مترشحه حشره با بافت گياه و قندهاي استاندارد.



Resources and Methods of Manna Taranjebin Production
Mohammad Ali Askarzadeh , Mohammad Taghi Kashki ,Mohammad Hajiyan Shahri and Asghar paryab
Khorasan Agricultural and Natural Resources Research Center
askarzadeh@medical-plant.com Email :

Abstract
The present study was carried out in order to study biological species as well as natural production procedure of Manna Taranjebin during the years of 1994 to1999 in different parts of Khorasan. Various treatments were applied on Camel's thorn Alhagi spp. TLC was adopted to trace and recognize sorts and percentage of the formed sugar. No Manna exudation was observed in case of physical crash while the maximum Manna production was recorded in cages with no insecticide application.This revealed that the main cause is due to biological activity of Poophilus nebulouse on Alhagi persarum .
Keywords: Manna, Taranjebin , Alhagi persarum , Poophilus nebulosus, Exploitation
 

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
78

78

بررسي صفات كمي و كيفي توده هاي گل محمدي به منظور گلابگيري
حمزه علي احمدي1 ، غلامرضا اعتصام1 و حسين اكبري مقدم1
1 ـ كارشناسان ارشد مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي سيستان
زابل ـ بلوار شهيد ميرحسيني ـ مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي سيستان ص پ ـ 479 ـ 98615

خلاصه

به منظور دستيابي به توده برتر گل محمدي و سازگار با شرايط آب و هوايي منطقه سيستان، اين تحقيق با استفاده از 6 توده گل محمدي در قالب طرح بلوكهاي كامل تصادفي در 4 تكرار اجراء گرديد.
نتيجه نشان داد كه گل محمدي توده مركزي زابل با عملكرد 7/568 كيلو گرم در هكتار در سال سوم در سطح 1% بالاترين توليد را داشته است. پس از برداشت اقدام به گلابگيري گرديده كه گلاب توده هاي مركزي زابل، تحقيقات مشهد و قمصر كاشان از بقيه بهتر بوده است. مشخصات گل محمدي زابل به اين شرح است: وزن گل 2/2 گرم ، تعداد گلبرگ 34 عدد ، قطر گل 3/6 سانتي متر ،طول گلبرگ 4 سانتي متر، عرض گلبرگ 7/2 سانتي متر، تعداد پرچم 93 عدد، رنگ گل صورتي. تعداد گل در هر بوته در سال سوم 103 عدد و وزن گل در هر بوته در سال سوم 175 گرم .اين توده با توجه به عملكرد مناسب و عطر و گلاب مطلوب قابل توصيه براي منطقه سيستان و مناطق مشابه ميباشد . بررسي ضرايب همبستگي بين صفات گل نشان داد كه بين صفت طول و عرض گلبرگ با قطر گل ارتباط مثبت و معني دار در سطح 1% وجود دارد و ساير صفات ارتباط معني‌داري ندارند.
واژه هاي کليدي: گل محمدي، گلابگيري، صفات کمي، صفات کيفي .


مقدمه

گل محمدي جهت معطر ساختن و همچنين در تهيه گل قند، مرباي گل محمدي و به عنوان ادويه در غذا و چاي مورد مصرف دارد(2،5).اين گياه به عنوان ضد افسردگي و اضطراب ،درمان بيماريهاي پوستي و گوارشي نيز مصرف مي شود (2) .
بوي مطبوع و شامه نواز گل محمدي به علت تركيبات شيميايي ژرانيول است اما ساير تركيبات شيميائي كه خواص آن را سبب مي‎شوند ، بيشتر در سلولهاي اپيدرم گلبرگ جاي دارند. (2).
گلاب عبارت است از محلول آبي اشباع شده از اسانس موجود در گل محمدي . گلهايي كه به حالت غنچه نيمه باز و در ساعات خنك صبح برداشت شده و سريعاً تقطير شوند داراي بهترين گلاب از نظر ميزان عطر و اسانس هستند(2).
در منطقه سيستان گل محمدي در حاشيه باغات كشت مي‎شود و به صورت گلستان مستقل اخيراً توسعه كشت آن متداول شده است . زمان گلدهي و برداشت آن در منطقه سيستان از اوايل فروردين تا اواسط ارديبهشت ماه مي‎باشد(4).

مواد و روشها

براي اجراي اين تحقيق از طرح آماري بلوكهاي كامل تصادفي با 4 تكرار استفاده شد. كه در آن 6 توده گل محمدي از مناطق زير جمع آوري گرديد : 1ـ بخش مركزي زابل 2 - بخش شيب آب زابل 3- تحقيقات مشهد 4- آستان قدس مشهد 5- بردسير كرمان 6- قمصر كاشان .
هر توده گل محمدي در 3 خط به طول 5 متر به فاصله رديف 3 متر و فاصله بوته 1 متر كشت و مساحت كاشت و برداشت 45 متر مربع بود. عمليات تهيه زمين شامل شخم، كود پاشي، ديسك، مرزبندي، تسطيح كرتهاي آزمايشي به موقع انجام شد. مقدار 100 كيلو گرم P2O5 به صورت سوپر فسفات تريپل، 150 كيلو گرم K2O به صورت سولفات دو پتاس و 25 كيلو گرم ازت در هكتار به صورت اوره در موقع تهيه زمين به مزرعه افزوده شد. مقدار 50 كيلو گرم ازت نيز به صورت اوره در 3 نوبت به طور سرك در مزرعه پخش گرديد.
در آبان ماه 1377 اقدام به كشت يونجه رقم محلي زابل گرديد. پس از سبز و رشد يونجه در بهمن و اسفند 1377 طبق نقشه كاشت اقدام به غرس گل محمدي گرديد. اين نهالها در طول بهمن واسفند ماه از بخش هاي مختلف منطقه سيستان و شهرهاي كاشان ، مشهد، بردسير منتقل و بلافاصله در گلستان مربوطه غرس شد. نتايج عملكرد و صفات اندازه گيري شده توسط نرم آفزار رايانه‌اي MSTATو SAS تجزيه و تحليل گرديد.
پس از برداشت از هر توده گلابگيري و گلاب توسط دستگاه گلابگير معمولي ساخته شده در كارگاه زابل ، به نسبت يك قسمت گل و 3 قسمت آب تهيه شده است. به طوري كه از هر كيلو گرم گل حدود 2 ليتر گلاب بدست آمده است.

نتايج و بحث ‌

نتايج يادداشت برداري صفات گل توده هاي گل محمدي شهرهاي مختلف كشور نشان داد كه: بيشترين وزن گل مربوط به توده شيب آب زابل با 3/2 گرم ،بيشترين تعداد گل در هر بوته مربوط به توده مركزي زابل با 103 عدد ،بيشترين وزن گل هر بوته مربوط به توده شيب آب زابل با 246 گرم ، بيشترين تعداد گلبرگ مربوط به توده شيب آب زابل با 36 عدد ، بيشترين قطر گل مربوط به توده شيب آب زابل با 4/6 سانتي متر و رنگ گل تمامي توده ها صورتي روشن بوده است.
در سال 1379 توده گل محمدي آستان قدس مشهد با عملكرد 5/235 كيلو گرم در هكتار بالاترين عملكرد را داشت. در سال 1380 نتايج حاصله نشان مي دهد كه توده گل محمدي مركزي زابل با 7/568 كيلو گرم در هكتار در سال سوم بالاترين توليد را داشته است براساس نتايج دو ساله ، توده گل محمدي مركزي زابل با عملكرد 374 كيلوگرم در هكتار در سطح 1% بالاترين توليد را داشته است .
براي گلابگيري از يك قسمت گل و 3 قسمت آب به صورت وزني از دستگاه گلابگير ساخته شده در زابل استفاده شده است. به طور كلي از هر كيلو گرم گل محمدي 2 كيلو گرم (ليتر ) گلاب گرفته شده است. كيفيت گلاب تمامي آنها مطلوب بوده است ولي كيفيت و عطر و بوي گلاب حاصله از گل توده هاي تحقيقات مشهد، قمصر كاشان و مركزي زابل نسبت به بقيه بهتر بوده است. مشخصات گل محمدي زابل به اين شرح است: وزن گل 2/2 گرم ، تعداد گلبرگ 34 عدد ، قطر گل 3/6 سانتي متر ،طول گلبرگ 4 سانتي متر، عرض گلبرگ 7/2 سانتي متر، تعداد پرچم 93 عدد ، رنگ گل صورتي . تعداد گل در هر بوته در سال سوم 103 عدد و وزن گل در هر بوته در سال سوم 175 گرم .اين توده با توجه به عملكرد مناسب و عطر و گلاب مطلوب قابل توصيه براي منطقه سيستان و مناطق مشابه ميباشد . بررسي ضرايب همبستگي بين صفات گل نشان داد كه بين صفت طول و عرض گلبرگ با قطر گل ارتباط مثبت و معني دار در سطح 1% وجود دارد و ساير صفات ارتباط معني داري ندارند.

سپاسگزاري

بدينوسيله از شوراي محترم پژوهشهاي علمي كشور به خاطر تامين اعتبار اين پروژه و از زحمات همكاران مركز تحقيقات كشاورزي سيستان به ويژه آقايان مهندس رستمي، فرزانجو، ساراني ،داوطلب و روحاني نژاد در اجراي اين تحقيق تشكر و قدرداني ميشود.

منابع

1-اعتصام ، غلامرضا و حسين اكبري مقدم، 1374: گزارش بازديد از گلستانهاي بردسير كرمان. مركز تحقيقات كشاورزي زابل .
2- زندي، احمد. 1379 : گزارش وضعيت گل محمدي در ايران. نشر آموزش كشاورزي . كرج .
3-شفيع زاده، حميدرضا، 1375: مختصري در مورد عمليات كاشت، داشت و برداشت گل محمدي در شهرستان كاشان، مديريت كشاورزي كاشان.
4- علي احمدي، حمزه. 1377: گزارش نهايي پروژه بررسي خواص كمي و كيفي توده هاي گل محمدي به منظور گلابگيري ، مركز تحقيقات كشاورزي زابل.
5- مؤمني، تاج خانم و نوبهار شاهرخي. 1370 : اسانس هاي گياهي واثرات درماني آنها، انتشارات دانشگاه تهران.
6- Rechinger .K.H. 1982. Flora Iranica Rosaceae II Rosa N.152.
7- Underwood Crockett. J. The time life Encyclopedia of gradening Roses.

The study of quantitative and qualitative Damasena masses
for water uptake
Hamzeh Aliahmadi, Gholamreza Eatesam and Housian Akbari
Sistan Agricultural and Natural Resources Research Center
Email : ahmadi7431@yahoo.com

Abstract
In order to reach to the best flower which is compatible with Sistan region this research with use 6 masses planted in randomized complet block design in 4 replication. in year 2001 after 15 harvest Zabol mass with 568.7 kg/ha in %1 level had the most yield. Results of combine analysis showed Zabol masses has the most yield. Characters of Zabol mass: flower weight 2.2 gr , number petal 34, flower diameter 6.3 cm , length petal 4 cm, petal diameter 2.7 cm, number of anther 93, color flower is pink , number flower in every bush in 3 th year 103, and flower weight 175 gr . this mass with yield is good for water uptake for Sistan and similar climate condition.
Keywords : Rosa damascena, wateruptake, quantative, qualitative
 

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
79

79

بررسي و مطالعه مقاومت بذرها 17 گونه دارويي به شرايط پيري زودرس
محمد علي عليزاده
عضو هيأت علمي موسسه تحقيقات جنگلها و مراتع
كرج- حسين آباد، ايستگاه تحقيقاتي البرز- بخش بانك ژن-ص-پ، 343- 31585
Email: Alizadeh@rifr-ac.ir


خلاصه

در اين آزمايش بذرها 17 گونه دارويي، در قالب طرح كاملا تصادفي سه تكرار و چهار تيمار در شرايط آزمايشگاه مورد آزمون جوانه‏زني به روش پيري زودرس در مقايسه با شرايط استاندارد قرار گرفتند. با توجه به معني‏دار بودن صفات جوانه‏زني و سرعت جوانه‏زني بذرها بعضي از گونه‏هاي فوق در شرايط پيري‏زودرس در مقايسه با شرايط نرمال، مي‌توان نتيجه گرفت كه بذرها بعضي از گونه‏ها نسبت به شرايط پيري زودرس مقاوم بوده و بنابراين از خاصيت انبارداري بالاتر برخودار بودند. همچنين به دليل بالا بودن درصد جوانه‏زني و سرعت جوانه‏زني در شرايط پيري زودرس دليل بر شكسته شدن خواب بذرها در شرايط پيري زودرس مي‏باشد.
واژه‏هاي كليدي: جوانه‏زني، شاخص بنيه بذر، پيري زودرس

مقدمه

جوانه‏زني به روش استاندارد، تحت تاثير شرايط مطلوب محيطي(رطوبت، درجه حرارت، اكسيژن و نور) قرار گرفته و درصد جوانه‏زني، سرعت تجمعي جـوانه‏زني و شــاخص بنيه بذر محـاسبه مي‏گردد. نكته مهمي كه در اين آزمون قابل ذكر مي‏باشد اين است كه بعضي از بذرها داراي سازوكار خواب هستند و لازم است كه مورد توجه قرار گيرد. جهت شكستن خواب بذرها از روشهاي مختلف فيزيكي, شيميايي و پيش سرمادهي استفاده مي‏شود. آزمون پيري زودرس بذر يعني قرار دادن بذرها در شرايط مصنوعي درجه حرارت -C40 و رطوبت نسبي 100% كه باعث تسريع در متابوليسم بذر و در نتيجه سبب زوال پذيري سريع آن مي‌گردد. در اين شرايط، درصد و سرعت جوانه‏زني و بنيه بذر كاهش مي‏يابد و همچنين در اثر اين فرايند گياهچه‏هاي غيرعادي توليد شده و طول ريشه وساقه گياهچه‏ها و ميزان كلروفيل آنها كاهش پيدا مي‏كند(1). شرايط پيري زودرس باعث خسارت به غشاهاي بذر شده و اسيدهاي نوكلوئتيك، سيستم سنتز پروتيين با فعاليت‏ آنزيم‏هاي پروتئاز و نوكلئوتئاز افزايش مي‏يابد(2).
مواد و روشها

نمونه‏هاي بذر 17 گونه دارويي (فهرست جدول شمارة 1) جهت تعيين خلوص فيزيكي، و آزمونهاي اوليه بذر (تعيين رطوبت و وزن هزاردانه) در آزمايشگاه تكنولوژي بذر بانك ژن، مورد آزمون اوليه قرار گرفتند. آزمايش در قالب طرح كاملاً تصادفي با سه تكرار و 4 تيمار به صورت آزمايشگاهي انجام شد. تيمارها عبارت بودند از بذرها شاهد (بدون قرار گرفتن در شرايط پيري زودرس)، قرار دادن بذرها به مدت 24، 48 و 72 ساعت در معرض شرايط پيري زودرس. تعداد150 عدد بذر از هر تيمار پس از استريل شدن با الكل اتيليك70% (به مدت پنج ثانيه) با آب مقطر شسته شده و در سه تكرار50 تايي در پتري‏ديشهايي با قطر cm10 بر روي دو لايه كاغذ صافي واتمن قرار داده شدند. نمونه‏هاي مورد كشت به شرايط ژرميناتور با دماي -C3- 20 و نور هزار لوكس منتقل شدند. درصد و سرعت جوانه‏زني و شاخص بنيه مورد محاسبه قرارگرفتند.

نتايج و بحث

طبق نتايج حاصل از جدول شمارة 1، اكثر بذرها گونه‏ها براي درصد و سرعت جوانه‏زني در شرايط پيري زودرس در مقايسه شاهد تفاوت معني‏داري را نشان داده‏اند. بذرها دو گونه رازيانه و توت‏روباهي از نظر درصد جوانه‏زني و سرعت جوانه‏زني معني‏دار نشده كه دليل بر مقاومت بذرها اين دو گونه در شرايط پيري زودرس بود. همچنين درصد جوانه‏زني بذر گونه وارنگ‏بو حاصل از شرايط پيري زودرس در مقايسه با شاهد تفاوت معني‏دار نداشته، ولي از نظر سرعت جوانه‏زني گونه فوق تفاوت معني‏دار با شاهدش داشت. درصد جوانه‏زني و سرعت جوانه‏زني بذرها بعضي از گونه‏ها، نظير كاكوتي، قدومه، خارمريم و بومادران ايراني در دوره‏هاي پيري زودرس، به خصوص در تيمارهاي 48 و72 ساعت در مقايسه با شاهد داراي كاهش بوده كه اين موضوع بيان كننده اثر نمودن شرايط پيري زودرس بر كيفيت فيزيولوژيكي بذر مي‏باشد. به طور مثال، درصد جوانه‏زني و سرعت جوانه‏زني بذر گياه قدومه كه در شرايط پيري زودرس 72 ساعت كاهش داشته و ميزان صفرتنزل پيدا كرد، ولي در شرايط نرمال آن به ميزان 91% بود. درصد جوانه‏زني و سرعت جوانه‏زني بذرها بعضي از گونه‏ها در شرايط پيري زودرس داراي افزايش و يا در حد شرايط نرمال (شاهد) بوده‏اند. علت اين پديده بر طرف شدن خواب فيزيكي بذرها در شرايط پيري زودرس بوده، زيرا گرماي مرطوب حاصل از شرايط پيري زودرس موجب نفوذپذير شدن پوسته سخت آنها به آب و هوا شده وشرايط براي جوانه زني مساعد مي‏گردد(3). دليل فيزيولوژيكي شكستن خواب بذر از بين رفتن مواد بازدارنده جوانه‏زني و فعال شدن آنزيم‏ها جهت جوانه‏زني مي‏باشد. شاخص بنيه بذر، تابعي از رشد طولي گياهچه (طول ريشه و ساقه) و درصد جوانه‏زني بود. با توجه به اينكه درصد جوانه‏زني بذرها بعضي گونه‏ها، در شرايط پيري زودرس در مقايسه با شرايط نرمال يعني شاهد كاهش داشته و در بعضي از موارد نظير بذرها قدومه به صفر رسيده بود، بنابراين شاخص بنيه هم تابعي از درصد جوانه‏زني و سرعت تجمعي جوانه‏زني بوده است (نمودار شمارة 1). از گياهان مورد ذكر مي‌توان بارهنگ، گل‏گاوزبان، مريم‏گلي و ديگر گونه‏ها را ذكر كرد.
 

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
80

80

ريزازديادي گياه دارويي آلوئه (Aloe barbadensis Mill)
در شرايط كشت درون‌شيشه‌اي
جواد فتاحي مقدم، يوسف حميداوغلي، و رضا فتوحي قزويني1
1- به ترتيب كارشناسي ارشد باغباني، استاديار و دانشيار گروه علوم باغباني دانشكده كشاورزي دانشگاه گيلان


خلاصه

آزمايشي جهت بررسي امكان ريزازديادي گياه آلوئه با استفاده از ريزنمونه نوك شاخساره انجام شد. شاخساره‌هاي توليد شده سه مرتبه بازكشت شدند و در بازكشت چهارم ريزنمونه‌ها جهت ارزيابي به دو روش كشت گرديدند. در روش اول ريزنمونه‌ها به صورت كامل (سرزني نشده) و در روش دوم ريزنمونه‌ها جدا و سرزني شد. ريزنمونه‌ها روي دو نوع محيط، كشت گرديد و متغيرهاي ميزان پرآوري و تعداد برگ، ارزيابي شدند. بر اساس نتايج بدست آمده، بكارگيري روش اول و محيطA جهت حداكثر پرآوري كه هدف ريزازديادي آلوئه است توصيه مي‌شود.
واژه‌هاي كليدي: آلوئه، ريزازديادي، كشت درون شيشهاي


مقدمه

گياه صبرزرد مشهور به آلوئه ورا با نام علمي barbadensis Mill. Aloe به خانواده Aloeaceae تعلق دارد. ژل حاصل از برگهاي اين گياه به عنوان يك ماده اوليه در ساخت دارو (4) و توليد كرمهاي آرايشي از اهميت زيادي برخوردار است (5). در آلوئه روش ازدياد جنسي منتج به نوعي تفرق ژنتيكي در گياهان توليد شده مي‌شود (3)، بنابراين ازدياد آلوئه معمولا به صورت رويشي (پاجوش) صورت مي‌گيرد. چون ازدياد اين گياه به روش سنتي (بذر يا پاجوش) نمي‌تواند در كوتاه مدت گياه مورد نياز را جهت توليد تجاري فراهم آورد(3)، بنابراين با استفاده از كشت درون شيشه‌اي مي‌توان نسبت به توليد انبوه و سالم آلوئه اقدام نمود.
در كشت درون شيشه‌اي آلوئه باززايي گياه از كالوس بسيار مشكل است. اما در مقابل ريزازديادي بدون القاء كالوس با استفاده از كشت نوك شاخساره1 بر روي محيط رشد MS2 حاوي BAP و 2,4-D به راحتي صورت مي‌گيرد (2). حداكثر پرآوري و ريشه‌زايي‌ ريزنمونه‌ها (10-8 شاخساره) بر روي محيطMS حاوي 5 ميكرومول IBA گزارش شده است. در مواردي از كشت نوك شاخساره‌هاي جدا شده تنها يك گياه توليد شده است. علاوه بر اين افزودن سايتوكينين‌ها به محيط حاوي يك نوع اكسين تشكيل جوانه‌هاي نابه جا و جانبي را تسهيل مي‌نمايد (3). با توجه به موارد فوق آزمايشي جهت بررسي امكان ريزازديادي آلوئه انجام شد.

مواد و روشها

نمونه‌هاي موردنياز از گياهاني كه به صورت رويشي از گياهان بالغ توليد شده‌اند گرفته شد. نوك شاخه‌ها همراه با دو برگ اوليه جدا و در آب جاري به طور كامل شستشو داده شد. سپس در محلول 20% هيپو‌كلريت سديم به مدت 15 دقيقه ضدعفوني و دوباره سه بار با آب مقطر شستشو گرديد. ريز‌نمونه ‌نوك شاخساره به طول 4-3 ميليمتر در زير بيني‌كولار جدا و بر روي محيط كشت پايه MS همراه با ساكارز به ميزان 3% و آگار به مقدار 8 گرم در ليتر در دو تيمار هورموني شامل محيطA (MS+IAA+Kn) و محيطB (MS+IBA+Kn) از هر يك به ميزان 5 ميكرومول در ليتر و 8/5 pH= كشت گرديد. سپس كشت‌ها در دماي 1 -26درجه سانتيگراد و 16 ساعت روشنايي (2000 لوكس) و 8 ساعت تاريكي، در انكوباتور قرار گرفت.
پس از رشد اوليه نمونه‌ها، جهت ارزيابي قدرت شاخه‌زايي، افزونه‌ها سه بار بازكشت گرديد. در بازكشت چهارم نمونه‌ها جهت ارزيابي به دو روش جدا و بر روي محيط كشت قرار گرفت. در روش اول، ريزنمونه‌ها به طول 4-3 ميليمتر و در روش دوم ريزنمونه‌ها به طول 4-3 ميليمتر و طوري كه به مريستم انتهايي صدمه وارد نشود سرزني3، و به صورت آزمايش فاكتوريل در قالب طرح كاملًا تصادفي در سه تكرار كشت، و صفات، ميزان پرآوري، تعداد برگ به طور هفتگي و در مدت پنج هفته يادداشت برداري و مورد تجزيه و تحليل آماري قرار گرفت در مرحله ريشه‌ زايي، شاخساره‌هاي 3-2 سانتيمتري حاصل از مرحله پرآوري، پس از جدا نمودن از ريزنمونه اوليه در محيط MS حاوي 5/0 ميلي‌گرم در ليتر IBA و IAA كشت شد. بعد از گذشت 3 هفته، شاخساره‌هاي ريشه‌دار شده جهت سازگاري با محيط بيرون به گلدان منتقل شدند.

نتايج و بحث

نتايج تجزيه واريانس براي تمام صفات نشان داد كه تفاوت دو تيمار هورموني بر روي كليه صفات در سطح احتمال 05/0 معني‌دار است. مقايسه ميانگين‌ها نشان داد كه متوسط پرآوري در محيط A در بالاترين سطح بود (شكل‌ 1). اين نتيجه با گزارش مير و استادن (1991) مبني بر بالا بودن ميزان پرآوري در محيط حاوي IAA مطابقت دارد. بالاترين ميزان پرآوري در حالت استفاده از تركيب -روش2-محيطA- (متوسط 67/6 گياهچه به ازاء هر ريزنمونه) و كمترين در حالت -روش2-محيطB- (متوسط 33/2 گياهجه به ازائ هر ريزنمونه) بدست آمد (شكل شمارة 1). مير و ‌استادن(1991) بيشترين پرآوري را در استفاده از -روش2-محيطA- بدست آوردند.كشت نمونه كامل اغلب منتج به توليد چند گياهچه از نوك شاخساره گرديد كه اين نتيجه با گزارش مير و استادن1 مبني بر توليد يك گياهچه از مريستم انتهايي مغايرت دارد. استفاده از IAA و IBA همراه سايتوكينين‌ها هيچ گونه مانعي در اندام‌زايي ايجاد نمي‌كنند. به طور كلي استفاده از تنظيم‌كننده‌‌هاي اكسيني در مرحله پرآوري به منظور خنثي كردن اثر غلظت بالاي سايتوكينين و در نتيجه رشد متعادل نمونه است (1).
در محيط B ميزان توليد برگ در بالاترين سطح قرار داشت (شكل شمارة 2). در محيطA گياهچه‌هاي توليد شده از نوع جوانه‌جانبي و خوشه‌اي بودند. اين نتايج با گزارش ناتالي و همكاران2 (1990) مطابقت دارد. برگها در محيطA سبز روشن، اما در محيطB سبز تيره بود كه با نتايج مير و استادن مبني بر توليد برگهاي سبز تيـــره در ح‍ضور IAA و سبز روشن در حضور IBA مغايرت دارد. در هر دو محيط مورد آزمايش همانند گزارش مير و استادن هيچ گونه كالوسي مشاهده نشد.گياهچه‌هاي 3-2 سانتيمتري به محيط ريشه‌زايي منتقل شدند و با بازدهي نزديك به 100% به شرايط برون‌شيشه‌اي سازگاري يافتند.


منابع
1- حاج‌نجاري، ح. 1373. ريزازديادي. انتشارات موسسه تحقيقات جنگلها و مراتع.
2- Castorena, I; Natali, L and Cavallini, A. (1988) In vitro culture of Aloe barbadensis Mill. Morpho- genetic ability and nuclear DNA content. Plant Science, Irish Repablic. 55:1, 53-59
3- Meyer, H.J and Staden, J.V; (1991) Rapid in vitro propagation of Aloe barbadensis Mill. Plant Cell, Tissue and Organ Culture. 26:3, 167-171.
4- Natali, L; Sanchez, I.C and Cavalini, A; (1990) In vitro culture of Aloe barbadensis Mill. Micropropagation from vegetative meristems. Plant Cell, Tissue and Organ Culture. 20:1, 71-74
5- Reynolds, T and Dweck A.C; (1999) Aloe vera leaf gel: a review update. Journal of Ethnopharma- cology. 68, 3-37


Micropropagation of a medicinal plant (Aloe barbadensis Mill)
by tissue culture condition
Fattahi Moghadam, J., Y. Hamidoghli and R. Fotouhi Ghazvini1
1. MSc. of Horticulture, Assistant Professor and Asociate Professor, respectively. Faculty of Agriculture. Guilan University, Rasht

Abstract
An experiment was conducted to investigate the micropropagation of Aloe via shoot tip explant. After four subcultures, Explants were taken two methods including undecapitate and decapitate and then cultured on two different media. Variables of proliferation rate and number leaf were recorded after five weeks. Results showed that combination of medium A and method two had the highest rate of proliferation (6.67 shoot).
Key words: Aloe, Micropropagation, Medicinal plant
 

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
81

81

بررسي اثرات تاريخ كاشت وروش كاشت بر عملكرد و اجزاء
عملكرد گياه دارويي سياهدانه
نرجس كازراني1، لادن سعد آبادي2، فرهاد سعيدي ناييني 3 و پروانه دشتي4
1-محقق مركز تحقيقات كشاورزي استان بوشهر2-كارشناس ترويج 3-محقق آفات وبيماريها 4- تكنسين ترويج
برازجان - جاده شاهزاده ابراهيم، مر كزتحقيقات كشاورزي ومنابع طبيعي استان بوشهر ص-پ 333-75615



خلاصه

به منظور بررسي اثرروش كاشت وتاريخ كاشت برعملكرددانه واجزاء عملكرد گياه دارويي سياهدانه آزمايشي در مزرعه كشاورز با استفاده از طرح اسپليت پلات برپايه بلوكهاي كامل تصادفي با دو عامل و3تكراردر سال زراعي 82-81 انجام شد.تيمارهاي آزمايش شامل:
- روش كاشت در دوسطح : كرتي M1=و جوي وپشته M2= به عنوان عامل اصلي.
- تاريخ كاشت در 5 سطح: 15/8 D1=،30/8 D2=، 15/9D3 =،30/9 D4 =، 15/10D5= به عنوان عامل فرعي مي‌باشد.
در اين آزمايش بذرهادر4 خط كاشت به طول 2 متروفواصل بين رديفي40 سانتيمتر وبين بوته‌اي 20 سانتيمتر كاشته شدند. نتايج بدست آمده نشان دادكه روش كاشت تاثير معني‌داري برعملكرددانه، تعدادشاخه فرعي وتعدادكپسول درغلاف نداشت، ولي اثرروش كاشت وتاريخ كاشت برارتفاع بوته درسطح احتمال 5% داراي تفاوت معني‌داري بود.همچنين تاريخ كاشت بر صفات عملكرددانه، تعدادكپسول دربوته وتعداد شاخه فرعي تفاوت معني‌داري در سطح احتمال 1% داشت، اثرمتقابل دو عامل (تاريخ كاشت * رقم) براي صفات عملكرد دانه، تعدادشاخه فرعي وتعدادكپسول دربوته در سطح احتمال 1% معني‌دار بود. بيشترين ميانگين عملكرددانه درتاريخ كاشت سوم (15/9 ) با روش كاشت جوي پشته 700 كيلوگرم در هكتار وكمترين ميانگين عملكردانه با روش كرتي در تاريخ كاشت پنجم (15/10 ) با 6/215 كيلوگرم در هكتار بود.
واژه‌هاي كليدي : روش كاشت، تاريخ كاشت، عملكرد، گياه دارويي، سياه دانه


مقدمه

استفاده درماني وغذايي(ادويه) ازگياه سياهدانه از قديم در بين مردم استان بوشهربسيار رايج بوده است. وجود عطاريهاي بيشماردراستان دال براين ادعاست.عدم امكانات پزشكي درازمنه قديم دراستان، روش درمان با داروهاي گياهي را از گذشته تاكنون در بين مردم بسيار متداول نموده است.به رغم مصرف فراوان، اين گياه دراستان نمي رويدواز ساير استانها وارد مي‌شود.
از آنجايي كه بيشتر ين سطح كشت محصولات زراعي استان در بخش مركزي قراردارد وبيشتر مردم اين بخش به كشاورزي اشتغال دارند همچنين.داشتن زمستانهاي ملايم توام با بارندگي، ايجاد تنوع زراعي دربين محصولات كشاورزي استان وبالابودن قيمت گياه دارويي سياهدانه واستقبال كشاورزان ازتوليد محصولات گران قيمت وكم هزينه به‌ويژه در بين زنان روستايي از اهميت ويژه‌اي برخوردار است بنابراين جهت آشنايي با اصول زراعي آن و دستيابي به روش كاشت وتاريخ كاشت مناسب در جهت افزايش عملكرددانه گياه دارويي سياهدانه طرح حاضر اجراگرديد.


مواد و روشها

اين آزمايش در قالب طرح كرتهاي يكبار خردشده (split plot) بر پايه بلوكهاي كامل تصادفي در 3 تكراردر قطعه زميني كه سال قبل آيش بود انجام شد.عوامل مورد بررسي عبارت بودند از:
1- روش كاشت به عنوان عامل اصلي شامل 1-كرتي 2- جوي وپشته
2- تاريخ كاشت به عنوان عامل فرعي شامل 15/8، 30/8 ،15/9، 30/9 ، 15/10
هر كرت آزمايشي مشتمل بر 4 خط كاشت به طول 2متر، فاصله بين رديف 40 سانتيمتر وبين بوته‌اي 10 سانتيمتر و مساحت هركرت 3 متر مربع بود. پس از آبياري كرتهاي آزمايشي، تيمارهاي تاريخ كاشت مورد نظر در هر دو روش كاشت (كرتي وجوي پشته ) اعمال شد. بذر مورد استفاده محلي اصفهان بود. پس از استقرار گياه درخاك بوته‌ها دردومرحله تنك گرديدند. در طول دوره رويش مراقبت‌هاي زراعي براي كليه تيمارها به‌طور يكنواخت انجام شد.براساس آزمون خاك مقاديركودهاي مصرفي شامل 140 كيلوگرم درهكتاراوره، سولفات پتاسيم به ميزان 300 كيلو گرم درهكتار وفسفات آمونيم به ميزان 180 كيلو گرم در هكتار همراه با 15 تن درهكتار كوددامي بود.يادداشت برداريهاي لازم ازجمله تاريخ سبز شدن، شروع گلدهي، شروع كپسول، پايان گل وزمان رسيدن محصول صورت گرفت. داده‌هاي خام حاصل از صفات مورد بررسي همراه با ميزان عملكرددانه مورد تجزيه وتحليل آماري قرارگرفت و مقايسه ميانگين صفات به روش آزمون دانكن صورت پذيرفت.

نتايج و بحث

بذر سياهدانه درتاريخ‌هاي مختلف كاشت بين 20-6 روز سبز شدند.به طوري كه كمترين روز تاسبز شدن متعلق به تاريخ كاشت اول بين (8-6 )روز وبيشترين روز تا سبز شدن (20 روز) متعلق به تاريخ كاشت پنجم (15/10) كه علت آنرا مي‌توان كاهش دما دانست.تجزيه واريانس ساده برروي داده‌هاي خام حاصل از صفات عملكرد دانه، ارتفاع بوته، تعداد كپسول دربوته، تعدادشاخه فرعي انجام شد، نتايج نشان دادكه عامل روش كاشت بر صفات عملكرد دانه، تعدادكپسول در بوته وتعدادشاخه فرعي تاثير معني‌داري مشاهده نشد. ولي عامل تاريخ كاشت برصفات ياد شده تفاوت معني‌داري در سطح احتمال 1% داشت كه بيانگر اهميت عامل D (تاريخ كاشت) است يعني تغيير تاريخ كاشت (كاهش يا افزايش) باعث تغيير در عملكرددانه مي‌شود واثر اين عامل بيشتر از عامل M (روش كاشت) مي‌باشد، افزايش عملكرددانه بايستي به عنوان يك عامل مهم مد نظر قرار گيرد. اثرمتقابل دوعامل (روش كاشت*تاريخ كاشت) برصفات عملكرددانه، ارتفاع بوته، تعدادكپسول در بوته، تعدادشاخه فرعي تاثير معني‌داري در سطح احتمال 1%‌داشت(جدول شماره 1). نتايج مقايسه ميانگين صفات به روش آزمون دانكن نشان داد كه بيشترين عملكرددانه متعلق به تاريخ كاشت سوم (15/9 - جوي وپشته) با 700 كيلو گرم درهكتاروكمترين عملكردانه به تاريخ كاشت پنجم(15/10-كرتي) با6/215 كيلوگرم در هكتاربود. همچنين يادداشت برداريهاي ثبت شده نشان داد كه بيشترين دوره گلدهي متعلق به تاريخ‌هاي كاشت اول تا سوم بين 29-24 روز بود حاكي از آن است كه گياه فرصت كافي جهت رشد مراحل فيزيولوژيكي خود دارد. وكمترين دوره گلدهي در تاريخ‌هاي كاشت چهارم تا پنجم (15/10-30/9) با 18 -16 روز در هر دو روش كاشت بود كه حاكي از آن است كه با افزايش دما در تاريخ‌هاي دير كاشت بوته‌ها سريعتر وارد مرحلة زايشي مي‌شوند و ميزان تلقيح گل كاهش يافته ودر نتيجه تعداد كپسول در بوته نيز كاهش مي‌يابد ودرنهايت با افت شديد عملكردانه مواجه گرديد به طوري‌كه كمترين ميانگين عملكرددانه متعلق به تاريخ‌هاي كاشت 30/9 و15/10 بود
 

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
تعيين مناسبترين تاريخ كاشت تراكم بوته و دوره آبياري بر عملكرد و درصد اسانس گياه دارويي زوفا در استان تهران
غلامرضا نادري بروجردي 1 ، ابراهيم فراهاني 1 ، محسن بيگدلي 1 و حميد مدني 2
1- پژوهشگران مركز تحقيقات كشاورزي ومنابع طبيعي تهران 2-استاديار دانشگاه آزاد اراك
تهران – خ طا لقاني –پلاك 605- مركز تحقيقات كشاورزي ومنابع طبيعي استان تهران –ص پ 151-15715


خلاصه

زوفا گياهي است خشبي و چند ساله از تيره نعناع كه داراي ريشه مستقيم با انشعابهاي فراوان مي‌باشد. ساقه در اين گياه چهارگوش و گلهاي آن داراي چهار رنگ سفيد ـ آبي ـ صورتي و مخلوط مي‌باشند كه در طول سرشاخه قرار دارند. از سر شاخه‌هاي خشك اين گياه يك نوع اسانس روغني تهيه مي‌شود كه حاوي پينوكامفن، آلفا و بتاپينن و الكهاي سزكويي ترپن مي‌باشد. در آزمايش انجام شده از طرح اسپيلت پلات با دو عامل فرعي در قالب طرح بلوكهاي كامل تصادفي استفاده گرديد. در اين طرح يك عامل اصلي دوره آبياري، با 4 سطح 5 روز، 10 روز، 15 روز يكبار، بدون آبياري و همچنين دو عامل فرعي و  هر كدام در سه سطح تاريخ كاشت، 15 فروردين، 25 فروردين، 5 ارديبهشت و عامل () تراكم بوته در سه سطح 30×30 و 40×40 و 50×50 سانتيمتر در نظر گرفته شد.
واژه‌هاي كليدي: زوفا، تاريخ كاشت، آبياري


مقدمه

زوفا (Hyssopus officinalis) گياهي خشبي چند ساله مي‌باشد. منشاء اين گياه آسياي صغير گزارش شده و از درياي خزر تا درياي سياه و همچنين در مناطق شني مديترانه مي‌رويد. مقدار اسانس موجود در پيكر رويشي زوفا متفاوت بوده و بين 3/0 تا 1 درصد مي‌باشد و بيشترين ميزان اسانس در گياه زوفا در سر شاخه‌هاي گلدار آن وجود دارد.مهمترين تركيبهاي تشكيل دهنده اسانس را «پينوكامفن» به ميزان 50% تشكيل مي‌دهد، از تركيبهاي مهم ديگر اسانس مي‌توان از «آلفا و بتا پينن » « كامفن » و الكلهاي سزكويي نام برد. پيكر رويشي اين گياه همچنين حاوي فلاونوئيد، تانن 5 الي 8 درصد و مواد تلخ 3 الي 6 درصد و مواد ديگري مانند « ديوزمين»، « هيسوپين »، و تركيبهاي موسيلاژي است.

مواد و روشها

اثر دوره آبياريA)در چهار سطح: 5 روز يكبار (a1)، 10 روز يكبار(a2)، 15 روز يكبار(a3)، بدون آبياري (a4) به عنوان كرت اصلي(عامل اصلي) و دو عامل فرعي اول شامل: تاريخ كاشتB در سه سطح 15 فروردين (b1)، 25 فروردين(b2)، 5 ارديبهشت (b3)، و عامل فرعي دوم شامل تراكم بوته C در سه سطح: تراكم 110000 بوته در هكتار كه معادل فاصله 30 ×30سانتيمتر است (c1) و تراكم 60000 بوته در هكتار كه معادل فاصله 40 ×40 سانتيمتر است (c2) و تراكم 40000 بوته معادل فاصله 50 ×50 سانتيمتر است (c3) در سه تكرار در طرح اسپليت پلات با دو عامل فرعي در قالب طرح بلوكهاي كامل تصادفي مورد آزمايش قرار گرفته است.

نتايج و بحث

بين تكرارها (R) يا بلوكها هيچ‌گونه اختلاف معني داري وجود نداشت وبررسي عامل A (دوره آبياري) نشان مي‌دهد كه بين آنها در سطح 1% اختلاف معني دار وجود دارد همچنين عامل B (تاريخ كاشت) اختلاف معني داري در سطح 1% از خود نشان مي‌دهد.بررسي اثرات متقابل تيمارها نشان مي‌دهد كه عامل AB (دوره آبياري * تاريخ كشت) و اثر تقابل BC (دوره آبياري × تراكم بوته) در سطح 1% اختلاف معني دار دارندواثر متقابل AC (تاريخ كاشت× تراكم بوته) و اثر متقابل ABC (دوره آبياري در تاريخ كاشت در تراكم بوته) داراي اختلاف معني دار نمي باشد.
بررسي ميانگين عملكرد اندام هوايي نشان مي‌دهد كه بهترين عملكرد اندام هوايي را دوره آبياري 10 روزه در تاريخ كشت اول و تراكم بوته 30 ×30داشته اند.و بهترين عملكرد اندام هوايي زوفا در حالت a1b2c1 (دوره آبياري 5 روزه × تاريخ كاشت 25 فروردين × تراكم 30 × 30) و حالت a1b1c1 (دورة آبياري 5 روزه × تاريخ كاشت 15 فروردين × تراكم 30 × 30) مي‌باشد0 همچنين تيمارهاي a1b1c2 و a2b1c2 با42/0 درصد و تيمار a2 b2c2 با 3/1 درصد به ترتيب كمترين و بيشترين درصد اسانس را داشته اند.
 

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
تاثيردور آبياري برروي عملكردگياه داروئي به ليمو
(Lippia citriodora H.B.et K. )
قاسمعلي ابرسجي ١ ، سيد علي حسيني(حبيب) 1 و سيدعلي حسيني (رضا) ١
1- اعضاي هيات علمي مركز تحقيقات كشاورزي ومنابع طبيعي استان گلستان
گرگان ـ خيابان شهيد بهشتي - مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي استان گلستان ـ كد پستي ـ 4915677555
تلفن 4 - 3350063 دورنگار : 3359813 پست الكترونيكي : gh_Abarsaji@yahoo.com


خلاصه

به ليمو(Lippia citriodora)درختچه اي است به ارتفاع5/ 1 تا 2متر كه بومي آمريكاي جنوبي مي باشدولي در حال حاضردر بيشتر كشورهاپرورش داده مي شود اين آزمايش به منظور بررسي دور آبياري (0-5-10-15روزيكبار) برروي عملكرد ماده خشك به ليمو انجام شد. جهت اين كار ابتدا قلمه هايي ازگياه مورد نظر تهيه و پس از ريشه دار كردن آنها و انتقال به زمين اصلي در طرح بلوكهاي كامل تصادفي با چهار تكرار ، آزمايش انجام شد.در طول آزمايش مراقبت و يادداشت برداريهاي لازم انجام و در هنگام ظهور گل ، برداشت بوسيله كارگر صورت گرفت. و به تفكيك وزن تر و خشك تعيين گرديد . نتايج حاصل از تجزيه واريانس توليد ماده خشك نشان مي دهد كه اختلاف معني داري در سطح 1% بين تيمارها وجود داشته بطوري كه تيمار 10 روز يكبار آبياري،بالاترين عملكرد ماده خشك را داشته است.

مقدمه:

به ليمو(Lippia citriodora) گياهي است درختچه اي از تيره Verbenaceae . اين گياه به افتخار Agustinlippi طبيعيدان ايتاليائي كه در قرن هفدهم ميلادي به آمريكائي جنوبي عزيمت و گياه رابا خود به اروپا برد، نامگذاري شده است.درختچه به ليمو بومي آمريكاي جنوبي است ولي امروزه به علت زيبائي و عطر دلپذيري كه دارد در بيشتر كشورها پرورش داده مي شود و از برگهاي آن اسانس به ليمو مي گيرند كه در صنعت عطر سازي كاربرد دارد. برگ و سر شاخه گلدار اين گياه اثرات درماني خاصي دارد كه از جمله مقوي معده ،محرك ، ضد تشنج ، رفع كننده دردهاي عصبي، پايين آورنده درجه گرما در بيماريها و - مي باشد.
- رضائي(2) گزارش نمود كه تركيبهاي عمده شناسائي شده در برگ گياه داروئي به ليمو عبارتند از limonene +1,8-cineole (6/29درصد)، geranial (11درصد)، neral(2/7درصد)، بتاgeranial(6درصد) ، spathulenol(5درصد)، caryophllene oxide (4درصد) وتركيبهاي عمده شناسائي شده در گل عبارتند از : limonene +1,8- cineole(2/14درصد)، geranial (6/8درصد) ، بتاguaiene (4/7درصد) ، neral (6/6درصد)، caryophllene oxide (6/5درصد) ، spathulenol (5/4درصد)و neryl acetate (3درصد)
مي باشند .
- زرگري(3) آورده است كه به ليمو درختچه اي است به ارتفاع 5/1تا2متر وامروزه به سبب زيبائي و عطر دلپذيري كه دارد در غالب نواحي پرورش مي يابد . برگ و سرشاخه هاي گلدار اين گياه مصرف داروئي دارد.
- مظفريان(4) در كتاب فرهنگ نامهاي گياهان ايران آورده است كه گونه اي درختچه اي از جنس Lippia در ايران كاشته شده كه جنبه داروئي دارد .
- حسين ميرحيدر(5) در كتاب معارف گياهي بيان داشته اند كه درختچه به ليمو بومي آمريكاي جنوبي ، شيلي ، پرو وآرژانتين است . در ايران نيز اين درختچه پرورش داده مي شود . در شمال ايران در هواي آزاد خوب رشد مي كند ولي در مناطق سردسير ايران بايد در گلخانه نگهداري شود .

مواد و روشها:

در اين آزمايش ، تاثير 4 تيمار آبياري (0 ، 5 ، 10 و 15 روز يكبار ) بر روي عملكرد گياه به ليمو در قالب طرح آماري بلوكهاي كامل تصادفي در 4 تكرار مورد مقايسه قرار گرفت . اندازه كرتهاي آزمايشي 4- متر كه شامل 3 رديف و در هر رديف 4 بوته به فاصله يك متر از هم بوده است. پس از تهيه قلمه ها،آنهارا در محلي مناسب ريشه دار كرده و در اواخر بهمن ماه به زمين اصلي انتقال داده شدند . در طول آزمايش ، ياداشت برداري هاي لازم از قبيل مراحل مختلف رشد ، ارتفاع ، تاج پوشش و - انجام وبه هنگام ظهور گل محصول كليه كرتها توسط كارگر برداشت و به تفكيك وزن تر و خشك آنها تعيين گرديد.

نتايج و بحث :

نتايج در جدول شماره 1 نشان مي دهد كه اختلاف معني داري بين تيمارها وجود دارد بطوريكه تيمار هر 10 روز آبياري بالاترين عملكرد را داشته است . - همبستگي بين ارتفاع ونسبت برگ به ساقه ودور آبياري ضعيف و منفي است . - هبستگي بين تاج پوشش و نسبت برگ به ساقه ضعيف و منفي است . - همبستگي بين تاج پوشش وارتفاع ضعيف و مثبت است . - همبستگي بين ارتفاع و دور آبياري بسيار ضعيف و مثبت است .
سپاسگزاري :
بدينوسيله از مسئولين محترم مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي استان گلستان كه موجبات انجام اين تحقيق را فراهم نمودند تشكر و قدرداني مي گردد .


منابع

1- بصيري، عبد ا- ، 1367.طرحهاي آماري در علوم كشاورزي ،انتشارات دانشگاه شيراز.
2- رضائي ، محمد باقر و كامكار جايمند ، 1380. بررسي تركيبهاي شيميايي اسانس به ليمو ، Lippia citriodora. ، مجله پژوهش و سازندگي ، شماره 53 3- زرگري ، علي ، 1368. گياهان داروئي ، جلدسوم ، انتشارات دانشگاه تهران.
4- مظفريان ، ولي ، 1375، فرهنگ نامهاي گياهان ايران ، انتشارات مؤسسه فرهنگ معاصر .
5- مير حيدر ، حسين ، 1373 . معارف گياهي ، كاربرد گياهان در پيشگيري و درمان بيماريها ، دفتر نشر فرهنگ اسلامي.
 

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
بررسي امكان پرورش و توليد جلبك قرمز گراسيلاريا Gracilaria corticata در منطقه چابهار
علي مهدي آبكنار 1 ، محمد رضا حسيني 2
1 - مدير گروه گياهان آبزي مركز تحقيقات شيلاتي آبهاي دور 2 - عضو هيات علمي موسسه تحقيقات شيلات ايران
چابهار - ميدان شيلات - مركز تحقيقات شيلاتي آبهاي دور ( چابهار )


خلاصه

مطالعه پرورش و توليد جلبك قرمز گراسيلاريا Gracilaria corticata در استخرهاي خاكي از مهر 79 تا شهريور 80 طي چهار دوره فصلي در دو استخر ربع هكتاري انجام شد. در اين تحقيق دوره رشد وزني جلبكها طي 9 هفته مورد بررسي قرار گرفت. در پاييز 3/2 برابر افزايش وزن نشان داد و از ميانگين 500 گرم به 1155 گرم رسيد، در زمستان تا 6/2 برابر رشد نشان داد و به 1290 گرم رسيد، در بهار به 1320 گرم رسيد كه رشدي معادل 7/2 برابر نشان داد و در تابستان تا 4/2 برابر رشد كرده و به 1180 گرم رسيد. نتايج حاصل از تجزيه واريانس يك طرفه رشد وزني نشان مي‌دهد كه ميانگين رشد جلبكها در فصول پاييز و بهار يكسان نيست و اختلاف معني دار است (P<0.05 ). همچنين ميانگين رشد روزانه در فصول مختلف بين 3/ 4 تا 3/34 گرم متفاوت بود.
واژه هاي کليدي : جلبک قرمز ، پرورش ، چابهار .


مقدمه

گراسيلاريا از گروه جلبكهاي قرمز بدليل دارا بودن آگار و كاراگينان كه در صنايع غذايي، پزشكي، داروسازي و علوم ميكروبيولوژي كاربرد فراوان دارند از اهميت ويژه اي برخوردار است (3). قيمت يك كيلو جلبك گراسيلاريا بين 8/2 تا 25/3 دلار متغير مي‌باشد(4). كشت و پرورش گراسيلاريا در حدود 20 تا 50 سال است كه در كشورهاي چين ، كره ، تايلند ، تايوان ، فيليپين ، هند و غيره انجام مي‌شود و هر ساله ميليونها دلار ارز از پرورش و صادرات آنها بصورت ماده خام و يا محصولات استخراج شده بدست مي‌آورند (6). با توجه به اهميت روزافزون اين جلبكها و وجود منابع غني در سواحل استان پروژه اي در خصوص پرورش و توليد اين گياه در چابهار انجام شد.

مواد و روشها

كشت و پرورش در دو استخر 25/0 هكتاري در منطقه چابهار انجام شد. بعد از آماده سازي وسايل مورد نياز از قبيل ( ديرك چوبي، پتك و چكش، ميخ، طناب، سبد پلاستيكي و گوني ). استوك جلبكها از محيط طبيعي آنها در زمان جزرهاي مناسب توسط كاردك فلزي استيل از محل جدا شده و بعد از توزين بر روي طنابهاي به طول 10 متر در فواصل 15 تا 20 سانتيمتري كشت گرديد. هر هفته يكبار عمل زيست سنجي از جلبكها انجام شد. در اين تحقيق دوره رشد وزني، نرخ توليد خالص و ميزان رشد روزانه محاسبه شد. اطلاعات گردآوري شده با استفاده از تجزيه واريانس يك طرفه در نرم افزارهاي Excell و SPSS تجزيه و تحليل شد.
نتايج و بحث

نتايج حاصل از پرورش و توليد گراسيلاريا در طي 4 دوره فصلي نشان داد: در فصل پاييز تا پايان هفته ششم روند رو به رشد داشته و تا 3/2 برابر افزايش زيتوده نشان داد و از ميانگين 500 گرم به ميانگين 1155 گرم رسيد. ميانگين رشد روزانه 5/15 گرم محاسبه شد. در زمستان تا پايان هفته هفتم 6/2 برابر رشد كرده و به 1290 گرم رسيد، ميانگين رشد روزانه 1/16 گرم محاسبه شد. در بهار تا پايان هفته ششم 7/2 برابر افزايش وزن نشان داد و به 1320 گرم رسيد، ميانگين رشد روزانه 5/19 گرم بود. در تابستان تا پايان هفته ششم 4/2 برابر رشد كرده و به 1180 گرم رسيد و بعد از آن نمودار رشد روند كاهشي نشان داد. ميانگين رشد روزانه 2/16 گرم محاسبه شد ( شكل1 ).

بيشترين مقدار متوسط رشد در فصل بهار با 5/19 گرم در روز و كمترين مقدار در پاييز با 5/15 گرم بدست آمد. نتايج حاصل از تجزيه آماري واريانس يك طرفه مربوط به مقايسه ميانگين وزني و رشد جلبك گراسيلاريا حاكي از آن است كه مقدار (F = 13.43 و P.value = 000 ) نشان ميدهد بين فصول پاييز و بهار تفاوت وجود دارد و اختلاف معني دار است ( P < 5% ). ميزان رشد گونه اي كه در اين تحقيق بررسي شد با نتايج بدست آمده در تايوان و چين كه توسط ديگر محققان گزارش شده پايينتر از گونه‌هاي ديگر گراسيلاريا بود. ميزان رشد در اين تحقيق 6/1 تا 2/2 درصد در روز بدست آمد. در صورتي كه قابليت رشد در گراسيلاريا وروكوزا و گراسيلاريا ادوليس 2 تا 3 درصد در روز مي‌باشد (2 ). دوره رشد در اين تحقيق 40 تا 45 روز بدست آمد و طي اين مدت به ماكزيمم رشد خود رسيده و اسپوروفيتها ظاهر ميشوند. اگر بيشتر از اين زمان در استخر بمانند رشد آنها به شدت كاسته شده و از بين خواهدرفت(1). جهت كاهش هزينه‌ها و استحصال محصول بهتر در طي 30 تا 35 روز بايد برداشت شوند و در هر فصل 2 تا 3 بار برداشت محصول خواهيم داشت. (مهدي آبكنار ). مطالعات انجام شده توسط ديگر محققين اين زمان در كشورهاي فيليپين ، چين و تايوان براي گونه‌هاي گراسيلاريا ادوليس و گراسيلاريا وروكوزا بين 45 تا 60 روز مي‌باشد و در هر فصل سال ماكزيمم دو بار برداشت محصول خواهند داشت (5 ). نتايج حاصل از اين تحقيق نشان مي‌دهد كه كشت جلبك گراسيلاريا در استخرهاي پرورش ميگو امكان پذير بوده و امكان توسعه و گسترش آن در سواحل استان با شناخت از شرايط اكولوژيك منطقه وجود دارد.
سپاسگذاري
بدينوسيله از رياست سابق مركز آقاي مهندس اژدري و رياست وقت مركز آقاي مهندس رضائي خواه كه مشوق بنده در انجام پروژه و ارائه گزارش بودند تشكر مي‌گردد. مهندس اميني راد رياست محترم بخش آبزي پروري و همكاران محترم بخش آقايان حق پناه، سوپك ، جدگال، جعفري، اژدهاكش و رحيمي كه در اجراي پروژه همكاري داشتند قدرداني مي‌گردد. همچنين از آقاي مهندس قرنجيك كه نقش اساسي در تدوين سند پروژه داشتند صميمانه تشكر مي‌گردد.

منابع

1 - مهدي آبكنار. علي.، 1381. بررسي امكان پرورش جلبكهاي مهم و اقتصادي با تاكيد بر گراسيلاريا در مناطق طبيعي و استخرهاي خاكي . سازمان تحقيقات و آموزش شيلات ايران. مركز تحقيقات شيلاتي آبهاي دور - چابهار. 115 صفحه.
2 - De castro, N, JR.Guanson., 1993. Growth of Gracilaria sp. In breckish water ponds of different stocking densities. The Jornal of Aquaculture . Vol.45, No.2 p. 89 - 94.
3 - James,D., 1990. Summery of international production and demand for seaweed colloieds. In:
Technical Resource papers. Vol II. RAS/ 90/002. cebu city. Philippines. Pp. 134 - 144.
4 - MC Hugh, D.J and B.V.Lainer., 1993. World Seaweed Industry and Trade. Joint ABO/FAO Market studies. Vol. 6. Manila. Pp. 1 - 8.
5 - Nyan Taw., 1994. Guide of the Farming of 6 -ra. Trade. Joint ABO/FAO Market studies.
6 - Oliviera. E.C., 1990. The mariculture of Gracilaria for the prodoction of Agar. In: I. Akatsuka (E.b). Introduction to Applied phycology. SPB. Academic publication. Pp. 553 - 564.


Investigation of Possibility Gracilaria corticata culture in CHABAHAR
Ali Mahdi Abkenar , Mohammad Reza Hoseini
Offshor Fisheries Research Center ( CHABAHAR )
Email : ali_abkenar@yahoo.com

Abstract
The study of Gracilaria cirticata culture was carried out from October 2000 to Sebtember 2001 during 4 seasons in the earthen ponds. Cultured system was Fixed bottom line method. In this study growth rate investigated about 9 weeks. Gracilaria reached to maximum growth in 6 to 7 weeks and biomass were 2.3 time in the atumn, 2.6 time in winter, 2.7 time in spring and 2.4 in summer respectivaly. One way ANOVA showed that average weight was not similar in various season and showed significant difference. The avearage daily growth rate in different season was between 4.3 to 34.3 grams too.
Keywords : culture , Gracilaria corticata , chabahar
 

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
کشت بافت گياه Asparagus racemosus درشرايط In vitro
ستاره اثمري. رشيد ظفر، سعيد احمد
دانشگاه همدرد دانشکده داروسازي، دهلي نو


خلاصه

در اين تحقيق ريز نمونه هاي گياه Asparagus racemosus (ريشه و سر شاخه) بر روي محيط کشت موراشيگ و اسكوگ ((MS که حاوي غلظت‌ها و ترکيبهاي مختلفي از هورمونهاي 2,4-D وKinetin و IAA بود کشت داده شد و ترکيب هورموني 2,4.D(2ppm)+kin (1ppm)و2,4-D(3ppm) +kin(1ppm) بهترين ترکيب براي القاي کالوس در ريز نمونه هاي سر شاخه شناخته شده و 2,4-D(3ppm) +kin(1ppm)بهترين ترکيب براي القاي کالوس در ريز نمونه هاي ريشه شناخته شد. 10-12 روز بعد از کشت ريز نمونه‌ها کالوس اوليه شروع به رشد ميکند و مشخص شد که رشد کالوسها در اين ترکيب هورموني سير مطلوبي را طي مي‌کند بنا بر اين کالوس ريشه و سر شاخه براي گذراندن مرحله Development و Maintainance به محيط کشت MS با همان ترکيب هورموني ذکر شده منتقل گرديد.
واژه‌هاي كليدي: Asparagus racemosus، كشت بافت، In vitro


مقدمه

Asparagus racemosus متعلق به خانواده Liliaceae بوده كه با نام عمومي Satawar معروف مي‌باشد(6).
اين گياه بصورت درختچه‌اي رونده با شاخه‌هاي منشعب و برگهاي مشنعب و سوزني مي‌باشد و داراي ساقه‌هاي قهوه‌اي و خاكستري بوده ، با گلهاي سفيد و معطر و ميوه‌هاي كروي شكل و قرمز رنگ. زمان گلدهي سپتامبر و نوامبر و زمان ميوه‌دهي از اكتبر تا دسامبر مي‌باشد A.racemosus در دامنه كوههاي هيماليا در هند ، سري لانكا و استراليا مي‌رويد(3). ريشه گياه اثرات فارماكولوژيكي فراواني از خود نشان مي‌دهد. به عنوان مثال درطب سنتي در درمان اسهال و اسهال خوني و ناراحتي‌هاي گوارشي از ريشه A.racemosus استفاده مي شود.جوشانده ريشه به همراه روغن در درمان انواع بيماريهاي پوستي بکار مي‌رود. تحقيقات زيادي در مورد اثرات فاماكولوژيكي عصاره ريشه A.racemosus انجام شد كه مي‌توان از زمينه‌هاي تحقيقاتي زير نام برد: اثر بر روي قلب قورباغه و ايلئوم خوكچه هندي(5) اثر آنتي اکسي توسيك (1). اثر ضد سرفه در موشها. اثر آنتي اكسيدانت در كبد موش. داروي گياهي به نامSofof-e-shatavar كه شامل پودر چند گياه دارويي به‌نام Asparagus racemosus و Amomum subulatum و Carum carvi Glycyrrhizza glabra مي‌باشد به بازار عرضه شده است و باعث كاهش سطح اسيد معده مي‌شود. بر روي كشت بافت گياه Asparagus racemosus نيز مطالعاتي انجام شده و محيط كشت موراشيگ و اسكوگ (MS) محتوي هورمونهاي 2,4-D و Kinetin با غلظت 1ppm از هر كدام ، محيط مناسبي براي رشد كالوس مي‌باشد (2).
مواد و روشها

. سرشاخه و نوك ريشه گياه Asparagus racemosus جمع آوري شده سپس نمونه‌هاي سالم ابتدا با آب شستشو داده شد تا عاري از گرد و خاك شود و بعد سرشاخه و ريشه‌ها به‌طور مجزا با درصد‌هاي 1/0و2/0% از محلول ضد عفوني كننده كلريدنقره و هيپو كلريد سديم ضد عفوني شدند. آنگاه جهت تسريع در القاي كالوس توسط تيغ جراحي استريل ، ريز نمونه‌ها را به قطعات ريز تقسيم کرده و اين قطعات ريز شده به محيط كشت موراشيگ و اسكوگ (MS) و گمبورگ (B5) و Wood and brown با نسبتها و تركيبهاي مختلفي از هورمونهاي زير منتقل شد:
a)Indole acetic acid (IAA)
b)2,4 dichlorophenoxy acetic acid
c)6-N-Furfuryl amino purine /kinetin(Kin)
قطعات ريز شده بايد به صورت توده واحد در کنار هم قرار بگيرند. لوله كشت با درپوش مناسب پوشيده شده و لوله‌ها به انكوباتور با دماي 2+24 و با چرخة نوري مشخص منتقل مي‌شود. مشاهده روزانه لوله‌هاي كشت جهت جدا نمودن نمونه‌هاي آلوده، ضروري مي‌باشد. بعد از گذشت 10-12روز رشد کالوس شروع مي‌شود و تا 4-3 هفته بر روي همين محيط کشت نگهداري مي شود. سپس كالوسهاي القا شده ريز نمونه هاي ريشه و سرشاخه در اين مرحله در محيط استريل به پتري پليت استريل منتقل شده و با تيغ استريل جراحي به قطعات ريز تقسيم شده و به محيط كشت جديد موراشيگ و اسكوگ با تركيب مختلفي از هورمونهاي Kinetine و 2,4-D انتقال مي يابد. بدين صورت كالوسها وارد مرحله Development مي‌شوند. بدين معني كه بيشتر حجم توده سلولي مربوط به كالوس بوده و ريز نمونه به كوچكترين اندازه ممكن مي‌رسد. در مرحله Maintainance كالوسها به محيط كشت موراشيگ و اسكوگ (MS)با تركيبات هورموني مشابه در مرحله development منتقل مي‌شوند.عمل واكشت كالوسها هر 3 هفته انجام مي‌شود و هر دفعه كالوسها توسط تيغ جراحي به قطعات ريز تقسيم شده و به محيط كشت جديد منتقل مي‌شود. اين عمل در رشد سريع كالوسها موثر مي‌باشد.

نتايج و بحث

براي آماده سازي ريز نمونه‌هاي جمع آوري شده براي كشت و القاي كالوس ، ابتدا بايد سطح ريز نمونه‌ها ( سرشاخه و نوك ريشه جوان) استريل شود، به اين منظورازغلظتهاي مختلف هيپوكلريد سديم و كلريد نقره استفاده شد. غلظت 1/0% و 2/0% از كلريد نقره بعد از 10 دقيقه تماس بهترين نتيجه را دادند و القاي كالوس در 100% ريز نمونه‌هاي سرشاخه و نوك ريشه (به ترتيب) بدون آلودگي مشاهده شد. در ابتدا ريز نمونه‌ها به محيط كشتهاي موراشيگ و اسكوگ (MS) و گمبورگ (B5) و Wood and Brown منتقل شد كه اين محيط كشت‌هاي حاوي غلظت‌ها و تركيب‌هاي مختلفي از هورمون‌هاي 2,4.D,Kin و IAA بود.محيط كشت موراشيگ واسكوگ حاوي 2,4.D(2ppm)+kin(1ppmو 2,4-D(3ppm) +kin(1ppm) بهترين تركيب براي القاي كالوس سرشاخه شناخته شده و محيط كشت موراشيگ و اسكوگ حاوي 2,4-D(2ppm) +kin(1ppm) براي القاي كالوس ريشه بهترين ، شناخته شده است. كالوسها در مرحله Development و Maintainance در مورد محيط كشت موراشيگ و اسكوگ حاوي 2,4-D وkin نگهداري شدند كه تركيب ِ2,4-D (3ppm)+kin(1ppm) مناسبترين تركيب براي كالوس سرشاخه و نوك ريشه بوده 2,4-D(2ppm) +kin(1ppm) مناسبترين تركيب در اين مراحل براي كالوس سرشاخه شناخته شد.القاي كالوس در محيط كشت گمبورگ (B5) و Wood and Brown مشاهده نشد

منابع

Gaitned, B.B. and Jetmalani M.H.1969. Antioxytocic action of saponi isolated from Asparagus racemosus willd. (Shatavari) on uterine muscle Arch.Int,pharmacdyn ther. 179:121-129.
Kar,K.D.and Sen.S.1985. Sarsasapogerin in callus cuture of Asparagus racemosus curr.sci, 12:282
Kokate,C.K.Purohit ,A.P.and Gokhale ,S.B.2001. pharmacognosy P.217.
Roy, R.N., Bhagwager,S., Chavan, S.R. and Dutta, N. K.1971.preliminary pharmacologicol studies on extracts of root of Asparagus racemosus (satavari) willd,Jour Res. Ind.Med.2:132-138.
Tewari , S.K., Mirsa, P.N.1996.Cutivation trials on satavari (Asparagus racemosus) in alluvial plains. Journal of Medicinal and Aromatic plant sciences 18:270-273



In vitro culture of Asparagus racemosus
Setareh Asmari , R.Zafar, S. Ahmad
Email:Karimi_in@yahoo.com Department of Pharmacognosy& Phytochemistry,Faculty of Pharmacy,Jamia Hamdard,New Delhi-110062

Abstract
In present investigation the static cultures of explants of Asparagus racemosus (shoot, root) were initiated in MS medium supplemented with different phytohormonal combinations. The MS medium supplemented with 2,4 -D (3 ppm) + Kin (1 ppm) and 2, 4 - D (2 ppm) + Kin (1 ppm) were found to be the best combination for the initiation of the callus on shoot and the MS medium supplemented with 2,4-D (3 ppm)+Kin (1 ppm) was found to be the best for the initiation of the callus on root. The medium took the lesser time (10 to 12 days) for callus initiation, and growth of callus was also found to be better in the same combination, so the calli of the shoot and root were developed and subsequently maintained in the same hormonal combination.
Keywords: Asparagus racemosus,Tissue culture, Invitro, hormonal combination
 

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
بررسي اجمالي چند گونه آفت روي چند گياه دارويي استان گلستان
سيد مرسل احمدي١ و قاسمعلي ابرسجي 2
1 - كارشناس ارشد
2ـ عضو هيات علمي مركز تحقيقات كشاورزي ومنابع طبيعي استان گلستان
گرگان ـ خيابان شهيد بهشتي - مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي استان گلستان ـ كد پستي ـ 4915677555


خلاصه

اهميت گياهان دارويي رشد فزاينده‌اي به‌خود گرفته و لزوم حفظ و حراست آنها در مقابل عوامل خسارتزا از جمله آفات شكل جدي تري يافته است. گياهان دارويي استان گلستان نيز مثل اغلب نقاط كشور در معرض حمله تعدادي از آفات قرار دارند. در ميان عوامل صدمه رسان به گياهان دارويي، بيش از همه حشرات نقش مخرب ايفا مي‌كنند. اين بررسي طي يكدوره سه ساله(1377 تا 1381)، ضمن جمع آوريهاي مستمر از حشراتي كه روي گياهان دارويي استان مستقر مي‌شوند، بيولوژي برخي از مهمترين آنها را مورد توجه قرار داده است. به عنوان نمونه كرم برگخوار رازيانه (Foeniculum vulgare L.) متعلق به پروانه‌اي است با نام علمي((Papilio machaon L.وخسارت شديدي روي گياه مذكور ايجاد نموده و آنرا كاملا عاري از برگ مي‌كند. همچنين سوسكهاي گلخوار از خانواده‌هاي (Cerambycidae, Meloidae, Scarabaeidae) روي گياهان دارويي كاسني (Cichorium intybus L.)، گل گاوزبان (‌‌‌‌‌Echium amoenum L.) و آرتيشو (Cynara scolymus L.) و نيز شته‌ها كه با مكيدن شيره گياهي و انتقال عوامل بيماريزا باعث تضعيف گياهان دارويي و كاهش عملكرد و كيفيت آنها مي‌شوند.
واژه‌هاي كليدي: آفت، گياهان دارويي، خسارت‌زايي


مقدمه

لازمه استفاده صحيح از گياهان دارويي، شناخت عوامل زنده و غيرزنده خسارتزاي آنهاست، به‌گونه‌اي كه هر گاه در شرايط كشت انبوه،گياهان دارويي باهر دسته از عوامل صدمه رسان مواجه گرديدند، بتوان نسبت به كنترل و مبارزه عليه آنها اقدام سريع و عاجل صورت داد. حشرات با توجه به كثرت جمعيت در عالم جانوري، بيشترين نقش را در روند زندگي گياهان دارويي ايفا مي‌كنند. بر اين اساس تعدادي از آنها با از بين بردن بخشهايي از گياهان دارويي مانند ميوه، گل، ساقه، و ريشه باعث ايجاد خسارتهاي چشمگيري شده و با تغذيه از اندام‌هاي ياد شده باعث كاهش كميت و كيفيت محصولات گياهان دارويي مي‌گردند. به نظر مي‌رسد كه در توليد انبوه و اهلي كردن گياهان دارويي، حشرات از مهمترين عوامل محدود كننده باشند. به عنوان نمونه مي‌توان به حشراتي از قبيل شته‌ها (Aphidae)، لاروهاي برگخوار از راسته پروانه‌ها (Lepidoptera)، لاروهاي ساقه خوار، برگخوار و گلخوار از راسته‌هاي سخت بالپوشان (Coleoptera) و ملخها (Orthoptera) اشاره نمود. اگر چه گروهي از حشرات با توليد محصولات غذايي و دارويي به‌صورت ترشح مان در زمره جانوران مفيد بشمار مي‌روند، اما تعداد اين گونه‌ها محدود بوده و شمارشان از تعدادانگشتان دست فراتر نمي رود.در هر حال در اين مقاله به دسته نخست حشرات مذكور، يعني حشراتي كه به عنوان آفات گياهان دارويي، از آنان تعبير مي‌شود، پرداخته خواهد شد.

مواد و روشها

بررسي‌هاي مبتني بر جمع آوريهاي مستمر و منظم از حشرات مفيد و مضري بود كه روي گياهان دارويي استان مستقر مي‌شوند. با اين توضيح كه در اين راستا كلكسيون گياهان دارويي مركز نيز به انحاي گوناگون مورد استفاده تحقيقاتي قرار گرفت. در اين خصوص در بررسي بيولوژيكي آفات مهم،تاكيد بر كلكسيون بود، زيرا پيگيري مراحل زيستي آفات در آنجا به‌سهولت ميسر و پرورشهاي آزمايشگاهي امكانپذيرتر مي‌نمود،شكار حشرات به روشهاي مستقيم از روي گياه، با استفاده از تله نوري، استفاده از تور حشره‌گيري و غيره انجام و بعد آنها را داخل شيشه‌هاي محتوي سيانور پتاسيم انداخته و كشته شدند.و عمليات شناسايي و غيره پس از انتقال آنها به آزمايشگاه صورت گرفت. هر گاه ايجاب مي‌نمود مرحله غير بالغ حشره‌اي به آزمايشگاه منتقل شود با پرورش مصنوعي و با تغذيه از ميزبان مورد نظر آنرا به حشره كامل تبديل و بعد شناسايي گرديد. ميزان خسارت، تراكم جمعيت، پراكنش در استان با آماربرداريهاي منظم و مشاهدات مستمر بدست آمد. چگونگي مراحل زيستي آفات مهم مثل سنين لاروي، ميزان تخم، محل شفيرگي و زمستانگذراني هم در روي ميزبانهاي اصلي و دركلكسيون گياهان دارويي مركز صورت گرفت.



نتايج و بحث

نتايج اين پژوهش نشان داد كه استان گلستان مسكن و ماواي تعداد زيادي از انواع گياهان دارويي و به تبع آن گونه‌هاي بي شماري از حشرات مفيد و مضر است.شرايط اقليمي مناسب،خاك حاصلخيز و آب كافي استان،موجبات رويش انواع رستني‌ها را فراهم نموده و به همان نسبت ميزبان تعداد زيادي از حشرات گرديده است.در ميان گياهان دارويي استان،رازيانه با نام علمي (Foeniculum vulgare L.)، گل گاوزبان (Echium amoenum L.)، كاسني (Cichorium intybus)، آرتيشو (Cynara scolymus L.)، گل ساعتي ( Passiflora incarhata) و افسنتين (Artemisia absinthium) بيشتر مورد تغذيه آفات واقع مي‌شوند.تا كنون حدود صد گونه حشره از روي اين گياهان دارويي جمع آوري گرديده است كه بيشتر آنها شناسايي گرديده است.بيشسترين گونه‌هاي شناخته شده به ترتيب مربوط به راسته‌هاي سخت بالپوشان (Coleoptera)، زنبورها (Hymenoptera)، دوبالان (Diptera) و شته‌ها (Homoptera) و سرانجام بالپولكداران (Lepidoptera مي‌باشد.
لازم به ذكر است كه شته‌ها به عنوان يكي از مهمترين آفات گياهان دارويي،به دو صورت باعث ايجاد خسارت مي‌گردند، اول: با تغذيه مستقيم از شيره گياهي ودر نتيجه تضعيف و كاهش كميت و كيفيت گياه دارويي دوم: انتقال عوامل بيماريزاي ويروسي از گياهي به گياه ديگر و گسترش و ازدياد گياهان بيمار و در نهايت كاهش عملكرد و محصول.

سپاسگزاري

بدين وسيله از مسئولان محترم مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي استان گلستان وهمچنين مجري طرح كلكسيون گياهان دارويي كه موجبات انجام اين تحقيق را فراهم نمودند تشكر و قدرداني مي‌گردد.

منابع

1- امين، غلامرضا 1370،گياهان دارويي سنتي ايران، معاونت پژوهشي وزارت بهداشت،درمان وآموزش پزشكي، جلد اول.
2- احمدي، سيد مرسل 1377،گزارش پژوهشي طرح جمع آوري و شناسايي فون حشرات جنگلها و مراتع استان گلستان، مركز تحقيقات منابع طبيعي و امور دام استان گلستان.


Investigation on some pests species on some medicinal plants
in Golestan province
Sayyed Morsal Ahmadi 1 & Ghasem Ali Abarsaji 2
1 - M . S 2 - Member of scientific board of Agricultural and Natural Resources Research center of
Golestan Province
E.mail : gh_abarsaji@yahoo. com

Abstract
In this investigation while collecting the insects which establish on medicinal plants in Golestan province. Biology of some of the most important of them were studied . for instance, the Foeniculum vulgare (phyllophagous worm) belongs to a insect by scientific name papilio machaon and creates sever damage on the above mentioned plant and the plant becomes lack of leaf . also the phyllophagous beetles are from cerambycidae , scarabaeidae and meloidae families and also aphises by sucking the plant juice and pathogen factors transition cause weaken the plant and reduction in yield and quality.
Key words: Medicinal plants, Golestan province , Pests
 

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
بررسي رابطه بين وزن ميوه گونه دارويي بارانك با رويشگاه
و سن پايه هاي مادري
1-كامبيز اسپهبدي(عضو هيت علمي مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي مازندران و دانشجوي دوره دكتري دانشگاه تربيت مدرسespahbodi_k@yahoo.com) 2ـ حسين ميرزايي ندوشن (عضوهيت علمي موسسه تحقيقات جنگلها و مراتع) 3ـ مسعود طبري (عضو هيت علمي دانشكده منابع طبيعي و علوم دريايي دانشگاه تربيت مدرس) 4- مسلم اكبري نيا(عضو هيت علمي دانشكده منابع طبيعي و علوم دريايي دانشگاه تربيت مدرس) 5ـ‌ يحيي دهقان شوركي(عضوهيت علمي موسسه تحقيقات جنگلها و مراتع) 6ـ فرداد فرهادي (- دانشجوي كارشناسي ارشد رشته جنگلداري دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي گرگان)


چكيده

اين تحقيق به منظور بررسي رابطه بين صفات ميوه گونه دارويي بارانك، و سن درختان و ارتفاع رويشگاه در جنگل‌هاي مازندران انجام شد. ميوه 40 پايه مادري بارانك از دو رويشگاه به نام‌هاي اشك و سنگده در ساري جمع‌آوري و سه صفت، وزن، قطرهاي بزرگ و كوچك ميوه بررسي شد. متوسط وزن، قطرهاي بزرگ و كوچك ميوه در رويشگاه اشك به ترتيب 26/1 گرم، 79/15 و 24/12 ميليمتر و در رويشگاه سنگده به ترتيب 23/1 گرم و 84/14 و 78/10 ميليمتر بود. بيشترين مقدار وزن، قطر بزرگ و كوچك ميوه به ترتيب 71/1 گرم، 64/18 و 62/12 ميلي‌متر و متعلق به درختان بارانك رويشگاه اشك بود. بين صفات ميوه و سن درختان همبستگي معني‌دار منفي (p<0.05) وجود داشت. ولي بين ارتفاع رويشگاه و ابعاد ميوه همبستگي معني‌دار مشاهده نگرديد.
واژه‌هاي‌كليدي: بارانك، ميوه، گونه دارويي، سن ، رويشگاه

مقدمه:

بارانك‌ يك‌گونه‌ درختي ‌از‌خانواده Rosaceae، جنسSorbus بوده ‌و به نام علمي Sorbus torminalis معروف مي‌‌باشد(1). اين گونه درختي ارزشمند از نظر دارويي و صنعتي، در جنگل‌هاي شمال ايران از آستارا تا گليداغي ديده‌مي‌شود(1). هم چوب آن بسيار گرانقيمت است (2، 3و 5)، و هم ميوه و برگ آن نيز از خواص دارويي بسيار با ارزشي برخوردارند (8). از 88 ميلي‌گرم برگ آن 3 ميلي‌گرم اسيد پي‌كوماريك، 18 ميلي‌گرم اسيد كافئيك، 7/36 ميلي‌گرم كورسئتين، 6/4 ميلي‌گرم اسيد كلروژنيك 2/5 ميلي‌گرم لوتئلين گلي‌گسايد و 2/2 ميلي‌گرم اپيژنين گلي ‌گسايد بدست‌آمده (4) و از ميوه آن 4 نوع چربي شامل استيگماسترول، كامپسترول، كلسترول و سيتروسترول و 7 نوع اسيد چرب شامل اسيد ‌اولئيك، اسيداستئاريك، اسيدپالماتيك، اسيدپلاميتوليك، اسيدميريستيك، اسيد لينوليك و اسيد لينلوئيك استخراج شده است (7). به‌نظر مي‌رسد كه در اندازه ميوه پايه‌هاي بارانك‌‌ در رويشگاه‌هاي مختلف تفاوت‌هايي وجود داشته‌باشد. در اين تحقيق با بررسي صفات ميوه بعنوان اندام مهم دارويي بارانك در 40 پايه درخت در دو رويشگاه در سن‌هاي مختلف، اثر سن درخت و ارتفاع رويشگاه روي صفات ميوه بررسي ‌گرديد.
مواد و روش‌ها:

ابتدا 40 پايه بارانك در دو رويشگاه در جنگل‌هاي جنوب غربي ساري مازندران به نام‌هاي سنگده (متوسط ارتفاع از سطح دريا 1700 متر) ‌و اشك ( متوسط ارتفاع از سطح دريا 2200 متر) انتخاب گرديد. قطر برابرسينه آنها كه نمودي از سن درختان مي‌باشد اندازه‌گيري شد. از آنجاييكه شكوفايي گل‌ها در دهه سوم اردبيهشت رخ داده و ميوه‌ها و در اوايل پاييز مي‌رسند(6) در اواسط ماه مهر از هر يك از پايه‌هاي بارانك ميوه رسيده جمع آوري گرديد. از هر پايه به طور تصادفي 100عدد ميوه جدا شد و سه صفت وزن ميوه رسيده (با دقت صدم گرم)، قطر بزرگ و قطر كوچك ميوه (بر حسب ميلي‌متر) اندازه‌گيري و از طريق نرم افزاز SPSS همبستگي بين داده آناليز شد.
نتايج و بحث

وزن ميوه‌ها با جدار گوشتي به‌طور متوسط حدود 3/1 گرم، ثبت شد. در رويشگاه اول، (اشك) حداكثر وزن ميوه 72/1 و حداقل آن 92/0گرم بود. در رويشگاه دوم (سنگده) حداكثر وزن ميوه 57/1 گرم و حداقل آن 88/0 بود. بنا براين بيشترين وزن ميوه مربوط به رويشگاه اشك واقع در ارتفاع 2000تا2300 متر مربوط است. از نظر قطر ميوه، بالاترين مقدار قطر بزرگ ميوه حدود 86/18 سانتي‌متر بوده و به درختان رويشگاه اشك مربوط مي شود. بطور كلي ميوه هاي درختان رويشگاه اشك درشت‌‌تر از ميوه‌هاي درختان منطقه سنگده بوده است.

جدول‌شماره1-‌ ‌همبستگي‌صفات‌ميوه‌با‌قطردرختان‌و رويشگاه

قطر كوچك
قطر بزرگ
وزن ميوه
صفات ميوه
33/0- *​
36/0- *​
35/- *​
قطردرختان
23/0 ns
09/0 ns​
ns20/.-
ارتفاع رويشگاه
** همبستگي در سطح 1 درصد معني دار است*همبستگي در سطح 5 درصد معني دار است ns همبستگي معني دار نيست.
اختلاف بين وزن ميوه در دو منطقه معني‌دار نشد. ولي اختلاف بين قطر هاي بزرگ و كوچك ميوه در دو رويشگاه در سطح 05/0 معني دار شد. از سوي ديگر همبستگي بين صفات ميوه قطر برابر سينه درختان كه نمادي از سن آنها مي‌باشد در سطح 05/0 معني‌دار و از نوع همبستگي منفي بوده‌است (جدول 1). در واقع اندازه ميوه با سن درختان نسبت معكوس دارد. يعني وزن و اندازه ميوه درختان جوان از درختان مسن بيشتر مي‌باشد. از سوي ديگ همبستگي بين ارتفاع رويشگاه و صفات ميوه معني‌دار نشد. بنابراين براي جمع‌آوري ميوه چنانچه از درختان جوان و ميانسال رويشگاه اشك استفاده شود بهتر خواهد بود. از آنجاييكه برخي از پايه‌هاي ميانسال بارانك گاهي اوقات تا 200 كيلوگرم ميوه توليد مي‌كنند، جنگل‌كاري با اين گونه دارويي در حاشيه روستاهاي ييلاقي واقع در قسمت جنوبي جنگل‌هاي شمال بعنوان گونه چند منظوره دارويي و چوب ده مي‌تواند منبع عظيمي از مواد موثره دارويي را ايجاد نمايد.

منابع

1- ثابتي، ح . 1373 . جنگلها، درختان و درختچه هاي ايران . انتشارات دانشگاه يزد، 810 صفحه .
2-Demesure, B., 2000. Genetic variability of a scattered temperate forest tree : sorbus torminalis (l.) Crantz. Ann. For. Sin. 57:63-71.
3-Lanier, N., 1993. Le boom sur le marche de l, Alisier torminalis Rev.for.fr.XIV, P:319
4-Novruzov, E.N., 1988. Chemical composition of fruits and berries of plants growing wild in Azarbaijan. Rastitel'ny-Resursy 24(1): 48-51.
5-Piagnani, C., and D. Bassi, 2000. In vivo and In vitro propagation of Sorbus ssp.from juvenile material. Italus Hortus, 7: 3-7.
6- Shoemaker, J-S., and Hargrave. P. D. 1936. Propagating trees and shrubs from seed. Alberta Univ. Agric. Cire. 21, 22P.
7-Tsista-Tzardi, E., Loukis A. 1991. Constituents of Sorbus torminalis Fruits. Fitoterapia, 62: 282- 283.
8-Tsista-Tzardi,E., Loukis, A. 1992. Consituents of Sorbus torminalis leaves. Fitoterapia. 63 : 189 -190


Investigation of relation between fruit characteristics of Sorbus torminalis (L) Crantz and the site altitude and tree seed age in Mazandaran forests.

k. Espahbodi (Scientific member, Natural Resources Research Center of Mazandaran , Ph.D. Student of Tarbiat Modarres University espahbodi_k@yahoo.com) H. Mirzaie-Nodoushan.(Scientific member, Forest and Rangelands Research Institute) M. Tabari ((Scientific member, Natural Resources Faculty, Tarbiat modarres University) M. Akbarinia (Scientific member, Natural Resources Faculty, Tarbiat modarres University) Y. Dehghan- Shooraki.(Scientific member, Forest and Rangelands Research Institute) F. Farhadi (M.S Student at Forestry of Gorgan University)

Abstract
In order to study the relation between fruit weight and size with site condition and tree seed age of Sorbus torminalis, this research was carried out in Sangdeh Forest of Mazandaran Province. Fruits of 40 individual tree from 2 population were scattered. 100 fruits were randomly selected and seed weight, seed large diameter and seed small diameter were measured. Results showed that the average amount of seed weight, seed large and small diameters were 1.26 grams, 15.79 and 11.24 millimeters in Ashak and 1.23 grams, 14.84 and 10.78 millimeters in Sangdeh respectively. the maximum amount of seed weight, seed large and small diameters were 1.71 grams, 18.64 and 12.62 millimeters respectively and related to Ashak (higher altitude).The correlation between seed weight and diameters with tree seed age was negatively significant and with site altitude was not significant (p<0.05).
Keywords: Sorbus torminalis, fruit, tree, age,medicine, site
 

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
تأثير ماده آلي پيت و كشت قبلي نخود بر اجزاي عملكرد و عملكرد
گياه اسفرزه
علي رضا آستارائي1 و مهرنوش اسكندري2
1- استاديار و 2- كارشناس ارشد خاكشناسي، دانشكده كشاورزي، دانشگاه فردوسي
alirezaastaraei@yahoo.com
astaraei@ferdowsi.um.ac.ir


خلاصه

نتايج آزمايش بيانگر اثرات مثبت نخود کشت شده در خاک بر گياه اسفرزه است. تيمار ماده آلي پيت نسبت به خاك شاهد تغييرات معني‌داري را در گياه اسفرزه ايجاد نمود. بيشترين عملكرد گياه در تيمار ورمي كمپوست + پيت مشاهده شد.
واژه‌هاي كليدي: ماده آلي، نخود، اسفرزه


مقدمه

با توجه به وسعت ايران و اقليمهاي گوناگون آن، جايگاه مناسبي براي رشد و گسترش گونه‌هاي مختلف گياهي ايجاد شده است. کيفيت يک خاک تنها به خصوصيات فيزيکي و شيميايي آن محدود نشده، بلکه تنوع کشت و واکنشهاي سودمند بين گياهان و ميکروارگانيسمها در منطقه ريشه از عوامل اوليه در سلامت گياه و حاصلخيزي خاک محسوب مي شوند. نتايج تحقيقات در خصوص تأثير کرم خاکي بر فراواني و نقش قارچ ميکوريزا در خاک حاکي از کاهش سرعت کلني شدن و فراواني ميکوريزا است(2). در حالي‌که لارنس و همکاران (3) نتيجه گيري کردند که کرمهاي خاکي نقش مهمي در پويايي ترکيبهاي خاک داشته که تأثير گذار بر مورفولوژي و فراواني قارچ ميکوريزا مي باشد. گياه اسفرزه به‌دليل اهميت دانه‌ها و پوسته در داروسازي داراي اهميت اقتصادي چشمگيري در بازار جهاني است. سينگ و همکاران (4) نتيجه گيري کردند که تلقيح قارچ ميکوريزا باعث افزايش رشد و عملکرد اسفرزه مي‌گردد.

مواد و روشها

تيمارهاي آزمايشي شامل:1-خاک+3 % پيت (CpP)، 2- خاک استريل شده + 3% پيت (SCpP)، 3- مخلوط خاک و ورمي کمپوست(6:1)+3 % پيت (VCpP)، 4- خاک حاوي ريشه هاي نخود (Cp) بودندکه گياه نخود در آنها کشت شده و 90 روز بعد از برداشت نخود، تيمار آزمايشي 5- خاک شاهد (C) نيز اضافه و براي کشت اسفرزه هر کدام در چهار تکرار استفاده شدند. خاك مورد استفاده داراي كلاس بافتي لوم و 7/7 =pH و خاك پيت دارايوضعيت كيفي خاك و وجود عناصر غذائي براي گياه اسفرزه شده كه در نتيجه گياه اسفرزه از رشد رويشي (اندام هوايي) و زايشي به مراتب بهتري برخوردار شده است(4). چتري و همكاران (1) اظهار داشتند كه اثرات باقي مانده تيمارهاي كوددامي - زراعي بيشتر در عملكرد دانه مؤثر بوده تا عملكرد كاه و كلش گياه. كاربرد ورمي كمپوست در اين مطالعه تحت تأثير كشت گياه نخود، اجزاي عملكرد و عملكرد اسفرزه را افزايش داد که احتمالاً به دليل وجود بيشتر عناصر غذايي به‌ويژه N، P،K و S است(3).
عملكرد و اجزاي عملكرد در تيمار خاك +پيت در مقايسه با تيمار ورمي كمپوست + پيت كمتر بود. سترون نمودن خاك آزمايش باعث كاهش معني‌دار تمامي مؤلفه‌ها گرديد که بيانگر اهميت ميكروارگانيسمها در ريزوسفر و اثرات رقابتي مثبت آنها با گياه اسفرزه و نيز تأثير پيت (مادة آلي) نيز 6= pH و ظرفيت نگهداري رطوبت= 82 درصد بود. گياه اسفرزه در تاريخ 19/5/82 برداشت و مؤلفه‌هاي مورد نظر تعيين و اندازه‌گيري شدند. داده‌هاي بدست آمده جهت تحليل آماري توسط نرم افزار MSTATC و با استفاده از طرح كاملاً تصادفي تحليل شده و مقايسة داده‌ها با استفاده از ميانگين چند دامنه‌اي دانكن در سطح احتمال 5 درصد مورد تحليل قرار گرفتند.

نتايج و بحث

مقايسه تيمارها نشان داد كه ارتفاع بوته تيمارهاي VCpP، CpP و Cp (خاک حاوي ريشه هاي نخود) نسبت به خاک شاهد(C) به ترتيب 82، 70 و 68 درصد افزايش داشتند. بيشترين طول سنبله در تيمارهاي VCpP، CpPو Cp نسبت به خاک شاهد (C) مشاهده شد (جدول شمارة 1). تعداد سنبله در بوته تيمار VCpP نسبت به خاك شاهد(C) 79 درصد افزايش داشت. بيشترين وزن دانه در سنبله به ترتيب در تيمارهاي VCpP و Cp مشاهده شد. وزن خشك كاه و كلش در بوته تيمار VCpP نسبت به خاک شاهد 246 درصد افزايش داشت. وزن دانه در سنبله تيمار ورمي کمپوست + پيت نسبت به خاک شاهد 165 درصد افزايش داشت. وزن كاه و كلش در بوته و وزن دانه در سنبله تيمار خاك حاوي ريشه هاي نخود (Cp) در مقايسه با خاك شاهد (C) به ترتيب 75 درصد و 135 درصد افزايش معني‌داري داشتند (جدول شمارة 1). تعداد دانه در سنبله تيمار Cp در مقايسه با خاك شاهد (C) 93 درصد افزايش نشان داد كه بيانگر تأثير مثبت گره هاي ريشه نخود در خاک تيمار Cp بر روي تعداد دانه در سنبله اسفرزه است. وزن 1000 دانه در تيمار VCpP نسبت به خاک شاهد معادل 5/36 درصد افزايش داشت (جدول شمارة 1). بيشترين نسبت وزن دانه به وزن كاه و كلش در تيمار خاك حاوي ريشه هاي نخود (Cp) نسبت به خاک شاهد (C) مشاهده شد که با افزايش 81 درصدي خود بيانگر نقش مؤثر حضور گره هاي ريشة نخود قبل از كشت گياه اسفرزه مي‌باشد.
حضور گياهي از تيرة لگوم احتمالاً سبب بهبود بر مؤلفه‌هاي اندازه‌گيري شده بسيار اندك بود

منابع

Chettri, G. B., M. Ghimray and C. N. Floyd. 2003. Effects of farmyard manure, Fertilizers and green manuring in rice-wheat systems in Bhutan results from a long - term experiment. Expl Agric. 39:129-144.
Jeffries, P., S. Gianinazzi, S., Perotto, K. Turnau, Jose Miguel Barea. 2003. The contribution of arbuscular mycorrhizal fungi in sustainable maintenance of plant health and soil fertility. Biological Fertil Soils 37:1-16.
Lawrence, B., M. C. Fisk, T. J. Fahey and E. R. Sulez. 2003. Influence of nonnative earthworms on mycorrhizal colonization of sugar maple. New phytologist. 157:1-16
Singh, H. B., A. Kalra, R. Pardey, and M. L. Gupta. 2002. Application of AM fungi for enhanced productivity in Plantago ovata. CIMAP, Lucknow, India
 

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
تاثير كمپوست زباله‌هاي شهري و ورمي كمپوست بر رشد و عملكرد اسفرزه (Plantago ovata)
عليرضا آستارائي
استاديار گروه خاكشناسي _دانشكده كشاورزي -دانشگاه فرودسي مشهد.
alirezaastaraei@yahoo.com
astaraei@ferdowsi.um.ac.ir


خلاصه

نتايج در شرايط گلخانه نشان داد كه مطلوبترين مخلوط كمپوست و خاك در خصوص ورمي كمپوست در نسبت 80/20 بوده كه تفاوت معني‌داري نسبت به خاك شاهد داشت. مقايسه تيمارهاي ورمي كمپوست و تيمارهاي كمپوست (بدون كرم) بيانگر كارآيي و نقش مؤثر ورمي كمپوست در اجزاي عملكرد اسفرزه در مقايسه با كمپوست زباله‌هاي شهري در نسبت مشابه مخلوط كمپوست و خاك است.
واژه‌هاي كليدي: كمپوست، اسفرزه، ورمي كمپوست


مقدمه

اسفرزه به‌دليل بكارگيري بذر و پوسته آن جهت توليد تركيبهاي مختلف شيميايي در داروسازي از گياهان دارويي ارزشمند جهان محسوب مي‌گردد. بكارگيري گياهاني با خصوصيات مقاومت به خشكي و نياز آبي كم گوياي مديريت زراعي موفق به منظور استفاده بهينه از اين منابع در اقليمهاي خشك مي‌باشد. كاربرد كشت‌هاي آلي باعث تداوم كشاورزي پايدار و كيفيت زيست محيطي مي‌گردد (3). تحقيقات شفر و همكاران (4) نشان داد كه كودهاي آلي در كشت گياهان دارويي توليد بيوماس و تركيبهاي استخراج شده از آنها را افزايش مي‌دهد. كمپوست زباله‌هاي شهري به‌عنوان يك كود آلي مقرون به صرفه با توان مناسب و با ارزش مي‌تواند به عنوان جايگزيني مناسب در كشاورزي پايدار و كشت آلي از جايگاه ويژه‌اي برخوردار باشد (5). تهيه ورمي كمپوست به منظور تبديل ضايعات آلي به كود آلي با ارزش و غني شده در مقايسه با فرايند تهيه كمپوست به روش سنتي، از ارزش غذايي بالا به دليل افزايش معدني شدن و درجه هوموسي شدن برخوردار مي‌باشد (2).
آن در تيمار شاهد مشاهده شد (جدول 1).
حد اكثر وزن دانه و تعداد دانه در سنبله در تيمار20MCW به ترتيب 6/13 و 7/8 درصد افزايش نسبت به مقادير آنها در تيمار 20 MC مشاهده شد (جدول شمارة 1). وزن كل دانه در بوته تيمار 20 MCW در مقايسه با مقدار آن در تيمارهاي 50 MCWو 20 MC بترتيب 72 و 38 درصد افزايش معني‌داري رانشان داد. در حاليكه وزن كاه و كلش در بوته تيمار20 MCW تنها با مقدار آن در تيمار 50 MCWافزايش معني‌داري معادل 30 درصد داشت (جدول 1). وزن 1000 دانه و نسبت وزن دانه به كاه و کلش اسفرزه نيز در تيمار 20MCW حداكثر بوده كه نسبت به مقادير آنها در خاك شاهد بترتيب 29 و 24 درصد افزايش معني‌داري داشتند (جدول 1). از نتايج بدست آمده در خصوص تيمارهاي آزمايشي و مقايسه آنها با يكديگر مي‌توان چنين نتيجه‌گيري نموده كه مطلوبترين نسبت مخلوط كمپوست با خاك معادل80/20 مي‌باشد. همچنين با توجه به جدول 1 مي‌توان به كارآيي و نقش مؤثر ورمي كمپوست درمقايسه با مخلوط خاك + كمپوست (بدون كرم) و خاك شاهد پي برد. جيابال وكوپوسوامي (2) در

مواد وروشها

در اين تحقيق با استفاده از كمپوست زباله‌هاي شهري (5/7= pH، نيتروژن كل= 94/0 درصد،8/19 = و هدايت الكتريكي= 4/4) و يك خاك لوم زراعي (4/8= pH، نيتروژن كل= 16/0 درصد، 9/6 = و هدايت الكتريكي= 4/2) تيمارهاي آزمايشي با نسبت‌هاي 50/50، 70/30، 80/20 و 90/10 كمپوست زباله شهري به خاک تهيه شدند. مخلوط كمپوست و خاك هر نسبت به دو گروه با مقدار وزني مشابه تقسيم شدند كه يكي در شرايط طبيعي (MC10, MC20, MC30, MC50) و ديگري پس از افزون كرمهاي خاكي به‌مدت 5 ماه در شرايط رطوبتي و دمايي بهينه نگهداري شدند (MCW10, MCW20, MCW30, MCW50). سپس مخلوط خاک و کمپوست با کرم و بدون کرم و يک خاک شاهد (C) را در گلدانهاي پلاستيکي اضافه کردند و گياه اسفرزه در اسفند ماه 1381 در شرايط گلخانه كشت و به منظور ايجاد تراكم مناسب كليه بوته‌هاي موجود در هر گلدان در مرحله 4-3 برگي به 5 بوته تنك شده و گياه در خرداد ماه 1382 برداشت گرديد. كشت بذرهاي تيمار شده با قارچ كش انجام مؤلفه‌هاي مورد نظر در خصوص اجزاي عملكرد و عملكرد دانه و كاه و كلش اندازه‌گيري و تعيين شدند. تجزيه و تحليل نتايج بدست آمده در قالب طرح كاملاً تصادفي با سه تكرار و با استفاده از نرم افزار Mstatc انجام و ميانگين‌ها با استفاده از روش آزمون چند دامنه‌اي دانكن مقايسه شدند.
 
بالا