لطفا مباحث مشاوره ای وشخصی خود را دراین تاپیک مطرح فرمایید

eti68

عضو جدید
کاربر ممتاز
می دونم منظورت یه چی شبیه کاپل هست تو خارج، بحث ازدواج تو ایران مطرحه اگر خارج بودیم و مثلا روحیاتمون فرق می کرد و نوع اعتقادات متفاوت تر بود مثلا جوابم این بود که تا قبل از بدنیا اومدن بچه زندگی می کردم فقط بخاطر بچه ازدواج می کردیم.چرا چون بچه نیاز هست که قانونن پدر داشته باشه و قانونن کسی ازش حمایت کنه،یعنی خودم رو به عنوان پدر با قانون مجاب می کردم که از بچه ام حمایت کنم.
فکر می کنم جوابم این می شد.

ولی مثلا اینکه میگی آزادیت کاهش پیدا می کنه، بازم بستگی به این داره که آزادی رو تو چه چیزایی تصور کنی، مثلا بحث مالی؟ الآن واقعا اکثر دختر ها سر کار می رن و براحتی میتونی قرار بزاری با دختری که خرج های دخترونه اش رو مثل لباس و طلا و غیره رو خودش تهیه کنه،براحتی میشه خیلی از دختر ها پولشون از همسرشون هم بیشتر هست.
بحث جنسی هم هست ما مرد ها تنوع طلب هستیم یه واقعیته، اینم بستگی به کنترل و شناخت خودت از خودت داره اگر مدل شخصیتیت بیش از حد تنوع طلبیه، یه مدت Open Relationship زندگی کن ببین داری لذت می بری؟ خدا بهت اراده داده که خودت انتخاب کنی می دونی چرا؟ چون با دستای خودت سود و ضرر رو بچینی.من اصلا منظورم گناه و این تخیلات نیستش، منظورم اینه مثلا اگر تنوع طلبی رو انتخاب کنی یه سری صفات و یه سری عادات درت رشد می کنن مثلا حس تنهایی بیشتری پیدا می کنی یا مثلا توانایی اعتماد محض به یک انسان در زندگیت رو نخواهی داشت و غیره.
اینها همگی بستگی به خودت داره، خودت انتخاب کن ولی حتما قبلاش خوب فکر کن چون به قولی اگر خمیر شخصیتت خشک شد، تمامه، دیگه یه سری عادات و رفتار و صفات رو به خودت قبولوندی و شدی "این" و تغییر نمیپذیری.
ولی اگر در حین تفکر باشی میتونی به هر راهی که هنوز پا نزاشتی ، بری.

واسه همین پیشنهاد می کنم اول از همه با Date شروع کنی اگر خواستی به Couple ختمش کنی و نتیجه اش رو ببینی. نه اینکه مستقیم بری Open Relationship رو انتخاب کنی،اینو بزار جزء گزینه های آخر :D

مطمئنی الان دخترا تنوع طلب نیستن؟
هر کی پولدارتر بهتر!خخخ
بعدشم شما مردها نه.. شما نرها.:D
 

M.A777

عضو جدید
کاربر ممتاز
مطمئنی الان دخترا تنوع طلب نیستن؟
هر کی پولدارتر بهتر!خخخ
بعدشم شما مردها نه.. شما نرها.:D

آره، ولی "ذاتن" گفتم، مثلا 80% مرد ها ذاتن تنوع طلبن، و شاید 20% زن ها هم اینجوری باشن.



نر.خوبه چشه؟! باحاله که :D نر
نررررر

باحاله قشنگ رو دهن میاد، دوس داشتم دمت گرم :D
نررررررررر
 

ali.metal.eng

عضو جدید
می دونم منظورت یه چی شبیه کاپل هست تو خارج، بحث ازدواج تو ایران مطرحه اگر خارج بودیم و مثلا روحیاتمون فرق می کرد و نوع اعتقادات متفاوت تر بود مثلا جوابم این بود که تا قبل از بدنیا اومدن بچه زندگی می کردم فقط بخاطر بچه ازدواج می کردیم.چرا چون بچه نیاز هست که قانونن پدر داشته باشه و قانونن کسی ازش حمایت کنه،یعنی خودم رو به عنوان پدر با قانون مجاب می کردم که از بچه ام حمایت کنم.
فکر می کنم جوابم این می شد.

ولی مثلا اینکه میگی آزادیت کاهش پیدا می کنه، بازم بستگی به این داره که آزادی رو تو چه چیزایی تصور کنی، مثلا بحث مالی؟ الآن واقعا اکثر دختر ها سر کار می رن و براحتی میتونی قرار بزاری با دختری که خرج های دخترونه اش رو مثل لباس و طلا و غیره رو خودش تهیه کنه،براحتی میشه خیلی از دختر ها پولشون از همسرشون هم بیشتر هست.
بحث جنسی هم هست ما مرد ها تنوع طلب هستیم یه واقعیته، اینم بستگی به کنترل و شناخت خودت از خودت داره اگر مدل شخصیتیت بیش از حد تنوع طلبیه، یه مدت Open Relationship زندگی کن ببین داری لذت می بری؟ خدا بهت اراده داده که خودت انتخاب کنی می دونی چرا؟ چون با دستای خودت سود و ضرر رو بچینی.من اصلا منظورم گناه و این تخیلات نیستش، منظورم اینه مثلا اگر تنوع طلبی رو انتخاب کنی یه سری صفات و یه سری عادات درت رشد می کنن مثلا حس تنهایی بیشتری پیدا می کنی یا مثلا توانایی اعتماد محض به یک انسان در زندگیت رو نخواهی داشت و غیره.
اینها همگی بستگی به خودت داره، خودت انتخاب کن ولی حتما قبلاش خوب فکر کن چون به قولی اگر خمیر شخصیتت خشک شد، تمامه، دیگه یه سری عادات و رفتار و صفات رو به خودت قبولوندی و شدی "این" و تغییر نمیپذیری.
ولی اگر در حین تفکر باشی میتونی به هر راهی که هنوز پا نزاشتی ، بری.

واسه همین پیشنهاد می کنم اول از همه با Date شروع کنی اگر خواستی به Couple ختمش کنی و نتیجه اش رو ببینی. نه اینکه مستقیم بری Open Relationship رو انتخاب کنی،اینو بزار جزء گزینه های آخر :D
من که فکر میکنم اگه قرار باشه مثلا به صورت هم خونه ای تو کشورمون زندگی بشه ...هیچ کسی ازدواج نکنه...چون وقتی date و ...باشه خیلی سخت میشه کسی بخاد ازدواج کنه
کلا تو فرض کن بتونی زود زود با افراد مختلف اشنا بشی و رابطه داشته باشی دیگه چه دلیلی داره که خودتو محدود کنی به یک نفر؟
اگرم عاشق طرفت بشی اصلا ازدواجم بکنی با یک مشکل کوچک تمومش میکنی بازم دوستی و اینها
حالا من یه سری فیلم خارجی که میدیدم متوجه شدم اونها هم مشکلات زیادی دارند مثلا اونقدر با هم راحتند که راحتی رابطه برقرار میکنند حتی معلوم نمیشه که پدر یه بچه کیه...مگر اینکه بره تست بده تا مشخص بشه....یعنی درهم و برهمه و وفاداری توشون خیلی کمه ...ولی یه نکته که هست اینه چون خیلی ازادند واسه همین چیزی رو هم از هم پنهون نمیکنند یعنی راحت مگه که چیه و نقش بازی نمیکنه...
ولی در کل اینکه ازدواج چطوری باشه و اینها به شدت به دینی که ادم داره بستگی داره و دین دست ادمو میبنده ....
یعنی اول باید مشخص کنی که به دینت چقدر پای بندی و تکلیفت مشخص باشه مثلا وقتی خودت رو فردی دین دار و متعقد به اون دنیا بدونی دیگه نمیتونی هرکاری بکنی
 

zeynab_ghhh

کاربر بیش فعال
من که فکر میکنم اگه قرار باشه مثلا به صورت هم خونه ای تو کشورمون زندگی بشه ...هیچ کسی ازدواج نکنه...چون وقتی date و ...باشه خیلی سخت میشه کسی بخاد ازدواج کنه
کلا تو فرض کن بتونی زود زود با افراد مختلف اشنا بشی و رابطه داشته باشی دیگه چه دلیلی داره که خودتو محدود کنی به یک نفر؟
اگرم عاشق طرفت بشی اصلا ازدواجم بکنی با یک مشکل کوچک تمومش میکنی بازم دوستی و اینها
حالا من یه سری فیلم خارجی که میدیدم متوجه شدم اونها هم مشکلات زیادی دارند مثلا اونقدر با هم راحتند که راحتی رابطه برقرار میکنند حتی معلوم نمیشه که پدر یه بچه کیه...مگر اینکه بره تست بده تا مشخص بشه....یعنی درهم و برهمه و وفاداری توشون خیلی کمه ...ولی یه نکته که هست اینه چون خیلی ازادند واسه همین چیزی رو هم از هم پنهون نمیکنند یعنی راحت مگه که چیه و نقش بازی نمیکنه...
ولی در کل اینکه ازدواج چطوری باشه و اینها به شدت به دینی که ادم داره بستگی داره و دین دست ادمو میبنده ....
یعنی اول باید مشخص کنی که به دینت چقدر پای بندی و تکلیفت مشخص باشه مثلا وقتی خودت رو فردی دین دار و متعقد به اون دنیا بدونی دیگه نمیتونی هرکاری بکنی

آزادی بی حدو مرز یه سری افراد، آزادی سایر افراد جامعه رو تهدید میکنه.

وقتی هر دختر یا پسری به راحتی به خودش اجازه بده هر رابطه ای رو با هر کسی شروع کنه، هروقتم خواست تموم کنه تحت این عنوان که من میخوام آزاد یا تنوع طلب باشم، آرامش و آزادی خیل عظیمی از افراد دیگه از بین میره.

طرف مقابلش، یک انسانه.یک انسان با همه نیازهای مادی و معنوی.درسته که خودش حاضر میشه که رابطه رو بپذیره یا نه، اما اون کسی که خودش پیش قدم ارتباط شده هم چیزی تحت عنوان انسانیت یا عقلانیت نسبی باید داشته باشه.آسیب های روانی و جسمی ناشی از تنوع طلبی طرف مقابل در یک رابطه کوتاه مدت، خیلیم چیز کم اهمیتی نیست.

آسیب هایی که خود فرد میبینه.آسیب هایی که طرف مقابلش میبینه.آسیب هایی که خونواده اون فرد میبینن.آسیب هایی که اگر فرزندی به وجود بیاد(فرضا آمار 42% فرزندان تک والد انگلستان که شاید هیچوقت نفهمن پدر یا مادرشون کی بوده که خود گیدنز در کتاب جامعه شناسیش بهش اشاره میکنه.)....

البته اینا فقط واسه اونیه که در زندگیش هیچ جایی و هیچ حقی نسبت به خودش برای خالقش، قایل نیست.هیچ وظیفه ای در قبال خداوند برای خودش متصور نیست.اگر باشه که هم احساس، هم جسمو روح و هم همه وجودش رو امانت الهی میبینه و نمیتونه قدمی به سمت این آزادی خودخواهانه و نه خدا خواهانه که نتیجش قطعا دگرخواهانه هم خواهد بود، برداره.
 

M.A777

عضو جدید
کاربر ممتاز
آزادی بی حدو مرز یه سری افراد، آزادی سایر افراد جامعه رو تهدید میکنه.
وقتی هر دختر یا پسری به راحتی به خودش اجازه بده هر رابطه ای رو با هر کسی شروع کنه، هروقتم خواست تموم کنه تحت این عنوان که من میخوام آزاد یا تنوع طلب باشم، آرامش و آزادی خیل عظیمی از افراد دیگه از بین میره.
طرف مقابلش، یک انسانه.یک انسان با همه نیازهای مادی و معنوی.درسته که خودش حاضر میشه که رابطه رو بپذیره یا نه، اما اون کسی که خودش پیش قدم ارتباط شده هم چیزی تحت عنوان انسانیت یا عقلانیت نسبی باید داشته باشه.آسیب های روانی و جسمی ناشی از تنوع طلبی طرف مقابل در یک رابطه کوتاه مدت، خیلیم چیز کم اهمیتی نیست.
آسیب هایی که خود فرد میبینه.آسیب هایی که طرف مقابلش میبینه.آسیب هایی که خونواده اون فرد میبینن.آسیب هایی که اگر فرزندی به وجود بیاد(فرضا آمار 42% فرزندان تک والد انگلستان که شاید هیچوقت نفهمن پدر یا مادرشون کی بوده که خود گیدنز در کتاب جامعه شناسیش بهش اشاره میکنه.)....
البته اینا فقط واسه اونیه که در زندگیش هیچ جایی و هیچ حقی نسبت به خودش برای خالقش، قایل نیست.هیچ وظیفه ای در قبال خداوند برای خودش متصور نیست.اگر باشه که هم احساس، هم جسمو روح و هم همه وجودش رو امانت الهی میبینه و نمیتونه قدمی به سمت این آزادی خودخواهانه و نه خدا خواهانه که نتیجش قطعا دگرخواهانه هم خواهد بود، برداره.
خب نتیجه اون افرادی که هر دو با اراده ی هم ، رابطه برقرار می کنند چیست؟
من شخصا چنتا دوست دارم که یکیشون اصلا فقط رابطه جنسی داره و قبل از رابطه با فرد مورد نظر کاملا صحبت میکنه و نیتش رو میگه که اینه و رابطه برقرار می کنن
یکی دیگشون هم رابطه رو نه فقط جنسی بلکه با عاطفه همراه می کنه ولی قرار میزاره با طرف که ممکنه اصلا ازش خوشش نیاد ممکنه یک ماه طول بکشه ممکنه یه سال یا یکروز ، از قبل تمام صحبتاشون هم می کنن بعد ادامه می دن.

تکلیف اینها چیه احیاناً؟
توجه کنید که کساییکه این رابطه رو قبول می کنن مطمئنا خانواده ای دارن که این مسائل واسشون عادیه ، مطمئنا شما هم برخی خانواده ها رو دیدید که اینجور مسائل واسشون عادیه.

به دید من اینجور آدم ها ایرادی بهشون وارد نیست.
شما گفتی که 2نفر هستن و اگر یکی آزادی بخواد، ممکنه به دیگران صدمه برسونه، حالا یه نکته هست، اگر طرف آزادی ای بخواد که با درخواست طرف مقابلش و جواب بله ی طرف مقابلش باشه چی، اون موقع هر دو برای هم آزادی می خوان و به کسی هم صدمه نمیرسونن.
مطمئنا توجیح قدرتمندی در مقابل این گفته، نیست.ولی خب حالا حرفی هم بزنید ما متوجه بشیم خوبه!
به قول اتی برخی از دختر ها هم هستن که تنوع طلبن عین یه پسر.اینها هم در این مسئله گنجونده میشن!

مستقیماً از دین و خدا و پیغمبر هم مایه نزارید چون سوال کلی ـه و یه جواب کلی بهتره، نه اینکه محدود بشه به یک دین به یک فرقه به یک عده به یک نگرش که مسلما کسی این جواب رو قبول نمیکنه مگر کسی باشه که همون فرقه و دین و نگرش رو داشته باشه.
 

eti68

عضو جدید
کاربر ممتاز
آره، ولی "ذاتن" گفتم، مثلا 80% مرد ها ذاتن تنوع طلبن، و شاید 20% زن ها هم اینجوری باشن.



نر.خوبه چشه؟! باحاله که :D نر
نررررر

باحاله قشنگ رو دهن میاد، دوس داشتم دمت گرم :D
نررررررررر
تف تو همچین ذاتی.:D
ولی آمارها چیز دیگه ای میگن نر جان!!
:D

نخند حجابتو رعایت کن!!:D
 

mihua

عضو جدید
کاربر ممتاز
تف تو همچین ذاتی.:D
ولی آمارها چیز دیگه ای میگن نر جان!!
:D


نخند حجابتو رعایت کن!!:D


وای خدا اتی مردم از خنده.
امروز داری میخندونیم همش... ملسی:D

:biggrin:

اوا خاک عالم حجابم به باد رفت...!. :D
 

mihua

عضو جدید
کاربر ممتاز
ببین من پالتو پوشیدم.یاد بگیر.:D


نیخوام من میمیرم از گرما. من گرماعی ام...
ولی زود عطسه میکنم! :/ . ولی زمستونا حتی گرمم باشه باید پالتو مالتو تنم باشه...وگرنه نمیشه. خخخ.
کلا یه وضع خوبیه
(الان مدیر تالار میاد اخراجمون میکنه):cry:
 

eti68

عضو جدید
کاربر ممتاز
نیخوام من میمیرم از گرما. من گرماعی ام...
ولی زود عطسه میکنم! :/ . ولی زمستونا حتی گرمم باشه باید پالتو مالتو تنم باشه...وگرنه نمیشه. خخخ.
کلا یه وضع خوبیه
(الان مدیر تالار میاد اخراجمون میکنه):cry:

خو هوا سرد میشه کم کم
بائد کاپشن بپوشیم..خخ چه ربطی داشت:D
 

zeynab_ghhh

کاربر بیش فعال
خب نتیجه اون افرادی که هر دو با اراده ی هم ، رابطه برقرار می کنند چیست؟
من شخصا چنتا دوست دارم که یکیشون اصلا فقط رابطه جنسی داره و قبل از رابطه با فرد مورد نظر کاملا صحبت میکنه و نیتش رو میگه که اینه و رابطه برقرار می کنن
یکی دیگشون هم رابطه رو نه فقط جنسی بلکه با عاطفه همراه می کنه ولی قرار میزاره با طرف که ممکنه اصلا ازش خوشش نیاد ممکنه یک ماه طول بکشه ممکنه یه سال یا یکروز ، از قبل تمام صحبتاشون هم می کنن بعد ادامه می دن.

تکلیف اینها چیه احیاناً؟
توجه کنید که کساییکه این رابطه رو قبول می کنن مطمئنا خانواده ای دارن که این مسائل واسشون عادیه ، مطمئنا شما هم برخی خانواده ها رو دیدید که اینجور مسائل واسشون عادیه.

به دید من اینجور آدم ها ایرادی بهشون وارد نیست.
شما گفتی که 2نفر هستن و اگر یکی آزادی بخواد، ممکنه به دیگران صدمه برسونه، حالا یه نکته هست، اگر طرف آزادی ای بخواد که با درخواست طرف مقابلش و جواب بله ی طرف مقابلش باشه چی، اون موقع هر دو برای هم آزادی می خوان و به کسی هم صدمه نمیرسونن.
مطمئنا توجیح قدرتمندی در مقابل این گفته، نیست.ولی خب حالا حرفی هم بزنید ما متوجه بشیم خوبه!
به قول اتی برخی از دختر ها هم هستن که تنوع طلبن عین یه پسر.اینها هم در این مسئله گنجونده میشن!

مستقیماً از دین و خدا و پیغمبر هم مایه نزارید چون سوال کلی ـه و یه جواب کلی بهتره، نه اینکه محدود بشه به یک دین به یک فرقه به یک عده به یک نگرش که مسلما کسی این جواب رو قبول نمیکنه مگر کسی باشه که همون فرقه و دین و نگرش رو داشته باشه.

بله.امکان پذیره.
شاید بشه گفت اکثریت این دست از افراد که خودشونم میدونن که صرفا دنبال ارتباط کوتاه مدتن و طرف مقابل انقضاش که بگذره، میندازنش دور، همون اول به صورت ناشیانه کمتر پیش میاد که هدفشونو صراحتا بیان کننو ... . سعی میکنن اول ارتباط برقرار کنن، احساسات طرف مقابلشونو درگیر خودشون کنن و بعدا... .درسته که طرف مقابل هم خودش اختیار داره و میتونه بپذیره یا نپذیره.اما من میگم این نفی کننده مسوولیت و وجدان طرف اول نیست.

مثال میزنم.

من یه دختریم که با یه پسری وارد رابطه شدم.طرف مقابلمم یه جوون مجرد دانشجوئه که زیاد هم ظاهرا پسر هفت خطی نیست.حتی در ارتباطش با من هم یه سری مسائل رو رعایت میکنه.من میتونم به طور خیلی ظریفی، روز به روز تاثیرگذاریمو روش بیشتر کنم.دلبستگی یا وابستگی ایجاد کنم.یه جوری اونو درگیر خودم کنم و روز به روز حریم های بیشتری از این رابطه رو بشکنم و جلو برم.....

میتونم پیش خودم بگم خودش خواست!نمیخواست میتونست ادامه نده.اما نکته ای که وجود داره اینه که من دارم اونو درگیر خودم میکنم.فشار روانی و جسمی بهش وارد میکنم.هیجانات جنسی و عاطفیشو تحت الشعاع قرار میدم.همه این تاثیر ها، ناشی از وجود منه.وجود آگاهانه من.به هیچ عنوان انکار شدنی نیست.اون خواست.اون نفهمید.اصلا اون فهمیدو عامدانه ادامه داد.من چی؟حالا مثلا دین ندارم.اما اختیارم ندارم؟عقلم ندارم؟ انسانیتم ندارم؟وجدانم ندارم؟
اگه داشته باشم، خودم میزارمش کنار.ارتباطو قطع میکنم حتی اگر به خودم فشار زیادی بیاد.بالاخره این وابستگی یا حتی اعتیادی که شکل گرفته، کنار گذاشتنش بدون سختی نیست.

نوع نگاه ما به این زندگی، همه افکار و رفتار ما رو جهت میده. حتی اگر اعتقادی به شاهد بودن خداوند روی همه رفتار و سکناتم نداشته باشم، حتی اگر اعتقادی به شهادت دادن تک تک موجودات این هستی نسبت به اعمالم نداشته باشم،(تازه خدایی که اجازه نمیده خودت به خودت آسیب برسونی.چه برسه به دیگران!!) اگر فقط و فقط اعتقاد به عمل و عکس العمل داشتن همه چیز داشته باشم، قطعا ولو به اندازه یه لحظه هم که شده، به این موضوع فکر میکنم که من هم مسوولم. اگر به هیچکس دیگه ای جز خودم نمیخوام فکر کنم، حداقلش اینه که شاید یه روز که با یکی خواستم ارتباط بلند مدت و واقعا عاشقانه و متعهدانه داشته باشم، اونم همین بلاییو سر من بیاره که من سر خیلیا آوردم.حالا اینکه بعدش تلاش میکنم خودمو به تغافل بزنم یا یه جوری سرمو گرم کنم تا از خودم فرار کنم یه مسئله دیگه ست.

حتی در جامعه شناسی منهای خدای غربی هم که نگاه کنیم، همه ما به عنوان یک فرد جامعه در قبال هم مسوولیم.
 

fateme f

عضو جدید
سلامم عزیزان. من ۸ماهه که درسمم تمومموم شدهه. لیسانسمو گرفت. رشتمم صنایعع غذایییی بودهه. دانشگاهمم سراسریی بودهه وو معدلمم خوبب. ولیی ازوقتی درسم تموم شده. دنبالل کارم ولیی فعلاا جورنشده ازیه طرفم نمیدونم واسه ارشدد بخونم یا نه احساسس میکن. تاتا النن عمرم الکیی تلفف شده نمیدونمنم چیکارکنم خیلی حالال بدیی دارمم. لطفاا کمک کنیدد بگیدد واسهه ارشدد بخونم یاا منتظرر کارر باشم. میترسمم ازیه طرفف ارشدمدم نخونم ازیهه طرفمم کاریی گیرر نیادد وو عمرمم الکیی تلفف شهه. ممنون
 

Takesh

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلامم عزیزان. من ۸ماهه که درسمم تمومموم شدهه. لیسانسمو گرفت. رشتمم صنایعع غذایییی بودهه. دانشگاهمم سراسریی بودهه وو معدلمم خوبب. ولیی ازوقتی درسم تموم شده. دنبالل کارم ولیی فعلاا جورنشده ازیه طرفم نمیدونم واسه ارشدد بخونم یا نه احساسس میکن. تاتا النن عمرم الکیی تلفف شده نمیدونمنم چیکارکنم خیلی حالال بدیی دارمم. لطفاا کمک کنیدد بگیدد واسهه ارشدد بخونم یاا منتظرر کارر باشم. میترسمم ازیه طرفف ارشدمدم نخونم ازیهه طرفمم کاریی گیرر نیادد وو عمرمم الکیی تلفف شهه. ممنون

تا داغ درس خوندنی ؛ اشهدتو بخون (ببخشید همون ارشد :D)
بخصوص اگه خانواده حمایت میکنن . تو دوران تحصیل امکان رسیدن به موقعیت کاری و ... هم هست
 

دیاکو95

عضو جدید
احساس مشترک...

احساس مشترک...

سلام بر همه...
من چندوقت پیش رفتم خواستگاری یکی از فامیلامون ولی قسمت نشد و خونواده ایشون مخالفت کردن،
الان اون خانم آخر هفته مراسم ازدواجشه و چون فامیل هستیم ما هم دعوت شدیم،
یه حس عجیبی دارم نمیدونم برم ؟ نرم؟ موندم چکار کنم... نظر شما چیه؟
راستی شما تجربه ای در این زمینه دارید؟؟
 

شهریاری 2

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز
سلامم عزیزان. من ۸ماهه که درسمم تمومموم شدهه. لیسانسمو گرفت. رشتمم صنایعع غذایییی بودهه. دانشگاهمم سراسریی بودهه وو معدلمم خوبب. ولیی ازوقتی درسم تموم شده. دنبالل کارم ولیی فعلاا جورنشده ازیه طرفم نمیدونم واسه ارشدد بخونم یا نه احساسس میکن. تاتا النن عمرم الکیی تلفف شده نمیدونمنم چیکارکنم خیلی حالال بدیی دارمم. لطفاا کمک کنیدد بگیدد واسهه ارشدد بخونم یاا منتظرر کارر باشم. میترسمم ازیه طرفف ارشدمدم نخونم ازیهه طرفمم کاریی گیرر نیادد وو عمرمم الکیی تلفف شهه. ممنون

سلام.ما که میگیم تا طراوت جوانی رو دارید، ازدواج کنید.
ارشد که تموم شه، دیگه اخرای طراوت ادم هست.
البته اگه هنوز ازدواج نکردید.

در کنار این اشهدتون رو بخونید خیلی بهتره. (همون ارشد:d)

اینو گفتم چون خیلیا فکر میکنن ازدواج حاشیه هست.
 

آنه...

عضو جدید
سلام
یک سوالی ذهنمو درگیر کرده
نامزدم تو همه کارهاش وابسته به اطرافیانش هست و نمیتونه تنها دست به کاری بزنه(اینو گفتم که بدونین وابسته است)
الان هنوز خونه خودمون نرفتیم. وقتهایی که باهم هستیم در آخر که هرکدام میخوایم بریم خونه پدرمادر خودمون شدیدا ترس و ناراحتی از تنهایی رو تو چهره اش میبینم( رابطه خوبی هم با خانواده خودش نداره یعنی اینطور بگم که خانواده دلسوزی نداره ! پدرومادر بی تفاوت نسبت به بچه ها! خواهرو برادری که هرکدام سرشون تو کارخودشون هست!) حالا به هرحال!
نامزدم موقعی که میخوایم جدا بشیم احساس دلتنگی و حالشو اینطور توصیف میکنه که میگه این زمان جداشدن مثه جون دادنه!و میگه وقتی نیستی یادم که میفته که نیستی بدنم درد میگیره! ازش میرپسم یعنی چی کجات درد میگیره؟ میگه روم فشار میاد بعد احساس فشارو ودرد تو قسمت (عذرمیخوام)آلت تناسلیش میکنه! میگه دردش شدیده! واقعا میگه ها درد میکنه!!!

حالا سوالی که دارم اینه که از لحاظ روحی واقعا همچین موردی تو جنس مذکر رایجه؟؟ طبیعیه؟؟ واقعا احساس دلتنگی نمودش توی جنس مذکر اینطوریه؟؟ اول ناراحت شدم گفتن یعنی چه! ولی سخنرانی های یک مشاورخانواده رو که داشتم گوش میدام راجع به شناخت بنیان های روانی زن و مرد با توجه به تفاوتهای روحی جنس مونث و مذکر باخودم گفتم شاید راست میگه و طبیعی هم هست!
 

M.A777

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
یک سوالی ذهنمو درگیر کرده
نامزدم تو همه کارهاش وابسته به اطرافیانش هست و نمیتونه تنها دست به کاری بزنه(اینو گفتم که بدونین وابسته است)
الان هنوز خونه خودمون نرفتیم. وقتهایی که باهم هستیم در آخر که هرکدام میخوایم بریم خونه پدرمادر خودمون شدیدا ترس و ناراحتی از تنهایی رو تو چهره اش میبینم( رابطه خوبی هم با خانواده خودش نداره یعنی اینطور بگم که خانواده دلسوزی نداره ! پدرومادر بی تفاوت نسبت به بچه ها! خواهرو برادری که هرکدام سرشون تو کارخودشون هست!) حالا به هرحال!
نامزدم موقعی که میخوایم جدا بشیم احساس دلتنگی و حالشو اینطور توصیف میکنه که میگه این زمان جداشدن مثه جون دادنه!و میگه وقتی نیستی یادم که میفته که نیستی بدنم درد میگیره! ازش میرپسم یعنی چی کجات درد میگیره؟ میگه روم فشار میاد بعد احساس فشارو ودرد تو قسمت (عذرمیخوام)آلت تناسلیش میکنه! میگه دردش شدیده! واقعا میگه ها درد میکنه!!!

حالا سوالی که دارم اینه که از لحاظ روحی واقعا همچین موردی تو جنس مذکر رایجه؟؟ طبیعیه؟؟ واقعا احساس دلتنگی نمودش توی جنس مذکر اینطوریه؟؟ اول ناراحت شدم گفتن یعنی چه! ولی سخنرانی های یک مشاورخانواده رو که داشتم گوش میدام راجع به شناخت بنیان های روانی زن و مرد با توجه به تفاوتهای روحی جنس مونث و مذکر باخودم گفتم شاید راست میگه و طبیعی هم هست!
دوست محترم من جوابی ندارم در مورد خانواده و وابستگیش و اینها....

ولی در مورد اینکه من تنهائم فلان قسمت درد میگیره، بنده شخصا اولین باره در طول عمرم این رو میشنوم و تو خوابگاه هم 5سال با انواع و اقسام رفقا زندگی کردم و واقعا آشنایی دارم با جنس خودم! و چنین چیزی مشاهده نکردم و یا نشنیدم که طرف بخاطر تنهایی اینجوری بشه.
یه مسئله دیگه هست که خیلی هم ساده هست اونم "رابطه" هست.
برخی از ما پسر ها مسلما رابطه های ساده رو واسه لذتش میخوایم.ولی شما گفتین "نامزدم هست" یعنی مسئله "خانوادگیه" و رفت و آمد خانوادگی دارید؟! اگر خواستگاری و خانوادگیه یه بحثه. ولی در کل وقتی یه پسر بحث های جنسی رو مطرح می کنه (در مورد شرمگاه پیش یک نفر دیگه صحبت کنه) هدف یک چیز ـه و اون اینه که اینجور صحبت ها رو عادی کنه،تا اینکه رابطه رو آروم آروم شروع کنه.
ببین وقتی مثلا یکی از دوستام خواست رابطه برقرار کنه اولین بار که نیومد به طرف بگه بریم رابطه برقرار کنیم! نه! اول اومد با اون دختر یکم صحبت کرد بعد صحبت رو جنسی کرد بعد آروم آروم نیتش رو گفت.
هیچ پسری همون اول در مورد مسائل جنسی صحبت نمیکنه بلکه آروم آروم از راه های دیگه وارد میشه که طرف مقابلش نترسه.
این یک.

دوم اینکه در مورد درد هم بهترین راه "پزشک" هست.براحتی با ببریدش پزشک،من یکی از رفیقام مشکلی واسش پیش اومد و رفت دکتر و خوب شد،مشکلش هم این بود که توی فوتبال آسیب دیده بود،خودش هم خجالت میکشید بره دکتر ولی بلاخره رفت و خوب شد، اگر کسی مشکل داره پس تلاش میکنه خوب بشه.ازش بخواید بره دکتر.اگر مِن و مِن کرد که نمیخوام برم و خجالت میکشم و اینا، یعنی واقعا نیت پاک و صادقی و صافی نداره.


سوم اینکه من خودم رو مثال میزنم.بنده اگر خواستم با یه دختری در مورد مسائل خیلی خصوصی حرف بزنم، یک اینکه میزارم خیلی از رابطه بگذره مثلا 6ماه تا 9ماه بگذره،دوم اینکه یا میزارم بیش از حد صمیمی بشیم یا رابطه خانوادگی داشته باشیم اینجوری خودم رو مجاب میکنم که فقط به فکر لذت خودم نباشم.

و در آخر من پیشنهاد می کنم نه اینکه فاصله بگیرید و نه اینکه طرز برخوردتون رو عوض کنید.بلکه اتفاقا اجازه بدید هرچی میخواد بگه بعد ازش بخواید مشکلش رو حل کنه (مثل دکتر و غیره) یا اینکه ازش بخواید که ناراحت نمیشید ولی صاف و صادقانه نیتش رو بگه، چون هر پسری تو سن 20تا22 سال دیگه تمام مسائل خصوصی خودشو میفهمه و نمیره از یه دختره دیگه بپرسه من نمیدونم چرا اینجوری میشم!!


ببخشید که بحث به اینجاها کشیده شد،خداوکیلی چونکه رفیقای زیادی داشتم و میدونم طرز برخورد پسرا چجوریه و مشکلاتشون چیه،گفتم راهنماییت کنم.
سلامت باشین.
 

شهریاری 2

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز
دوست محترم من جوابی ندارم در مورد خانواده و وابستگیش و اینها....

ولی در مورد اینکه من تنهائم فلان قسمت درد میگیره، بنده شخصا اولین باره در طول عمرم این رو میشنوم و تو خوابگاه هم 5سال با انواع و اقسام رفقا زندگی کردم و واقعا آشنایی دارم با جنس خودم! و چنین چیزی مشاهده نکردم و یا نشنیدم که طرف بخاطر تنهایی اینجوری بشه.
یه مسئله دیگه هست که خیلی هم ساده هست اونم "رابطه" هست.
برخی از ما پسر ها مسلما رابطه های ساده رو واسه لذتش میخوایم.ولی شما گفتین "نامزدم هست" یعنی مسئله "خانوادگیه" و رفت و آمد خانوادگی دارید؟! اگر خواستگاری و خانوادگیه یه بحثه. ولی در کل وقتی یه پسر بحث های جنسی رو مطرح می کنه (در مورد شرمگاه پیش یک نفر دیگه صحبت کنه) هدف یک چیز ـه و اون اینه که اینجور صحبت ها رو عادی کنه،تا اینکه رابطه رو آروم آروم شروع کنه.
ببین وقتی مثلا یکی از دوستام خواست رابطه برقرار کنه اولین بار که نیومد به طرف بگه بریم رابطه برقرار کنیم! نه! اول اومد با اون دختر یکم صحبت کرد بعد صحبت رو جنسی کرد بعد آروم آروم نیتش رو گفت.
هیچ پسری همون اول در مورد مسائل جنسی صحبت نمیکنه بلکه آروم آروم از راه های دیگه وارد میشه که طرف مقابلش نترسه.
این یک.

دوم اینکه در مورد درد هم بهترین راه "پزشک" هست.براحتی با ببریدش پزشک،من یکی از رفیقام مشکلی واسش پیش اومد و رفت دکتر و خوب شد،مشکلش هم این بود که توی فوتبال آسیب دیده بود،خودش هم خجالت میکشید بره دکتر ولی بلاخره رفت و خوب شد، اگر کسی مشکل داره پس تلاش میکنه خوب بشه.ازش بخواید بره دکتر.اگر مِن و مِن کرد که نمیخوام برم و خجالت میکشم و اینا، یعنی واقعا نیت پاک و صادقی و صافی نداره.


سوم اینکه من خودم رو مثال میزنم.بنده اگر خواستم با یه دختری در مورد مسائل خیلی خصوصی حرف بزنم، یک اینکه میزارم خیلی از رابطه بگذره مثلا 6ماه تا 9ماه بگذره،دوم اینکه یا میزارم بیش از حد صمیمی بشیم یا رابطه خانوادگی داشته باشیم اینجوری خودم رو مجاب میکنم که فقط به فکر لذت خودم نباشم.

و در آخر من پیشنهاد می کنم نه اینکه فاصله بگیرید و نه اینکه طرز برخوردتون رو عوض کنید.بلکه اتفاقا اجازه بدید هرچی میخواد بگه بعد ازش بخواید مشکلش رو حل کنه (مثل دکتر و غیره) یا اینکه ازش بخواید که ناراحت نمیشید ولی صاف و صادقانه نیتش رو بگه، چون هر پسری تو سن 20تا22 سال دیگه تمام مسائل خصوصی خودشو میفهمه و نمیره از یه دختره دیگه بپرسه من نمیدونم چرا اینجوری میشم!!


ببخشید که بحث به اینجاها کشیده شد،خداوکیلی چونکه رفیقای زیادی داشتم و میدونم طرز برخورد پسرا چجوریه و مشکلاتشون چیه،گفتم راهنماییت کنم.
سلامت باشین.

دقیقا نظر منم همین هست.
فقط یه جا اختلاف نظر هست بینمون. اونم اینکه نذارید صمیمی بشه. بزارید حرمتها حفظ بشه. در عوضش سعی کنید زودتر تکلیفتون رو روشن کنید.
نذارید دوره نامزدی طول بکشه.

اخه اگه قبل از عقد یا ازدواج، رابطه ای برقرار شه(خدایی نکرده)، ممکنه بعدش طرف بزنه زیر همه چیو و بگه "فکر میکنم به درد هم نمیخوریم"
اخه ازین مورد ها خیلی پیش اومده.

بازم نظر دوستمون بسیار محترم هست و من هم خیلی استفاده کردم.


راستی همونطور که دوستمون گفتن، حتما حتما بگید بره پیش یه دکتر.
البته تنها.
ممکنه اگه این مشکل برطرف نشه و درد داشته باشن، برای بعد از ازدواج مشکل پیدا بشه توی زندگیتون..
حتما بگید بره پیش دکتر
 
آخرین ویرایش:

AUTUMN LEAVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام دوستان همیشه در صحنه دی:

میخوام بدونم میزان تحصیلات همسر آیندتون چقدر براتون مهمه؟

جواباتون مهمه ها .. ;)
ممنون:gol:
 

M.A777

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوستان همیشه در صحنه دی:

میخوام بدونم میزان تحصیلات همسر آیندتون چقدر براتون مهمه؟

جواباتون مهمه ها .. ;)
ممنون:gol:

برای من شخصن، چون تو ایران فقط تو محیط دانشگاه هستش که آدم اجتماعی میشه و اولین بار با محیطی مخلوط از دختر و پسر در ارتباط هستیم و اینها، دوست دارم همسرم حداقل این محیط رو تجربه کرده باشه و پخته تر باشه.در حد فوق دیپلم هم کافیه.
ولی اینکه حتمن تا لیسانس و فلان و بیسار باشه،برای من اصلا هیچ اهمیتی نداره.
و اینکه چه نوع رشته ای بخونه،باز هم اهمیت نداره.ولی ترجیحا رشته ای بخونه که ضرر جسمی روحی بهش نرسونه.

اینها نظرات گهربار خودمه :D
اینو قبلن یکی از فامیلامون ازم پرسید، من بهش گفتم واسم مهم نیست، بهم گفت هنوز پخته نیستی،باید بیشتر فکر کنی.از اون موقع این مسئله تو ذهنم بود بهش فکر کردم و در کل به این نتیجه رسیدم که فکر می کنم منطقیه.
 

AUTUMN LEAVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
برای من شخصن، چون تو ایران فقط تو محیط دانشگاه هستش که آدم اجتماعی میشه و اولین بار با محیطی مخلوط از دختر و پسر در ارتباط هستیم و اینها، دوست دارم همسرم حداقل این محیط رو تجربه کرده باشه و پخته تر باشه.در حد فوق دیپلم هم کافیه.
ولی اینکه حتمن تا لیسانس و فلان و بیسار باشه،برای من اصلا هیچ اهمیتی نداره.
و اینکه چه نوع رشته ای بخونه،باز هم اهمیت نداره.ولی ترجیحا رشته ای بخونه که ضرر جسمی روحی بهش نرسونه.

اینها نظرات گهربار خودمه :D
اینو قبلن یکی از فامیلامون ازم پرسید، من بهش گفتم واسم مهم نیست، بهم گفت هنوز پخته نیستی،باید بیشتر فکر کنی.از اون موقع این مسئله تو ذهنم بود بهش فکر کردم و در کل به این نتیجه رسیدم که فکر می کنم منطقیه.
ممنونم از توضیحاتتون ..

اما خب بعضیام میگن بهتره ک تو محیط دانشگاه نرفته و روش باز نشده .. :|
من خودم مخالف این حرفم!

کسی که محیط دانشگاهو دیده با کسی که ندیده خب مسلماً طرز فکرش فرق داره .. درست میگم؟
 

M.A777

عضو جدید
کاربر ممتاز
ممنونم از توضیحاتتون ..

اما خب بعضیام میگن بهتره ک تو محیط دانشگاه نرفته و روش باز نشده .. :|
من خودم مخالف این حرفم!

کسی که محیط دانشگاهو دیده با کسی که ندیده خب مسلماً طرز فکرش فرق داره .. درست میگم؟
مثل این میمونه شما بطری بنزین تو بقلت بگیری،بهت بگن خطرناکه،بگی نه چون کبریت پیشم نیست چه خطری داره!

این هم چون تجربه نکرده دلیل نمیشه که یه سری ایرادات داشته باشه یا نه.به قولی باید قدرت "ارده اش" تست بشه!تو جاهایی که اراده داشته، چه تصمیماتی گرفته؟!

من اتفاقا خیلی زیاد دوست دارم،همسر آینده ام سختی های خیلی متفاوتی رو تست کرده باشه،دوست دارم پخته و حتی بیشتر از من بفهمه.اینجوری خیلی بهتر میتونه کمکم کنه و جلوی اشتباهاتم رو بگیره.
ولی یه آدم نپخته و کم سن و به قولی آفتاب مهتاب ندیده،این زیاد مطمئن نیست.چون مبهمه.مشخص نیست چیه چه کارایی ازش برمیاد و هنوز شخصیت واقعی خودش شکل نگرفته.احتمال زیاد بعد از ازدواج به چیزی تبدیل میشه که قبل ازدواج نبوده.
 

AUTUMN LEAVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مثل این میمونه شما بطری بنزین تو بقلت بگیری،بهت بگن خطرناکه،بگی نه چون کبریت پیشم نیست چه خطری داره!

این هم چون تجربه نکرده دلیل نمیشه که یه سری ایرادات داشته باشه یا نه.به قولی باید قدرت "ارده اش" تست بشه!تو جاهایی که اراده داشته، چه تصمیماتی گرفته؟!

من اتفاقا خیلی زیاد دوست دارم،همسر آینده ام سختی های خیلی متفاوتی رو تست کرده باشه،دوست دارم پخته و حتی بیشتر از من بفهمه.اینجوری خیلی بهتر میتونه کمکم کنه و جلوی اشتباهاتم رو بگیره.
ولی یه آدم نپخته و کم سن و به قولی آفتاب مهتاب ندیده،این زیاد مطمئن نیست.چون مبهمه.مشخص نیست چیه چه کارایی ازش برمیاد و هنوز شخصیت واقعی خودش شکل نگرفته.احتمال زیاد بعد از ازدواج به چیزی تبدیل میشه که قبل ازدواج نبوده.
میشه واضح تر بگید منظورتونو از اون بطری بنزین .. :|
مرسی.

اوهوم .. متوجهم ..
خب تجربه به سن هم بر میگرده ..

خب احتمال ب مشکل برخوردن شخصی که دانشگاه رفته با شخصی که نرفته زیاده دیگه نه؟
 
آخرین ویرایش:

Similar threads

بالا