قرارهاي بي قرار...

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
این روزها به دل بیقرارم وعده آمدنت را میدهم
حال دلم خوب است
پر از شوق
پر از امید
همین که از تو حرف میزنم
قند در دلش آب میشود
اینبار اگر آمدی
بمان
بمان و از رفتن چیزی نگو

دیگر تاب رفتن های طولانی ات را ندارم
هرسال پاییز که می شود
با نبودنت
با رفتنت
تمام دلخوشی های
دلم دود می شود

#احسان_صفایی
دلم برایت خیلی تنگ است

شاهدم نیز گوشی تلفنی است که بارها و بارها در دست گرفته ام


مثل همیشه دلتنگ و بی قرارت هستم

نمیدانم کجائی؟! چه میکنی؟!

اما میدانم که چه باشی یا نباشی همیشه عاشقت می مانم

از من دوری اما هیچ گاه یادت نگذاشت تا دوریت برایم پایدار باشد

شاید ندانی هر شب این رویای توست که مرا به خواب دعوت می کند
 

*marzie*

عضو
دلم برایت خیلی تنگ است

شاهدم نیز گوشی تلفنی است که بارها و بارها در دست گرفته ام


مثل همیشه دلتنگ و بی قرارت هستم

نمیدانم کجائی؟! چه میکنی؟!

اما میدانم که چه باشی یا نباشی همیشه عاشقت می مانم

از من دوری اما هیچ گاه یادت نگذاشت تا دوریت برایم پایدار باشد

شاید ندانی هر شب این رویای توست که مرا به خواب دعوت می کند
نبودی یا گمت کردم ؟ نبودم یا گمم کردی ؟
فقط این یادمه هرشب ، دلم میخواست برگردی..
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نبودی یا گمت کردم ؟ نبودم یا گمم کردی ؟
فقط این یادمه هرشب ، دلم میخواست برگردی..
من زندگي را در عشق ، عشق را درقلب .قلب را درچشم .

چشم را به خاطر ديدن تو دوست دارم ،

من عشق را در سكوت ، سكوت را درقلب .

قلب را به خاطر اين كه خانه توست دوست دارم ،

من اندوه را در اشك ، اشك را در تنهايي ،

تنهايي را به خاطر تپيدن قلبم ،

قلبم را براي تو و تو را همچون قلبم دوست دارم
 

*marzie*

عضو
من زندگي را در عشق ، عشق را درقلب .قلب را درچشم .

چشم را به خاطر ديدن تو دوست دارم ،

من عشق را در سكوت ، سكوت را درقلب .

قلب را به خاطر اين كه خانه توست دوست دارم ،

من اندوه را در اشك ، اشك را در تنهايي ،

تنهايي را به خاطر تپيدن قلبم ،

قلبم را براي تو و تو را همچون قلبم دوست دارم
ازمیان تمام چیزهایی که دیده ام
تنها تویی که میخواهم به دیدن اش ادامه دهم
از میان تمام چیزهایی که لمس کرده ام
تنها تویی که میخواهم به لمس کردنش ادامه دهم.

خنده ی نارنج طعمت را دوست دارم.

چه باید کنم ای عشق؟
هیچ خبرم نیست که رسم عاشقی چگونه بوده است
هیچ نمیدانم عشق های دیگر چه سان اند؟
من با نگاه کردن به تو
با عشق ورزیدن به تو زنده ام .

عاشق بودن، ذاتِ من است


پابلو نرودا
ترجمه : بابک زمانی
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ازمیان تمام چیزهایی که دیده ام
تنها تویی که میخواهم به دیدن اش ادامه دهم
از میان تمام چیزهایی که لمس کرده ام
تنها تویی که میخواهم به لمس کردنش ادامه دهم.

خنده ی نارنج طعمت را دوست دارم.

چه باید کنم ای عشق؟
هیچ خبرم نیست که رسم عاشقی چگونه بوده است
هیچ نمیدانم عشق های دیگر چه سان اند؟
من با نگاه کردن به تو
با عشق ورزیدن به تو زنده ام .

عاشق بودن، ذاتِ من است


پابلو نرودا
ترجمه : بابک زمانی
من تو را در تمامی ترانه هایم سروده ام .........

وقت هایی که دلتنگت میشوم .........همه چیز ان طور که قلبم میخواهد میشود .....

تو را می سرایم ......در اسمانی که محل زندگی من است .....

تو دیوان همه ی ترانه های منی ......زندگی من .......
 

*marzie*

عضو
من تو را در تمامی ترانه هایم سروده ام .........

وقت هایی که دلتنگت میشوم .........همه چیز ان طور که قلبم میخواهد میشود .....

تو را می سرایم ......در اسمانی که محل زندگی من است .....

تو دیوان همه ی ترانه های منی ......زندگی من .......
مرا چگونه یافتی؟!
من از تو مبتلاترم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مرا چگونه یافتی؟!
من از تو مبتلاترم
اری


برای تو مینویسم زندگی من ........

برای تو ئی که هر لحظه ام پراز وجود توست .....و با یاد تو میگذرد ....

دستانت را لمس می کنم .........

صورتت را نوازش می کنم .....

تو را در اغوش می گیرم .....

برایت از دلم میگویم .....

از حرف هایی میگویم که قاصدک هایی از عشق را به همراه دارند .......
 

*marzie*

عضو
اری


برای تو مینویسم زندگی من ........

برای تو ئی که هر لحظه ام پراز وجود توست .....و با یاد تو میگذرد ....

دستانت را لمس می کنم .........

صورتت را نوازش می کنم .....

تو را در اغوش می گیرم .....

برایت از دلم میگویم .....

از حرف هایی میگویم که قاصدک هایی از عشق را به همراه دارند .......
بنشین چای بریزم که کمی مست شویم

دلخوشم کرده همین پیش تو عیاشی ها

#علی_صفری
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز




گاهی از دلم هیچ صدایی نمی‌شنوم. گاهی حس می‌کنم مرده.

اگه بتونم دلم رو خوش‌حال کنم، می‌برمش جایی که هم‌دیگه رو می‌دیدیم، می‌شونمش رو به روی پنجره‌ تا لحظه‌ی اومدنت رو ببینه. وقتی داری با لبخند همیشگیت نزدیک می‌شی، محکم می‌گیرمش تا از جا کنده نشه. اون روز واسه‌ی هیچی عجله نمی‌کنم، بهش فرصت می‌دم تا خوب نگات کنه. عطرت رو دوست داره، انقدر اونجا می‌مونم تا تنت رو نفس بکشه.

همیشه وقتی حال دلت خوبه، زمان همراه خوبی نیست. تندتر و تندتر می‌گذره. انگار برای گرفتن چیزایی که دوستشون داری عجله داره.

وقت خداحافظی دیگه دست‌دست نمی‌کنم، می‌دونم چقدر می‌خواد بغلت کنم. می‌دونم وقتی لمست می‌کنم چه تپشی می‌گیره. انقدر توی آغوش می‌گیرمت که صدای قلبت رو بشنوه، که آروم بشه.

می‌دونم که نمی‌تونم زمان رو اون‌جایی که می‌خوام متوقف کنم‌. بعد از آخرین بوسه، ما کنار هم می‌ایستیم و رفتنت رو تماشا می‌کنیم. قدم به قدم. بعد تا صبح به تو فکر می‌کنیم. لحظه به لحظه.

گاهی انقدر از زندگی خالی‌ می‌شم، که هیچ‌کس و هیچ‌چیز جز تو نمی‌تونه آرومم کنه. نه خوابت، نه خیالت. فقط خودت.

این روزا حواست به کیه که حواست به من نیست؟
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
بعد از چندساعت پیامم رو سین میزنی، می‌پرسی داری چیکار می‌کنی؟!
دارم علاقمو به تو از دست میدم :))‌
تو چیکار می‌کنی؟!

پ.ن: روابط امروزی دقیقا همینطور شده...دیگه کمتر کسی واقعی یکی دوست داره؛ اکثرا دنبال موقعیت اجتماعی برای خودشونند، حتی براشون مهم نیست با دست خودشون یه جهنم برای خودشون میسازند
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
آدمک این جا همه بازیگران زندگی هم همه بازیست بخند
آن صدایی که تورا وسوسه کرد
صدای سازودهل ماست بخند
آدمک غصه نخور غریبه نیست
این زخمه زبان از آشناست بخند
حرفهایی که تورا ویرونه کرد
همگی از دل ما هاست............بخند

سهراب
 

آیدا..

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بی‌قراری فقط اونجا که هر آهنگی منو یاد تو میندازه
امروز آهنگ میراث منصور
اصلا انگار برای من و تو خونده .
لحظه لحظه بیقرارتم😔😔
 

آیدا..

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ترس تنهایی تورا از من گرفت
زندگی آن گونه که باید نبود
خانه بی تو خانه نیست متروکه است
گل برای رفته آوردن چه سود
******
کاش به جای رفتن از دنیای من
قول ماندن داده بودی تا ابد
زخم تو از پا درآورده مرا
این چنین هیچکس به قلبم زخم نزد
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
ما آدم‌ها رسم عجیبی داریم
«به دست می آوریم که از دست بدهیم!»
قبل از رسیدن به کسی که زندگیمان شده است،
هر کاری برای داشتنش انجام می‌دهیم.
زمین و زمان را بهم می‌ریزیم تا به مراد دلمان برسیم،
مدام رویا می‌بافیم و خودمان را عاشق‌ترین آدم دنیا می‌دانیم.
اما بعد از رسیدن، درست زمانی که دلمان قرص شد
او در زندگی‌ِمان هست، همه چیز را فراموش می‌کنیم.
فراموش می‌کنیم چقدر برای این روزها تلاش کرده‌ایم،
صبور بوده ایم...
رویا بافته‌ایم...
یادمان می‌رود این همان روزی ست که آرزویش را داشته‌ایم.
آنقدر تغییر می‌کنیم که تبدیل به یک آدم دیگر می‌شویم،
آدمی که هیچ شباهتی به یک عاشق ندارد.
حقیقت تلخی‌ست...
«ما آدم ها خیلی زود از هم خسته می شویم»

#حسین_حائريان
 

آیدا..

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
همیشه آرزوم بود خونه سنتی داشته باشم .یه اتاق با کرسی و لحاف مخملی و یه سماور کنار کرسی و کلی مهمون و تنقلات رو کرسی.
دو سال پیش دقیقا منو به آرزوم رسوند دقیقا همونی که میخواستم .تو باغ یه جای دنج گفت خانم بیا تو این خونه سنتی .ومن فقط ازش تشکر میکردم بخاطر زحمتاش
باهم تزیینش کردیم .گل کاشتیم کلی درخت کاشتیم .هر هفته کلی مهمون .همه عاشق کرسی و بخاری چوبی میشدن.دلم تنگ میشد موقع برگشتن یه دل سیر نگاه میکردم بعد برمیگشتن خونه
اما الان باغ هست ،گل و گیاه هست ،خونه سنتی مون هست خودش نیست😭😭
و منی که تحمل ندارم حتی یک لحظه اونجا باشم .
دلخوشی های سادمون خیلی زود تموم شد
من موندم و کلی خاطره😭😭😭
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
ڪَل قشنڪَمــ❣
براي ستايش
#تـــووو
بهشت جاے حقيرےست
با همين دست‌هاے بیـــقرار
بہ خدا می‌رسانمت....❤️


#عباس_معروفی
 
بالا