مهمون ناخوانده ی قلبم بمان
که ماندنت را سخت
دوست دارم!❣
دوست دارم!❣
که ماندنت را سخت
دوست دارم!❣
دوست دارم!❣
رد پای احساس ...
- شروع کننده موضوع MEMOL...
- تاریخ شروع
چه دیواری افتاده بین منو تو و آدمایی که پیش منن
همه لیلیها مثلِ تو نیستن خیلی ها قید مجنون رو این تو زدن
شبیه یه تنهایی واقعی تو فصلِ بهارم گُل کاشیه
میخوام حس کنی درد این آدمو که از متن رفته توی حاشیه
همه لیلیها مثلِ تو نیستن خیلی ها قید مجنون رو این تو زدن
شبیه یه تنهایی واقعی تو فصلِ بهارم گُل کاشیه
میخوام حس کنی درد این آدمو که از متن رفته توی حاشیه
من هر روز بارها و بارها اسمت را صدا میزنم و به جای تو به خودم جواب میدهم
هر شب در آغوشت می آیم
برایت ناز میکنم
و تو با همان لبخند دلبرانه‌ت باری دیگر دلم را میبری
میدانی حتی فکر کردن به تو
به لبخندت
به چشمهایت
باعث میشود در دلم قند آب شود
و من چقدر خوشبختم که تو را دارم دلبر چشم قشنگ من
هر شب در آغوشت می آیم
برایت ناز میکنم
و تو با همان لبخند دلبرانه‌ت باری دیگر دلم را میبری
میدانی حتی فکر کردن به تو
به لبخندت
به چشمهایت
باعث میشود در دلم قند آب شود
و من چقدر خوشبختم که تو را دارم دلبر چشم قشنگ من
چه شور عاشقانه ای چه حس شاعرانه ای
با من قدم بزن کمی
بگو که عاشق منی بگو که دل نمیکنی
همیشه با منی
با من قدم بزن کمی
بگو که عاشق منی بگو که دل نمیکنی
همیشه با منی
عاشقم باش
هر چند همه بگویند
که رسیدنمان بهم
محال ترین اتفاقِ تاریخ است
عاشقم باش
و بگذار که به همه ثابت شود
ما همان ممکن ترین محالِ دنیا خواهیم بود …
هر چند همه بگویند
که رسیدنمان بهم
محال ترین اتفاقِ تاریخ است
عاشقم باش
و بگذار که به همه ثابت شود
ما همان ممکن ترین محالِ دنیا خواهیم بود …
اگر صد گونه غم داری چو نرگس
به روی زندگی لبخند لبخند
عاشق که شدی دیگر خودت نیستی،
می شوی عروسکی در دستان معشوق...
هر چقدر هم در خلوتت تمرین غرور و سردی کنی،
نوبت به دیدنش که می رسد
دست و پای احساست شل میشود و همه رشته هایت پنبه...
عاشق که شدی،کاش رحمی در دل معشوق بیفتد...
وگرنه در مقابلش میشوی ضعیف ترین آدمی که میشود
بارها به او زخم زد ولی باز هم در دلش التماس بودنش را کند...!
می شوی عروسکی در دستان معشوق...
هر چقدر هم در خلوتت تمرین غرور و سردی کنی،
نوبت به دیدنش که می رسد
دست و پای احساست شل میشود و همه رشته هایت پنبه...
عاشق که شدی،کاش رحمی در دل معشوق بیفتد...
وگرنه در مقابلش میشوی ضعیف ترین آدمی که میشود
بارها به او زخم زد ولی باز هم در دلش التماس بودنش را کند...!
همونی که دوسش داری دوستت داشته باشه کافیه،
از اون به بعد کل دنیام دوستت نداشته باشن مهم نیست!
از اون به بعد کل دنیام دوستت نداشته باشن مهم نیست!
اولش فکر نمی کردم که دلم رو برده باشه
یا دلم ، گول چشای روشنش رو خورده باشه
اما نه گذشت و دیدم دل من دیوونه تر شد
به تو گفتم و دلت از قصه ی من با خبر شد
یا دلم ، گول چشای روشنش رو خورده باشه
اما نه گذشت و دیدم دل من دیوونه تر شد
به تو گفتم و دلت از قصه ی من با خبر شد
من به دنیای تو با این احساس ناب عادت کردم
بعد از آن شب سرد هر نگاه تو را عبادت کردم
آه که نبودت به من آتش جان زد
سوختم از این عشق که تو را بی وفا کرد...
بعد از آن شب سرد هر نگاه تو را عبادت کردم
آه که نبودت به من آتش جان زد
سوختم از این عشق که تو را بی وفا کرد...
همه
غم‌های جهان
هیچ اثر می‌نکند
در من از بس که به دیدار عزیزت شادم
غم‌های جهان
هیچ اثر می‌نکند
در من از بس که به دیدار عزیزت شادم
کاری کردن که از احساساتی بودن خودم خسته شدم
کاری کردن ک از با وجدان بودن خودم خستم
چرا این دنیا و آدماش اینجورین...
هیچوقت درست نمیشه.........
کاری کردن ک از با وجدان بودن خودم خستم
چرا این دنیا و آدماش اینجورین...
هیچوقت درست نمیشه.........
شبیه تو کسی تو قلب من جایی نداشته
شبیه من کسی انقدر تو رو دوست نداشته
بیا دنیامو روشن کن بیا آغوشمو تن کن
بمون با من تو ای زیباترینم
به من لبخند بزن گاهی
بمون هرجور که میخواهی
کنار تو یه عمر عاشق ترینم...
شبیه من کسی انقدر تو رو دوست نداشته
بیا دنیامو روشن کن بیا آغوشمو تن کن
بمون با من تو ای زیباترینم
به من لبخند بزن گاهی
بمون هرجور که میخواهی
کنار تو یه عمر عاشق ترینم...
ساکنان قلبت را
به دقت انتخاب کن
زیرا هیچ‌کس به غیر از تو
بهای سکونت‌شان را
نخواهد پرداخت!!
به دقت انتخاب کن
زیرا هیچ‌کس به غیر از تو
بهای سکونت‌شان را
نخواهد پرداخت!!
اگر سهم من
از چشمت
اسارت بردن دل بود
من این حبس و اسیری را
به صد جان
آرزو کردم.....
از چشمت
اسارت بردن دل بود
من این حبس و اسیری را
به صد جان
آرزو کردم.....
عاشقی آواره ام
در غربت چشمان او
گریه پنهان کرده ام
از حرمت چشمان تو
عطر تو را گرفته تن لحظه های من
صد باغ گل شکفته شده در هوای من
امشب تمام غربت خود را گریستم , گریستم
شاید دل تو بسوزد برای من
در غربت چشمان او
گریه پنهان کرده ام
از حرمت چشمان تو
عطر تو را گرفته تن لحظه های من
صد باغ گل شکفته شده در هوای من
امشب تمام غربت خود را گریستم , گریستم
شاید دل تو بسوزد برای من
امشب
مۍسرایمت بہ خیاݪ
بہ شب نشینی یاد
مۍڪشانمت بہ آغوش عشق ...
پر میڪنم حضورت را
درخانه احساس ،
و چہ دیوانه وار
با عطر خوش یار
شب را سپرے میڪنم ...
مۍسرایمت بہ خیاݪ
بہ شب نشینی یاد
مۍڪشانمت بہ آغوش عشق ...
پر میڪنم حضورت را
درخانه احساس ،
و چہ دیوانه وار
با عطر خوش یار
شب را سپرے میڪنم ...
بین تمام چیزایی که از دست دادم ، دلم واسه خودِ قبلیم بیشتر از همه تنگ شده...
#فریدون_مشیری
ماه تابید و چو دید آن همه خاموش مرا
نرم باز آمد و بگرفت در آغوش مرا
گفت خاموش درین جا چه نشستی گفتم
بوى محبوبه شب می برَد از هوش مرا
ماه تابید و چو دید آن همه خاموش مرا
نرم باز آمد و بگرفت در آغوش مرا
گفت خاموش درین جا چه نشستی گفتم
بوى محبوبه شب می برَد از هوش مرا
حالِ خوبت را
به هیچ چیز
به هیچ کس
به هیچ اتفاقی
به هیچ آمدنی
گره نزن...!
نگذار آدمها درگیرت کنند
نگذار هر اتفاقی پابندت کند
به آن چیزی که سهم تو نیست
و برای تو نبوده...
رها باش
به هیچ چیز
به هیچ کس
به هیچ اتفاقی
به هیچ آمدنی
گره نزن...!
نگذار آدمها درگیرت کنند
نگذار هر اتفاقی پابندت کند
به آن چیزی که سهم تو نیست
و برای تو نبوده...
رها باش
می رود کز ما جدا گردد
ولی!
جان و دل با اوست
هر جا می رود...
ولی!
جان و دل با اوست
هر جا می رود...
تلخِ اما با هم نبودیم
ما آدمای شهر حسودیم
خسته از کابوس رفتن
دور از اون روزایه روشن
بی تفاوت زیر این سقف کبودیم
ما آدمای شهر حسودیم
خسته از کابوس رفتن
دور از اون روزایه روشن
بی تفاوت زیر این سقف کبودیم
چنان پیدا شدے در من
ڪه من، در خاطرم گم شد
غمم با دیدنِ لبخندِ زیبایت
تبسم شد...
ڪه من، در خاطرم گم شد
غمم با دیدنِ لبخندِ زیبایت
تبسم شد...
جز عشق جهان
نکته ی ارزنده ندارد...
نکته ی ارزنده ندارد...
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
| M | *** ♥♥♥ در خلوت احساس ♥♥♥ *** | ادبیات | 2235 |