جمله های زیبا

وضعیت
موضوع بسته شده است.

H S M 313

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اینقدر نگو : اگه ببخشم کوچک می شوم
اگه با گذشت کردن کسی کوچک می شد ، خدا اینقدر بزرگ نبود . . .
 

H S M 313

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
برام بمون ، بهونه باش برای دل سپرد/ نزار که آرزوم بشه یه روزی بی تو مردن . . .
 

H S M 313

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلتنگ مباش ، من قلبم را سایه بان دلت کردم و چشمانم را در انتظار دیدنت . . .
 

H S M 313

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دخترک رفت ولی زیر لب این را میگفت :
” او یقینا پی معشوق خودش می آید “
پسرک ماند ولی روی لبش زمزمه بود :
” مطمئنا که پشیمان شده برمیگردد “
عشق قربانی مظلوم ” غرور ” است هنوز . . .
 

H S M 313

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اینقدر خودت رو نگیر … !:warn:
اینقدر با تکبر و غرور با آدم حرف نزن … !:warn:
وقتی کسی به تو ابراز علاقه کرد …
فکر نکن که فوق العاده ای !!!
شاید اون کم توقعه …:redface:
 

H S M 313

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

دیدی آخر من را لمس کردی ؟
ولی حیف که سنگ قبر من احساس ندارد !
 

H S M 313

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
می دانی..؟
آدم های ِ ساده..
ساده هم عاشق می شوند..
ساده صبوری می کنند..
ساده عشق می وَرزَند..
ساده می مانند..
اما سَخت دِل می کنند..
آن وقت که دل ِ می کنند..
جان می دَهند..
سخت میشکنند..
سخت فراموش میکنند..
آدم های ِ ساده…..


شبنمم ...:love:
 

!Game Over

عضو جدید
با سلام خدمت تمامی دوستان و تشکر از "ستاره 67" عزیز که این تاپیک رو مجدد معرفی کردند!

گل آفتابگردان را گفتند:
چرا شبها سرت را پایین می اندازی؟
گفت : ستاره چشمک میزند، نمیخواهم به خورشید خیانت کنم!

به سلامتی همه اونایی که مثل گل آفتابگردان هستن


با نهایت تشکر
کوچکترین
:cool:
!Game Over
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تنها شادی زندگیم این است که هیچکس نمی داند تا چه حد غمگینم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چه میشد


زمین


گرد نبود


تا من


یک گوشه


به انتظار تو بنشینم...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خنده هاي تـــو آرزوهـاي من اند
بخند ؛ تا برآورده شوند ...!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
میخوام بمیرم... اگه نباشی
نباشی میخوام... دنیا نباشه
من یه اسیرم... یه عاشقی که
دار و ندارش... خاطره هاشه
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
امضامو بخون ...
“دل‌ من محکمه‌ایست که به من می‌گوید:
همه را دوست بدار،
به همه خوبی‌ کن،
و اگر بد دیدی،
دل‌ به دریای محبت بزن و بخشش کن…”

دوست داشتن کسی که لایق دوست داشتن نیست اصراف محبت است.
 

FARAS

عضو جدید
کاربر ممتاز
وقتی که زندگی برات خیلی سخت شد، یادت باشه که دریای آروم، ناخدای قهرمان نمی‌سازه.
 

دختر معمار

عضو جدید
کاربر ممتاز
“دل‌ من محکمه‌ایست که به من می‌گوید:
همه را دوست بدار،
به همه خوبی‌ کن،
و اگر بد دیدی،
دل‌ به دریای محبت بزن و بخشش کن…”

دوست داشتن کسی که لایق دوست داشتن نیست اصراف محبت است.

کسی که لایق نیست ... نیست انچه مهم اینه من بی محبت نباشم نسبت به هیچ کس
 

FARAS

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوست داشتن کسی که لایق دوست داشتن نیست اسراف محبت است- دکتر علی شریعتی
 

FARAS

عضو جدید
کاربر ممتاز
زندگی مثل بازی شطرنج است هرچه بیشتر مهره ها رو بشناسی و موقعیت ها رو بهتر درک کنی
کمتر
فرصتها را از دست می دهی و اگر یک کم تمرکزت بیشتر باشه حتما برد با تو خواهد بود ...
وقتی آگاهانه وارد محیط مهره ای می شوی مورد هدف قرار گرفته و حذف می شوی.
مانند زندگی که باید
مواظب باشی به قلمرو کسی بدون آگاهی وارد نشوی وگرنه ...
 

fereshte akabere

کاربر بیش فعال
.................

.................

من شمع هستم شمعی که در دست رهگذری جوان به سوی گذرگاه تاریک میرود تا بعد گذرگاه به نور برسد این گذرگاه خیلی تاریک وسرد هست نمیدانم من میلرزم یا دست رهگذر جوان
اه خدای بزرگ نور چقدر زیباست در چشمان مرد جوان برق شادی را میبینم وخوشحال میشوم اما او مرا در گوشه می اندازد و با سرعت دور میشود تا به نور برسد صدایش میکنم تا مرا با خود به نور ببرد اما نمیشنود من با نگرانی به گذرگاه تاریک نگاه میکنم و با دیدن جای پا به سمتی میروم که گذرگاه شروع میشود شاید رهگذری مرا بردارد و به سمت نور ببرد اما تنها تا نور را میبینم از شوق اشک داغم بر دست رهگذری میافتد و او نیز مرا میاندازد تا به نور برسد
هر روز به شروع گذرگاه تاریک میروم تا بشوم نور کوچکی تا راه مردی که از ترس با قدمهای تندش میخواهد به نور برسد
زنی که از ترس صدای نفس زدنهایش را میشنوم
کودکی که از تاریکی گریه میکند و من خوشحال از اینکه انها را به نور میرسانم دوباره به شروع گذرگاه تاریک میروم تا بتوام باعث خوشحالی شوم
اما این اشکهای داغم از شوق رسیدن به نور باعث شده که دیگر توانایی رفتن به شروع گذرگاه راندارم
دیگر انقدر ضعیف و کوچک شده ام که چیزی نمانده به اخرین لحظات عمرم
سالهاست در شوق رسیدن به نور این گذرگاه تاریک طی میکنم تا کودکی اشک نریزد، تا زنی از ترس به نفس نفس نیافتد و مردی از نگرانی با قدمهای تند و نفسهای عمیق به راه خود ادامه دهد
الان سالهاست در این گذرگاهم دیگر نمیتوانم کاملا روشن بمانم از حرارت شعله بدنم اب میشود و انقدر حرارت زیاد است که نمیتوانم جلوی اشکهایم را بگیرد
دارم به غروب خورشید که در شروع گذرگاه هست نگاه میکنم
رهگذری پیر به این سمت میاید مثل خودم دیگر رمق ندارد
وقتی به من میرسد لبخند میزند نمیتوانم بگویم پیرمرد ببخش دیگر رمق جوانیم را ندارم دل برای رسیدن به نور پرواز میکند
اما پیرمد نمیفهمد که من چه میگویم روشنم میکند شعله داغ اذیتم میکند اما در سکوت راه پیرمرد را روشن میکنم وقتی به نور در حال غروب میرسم میدانم قرار است در گوشه ای پرتاب شوم ولی در کمال ناباوری این پیرمرد مرا با خود میبرد به سمت نور
اه وقتی به چشمانش مینگرم میشناسمش او همان هست که مرا در این گذرگاه تاریک گذاشت و رفت
او به من نگاه میکند و میگوید میدانم تو نیز در شوق این نور هستی
با اشتیاق تمام به نور نگاه میکنم و ان پیرمرد دور میشود اوه چه زیباست
اما دیگر رمق نگاه کردن را ندارم
ناگهان نوری میبینم که انقدر شدید است که چشمانم را میزند ان نور مرا صدا میزند
کسی مرا بلند میکند و حس میکنم دارم به سمت نور با شدت میروم
من الان دیگر ................................................
(F.A )
 

fereshte akabere

کاربر بیش فعال
بخند به زندگی چون همیشه درد تو زندگی هست
بخند به احساست چون همیشه کسی هست که احساست خدشه دار میکنه
بخند به درد چون اگه نخندی این درده که تو رو نابود میکنه
در کل همیشه تو تمام لحظات بخند چون اگه تو نخندی یکی پیدا میشه که یا بهت بخنده یا کاری کنه که باهاش بخندی
دومی خیلی خوبه
ولی اکثرا اولی انجام میدن
(F.A )
 

fereshte akabere

کاربر بیش فعال
درود بر مردمانی که همیشه در تلاش هستند تا نگذارند اشک کودکی بریزد
نگذارند پیرزنی تنها در کوچه بنشیند و منتظر فرزندانش باشد
نگذارند مردی مفلوج که خانواده اش در نگرانی نان شب هستند به خودفروشی خود راضی شوند
نگذارند که دل هیچ یک از بندگان خدا بشکند
نگذارند کسی اشک بریزن
نگذارند پسری بخاطر عشق به حقیرترین کارها بپردازد در حالی که ان دختری که عاشقش هست میخواهد ترکش کند
(F.A )
 

pirooz64

عضو جدید
نیایش بعضی از ماها باخدا و درخواست از او برای حضور در زندگیمان مانند شیطنت بچه هایی است که در میزنند و فرار میکنند!!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تنها شادی زندگیم این است که هیچکس نمی داند تا چه حد غمگینم

 

FARAS

عضو جدید
کاربر ممتاز
وقتی همه رو شبیه اون میبینی یعنی "" عـــاشـــــــــــــــــــــــق
ی "" ....
وقتی اونو شبیه همه میبینی یعنی "" تنــــهایــــــــــــــــــــی ...!!!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
وقتی همه رو شبیه اون میبینی یعنی "" عـــاشـــــــــــــــــــــــق
ی "" ....
وقتی اونو شبیه همه میبینی یعنی "" تنــــهایــــــــــــــــــــی ...!!!

دلــَـم مے خـــوآهد یک میس کــــآل بــــاشَم برآیـت

شمـــآره اے که سیوش نکرده اے


زیـــر لب تکرآرم کنـــــــے
بـه یـــــآدم نیـــــاورے


دلــَـم مے خوآهـــد بے اجــــازه ے تــــو پـــآدشـآهــےکنـَم در نآخودآگـــآهت..!!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

بهار و این همه دلتنگی؟!

نه . . .
شاید فرشته ای فصل ها را
به اشنباه ورق زده باشد
. . .
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا