***<<جلسات مطالعه هفتگی نهج البلاغه و خودسازی>>***

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوشنبه

[h=3]دوران جاهليّت و نعمت بعثت [/h] خدا پيامبر اسلام را به هنگامى مبعوث فرمود كه مردم در حيرت و سرگردانى بودند، در فتنه‏ ها به سر مى‏بردند، هوى و هوس بر آنها چيره شده، و خود بزرگ بينى و تكبّر به لغزش ‏هاى فراوانشان كشانده بود، و ناداني هاى جاهليّت پست و خوارشان كرده، و در امور زندگى حيران و سرگردان بودند، و بلاى جهل و نادانى دامنگيرشان بود. پس پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در نصيحت و خيرخواهى نهايت تلاش را كرد، و آنان را به راه راست راهنمايى، و از راه حكمت و موعظه نيكو، مردم را به خدا دعوت فرمود.


ايمان بنده اى درست نباشد جز آن كه اعتماد او به آنچه در دست خداست بيشتر از آن باشد كه در دست اوست.



 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
سه شنبه

[h=3] خدا شناسى [/h] سپاس خدا را كه اوّل است، و چيزى پيش از او وجود نداشت، و آخر است و پس از او موجودى نخواهد بود، چنان آشكار است كه فراتر از او چيزى نيست، و چنان مخفى و پنهان است كه مخفى‏تر از او يافت نمى‏شود.



(چون به شهر بصره رسيد خواست انس بن مالك را به سو طلحه و زبير بفرستد تا آنچه از پيامبر (ص) دربارة آنان شنيده ، يادشان آورد، أنس ، سرباز زد و گفت من آن سخن پيامبر (ص) را فراموش كردم، فرمود)
اگر دروغ مى گويى خداوند تو را به بيمارى بُرُص (سفيدى روشن) دچار كند كه عمامه آن را نپوشاند، (پس از نفرين امام ، أنس به بيمار برص در سر و صورت دچار شد ، كه همواره نقاب مى زد).

 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
چهارشنبه

[h=3]ويژگى‏هاى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم [/h] قرارگاه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بهترين قرارگاه و محل پرورش و خاندان او شريف‏ترين پايگاه است. در معدن بزرگوارى و گاهواره سلامت رشد كرد، دل‏هاى نيكوكاران شيفته او گشته، توجّه ديده‏ها به سوى اوست. خدا به بركت وجود او كينه‏ ها را دفن كرد و آتش دشمنى‏ ها را خاموش كرد. با او ميان دلها الفت و مهربانى ايجاد كرد و نزديكانى را از هم دور ساخت. انسان‏هاى خوار و ذليل و محروم در پرتو او عزّت يافتند، و عزيزانى خود سر ذليل شدند. گفتار او روشنگر واقعيّت‏ها، و سكوت او زبانى گويا بود.


دل ها را روى آوردن و نشاط ، و پْشت كردن و فرارى است؛ پس آنگاه كه نشاط دارند آن را بر انجام مستحبات وا داريد ، و آنگاه كه پْشت كرده بى نشاط است، به انجام واجبات قناعت كنيد.



 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
پنج شنبه

پس از جنگ نهروان در نكوهش لشكريان خود در سال 38 هجرى، كه براى نبرد نهايى با معاويه سستى مى‏ورزيدند ايراد كرد


علل نكوهش و شكست كوفيان


اگر خداوند، ستمگر را چند روزى مهلت دهد، از باز پرسى و عذاب او غفلت نمى‏كند، و او بر سر راه، در كمين گاه ستمگران است، و گلوى آنها را در دست گرفته تا از فرو رفتن آب دريغ دارد. آگاه باشيد به خدايى كه جانم در دست اوست، شاميان بر شما پيروز خواهند شد، نه از آن رو كه از شما به حق سزاوارترند.


بلكه در راه باطلى كه زمامدارشان مى‏رود شتابان فرمان بردارند. و شما در گرفتن حق من سستى مى‏ورزيد، و هر آينه، ملّت‏هاى جهان صبح مى‏كنند در حالى كه از ستم زمامدارانشان در ترس و وحشتند، من صبح مى‏كنم در حالى كه از ستمگرى پيروان خود وحشت دارم. شما را براى جهاد با دشمن بر انگيختم، امّا كوچ نكرديد، حق را به گوش شما خواندم ولى نشنيديد، و در آشكار و نهان شما را دعوت كردم، اجابت نكرديد، پند و اندرزتان دادم، قبول نكرديد.

آ
يا حاضران غائب مى‏باشيد و يا بردگانى در شكل مالكان فرمان خدا را بر شما مى‏خوانم از آن فرار مى‏كنيد، و با اندرزهاى رسا و گويا شما را پند مى‏دهم از آن پراكنده مى‏شويد، شما را به مبارزه با سركشان ترغيب مى‏كنم، هنوز سخنانم به آخر نرسيده، چون مردم سبا، متفرّق شده، به جلسات خود باز مى‏گرديد، و در لباس پند و اندرز، يكديگر را فريب مى‏دهيد تا أثر تذكّرات مرا از بين ببريد. صبحگاهان كجى‏هاى شما را راست مى‏كنم، شامگاهان به حالت اوّل بر مى‏گرديد، چونان كمان سختى كه نه كسى قدرت راست كردن آن را دارد و نه خودش قابليّت راست شدن را دارا است.

اى مردم كه بدن‏هاى شما حاضر و عقل‏هاى شما پنهان و افكار و آراء شما گوناگون است و زمامداران شما دچار مشكلات شمايند، رهبر شما از خدا اطاعت مى‏كند، شما با او مخالفت مى‏كنيد، امّا رهبر شاميان خداى را معصيت مى‏كند، از او فرمانبردارند. به خدا سوگند دوست دارم معاويه شما را با نفرات خود مانند مبادله درهم و دينار با من سودا كند، ده نفر از شما را بگيرد و يك نفر از آنها را به من بدهد


در قرآن اخبار گذشتگاه ، و آيندگان ، و احكام مورد نياز زندگى تان وجود دارد.
 

mshtable

عضو جدید
بیدار سازی!

بیدار سازی!

سلام

در بخش اول خطبه 97 حضرت(ع) در پی بیدارسازی و بهوش آوردن مردم است و از روشهایی بهره می برد (آدم خبره و کاردان به جای اصرار روی یک روش میتونه هدف خودشو به انحاء مختلف دنبال کنه - اینها به نظرم میرسه):

1: ظلم پذیری و زیر بار زور گویی طاغوت رفتن ظلم است و مسئولیت آن متوجه مسلمین است و خداوند آن را به شکلی کاملاً تحت کنترل، وسیله آزمایش انسانها قرار داده و در نهایت از رسیدگی دقیق به آن نمی گذرد.

2: لزوم پای کار بودن در تحقق اهداف.

3: پیروی از رهبر حق اوست بر گردن مردم؛ علی الخصوص در جبهه نبرد امام حق با ائمه کفر.

4: تذکر در مورد قدردانی از سیاستِ باز حضرت در برابر سیاست مشت آهنین حاکمان ظالم. محترم شمردن حق انتخاب و آزادی انسانها موجب تعالی روحی افراد جامعه می شود حال آنکه زورگوئی، بدن ها را به اسارت و خدمت کشیده و مانع بزرگواری روح می شود. در اولی گرامی ترین جنبه بشری اصل است و در دومی اشرف مخلوقات وسیله اهدافی ثانویه و بعضاً پوشالی و غلط می شود. ظلم دم دستی ترین راهکار فرار از بی تدبیری و عدم لیاقت است.

5: مشک آن است که خود ببوید: خودتان باید به فکر باشید؛ وقتی از درون جوششی در کار نباشد، محرک های خارجی کارگر نمی شود. وقتی حساب افراد با خودشان صاف نیست؛ نمی توانند به پیکار دشمن خارجی بروند و وقتی اوضاع را بدرستی درک نکرده و بر موقعییت شان تسلط ندارند فتح قلّه ها میسر نیست.

6: لزوم اتحاد در اهداف مشترک و اتفاق روی تشخیص اولویتها.

7: تحریک تعصب و غیرت با نهیب زدن و تیکه ثقیل انداختن و مقایسه و ...
 
آخرین ویرایش:

یارانراد

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحیم

برنامه هفته شصت و چهارم

خطبه 97

یکشنبه

یا اهل کوفه ...لقطا

وحکمت314

وَ قَالَ [عليه السلام] رُدُّوا الْحَجَرَ مِنْ حَيْثُ جَاءَفَإِنَّ الشَّرَّ لَا يَدْفَعُهُ إِلَّا الشَّرُّ .

و درود خدابر او ، فرمود: سنگ را از همان جايى كه دشمن پرت كرده ،بازگردانيد ، كه شر را جز شر پاسخى نيست
.


دوشنبه

انظروا...فتهلکوا

وحکمت315


وَ قَالَ [عليه السلام] لِكَاتِبِهِ عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِى رَافِعٍأَلِقْ دَوَاتَكَ وَ أَطِلْ جِلْفَةَ قَلَمِكَ وَ فَرِّجْبَيْنَ السُّطُورِ وَ قَرْمِطْ بَيْنَ الْحُرُوفِ فَإِنَّذَلِكَأَجْدَرُبِصَبَاحَةِ الْخَطِّ .

و درود خدابر او ، فرمود: (به نويسندة خود عبيدالله بن ابى رافع دستور داد)
دردوات، ليقه بينداز ، نوك قلم را بلند بگير، ميان سطرها فاصله بگذار،وحروف را نزديك به يكديگر بنويس ، كه اين شيوه براى زيبايى خط بهتراست.

سه شنبه

لقد.... للثواب

و حکمت316

وَ قَالَ [عليه السلام] أَنَا يَعْسُوبُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمَالُ يَعْسُوبُ الْفُجَّارِ

قال الرضى و معنى ذلك أن المؤمنين يتبعوننى و الفجار يتبعون المال كماتتبع النحل يعسوبهاو هو رئيسها .

و درود خدابر او ، فرمود: من پيشواى مؤمنان ، و مال ، پيشواى تبهكاران است.
مى گويم: (معناى سخن امام ، اين است كه مؤمنان از من پيروى مى كنند وبدكاران پيرو مال مى باشند آنگونه كه زنبورانِ عسل از رئيس خود اطاعت مى كنند)


چهارشنبه

خطبه 98

والله...فاصبروا


و حکمت317


وَ قَالَلَهُ بَعْضُ الْيَهُودِ مَا دَفَنْتُمْ نَبِيَّكُمْحَتَّى اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ فَقَالَ [عليه السلام] لَهُ إِنَّمَااخْتَلَفْنَا عَنْهُ لَا فِيهِ وَ لَكِنَّكُمْ مَا جَفَّتْأَرْجُلُكُمْ مِنَ الْبَحْرِ حَتَّى قُلْتُمْ لِنَبِيِّكُمْاجْعَلْلَنا إِلهاً كَمالَهُمْ آلِهَةٌ قالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ .

و درود خدابر او ، فرمود: (شخصى يهودى ، به امام گفت: هنوزپيامبرتانرا دفن نكرده، درباره اش اختلاف كرديد، امام فرمود
مادربارة آنچه كه از او رسيده اختلاف كرديم، نه در خود او ؛ اما شمايهوديان، هنوز پاى شما پس از نجات از درياى نيل خشك نشده بود كه به پيامبرتان گفتيد:" براى ما خدايى بساز، چنانكه بت پرستان خدايى دارند!"وپيامبر شما گفت: "شما مردمى نادانيد".


پنج شنبه

خطبه 99


نحمده...الابدان


وحکمت318


وَ قِيلَلَهُ بِأَيِّ شَيْ‏ءٍ غَلَبْتَ الْأَقْرَانَ فَقَالَ [عليهالسلام] مَا لَقِيتُ رَجُلًا إِلَّا أَعَانَنِى عَلَى نَفْسِهِ.
قال الرضى يومئ بذلك إلى تمكن هيبته فى القلوب.

و درود خدابر او ، فرمود: (از امام پرسيدند: با كدام نيرو برحريفان خودپيروز شدي؟ فرمود)
كسى را نديدم جز آن كه مرا در شكست خود يارى مى داد!.
مى گويم: (امام به اين نكته اشاره كرد كه هيبت و ترس مولايمان در دلهاجاى مى گرفت)


یا علی

التماس دعا:gol:

 
آخرین ویرایش:

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
یکشنبه

[h=3] روانشناسى اجتماعى مردم كوفه
[/h]
اى اهل كوفه گرفتار شما شده‏ ام كه سه چيز داريد و دو چيز نداريد:
كرهايى با گوش‏هاى شنوا، گنگ‏هايى با زبان گويا، كورانى با چشمهاى بينا. نه در روز جنگ از آزادگانيد، و نه به هنگام بلا و سختى برادران يك رنگ مى‏باشيد. تهى دست مانيد اى مردم شما چونان شتران دور مانده از ساربان مى‏باشيد، كه اگر از سويى جمع آورى شوند از ديگر سو، پراكنده مى‏گردند.

به خدا سوگند، مى‏بينم كه اگر جنگ سخت شود و آتش آن شعله گيرد و گرمى آن سوزان، پسر ابو طالب را رها مى‏كنيد و مانند جدا شدن زن حامله پس از زايمان از فرزندش، هر يك به سويى مى‏گريزيد. و من در پى آن نشانه‏ ها روانم كه پروردگارم مرا رهنمون شده و آن راه را مى‏روم كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم گشوده، و همانا من به راه روشن حق گام به گام ره مى‏سپارم.



و درود خدابر او ، فرمود: سنگ را از همان جايى كه دشمن پرت كرده ،بازگردانيد ، كه شر را جز شر پاسخى نيست.
 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوشنبه

[h=3]ضرورت اطاعت (از اهل بيت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم «اهل بيت عليهم السّلام» [/h] مردم به اهل بيت پيامبرتان بنگريد، از آن سو كه گام بر مى‏دارند برويد، قدم جاى قدمشان بگذاريد، آنها شما را هرگز از راه هدايت بيرون نمى‏برند، و به پستى و هلاكت باز نمى‏گردانند. اگر سكوت كردند سكوت كنيد، و اگر قيام كردند قيام كنيد، از آنها پيشى نگيريد كه گمراه مى‏شويد، و از آنان عقب نمانيد كه نابود مى‏گرديد.




و درود خدابر او ، فرمود: (به نويسندة خود عبيدالله بن ابى رافع دستور داد)
دردوات، ليقه بينداز ، نوك قلم را بلند بگير، ميان سطرها فاصله بگذار،وحروف را نزديك به يكديگر بنويس ، كه اين شيوه براى زيبايى خط بهتراست.

 

mshtable

عضو جدید
سلام

پنج شنبه: شروع خطبه 99

نَحمَدُهُ عَلی ما کانَ و نَستَعینُهُ مِن أَمرِنا علی ما یَکونُ، و نَسأَلُهُ المُعافاةَ فی الأدیانِ کَما نَسأَلُهُ المُعافاةَ فی الأَبدانِ.

ترجمه: خدا را بر آنچه گذشته است ستایش می کنیم و در مسئولیت های خود در قبال آنچه اتفاق خواهد افتاد از او یاری می جوییم. از او سلامت در دین هامان را خواستاریم آنگونه که تندرستی بدن هامان را از او می طلبیم.

شرح بیشتر: حالت عمومی خیلی از افراد معمولاً اینه که از گذشته ناراضی اند و از خدا طلب دارند و انتظار دارن که خدا این طلب رو به زودی و بدون زحمت در آینده با اونها صاف کنه. برا بعضی هم نقص و عیب در دین معنای خاصی نداره - اونجوری که مریضی و نقص ظاهری ملموسه که حتی (به درستی) به علائمش هم حساسیت نشون میدن.


حکمت318

وَ قِيلَ لَهُ بِأَيِّ شَيْ‏ءٍ غَلَبْتَ الْأَقْرَانَ فَقَالَ [عليهالسلام]:
مَا لَقِيتُ رَجُلًا إِلَّا أَعَانَنِى عَلَى نَفْسِهِ.

از امام پرسيدند: با كدام نيرو برحريفان خودپيروز شدی؟ فرمود:
كسى را نديدم جز آن كه مرا در شكست خود يارى مى داد!

قال الرضى: يومئ بذلك إلى تمكن هيبته فى القلوب.
سید رضی(رض): امام به اين نكته اشاره كرد كه هيبت و ترس مولايمان در دلها جاى مى گرفت.
 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
سه شنبه

وصف اصحاب پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم

من اصحاب محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را ديدم، اما هيچ كدام از شما را همانند آنان نمى‏نگرم، آنها صبح مى‏كردند در حالى كه موهاى ژوليده و چهره‏هاى غبار آلوده داشتند،
شب را تا صبح در حال سجده و قيام به عبادت مى‏گذراندند، و پيشانى و گونه‏هاى صورت را در پيشگاه خدا بر خاك مى‏ساييدند، با ياد معاد چنان نا آرام بودند گويا بر روى آتش ايستاده‏اند. بر پيشانى آنها از سجده‏هاى طولانى پينه بسته بود (چون پينه زانوهاى بزها) اگر نام خدا برده مى‏شد چنان مى‏گريستند كه گريبان‏هاى آنان تر مى‏شد. و چون درخت در روز تند باد مى‏لرزيدند، از كيفرى كه از آن بيم داشتند، يا براى پاداشى كه به آن اميدوار بودند.

حکمت316

و درود خدابر او ، فرمود: من پيشواى مؤمنان ، و مال ، پيشواى تبهكاران است.
مى گويم: (معناى سخن امام ، اين است كه مؤمنان از من پيروى مى كنند وبدكاران پيرو مال مى باشند آنگونه كه زنبورانِ عسل از رئيس خود اطاعت مى كنند)
 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
چهارشنبه

خطبه 98
(پس از جنگ نهروان در سال 38 هجرى در افشاى جنايات بنى اميّه و معاويه ايراد كرد)
خبر از ستمگری و فساد بنی امیه
سوگند به خدا، بنى اميّه چنان به ستمگرى و حكومت ادامه دهند كه حرامى باقى نماند جز آن كه حلال شمارند، و پيمانى نمى‏ماند جز آن كه همه را بشكنند، و هيچ خيمه و خانه‏اى وجود ندارد جز آن كه ستمكارى آنان در آنجا راه يابد، و ظلم و فسادشان مردم را از خانه‏ها كوچ دهد، تا آن كه در حكومتشان دو دسته بگريند: دسته‏اى براى دين خود كه آن را از دست داده‏اند، و دسته‏اى براى دنياى خود كه به آن نرسيده‏اند. و يارى خواستن يكى از ديگرى، چون يارى خواستن برده از ارباب خويش است كه در حضور ارباب اطاعت دارد و در غيبت او بدگويى مى‏كند. در حكومت بنى اميّه هر كس به خدا اميدوارتر باشد بيش از همه رنج و مصيبت بيند. پس اگر خداوند عافيت و سلامتى بخشيد، قدر شناس باشيد و اگر به بلا و گرفتارى مبتلا گشتيد شكيبا باشيد كه سر انجام، پيروزى با پرهيزكاران است.

حکمت 317
و درود خدابر او ، فرمود: (شخصى يهودى ، به امام گفت: هنوزپيامبرتانرا دفن نكرده، درباره اش اختلاف كرديد، امام فرمود
مادربارة آنچه كه از او رسيده اختلاف كرديم، نه در خود او ؛ اما شمايهوديان، هنوز پاى شما پس از نجات از درياى نيل خشك نشده بود كه به پيامبرتان گفتيد:" براى ما خدايى بساز، چنانكه بت پرستان خدايى دارند!"وپيامبر شما گفت: "شما مردمى نادانيد".



 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
پنج شنبه

خطبه99
(زید بن وهب، از اصحاب امام است، نقل مى‏كند كه اين خطبه در روز جمعه در شهر كوفه ايراد شد) خدا را بر نعمت‏هايى كه عطا فرمود ستايش مى‏كنيم و در كارهاى خود از او يارى مى‏جوييم. از او سلامت در دين را خواهانيم آنگونه كه تندرستى بدن را از او درخواست داريم.

حکمت 318
و درود خدابر او ، فرمود: (از امام پرسيدند: با كدام نيرو برحريفان خودپيروز شدي؟ فرمود)
كسى را نديدم جز آن كه مرا در شكست خود يارى مى داد!.
مى گويم: (امام به اين نكته اشاره كرد كه هيبت و ترس مولايمان در دلهاجاى مى گرفت)

 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
جمع بندی برنامه شصت وسوم

جمع بندی برنامه شصت وسوم

بسم الله الرحمن الرحیم

فردا كه هر كسى به شفيعى زنند دست
مائيم و دست و دامن معصوم مرتضى

جمع بندی برنامه هفته شصت وسوم


ادامه خطبه94خطبه 95 خطبه96 خطبه97

حکمت309 و310 و311و 312 و313

*********************************************

وصف پيامبر اسلام و اهل بيت عليهم السّلام

*نهاد اصلى وجود او را از بهترين معادن استخراج كرد، و نهال وجود او را در اصيل ‏ترين و عزيزترين سرزمين‏ها كاشت و آبيارى كرد
*او را از همان درختى كه ديگر پيامبران و امينان خود را از آن آفريد به وجود آورد، كه عترت او بهترين عترت‏ها، و خاندانش بهترين خاندان ها، و درخت وجودش از بهترين درختان است،
*پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم پيشواى پرهيزكاران، و وسيله بينايى هدايت خواهان است، چراغى با نور درخشان، وستاره‏ اى فروزان، و شعله ‏اى با برق‏ هاى خيره كننده و تابان است، راه و رسم او با اعتدال، و روش زندگى او صحيح و پايدار، و سخنانش روشنگر حقّ و باطل،وحكم او عادلانه است.
*خدا او را زمانى مبعوث فرمود كه با زمان پيامبران گذشته فاصله طولانى داشت ومردم از نيكوكارى فاصله گرفته، و امّت‏ها به جهل و نادانى گرفتارشده بودند.



*************************


نصيحت به مردم

خدا شمارا بيامرزد، اعمال نيكو برأساس نشانه‏ هاى روشن انجام دهيد، زيرا كه راه،روشن است، و شما را به خانه أمن و أمان دعوت مى‏ كند
هم اكنون در دنيايى زندگى مى ‏كنيد كه مى‏ توانيد رضايت خدا را به دست آوريد.با مهلت و آسايش خاطرى كه داريد.
اكنون نامه عمل سرگشاده، و قلم فرشتگان نويسنده در حركت است،بدن‏ها سالم و زبان‏ها گوياست،توبه مورد قبول و اعمال نيكو را مى ‏پذيرند.

************************

دوران جاهليّت و نعمت بعثت

خداپيامبر اسلام را به هنگامى مبعوث فرمود كه مردم در حيرت و سرگردانى بودند،در فتنه‏ ها به سرمى ‏بردند، هوى و هوس بر آنها چيره شده، و خود بزرگ بينى و تكبّر به لغزش‏هاى فراوانشان كشانده بود، و ناداني هاى جاهليّت پست وخوارشان كرده، ودر امور زندگى حيران و سرگردان بودند، و بلاى جهل و نادانى دامنگيرشان بود.
پس پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در نصيحت و خيرخواهى نهايت تلاش را كرد، و آنان را به راه راست راهنمايى، و از راه حكمت و موعظه نيكو، مردم را به خدا دعوت فرمود.


*********************

خدا شناسى

سپاس خدا را كه اوّل است، و چيزى پيش از او وجود نداشت، و آخر است و پس از اوموجودى نخواهد بود، چنانآشكار است كه فراتر از او چيزى نيست، و چنان مخفى وپنهان است كه مخفى ‏تراز او يافت نمى ‏شود.


**********************

ويژگى ‏هاى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم


*قرارگاه پيامبر صلّى اللّه عليه وآله و سلّم بهترين قرارگاه و محل پرورش و خاندان او شريف‏ترين پايگاه است
*در معدن بزرگوارى و گاهواره سلامت رشد كرد،دل‏هاى نيكوكاران شيفته اوگشته، توجّه ديده‏ ها به سوى اوست. خدا به بركتوجود او كينه‏ ها را دفنكرد و آتش دشمنى‏ ها را خاموش كرد.
*با او ميان دلها الفت و مهربانى ايجادكرد و نزديكانى را از هم دور ساخت. *انسان‏هاى خوار و ذليل و محروم در پرتواو عزّت يافتند، و عزيزانى خود سر ذليل شدند. گفتار او روشنگرواقعيّت‏ها، و سكوت او زبانى گويا بود.

**************
علل نكوهش و شكست كوفيان

اگر خداوند، ستمگر را چند روزى مهلت دهد، از باز پرسى و عذاب او غفلت نمى ‏كند، و او بر سر راه، در كمين گاه ستمگران است، و گلوى آنها را در دست گرفته تا از فرو رفتن آب دريغ دارد. آگاه باشيد به خدايى كه جانم در دست اوست، شاميان بر شما پيروز خواهند شد،نه از آن رو كه از شما به حق سزاوارترند.


بلكه در راه باطلى كه زمامدارشانمى‏ رود شتابان فرمان بردارند. و شما در گرفتن حق من سستى مى‏ ورزيد، و هرآينه، ملّت‏هاى جهان صبح مى‏ كنند در حالى كه از ستم زمامدارانشان در ترس ووحشتند، من صبح مى‏ كنم در حالى كه از ستمگرى پيروان خود وحشت دارم. شما رابراى جهاد با دشمن بر انگيختم، امّا كوچ نكرديد، حق را به گوش شما خواندم ولى نشنيديد، و در آشكار و نهان شما را دعوت كردم، اجابت نكرديد، پند واندرزتان دادم، قبول نكرديد.

آيا حاضران غائب مى‏ باشيد و يا بردگانى درشكل مالكان فرمان خدا را بر شما مى‏ خوانم از آن فرار مى‏ كنيد، و بااندرزهاى رسا و گويا شما را پند مى ‏دهم از آن پراكنده مى ‏شويد، شما را به مبارزه با سركشان ترغيب مى ‏كنم، هنوز سخنانم به آخر نرسيده، چون مردم سبا،متفرّق شده، به جلسات خود باز مى ‏گرديد، و در لباس پند و اندرز، يكديگررافريب مى‏ دهيد تا أثر تذكّرات مرا از بين ببريد. صبحگاهان كجى ‏هاى شماراراست مى‏ كنم، شامگاهان به حالت اوّل بر مى ‏گرديد، چونان كمان سختى كه نه كسى قدرت راست كردن آن را دارد و نه خودش قابليّت راست شدن را دارااست.

اى مردم كه بدن‏هاى شما حاضر و عقل هاى شما پنهان و افكار و آراء شماگوناگون است و زمامداران شما دچار مشكلات شمايند، رهبر شما از خدا اطاعت مى ‏كند، شما با او مخالفت مى ‏كنيد، امّا رهبر شاميان خداى را معصيت مى‏ كند،از او فرمانبردارند. به خدا سوگند دوست دارم معاويه شما را با نفرات خودمانند مبادله درهم و دينار با من سودا كند، ده نفر از شما را بگيرد و يكنفر از آنها را به من بدهد

**************************


حکمت ها:


از گمان مؤمنان بپرهيزيد كه خدا حق را بر زبانآنان قرار داده است.


********************

ايمان بنده اى درست نباشد جز آن كه اعتماد او بهآنچه در دست خداست بيشتر از آن باشد كه در دست اوست.

*************************
دل ها را روى آوردن و نشاط ، و پْشت كردن و فرارىاست؛ پسآنگاه كه نشاط دارند آن را بر انجام مستحبات وا داريد ، وآنگاه كه پْشت كرده بى نشاط است، به انجام واجبات قناعت كنيد
.

*************************


در قرآن اخبار گذشتگاه ، و آيندگان ، و احكام مورد نياز زندگى تان وجود دارد.

***********************



نوشته های دوست خوبمون
mshtable


در بخش اول خطبه 97 حضرت(ع) در پی بیدارسازی و بهوش آوردن مردم است و از روشهایی بهره می برد (آدم خبره و کاردان به جای اصرار روی یک روش میتونه هدف خودشو به انحاء مختلف دنبال کنه - اینها به نظرم میرسه):

1: ظلم پذیری و زیر بار زور گویی طاغوت رفتن ظلم است و مسئولیت آن متوجه مسلمین است و خداوند آن را به شکلی کاملاً تحت کنترل، وسیله آزمایش انسانها قرار داده و در نهایت از رسیدگی دقیق به آن نمی گذرد.

2: لزوم پای کار بودن در تحقق اهداف.

3: پیروی از رهبر حق اوست بر گردن مردم؛ علی الخصوص در جبهه نبرد امام حق با ائمه کفر.

4: تذکر در مورد قدردانی از سیاستِ باز حضرت در برابر سیاست مشت آهنین حاکمان ظالم. محترم شمردن حق انتخاب و آزادی انسانها موجب تعالی روحی افراد جامعه می شود حال آنکه زورگوئی، بدن ها را به اسارت و خدمت کشیده و مانع بزرگواری روح می شود. در اولی گرامی ترین جنبه بشری اصل است و در دومی اشرف مخلوقات وسیله اهدافی ثانویه و بعضاً پوشالی و غلط می شود. ظلم دم دستی ترین راهکار فرار از بی تدبیری و عدم لیاقت است.

5: مشک آن است که خود ببوید: خودتان باید به فکر باشید؛ وقتی از درون جوششی در کار نباشد، محرک های خارجی کارگر نمی شود. وقتی حساب افراد با خودشان صاف نیست؛ نمی توانند به پیکار دشمن خارجی بروند و وقتی اوضاع را بدرستی درک نکرده و بر موقعییت شان تسلط ندارند فتح قلّه ها میسر نیست.

6: لزوم اتحاد در اهداف مشترک و اتفاق روی تشخیص اولویتها.

7: تحریک تعصب و غیرت با نهیب زدن و تیکه ثقیل انداختن و مقایسه و ...


_____________________________________________________________________

ومن الله توقیق
التماس دعا
:gol:
 
آخرین ویرایش:

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
جمع بندی برنامه شصت وچهارم

جمع بندی برنامه شصت وچهارم

بسم الله الرحمن الرحیم

ادامه خطبه 97 و خطبه 98 وخطبه 99

حکمت314
وحکمت315و حکمت316و حکمت317وحکمت318

********************************************

روانشناسى اجتماعى مردم كوفه


اى اهل كوفه گرفتار شما شده‏ ام كه سه چيز داريد و دو چيز نداريد: كرهايى با گوش‏هاى شنوا، گنگ‏هايى با زبان گويا، كورانى با چشمهاى بينا. نه در روز جنگ از آزادگانيد، و نه به هنگام بلا و سختى برادران يك رنگ مى‏باشيد. تهى دست مانيد اى مردم شما چونان شتران دور مانده از ساربان مى‏باشيد، كه اگر از سويى جمع آورى شوند از ديگر سو، پراكنده مى‏گردند.

به خدا سوگند، مى‏بينم كه اگر جنگ سخت شود و آتش آن شعله گيرد و گرمى آن سوزان، پسر ابو طالب را رها مى‏كنيد و مانند جدا شدن زن حامله پس از زايمان از فرزندش، هر يك به سويى مى‏گريزيد. و من در پى آن نشانه‏ ها روانم كه پروردگارم مرا رهنمون شده و آن راه را مى‏روم كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم گشوده، و همانا من به راه روشن حق گام به گام ره مى‏سپارم.


____________________________________

ضرورت اطاعت (از اهل بيت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم «اهل بيت عليهم السّلام»


مردم به اهل بيت پيامبرتان بنگريد، از آن سو كه گام بر مى‏دارند برويد، قدم جاى قدمشان بگذاريد، آنها شما را هرگز از راه هدايت بيرون نمى‏برند، و به پستى و هلاكت باز نمى‏گردانند. اگر سكوت كردند سكوت كنيد، و اگر قيام كردند قيام كنيد، از آنها پيشى نگيريد كه گمراه مى‏شويد، و از آنان عقب نمانيد كه نابود مى‏گرديد.

______________________________________________


وصف اصحاب پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم

من اصحاب محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را ديدم، اما هيچ كدام از شما را همانند آنان نمى‏نگرم، آنها صبح مى‏كردند در حالى كه موهاى ژوليده و چهره‏هاى غبار آلوده داشتند، شب را تا صبح در حال سجده و قيام به عبادت مى‏گذراندند، و پيشانى و گونه‏هاى صورت را در پيشگاه خدا بر خاك مى‏ساييدند، با ياد معاد چنان نا آرام بودند گويا بر روى آتش ايستاده‏اند. بر پيشانى آنها از سجده‏هاى طولانى پينه بسته بود (چون پينه زانوهاى بزها) اگر نام خدا برده مى‏شد چنان مى‏گريستند كه گريبان‏هاى آنان تر مى‏شد. و چون درخت در روز تند باد مى‏لرزيدند، از كيفرى كه از آن بيم داشتند، يا براى پاداشى كه به آن اميدوار بودند.

_________________________________________

خبر از ستمگری و فساد بنی امیه

سوگند به خدا، بنى اميّه چنان به ستمگرى و حكومت ادامه دهند كه حرامى باقى نماند جز آن كه حلال شمارند، و پيمانى نمى‏ماند جز آن كه همه را بشكنند، و هيچ خيمه و خانه‏اى وجود ندارد جز آن كه ستمكارى آنان در آنجا راه يابد، و ظلم و فسادشان مردم را از خانه‏ها كوچ دهد، تا آن كه در حكومتشان دو دسته بگريند: دسته‏اى براى دين خود كه آن را از دست داده‏اند، و دسته‏اى براى دنياى خود كه به آن نرسيده‏اند. و يارى خواستن يكى از ديگرى، چون يارى خواستن برده از ارباب خويش است كه در حضور ارباب اطاعت دارد و در غيبت او بدگويى مى‏كند. در حكومت بنى اميّه هر كس به خدا اميدوارتر باشد بيش از همه رنج و مصيبت بيند. پس اگر خداوند عافيت و سلامتى بخشيد، قدر شناس باشيد و اگر به بلا و گرفتارى مبتلا گشتيد شكيبا باشيد كه سر انجام، پيروزى با پرهيزكاران است.

*******************************************

حکمت ها


سنگ را از همان جايى كه دشمن پرت كرده ،بازگردانيد ، كه شر را جز شر پاسخى نيست.
____________________________________________

و درود خدابر او ، فرمود: (به نويسندة خود عبيدالله بن ابى رافع دستور داد)
دردوات، ليقه بينداز ، نوك قلم را بلند بگير، ميان سطرها فاصله بگذار،وحروف را نزديك به يكديگر بنويس ، كه اين شيوه براى زيبايى خط بهتراست.


_________________________________________

من پيشواى مؤمنان ، و مال ، پيشواى تبهكاران است.
______________________________________

(شخصى يهودى ، به امام گفت: هنوزپيامبرتانرا دفن نكرده، درباره اش اختلاف كرديد، امام فرمود
مادربارة آنچه كه از او رسيده اختلاف كرديم، نه در خود او ؛ اما شمايهوديان، هنوز پاى شما پس از نجات از درياى نيل خشك نشده بود كه به پيامبرتان گفتيد:" براى ما خدايى بساز، چنانكه بت پرستان خدايى دارند!"وپيامبر شما گفت: "شما مردمى نادانيد".

_______________________________

(از امام پرسيدند: با كدام نيرو برحريفان خودپيروز شدي؟ فرمود)
كسى را نديدم جز آن كه مرا در شكست خود يارى مى داد!.
مى گويم: (امام به اين نكته اشاره كرد كه هيبت و ترس مولايمان در دلهاجاى مى گرفت)


***************************************************

نوشته های دوست خوبمون mshtable


پنج شنبه: شروع خطبه 99

نَحمَدُهُ عَلی ما کانَ و نَستَعینُهُ مِن أَمرِنا علی ما یَکونُ، و نَسأَلُهُ المُعافاةَ فی الأدیانِ کَما نَسأَلُهُ المُعافاةَ فی الأَبدانِ.

ترجمه: خدا را بر آنچه گذشته است ستایش می کنیم و در مسئولیت های خود در قبال آنچه اتفاق خواهد افتاد از او یاری می جوییم. از او سلامت در دین هامان را خواستاریم آنگونه که تندرستی بدن هامان را از او می طلبیم.

شرح بیشتر: حالت عمومی خیلی از افراد معمولاً اینه که از گذشته ناراضی اند و از خدا طلب دارند و انتظار دارن که خدا این طلب رو به زودی و بدون زحمت در آینده با اونها صاف کنه. برا بعضی هم نقص و عیب در دین معنای خاصی نداره - اونجوری که مریضی و نقص ظاهری ملموسه که حتی (به درستی) به علائمش هم حساسیت نشون میدن.


حکمت318

وَ قِيلَ لَهُ بِأَيِّ شَيْ‏ءٍ غَلَبْتَ الْأَقْرَانَ فَقَالَ [عليهالسلام]:
مَا لَقِيتُ رَجُلًا إِلَّا أَعَانَنِى عَلَى نَفْسِهِ.

از امام پرسيدند: با كدام نيرو برحريفان خودپيروز شدی؟ فرمود:
كسى را نديدم جز آن كه مرا در شكست خود يارى مى داد!

قال الرضى: يومئ بذلك إلى تمكن هيبته فى القلوب.
سید رضی(رض): امام به اين نكته اشاره كرد كه هيبت و ترس مولايمان در دلها جاى مى گرفت.


*******************************

ومن الله توقیق
التماس دعا
:gol:

 
آخرین ویرایش:

یارانراد

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحیم

یا علی نام تو بردم نه غمی ماند و نه همی

برنامه هفته شصت و پنجم
خطبه99
یکشنبه
فلا ... احسانه
و حکمت 319

وَ قَالَ [عليه السلام] لِابْنِهِ مُحَمَّدِ ابْنِ الْحَنَفِيَّةِ يَا بُنَيَّ إِنِّى أَخَافُ عَلَيْكَ الْفَقْرَفَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنْهُ فَإِنَّ الْفَقْرَ مَنْقَصَةٌ لِلدِّينِ مَدْهَشَةٌلِلْعَقْلِ دَاعِيَةٌ لِلْمَقْتِ .
(به پسرش محمد حنفيه سفارش كرد) اى فرزند! من از تهيدستى بر تو هراسناكم ، از فقر به خدا پناه ببر ، كه همانا فقر ، دين انسان را ناقص ، و عقل را سرگردان ، و عامل دشمنى است.




دوشنبه

خطبه 100
الحمدالله...غیره
و حکمت320

قَالَ [عليه السلام] لِسَائِلٍ سَأَلَهُ عَنْ مُعْضِلَةٍ سَلْ تَفَقُّهاً وَ لَا تَسْأَلْ تَعَنُّتاً فَإِنَّالْجَاهِلَ الْمُتَعَلِّمَ شَبِيهٌ بِالْعَالِمِ وَ إِنَّ الْعَالِمَ الْمُتَعَسِّفَشَبِيهٌ بِالْجَاهِلِ الْمُتَعَنِّتِ .
(شخصى مسئلة پيچيده اى سؤال كرد، فرمود: ) براى فهميدن بپرس ، به براى آزار دادن ؛ كه نادان آموزش گيرنده، همانند داناست، و همانا داناى بى انصاف چون نادان بهانه جو است!.




سه شنبه

و ان...جمیعا
و حکمت 321

وَ قَالَ [عليه السلام] لِعَبْدِاللَّهِ بْنِ الْعَبَّاسِ وَ قَدْ أَشَارَ إِلَيْهِ فِى شَيْ‏ءٍ لَمْ يُوَافِقْرَأْيَهُ لَكَ أَنْ تُشِيرَ عَلَيَّ وَ أَرَى فَإِنْ عَصَيْتُكَ فَأَطِعْنِى .
(عبدالله بن عباس درمسئله اى نظر داد كه امام آن را قبول نداشت و فرمود) بر تو است كه رأى خود را بهمن بگويى، و من باى پيرامون آن بينديشم ، آنگاه اگر خلاقى نظر تو فرمان دادم بايداطاعت كني!




چهارشنبه
الا ان...تاملون
و حکمت322

وَ رُوِيَ أَنَّهُ [عليه السلام]لَمَّا وَرَدَ الْكُوفَةَ قَادِماً مِنْ صِفِّينَ مَرَّ بِالشِّبَامِيِّينَفَسَمِعَ بُكَاءَ النِّسَاءِ عَلَى قَتْلَى صِفِّينَ وَ خَرَجَ إِلَيْهِ حَرْبُ بْنُشُرَحْبِيلَ الشِّبَامِيِّ وَ كَانَ مِنْ وُجُوهِ قَوْمِهِ فَقَالَ [عليه السلام]لَهُ أَ تَغْلِبُكُمْ نِسَاؤُكُمْ عَلَى مَا أَسْمَعُ أَ لَا تَنْهَوْنَهُنَّ عَنْهَذَا الرَّنِينِ وَ أَقْبَلَ حَرْبٌ يَمْشِى مَعَهُ وَ هُوَ [عليه السلام]رَاكِبٌ فَقَالَ [عليه السلام] ارْجِعْ فَإِنَّ مَشْيَ مِثْلِكَ مَعَ مِثْلِىفِتْنَةٌ لِلْوَالِى وَ مَذَلَّةٌ لِلْمُؤْمِنِ .
(وقتى امام از جنگ صفين باز مى گشت، به محله شباميان رسيد، او از گريه زنان بر كشتگان جنگ را شنيد،ناگاه حرب بن شُرحبيل شبامى، بزرگ قبيلة شباميان خدمت امام رسيد به او فرمود)
آيا آن گونه كه مى شنوم ، زنان شما بر شما چيره شده اند؟ چرا آنان را از گريه وزارى باز نمى داريد؟ (حرب پياده و امام سوار بر اسب مى رفتند ، به او فرمود) بازگرد، كه پياده رفتن رييس قبيله اى چون تو پشت سر من ، موجب انحراف زمامدار و زبونمؤمن است.





پنج شنبه

خطبه 101
الحمدالله...منی
و حکمت323



وَ قَالَ [عليه السلام] وَ قَدْمَرَّ بِقَتْلَى الْخَوَارِجِ يَوْمَ النَّهْرَوَانِ بُؤْساً لَكُمْ لَقَدْضَرَّكُمْ مَنْ غَرَّكُمْ فَقِيلَ لَهُ مَنْ غَرَّهُمْ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَفَقَالَ الشَّيْطَانُ الْمُضِلُّ وَ الْأَنْفُسُ الْأَمَّارَةُ بِالسُّوءِغَرَّتْهُمْ بِالْأَمَانِيِّ وَ فَسَحَتْ لَهُمْ بِالْمَعَاصِى وَ وَعَدَتْهُمُالْإِظْهَارَ فَاقْتَحَمَتْ بِهِمُ النَّارَ .
(در جنگ نهروان هنگامى كه از كنار كشتگان خوارج مى گذشت فرمود) واى به حال شما! آن كه شما را فريب داد به شما زيان رساند. پرسيدند چه كسى آنان را فريفت، اى امير المؤمنين [عليه السلام]،در جواب فرمود: شيطان گمراه كننده، و نفسى كه به بدى فرمان مى دهد ، آنان را به آرزوها مغرور ساخت ، و راه گناه را بر ايشان آماده كرد، و به آنان وعدة پيروزى داد، و سر انجام به آتش جهنم گرفتارشان كرد


جمعه جمع بندی

التماس دعا

یا علی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
یکشنبه

[h=3] روش برخورد با دنيا [/h] پس در عزّت و ناز دنيا بر يكديگر پيشى نگيريد، و فريب زينت‏ها و نعمت‏ها را نخوريد و مغرور نشويد و از رنج و سختى آن نناليد و ناشكيبا نباشيد، زيرا عزّت و افتخارات دنيا پايان مى‏پذيرد، و زينت و نعمت‏هايش نابود مى‏گردد، و رنج و سختى آن تمام مى‏شود، و هر مدّت و مهلتى در آن به پايان مى‏رسد، و هر موجود زنده‏اى به سوى مرگ مى‏رود.
آيا نشانه‏هايى از زندگى گذشتگان كه بر جا مانده شما را از دنيا پرستى باز نمى‏دارد و اگر خردمنديد آيا در زندگانى پدرانتان آگاهى و عبرت آموزى نيست مگر نمى‏بينيد كه
گذشتگان شما باز نمى‏گردند و فرزندان شما باقى نمى‏مانند مگر مردم دنيا را نمى‏نگريد كه در گذشت شب و روز حالات گوناگونى دارند: يكى مى‏ميرد و بر او مى‏گريند، و ديگرى باقى مانده به او تسليت مى‏گويند، يكى ديگر بر بستر بيمارى افتاده ديگرى به عيادت او مى‏آيد، و ديگرى در حال جان كندن است، و دنيا طلبى در جستجوى دنياست كه مرگ او را در مى‏يابد، و غفلت زده‏اى كه مرگ او را فراموش نكرده است، و آيندگان نيز راه گذشتگان را مى‏پويند.

بهوش باشيد مرگ را كه نابود كننده لذّت‏ها و شكننده شهوت‏ها و قطع كننده آرزوهاست، به هنگام تصميم بر كارهاى زشت، به ياد آوريد، و براى انجام واجبات، و شكر در برابر نعمت‏ها و احسان بى شمار الهى، از خدا يارى خواهيد.



(به پسرش محمد حنفيه سفارش كرد)
اى فرزند! من از تهيدستى بر تو هراسناكم ، از فقر به خدا پناه ببر ، كه همانا فقر ، دين انسان را ناقص ، و عقل را سرگردان ، و عامل دشمنى است.





 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوشنبه

(نوشته‏اند كه اين سخنرانى را در جمعه سوّم ايّام خلافت خود در سال 35 هجرى در روز جمعه ايراد فرمود)
[h=3]1 شناخت خدا [/h] ستايش خداوندى را سزاست كه احسان فراوانش بر آفريده‏ ها گسترده و دست كرم او براى بخشش گشوده است.


او را بر همه كارهايش مى‏ستاييم و براى نگهدارى حق الهى از او يارى مى‏طلبيم و گواهى مى‏دهيم جز او خدايى نيست.


(شخصى مسئلة پيچيده اى سؤال كرد، فرمود: ) براى فهميدن بپرس ، به براى آزار دادن ؛ كه نادان آموزش گيرنده، همانند داناست، و همانا داناى بى انصاف چون نادان بهانه جو است!.

 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
سه شنبه

[h=3] ويژگى‏هاى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم [/h] و گواهى مى‏دهيم كه محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بنده و فرستاده اوست. او را فرستاد تا فرمان وى را آشكار و نام خدا را بر زبان راند. پس با امانت، رسالت خويش را به انجام رساند، و با راستى و درستى به راه خود رفت، و پرچم حق را در ميان ما به يادگار گذاشت،
هر كس از آن پيشى گيرد از دين خارج و آن كس كه از آن عقب ماند هلاك گردد و هر كس همراهش باشد رستگار شود. راهنماى اين پرچم، با درنگ و آرامش سخن مى‏گفت، و دير و حساب شده به پا مى‏خاست، و آنگاه كه بر مى‏خاست سخت و چالاك، به پيش مى‏رفت،
پس چون در اطاعت او در آمديد، و او را بزرگ داشتيد، مرگ او فرارسيد و خدا او را از ميان شما برد. پس از او چندان كه خدا خواهد زندگانى مى‏گذرانيد تا آن كه خدا شخصى را بر انگيزاند كه شما را متّحد سازد، و پراكندگى شما را جبران نمايد. مردم به چيزى كه نيامده دل نبنديد، و از آن كه در گذشت مأيوس نباشيد، كه آن پشت كرده اگر يكى از پاهايش بلغزد، و ديگرى برقرار باشد شايد هر دو پا به جاى خود برگشته و استوار ماند.




(عبدالله بن عباس درمسئله اى نظر داد كه امام آن را قبول نداشت و فرمود) بر تو است كه رأى خود را به من بگويى، و من باى پيرامون آن بينديشم ، آنگاه اگر خلاقى نظر تو فرمان دادم بايداطاعت كني!


 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
چهارشنبه

[h=3]تداوم امامت تا ظهور امام زمان عليه السّلام [/h] آگاه باشيد، مثل آل محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم چونان ستارگان آسمان است، اگر ستاره‏اى غروب كند، ستاره ديگرى طلوع خواهد كرد (تا ظهور صاحب الزمان عليه السّلام). گويا مى‏بينم در پرتو خاندان پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نعمت‏هاى خدا بر شما تمام شده و شما به آنچه آرزو داريد رسيده‏ايد.


(وقتى امام از جنگ صفين باز مى گشت، به محله شباميان رسيد، او از گريه زنان بر كشتگان جنگ را شنيد،ناگاه حرب بن شُرحبيل شبامى، بزرگ قبيلة شباميان خدمت امام رسيد به او فرمود)
آيا آن گونه كه مى شنوم ، زنان شما بر شما چيره شده اند؟ چرا آنان را از گريه وزارى باز نمى داريد؟ (حرب پياده و امام سوار بر اسب مى رفتند ، به او فرمود) بازگرد، كه پياده رفتن رييس قبيله اى چون تو پشت سر من ، موجب انحراف زمامدار و زبونمؤمن است.



 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
پنج شنبه

(از خطبه‏هايى است كه در آن حوادث سخت آينده را بيان مى‏دارد، كه در شهر كوفه ايراد شد)
[h=3]1 ستايش و اندرز [/h] ستايش خداوندى را كه اوّل هر نخستين است و آخر هر گونه آخرى، چون پيش از او چيزى نيست بايد كه ابتدايى نداشته باشد، و چون پس از او چيزى نيست پس پايانى نخواهد داشت، و گواهى مى‏دهم كه جز او خدايى نيست، و خدا يكى است، آن گواهى كه با درون و برون و قلب و زبان، هماهنگ باشد. اى مردم دشمنى و مخالفت با من، شما را تا مرز گناه نراند، و نافرمانى از من شما را به پيروى از هواى نفس نكشاند، و به هنگام شنيدن سخن من، به گوشه چشم، يكديگر را ننگريد.




(در جنگ نهروان هنگامى كه از كنار كشتگان خوارج مى گذشت فرمود) واى به حال شما! آن كه شما را فريب داد به شما زيان رساند. پرسيدند چه كسى آنان را فريفت، اى امير المؤمنين [عليه السلام]،در جواب فرمود: شيطان گمراه كننده، و نفسى كه به بدى فرمان مى دهد ، آنان را به آرزوها مغرور ساخت ، و راه گناه را بر ايشان آماده كرد، و به آنان وعدة پيروزى داد، و سر انجام به آتش جهنم گرفتارشان كرد
 

mshtable

عضو جدید
گاهاً در کلام بزرگان می بینیم که با حمد الهی سخن را شروع می کنند. علی الخصوص در مصائب و دشواری ها. یعنی مشکلات در دنیا نه تنها آنها را از توجه به خدا غافل نمی کند، بلکه عزم آنها را در یاری گرفتن از او جزم تر می کند. (امام حسین(ع) در جوار کعبه و در آغازین مراحل نهضت بزرگش اینگونه دعای عرفه را آغاز می کند: الحمد لله الذی لیس لقضائه دافع و لا لعطاعه مانع و لا کصنعه صنع صانع ...) و اینجا هم حضرت علی (ع) در مقام رهبری مردمی جاهل و سرکش اینگونه لب به سخن می گشاید و می بینیم که این ستایش، خشک و خالی و بی حس و تشریفاتی هم نیست و با دلیل بیان می شود: خدا را به این جهت می ستایم که جهان را پُر کرده؛ اولِ اول است و لذا بی پایان است؛ چون اگر در جایی تمام شود، آنچه بعد از او باشد (یا نباشد) اول خواهد بود و همینطور در مورد آخر بودنش.

گواهی دادن و شهادت نوعی اعلان و اظهار و گفتن حقائق است و لذا به خودی خود خوب و لازم است ولی کمال آن در این است که خود شعار دهنده واقعاً به آن مسائل اعتقاد داشته باشد.

انسانی که اصول خود را بر مبنای حقائق و خداباوری گذاشته است نباید لجبازی با دیگران او را از این اصول منحرف کند و همچنین نباید خارجی شمردن دشمن او را از درون (هوای نفس) غافل سازد و نباید انکار عجولانه او را از نیل به حقیقت باز دارد.
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
بسم الله الرحمن الرحیم

یا علی نام تو بردم نه غمی ماند و نه همی
جمع بندی برنامه هفته شصت و پنجم

____________________________________________________

خطبه99 و 100 و خطبه 101
حکمت 319
و 320و 321و 322و 323

_____________________________________________

روش برخورد با دنيا

پس در عزّت و ناز دنيا بر يكديگر پيشى نگيريد، و فريب زينت‏ها و نعمت‏ها را نخوريد و مغرور نشويد و از رنج و سختى آن نناليد و ناشكيبا نباشيد، زيرا عزّت و افتخارات دنيا پايان مى‏پذيرد، و زينت و نعمت‏هايش نابود مى‏گردد، و رنج و سختى آن تمام مى‏شود، و هر مدّت و مهلتى در آن به پايان مى‏رسد، و هر موجود زنده‏اى به سوى مرگ مى‏رود.
مگر نمى‏بينيد كه
گذشتگان شما باز نمى‏گردند و فرزندان شما باقى نمى‏مانند مگر مردم دنيا را نمى‏نگريد كه در گذشت شب و روز حالات گوناگونى دارند
بهوش باشيد مرگ را كه نابود كننده لذّت‏ها و شكننده شهوت‏ها و قطع كننده آرزوهاست، به هنگام تصميم بر كارهاى زشت، به ياد آوريد، و براى انجام واجبات، و شكر در برابر نعمت‏ها و احسان بى شمار الهى، از خدا يارى خواهيد.

____________________________________________

شناخت خدا

ستايش خداوندى را سزاست كه احسان فراوانش بر آفريده‏ ها گسترده و دست كرم او براى بخشش گشوده است.
او را بر همه كارهايش مى‏ستاييم و براى نگهدارى حق الهى از او يارى مى‏طلبيم و گواهى مى‏دهيم جز او خدايى نيست.
_______________________________________________________________


ويژگى‏هاى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم

و گواهى مى‏دهيم كه محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بنده و فرستاده اوست. او را فرستاد تا فرمان وى را آشكار و نام خدا را بر زبان راند. پس با امانت، رسالت خويش را به انجام رساند، و با راستى و درستى به راه خود رفت، و پرچم حق را در ميان ما به يادگار گذاشت،
هر كس از آن پيشى گيرد از دين خارج و آن كس كه از آن عقب ماند هلاك گردد و هر كس همراهش باشد رستگار شود. راهنماى اين پرچم، با درنگ و آرامش سخن مى‏گفت، و دير و حساب شده به پا مى‏خاست، و آنگاه كه بر مى‏خاست سخت و چالاك، به پيش مى‏رفت،

________________________________________________________


تداوم امامت تا ظهور امام زمان عليه السّلام

آگاه باشيد، مثل آل محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم چونان ستارگان آسمان است، اگر ستاره‏اى غروب كند، ستاره ديگرى طلوع خواهد كرد (تا ظهور صاحب الزمان عليه السّلام). گويا مى‏بينم در پرتو خاندان پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نعمت‏هاى خدا بر شما تمام شده و شما به آنچه آرزو داريد رسيده‏ا يد.


_______________________________________________________________
ستايش و اندرز

ستايش خداوندى را كه اوّل هر نخستين است و آخر هر گونه آخرى، چون پيش از او چيزى نيست بايد كه ابتدايى نداشته باشد، و چون پس از او چيزى نيست پس پايانى نخواهد داشت، و گواهى مى‏دهم كه جز او خدايى نيست، و خدا يكى است، آن گواهى كه با درون و برون و قلب و زبان، هماهنگ باشد. اى مردم دشمنى و مخالفت با من، شما را تا مرز گناه نراند، و نافرمانى از من شما را به پيروى از هواى نفس نكشاند، و به هنگام شنيدن سخن من، به گوشه چشم، يكديگر را ننگريد.
______________________________________________________



حکمت ها :

(به پسرش محمد حنفيه سفارش كرد) اى فرزند! من از تهيدستى بر تو هراسناكم ، از فقر به خدا پناه ببر ، كه همانا فقر ، دين انسان را ناقص ، و عقل را سرگردان ، و عامل دشمنى است.

____________________________________
(شخصى مسئلة پيچيده اى سؤال كرد، فرمود: ) براى فهميدن بپرس ، به براى آزار دادن ؛ كه نادان آموزش گيرنده، همانند داناست، و همانا داناى بى انصاف چون نادان بهانه جو است!.
______________________________

(عبدالله بن عباس درمسئله اى نظر داد كه امام آن را قبول نداشت و فرمود) بر تو است كه رأى خود را بهمن بگويى، و من باى پيرامون آن بينديشم ، آنگاه اگر خلاقى نظر تو فرمان دادم بايداطاعت كني!
_________________________________________

(وقتى امام از جنگ صفين باز مى گشت، به محله شباميان رسيد، او از گريه زنان بر كشتگان جنگ را شنيد،ناگاه حرب بن شُرحبيل شبامى، بزرگ قبيلة شباميان خدمت امام رسيد به او فرمود)
آيا آن گونه كه مى شنوم ، زنان شما بر شما چيره شده اند؟ چرا آنان را از گريه وزارى باز نمى داريد؟ (حرب پياده و امام سوار بر اسب مى رفتند ، به او فرمود) بازگرد، كه پياده رفتن رييس قبيله اى چون تو پشت سر من ، موجب انحراف زمامدار و زبونمؤمن است.


_______________________________________________

(در جنگ نهروان هنگامى كه از كنار كشتگان خوارج مى گذشت فرمود) واى به حال شما! آن كه شما را فريب داد به شما زيان رساند. پرسيدند چه كسى آنان را فريفت، اى امير المؤمنين [عليه السلام]،در جواب فرمود: شيطان گمراه كننده، و نفسى كه به بدى فرمان مى دهد ، آنان را به آرزوها مغرور ساخت ، و راه گناه را بر ايشان آماده كرد، و به آنان وعدة پيروزى داد، و سر انجام به آتش جهنم گرفتارشان كرد
__________________________________________________________



نوشته های دوست خوبمون mshtable


گاهاً در کلام بزرگان می بینیم که با حمد الهی سخن را شروع می کنند. علی الخصوص در مصائب و دشواری ها. یعنی مشکلات در دنیا نه تنها آنها را از توجه به خدا غافل نمی کند، بلکه عزم آنها را در یاری گرفتن از او جزم تر می کند. (امام حسین(ع) در جوار کعبه و در آغازین مراحل نهضت بزرگش اینگونه دعای عرفه را آغاز می کند: الحمد لله الذی لیس لقضائه دافع و لا لعطاعه مانع و لا کصنعه صنع صانع ...) و اینجا هم حضرت علی (ع) در مقام رهبری مردمی جاهل و سرکش اینگونه لب به سخن می گشاید و می بینیم که این ستایش، خشک و خالی و بی حس و تشریفاتی هم نیست و با دلیل بیان می شود: خدا را به این جهت می ستایم که جهان را پُر کرده؛ اولِ اول است و لذا بی پایان است؛ چون اگر در جایی تمام شود، آنچه بعد از او باشد (یا نباشد) اول خواهد بود و همینطور در مورد آخر بودنش.

گواهی دادن و شهادت نوعی اعلان و اظهار و گفتن حقائق است و لذا به خودی خود خوب و لازم است ولی کمال آن در این است که خود شعار دهنده واقعاً به آن مسائل اعتقاد داشته باشد.

انسانی که اصول خود را بر مبنای حقائق و خداباوری گذاشته است نباید لجبازی با دیگران او را از این اصول منحرف کند و همچنین نباید خارجی شمردن دشمن او را از درون (هوای نفس) غافل سازد و نباید انکار عجولانه او را از نیل به حقیقت باز دارد.



_______________________-

ومن الله توفیق

التماس دعا :gol:
 
آخرین ویرایش:

یارانراد

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحیم
یا علی نام تو بردم نه غمی ماند و نه همی
برنامه هفته شصت وششم

یک شنبه
خطبه 101
فو الذی...المحصود
و حکمت 324

وَ قَالَ [عليه السلام] اتَّقُوامَعَاصِيَ اللَّهِ فِى الْخَلَوَاتِ فَإِنَّ الشَّاهِدَ هُوَ الْحَاكِمُ .
از نافرمانى خدا در خلوتها بپرهيزيد، زيرا همان كه گواه است، داورى مى كند





دو شنبه
خطبه 102
و ذلک ....متسعا
و حکمت235

وَ قَالَ [عليه السلام] لَمَّابَلَغَهُ قَتْلُ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِى بَكْرٍ .
إِنَّ حُزْنَنَا عَلَيْهِ عَلَى قَدْرِ سُرُورِهِمْ بِهِ إِلَّا أَنَّهُمْنَقَصُوا بَغِيضاً وَ نَقَصْنَا حَبِيباً .

(آنگاه كه خبر كشته شدنمحمد بن ابى بكر را به او دادند فرمود) همانا اندوه ما بر شهادت او ، به اندازهشادى شاميان است، جز آن كه از آن يك دشمن ، و از ما يك دوست كم شد.





سه شنبه
فتن ....الغیر
و حکمت 326

وَ قَالَ [عليه السلام] الْعُمُرُالَّذِى أَعْذَرَ اللَّهُ فِيهِ إِلَى ابْنِ آدَمَ سِتُّونَ سَنَةً .
عمرى كه خدا از فرزند آدمپوزش را مى پذيرد شصت سال است.




چهارشنبه
خطبه 103
ایا الناس...دان
و حمت327

قَالَ [عليه السلام] مَا ظَفِرَمَنْ ظَفِرَ الْإِثْمُ بِهِ وَ الْغَالِبُ بِالشَّرِّ مَغْلُوبٌ .
پيروز نشد آن كس كه گناهبر او چيرگى يافت، و آن كس كه با بدى پيروز شد شكست خورده است.




پنج شنبه
العلم...عنه
. حکمت328




وَ قَالَ [عليه السلام] إِنَّاللَّهَ سُبْحَانَهُ فَرَضَ فِى أَمْوَالِ الْأَغْنِيَاءِ أَقْوَاتَ الْفُقَرَاءِفَمَا جَاعَ فَقِيرٌ إِلَّا بِمَا مُتِّعَ بِهِ غَنِيٌّ وَ اللَّهُ تَعَالَىسَائِلُهُمْ عَنْ ذَلِكَ .
و درود خدا بر او ، فرمود: همانا خداىسبحان روزى فقراء را در اموال سرمايه داران قرار داده است، پس فقيرى گرسنه نمىماند جز به كاميابى توانگران ، و خداوند از آنان دربارة گرسنگى گرسنگان خواهدپرسيد.
جمعه جمع بندی

التماس دعا

یا علی
 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحیم
یکشنبه
ادامه خطبه101

[h=3]2 .خبر از حوادث خونين آينده
سوگند به آن كس كه دانه را شكافت، و جانداران را آفريد، آنچه به شما خبر مى‏دهم از پيامبر امّى صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است نه گوينده دروغ گفت و نه شنونده نا آگاه بود. گويا مى‏بينم شخص سخت گمراهى را كه از شام فرياد زند و بتازد و پرچم‏هاى خود را در اطراف كوفه بپراكند، و چون دهان گشايد و سركشى كند و جاى پايش بر زمين محكم گردد، فتنه فرزند خويش را به دندان گيرد و آتش جنگ شعله‏ور شود. روزها با چهره عبوس و گرفته ظاهر شوند و شب و روز با رنج و اندوه بگذرند. و آنگاه كه كشتزار او به بار نشست، و ميوه او آب دار شد، و چون شتر مست خروشيد، و چون برق درخشيد، پرچم‏هاى سپاه فتنه از هر سو به اهتزاز در آيد، و چونان شب تار و درياى متلاطم به مردم روى آورند. از آن بيشتر، چه طوفانهاى سختى كه شهر كوفه را بشكافد، و چه تند بادهايى كه بر آن وزيدن گيرد، و به زودى دستجات مختلف به جان يكديگر يورش آورند: آنها كه بر سر پا ايستاده‏اند درو شوند، و آنها كه بر زمين افتادند لگد مال گردند.
[/h]

حکمت324
از نافرمانى خدا در خلوتها بپرهيزيد، زيرا همان كه گواه است، داورى مى كند.
 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
دوشنبه
خطبه 102
(از سخنان امام است كه چونان خطبه‏اى جداگانه است و پس از جنگ جمل در سال 36 هجرى در شهر بصره ايراد شد)
1-وصف روز قیامت
قيامت روزى است كه خداوند همه انسان‏هاى گذشته و آينده را براى رسيدگى دقيق حساب و رسيدن به پاداش اعمال، گرد آورد، همه فروتنانه به پاخيزند، عرق از سر و رويشان و كنار دهانشان جارى است، و زمين زير پايشان لرزان است،
نيكو حال ترين آنان كسى است كه جاى گذاشتن دو پايش را پيدا كند يا جايى براى آسوده ماندن بيابد.
:cry:


حکمت235
(آنگاه كه خبر كشته شدن محمد بن ابى بكر را به او دادند فرمود) همانا اندوه ما بر شهادت او ، به اندازه شادى شاميان است، جز آن كه از آن يك دشمن ، و از ما يك دوست كم شد.
 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
سه شنبه
2- خبر از آينده خونين بصره و رزم مجاهدانى پيروز
فتنه‏هايى چون تاريكى شب كه نيرويى نمى‏تواند برابر آن بايستد، و كسى نتواند پرچمهاى آن را پايين كشد، به سوى شما مى‏آيد چونان شترى كه مهار شده و جهاز بر پشت آن نهاده و ساربان آن را كشانده و به سرعت مى‏راند. فتنه جويان كسانى هستند كه ضربات آنها شديد و غارتگرى آنان اندك است. مردمى با آنان جهاد مى‏كنند كه در چشم متكبّران خوار و در روى زمين گمنام و در آسمان‏ها معروفند. در اين هنگام، واى بر تو اى بصره از سپاهى كه نشانه خشم و انتقام الهى است،بى گرد و غبار و صدايى به تو حمله خواهند كرد و چه زود ساكنانت به مرگ سرخ و گرسنگى غبار آلود دچار مى‏گردند.


حکمت 326
عمرى كه خدا از فرزند آدم پوزش را مى پذيرد شصت سال است.:cry::cry:
 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
چهارشنبه
خطبه 103
1-روش برخورد با دنيا
اى مردم به دنيا چونان زاهدان روى گردان از آن، بنگريد. به خدا سوگند، دنيا به زودى ساكنان خود را از ميان مى‏برد و رفاه زدگان ايمن را به درد مى‏آورد آنچه از دست رفت و پشت كرد هيچ گاه بر نمى‏گردد، و آينده به روشنى معلوم نيست تا در انتظارش باشند، شادى و سرور دنيا با غم و اندوه آميخته، و توانايى انسان به ضعف و سستى مى‏گرايد. زيبايى‏ها و شگفتى‏هاى دنيا شما را مغرور نسازد، زيرا زمان كوتاهى دوام ندارد. خدا بيامرزد كسى را كه بدرستى فكر كند، و پند گيرد، و آگاهى يابد، و بينا شود پس به زودى خواهيد دانست كه آنچه از دنيا وجود داشت از آن چيزى نمانده، و آنچه از آخرت است جاويدان خواهد ماند، هر چيز كه به شمارش آيد پايان پذيرد، و هر چه انتظارش را مى‏كشيديد خواهد آمد، و آنچه آمدنى است نزديك باشد.


حکمت 327
پيروز نشد آن كس كه گناه بر او چيرگى يافت، و آن كس كه با بدى پيروز شد شكست خورده است.
 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
پنج شنبه
[h=3]2- ارزش عالم و بى ارزشى جاهل
دانا كسى است كه قدر خود را بشناسد، و در نادانى انسان اين بس كه ارزش خويش نداند. دشمن روى‏ترين افراد نزد خدا كسى است كه خدا او را به حال خود واگذاشته تا از راه راست منحرف گردد، و بدون راهنما برود، اگر به محصولات دنيا دعوت شود تا مرز جان تلاش كند اما چون به آخرت و نعمتهاى گوناگونش دعوت شود، سستى ورزد، گويا آنچه براى آن كار مى‏كند بر او واجب و آنچه نسبت به آن كوتاهى و تنبلى مى‏كند، از او نخواسته‏اند.[/h]
حکمت 328
و درود خدا بر او ، فرمود: همانا خدای ىسبحان روزى فقراء را در اموال سرمايه داران قرار داده است، پس فقيرى گرسنه نمی ماند جز به كاميابى توانگران ، و خداوند از آنان دربارة گرسنگى گرسنگان خواهدپرسيد.
 

mshtable

عضو جدید
علم به نفس، ارزشمندترین علوم:
خداوند در وجود انسان گوهر گرانی به اسم نفس قرار داده که می تواند با آن به ما فوق مقام خلیفة اللهی دست یابد و یا در صورت غفلت و عدم صیانت از آن در اعماق ما تحت مرتبه حیوانی فرو رود؛ پس اگر کسی بر کم و کیف آن آگاهی یابد، عالم حقیقی است. و این جز به توفیق خاص الهی حاصل نمی شود.

بی توجهی به این مطلب تعریف انسان را در حد یک حیوان جهش یافته محصور می کند و نه تنها بشر به آنچه برای او اراده شده است دست نخواهد یافت، بلکه قدرت فوق العاده نفس او را به هلاکت می کشاند - چون وجود ضعف در مدل کردنِ ریشه مشکلاتش بوسیله تئوری ها و ابزارهای عادی و تجربی باعث می شود راه به جایی نبرد و مغلوب پیچیدگی های نفس شود.
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار

بسم الله الرحمن الرحیم
یا علی نام تو بردم نه غمی ماند و نه همی


جمع بندی برنامه هفته شصت وششم


خطبه 101 وخطبه 102 وخطبه 103

حکمت 324و235و326و327و328

______________________________________________________

خبر از حوادث خونين آينده

گويا مى ‏بينم شخص سخت گمراهى را كه از شام فرياد زند و بتازد و پرچم‏ هاى خود را در اطراف كوفه بپراكند، و چون دهان گشايد و سركشى كند و جاى پايش بر زمين محكم گردد، فتنه فرزند خويش را به دندان گيرد و آتش جنگ شعله‏ ور شود. روزها با چهره عبوس و گرفته ظاهر شوند و شب و روز با رنج و اندوه بگذرند.
و آنگاه كه كشتزار او به بار نشست، و ميوه او آب دار شد، و چون شتر مست خروشيد، و چون برق درخشيد، پرچم‏ هاى سپاه فتنه از هر سو به اهتزاز در آيد، و چونان شب تار و درياى متلاطم به مردم روى آورند. از آن بيشتر، چه طوفانهاى سختى كه شهر كوفه را بشكافد، و چه تند بادهايى كه بر آن وزيدن گيرد، و به زودى دستجات مختلف به جان يكديگر يورش آورند: آنها كه بر سر پا ايستاده ‏اند درو شوند، و آنها كه بر زمين افتادند لگد مال گردند.


___________________________________________________


وصف روز قیامت

قيامت روزى است كه خداوند همه انسان‏هاى گذشته و آينده را براى رسيدگى دقيق حساب و رسيدن به پاداش اعمال، گرد آورد، همه فروتنانه به پاخيزند، عرق از سر و رويشان و كنار دهانشان جارى است، و زمين زير پايشان لرزان است، نيكو حال ترين آنان كسى است كه جاى گذاشتن دو پايش را پيدا كند يا جايى براى آسوده ماندن بيابد.

_________________________________________

خبر از آينده خونين بصره و رزم مجاهدانى پيروز

فتنه‏ هايى چون تاريكى شب كه نيرويى نمى ‏تواند برابر آن بايستد، و كسى نتواند پرچم هاى آن را پايين كشد، به سوى شما مى ‏آيد. مردمى با آنان جهاد مى ‏كنند كه در چشم متكبّران خوار و در روى زمين گمنام و در آسمان‏ها معروفند. در اين هنگام، واى بر تو اى بصره از سپاهى كه نشانه خشم و انتقام الهى است،بى گرد و غبار و صدايى به تو حمله خواهند كرد و چه زود ساكنانت به مرگ سرخ و گرسنگى غبار آلود دچار مى‏ گردند.

_________________________________________

روش برخورد با دنيا

به خدا سوگند، دنيا به زودى ساكنان خود را از ميان مى‏برد و رفاه زدگان ايمن را به درد مى‏آورد آنچه از دست رفت و پشت كرد هيچ گاه بر نمى‏ گردد، و آينده به روشنى معلوم نيست تا در انتظارش باشند، شادى و سرور دنيا با غم و اندوه آميخته، و توانايى انسان به ضعف و سستى مى ‏گرايد. زيبايى ‏ها و شگفتى ‏هاى دنيا شما را مغرور نسازد، زيرا زمان كوتاهى دوام ندارد. خدا بيامرزد كسى را كه بدرستى فكر كند، و پند گيرد، و آگاهى يابد، و بينا شود پس به زودى خواهيد دانست كه آنچه از دنيا وجود داشت از آن چيزى نمانده، و آنچه از آخرت است جاويدان خواهد ماند، هر چيز كه به شمارش آيد پايان پذيرد، و هر چه انتظارش را مى ‏كشيديد خواهد آمد، و آنچه آمدنى است نزديك باشد.



_________________________________________


ارزش عالم و بى ارزشى جاهل

دانا كسى است كه قدر خود را بشناسد، و در نادانى انسان اين بس كه ارزش خويش نداند. دشمن روى‏ترين افراد نزد خدا كسى است كه خدا او را به حال خود واگذاشته تا از راه راست منحرف گردد، و بدون راهنما برود، اگر به محصولات دنيا دعوت شود تا مرز جان تلاش كند اما چون به آخرت و نعمتهاى گوناگونش دعوت شود، سستى ورزد، گويا آنچه براى آن كار مى ‏كند بر او واجب و آنچه نسبت به آن كوتاهى و تنبلى مى‏كند، از او نخواسته ‏اند.


_______________________________-



حکمت ها:

از نافرمانى خدا در خلوتها بپرهيزيد، زيرا همان كه گواه است، داورى مى كند

__________________________________________________

عمرى كه خدا از فرزند آدم پوزش را مى پذيرد شصت سال است.

______________________________________________

پيروز نشد آن كس كه گناه بر او چيرگى يافت، و آن كس كه با بدى پيروز شد شكست خورده است.

________________________________

همانا خداى سبحان روزى فقراء را در اموال سرمايه داران قرار داده است، پس فقيرى گرسنه نمى ماند جز به كاميابى توانگران ، و خداوند از آنان دربارة گرسنگى گرسنگان خواهدپرسيد.


________________________________________

نوشته های دوست خوبمون
mshtable

علم به نفس، ارزشمندترین علوم:
خداوند در وجود انسان گوهر گرانی به اسم نفس قرار داده که می تواند با آن به ما فوق مقام خلیفة اللهی دست یابد و یا در صورت غفلت و عدم صیانت از آن در اعماق ما تحت مرتبه حیوانی فرو رود؛ پس اگر کسی بر کم و کیف آن آگاهی یابد، عالم حقیقی است. و این جز به توفیق خاص الهی حاصل نمی شود.

بی توجهی به این مطلب تعریف انسان را در حد یک حیوان جهش یافته محصور می کند و نه تنها بشر به آنچه برای او اراده شده است دست نخواهد یافت، بلکه قدرت فوق العاده نفس او را به هلاکت می کشاند - چون وجود ضعف در مدل کردنِ ریشه مشکلاتش بوسیله تئوری ها و ابزارهای عادی و تجربی باعث می شود راه به جایی نبرد و مغلوب پیچیدگی های نفس شود.

________________________

ومن الله توفیق
التماس دعا :gol:







 
آخرین ویرایش:
بالا