***<<جلسات مطالعه هفتگی نهج البلاغه و خودسازی>>***

Ehsan_M

عضو جدید
کاربر ممتاز

با توکل به خدا و مدد از امیرالمومنین علی (ع) در این روز عزیز این تاپیک رو شروع میکنیم.

دل اگر خداشناسي همه در رخ علي بين *****************به علي شناختم به خدا قسم خدا را


این جمله رو خیلی خوندم, شایدم زیاد نوشتم, ولی در شروع این تاپیک یک بار دیگه مینویسمش که هرکس به این تاپیک سر میزنه براش یادآوری بشه:
جرج جرداق مسیحی: جاذبه های کلمات امام علی (ع) شوری در من ایجاد کرد که 200 بار نهح البلاغه را مطالعه کردم.


فکر کنم جمله بالا برای ایجاد انگیزه کافیه, پس زیاد صحبت نمیکنم و نحوه پیشبرد تاپیک رو میگم:

کسی که اداره تاپیک رو برعهده داره در ابتدای هفته, موضوعاتی که در طول هفته قراره مطالعه بشه رو قرار میده, و در صورت لزوم مطلب کوتاهی برای آمادگی ذهنی دوستان برای مطالعه اون قسمت کتاب. دوتا کار قرار هست توتاپیک انجام بشه:


1.بحث و تبادل نظر:

در طول هفته هرکسی نظر و برداشت شخصی خودش رو در مورد خطبه, نامه یا حکمتی که خوانده میشه در تاپیک قرار میده تا تاپیک محلی برای بحث در مورد سخنای مولا باشه.

2. خودسازی:

دوستان باید بعد از مطالعه هرقسمت چند نکته خاص, یا جمله ای که خیلی مورد توجهشون قرار گرفته رو در تاپیک بنویسند. در انتهای هر هفته, یکی از این نکات انتخاب میشه, و در طول هفته بعدش تمامی دوستانی که شرکت میکنند موظف هستند اون مورد در زندگی روزمره خودشون رعایت کنند. هر هفته یک مورد به موارد قبل اضافه میشه و آرشیو میشه, تا ان شاء الله بتونیم علاوه بر مطالعه در حد توانمون به سخنای مولا عمل هم بکنیم.
اگر کسی فرصت کافی نداره میتونه فقط تو قسمت دوم تاپیک رو همراهی کنه.

بنا به پیشنهاد خود دوستان در شروع کار از ابتدا و بصورت مرتب مطالعه انجام نمیشه, چند هفته اول بصورت منتخب قسمت هایی از کتاب رو میخونیم, و سعی میشه که در ابتدا سبکتر باشه.

برای جلوگیری از برداشت اشتباه, مسولین تاپیک موظفند نظرات رو با شرح نهج البلاغه مقایسه کنند, دوستانی که وقت بیشتری دارند هم اگر کمک کنند خیلی عالی میشه

Zeinab70 , یارانراد و من, در شروع اداره تاپیک رو بر عهده داریم. البته تمام کسانی که شرکت میکنند, با مطالعه و تفکر, نظر دادن و بحث کردن میتونن اداره کننده تاپیک باشند, اگر شما مشارکت نداشته باشید تاپیک نمیتونه به هدف خودش برسه.

لطف کنید ترجمه­ ای که ازش استفاده میکنید رو هم بگید تا بر اساس تمام ترجمه­ های مورد استفاده مطالب رو هماهنگ کنیم. ولی منبع اصلی ترجمه مرحوم دشتی هستش.

عزیزانی که از میانه راه به تاپیک میپیوندند هم میتونند یک پیام به من یا دوستان دیگه بدند تا راهنماییشون کنیم.


دانلود نرم افزار ترجمه و شرح آیه الله مکارم, ترجمه آیتی و شرح علامه جعفری (با تشکر از apn1388)

شرح ابن میثم:

http://www.tebyan.net/newindex.aspx?...401&Language=1

ترجمه مرحوم دشتی:

http://www.tebyan.net/newindex.aspx?...401&Language=1

ترجمه آیتی:

http://www.ghadeer.org/nahj/nameh/fehrest.htm


 
آخرین ویرایش:

Ehsan_M

عضو جدید
کاربر ممتاز
هفته اول

هفته اول

عید فطر رو به همه دوستان عزیزم تبریک میگم. به حول و قوه الهی امروز یه یاعلی میگیم و مطالعه نهج البلاغه رو شروع میکنیم. در ابتدای راه, نامه 31 نهج البلاغه بنظرم خیلی مناسب اومد.

این چند خط از کتاب ((فرزندم این چنین باید بود)) اصغر طاهر زاده:

نامه ای که در آن در ظاهر امر، شخص مورد خطاب؛ انسان معصومي است که پس از حضرت اميرالمؤمنين بايد امام مسلمين باشد، ولي در اين نامه از اين نظر حضرت به امام حسن نگاه نکردند، بلکه امام حسن در این نامه به عنوان جواني از جوانان عالم بشري مورد خطاب اند، تا هر جواني احساس کند او هم مورد خطاب اين نامه است، و به عبارتي دیگر حضرت امام حسن در اين نامه به عنوان نماد همة جوانان مدّ نظر هستند.
دومين هدفي که حضرت در نوشتن نامه دنبال مي‌کنند؛ طرح عالي‌ترين دستورالعمل حکيمانه‌ در قالبي ملموس و قابل عمل است، تا هرکس عزم رسيدن به مراتب عالي انساني را دارد بتواند به راحتي از آن بهره گيرد. آنچنان مطالب حکيمانه و با حساب و دقت طرح شده که بزرگان اهل علم و حکمت اقرار دارند اصول هرچيزي که بنا است يک انسان در زندگي بشناسد و بدان عمل کند در آن نامه درج شده است.

برنامه مطالعه هفته اول:
یکشنبه: از (( من الوالد الفان....)) تا ((او فنیت....)) + حکمت 1 و 2
دوشنبه:از ((فانی اوصیک....)) تا ((رکوب الاهوال......)) + حکمت 2 و 3
سه شنبه: از ((وامر بالمعروف....)) تا ((نفس صافیه.....)) + حکمت 4 و 5
چهار شنبه: از ((و ان ابتدئک ....)) تا ((عن ذالک امثل.....)) + حکمت 5 و 6
پنج شنبه: از ((فتفهم یا بنی....)) تا ((الا عن قبیح....)) + حکمت 7 و 8
جمعه: مرور مطالعات انجام شده در طول هفته

شروع حکمت 1:کن فی الفتنه
شروع حکمت 2: ازری بنفسه
شروع حکمت 3:البخل عار
شروع حکمت 4:العجز آفه
شروع حکمت 5:العلم وراثه
شروع حکمت 6:صدر العاقل
شروع حکمت 7:اصدقه الدوا
شروع حکمت 8:اعجبو لهذا الانسان

از آدرس زیر ترجمه مرحوم دشتی رو میتونید استفاده کنید:
http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=19667&BookID=18401&Language=1


ترجمه های مورد استفادتون رو بگید شماره حکمت ها رو مطابق ترجمه تون مینویسم

 
آخرین ویرایش:

Ehsan_M

عضو جدید
کاربر ممتاز
ممنونم از تاپیک خوبتون
من از ترجمه عبد المحمد آیتی استفاده میکنم ترجمه روون و خوبیه

متاسفانه این ترجمه رو ندارم. البته من از انتهای کتاب مرحوم دشتی میخواستم مطابقت بدم که متاسفانه ترجمه عبد المحمد آیتی رو نیاورده
متن حکمت ها با ترجمه محمد دشتی رو میتونید از آدرس زیر ببینید:

http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=19667&BookID=18401&Language=1


سلام التماس دعا

ترجمه واسه من دشتی می باشد


سلام
منبع اصلی ما هم ترجمه استاد دشتی هستش
 

A.N.M

عضو جدید
مشکلی نیست میتونم بخونم
خب به عنوان اولین نفر شروع میکنم یه کم برام مبهم بود اما جمله ای که حیلی توجهم جلب کرد این بود : از توجه به آنچه که پشت یسر میگذارم باز ایستم
به خاطر این خیلی متوجه این جمله شدم چون این جمله بار ها تو حرفهای روانشناسی گفته شده از زبون روانشناسای متعدد!
و همچنین : من بعد از پشت کردن دنیا به خود (جالبه برام که میفرمایند دنیا به من پشت کرده) و روی آوردن آخرت به سوی خود دریافتم که باید در اندیشه خویش باشم و از یاد دیگران منصرف گردم
اما به چیزو متجه نشدم و اون این که غم خود بخورم و این غمخواری خود مرا از خواهش های نفس بازداشت. چرا؟؟
 

scorpion555

عضو جدید
کاربر ممتاز
<< دلت را با اندرز نیکو زنده کن >>
البته همه جملات قشنگه و آدم رو تحت تاثیر قرار میده, من این جمله رو انتخاب میکنم.نمیخوام زیاد شلوغ بشه.اگه همین جمله تا پایان هفته خوب توی ذهنم جا بیافته برام کافیه.
 

Ehsan_M

عضو جدید
کاربر ممتاز
مشکلی نیست میتونم بخونم
خب به عنوان اولین نفر شروع میکنم یه کم برام مبهم بود اما جمله ای که حیلی توجهم جلب کرد این بود : از توجه به آنچه که پشت یسر میگذارم باز ایستم
به خاطر این خیلی متوجه این جمله شدم چون این جمله بار ها تو حرفهای روانشناسی گفته شده از زبون روانشناسای متعدد!
و همچنین : من بعد از پشت کردن دنیا به خود (جالبه برام که میفرمایند دنیا به من پشت کرده) و روی آوردن آخرت به سوی خود دریافتم که باید در اندیشه خویش باشم و از یاد دیگران منصرف گردم
اما به چیزو متجه نشدم و اون این که غم خود بخورم و این غمخواری خود مرا از خواهش های نفس بازداشت. چرا؟؟
خیلی ممنون از اینکه آغازگر بحث بودید
یه برداشت شخصی بر اساس شرح ابن میثم رو میگم
میتونید این شرح رو از لینک زیر بخونید:
http://imamalinet.net/per/nahj-al/tafs/index.htm

در مورد منصرف شدن از یاد دیگران:
حضرت پس از جنگ صفین از نزدیکی مرگ خودشون مطلع بودند, توی این شرح گفته بواسطه پیامبر مطلع شدند. این نزدیکی به آخرت باعث میشه که در انتهای عمر بیشتر به فکر خود و دیدار با خدا باشند تا پرداختن به مصالح جامعه, چون دیگه مثل دوران جوانی فرصتی برای اینکار رو ندارند. فکر میکنم منظور از یاد دیگران همین پرداختن به امور حکومتیه

در مورد خواهش های نفس هم که در تمام طول عمر عمومیت داره, اگر انسان مرگ رو همیشه نزدیک ببینه نگران وضعیته خودشه, و این باعث میشه که از پرداختن به خواهش های نفسانیش خود داری کنه

 

یارانراد

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
مشکلی نیست میتونم بخونم
خب به عنوان اولین نفر شروع میکنم یه کم برام مبهم بود اما جمله ای که حیلی توجهم جلب کرد این بود : از توجه به آنچه که پشت یسر میگذارم باز ایستم
به خاطر این خیلی متوجه این جمله شدم چون این جمله بار ها تو حرفهای روانشناسی گفته شده از زبون روانشناسای متعدد!
و همچنین : من بعد از پشت کردن دنیا به خود (جالبه برام که میفرمایند دنیا به من پشت کرده) و روی آوردن آخرت به سوی خود دریافتم که باید در اندیشه خویش باشم و از یاد دیگران منصرف گردم
اما به چیزو متجه نشدم و اون این که غم خود بخورم و این غمخواری خود مرا از خواهش های نفس بازداشت. چرا؟؟

سلام ممنون از اینکه در تایپیک شرکت کردید. وممنونتر از اینکه سوال پرسیدید
من هم نامه 31 رو مطالعه کردم و به اندازه ی فهم و درک ناچیزام از این بحر بی نهایت برداشتی داشتم

غم خود بخورم و این غمخواری خود مرا از خواهش های نفس بازداشت. چرا؟؟
فکرکنم منظور اینه .انسان وقتی غم خوار خود شود.یعنی به این فکر کند که اخرتی هم هست.حساب و کتابی هم هست انوقت تفکر می کند به خودش و اعمال گذشته و اینده اش می اندیشدو برای اینکه
در پیشگاه پروردگار در روز جزا سربلند بیرون اید .چند روز زندگی اش را به هوسرانی نمی پردازد. و ان می کند که خدا از او خواسته.
امید وارم تونسته باشم کمک کنم
 

Ehsan_M

عضو جدید
کاربر ممتاز
<< دلت را با اندرز نیکو زنده کن >>
البته همه جملات قشنگه و آدم رو تحت تاثیر قرار میده, من این جمله رو انتخاب میکنم.نمیخوام زیاد شلوغ بشه.اگه همین جمله تا پایان هفته خوب توی ذهنم جا بیافته برام کافیه.

خیلی ممنون
دقیقا منظورم جمله هایی به همین کوتاهی بود. هر کسی برای خودش یک جمله انتخاب میکنه . انتهای هفته هم یک جمله از میون جمله هایی که همه گفتن انتخاب میکنیم
 

901010

عضو جدید
کاربر ممتاز
من از حکمت دوم جایی که میفرمایند:
هرکه پریشان حالی خود با دیگران در میان نهد تن به ذلت داده است...
خیلی خوشم میاد منو یاد شعر
مگو با دوست میگویم چه باک است؟ / که گر دشمن شود عین هلاک است
میندازه!
و توی نامه ها اونجا که میفرمایند
... به فرزند خویش که آرزومند چیزی است که به دست نیاید...
مفهومش رو درک نکردم!
 

* ziba *

عضو جدید
کاربر ممتاز
خیلی قشنگه

ظریف و دقیق و سرشار از عشق و دلسوزی

الهی فدای امام مهربونم بشم

این جمله خیلی نظرمو جلب کرد :

پس منزلگاه خود را نيكو دار و آخرتت را به دنيا مفروش و از سخن گفتن در آنچه نمى‏شناسى يا در آنچه بر عهده تو نيست ، بپرهيز و در راهى كه مى‏ترسى به ضلالت كشد ، قدم منه .


یه سؤال :

به نيكوكارى امر كن تا خود در زمره نيكوكاران در آيى .


منظور اینه که به کار نیکویی که خودمون هنوز توفیقشو کسب نکردیم امر کنیم ؟

اینم خیلی جالبه :

تا به جدّ تمام ، به كارپردازى و بهره خويش از آنچه اهل تجربت خواستار آن بوده‏اند و به محك خويش آزموده‏اند ،

حاصل كنى و ديگر نيازمند آن نشوى كه خود ، آزمون از سرگيرى .


یعنی دنبال این نباش که خودت همه چیز رو تجربه کنی

از نتیجه تجربه گذشتگان استفاده کن و وقتت رو هدر نده
 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
پاسخ به:به نيكوكارى امر كن تا خود در زمره نيكوكاران در آيى .
در شرح ابن میثم اومده :" با رفتار و گفتار خود امر به معروف و نهى از منكر كند ، و از زشتكار تا حدّ امكان فاصله گيرد ، و اين كار از جمله واجبات كفايى است ، و گردش نظام جهان بر محور امر به معروف و نهى از منكر است . از اين رو قرآن كريم و سنّت پيامبر ( ص ) پر از دستور به امر و نهى است ، و با اين عبارت مقام او را تا آنجا بالا برده است كه مى‏فرمايد : تا در زمره امر و نهى كنندگان باشى زيرا آنان از اولياى شايسته خدايند كه دل هواى در زمره ايشان بودن را دارد ."
 
آخرین ویرایش:

jigsaw

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام.
این چند قسمت واقعا نظر منو جلب کرد:
1. دلت را با اندرز نیکو زنده کن, هوای نفس را با بی اعتنایی به حرام بمیران.
2. در دیار و اثار ویران رفتگان, گردش کن و بیندیش که انها چه کرده اند.
3. انچه نمیذانی مگو, و انچه بر تو لازم نیست بر زبان نیاور.
4. خودداری به هنگام سرگردانی و گمراهی , بهتر از سقوط در تباهی هاست.
 

یارانراد

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
من از حکمت دوم جایی که میفرمایند:
هرکه پریشان حالی خود با دیگران در میان نهد تن به ذلت داده است...
خیلی خوشم میاد منو یاد شعر
مگو با دوست میگویم چه باک است؟ / که گر دشمن شود عین هلاک است
میندازه!
و توی نامه ها اونجا که میفرمایند
... به فرزند خویش که آرزومند چیزی است که به دست نیاید...
مفهومش رو درک نکردم!

سلام ممنون از اینکه در تایپیک شرکت کرده اید
سوالی که پرسیدید ؟ به نظرمن اشاره داره به ارزو های بی شمار دنیا یی واین می تونه یک نصیحت باشه برای ما .که نباید در ارزوهای دنیایی غرق بشیم ودر پایان عمر ببینیم به یسریش نرسیدیم.وعمر را به غفلت گذروندیم

راستی برای هر روز تا اخر هفته.یک قسمت نامه 31 معلوم شده.اگر سوالامون مربوط به همون روز باشه خیلی بهتره؟
 

یارانراد

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
سلام.
این چند قسمت واقعا نظر منو جلب کرد:
1. دلت را با اندرز نیکو زنده کن, هوای نفس را با بی اعتنایی به حرام بمیران.
2. در دیار و اثار ویران رفتگان, گردش کن و بیندیش که انها چه کرده اند.
3. انچه نمیذانی مگو, و انچه بر تو لازم نیست بر زبان نیاور.
4. خودداری به هنگام سرگردانی و گمراهی , بهتر از سقوط در تباهی هاست.


1. دلت را با اندرز نیکو زنده کن, هوای نفس را با بی اعتنایی به حرام بمیران.
ممنون
به نظر من هم جمله ی اول بسیار تاثیر گذاره
همون طور که بقیه جملات در جای خودش بی نظیر و تاثیرگذاره
 

901010

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام ممنون از اینکه در تایپیک شرکت کرده اید
سوالی که پرسیدید ؟ به نظرمن اشاره داره به ارزو های بی شمار دنیا یی واین می تونه یک نصیحت باشه برای ما .که نباید در ارزوهای دنیایی غرق بشیم ودر پایان عمر ببینیم به یسریش نرسیدیم.وعمر را به غفلت گذروندیم

راستی برای هر روز تا اخر هفته.یک قسمت نامه 31 معلوم شده.اگر سوالامون مربوط به همون روز باشه خیلی بهتره؟

ببخشید آخه من شبا میام تو این تاپیک به خاطر همین سوالام به نظر مربوط به روز قبل میاد!
ممنون از جوابتون:gol:
 

یارانراد

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
ببخشید آخه من شبا میام تو این تاپیک به خاطر همین سوالام به نظر مربوط به روز قبل میاد!
ممنون از جوابتون:gol:


سلام
اشکالی نداره مهم اینه که در تاپیک شرکت می کنید
واین واقعا ارزشمنده
 

جینگیلبرت

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
جای خالی اش و عدالتش را در جامعه خیلی احساس میکنم
حیف که نمیتوانم خودم را پیرو و شیعه واقعی اش بدانم
او به من پشت کرده و صدایم را نمیشنود.
ولی من اگر ادعای دوست داشتنش را هم نداشته باشم ادعای ارادت و احترامش را خواهم داشت.
امید وارم از بالاترین مکان ملکوت نوشته ام را بخواند و پیامم را بگیرد.
 

یارانراد

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
حضرت علی در حکمت 4 می فرمایند
تقوی سپر است
این خیلی برای من دلنشین بود
یعنی اگر بخواهییم از تیرهای خانمان سوز گناه دور باشیم یا جلویشان بایستیم باید سپر تقوی همراهمان باشد
وگرنه.................................................
 

شهریاری 2

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز
حضرت علی در حکمت 4 می فرمایند
تقوی سپر است
این خیلی برای من دلنشین بود
یعنی اگر بخواهییم از تیرهای خانمان سوز گناه دور باشیم یا جلویشان بایستیم باید سپر تقوی همراهمان باشد
وگرنه.................................................

منم تازه اومدم توی این تاپیک. تازه متوجه شدم این تاپیک هم هست.
میخاستم یه کم درباره چیستی تقوا صحبت کنم.
دیدید گاهی وقتی میخاید یه کاری انجام بدید، یه چیزی در وجود ادم مانع این کار میشه؟
این یعنی تقوا! بخاطر همین هست که میگه تقوا سپر است. یعنی ادم رو در برابر انجام کار بد ، حفظ میکنه؛جلوی ادم رو میگیره!سپر هست.محافظ هست.


وقتی ادم یه مدت گناه نکرد، بعد یه مدت که میخاد اون کارو انجام بده، هی پاش میلرزه! یه چیزی توی وجودش هست که نمیزاره بره جلو!

باید تقوا رو در وجودمون تقویت کنیم.

ببخشید زبون درازی کردم.
 

*avast*

اخراجی موقت
منم تازه اومدم توی این تاپیک. تازه متوجه شدم این تاپیک هم هست.
میخاستم یه کم درباره چیستی تقوا صحبت کنم.
دیدید گاهی وقتی میخاید یه کاری انجام بدید، یه چیزی در وجود ادم مانع این کار میشه؟
این یعنی تقوا! بخاطر همین هست که میگه تقوا سپر است. یعنی ادم رو در برابر انجام کار بد ، حفظ میکنه؛جلوی ادم رو میگیره!سپر هست.محافظ هست.


وقتی ادم یه مدت گناه نکرد، بعد یه مدت که میخاد اون کارو انجام بده، هی پاش میلرزه! یه چیزی توی وجودش هست که نمیزاره بره جلو!

باید تقوا رو در وجودمون تقویت کنیم.

ببخشید زبون درازی کردم.

سلام
ممنون از نوشته های قشنگ تون.
جمله ی واقعا" زیبا و تاثیر گذاری هست : **تقوا سپر است** سپری در برابر آتش جهنم.
 

یارانراد

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
منم تازه اومدم توی این تاپیک. تازه متوجه شدم این تاپیک هم هست.
میخاستم یه کم درباره چیستی تقوا صحبت کنم.
دیدید گاهی وقتی میخاید یه کاری انجام بدید، یه چیزی در وجود ادم مانع این کار میشه؟
این یعنی تقوا! بخاطر همین هست که میگه تقوا سپر است. یعنی ادم رو در برابر انجام کار بد ، حفظ میکنه؛جلوی ادم رو میگیره!سپر هست.محافظ هست.


وقتی ادم یه مدت گناه نکرد، بعد یه مدت که میخاد اون کارو انجام بده، هی پاش میلرزه! یه چیزی توی وجودش هست که نمیزاره بره جلو!

باید تقوا رو در وجودمون تقویت کنیم.

ببخشید زبون درازی کردم.

سلام خوش اومدید به تایپیک
بله تقوی مانع ازادی نیست.بلکه ازادی درون انسانها رو بیشتر و بیشتر می کنه وبه سعادت نزدیکتر
ممنون که به این تایپیک امدید.
خوشحال میشیم شما هم درجمع ما به مطالعه روزانه نهج البلاغه بپردازید.ونظراتتون رو بگید
مولا علی همیشه نگه دارتون.
 

یارانراد

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
سلام
ممنون از نوشته های قشنگ تون.
جمله ی واقعا" زیبا و تاثیر گذاری هست : **تقوا سپر است** سپری در برابر آتش جهنم.

خوشحال میشیم شما هم درجمع ما به مطالعه روزانه نهج البلاغه بپردازید.ونظراتتون رو بگید
مولا علی همیشه نگه دارتون
 

jigsaw

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام.
این جملات واقعا برای من زیبا بود:

1. به نیکی ها امر کن و خود نیکوکار باش.
2.در راه خدا انگونه که شایسته است تلاش کن.
3. تمام کارهای خود را به خدا واگذار کن, که به پناهگاه مطمئن و نیرومندی رسیده ای.
4. بهترین سخن ان است که سودمند باشد.
5. علمی که سودمند نباشد, فایده ای نخواهد داشت, و دانشی که سزاوار یادگیری نیست, سودی ندارد.

...
..
.
به نظر من این دو قسمتی که دیروز و امروز خوندم خیلی به این اشاره داشت که حرفی نباید زد یا اگه حرف میزنیم باید سنجیدش باشیم .... ببخشیدا اما همین جوری دهنمونو باز نکینیم و درباره ی هر چیزی که وجود داره هر طوری که بخوایم نظر بدیم .... من خیلیا رو دیدم بی مورد درباره ی همه چیز فقط و فقط حرف میزنن اونم بی منطق و بدون اینکه اصلا در اون زمینه علمی داشته باشن .... شخصا خیلی از این اصطلاح بدم میاد : " میگن ... " این میگنو دقیقا خیلی دوست دارم که بدونم کیا میگن!
 
بالا