[ابنیه سنتی ایران]: قلعه ها

maxer

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
سلام و درود بر دوستان ِ عزیز معماری ..

این تاپیک را برای
"قلعه ها" افتتاح می کنیم ، و از این پس مطالب مرتبط را در اینجا قرار می دهیم .

موفق باشید...:gol:
.
.
.

قوانین این تاپیک :
1- لطفا ،در عنوان پست ِ خود ، نام ِ مکانی را که می خواهید ارائه و بررسی کنید ، بنویسید .
2- به خاطر احترام به قانون ِ نشر ، ذکر ِ منبع را فراموش نفرمایید .
3- عکسها را از سایتهای معتبر آپلود کنید، تا پست ها بعد از گذشت ِ زمان ، دچار مشکل نشوند .
4- لطفا جهت ِ حفظ ِ انسجام و تسلسل ، از دادن ِ پست های بی ارتباط با موضوع (اسپم) اکیدا خودداری نمائید
.


فهرست مطالب:

1.معماری قلعه های ایران#1-#44-#53
2.قلعه مهرجرد میبد#2
3.قلعه ابرندآباد یزد
#2
4.قلعه رباط‌ ابرکوه
#2
5.قلعه شواز یزد
#2
6.قلعه مروست
#2
7.قلعه رحمت‌آباد
#2
8.قلعه پهلوان بادى
#2
9.قلعه ناصری ایرانشهر
#3-#22-#23
10.قلعه کوهک#4
11.قلعه قصرقند#5
12.قلعه سب#6-#39
13.قلعه تیس چابهار#7
14.قلعه بمپور ایرانشهر #8-#9
15.قلعه نارین یزد#10-#19-#21-#32-#50
16.قلعه زیپا سقز#11-#38
17.قلعه پشتو#12
18.قلعه جوشین#13
19.قلعه بابک#14-#46
20.قلعه دختر#15
21.قلعه ضحاک#16
22.قیز قلعه ساوه#17
23.قلعه فلک الافلاک خرم آباد#18-#24-#52
24.قلعه شیخ نصوری بندرکنگان#20
25.قلعه اکروپل#25
26.قلعه گویجه – مراغه#26
27.میمون قلعه – لارستان#26
28.میمون قلعه – قزوین#26
29.قلعه شیرکوه – رودبار الموت#26
30.قلعه قهقهه – اهر#26
31.قلعه تاریخی اسفزار – سربیشه#27
32.قلعه بهستان – ماهنشان#27
33.قلعه شمیران-قزوین#27
34.قلعه رودخان#28-#29-#30-#50-#51
35.قلعه بلقیس#31
36.قلعه دیو#33
37.قلعه هفت برج بیرجند#34
38.قلعه تل خوزستان#35-#36
39.قلعه کنگلو#37
40.قلعه هزار درب ایلام#40
41.قلعه سلاسل خوزستان#41
42.قلعه شیخ سلطان هرمزگان#42
43.قلعه قشم هرمزگان#42
44.قلعه هزارانی ایلام#43
45.قلعه سه کسان ایلام#43
46.قلعه سام ایلام#43
47.قلعه آبدانان ایلام#43
48.قلعه اسماعیل خان ایلام#43
49.قلعه چکر بولی چوار ایلام#43
50.قلعه چوارایلام#43
51.قلعه والی ایلام#43
52.قلعه پور اشرف ایلام#43
53. قلعه زینل(زبیده)ایلام#43
54. دژ شیخ مکان ایلام#43
55.قلعه میر غلام هاشمی(سیکان)ایلام#43
56. قلعه هزاردر ایلام#43
57. قلعه ارمو ایلام#43
58. قلعه پنج برار مورموری(قلعه تاجمیر)ایلام#43
59.قلعه شیاخ (شهاق)ایلام#43
60. قلعه میمه زرین آباد#43
61. قلعه آسمان آباد دوله شیروان#43
62. قلعه هره قلوس#43
63. قلعه جوق ملکشاهی#43
64.قلعه کنجانچم#43
65. قلعه جهانگیر آباد#43
67.قلعه بیاضیه#45
68.دژ دستکند#47
69.قلعه چالشتر شهر کرد#48
70.قلعه بهستان#49
71.قلعه گردکوه دامغان#50
72.قلعه سینگان اشنویه#50
73.قلعه فورگ بیرجند#50
74.قلعه بیرجند#50
75.برج طغرل#50
76.ارگ کریمخان#50
77.قلعه مارکوه رامسر#50
78.قلعه الموت#50


تکمیل فهرست:1393/03/11



معماری قلعه های ایران

سرزمین ایران در گذشته ، به علت وضعیت جغرافیایی خاص که بین دو جلگه آباد بین النهرین و پنجاب سند در کشور هند قرار گرفته ، کشور رابطی بوده است که اقوام و طوایف مختلف برای دسترسی به غرب و شرق مجبور بودند از آن عبور کنند و در نتیجه همواره مورد توجه و تهاجم به ویژه از طرف شرق و شمال شرق بوده است.

قبایل ماساژت ساکنین منطقه شرق دریای خزر که کورش کبیر را به قتل رساندند ، یورش مغول،تیمور،غوریان،ازبک ها و ترکمن ها دائما کشور ما را مورد تاخت و تاز قرار می دادند و از غرب،تهاجم اسکندر و عربهای وحشی و حملات مکرر رومیان و عثمانی ها دائما امنیت سیاسی و اقتصادی ما را تهدید می کردند و در این اواخر نیز بخشهای مهمی از خاک ایران جدا شد مثل قفقاز و گرجستان و ارمنستان و شیروان و قسمت های از اراضی شمال شرقی دریای خزر که بنام ورارود نام داشت به دست روس ها و افغانستان هم به دست انگلستان جدا شدند.

زندگی در چنین منطقه نا امنی ایرانیان را به ساختن ارگ،قلعه،برج و بارو مجبور کرد.

معماری و مصالح ساختمانی:

با توجه به تقسیم بندی قلعه های ایران به دو نوع جلگه ای و کوهستانی،مصالح ساختمانی آنها نیز متفاوت است.

طرح اصلی قلعه های جلگه ای مربع و یا مربع مستطیل است که در چهار گوشه آن برج های مدور برای دفاع ساخته شده اند،مصالح این قلعه ها خشت و گل است و به ندرت از آجر و گچ استفاده شده است.

بارو (دیوار ضخیم) این قلعه ها چینه (دیوارهای گلی که آن را بند بند می سازند) است یا با خشت های قطور ساخته شده است،برای استحکام آن قطر و ضخامت بعضی از بارو ها به چهار متر هم می رسید.

اطراف بعضی از این قلعه ها خندق حفر می کردن و برای رسیدن به قلعه از پل های متحرک بهره می گرفتند.

بعضی از این قلعه ها به دلیل امنیت آن ها محل سکونت کشاورزان و روستاییان شد که با گذراندن خیابانی معمولا شمالی و جنوبی و تامین آب آشامیدنی خانه های روستایی در دو طرف خیابان ساخته می شد.

از این قلعه ها می توان به ،قلعه هنجن در سر راه نطنز به ابیانه است اشاره کرد که تا این اواخر محل سکونت بوده است.

این قلعه دارای برج و باروی ضخیم بسیار بزرگ بوده است.داخل قلعه کوچه های پر پیچ و خمی داشته است که همه آن ها به گذر اصلی قلعه که به در قلعه منتهی می شود راه دارند.

خانه ها دو طبقه هستند و از طبقه زیرین برای نگهداری دام و یا انبار مواد غذایی و آشپزخانه استفاده می کردند و اتاق های نشیمن در طبقه دوم قرار داشته اند.

از قلعه های مشهور ایران ، قلعه فلک الافلاک در شهر خرم آباد است.این قلعه با وسعت زیاد یکی از قلعه های معروف ایران است که هم اکنون تبدیل به موزه شهر خرم آباد شده است.

مصالح دژهای کوهستانی را معمولا از سنگ های بدون تراش نظیر سنگهای کوه یا رودخانه همراه با گچ غربال شده فراهم می کردند.

در زیردست دژهای کوهستانی پرتگاه های عمیقی تعبیه شده است.درقسمت انتهایی برج ها و بعضی مواقع،باروها،کنگره هایی ست که مخصوص کمانداران بوده است تا بتوانند از شکاف کنگره ها دشمن را هدف قرار دهند.

در بعضی از دژها و قلعه ها،مانند الموت قزوین،پایین دژ محل سکونت روستاییان بوده است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

maxer

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
سایر قلعه های مناطق کویری

قلعهٔ مهرجرد

قلعهٔ مهرجرد در محلهٔ در قلعه شهرستان ميبد قرار دارد. قلعهٔ مهرجرد را مى‌توان متعلق به دوره‌هاى زنديه و افشاريه دانست. اين قلعه با مصالح خشت و گل و در سه طبقه بنا شده است. حصارهاى قلعه چينه‌اى و بر روى آن تزييناتى از همان مصالح اصلى بکار رفته است. درِ ورودى قلعه از جنس چوب است.

قلعهٔ ابرندآباد

اين قلعه در روستاى ابرندآباد شهر يزد واقع شده است. اين قلعه از آثار ابرند از سرهنگ‌هاى ايراندخت دختر خسرو پرويز است و قدمت آن به دوران ساسانى مى‌رسد. قلعهٔ ابرندآباد از خشت و گل و در دو طبقه بنا شده است. از طبقهٔ اول بنا، راهروى کم‌عرضى که در چهار بدنهٔ بنا ادامه يافته و دريچه‌هايى به داخل قلعه دارد، به جاى مانده است. قلعه داراى سردرى بلند در سه طبقه است. چهار برج مدوّر در چهار گوشه بنا ساخته شده است. در ضلع شمالى و جنوبي، حد واسط دو برج کناري، يک برج با قطر کمتر قرار دارد.

قلعهٔ رباط‌ ابرکوه

اين قلعه در حاشيهٔ غربى شهرستان ابرکوه واقع و متعلق به دورهٔ صفويه است. اين قلعهٔ مسکوني، داراى نُه برج مدوّر است و روى آنها، تزيينات هندسى ديده مى‌شود. دورتادور برج، نقش‌هايى شبيه صليب، مربع و لوزى ايجاد شده است. برج‌ها به سه قسمت زير برج، ميان برج و سر برج تقسيم مى‌شوند. ديوار حصار دور قلعه را، نُه چينه تشکيل مى‌دهند. مصالح بکار رفته در بناى قلعه، خشت، گل و سنگ است. سنگ با ملات ماسه آهک در زيرسازى و بناى قلعه بکار رفته است. ورودى اصلى قلعه در ضلع شرقى است.

قلعهٔ شواز

مهم‌ترين قلعهٔ کوهستانى شهر يزد، قلعهٔ رفيع، محکم و با عظمت شواز است. اين قلعهٔ مسکونى با مساحت پنج هزار متر مربع، در ارتفاع صد متري، بر فراز صخره‌هاى سنگى از نوع سنگ‌هاى سفت رسوبى بنا شده و در اطراف آن پرتگاه‌ها و خاکريزهايى با شيب تند وجود دارد. ديوارهاى اصلى بنا از بيرون سنگ و از داخل، خشت خام و درگاه ورودى آن از آجر است. قلعه در طرف شرق گاوپهلوى مرتفعى دارد که از آجر بنا شده و از آن براى کشيدن آب استفاده مى‌کردند. از زيبايى‌هاى ديگر اين قلعه، درِ سنگى آن است. علاوه بر اين، در داخل قلعه چند مغازه در دل سنگ کنده‌اند که شباهت بسيار به مغازه‌هاى ميمند کرمان و لاريجان مازندران دارد.

قلعهٔ مروست

اين قلعه در مرکز شهر مروست واقع شده و متعلق به قرن هفتم هـ.ق است. قلعهٔ مروست با مصالح خشت و گل و بکارگيرى آجر در سردر بنا، بر فراز بلندى مشرف به شهر قرار دارد و در سه گوشهد آن، سه برج مدوّر به چشم مى‌خورد. در گوشهٔ ضلع جنوب شرقي، به جاى برج ورودي، سردر ورودى قلعه قرار دارد. ورودى قلعه به يک هشتى با پوشش گنبدى مى‌رسد. سردر ورودى در دو طبقه بنا شده، سقف‌هاى طبقهٔ اول آن کاملاً فرو ريخته و تنها پايه‌هاى آن به جاى مانده است. يک حلقه چاه کم‌عمق در ضلع شمال شرقى قلعه ديده مى‌شود. قسمتى از اصطبل ضلع جنوب غربى قلعه با پوشش طاق و تويزه، هنوز باقى مانده است.

قلعهٔ رحمت‌آباد

قلعهٔ رحمت‌آباد در روستاى رحمت‌آباد شهر يزد قرار دارد. مالک اوليهٔ اين قلعه، شخصى به نام حاجى ابوالقاسم دشتي بود. زيباترين بخش معمارى اين قلعه، دروازهٔ ورودى و عمارت اربابى آن در ضلع جنوبى است که با آجر ساخته شده است. در چهار طرف اين قلعه، چهار برج نگهبانى به ارتفاع حدود ده متر وجود داشت و ديوارهاى چينه‌اى با ارتفاع حدود نُه متر، قلعه را محصور مى‌کرد. در حال حاضر دو برج ديده‌بانى آن و قسمتى از حصار ضلع جنوبى باقى مانده است.

قلعهٔ پهلوان بادى

در جنوب غربى شهرستان تفت، در جادهٔ دره گاهان و بر فراز کوهى به نام مليک، دو اثر قديمى به چشم مى‌خورد. قلعهٔ قديمى پهلوان بادي در عين صعب‌العبور بودن، از مصالح آجر ساخته شده است و مربوط به دوران پيش از اسلام است. در داخل اين قلعه بقاياى آسيابى که به آسياب پهلوان بادي معروف است، ديده مى‌شود.

 

maxer

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
قلعه ناصرى ايرانشهر

قلعه ناصرى ايرانشهر

قلعه ناصرى ايرانشهر

موقعيت جغرافيايى: شهرستان ايرانشهر - شهرايرانشهر

قدمت: قاجاريه (1269-1313 ه.ش)


مشخصات معمارى :

قلعه فوق در ابعاد 194×194 متر يعنى در زمينى به مساحت 37636 مترمربع ساخته شده است. حصار اطراف آن به ارتفاع 6/7 متر و ضخامت 4/5 متر بصورت توپُر است. مجهز به دو نوع تيركش دورزن و نزديك زن مى‏باشد و تيركش‏هاى آن حالت عريب دارند. قلعه داراى 7 برجك و 2 برج در جلو مى‏باشد و شامل سرباز خانه، قورخانه، مسجد، حمام، اصطبل، حوضخانه، شاه نشين، عام نشين، باغ و ... بوده است. در سال 1359 ه.ش توسط عده ‏اى ناآگاه به ارزش ميراث فرهنگى كليه ابنيه داخل قلعه تخريب و همسطح شده است تنها حمام قلعه در پايين‏تر از سطح زمين بصورت ويرانه‏اى باقى مانده است. حمام داراى تون، حوض خانه و چاه فاضلاب است از هنرهاى جالب معمارى حمام كاربرد لوله ‏هاى سفالى به اندازه 6 اينچ مى‏باشد كه به منظور تهويه هواى حمام و تخليه فاضلاب كار گذاشته شده ‏اند. مصالح بكار رفته در حصار ها و برجهاى باقى مانده، خشت خام و آجر 20×30 سانتى‏مترى و ساروج بوده است طاق‏هاى آن به صورت 20 سانتى ‏مترى و جناغى بوده‏اند كه بى‏نظير هستند. آب موردنياز بوسيله يك رشته قنات وارد قلعه مى‏شده و پس از ذخيره در حوضخانه ‏ها به منظور زراعت و استفاده در آبيارى باغات كه در شمال قرار داشته‏ اند از آن استفاده مى‏شده است. در بالاى ديوار از داخل قلعه معبرى به عرض بيش از يك متر در ارتفاع 5 مترى از زمين براى گرد نگهبانان و جان‏ پناهى با متوسط ارتفاع 1/7 متر براى جلوگيرى از ديد خارج تعبيه شده است. در روى جان‏ پناه سوراخهايى (مزقل‏ها) با شيب‏هاى متفاوت تعبيه شده كه مدافعان از آن محل‏ها بصورت نشسته و يا ايستاده لوله تفنگ را جهت مقابله با دشمن از آنها خارج مى ‏نمودند. به جز برجهاى دروازه در زير سايه برجها، آسايشگاه سربازان قرار داشته كه برجهاى مذكور نيز مشابه ديوار داراى جان‏ پناه يا مزقل‏ هاى دفاعى با شيب‏هاى متفاوت بوده‏اند. قلعه در گذشته داراى 150 اطاق در اندازه‏ هاى مختلف با چهارحياط مجزا بوده است.

تاريخچه قلعه ناصرى :

شاهزاده فيروز ميرزا فرمانفرما در زمان حكومتى‏اش در كرمان سفرى به بلوچستان و بازديدى از قلعه بمپور داشته است (1264ه.ق). چون قلعه بمپور مركز قشون دولت بود رو به ويرانى نهاده بود و تعمير آن نياز به هزينه زيادى داشت، به پيشنهاد وى و موافقت ناصرالدين شاه قاجار قلعه ‏اى در پَهره (ايرانشهر فعلى) ساخته شد كار ساختمانى آن در سال 1264 ه.ق توسط معماراستاد حسين معمارباشى شروع و در سال 1271 ه.ق به اتمام رسيده است. هدف از ساخت اين قلعه انتقال مركز حكومت بلوچستان از بمپور به ايرانشهر بوده است. تا سال 1286 ه.ق قلعه تحت تسلط قواى قاجار بوده، اما به علت ضعف حكومت مركزى به دست قواى بلوچ و احكام محلى مى‏افتد. سربازان قاجاريه پس از شكست به طرف كرمان حركت مى‏كنند و خبر اشغال قلعه را به والى كرمان مى‏رسانند. از طرف والى عده‏اى فرستاده مى‏شوند كه قلعه را از دست بلوچها خارج نمايند اما موفق نشده و مجبور به بازگشت مى‏شوند. در اين زمان بهرام‏ خان حاكم سرباز خود را به ايرانشهر مى‏رساند و قلعه را در دست مى‏گيرد. تا سال 1294 ه.ق بهرام خان حاكم بلوچستان بوده و پس از وى برادر زاده ‏اش به نام دوست محمدخان به حكمرانى بلوچستان مى‏رسد و تا سال 1307 ه.ش دولت مركزى هيچگونه تسلطى بر بلوچستان نداشته است. قواى دولتى در سال 1307 ه.ش به دستور رضاخان عازم فتح قلعه مى‏شوند و قلعه به تصرف آنها در مى‏آيد و دوست محمدخان به اسارت قواى دولتى در مى‏آيد و لازم به ذكر است اين قلعه به نام دوست محمد خان نيز معروف است. قواى دولتى در قلعه مستقر مى‏شوند و كم ‏كم كل بلوچستان به تصرف قواى دولتى در مى‏آيد. در سال 1359 ه.ش بعد از پيروزى انقلاب اسلامى شهردارى ايرانشهر نسبت به تخريب ابنيه داخلى اقدام و آثارى از گذشته در آن باقى نمى‏گذارد. بلايى بر سر قلعه وارد مى‏آورد كه تاكنون هيچ دشمنى بر آن وارد نكرده است.درسالهای اخیرمیراث فرهنگی حصاراین قلعه رابازسازی نموده است.
 

maxer

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
قلعه کوهک

قلعه کوهک

قلعه كوهَكْ



موقعيت جغرافيايى: سراوان- بخش بم‏پشت - دهستان كوهك و اسفندك - روستاى كوهك

قدمت: دوران اسلامى - قاجار

مشخصات : در كتاب باستان شناسى و تاريخ بلوچستان به نقل از امان ‏الله جهانبانى آمده است: «اين قلعه در روى سنگ مرتفعى واقع است و از استحكام كافى برخوردار است كه در سال 1290 ه.ش توسط وكيل ‏الملك دوم (مرتضى قلى‏خان ) حكمران كرمان و بلوچستان تصرف شده است در اين قلعه شخصى مدفون است كه به باور مردم، اين شخص صاحب كرامت است. در كنار اين مقبره چاه آبى است كه هفتاد ذرع عمق دارد و به گفته اهالى هر زمان كه قلعه محاصره شود اهالى قلعه از آبى كه با كرامت صاحب قبر از چاه مى‏جوشيده و به اندازه پانزده ذرع مى‏ايستد استفاده مى‏كنند».

پس از وكيل ‏الملك بار ديگر ابراهيم خان بمى اين قلعه را به تحت سلطه حكمران كرمان و بلوچستان در مى‏آورد چون مدتى توسط انگليسى‏ها در جريان حكميت گلداسميت از ايران جدا شده بود.
 

maxer

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
قلعه قصر قند

قلعه قصر قند

قلعه قَصْرْقَنْدْ



موقعيت جغرافيايى: شهرستان نيكشهر - مركز بخش قصرقند قدمت:دوره اسلامى

مشخصات:

اين قلعه كه مخروبه است با استفاده از سنگ، خشت و گل ساخته شده و بر روى يك تپه قرار دارد. در گذشته دور تا دور آن را زمينهاى كشاورزى احاطه كرده‏اند. از ظاهر بنا برمى‏آيد كه قلعه داراى قسمت‏هاى مختلف براى حكام محلى منطقه بوده است.

در كتاب باستان‏شناسى و تاريخ بلوچستان به نقل از امان‏الله جهانبانى آمده است: «خود قصرقند پايتخت همه مكران است قلعه محكمى دارد و روى تپه بلندى واقع است و محل نشيمن ضابط است».
 

maxer

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
قلعه سیب

قلعه سیب

قلعه سِيْبْ




موقعيت جغرافيايى: شهرستان سراوان - بخش سيب و سوران - روستاى سيب

قدمت: دوران اسلامى - قاجار

ويژگيهاى معمارى:

اين بنا با استفاده از خشت خام ساخته شده و داراى حصارى از خشت خام به ارتفاع حدود 6 متر است كه دور تا دور بناهاى قلعه را محصور نموده است. ارتفاع بلندترين نقطه حدود 22 متر است و در سه گوشه ديوار قلعه 3 برج براى امر ديده ‏بانى تعبيه شده است. از درب ضلع جنوبى تا انتهاى سمت جنوب شرقى داراى پلكانى از خشت خام است كه پس از طى 10 پله خشتى به يك درب چوبى دو لنگه با كنده ‏كاريهاى برجسته در كادرهاى مربع شكل بصورت قرينه روبرو مى‏شويم. ورودى قلعه بوسيله راهى باريك تونل مانند كه تاريك نيز مى‏باشد با يك شيب ملايم به سمت بالا و حياط قلعه راه دارد. در وسط حياط قلعه چاه آبى وجود دارد كه دور تا دور آن سنگ كارى شده و در ضلع شرقى حياط دو اتاق به اندازه‏ هاى مختلف و در ضلع جنوبى يك اطاق و در ضلع شمالى نيز يك اطاق با راهرو باريك به سمت مشرق ساخته شده است. محل سكونت صاحب قلعه در ضلع غربى بوده كه داراى محوطه‏اى نسبتاً بزرگ مى‏باشد. در قسمت مشرق قلعه فضايى به طول 11 متر و عرض 4 متر با پوشش مسطح ساخته شده كه شايد براى زندان از آن استفاده مى‏كرده ‏اند. در ضلع غربى حياط آثارى از يك تنور براى پخت نان مورد نياز ساكنين قلعه مشاهده مى‏شود. در اطاق جنوب شرقى براى صعود به محل ديده ‏بانى يك راه پله خشتى ساخته شده است. اين اثر در سال 1370 تحت پوشش سازمان ميراث فرهنگى قرار گرفته است.

 

maxer

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
قلعه تیس

قلعه تیس

قلعه تيس (قلعه پرتغالیها)



موقعيت جغرافيايى: بخش مركزى - 5 كيلومترى شمال غربى چابهار - روستاى تيس

قدمت: دوران اسلامى

خصوصيات معمارى:

اين قلعه به ابعاد 54×26 متر ساخته شده است. عرض ساختمان بر پهنه دماغه‏اى كه پانصد متر از آبخوردريا فاصله دارد در قسمت انتهايى دماغه واقع است. در قسمت شمال شرقى درب ورودى اصلى قرار دارد و داراى هشتى وسيعى است . هشتى با سقف بلند و داراى چهار گوشواره خلفى كه در پشت ديوارهاى هشتى واقع شده‏اند، هر كدام از آنها خود يك اطاقى است كه با پى‏هاى قطور ساخته شده‏اند. و داراى ايوانى است كه دو پله يا حدود يك متر از سطح حياط قلعه بلندتر است. در ضلع شمالى شرقى آثار اطاقهايى وجود دارند كه اكنون خراب شده‏اند و هر كدام داراى يك اطاق بزرگتر مشرف به ايوان و ايوان اختصاصى هستند. طرز ساخت بنا (اطاقها و ايوانها) شبيه به كاروانسراى شاه‏عباسى بيستون است كه در زمان شاه سليمان صفوى ساخته شده است.

در سه طرف حياط حجره‏ها و اطاقهايى شبيه حجره‏ها و اطاقهاى ضلع شمالى وجود دارند. در سمت ساحل درياى عمان آثار دو برج بزرگ در طرفين ديده مى‏شود. برج سمت راست كه در جنوب قرار دارد بصورت يك اطاق با يك ايوان و يك شاه‏نشين است كه بر روى هرمى مكعب مستطيل شكل پى‏سازى شده و يك برج يا منار برروى آن قرار گرفته و يك منار به ارتفاع 6/5 متر باقى مانده است.

مصالح بكار رفته در ساخت قلعه، آجر، سنگ و گچ مى‏باشند و آثار تزئينات از آجر و سنگ در اطراف گلدسته‏ها باقى مانده‏اند. اين مناره براى ديده‏بانى بكار مى‏رفته است و چون بر همه خليج دهانه تيس ديد كافى دارد و در ضمن از فاصله زيادى در دريا ديده مى‏شود. سبك ساخت و نوع مصالح بكار رفته مناره و گوشواره سبك سلجوقى مى‏باشد و تعميرات بعدى كه در اطاقها و ايوانها انجام شده بيشتر سبك صفوى و سبك دوران قاجاريه است در وسط و گوشه‏هاى حياط قلعه آثارى از آب انبارها ديده مى‏شود كه از سنگ و ساروج و گچ ساخته شده‏اند. در بيرون ديوار بلند قلعه آثار چاهى وجود دارد كه در سنگ صخره كنده شده است. لبه چاه با استفاده از سنگ و ساروج محكم شده است. در قسمت سقف قلعه چوبهايى بكار رفته است كه احتمالاً از نقاط ديگر به اين محل آورده شده‏اند. تزئينات دور منار و آجر چينى شبيه سبك تزئينات مناره‏هاى دوره سلجوقى مى‏باشند اگرچه از بين رفته‏اند ولى نقش‏هايى به رسم‏الخط عربى و خط كوفى از اثر برجستگيها و گوديها مشخص مى‏شود. اندازه اطاقها معمولاً 3×4 متر يا كمتر است كه در دور يا چهار طرف يك پهنه وسيع واقع شده‏ اند.

در كتاب باستان‏شناسى و تاريخ بلوچستان به نقل از سرتيپ مهدى‏خان مهندس ايرانى آمده است:

«درتيس بسيار قلعه خوبى است و يك سمت بدنه قلعه وصل به درياست، قدرى ناتمامى دارد كه بنّا و عمله در آن مشغول كارند. ديوار بزرگى از سمت دريا كشيده‏اند براى باراندازى و غيره حصن معتبرى است و اصل قلعه نو در روى تپه مرتفعى ساخته شده است».(سنه 1282 ه ش)



مطالب مرتبط :
 

maxer

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
قلعه بمپور

قلعه بمپور

قلعه بَمْپور




موقعيت جغرافيايى: شهرستان ايرانشهر - بخش بمپور – شمال غرب شهر بمپور-25کیلومتری غرب ایرانشهر

قدمت این قلعه به استنادبرخی منابع تاریخی به دوران ساسانیان می رسد وامروزه درردیف آثارتاریخی ایران به ثبت رسیده است.

خصوصيات معمارى: مصالح بكار رفته در اين قلعه خشت‏خام و گل رس بوده كه برروى يك تپه مصنوعى احداث شده است ديوارهاى غربى و شرقى در هر رأس داراى برجهاى استوانه‏اى مى‏باشند. از چهار برجك ديده‏بانى تنها دو برجك آن به ارتفاع 2 متر باقى مانده‏اند. در داخل قلعه يك رديف از اتاقهاى چسبيده به ديوار قلعه براى امور مختلف در نظر گرفته شده‏اند. يك حلقه چاه نيز در درون قلعه وجود دارد ارتفاع تپه مصنوعى كه قلعه روى آن قرار گرفته 80 متر است.

قلعه از سه قسمت تشكيل شده است: 1- قسمت انتهايى كه از ديوارهاى اصلى و درب‏هاى ورودى و خروجى و چند عدد برج و بارو براى حفاظت قلعه تشكيل شده است.2- قسمت وسط كه محل خانه‏هاى مسكونى بوده و داراى برج و بارو نيز بوده است.3- قسمت فوقانى كه ويژه فرماندهان و حاكم قلعه بوده و بيشترين نقش ديده‏بانى از برج و باروهاى اين قسمت به دليل ارتفاع زياد صورت مى‏گرفته است. در محوطه قسمت فوقانى چاهى عميق ديده مى‏شود كه اكنون پس از گذشت چندين سال پر نشده است. در گذشته در داخل چاه يك محوطه سنگ فرش بوده كه داراى سوراخى براى عبور نيروهاى قلعه در هنگام محاصره قلعه توسط دشمنان به خارج بوده است كه در حال حاضر بعلت حركت شن‏هاى روان و گذشت زمان مسدود شده، اما چاه به قوت خود باقى است. ديوارهاى شرقى و غربى آن داراى فاصله زيادى از هم مى‏باشند و در سمت جنوب به يكديگر نزديكتر هستند و ضلع جنوبى در واقع كوچكترين ضلع قلعه است. هر طرف داراى برجى استوانه‏اى بوده كه روى هم ده برج بوده‏اند. بزرگترين برج قطرش به هشت قدم مى‏رسد و توپ در اين مكان قرار داشته است. ديوار اصلى همه اطاقها را در بر گرفته است. در صحن حياط جنوبى يك رديف اطاق و بالاتر از ديوار خراب شده، چندين اطاق وجود دارد. در قسمت بالا كه ارگ ناميده مى‏شود چندين اطاق بصورت رديفى در كنار يكديگر قرار دارند و با پنجره‏هايى به خارج احاطه دارند.

قلعه بمپور از نظر ارتفاع به دو قسمت تقسيم مى‏شود:

1- صحن پايين كه محل درب ورودى است و در جانب شرقى قرار دارد و چندين برج آن را دربر گرفته ‏اند. در جنب درب ورودى چندين اطاق جلب نظر مى‏كنند. داخل صحن پايين يك محوطه زيرزمينى ديده مى‏شود كه دهانه‏اش شبيه به چاه است كه احتمالاً از راه اين چاه كه به بيرون وصل بوده در مواقع ضرورى استفاده مى‏كرده ‏اند.

2- قسمت فوقانى قلعه كه محل زندگى حاكم، فرماندهان و مقربان بوده است كه از صحن پايين بلندتر بوده و ديده‏بانى از اين نقطه بر روى يك برج گرد صورت مى‏گرفته است اين قسمت بر تمام اطراف اشراف دارد. ديوارها و برج‏ها داراى سوراخهايى بوده‏اند كه از اين محلها به سمت دشمن تيراندازى مى‏كرده ‏اند.

 

maxer

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
قلعه بمپور 2

قلعه بمپور 2

قلعه تاریخی بمپوربه روایتی دیگر احمد آچاک




«پاتينجر» يک جهانگرد اروپایی که در سال 1810ميلادي سفري به منطقه بلوچستان داشته است. در بازدید خود ازقلعه بمپوردرمورد محل احداث آن مي نويسد: «افسانه و روايت عاميانه اي ميان مردم بلوچستان حاکي است ، فرمانده ارتش عظيم ، هنگام عبور از اين راه به سواران خود دستور داد تا توبره اسبان را از خاک و گل پر کنند و روي هم بريزند. تعداد سواران آنچنان زياد بود که وقتي خاکها را بر روي هم انباشتند، تپه اي بر جاي ماند». بر فراز اين تپه قلعه «بمپور» ساخته شده که يکي از مشهورترين آثار تاريخي و ديدني بلوچستان به شمار مي آيد. اگرچه روايت ياد شده اندکي مبالغه آميز به نظر مي آيد، اما مروري بر ابعاد جغرافيايي تپه ، نشانگر آن است که خاک اين تپه از مناطق ديگر به محل ساخت قلعه «بمپور» منتقل شده است.

قلعه به صورت دو تکه ساخته شده و از نظر ارتفاع ، اين 2بخش با هم يکسان نيستند. صحن پايين که در ورودي در ديواره شرقي آن قرار گرفته و برجهايي چند نيز آن را احاطه کرده اند. علاوه بر اين ، اصطبل اسبها و يک نقب براي فرار از محاصره به هنگام تسخير احتمالي قلعه نيز وجود داشته است.قسمت فوقاني قلعه ارگ و حاکم نشين بوده است.بلندي تپه از صحن پايين بيشتر بوده به حدي که نفوذ به داخل ارگ براي مهاجمان به علت بلندي و شيب تند تپه ، کار ساده اي نبوده است. درديواره اطراف قلعه 10برج دفاعي قرار داشته است.درباره تپه و قلعه واقع بر روي آن ، تحقيقات متعددي صورت گرفته است.از جمله فرانسوا بالساني، محقق فرانسوي و معاون آکادمي امور درياهاي فرانسه که در سال 1335 ه.ش از قلعه بمپور ديدن کرده معتقد است : «آثاري که من در قلعه بمپور به دست آوردم طبق نظر متخصصان موزه لوور فرانسه ، حداقل مسبوق به دوره ساسانيان است».

دکتر بئاتريس دکاردي ، محقق و باستان شناس ديگري که در اين منطقه مطالعاتي صورت داده می گوید:«اشيا و ظروف به دست آمده در تپه باستاني بمپور از نظر تاريخي ، تمدن اوليه سرزمين بلوچستان غربي را در اين منطقه ثابت مي کند؛ که اين تمدن به منزله واسطه اي ميان تمدن هاي غربي ايران و تمدن کهن سند پاکستان بوده است.به اعتقاد «دکاردي» سفالهاي به دست آمده در بمپور متعلق به 2700 سال قبل از ميلاد هستند و نشان مي دهد اين مکان در نتيجه خشک شدن تدريجي از آبادي افتاده است.درحالي که سابق بر اين ، بسيار آباد بود و جمعيت زيادي را در خود جاي مي داده است.البته شباهت بناي قلعه بمپور با ساختمان هاي دوره ساساني واقع در منطقه کرمان مانند قلعه دختر و قلعه بم نشانگر آن است که تاريخ اوليه اين قلعه را مي توان تا دوره ساساني به عقب برد.

اين قلعه از نظر نظامي ، اهميت قابل توجهي داشته است و به مناسبت محل استراتژيک خود مي توانست در مقابل هجوم بزرگترين قشون هاي نظامي نيز مقاومت کند. بنابراين ، مشخص است که استقرار قلعه در بالاي تپه ، بر حسب تصادف انتخاب نشده است ؛ زيرا اين تپه به گونه اي به اطراف مشرف شده که محال است يک مهاجم دور از چشم نگهبانان به قلعه بمپور نزديک شود. به همين دليل به نظر مي آيد قلعه بمپور يکي از قلاع نظامي قديمي و مهم آسيا و خاورميانه است.اين قلعه علاوه بر موقعيت استراتژيکي ، تنها حدود 2کيلومتر با رودخانه فاصله دارد که از اين نظر نيز موقعيت جالب توجهي دارد. قلعه بمپور در گذشته بلوچستان همواره استوارترين پناهگاه به شمار مي آمده است.به همين دليل ، بارها در زمان هاي مختلف و بخصوص در دوره قاجاريه محاصره وبه توپ بسته شده است.درسال 1257 و با شورش آقاخان محلاتي و حمايت محمدعلي خان (حاکم بمپور) حبيب الله خان شاهسون ، امير توپخانه ارتش قاجار، به اين قلعه يورش برد. در اين دوره ، قلعه صدمات جدي ديد؛ اما کاملا ويران نشد و قابل سکونت بود. در سال 1307هجري شمسي يک نيروي نظامي به سرکردگي سرتيپ امان الله جهانباني قلعه را به توپ بست و بدين ترتيب ، يک قلعه تاريخي به ويرانه اي بدل شد. اگرچه طي سالهاي اخير آب باران ، باد و ريگ هاي صحرا بخشهايي از قلعه را از بين برده است ، اما بخشهاي باقيمانده از قلعه ، همچنان بر فراز تپه اي چشم بينندگان را حتي از فرسنگها راه دور به خود خيره مي سازد.
 

maxer

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
نارین قلعه

نارین قلعه

نارین قلعه وبلاگ محمود کویر




دژ در ایران زمین انواع مختلف داشته است. دژ هایى كه بر بالاى بلندى ها ساخته مى شد داراى حصار و برج و بارو بودند ودژ هایى كه در دشت ها و زمین هاى هموار پدید مى آمدند بیشتر بعد از حصار داراى خندق هاى عمیق و وسیع بودند كه به هنگام ضرورت آن ها را پر از آب مى كردند. گاه دژهاى تو در تو ساخته مى شدند یعنى دژ كوچك ترى در داخل دژ بزرگ تر پدید مى آمد.
دژ هاى كوچك تر را كه در داخل حصارهاى بزرگ تر ساخته مى شدند نارین قلعه مى نامیدند. نارین قلعه شایدمعناى دژ كوچك است. شاید نیز از رنگ و شکل خورشید گرفته شده باشد.
قلعه هاى بزرگ و مهم یا كهندژها، محل زندگی امیران و پادشاهان بودند و بخشى از آن ها كه كاخ ها و ساختمان های دولتى و سلطنتى و معابد و انبارهاى اسلحه و آذوقه و محل نشیمن و زندگى نگهبانان و دولتیان قرار داشت ارگ نامیده مى شد.
نخستین قسمت در ساختن دژها، دیوارها یا حصار یا باره یا باروى قلعه بود كه از خشت و گل ساخته مى شد. این بارو هر چه پهن تر بود مطلوب تر بود. گاه آن ها را آنچنان پهن مى ساختند كه چندین سوار در ردیف همدیگر در بالاى آن رفت و آمد مى كردند.
باروی نارین قلعه ی میبد هنوز هم نشانه های از خود دارد.به تناسب بزرگى و كوچكى حصارها قلعه ها داراى چهار برج گرد یاچهارگوش، یا بیشتر كه از دیوار قلعه ها بلندتر بودند و دید بهتری داشتند ساخته مى شد. نارنج قلعه نیز چهار برج گرد بلند دارد و باید دانست که آنچه امروز از آن باقی مانده قسمت مرکزی آن است و نشانه هایی از برج ها و باروها در روستای کوچک(کوشک) از آن باقی است. کوشک یا کوچک نزدیک ترین روستا به دژ بود و بیشتر آن را باغ ها و قنات ها و آسیاب در برگرفته بود. تا همین نزدیکی ها زیباترین بادگیرها و خانه ها و کوچه های سابات دار بسیار قدیمی در جهان را در این محله ی زیبا می توانستید شاهد باشید.
پیرامون حصار قلعه ها و بالاى برج ها همه داراى دندانه هایى به نام كنگره بود. كنگره ها علاوه بر اینكه بر زیبایى معمارى قلعه ها مى افزودند، داراى سودهاى تدافعى و جنگى نیز بودند. بدین شكل كه سربازان و مدافعان قلعه در پناه و پشت آن ها قرار مى گرفتند و از شكاف و روزنه اى كه در وسط آن ها بود یا از فاصله دو كنگره دشمن را پاییده، تیر مى انداختند.
كنگره هاى هفت پله اى ساختمان هاى دوران هخامنشى به خصوص تخت جمشید بسیار معروفند. در هنر و معمارى این دوره از تاریخ ایران كنگره مفهوم و اهمیت فراوانى داشته است. كنگره در هنر هخامنشى از جمله نماد شهر و معبد و آتشكده و سمبل شهرنشینى و فرهنگ و شاهی بود. به همین جهت است كه پیرامون و بالاى دیهیم و تاج هاى پادشاهان هخامنشى همه به شكل كنگره ساخته مى شد و در سایر آثار هنرى آن دوره كاربرد وسیعى داشت. در پیرامون نارنج قلعخ نیز این کنگره های هفت پله ای که نشانی از هفت فلک و هفت آسمان نیز هست دیده می شود.
دور بالاى حصار قلعه هاى جنگى مهم گذشته از كنگره ها در حاشیه بالاى بارو تنوره هایى براى ریختن سنگ و گلوله هاى كروى شكل از سنگ و فلز وجود داشت كه به آن ها سنگ انداز مى گویند. تا بیست سال پیش و کنار خیابان اصلی از این سنگ اندازها بود.

می گویند این قلعه را دیوها ساخته اند. همه گنج حضرت سلیمان هم این جاست. احمد كاتب در تاریخ جدید یزد می نویسد: دیو به فرمان سلیمان، قلعه میبد بساخت... هیچ پادشاه، این قلعه را به جنگ و لشگر نگرفته است. و او را قلعه دالان خوانند.

محمد شبانکاره ای در مجمع الانساب ساختمان کهندژ یا دژ دالان را سرآغاز ننای آبادی های یزد می داند.
بر این گمانم كه نزدیک سه هزار سال پیش، اقوام ماد در زمان جنگ های داخلی ایران، آن را ساختند. پیچ های تو در توی قلعه نشان می دهد كه این جا قبلا یك شهر پرماجرا بوده است. بعضی ها نارین قلعه را همان دژ سفید شاهنامه فردوسی می دانند. این قلعه در بالای یك تپه و مسلط به منطقه ساخته شده و اطراف آن را خندق كنده اند و در هر گوشه نیز برجی برای نگیبانی و اتاق هایی تو در تو برای زندگانی مردمان. بعضی می گویند قلعه نظامی بوده و برخی با توجه به شكل پنج طبقه آن، احتمال می دهند زیگورات بوده و از آن به عنوان یك مركز مذهبی و معبد استفاده می شده است. خشت های بزرگ آن باید که یادگاری از دورانی پیش از هخامنشی ها باشد.

یک روایت افسانه ای حکایت از آن دارد که میبد در زمان «کیومرث» بنیان گذاری شد و نخستین آدمیان از راه آب و دریا به این سرزمین پا گذاشتند. راه های باستانی آن را سواران مادی، پارسی، اشکانی و ساسانی درنوردیدند. «نارین قلعه» میبد، کهن ترین سند تاریخی و شهرسازی استان یزد است. برخی نیز آن را ساخته ی سپیبد ساسانی میبدار یا مهبد می دانند. مهبود البته از سرداران قباد و انوشیروان بود.

من بر انم که میبد و بیده و عقدا را که به شاهان ساسانی نسبت می دهند کمی دور از واقعیت است. ساسانیان یک کودتای دینی و سیاسی علیه حکومت خودمختار و آزاده ی اشکانی انجام دادند. آنان نخستین حکومت خشن دینی را در ایران برپا داشتند و به سرکوب خونبار مزدکیان و مانویان و دیگر ان در ایران پرداختند. یکی از کارهای آنان این بود که ساختار و نام بسیاری از جاها را تغییر دادند تا نام و نشانی از اشکانیان به جا نماندو از همین رو نام های جدید در یاد مردمان ماند.

سکه های به جای مانده از دوران «پورانداخت ساسانی» که در این شهرستان ضرب می شد، از جمله اسناد تاریخی است که اهمیت سیاسی و شهری میبد را در دوران ساسانی نشان می دهد.

این قلعه و شهرستان پیرامونش چهار دروازه داشته است: دروازه ی شمس آباد رو به جنوب که به آن دروازه ی فارس هم گفته اند. تا همین نزدیکی ها راه به فارس و یزد از کنار همین دروازه می گذشت.

دروازه کسنویه و رباط که در کنار خود دارد و برای مسافران بین شهر ها کاروانسرا و آب انبار و چاپارخانه داشته است و هنوز پابرجاست.

دروازه ی کوچک در کنار خود یک آسیاب داشته است.

دروازه ی بشنیان که به گمان من در آخر روستای بشنیغان قرار دارد.

دژهای هر روستا نیز دروازه ها داشت که حکایت از شکوه این گنگدژها داشته است. مانند روستای بشنیان یا بشنیگان (بشن یعنی بدنه و بیرون و بشنیان به معنی مکان بیرونی) که هفت دروازه داشت و هنوز بخش هایی از این دروازه ها باقی است:دروازه های سرکوره.کولی خانه.آسیاب لکگ.کنزی ها.سلمان.باغ خان.حاجی ملا رضا.

میدان هایی با یک ستون و جای اتش در میان آن و همراه با سکوهایی در پیرامونش بیشتر از آن که مکانی برای برگزاری شبیه خوانی باشد باید مکانی برای نیایش و گردهمایی و بازار روستا بوده باشد که در هر محله یکی از آن ها را می توان دید. به بنای بیشتر میدان ها هنوز آب انبار و بازار چسبیده است و تا همین نزدیکی هاکولیان برای فروش هیزم و انبر و بیل و چکش در آنجا بنه می زدند.

وجود چاپارخانه ی میبد ، آب انبارها ، یخچال ها ، خانقاه ، نقاره خانه ، کاروانسراها ، ده ها برج که دیوارهای شهر را به هم پیوند می داده ، چندین آسیاب ، کوره پزخانه ، میدان ها، بازارها، دخمه و باغ ها نشانه های کافی برای شکوه و عظمت این شهر بهشتی و این گنگ دژ باستانی هستند. هفده روستایی که در میان باغ های انار و سیب، کشتزارهای گندم و پنبه، دهلیزهای نجیب و مهربان قنات ها، چونان طبقات یک بهشت بر زمین بوده اند.

تنها به نام این شهبانو ها یا الهه گان آب و باران در هفت نیایشگاهی که بر گوشه گوشه این شهر نهاده شده نگاه کنید: پیر نارکی یا نازبانو. پیر سبز یا نیک بانو. پیر بانوی پارس یا شهربانو. پیر هریشت یا گوهربانو. پیر نارستانه . پیر ستی پیر.شکاف یزدان.

در نزدیکی های نارنج قلعه سفال های رنگی و نقش دار از دوران ایلامی نیز به دست آمده است و این گمان را به وجود می آورد که این دژ بیش از چهار هزار سال زندگانی کرده باشد و به همین سبب به زیگورات ها شبیه است. باید این سرزمین مورد تهاجمی دراز مدت قرار گرفته باشد که ده ها قلعه با یک نام و یک شکل در سراسر این کشور بنا شده است. علاوه بر ان باید کاربرد غیر نظامی نیز داشته باشد تا بتواند چنین شکوه و عظمتی پیدا کند و زندگانی دراز ی نیز بیابد.

آیا می توان گفت که نخست بر این تپه ها بنای شهر نهاده می شد و در میان آن دژ و نیایشگاه نیز بنا می گردید. هرچه از بنای نخستین و پایه ی شهر دور می شویم شهر هم از بیرون گسترش می یابد و هم این که در قلب خویش و برای دفاع به ساختن دژ و در میان دژ به برافراشتن آتشگاه و نیایشگاه روی می آورد. می دانیم که چندهزار سال پیش از این به نوشته هرودوت و دیگران مردم این سرزمین آیین مغانی داشته اند. خدایان طبیعت را ستایش می کرده اند. برای نیایش بزرکترین ان ها که آسمان بوده است بر بلندی ها می رفته اند و این نخستین فکر بود تا بعدها بر بلندی ها نیایشگاه های خویش را برپا دارند.

نارین قلعه ها شهر- دژ- نیایشگاه ها ی بسیار کهن ایرانی هستند. تو در تو. خشتی بودن آن ها یکی از رازهای ماندگاری آن هاست. خشت که گوهر ساختمان این قلعه هاست، دارای توان بسیار برای ایستادگی در برابر رویدادهای طبیعی است. میبد و نارنج قلعه یکی از شاهکارهای هنر و دانش انسان کهن ایرانی است.

در کنار آن باید از بیده نیز نام برد. بیده با همان قدمت یکی از دهاتی است که به مانند دژی بر فراز تپه ای بنا شده است و از اینگونه روستاها در ایران بسیار است.در روستاهای وابسته به میبد نیز دژهایی بنا نهاده شده بود که از دسته دوم و کوچکتر و با شش برج است و برخی مانند دژ مهرجرد باقی است. بقیه آن ها که برخی کاملن نابود شده اند: دژ بارچین. دژ بیده. دژ بشنیغان. دژ رکن آباد.دژ حسن آباد.

 

pinar

عضو جدید
قلعه زیپیا (زیویه)

قلعه زیپیا (زیویه)

سلام دوستان
تحقیق و جمع آوری اطلاعات این دژ یکی از پروژه های درسیم بود گفتم بد نیست شما هم ببینید



سقز


موقیت جغرافیایی

سقز یكی از شهرهای استان كردستان است كه در شمال غربی سنندج و در فاصله 198 كیلومتری آن واقع است و از شمال به بوكان و از غرب به بانه و از جنوب به منطقه تیلكو و از شرق به منطقه افشار منتهی میشود.





پیشینه ی تاریخی

در مورد وجه تسمیه ی سقز گفته می شود که این شهر با نام ایزیرتا در نخستین اتحاد ماد پایتخت مادها بود . سر کرده گان ماد در اطراف شهر استحکاماتی برای خود ساختند که از آن جمله زیویه و قپلانتوی کنونی (آدامائیت) را می توان نام برد در این زمان سارگن دوم پادشاه آشور به سرزمین ماد تاخت و مادها را شکست داد و ایزیرتا ، زیویه و آدامائیت را ویران کرد .

پس از آن سکاها به تجدید بنای این شهر پرداختند و سقز را به نام اسکیت (ساکز) پاتخت خود انتخاب کردند . نام امروز سقز از نام قوم سکه ، سکا ، اسکیت ، سکز به یادگار مانده است و سقز همان سکز است . دو وجه تسمیه دیگر برای این شهر نقل شده است ، یکی به دلیل درخت ون است که گویا در اطراف سقز وجود داشت و دیگر این که ، این شهر را سه دختر ساخته اند و لذا سه قز(قز در ترکی به معنی دختر) نامیده می شود .




قلعه ی زیویه

این قلعه در 55 کیلومتری شمال شرقی سقز و در روستایی به همین نام قرار گرفته و در سال 1947 میلادی به طور اتفاقی کشف شده است .





طی 12 سال حفاری در زیویه علاوه بر شش قبر از پادشاهان و امرای ماد ، ساختمان سه طبقه ی زیبا و باستانی زیویه را که از شاهکاری های معماری اهل باستان است در هم ریخته و از بیخ و بن کندند .

بدون شک ساختمان با شکوه و سه طبقه زیویه که یکی از عجایب معماری باستان بود با استحکام بی نظیر بر بالای کوه و بر روی غار وسیع و تماشایی زیویه که ارتفاع آن از سطح دریا 1835 متر است ، بنا شده است . هیچ بیننده ای با معیار عقلی خود نمی تواند باور کند در 3000 سال قبل در چنین ارتفاعی ساختمانی با چنین شکوه و عظمتی ساخته شده باشد.

ساختمان سه طبقه زیویه از رویه شواهد غیر قابل انکار همان ساختمانی است که بنا به نوشته هرودوت ، مادها از روی رضا و رغبت برای دیوکو ساختند و در واقع این ساختمان مرکز اولین دادگستری ایران باستان بوده است.

قلعه بر روی تپه ای طبیعی که قسمتی از آن سنگی است بنا شده و 80 متر طول و 500 متر عرض و 100 الی 140 متر از زمین های مجاور خود ارتفاع دارد. طول قلعه 450 متر و از شرق و غرب امتداد دارد و عرض آن نزدیک به 118 متر است.

اگر چه زیویه زیویه در درون چین خوردگی های طبیعی جنوب شهرستان سقز قرار دارد ولی هم چون کوه ها و ارتفاعات حاصل از فعالیت های آتش فشانی ساختاری مجزا از دیگر ارتفاعات مجاور دارد و به شکلی که اطراف آن با تپه هایمجاور دره ای ایجاد شده است . راس تپه در جبهه مشرف بر ضلع جنوبی تا ارتفاع 50 متری صخره ای بوده و به صورت دیواره ای نسبتا صاف دسترسی به قلعه را مشکل و یا غیر ممکن ساخته است.

جبهه شمال زیویه دارای شیب بسیار تند بوده و باز هم به شکل کاملا طبیعی چهره ای نفوذ ناپذیر به آن بخشیده است. تنها در جبهه های شرقی و غربی تپه است که دارای شیبی ملایم بوده و دسترسی بر قله را ممکن می سازد . در دامنه جنوبی در زیر صخره ها و در ارتفاع 50 متر از زمین های مجاور غاری نسبتا محدود وجود دارد ، شاید در گذشته سازندگان قلعه توانسته باشند از درون قلعه راهی در آن پیدا کنند و بر اساس شواهد بدست آمده در دوره ای حیات قلعه ، یکی از دهلیزهای آن به عنوان گورستان مورد استفاده قرار گرفته است.

طی کاوش های چند سال اخیر این حقیقت اشکار شد که آثار معماری زیویه در اعماق پایین تر و در نقاطی که به کف ها نزدیک شده است به شکل وحشیانه به همان صورتی که در حفاری های غیر مجاز مرسوم است همه چیز را در هم کوبیده اند تا مگر به آثار و اشیا منقول دسترسی پیدا کنند ، نمونه این ویرانی در محدوده پله های ورودی ، تاسیسات هم جوار با حیاط در تخت گاه میانی و گوشه های جنوب غربی و شمال شرق تالار و ایوان ستون دار ملاحضه می شود.





معماری زیویه (شیوه معماری و کاربرد مصالح)

ساختن تاسیسات مربوط به ان ، معمار یا معماران قلعه جهت دستیابی بر سطح مورد نظر ، شیوه ای به کار برده و از راه ساختن مصطبه نظر صاحب کار و یا فرمانروایی که در این بخش ایران حکمرانی کرده تامین ساخته اند ، همان طوری که گذشت شیب های تند خالی و یا صخره هایی که از لابلای خاک ها بیرون آمده اند و محدوده شمالی تپه را به وجود آوردند. به صورت طبیعی به این قسمت شرایط خاص ساخت و ساز داده نشده است . طی بررسی های اولیه و سپس چهار فصل کاوش بر روی این تپه معلوم شد که معماران زیویه با احداث سکوهای متعدد ، استحکاماتی رفیع را به وجود آورده و در عینحال سطوح مناسب را در اختیار گرفته اند.





به طور کلی مصالح به کار رفته در زیویه را خشت هایی با ابعاد 18*46*46سانتی متر تشکیل می دهند . خشت های به کار رفته در سراسر قلعه از سه گونه خاک و در سه نقطه مختلف ساخته شده اند. ضمن بررسی های انجام شده در سال 1355 در تمامی نقاط زیویه و زمین های اطراف آن ، مکان های ساختن خشت ها دقیقا معلوم و شناسای شد. نزدیک ترین کارگاه در دامنه جنوب غربی تپه در مجاورت دهکده زیویه قرار دارد . خاک های این محل را نوعی رس تشکیل می دهد که تا گذشته ای نه چندان دور جهت اندود و سفید ساختن اطاق ها در دهات این قسمت از شهرستان سقز مورد استفاده قرار می گرفت. افزون مقداری گل نی ( لوئی) دوام و استحکام این خاک را با مقداری شن و الیاف گیاهی مخلوط کرده و خشتی با رنگ آجری روشن را به وجود آورده اند .




دومین نوع خشت را در جنوب دهکده فعلی زیویه و در کنار آبی که از قپلانتو به جانب غرب جریان داردساخته اند . خاک این قسمت سیاه است و گودال های ایجاد شده ناشی از خاکبرداری ها ، تا سال های اولیه این حفاری هنوز باقی بود. ضمنا شن بستر این نهر بر آن خاک افزوده شده و خشت های خاکستری رنگ را به وجود آورده اند .

سومین دسته خشت ها در اطراف گورستان فعلی و مغرب دهکده زیویه ساخته شده است. خاک زمین و تپه های این قسمت بیشتر قرمز رنگ است و در بستر نهر آبی که در مجاورت آن جریان دارد آمیخته شده و در قالبی با ابعاد و اندازه های یکسان با سایر گونه های خشت به کار رفته در زیویه شکل گرفته است. بطور کلی در خشت های زیویه علاوه بر ساقه های خشک شده گیاهان (کاوه) تراشه ها و یا ساقه های خرد شدنی به کار رفته است .

با وجود گذشت زمانی نزدیک به 1800 سال از ساخت قلعه زیویه هنوز هم دیوارها دارای استحکام و استواری نسبتا خوبی می باشد ، این مهون عوامل مختلف بوده که عبارتنر از :
1. دقت در پروردن گلی که در خشت ها به کار رفته است . حتی در دیوارهای ریخته که آوار زیویه را تشکیل می دهد ، غالبا دیوارها یک جا سقوط کرده و مرموز به صورت توده ای از خشت های مورب و یا نره دیده می شود .
2. دقت در ساختن مصطبه ها و دیوارها ، غالبا مصطبه هایی که طی چند سال اخیر کشف و کاوش شده اند به شکلی طراحی و ساخته شده اند که قادر به تحمل لرزش های ناشی از زلزه باشد . جهت دستیابی به این امر با دقت و ظرافت کامل زمین را در ارتفاعات مختلف آماده برای ساخت و ساز نموده اند. برای این منظور پی یا شالوده ای ساخته و سپس با قرار دادن و ریختن قطعات کوچک سنگ های خرد شده ، جابجا سطوح مناسبی را برای قرار گرفتن تک تک خشت های اولیه مصطبه فراهم کرده اند . اولین خشت های هر مصطبه در سطوح پایین قرار گرفته و سپس ردیف های بعدی سطوح گسترده تری را به وجود آورده است و خشت های که بر سطح تپه قرار گرفته به همان شکل بر روی سنگ های ریز و درشت جای گرفته اند.
3. شیوه معماری و نحوه قرار گرفتن فضاهای متعدد در کنار هم به شکلی صورت گرفته که هر مجموعه به صورت نیم دایره ای در میان صخره های جنوبی و صخره های پراکنده که از شمال به جنوب کشیده شده قرار گرفته است در حقیقت صخره ها ساخت و سازهای هر سطح را از دو سو در میان گرفته است.

همان طوری که در مورد خشت های به کار رفته عنوان شد سه گونه خشت در بنای زیویه دیده می شود طرز قرار گرفتن خشت ها در مجموعه معماری زیویه هیچ گونه ضابطه و یا شکل خاصی ندارد ، به این شکل که در جایی یک یا دو رگ از یک گونه خشت در دیوارها مشاهده می شود و کمی بالاتر یا پایین تر از همان دیوار ، هر سه گونه خشت به صورت پراکنده در کنار هم قرار گرفته اند .

مسئله دیگر آن که در بر یا مغز دیوارها عموما خشت های سالم ان هم به شکل و صورتی کاملا منظم در کنار هم قرار داده شده است .

به طور معمول قطر ملاط بین خشت ها دو تا سه سانتی متر است و در همه جا هم به شکلی کاملا یکسان به کار رفته است . در ساختمان دیوارها به هیچ وجه سنگ به کار نرفته تنها ازاین عنصر در پله ، شیب ها ، پایه ستون ها و همان طوری که قبلا توضیح داده شده در تسطیح زمین و آماده سازی برای ساخت و ساز مورد استفاده بوده است .

دیوارها در تمام نماهای داخلی و خارجی با اندودی هموار شده است . گلی که در این راه به کار رفته مخلوطی از خاک سفید و گل نی (لویی) که به طور متوسط قطر این اندود دو سانتی متر است. نمای خارجی قلعه زیویه سفید رنگ بوده ولی فضاهای داخلی را با رنگ های مختلف (کرم ، آبی ، آجری و سیاه) آراسته اند .


 
آخرین ویرایش:

JMSBeta

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
قلعه پشتو

قلعه پشتو

یكی از باارزش ترین و جالب ترین آثار تاریخی بخش هوراند از شهرستان اهر، قلعه پشتو یا پشتاب است كه بر بلندترین كوه بین روستاهای پشتاب و كوجان قرار گرفته است.


روستای پشتاب در 12 كیلومتری غرب هوراند و 50 كیلومتری اهر واقع شده است.
قلعه پشتو در كوهستان بسیار بلند به ارتفاع بیش از 3000 متر بنا شده است.​
حصارهای آن بسیار مرتفع و صخره ای است و دورتا دورش را پرتگاههای عمیق احاطه كرده است. تنها راه ورودی به قلعه معبری است از سمت شمال با 220 پله سنگی.
در ساخت دیوارهای قلعه از سنگهای لاشه ای، ملات گل رس، ساروج و تعدادی آجر استفاده شده است. آثار بدست آمده از درون قلعه كه سفالهای بدون نقش و نگار قدیمی است، نشان می دهد كه این قلعه در اوایل تسلط اسلام بر منطقه ارسباران و قره داغ ساخته شده است. ازاین قلعه كه شبیه قلعه بابك و شاید همزمان با آن بوده است به هنگام نبرد با اعراب حاكم بر منطقه استفاده نظامیمی شده است.​
نشانی :بر روی یكی از كوههای بلند به نام هشته سر ( هشت سر ) در 12 كیلومتری بخش هوراند و 50 كیلومتری شمال شرقی اهر
 

JMSBeta

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
قلعه جوشین

قلعه جوشین

قلعه تاریخی جوشین یا جوشون در 26 كیلومتری غرب ورزقان بسوی جلفا و در 6 كیلومتری روستای جوشین واقع شده و راه آن بسیار سخت و كوهستانی است.
قلعه بر فراز كوهی است كه سه طرف آنرا شیب های دیوارمانند احاطه كرده است و تنها راه ارتباطی آن یك گذر كوهستانی تنگ است كه فقط یك یا دو نفر می توانند به زحمت از آن بالا روند، به این علت نگاهبانی و دفاع از این قلعه حتی با تعدادی معدود هم ممكن بوده است.
این قلعه در حمله اعراب به ایران یكی از مراكز مقاومت بود. سفالهایی كه در محوطه قلعه پیدا شده مربوط به هزاره اول قبل از اسلام و قرون اولیه اسلام تا قرن ششم هجری قمری است.
 

JMSBeta

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
قلعه بابک

قلعه بابک

در 50 كیلومتری‌ شمال‌ شهرستان‌ اهر و در 16 كیلومتری‌ غربی‌ كلیبر و به‌ فراز ارتفاعات‌ غربی‌ رود قره‌ سو خودنمایی‌ می‌كند. برای‌ رسیدن‌ به‌ دروازة‌ قلعه‌ باید از معبر دالان‌ مانندی‌ به‌ طول‌ 200 متر عبور كرد. این‌ قلعه‌ از برج‌ وباروهای‌ متعددی‌ تشكیل‌ یافته‌ كه‌ برجهای‌ مدور از سنگ‌ مالون‌ با ملات‌ ساروج‌ است‌ و باروها نیز از نوعی‌ سنگ‌ گرانیت‌ ساخته‌ شده‌اند.
بنای جمهور مركب از قلعه و دژی است بر فراز قله كوهستانی در حدود 2300 تا 2700 متر بلند تر از سطح دریا. اطراف این قلعه را از هر طرف دره های عمیقی با 400 تا 600 متر عمق فرا گرفته است و تنها از یك سو راهی باریك و صعب العبور جهت دسترسی به این قلعه وجود دارد.
مسافت راه كلیبر به قلعه با اینكه از 3 كیلومتر تجاوز نمی كند ولی بسیار دشوار است و به هنگام عبور باید گردنه ها و گذرهای خطرناكی را پشت سر گذاشت. قبل از رسیدن به دروازه قلعه و ورود به بنای مستحكم دژ باید از معبری عبور كرد كه به صورت دالانی است شكل گرفته از سنگهای منظم طبیعی و تنها گمجایش عبور 1 نفر را دارد و دو نفربه سختی می توانند از آن بگذرند. فاصله این معبر تا باروی قلعه در حدود 200 متر است و مقابل آن قرار دارد. از همین نقطه است كه صعوبت راه و ابهت خاص این قلعه رفیع و موقعیت خیره كننده آن بیننده را به اعجاب وا می دارد. امتداد بصری معبر در نهایت به دروازه قلعه ختم می شود و دقیقا" در راستای آن قرار دارد كه باعث می شود ورود هر تازه وارد و سپاهی و غیره از طریق دو برج دیده بانی در سمت دروازه ورودی قابل رویت باشد.
برای نفوذ به داخل تنها راه ورود دروازه اصلی است و از كوهستان امكان وارد شدن به قلعه وجود ندارد. با گذر از دروازه ورودی و پشت سر گذاشتن بارو ، جهت رسیدن به دژ اصلی باید از گذرگاهی باریك كه حدود 100 متر صعود از ارتفاع را نیز به همراه دارد گذشت تا به مدخل ورودی قلعه رسید ، مسیری صعب العبور كه از یك سمت مشرف به دره ای است با جنگلهای تنك و ژرفایی در حدود 400 متر كه به صورت تیغه و دیواره تا قعر دره ادامه دارد.
در تكیه گاههای طبیعی این دیواره ها و چهار جهت بنا چهار جایگاه برای دیده بانها به صورت نیمه استوانه ساخته شده اند. اینها مقر كوهبانیه ها و سربازانی است كه هر جنبنده ای را تا كیلومترها دورتر ، از فراز دره ها و كوهپایه ها زیر نظر می گرفتند. پس از صعود ، برای ورود به دژ اصلی از مدخل دیگری با پلكانهایی نامنظم باید عبور كرد. طرفین مدخل دژ بوسیله دو ستون كاذب مشخص شده . بنای دژ كه سه طبقه می باشد پس از ورودی قرار گرفته است و پس از آن تالار اصلی وجود دارد كه اطراف آن را هفت اطاق فرا گرفته است، اطاقهایی كه به تالار مركزی را دارند. در قسمت شرقی دژ تاسیسات دیگری مركب از اطاقها و آب انبارها ساخته شده است؛ سقف آب انبارها با طاق جناغی و گهواره ای استوار شده اند. محوطه داخلی آنها نیز بوسیله نوعی ساروج غیر قابل نفوذ گردیده و به هنگام زمستان از برف و باران پر شده و در تابستان و هنگام مضایق و محاصره ها از آب آنها استفاده می شده است. در سمت شمال غربی دژ پلكانهایی سرتاسری وجود داشته كه اكنون ویران شده و قسمتهایی از آن بیرون خاك است و تنها راه صعود به بخشهای مرتفع تر بناست. داخل‌ آن‌ به‌ وسیلة‌ دو نیم‌ ستون‌ مشخص‌ گردیده‌است‌. در قسمت‌ بالای‌ این‌ ستونها محلی‌ جاسازی‌ شده‌ كه‌ شامل‌ چند بخش‌ می‌باشد و احتمالاً این‌ محل‌، مقرسربازان‌ جهت‌ دیده‌ بانی‌ بوده‌ است‌.

مجموع مساحت‌ این‌ قلعه‌ در حدود ده‌ هزار متر مربع‌ می‌باشد. زمان‌ قطعی‌ احداث‌ این‌ بنا معلوم‌ نیست‌، از آثار معماری و برخی از سنگهای زبره تراش و روش چفت و بست سنگها و ملات ساروج و اندود دیوارها از نوعی گچ و خاك می توان به یقین اظهار داشت كه ساختمان این دژ و قلعه در روزگار اشكانیان و بخصوص ساسانیان ساخته شده است. در قرون دوم و سوم و تاچند قرن پس از آن مورد تعمیر و مرمت قرار گرفته و تغییراتی در آن بوجود آمده و الحاقاتی در بنا ایجاد شده است. در مورد اشیا و ابزاری كه از قلعه بابك به دست آمده باید گفت كه نخستین اشیا بدست آمده سفالینه های منقوش و لعاب خورده بود كه یك دوره استقرار تا اوایل قرن هفتم هجری را نمایش می داد. همچنین تعدادی سكه های مسی كشف شدند كه برخی از آنها به علت ساییدگی و زنگ خوردگی فراوان غیر قابل خواندن است و در بین این سكه ها برخی مربوط به اتابكان آذربایجان و هزارسیبان ( قرون ششم و هفتم هجری ) هستند.
به لحاظ سوق الجیشی موقعیت استقرار بنا بر فراز قله به گونه ایست كه بیست نفر سپاهی قادر بوده اند هجوم یك سپاه صد هزار نفری را مانع شود و تلفاتی هم نداشته باشند، چه تیرو كمان و اسلحه معمول زمان را به سربازان و مستحفظانی كه بر بلندی موضع می گرفتند به جهت بعد مسافت كارگر نمی افتاده است. بدون این كه قصد اغراق در بین باشد موقعیت مستحكم قلعه و دژ، آن چنان اعجاب انگیز است كه از نبوغ نظامی و آگاهی كامل بنیان گذار آن حكایت می نماید. از همین جا بوده است كه بابك خرم دین و یارانش به مدت بیست و چند سال لشكریان عرب را كه به قصد محاصره و سركوب جنبش او آمده بودند در كوهها سرگردان و با شبیخون های خود آنها را از دم تیغ گذرانده و وادار به فرار می كردند.

ابوعلی بلعمی در ترجمه تاریخ طبری راجع به مكان بابك می نویسد :
" ماویگاه او در كوههای ارمینه و آذربایجان بود ، جایهای سخت و دشوار ، كه سپاه آن جادر نتوانستی رفتن ، كه صد پیاده در گداری بیستادندی ، اگر صد هزار سوار بودی بازداشتندی و كوهها و دربند ها سخت بود اندر یكدیگر شده ، در میان آن كوهها حصاری كرده بود كه آن را >> بذ<< خواندندی و او ایمن در آنجا نشسته بودی، چون لشكری بیامدی گرداگرد آن كوهها فرود آمدندی و بدیشان راه نیافتندی و او آنجا همی بود تا روزگار بسیار برآمد، چون امن یافتندی یك شبیخون كردندی و خلقی را هلاك كردی و سپاه اسلام را هزیمت كردی تا دگر باره سلطان به صد جهد دگر باره لشكر گرد كردی و بفرستادی و بدین جملت بیست سال بماند و آن مردمان كه درآن كوهها بودند از دهقانان ، همه متابع او بودند گروهی از تتبع و گروهی از بیم ... "
جهت تطابق محل بابك خرم دین با بنای جمهور اشاره ای به چند نمونه از منابع تاریخی خواهیم داشت. بسیاری از مورخین جایگاه بابك كوهستان "بذ" نام برده اند و برخی نیز آن را بذین نامیده اند. در كتاب معجم البلدان آمده است ؛ " بذ ناحیتی است در میان آذربایجان كه بابك خرمی در زمان معتصم از آن برخاست" . احمد كسروی نیز در كتاب شهریاران گمنام از قول یعقوبی می نویسد : " شهر بذ كه سپس به جهت خروج بابك خرمی در آنجا معروف گردید در كنار رود ارس از این سوی نهاده بود ... از روی تحقیقی كه ما كرده ایم بذ در خاك " قرجه داغ " كنونی در شمال و بالاسر شهر اهر یا اندكی مایل به شرق نهاده بوده است " مكانی را كه كسروی از قول خود و یعقوبی ذكر كرده با موقعیت فعلی كلیبر تطبیق می كند.
بدین ترتیب می توان گفت قلعه جمهور كه از دوران قدیم همچنان محكم و استوار بر رفیع ترین قله های آذربایجان خودنمایی می كند به عنوان جایگاه بابك خرمدین و یكی از نمودهای استقامت و پایداری ایرانیان جزو بزرگترین نمونه های معماری ایران محسوب می شود.

این‌ قلعه‌ قبلاً به‌ قلعة‌ بند هم‌ معروف‌ بوده‌ و همین‌ كلمه‌ بعدها تغییر شكل‌ پیدا كرد و در نتیجه‌ به‌ «بز قلعه‌ سی‌» تبدیل‌ شد و پس‌ از قیامهای‌ بابك‌ به‌ قلعه‌ بابك‌ مشهور شد.
 

JMSBeta

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
قلعه دختر ( میانه )

قلعه دختر ( میانه )

در دو كیلومتری شمال پل دختر قلعه ایست بنام قلعه دختر كه بر روی صخره سنگی بلندترین قله كوه مشرف به جاده كاروان رو بشكل كثیرالاضلاع غیر منظم از سنگ آجری ساخته شده است. بلندی دیوار كه باروی قلعه محسوب می شود در حدود چهارده متر است. این قلعه از وسایل ایمنی وآب انبارهای لازمه برخوردار است و درآن كلیه تدابیر لازم برای زندگی طولانی در داخل این قلعه فراهم بوده است.از وضع ساختمان و مصالح بكار رفته می توان بنا را بدوره ایلخانان مغول نسبت داد.

اما از بین این قلعه های دختر زیبای ایران، تنها قلعه میانه غریب افتاده است و هیچ کس در صدد صیانت از این ظرفیت قوی گردشگری کشور نیست. چشم انداز زیبای این قلعه، مناظر چشم نوازی را بوجود آورده است که داشتن راه آسفات مسیر دکل رله مخابرات که از کنار چشم انداز و دره فراخ قلعه می گذرد، بهره برداری گردشگری از آن را بسیار آسان کرده است. این قلعه در كتابهای تاریخ و سفرنامه ها، چنین توصیف شده است:
برروی كوهی در دو كیلومتری شمال قیز كؤپروسو و به شكل كثیرالاضلاع غیرمنتظم آجری بنا شده است. این دژ مشتمل بر سه قسمت است: طبقه اول دیواری یكسره ، طبقه دوم حفاظ داخلی و طبقه سوم مقر اصلی فرماندهی. بنای این قلعه مربوط به قرن 7 هجری است. دیوار قلعه دارای دو مدخل می باشد كه هر كدام سه متر بلندی دارند و در بالای یكی از این مدخلها كتیبه ای روی سنگ نوشته شده كه خطوط آن بر اثر مـرور زمان و سوانـح طبیعی محو شده است. دیوارهای قلعه با قیز کوپروسو شباهت دارد. برخی تاریخ بنای آن دو بنا را نزدیک به هم ذکر می کنند ولی برخی دیگر از مورخان، ساختمان قلعه را بسیار قدیمی تر و مربوط به اردشیر دراز دست ساسانی می دانند. این قلعه دارای یک باروی 14 متری و دو ورودی 3 متری است. 16 یا 24 برج دیده بانی مخروبه دارد که 8 برج آن بر رودخانه قزل اوزن مشرف است. در میان قلعه، دو منبع آب به ابعاد 10 در 15 متر و به ارتفاع 10 متر وجود دارد که آب آن بوسیله برف و باران تامین می شده است. دو ضلع قلعه از صخره های طبیعی و یک ضلع آن از سنگهای تراشیده شده تشکیل یافته است. علاوه بر آن چاههای زیادی نیز در قسمتهای مختلف قلعه وجود داشته که در مواقع حساس از آب آنها استفاده می شده است.
سیاحان و باستانشناسان بزرگی در قرنهای گذشته از این منطقه گذشته اند و این قلعه را ستوده اند و از اقدام شاه عباس در تخریب قلعه گله کرده اند. معلوم نیست سلطان مقتدر و هنر دوستی چون شاه عباس که اصفهان را از بیابان به نصف جهان تبدیل کرد، چرا از ترس چند راهزن، یکی از گنجینه های هنری این منطقه را تخریب می کند. البته گفته مورخان در مورد وجود راهزنان در این قلعه صحیح نیست اهالی منطقه در دوره شاه عباس زیر بار سنگین مالیاتی بودند تا شاه عباس بتواند پروژه های هنری خود در اصفهان را فرجام بخشد. آنها برای فرار از این بار سنگین ، میانه را ترک و به کوه و بیابان پناه برده بودند، طوریکه بعضی جهانگردان و مورخان در این دوره ، میانه را کاملا خالی از سکنه معرفی کرده و راههای میانه را بخاطر وجود راهزنان، نا امن دانسته اند. سفرنامه شاردن این گفته را تایید می کند. او در سال 1672 میلادی این قلعه را مخروبه معرفی می کند. تاورنیه(فوت 1689 م) نیز در سفرنامه خود این مطلب را گفته است. کارری نیز به مالیات های سنگین صفوی و فرار مردم میانه اشاره کرده است، طوریکه در گذر از میانه در سال 1694 م. احدالناسی را هم ندیده است جز دو راهبان. اما کارری با تاکید بر صفا و سرسبزی میانه پیش بینی می کند که روزی این شهر دوباره احیا شود.
در اینجا نام 15 قلعه آورده می شود که بنام قلعه دختر شهرت دارند و نباید آنها را با هم اشتباه بگیریم: قلعه دختر میانه، قلعه دختر کرمان، قلعه دختر فیروز آباد فارس، قلعه دختر باکو ، قلعه دختر خراسان، قلعه دختر عراق(حصن المرا)، قلعه دختر قم ، قلعه دختر شهرستانک تهران، قلعه دختر چالوس، قلعه دختر فرشتگان فارس، قلعه دختر فهلیان فارس، قلعه دختر نایین، قلعه دختر چاراویماق، قلعه دختر گرمی، قلعه دختر کلیبر(قلعه بابک) هرچند 2 یا 3 تا از این قلعه ها فقط اسمی از آنها باقی است ولی می توانم ادعا کنم بیش از 10 قلعه دختر در حال بازسازی و بهره برداری است و تنها قلعه دختر میانه به حال خود رها شده است.
در مورد ابنیه و آثاری که بنام " دختر- قیز" مشهور شده اند، عده ای را عقیده بر این است که لزوما بانی یا حاکم آن قلعه یا پل، دختر نبوده است بلکه این عنوان بخاطر پاک و فرشته ای بودن این جنس آدمی به آن ابنیه اطلاق شده است و گویا نامگذاران آن ، امید به صیانت و محافظت این قلعه با این نام داشته اند. به نظر می رسد آنها قلعه را مانند دختر ، بکر و پاک و به دور از دسترسی دشمن می خواستند برای پل نیز آرزوی عدم دسترسی و توفق دشمن یعنی سیل بدان را داشته اند قلعه های دختر را به آناهیتا یا ناهید خدای باران نیز نسبت می دهند که پرستشگاه این الهه زیبا بوده و در خور زیبایی وی آراسته و در زیباترین مکانهای کوهستانی بنا شده است. (
منبع: کتاب میانه تالیف آقای مهندس نایبی )
مشخصات ابنیه دختر در سه خط خلاصه میشود:
1- همه بر بلندی ها و نقاط صعب العبور قرار دارند.
2- اغلب بنای مربوط به قبل از اسلام و خصوصا عهد ساسانی را دارا می باشند .
3- قلاع دفاعی معتبر دارد.
4- بالاخره همه دارای یك رموز ابهام آمیز درباره تسمیه خود هستند.
در تاریخ ،دختر یازنی كه تعمد به ساختن ابنیه ای از اكناف ایران صورت داشته باشد نداریم و اصولا جز یك مورد (تعمیر پل دختر توسط شاه بیگم دختر محمد بیگ موصل او از پل دختر میانه)... . درایران قدیم احترام به عناصر اربعه (خاك،هوا،آتش وآب) از اصول دیانتی ایرانیان بوده و حتی ایزدانی اختصاص و مو كل بر این عناصر قرارداده بودند كه یكی ازآنها فرشتةموكل آب است.درسرزمین پهناورو كم آب ایران آب باران ارزش و تام خاصی دارد و تبعاً فرشتة موكل آب نیز از سایر فرشتگان برتر و ارجمندتر است و عجب نیست كه اگر در اوستا بخش بزرگی را به نام (آبان یشت ) می یابیم و از ناهید موكل آب سخن ها می شنویم و ناهید زنی است جوان و خوش اندام وبلندبالا و برومند وزیبا ... پرستش این ناهید در كجا صورت می گرفته؟ مسلماً در معابد بزرگ ایرانیان كه اغلب بر بلندی ساخته شده است.ودر خود منطقه (میانه)معتقدند كه این قلعه ازقلعه های بابك است ودر مباندات خود در آذربایجان این قلعه نیز یكی از قلاع مقتدر بوده است.بهر كیفیت كه باشد شباهت مصالح ساختمانی قلعه بابك و مصالح پل و استادی دقیق و ظریفی كه در هردو بكار رفته است قدمت قلعه را نیز به تاریخ پل منتسب می نماید.
در سیاحتنامه شاردن چنین نقل است «قلعه دختر كه اردشیر آن را بنا نموده در قله كوهستان قلعه مخروبه ای است كه ایرانیان آنرا قلعه دختر می نامند و حكایت می كنند كه اردشیر این دژ را برای بازداشت شاهزاده خانم اصیل و عالی تباری بنا كرده است.» شاه عباس دستور تخریب آن را صادر كرده، چون پناهگاه سارقین قطاع الطریقی بود كه بر این كوهستانها استیلا داشتند.
 

JMSBeta

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
قلعه ضحاك ( فاناسپا )

قلعه ضحاك ( فاناسپا )

[FONT=v_Mitra]قلعه ضحاك و آثار باستانی و تاریخی موجود در آن یكی از مهمترین و مشهورترین مراكز تاریخی و تمدنی كشور ماست كه دیر گاهی است روزگاران آبادانی خود را پشت سر گذاشته و در این ایام پیری و دیرینه سالی سكوت و خلوت كوهستانی سرسبز منطقه را پشت سر گذاشته و به حیات آرام و خسته خود ادامه میدهد [/FONT]
[FONT=v_Mitra]
[/FONT]
تا آیینه عبرتی باشد در مقابل دید كنجكاو و پرسشگر بازدیدكنندگان كه رنج و مرارت راههای دور و پر پیچ و خم منتهی به آن را بجان می خرند تا آثا ر گرد و غبار زمان بر چهره نشسته با مجموعه طبیعت سرشا رپیرامون آن دیداری داشته باشند و ساعتی را در كنار چشم انداز طبیعی و همیشه خروشان قرانقو چای آرام گیرند و با دیدن آنچه از عظمت فرو ریخته و ویرانه های پر مرز و راز قلعه ضحاك بر جای مانده در 14 كیلو متری جنوب شرقی هشترود آشنا گردند.
[FONT=v_Mitra][FONT=arial,helvetica,sans-serif]موقعیت و حدود جغرافیایی قلعه ضحاك :[/FONT] [/FONT]
[FONT=v_Mitra]این قلعه در 22 درجه و 37 دقیقه عرض شمالی و 9 درجه و 47 دقیقه طول شرقی و در ارتفاع 1800 متری از سطح دریا های آزاد واقع شده است. قلعه ضحاك در ارتفاعات كوهستانی محلی در پیچ رودخانه قرانقوچای و شرق كوههای سرملو و ایستگاه خراسانك و جنوب روستای عربلو و غرب روستای دلمه و شمال روستا های دانقاران و خواجه محمود قرار گرفته است. روخانه قرانقو در مسیر خود بعد از عبور از جنوب ایستگاه خراسانك به طرف شرق بعد از سه كیلو متر طی مسیر كنار خط آهن خراسانك میانه جهت جریان خود را در دهانه تونل دوم به شمال تغییر داده و بعد از نیم طوافی شاخه شور چای را دریافت كرده و به طرف میانه و قزل اوزن سرازیر میشود.[/FONT]
 

World Designer

عضو جدید
قیز قلعه ساوه

قیز قلعه ساوه

يكي از مهمترين آثار شگفت‌انگيز معماري كشور در مناطق مرتفع و سخت گذر ايران در دوره باستان كه تاكنون ناشناخته مانده قيز قلعه ساوه مي‌باشد.
عظمت بنا و فلسفه وجودي ساخت آن دراين منطقه به حدي جالب است كه مي‌توان از آن به عنوان يكي از منابع مهم جذب گردشگر بين‌المللي به استان مركزي و همچنين معرفي دستاوردهاي معماري ملي و باستاني ايران قديم اشاره كرد.
قصر، عبادتگاه و دژ دفاعي قلعه دختر ساوه بر روي صخره بلندي مشرف به دشت ساوه بنا شده كه از سه طرف شرق، غرب و جنوب بوسيله صخره‌هاي متعدد ديگري احاطه شده‌است.
از نماي شمالي قلعه سه قله صخره‌اي بلند مشاهده مي‌شود كه قصر و قلعه در نوك قله‌اي كه در وسط قرار گرفته ساخته شده و اين قلعه از جاده ساوه به همدان و از تمامي دشت و شهر ساوه قابل رويت است.
در دو طرف صخره قيز قلعه دو رودخانه كوچك جاري است، رودخانه ضلع شرقي دايمي، اما رودخانه‌اي كه در ضلع غربي قرار دارد به صورت فصلي است.
نزديكترين آبادي به قلعه، روستاي قيز قلعه است كه از منابع آبي اين دو رودخانه تغذيه مي‌شود، بعداز قيزقلعه، روستاي سرخده‌است كه در كنار رودخانه قره‌چاي قرار دارد و قلعه از روي پل سرخده به راحتي قابل ديد است.
قلعه از دو بخش اصلي دژدفاعي و قصر تشكيل شده كه در مجموع حدود 3000 متر مربع مساحت دارد.
براي رسيدن به قلعه مي‌توان باوسيله نقليه سواري تا پاي دامنه صخره رفت، و سپس مسافتي حدود ‪ ۳۰۰‬متر را بايد پياده طي كرد تا به دروازه اصلي ورود به قلعه رسيد.
دروازه ورودي در ضلع‌شرقي صخره قرار دارد كه بعداز عبوراز رودخانه كوچك، بقاياي ديواره دروازه كه از سنگ و ساروج ساخته شده است ديده مي‌شود.

با عبور از اين دروازه بايد حدود ي100 متر دامنه شيب دار ضلع جنوب شرقي صخره را براي رسيدن به نوك قلعه كه ساختمان اصلي قصر(نيايشگاه) قرار دارد را طي نمود، شيب دامنه جنوب شرقي حدود ‪ ۶۰‬درصد است.
تمامي ديوراه صخره به صورت پرتگاه مي‌باشد و هر نقطعه‌اي كه احساس مي‌شده مي‌توان از آن عبور نمود باسنگ وساروج تا بالاي صخره بسته شده است، به طوري كه هيچ راه نفوذي از سه ضلع شمالي، شرقي و غربي به درون قلعه وجود ندارد.
ورود به قلعه از طريق چند راه پله سرپوشيده صورت مي‌گرفته كه با مهارت ويژه‌اي استتار شده‌اند و استتار راه پله‌ها با ساختن ديوراي از لاشه سنگ و ساروج درست در امتداد ديواره‌هاي صخره صورت گرفته است.
پنج راه‌پله پشتي بنا و دو راه‌پله درغرب بنا كه دركنار پرتگاه در ارتفاع چندمتري از سطح رودخانه ساخته شده به اتاقهاي تعبيه شده در دل صخره منتهي مي‌شوند.
ازپله‌هاي پشت بنا براي ورود و خروج محافظان و نگهبانان استفاده مي‌شده و از پله‌هاي غربي براي وررد و خروج مقامات به‌داخل قلعه و حمل آذوقه استفاده مي‌شده‌است.
در مقابل راه پله‌هاي غربي و بر روي صخره مقابل راه باريكي وجود دارد كه محل رفت وآمد ساكنان قلعه بوده و اتاقهاي قلعه تو درتو و به‌يكديگر ارتباط داشته‌اند.
باتوجه به ارتفاع ديواره و طاقهاي فرو ريخته احتمال مي‌رود كه بناي قصر داراي طبقه دوم ‌و سوم هم بوده و در سمت دروازه ورودي، بناي ديگري وجود دارد كه احتمالا براي عبادتگاه مورد استفاده بوده و اين مكان داراي محرابي به سوي دشت ساوه (درياچه قديمي ساوه) و در جهت خلاف قبله مي‌باشد.
در اطراف كاخ اصلي حفره‌هاي متعددي براي ذخيره آب ساخته شده و لوله‌هاي سفالي شكسته‌اي در اين مجموعه يافت شده كه نشانگر استفاده از شبكه آبرساني و فاضلاب مي‌باشد.
بناي قيز قلعه كاملا بر دشت ساوه مسلط بوده وداراي چهار برج ديده‌باني در ضلع شمالي، غربي و شرقي است كه از ميانه صخره تا بالاي آن با سنگ و ساروج كار شده‌است.
اما از نظر قدمت و كاربرد بنا، بر اساس اسناد و مدارك تاريخي و تحقيقات به‌عمل آمده درخصوص قلعه‌هاي دختر ساخته شده درايران مي‌توان به سوابق معابد آناهيتا و مهر پرستي ايرانيان اشاره نمود.
بر اساس اين تحقيقات، قلعه دختر ساوه نيايشگاهي براي عبادت و احترام به آب و ناهيد در پيش از اسلام و قبل از خشكيدن درياچه ساوه در دوره ساسانيان بوده، محراب ساخته شده بر روي درياچه قديمي ساوه در قلعه اين احتمال را بيشتر مي‌كند.
بناي تاريخي قيز قلعه در تاريخ ‪ ۱۳۸۲/۲/۹‬به شماره ‪ ۸۶۰۰‬در فهرست آثار ملي به ثبت رسيده‌است.
از ديگر قلعه‌هاي تاريخي استان مركزي مي‌توان به قلعه‌هاي حاج وكيل اراك، آردمين غرق آباد در ‪ ۵۶‬كيلومتري جاده ساوه به همدان، الوير روستاي ساوه، اسماعيليه بر روي كوه قره‌داغ در ‪ ۳۵‬كيلومتري جنوب‌غربي ساوه، جمشيدي نيمور محلات، آقاخان محلاتي شهر محلات و خسرواني محلات اشاره نمود.
راههاي دسترسي: جاده ساوه به همدان، روستاي سرخده، عبور از ميان روستا و عبور از پل ساخته شده بر روي رودخانه قره چاي، حركت به سوي روستاي قيز قلعه و عبور از ميان روستا وطي مسير حدود يك هزار و ‪ ۵۰۰‬متر كه تماما با وسيله نقليه سواري قابل انجام است، فاصله قيز قلعه تا ساوه حدود ‪۲۳‬ كيلومتراست.
 

amirabas_ali

عضو جدید
کاربر ممتاز
قلعه فلک الافلاک خرم‌آباد؛ جلوه‌ای از شاهکار معماری ایرانی

قلعه فلک الافلاک خرم‌آباد؛ جلوه‌ای از شاهکار معماری ایرانی

قلعه فلک الافلاک خرم‌آباد؛ جلوه‌ای از شاهکار معماری ایرانی
تاريخ ثبت: ۷ فروردين ۱۳۸۸ ساعت ۱۱ و ۳۱ دقیقه - منبع: MehrNews.com
به گزارش خبرنگار مهر در خرم آباد، قلعه فلک الافلاک بر بلندای تپه ای باستانی و طبیعی در مرکز شهر خرم آباد واقع شده است و دارای هشت برج و دو حیاط مستطیل شکل بوده است.​
ارتفاع بلندترین دیوار این قلعه سترگ و باشکوه تا سطح تپه پنج متر و 22 سانتی متر و مساحت کلی آن پنج هزار و سیصد متر مربع و پلان بنای این قلعه تاریخی به صورت هشت ضلعی نامنظم است.​
ورودی قلعه فلک الافلاک در جبهه شمالی و در برج جنوب غربی به عرض 10 متر و 20 سانتی متر و ارتفاع سه متر ساخته شده و در ساخت این بنا از مصالحی چون خشت، آجر (قرمز و بزرگ)، ‌سنگ و ملات استفاده شده است.​
از جمله نکات قابل تامل در این بنای بی نظیر وجود چاه قلعه به عمق 42 متر در حیاط اول و گریزگاه اضطراری در حیاط دوم است.​
قلعه فلک الافلاک، شاهکار معماری دنیا
زیبایی و معماری شگفت انگیز قلعه فلک الافلاک موجب شده که این قلعه تاریخی و باستانی لرستان از سوی بسیاری از کارشناسان به عنوان یکی از شاهکارهای مهندسی و معماری دنیا لقب گیرد.​

از زمان برپایی بنادر عهد ساسانی تا دوره های متاخر الحاقاتی به آن اضافه شده است (به خصوص در دوره صفوی و قاجار) و این اثر همان دژمعروف شاپورخواست است که در تاریخ ذکر شده است.​
این قلعه به لحاظ موقعیت استراتژیکی خود در قرن چهارم هجری قمری به عنوان مقر حکومت آل حسنویه و گنجور در زمان آل بویه در آمد و از قرن ششم هجری پس از ساخته شدن شهر جدید خرم آباد این قلعه نیز بنام خرم آباد معروف شد و احتمالا نام فلک الافلاک در دوره قاجار به آن اطلاق شده است.​
از بدو شکل گیری، این بنای عظیم و دیدنی تا به حال کاربریهای سیاسی، نظامی، خزانه سلطنتی، مقر حکومتی، پادگان نظامی و زندان سیاسی داشته است و اکنون نیز به عنوان موزه باستانشناسی، مردم شناسی و آزمایشگاه مرمت اشیا و چایخانه سنتی از آن استفاده می شود.​
این بنای کم نظیر مربوط به دوره ساسانی است و به شماره 883 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.​

از مهمترین بخشهای قلعه می توان به موزه های باستان شناسی و مردم شناسی قلعه اشاره کرد که مورد استقبال همه مسافران و علاقمنمدان به فرهنگ و تمدن لرستان قرار گرفته است.​
این قلعه در برخی منابع به نامهای "شاپور خواست"، سابر خواست" و "فلک الافلاک" نامگذاری شده است. در مجاور این قلعه باستانی چشمه پرآب نیز وجود دارد که زیبایی خیره کننده ای را به این بنای باستانی بخشیده است.​
به گزارش مهر، معنی نام "فلک الافلاک" در لغت به معنای "سپهر سپهران" و یا فلک نهم" تعبیر شده است.​
این بنای شگرف تاریخی هر ساله همزمان با فصل نوروز مملو از گردشگران و مسافرانی است که برای دیدن یکی از شاهکارهای معماری دنیا لرستان را مقصد سفر خود قرار داده اند.









http://www.niaz24.com/110/news_info/57759/info.html منع خودم ... اون بالا هم منبع خودش گذاشته:(





























منبع: jamejamonline.​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

zanememar

عضو جدید
کاربر ممتاز
نارین قلعه؛ قدیمی‌ترین بنای خشتی جهان

نارین قلعه؛ قدیمی‌ترین بنای خشتی جهان


























www.seemorgh.com/culture
منابع: farsnews.com
govahiname.ir
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

zanememar

عضو جدید
کاربر ممتاز
قلعه ای ناشناخته در جنوب کشور

قلعه ای ناشناخته در جنوب کشور


قلعه شیخ نصوری
"قلعه نصوری" در شهر بندر کنگان (از توابع بخش مرکزی شهرستان کنگان) قرار دارد.
شهر كنگان در 250 كیلومتری جنوب شیراز و 220 كیلومتری جنوب‌خاوری بوشهر در منطقه كوهستانی نار و كنگان قرار گرفته است. کنگان از تابستان‌های گرم و زمستان‌های ملایم برخوردار بوده و کم‌ترین و بیش‌ترین درجه حرارت آن صفر و 52 درجه سانتی‌گراد می‌باشد.
قلعه نصوری كه به «قلعه شیخ» نیز مشهور است، متعلق به اوایل دوره قاجاریه است. ساخت قلعه به امر شیخ جبار نصوری در سال 1224ه.ق. انجام یافته و معمار آن علی اضعر شیرازی بوده ‌است. مصالح به کاررفته در این قلعه نیز سنگ‌های بزرگ و ملاط آن گل و گچ می‌باشد.
این قلعه داری گچ‌بری‌های زیبایی بوده که هجده تابلو بسیار زیبا از مجالس شاهنامه فردوسی در ایوان باختری آن نقش بسته است.
در ورودی قلعه از جنوب است که دارای در بزرگ چوبی با گل‌میخ و کنده‌کاری است. بعد از ورودی اصلی یک هشتی بزرگ وجود دارد که دارای هشت طاقچه ساده ‌است. زمانی که از هشتی وارد حیاط بیرونی می‌شوید، در جبهه شمالی آن یک ردیف پلکان به طبقه دوم منتهی می‌شود و یک درب چوبی ساده، آن را به اندرونی وصل می‌کند.
در جبهه باختری نیز یک پلکان به طبقه دوم می‌رود. در این طبقه یک ایوان با ستون‌های سنگی و گچبری‌های جالب وجود دارد.
این ایوان از طرف پنچ در چوبی، به اتاقی راه می‌یابد که در باختر آن قرار دارد. در این اتاق یک گچ بری با تزیینات گل و بوته وجود دارد که فاقد هرگونه تزیین است.

این بنا دارای بادگیری همانند بادگیرهای ساختمان‌های ساحلی خلیج فارس است و ویژگی معماری ساختمان‌های قاجاریه را دارد. این قلعه دارای ایوان ستون‌داری در طبقه دوم می‌باشد كه تزیینات گچ بری مربوط به همین قسمت است، هم‌چنین سبک کار و تراش آن‌ها شبیه ستون‌های بازار وکیل شیراز می‌باشد.
گچ بری‌ها شامل شاخ و برگ گل و بوته، فرشتگان و پرندگانی است که بر رونق وزیبایی قلعه افزوده ‌است. سنگ‌ها و گچ‌های موجود در حیاط قلعه نیز، نشان از مرمت و بازسازی دوباره قلعه را می‌دهد.

قابل ذكر است كه خاندان نصوری تا سال 1356 ه.ش. در این قلعه سکونت داشته‌اند

منبع : forum.funex.ir
 

enjamali

عضو جدید
نارین قلعه مهمترین بناى تاریخى شهرستان میبد

نارین قلعه مهمترین بناى تاریخى شهرستان میبد


میبد نارین*قلعه یا نارنج*قلعه مهمترین بناى تاریخى شهرستان میبد است. این قلعه از بناهاى مربوط به دوره اشکانی و قبل از اسلام است و در دوران مظفریان تعمیراتى در آن صورت گرفت

اطراف آن خندقی بوده است و نقب های زیر آن گاهی تا یک فرسنگ امتداد دارد.در محرم 744هجری قمری جنگ سرنوشت سازی که باعث پیروزی آل مظفر بر چوپانیان گشته در این محل اتفاق افتاده است. مساحت این قلعهٔ هفت**طبقه، سه هکتار و داراى برج و بارو و دربندهاى متعدد است و بالاى تپه*اى مسلط بر شهر میبد قرار دارد. قطر پایین*ترین حصار قلعه که قسمت بزرگى از آبادى میبد را در بر مى*گرفت، پنج و در بعضى قسمت*ها به بیست متر مى*رسیده است.

نارنج قلعه چهار برج گرد بلند دارد و باید دانست که آنچه امروز از آن باقی مانده قسمت مرکزی آن است و نشانه هایی از برج ها و باروها در روستای کوچک(کوشک) از آن باقی است. کوشک یا کوچک نزدیک ترین روستا به دژ بوده است و بیشتر آن را باغ ها و قنات ها و آسیاب در بر می گرفته است. تا همین نزدیکی ها زیباترین بادگیرها و خانه ها و کوچه های سابات دار بسیار قدیمی در جهان را در این محله ی زیبا می توانید شاهد باشید.

نارنج*قلعه داراى اتاق*هاى متعددى بوده است که در حال حاضر قسمت*هایى از این اتاقک*هاى کوچک تودرتو، موجود است و بسیارى از آنها نیز به علت قرار گرفتن در طبقات پایین و ریختن راهروها هنوز کشف نشده است. مردم محل بر این اعتقادند که بناى این قلعه مربوط به دوران سلیمان پیغمبر است

گردآورنده: گروه اینترنتی بیتوته
www.beytoote.com
 

فهم

عضو جدید
قلعه ناصرى ايرانشهر(سيستان و بلوچستان)

قلعه ناصرى ايرانشهر(سيستان و بلوچستان)

قلعه فوق در ابعاد 194×194 متر يعنى در زمينى به مساحت 37636 مترمربع ساخته شده است. حصار اطراف آن به ارتفاع 6/7 متر و ضخامت 4/5 متر بصورت توپُر است. مجهز به دو نوع تيركش دورزن و نزديك زن مى‏باشد و تيركش‏هاى آن حالت عريب دارند. قلعه داراى 7 برجك و 2 برج در جلو مى‏باشد و شامل سرباز خانه، قورخانه، مسجد، حمام، اصطبل، حوضخانه، شاه نشين، عام نشين، باغ و ... بوده است. در سال 1359 ه.ش توسط عده ‏اى ناآگاه به ارزش ميراث فرهنگى كليه ابنيه داخل قلعه تخريب و همسطح شده است تنها حمام قلعه در پايين‏تر از سطح زمين بصورت ويرانه‏اى باقى مانده است. حمام داراى تون، حوض خانه و چاه فاضلاب است از هنرهاى جالب معمارى حمام كاربرد لوله ‏هاى سفالى به اندازه 6 اينچ مى‏باشد كه به منظور تهويه هواى حمام و تخليه فاضلاب كار گذاشته شده ‏اند. مصالح بكار رفته در حصار ها و برجهاى باقى مانده، خشت خام و آجر 20×30 سانتى‏مترى و ساروج بوده است طاق‏هاى آن به صورت 20 سانتى ‏مترى و جناغى بوده‏اند كه بى‏نظير هستند. آب موردنياز بوسيله يك رشته قنات وارد قلعه مى‏شده و پس از ذخيره در حوضخانه ‏ها به منظور زراعت و استفاده در آبيارى باغات كه در شمال قرار داشته‏ اند از آن استفاده مى‏شده است. در بالاى ديوار از داخل قلعه معبرى به عرض بيش از يك متر در ارتفاع 5 مترى از زمين براى گرد نگهبانان و جان‏ پناهى با متوسط ارتفاع 1/7 متر براى جلوگيرى از ديد خارج تعبيه شده است. در روى جان‏ پناه سوراخهايى (مزقل‏ها) با شيب‏هاى متفاوت تعبيه شده كه مدافعان از آن محل‏ها بصورت نشسته و يا ايستاده لوله تفنگ را جهت مقابله با دشمن از آنها خارج مى ‏نمودند. به جز برجهاى دروازه در زير سايه برجها، آسايشگاه سربازان قرار داشته كه برجهاى مذكور نيز مشابه ديوار داراى جان‏ پناه يا مزقل‏ هاى دفاعى با شيب‏هاى متفاوت بوده‏اند. قلعه در گذشته داراى 150 اطاق در اندازه‏ هاى مختلف با چهارحياط مجزا بوده است.

تاريخچه قلعه ناصرى :

شاهزاده فيروز ميرزا فرمانفرما در زمان حكومتى‏اش در كرمان سفرى به بلوچستان و بازديدى از قلعه بمپور داشته است (1264ه.ق). چون قلعه بمپور مركز قشون دولت بود رو به ويرانى نهاده بود و تعمير آن نياز به هزينه زيادى داشت، به پيشنهاد وى و موافقت ناصرالدين شاه قاجار قلعه ‏اى در پَهره (ايرانشهر فعلى) ساخته شد كار ساختمانى آن در سال 1264 ه.ق توسط معماراستاد حسين معمارباشى شروع و در سال 1271 ه.ق به اتمام رسيده است. هدف از ساخت اين قلعه انتقال مركز حكومت بلوچستان از بمپور به ايرانشهر بوده است. تا سال 1286 ه.ق قلعه تحت تسلط قواى قاجار بوده، اما به علت ضعف حكومت مركزى به دست قواى بلوچ و احكام محلى مى‏افتد. سربازان قاجاريه پس از شكست به طرف كرمان حركت مى‏كنند و خبر اشغال قلعه را به والى كرمان مى‏رسانند. از طرف والى عده‏اى فرستاده مى‏شوند كه قلعه را از دست بلوچها خارج نمايند اما موفق نشده و مجبور به بازگشت مى‏شوند. در اين زمان بهرام‏ خان حاكم سرباز خود را به ايرانشهر مى‏رساند و قلعه را در دست مى‏گيرد. تا سال 1294 ه.ق بهرام خان حاكم بلوچستان بوده و پس از وى برادر زاده ‏اش به نام دوست محمدخان به حكمرانى بلوچستان مى‏رسد و تا سال 1307 ه.ش دولت مركزى هيچگونه تسلطى بر بلوچستان نداشته است. قواى دولتى در سال 1307 ه.ش به دستور رضاخان عازم فتح قلعه مى‏شوند و قلعه به تصرف آنها در مى‏آيد و دوست محمدخان به اسارت قواى دولتى در مى‏آيد و لازم به ذكر است اين قلعه به نام دوست محمد خان نيز معروف است. قواى دولتى در قلعه مستقر مى‏شوند و كم ‏كم كل بلوچستان به تصرف قواى دولتى در مى‏آيد. در سال 1359 ه.ش بعد از پيروزى انقلاب اسلامى شهردارى ايرانشهر نسبت به تخريب ابنيه داخلى اقدام و آثارى از گذشته در آن باقى نمى‏گذارد. بلايى بر سر قلعه وارد مى‏آورد كه تاكنون هيچ دشمنى بر آن وارد نكرده است.درسالهای اخیرمیراث فرهنگی حصاراین قلعه رابازسازی نموده است.

http://www.irandeserts.com/95.htm
 

salar salarzehi

عضو جدید
عکسهایی از قلعه ایرانشهر(قلعه ناصری)

عکسهایی از قلعه ایرانشهر(قلعه ناصری)

سلام به همه ی دوستان خوبم در انجمن:gol:


 

فهم

عضو جدید
قلعه تاریخی فلک الافلاک

قلعه تاریخی فلک الافلاک

<H2>

</H2><H2>موقعیت جغرافیایی:</H2>


قلعه تاریخی فلک الافلاک بر بلندای تپه ای باستانی و در مرکز شهر خرم آباد واقع شده است . حریم این بنای باشکوه از سمت شرق و جنوب غربی به رودخانه خرم آباد ، از غرب به خیابان دوازده برجی و از شمال به خیابان دوازده برجی و از شمال به خیابان فلک الافلاک محدود می گردد .

تاریخ ساخت بنا:

از تاریخ ساخت بنا یا بانی آن ، آگاهی دقیقی در دست نیست . همین اندازه می دانیم که این بنا ، از یادگارهای شهر کهن << شاپور خواست >> بوده و بنای اولیه آن را به زمان شاپور اول ساسانی در قرن سوم میلادی نسبت می دهند .

ویژگیها:

احداث بنا بر فراز صخره های سنگی و اشراف کامل آن به دره تارخی خرم آباد و نیز جاری شدن چشمه پر آب گلستان از دامنه شمالی تپه از ویژگیهای اصلی بنا به شمار می آیند . از سوی دیگر نزدیکی بنا با غارهای پیش از تاریخ دره خرم آباد و دیگر آثار دوران تاریخی نظیر سنگ نبشته ، مناره آجری آسیاب گبری ، پل شکسته و گرداب سنگی ، بیانگر پیوستگی تاریخی قلعه با آثار یاد شده می باشد .

معماری:

معماری کنونی بنا ، بیانگر الحاقات فراوانی است که در دوران های گوناگون به دان افزوده شده ، بیشترین این تحولات مربوط به دوره صفویه تا قاجار می باشد . بر اساس مدارک تصویری تا حدود یکصد سال پیش بارویی دوازده برجی در پیرامون بنای فعلی وجود داشته ، که اکنون آثار این برج از آن در محوطه شمال غربی قلعه ، قابل مشاهده است . وسعت تقریبی بنا 5300 متر مربع ، شامل 8 برج دو صحن و 300 جان پناه می باشد . ارتفاع بلند ترین دیوار تا سطح تپه 23 متر و مصالح آن از سنگ آجر ، خشت و ملات گچ و آهک است . ورودی بنا به سمت شمال و در بدنه برج جنوب غربی تعبیه شده که پس از گذر از راهرو ورودی به حیاط اول وصل می گردد .

حیاط اول:

ابعاد این حیاط که در جهت شمالی – جنوبی طراحی شده 22/5*31 متر است . پیرامون آن از چهار برج تشکیل شده که دو برج آن در شمال و شمال غربی و دو برج دیگر در جنوب و جنوب غربی قرار دارد .

حمام قدیمی:

بر اساس شواهد موجود ، حمام قلعه در ضلع شمالی حیاط اول و در نزدیکی چاه قلعه قرار داشته است . این حمام در تا اواخر دوره قاجاریه مورد استفاده بوده و اکنون آثاری از آن نظیر تنوبوشه های سفالی ، نقش های آهک بری و کانالهای زیر زمینی قابل مشاهده است.

چاه قلعه:

در شمال شرقی حیاط اول و در پشت یک طاق نمای بلند ، چاه آب قلعه قرار دارد . عمق این چاه که بیشتر آن با برش صخره به سرچشمه گلستان راه یافته نزدیک به چهل متر است . در گذشته آب مورد نیاز ساکنین دژ از همین چاه تامین می شده و اکنون نیز قابل بهره برداری است .

حیاط دوم:

ابعاد این حیاط که در جهت شرقی – غربی طراحی شده 21*29 و همانند حیاط اول از چهار برج تشکیل می گردد . در چهار جهت این حیاط تالارهای بزرگی قرار دارد که به یکدیگر راه دارند و اکنون به موزه ، تغییر کاربری یافته اند . از نکات قابل تامل در معماری بنا ، وجود گریزگاه مخفی در ضلع جنوبی و فضاهای زیرزمینی در ضلع شمال و شرق آن می باشد .

قلعه در متون تاریخی:

در متون تاریخی با نامهای گوناگونی نظیر :"دژشاپور خواست " یا "سابر خواست " "دز بر " "قلعه خرم آباد " "قلعه دوازده برجی " و قلعه " فلک الافلاک ازآن یاد شده است . «فلک الافلاک » که در لغت به معنی «سپهر سپهران » یا « فلک نهم » می باشد . عنوانی است که در دوره قاجار به این بنا اطلاق گردیده و اکنون به همین نام مشهور است .

کاربری قلعه در گذشته:

« خزانه حکومتی » خاندان بدر در قرن چهارم ، «مقر حکومتی » اتابکان و والیان در دوره صفویه تا قاجار و سرانجام «پادگان نظامی » و «زندان سیاسی » در دوران پهلوی اول و دوم از مهمترین کاربری های قلعه در گذشته محسوب می گردد .

کاربری کنونی:

این اثر ارزشمند در سال 1349 از ارتش به فرهنگ و هنر سابق واگذار و به شماره 883 در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسید . در سال 1354 با راه اندازی موزه مردم شناسی و مفرغ های لرستان بنا به موزه تبدیل گردید . در سالیان اخیر با مرمت نمای بیرونی و داخل قلعه موزه های باستان شناسی ، مردم شناسی ، آزمایشگاه مرمت اشیاء ، مرکز فروش تولیدات فرهنگی و چایخانه سنتی در این مجموعه فرهنگی – تاریخی راه اندازی و هر ساله پذیرای انبوهی از بازدیدکنندگان داخلی و خارجی می باشد .
http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=40874
 

م مژگان

عضو جدید
کاربر ممتاز
موزه آجرهای تاریخی ایران

موزه آجرهای تاریخی ایران

موزه آجرهای تاریخی ایران






دهه 70 میلادی وقتی فرانسوی ها از شوش خارج شدند تا این شهر باستانی را به دست باستان شناسان ایرانی بسپارند، پیگیری ها و مکاتبات دولت ایران برای بازپس گیری قلعه فرانسوی ها شروع شد.
قلعه ای که روی تپه آکروپل ساخته شده بود و بالاخره در سال 1373 به ایران تعلق گرفت.




قلعه اکروپل شباهت بسیار زیادی به زندان باستیل فرانسه دارد. بنایی که به سبک ساختمان های قرون وسطایی و با استفاده از آجرهای به دست آمده از حفاری کاخ داریوش، تپه های شوش و هفت تپه ساخته شده و به همین دلیل آن را موزه آجرهای تاریخی ایران می دانند.

تاریخ ساخت قلعه اکروپل یا قلعه فرانسوی ها به سال 1897 میلادی برمی گردد. زمانی که ژان ماری ژاک دومورگان فرانسوی جهت تحقیق و اکتشاف به شوش آمد و تصمیم گرفت محل امن و مناسبی را برای هیات باستان شناسی فرانسه برپا کند.

او برای این کار به تپه های شوش رفت و بلندترین نقطه آن، یعنی اکروپل را برای این کار انتخاب کرد تا قلعه ذوزنقه شکل خود را با به کار گیری معماران و کارگران دزفولی بنا کند.
این قلعه اگرچه در ابتدا قرار بود اقامتگاهی برای باستان شناسان فرانسوی باشد، اما در سالهای بعد از ساخت، عملا به عنوان دژی دفاعی‌ در برابر شورش‌ قبایل و عشایر مورد استفاده قرار گرفت.
این قلعه که ساخت آن بیشتر از 15سال طول کشید بر روی تپه ای باستانی قرار دارد که مجسمه معروف نامیراستون، لوح یا کتیبه معروف حمورابی و لیوان مشهور سفالی شوش در کاوش های باستان شناسان از آن به دست آمده است.
تپه اکروپل بلندترین ناحیه شوش محسوب می شود که از زمان عیلامیان و حتی قبل از آن ها محل سکونت ایرانیان بوده است. تا جایی که باستان شناسان موفق شدند در این تپه حدود 27 لایه یا طبقه باستان شناسی را کشف کنند که نشان می دهد این تپه 27 بار دچار دگرگونی شده است.


تخریب قلعه اکروپل


قلعه اکروپل با این که سال ها در تملک فرانسوی ها بود و به زحمت و سختی زیاد در مالکیت ایران درآمد، این روزها در معرض باد و باران های زیاد به سرعت رو به تخریب و نابودی می رود. میراث ارزشمندی که اگر از نزدیک آن را ببینید، هنوز هم ردپای خط میخی و آجرهای چغازنبیل بر بدنه اش خودنمایی می کند. این قلعه در دوران جنگ ایران و عراق هم آسیب های زیادی دید تا جایی که حفره های ناشی از برخورد ترکش ها بر بدنه آن هنوز هم دیده می شود.

برای دیدن این قلعه باید سری به شهر شوش و تپه های این شهر بزنید و قلعه اکروپل را درست روبرى آرامگاه دانیال نبى و در كنار كاخ آپادانا ببینید.
 

architect110

کاربر بیش فعال
شاهکار معماری نظامی

شاهکار معماری نظامی

زیبایی و معماری شگفت انگیز قلعه فلک الافلاک موجب شده که این قلعه تاریخی و باستانی لرستان از سوی بسیاری از کارشناسان به عنوان یکی از شاهکارهای مهندسی و معماری دنیا لقب گیرد.یکی از این شگفتیها وجود چاه قلعه به عمق 42 متر در حیاط اول است.

موقعیت جغرافیایی:
قلعه تاریخی فلک الافلاک بر بلندای تپه ای باستانی و در مرکز شهر خرم آباد واقع شده است . حریم این بنای باشکوه از سمت شرق و جنوب غربی به رودخانه خرم آباد،ازغرب به خیابان دوازده برجی و ازشمال به خیابان دوازده برجی و ازشمال به خیابان فلک الافلاک محدود می گردد.

تاریخ ساخت بنا:
از تاریخ ساخت بنا یا بانی آن ، آگاهی دقیقی در دست نیست . همین اندازه می دانیم که این بنا ، از یادگارهای شهر کهن <<شاپورخواست >>بود ه و بنای اولیه آنرا به زمان شاپور اول ساسانی در قرن سوم میلادی نسبت میدهند .



ویژگیها:
احداث بنا بر فراز صخره های سنگی و اشراف کامل آن به دره تارخی خرم آباد و نیز جاری شدن چشمه پر آب گلستان از دامنه شمالی تپه از ویژگیهای اصلی بنا به شمار می آیند.از سوی دیگر نزدیکی بنا با غارهای پیش از تاریخ دره خرم آباد و دیگر آثار دوران تاریخی نظیر سنگ نبشته ، مناره آجری آسیاب گبری ، پل شکسته و گرداب سنگی ، بیانگر پیوستگی تاریخی قلعه با آثار یاد شده می باشد .

معماری:
معماری کنونی بنا ، بیانگر الحاقات فراوانی است که در دوران های گوناگون به دان افزوده شده ، بیشترین این تحولات مربوط به دوره صفویه تا قاجار می باشد .
بر اساس مدارک تصویری تا حدود یکصد سال پیش بارویی دوازده برجی در پیرامون بنای فعلی وجود داشته ، که اکنون آثار این برج از آن در محوطه شمال غربی قلعه ، قابل مشاهده است . وسعت تقریبی بنا 5300 متر مربع ، شامل 8 برج دو صحن و 300 جان پناه می باشد . ارتفاع بلند ترین دیوار تا سطح تپه 23 متر و مصالح آن از سنگ آجر ، خشت و ملات گچ و آهک است . ورودی بنا به سمت شمال و در بدنه برج جنوب غربی تعبیه شده که پس از گذر از راهرو ورودی به حیاط اول وصل می گردد .

حیاط اول:
ابعاد این حیاط که در جهت شمالی –جنوبیطراحیشده 22/5*31 متراست . پیرامون آن از چهار برج تشکیل شده که دو برج آن در شمال و شمالغرب یود و برج دیگر در جنوب و جنوب غربی قرار دارد .

حمام قدیمی:
بر اساس شواهد موجود ، حمام قلعه در ضلع شمالی حیاط اول و در نزدیکی چاه قلعه قرار داشته است . این حمام در تا اواخر دوره قاجاریه مورد استفاده بوده و اکنون آثاری از آن نظیر تنوبوشه های سفالی ، نقش های آهک بری و کانالهای زیر زمینی قابل مشاهده است.

چاه قلعه:
در شمال شرقی حیاط اول و در پشت یک طاق نمای بلند ، چاه آب قلعه قرار دارد . عمق این چاه که بیشتر آن با برش صخره به سرچشمه گلستان راه یافته نزدیک به چهل متر است . در گذشته آب مورد نیاز ساکنین دژ از همین چاه تامین می شده و اکنون نیز قابل بهره برداری است .



حیاط دوم:
ابعاد این حیاط که در جهت شرقی – غربی طراحی شده 21*29 و همانند حیاطا ول از چهار برج تشکیل میگردد . در چهار جهت این حیاط تالارهای بزرگی قرار دارد که به یکدیگر راه دارند وا کنون به موزه ، تغییر کاربری یافته اند . از نکات قابل تامل در معماری بنا ، وجود گریزگاه مخفی در ضلع جنوبی و فضاهای زیرزمینی در ضلع شمال و شرق آن می باشد .

قلعه در متون تاریخی:
در متون تاریخی با نامهای گوناگونی نظیر :"دژشاپور خواست " یا "سابر خواست " "دز بر " "قلعه خرم آباد " "قلعه دوازده برجی " و قلعه " فلک الافلاک ازآن یاد شده است . «فلک الافلاک » که در لغت به معنی «سپهر سپهران » یا « فلک نهم » می باشد . عنوانی است که در دوره قاجار به این بنا اطلاق گردیده و اکنون به همین نام مشهور است .

کاربری قلعه در گذشته:
«خزانه حکومتی » خاندان بدر درقرن چهارم ، «مقرحکومتی» اتابکان و و الیان در دوره صفویه تا قاجار و سرانجام «پادگان نظامی» و «زندان سیاسی» در دوران پهلوی اول و دوم از مهمترین کاربری های قلعه در گذشته محسوب می گردد .

کاربری کنونی:
این اثر ارزشمند در سال 1349 از ارتش به فرهنگ و هنر سابق واگذار و به شماره 883 در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسید .
در سال 1354 با راه اندازی موزه مردم شناسی و مفرغ های لرستان بنا به موزه تبدیل گردید .
در سالیان اخیر با مرمت نمای بیرونی و داخل قلعه موزه های باستان شناسی ، مردم شناسی ، آزمایشگاه مرمت اشیاء ، مرکز فروش تولیدات فرهنگی و چایخانه سنتی در این مجموعه فرهنگی –تاریخی راه اندازی و هرساله پذیرای انبوهی از بازدیدکنندگان داخلی و خارجی می باشد.






منبع: تهیه و تنظیم : سایت خبری معماری نیوز
 

taran00m

عضو جدید
آشنایی با قلعه‌های ایران
برای محافظت از ساختمان و استحکامات و قسمت‌های مختلف قلعه بارو ساخته می‌شده است. دیوارهای دفاعی و خاکریزهای متعلق به آغاز سکونت انسان در ایران هنوز برجاست. شکل آنها به موازات پیشرفت سلاح‌های تهاجمی و تدافعی تکامل یافته است.در دوران پیش از تاریخ و اوایل دوران تاریخی، نوع استحکامات عموماً تابع مقتضیات ناشی از محل قلعه یا دهکده و اوضاع طبیعی سرزمین بود.قلعه‌ها را در همه دوره‌ها، در دورافتاده‌ترین و مرتفع‌ترین نقطه بنا می‌کردند تا به سبب وجود شیب‌های تند تپه یا کوه، دستیابی به آن دشوار باشد و مدافعان نیز در بالا قرار گیرند و از لحاظ دید مسلّط باشند.طرح‌های ساختمانی بیشتر قلعه‌ها بر اساس معلومات و تجربة کلّی نسبت به حمله و دفاع ریخته می‌شد تا سنت‌های محلّی. در هر دوره‌ای، روش‌های آزموده و مقبول برای ایجاد استحکامات انتخاب می‌شد.در اوایل دوران تاریخی، در سبک استحکامات ایران باستان آثاری از نفوذ سبک بین‌النهرین و سایر کشورهای همسایه دیده می‌شود.در سراسر تاریخ معماری ایران، تا رسیدن به اقتباس سبک فرانسوی در معماری قلاع و حصارهای شهر در اوایل قرن سیزدهم، خصوصاً در خوی و تهران، می‌توان ردیابی کرد.در طول تاریخ ایران، استحکامات بیشتر برای محافظت از قلعه‌ها ساخته می‌شد، زیرا قلعه هم اقامتگاه شاه و درباریان بود و هم مردم محل می‌توانستند با اغنام و احشام خود در آنجا پناه بگیرند.از آغاز دوران پیش از تاریخ در هزاره اول پیش از میلاد، پیرامون دهکده‌ها نیز حصار کشیده می‌شد، این کار نخست برای مصون ماندن از حمله راهزنان و جانوران وحشی بود، ولی بعدها عمدتاً برای دفاع در مقابل هجوم دشمنان صورت می‌گرفت.در سراسر این سرزمین بقایای حصارهای محکم دهکده‌ها و قلعه‌های مسکونی را می‌توان یافت که متعلق به هزاره سوم پیش از میلاد است.
آشنایی با قلعه گویجه – مراغه

قلعه گویجه در ۴۵ کیلومتری جنوب شرقی مراغه و در کنار رودخانه قوری چای قرار داردنام قلعه گویجه برگرفته از سنگ‌های سبزرنگی است که در منطقه وجود دارد.این قلعه از لحاظ ابعاد کوچک است و به دست انسان ساخته نشده است و حاصل توده‌ای طبیعی می‌باشد و انسان‌ها با استفاده از لاشه سنگ‌ها سوراخ‌ها و راه‌های آن را به بیرون بسته‌اند.در این قلعه یک در بزرگ ایجاد کرده‌اند که این ورودی بزرگ تونل مانند احتمالا به انواع آغول استفاده می‌شده و در بالای قلعه آب انباری وجود دارد که چشمه‌ای در آن هست که با برداشت آب از آن آب رفته جای گزین می‌شود. در اطراف قلعه بقایای دیواردورتا دور باقی مانده است و تاریخ بنا نیز از هزاره قبل از میلاد تا اوایل دوران اسلامی تخمین زده شده است.
آشنایی با میمون قلعه – لارستان
میمون قلعه در ۴ کیلومتری دهستان فداغ قرار دارد .این قلعه‌ تاریخی واقع در دهستان فداغ از توابع بخش گراش شهرستان لارستان در جنوب استان فارس است و یکی از نقاط دیدنی استان فارس در جنوب ایران به شمار می‌آید.در ۴ کیلومتری غرب فداغ کوهی گرد و مجزا از کوه‌های دیگر به عظمت و بلندای تاریخ قرار دارد که تمدن و فرهنگ فداغ و منطقه را در دل خود به یادگار دارد.یادگاری که نشان از سختکوشی و همت والای مردمان آن روز را دارد.قلعه میمون لارستان، طبق شواهد و آثار بر جای مانده در حدود ۲۵۰۰ سال قدمت دارد.این قلعه تا ۲۵۰ سال پیش از رونق اقتصادی و نظامی برخوردار بوده‌است. همچنین فعالیت کشاورزی نیز در پایین قلعه جریان داشته‌است.ارتفاع قلعه از سطح زمین در حدود ۴۵۰ متر می‌باشد که به وسیله پلکان و تونل‌های مخفی پایین قلعه را به بالا متصل می‌کرد.
آشنایی با میمون قلعه – قزوین
میمون قلعه در جنوب شهر قزوین قرار دارد .این قلعه در دو طبقه با دهلیزهای عمود بر هم و اتاق‌های جانبی ساخته شده است که گنبد میانیش فرو ریخته و بقایایی از ۸ برج آن باقی است.این قلعه بنایی است مربع شکل به ابعاد تقریبی ۷۰ در ۷۰ متر که از خشت‌های ۳۰ در ۳۰ سانتیمتر با ملاط شفته ساخته شده است.طبقه زیرین میمون قلعه از خاورتپه با سه تونل به باختر تپه منتهی می‌شود و یک تونل شمالی – جنوبی این تونل‌ها را به هم متصل می‌سازد.برخی از سفالینه‌های به دست آمده در قلعه نشان از کاربرد آن تا دوره آل بویه دارد.در این قلعه هیچ اثری از میمون نیست. درباره اسم این قلعه می‌گویند در دوره بنی عباس، هارون‌الرشید – که بعد از برادرش به خلافت رسید – در راه سفر به خراسان وارد قزوین شد و دستور داد مسجدی در آن شهر بسازند و دیواری هم به دور شهر بکشند.بعد از آن، مبارک ترک – که یکی از غلامان آزاد شده توسط مامون یا معتصم بود – در آنجا قلعه‌ای ساخت و این قلعه به مبارک قلعه مشهور شد و چون مبارک و میمون مترادف هستند، در طول زمان به میمون قلعه تغییر پیدا کرده.این قلعه ۲ طبقه است و بررسی‌های باستان‌شناسی نشان می‌دهد که از طبقه پایینی – که زیر زمین است – به عنوان زندان استفاده می‌شده است. تصور زندانی‌شدن در چنین مکانی هم انسان را به وحشت می‌اندازد.
آشنایی با قلعه شیرکوه – رودبار الموت
قلعه شیرکوه که بیدلان نیز خوانده می‌شود در نزدیکی روستای باغدشت و برفراز قله‌ای که ۱۸۵۱ متر از سطح دریا ارتفاع دارد، قرار دارداین دژ از استراتژیک‌ترین قلاع دفاعی دوره اسماعیلیان به شمار می‌آید. زیرا در محل تقاطع طالقان رود و الموت رود قرار گرفته و به خاطر تسلطش بر سراسر منطقه، گلوگاه مهمی برای رویارویی با مهاجمانی است که به دره گام می‌گذارند.راه دسترسی به دژ بیدلان بسیار دشوار است و به دره‌هایی با عمق بیش از ۶۰۰ متر منتهی می‌گردد که با دیواره‌های بلند و برج‌های مستحکم تسخیرناپذیر می‌نماید.وجود ۸ مخزن بزرگ آب که با عرض تقریبی ۱/۷۵ و درازای ۶ تا ۱۶ متر در دل سنگ کنده شده‌اند از عزم جدی قلعه نشینان برای پایداری در محاصره‌های طولانی حکایت دارد.ویژگی منحصر بفرد دژ شیرکوه، قلعه‌ای ایذایی است که در ۳/۵ کیلومتری غرب آن قرار دارد و برجک نامیده می‌شود و برای اشراف کامل به عبورکنندگان از تنگه طالقان ساخته شده است.غیر از بقایای دیواره‌ها، برج‌ها، گذرگاه سرپوشیده و سنگرهای نگهبانی کنده شده در دل تخته سنگ‌ها، تنوری سنگی به ارتفاع ۱/۶۰ و قطر ۱/۷۵ متر را باید از آثار دژشیرکوه به حساب آورد.
آشنایی با قلعه قهقهه – اهر
قلعه قهقهه در دهستان یافت از بخش هوراند شهرستان اهر، نزدیک روستای گنجویه و قره آغاجلو بوده و در فاصله ۷۵ کیلومتری شمال مشکین شهر در استان اردبیل قرار دارد .این دژ به دلیل اینکه محل زندانی شدن افراد سیاسی مهمی، مانند شاهزادگان صفوی در زمان گذشته بوده‌است در تاریخ شهرت بسیاری دارد.در زمان جنگ‌های ایرانی و عثمانی خزاین شاهان صفوی در این قلعه نگهداری و حفاظت می‌شده است و اهمیت آن از اواخر دوره صفویه بتدریج کمتر شده و در دوره قاجاریه به یکباره متروکه شده است.این قلعه در تپه سنگی به ارتفاع تقریبی ۱۰۰۰ هزار متر از زمین‌های اطراف قرار داشته و اطراف آن را با حصار مستحکم و غیر قابل نفوذ احداث نموده‌اند که با گذشت سالیان دراز هم اکنون نیز ورود به آن تقریباً غیر ممکن بوده و فقط در شرایط جوی مناسب امکان‌پذیر است.قلعه قهقهه در منطقه قره داغ و با ارتفاع تقریبی ۲۵۰۰ متر از سطح دریا، دیوارهای بلند طبیعی و در میان صخره‌ها واقع شده است و دور تا دور قلعه پرتگاه خطرناک و عمودی شکلی وجود دارد.طبق تحقیقات باستان شناسی به عمل آمده استقرار در این قلعه به دوران قبل از اسلام می‌رسد. در زمان بابک و صفویه از اهمیت بسزایی برخوردار بوده و سال‌ها به‌ عنوان خزانه سلطنتی و مهم‌ترین زندان مورد استفاده قرار گرفته است.این قلعه تبعیدگاه مجرمان سیاسی و به عنوان زندانی مهم در عصر صفویان مورد استفاده قرار می‌گرفته است.از نظر لغوی قهقهه به معنای آواز بلند در خنده‌ و نیز به معنای آواز کبک می‌باشد.قهقهه‌، احتمالا نام برخی از مکان‌های دیگری نیز بوده است‌، چنان ‌که دهی از دهستان میان ولایت حومه شهر مشهد نیز به همین نام است.در کتاب تاریخ گیلان‌ اثر ملاعبداللّه فومنی گیلانی‌، از این قلعه به‌عنوان قلعه ماران ‌یاد شده است‌. این قلعه را کهندژ (قلعه قدیمی) نیز گفته‌اند.قلعه قهقهه‌ همچون سایر قلاع ایران‌، دارای خصوصیات و ویژگی‌هایی است که از بسیاری جنبه‌ها چون قرار گرفتن بر ارتفاع کوهی بلند، مصالح به کار برده شده در ساخت‌قلعه و مانند آن‌، مشابهت زیادی با قلعه‌های دیگر دارد. راه ورودی این قلعه از ضلع شمالی آن می‌باشد که به عنوان یک قلعه نظامی مطرح بوده است.قلعه قهقهه از ۳ حصار متداخل و حصارها بر تعیین حدود قلعه جهت تشکیل دیواره‌های سنگی کوه تعبیه شده است. هر حصار دارای دروازه است و حصار اصلی آن دارای ۴ برج بوده و دروازه آن دو برج ۵ ضلعی با طاق هلالی بعد از دروازه راهروی درازی به اتاق هلالی دارد.مصالح ساختمانی آن عبارتند از سنگ‌های رسوبی به رنگ‌های کرم و آجری با ملاط گچ و آهک‌.زندان قلعه فضایی است در بدنه بالایی کوه که ۳ قسمت آن به پرتگاه و به‌ سوی دره ای ۸۰ متری است. قلعه دارای ۵ استخر است و دیده بانی ۸ ضلعی در شمال غرب با برج ۸ ضلعی دارد. این قلعه با شماره ۶۱۹۲ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.
ادامه دارد...​
 

taran00m

عضو جدید
آشنایی با قلعه تاریخی اسفزار – سربیشه
قلعه تاریخی اسفزار در شهرستان سربیشه برفراز تپه‌ای مشرف به روستای اسفزار قرار داردروستای اسفزار، در دهستان مود از توابع بخش مود شهرستان سربیشه، واقع در استان خراسان جنوبی استاین روستای در فاصله ۴۸ کیلومتری شرقی شهر بیرجند در مسیر جاده چاج به شهرستان درمیان قرار دارد.این قلعه از جمله قلعه‌های خشتی و گلی با حصار خارجی و برج‌هایی در چهارگوشه می‌باشد که به عنوان بنایی دفاعی در مقابل حمله مهاجمان و راهزنان بنا شده است.قلعه اسفزار دارای بارو و ۴ برج در چهار گوشه است و قدمت آن به اواخر صفویه تا اواخر قاجار برمی‌گردد.
آشنایی با قلعه بهستان – ماهنشان
قلعه بهستان یا کهن دژ در شهرستان ماه‌نشان در استان زنجان قرار دارد و قدمت این دژ به دوره هخامنشیان برمی‌گرددقلعه بهستان یکی از ۲۰ قلعه تاریخی شهرستان ماهنشان در استان زنجان است که قدمت آن به قرن پنجم هجری قمری تخمین زده می‌شود. به علت شرایط زمانی خاص آن دوره، حاکمان جهت دفاع از خود و مردم اقدام به ساخت این قلعه کرده‌اند.طبقات بالای این قلعه جهت دفاع و طبقات پایین‌تر به عنوان زاغه و محل نگهداری آذوقه مردم مورد استفاده قرار می‌گرفت.
این قلعه که در دل کوهی از جنس خاک سفت و سخت بنا شده است به علت وزش بادهای تند و فرسایش و همچنین عبور رودخانه قزل اوزن از کنار قلعه در حال تخریب است.سازندگان قلعه با در نظرداشتن طرح اولیه، اقدام به کندن کوه و تخلیه خاک‌ها و سنگ‌ها کرده‌اند و اتاق‌ها را بوجود آوردند و به هر تعدادی که به اتاق‌های آن اضافه شده راه‌های ارتباطی آنها به مجموعه نیز بصورت دالان‌هایی افزوده شده.
فضای کلی قلعه به ۳ دسته شامل اتاق‌ها، دالان‌ها و راه‌پله‌ها تقسیم می‌شده‌ تکه گاه دارای سقفی تیزه‌دار و دارای محل‌هایی به شکل مثلث یا مدور روی دیوارها برای قرار گرفتن پیه‌سوز بوده‌است.این دژ دارای راه‌پله‌های زیگ‌زاگی در ضلع‌های غربی و شرقی است که روزگاری از پایینی‌ترین قسمت ضلع شمالی آن شروع می‌شده و به دلیل فرسایش طبقات زیرین آن، تردد در این مسیر خطرناک و تقریباً ناممکن است.راه‌پله‌های ضلع شمال‌غربی قلعه به عنوان یکی از مناطق دست نخورده و سالم دژ بهستان است که بالای این پله‌ها، اتاقی به شکل طاق محراب‌های مسجد دوران اسلامی تزئین شده متعلق به دوره اسلامی وجود دارد و راه‌پله‌های زیاد با عرض یک متر نیز اقتباس از این سبک معماری است.
هم اکنون به دلیل تخریب زیاد تنها با کوهنوردی می‌توان بر بالای قلعه با تخته سنگ‌های عظیم مسطح آن رسید.قسمت بالای قلعه با گچ اندوده شده و داخل آن حوضی با ابعاد ۷ در ۳ متر و از جنس سنگ و ساروج قرار دارد که با استفاده از لوله‌های آب گلی نیم‌متری به اسم گنگ آب آن تأمین می‌شده‌است.برخی، پیشینه این دژ را به زمان ماد نسبت می‌دهند. مادها از طریق مصب و کناره‌های رودخانه قزل اوزن وارد فلات ایران شدند و در روستاهایی همچون مادآباد در ۱۵ کیلومتری شهر ماه‌نشان مستقر شدند و وجود قلعه‌های دفاعی همچون قلعه بهستان در ۱۲ کیلومتری ماه‌نشان معماری زیبا و هنرمندانه‌ای را به نمایش گذاشته‌است.
اما بر اساس پژوهش‌های باستان شناسی، پیشینه این دژ به دوره هخامنشیان به اثبات رسیده. این دژ در دوره پس از اسلام و تا قرن پنجم نیز این دژ پابرجا بوده و کاربرد داشته‌است.این دژ به شماره ۱۴۵۸ به نام قلعه بهستان در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده‌است.
آشنایی با قلعه شمیران-قزوین
قلعه یا دژ شمیران درکنار دریاچه سپیدرود و بالای تپه‌ای مرتفع و سنگی که رود قزل اوزن از جنوب آن می‌گذرد قرار دارداین قلعه، از قلعه‌های پر اهمیت و معتبر ایران است و در بین اهالی منطقه به نام های شیمران و سمیران معروف است، ولی در متون تاریخی به نام های سمیران، شمیران، سمیرم، شمع ایران، کنگریان، سمیویروم و سالاریه نام برده شده است.پیشینه این قلعه را به دوران قبل از اسلام نسبت می‌دهند و در طول سال‌های سده چهارم هجری تختگاه کنگریان- آل مسافر- بوده است.طرح کلی بنای قلعه به شکل مستطیل و ارتفاع برج‌ها و دیوار نزدیک به ۱۵ متر است که تمامی آن را با کمک سنگ‌های لاشه و ملاط گچ به ضخامت ۸ پا ساخته‌اند و در فاصله‌های ۱ متری کلافی چوبی در دل دیوار به کار برده اند که علاوه بر استحکام و همبستگی اجزا، نظمی منطقی به بنا بخشیده و از دور به صورت یک رج سنگ خودنمایی می‌کند.

در دیوار شمالی قلعه ۲ برج وجود دارد که در قسمت بالا دارای پنجره‌های بلند مستطیلی شکل با قوس نیزه‌دار هستند که بیشتر برای نگهبانی پایین قلعه از آنها استفاده می‌شده است.طرز ساختمان دیواره غربی قلعه با جانب شرقی تفاوت دارد و به جای برج‌های مدور، دیواری صاف ساخته‌اند که نمای خارجی ساختمان‌های این بخش قلعه به شمار می‌رود و به تمامی از ملاط گچ پوشش یافته و به خوبی حفظ شده است.قسمت جنوبی دژ نیز دیواری صاف دارد که به خاطر رود قزل اوزن از امنیت بیشتری برخوردار بوده و نیازی به استحکامات دفاعی بیشتر احساس نمی‌شده است.دژ شمیران نزدیک به دو قرن جزو قلعه های اسماعیلیان بوده و پس از هجوم هلاکو تا پایان دوره صفوی نیز در کشمکش‌های سیاسی اهمیتی بسزا داشته است.نام شمیران بارها در متون آمده است. شمیران مرکز طارم بود و قلعه درکنارشهر قرار داشت. دیواری گرد شهر و قناتی در میان قلعه تا کنار رودخانه وجود داشت که از آن جا آب برمی داشتند.این قلعه در نزدیکی روستای بهرام آباد از توابع طارم قرار دارد. برای رفتن به سوی قلعه می باید از روی سد سفید رود عبور کرد.طول جاده ماشین رو از سد تا بهرام آباد ۱۸ کیلومتر است و بعد می باید مسافتی در حدود ۳ کیلومتر را به سمت جنوب با پای پیاده طی کرد تا به قلعه رسید.
آشنایی با قز قلعه – تاکستان
قز قلعه در ۲۰ کیلومتری شهرستان تاکستان و در کنار روستای آبکلو قرار دارداین قلعه بر فراز کوه سنگی قرار دارد که از کیلومترها دورتر قابل مشاهده است.این قلعه از ۳ طرف به پرتگاه‌های عمیق منتهی می‌شود و تنها راه ورود به آن از سوی جنوب است.دیواره بلندی که با سنگ لاشه و ملاط برآمده که از استحکام و پایداری این دژ دفاعی حکایت دارد.چشم‌انداز وسیع و اشراف بر تمام دشت گسترده قزوین، ترکیب شگفت‌آور سنگ لاشه با آجر، فرورفتگی‌ها و برجستگی‌های موزون در سطح دیواره قلعه، تزئینات بسیار زیبای مقرنس و طرح‌های دیگر ازجمله ویژگی‌های قزقلعه به شمار می‌آیند.قز قلعه از جمله آثار اواخر دوره ساسانی یا اوایل اسلام است که همچنان پابرجا مانده‌اند.
آشنایی با قلعه شیخ سلطان – بندر لنگه
قلعه مغویه از توابع بخش مرکزی شهرستان بندر لنگه و از نقاط دیدنی استان هرمزگان در جنوب ایران استدهستان مغویه یکی از دهستان‌های بخش مرکزی شهرستان بندر لنگه در استان هرمزگان واقع در جنوب ایران است.این بنای تاریخی در بندر مغویه واقع شده‌است و متعلق به شیخ سلطان المرزوقی یکی از حکمرانان منطقه و رئیس قبیله المرازیق و حاکم مغویه می‌باشد و به شیخ سلطان المرزوقی مشهور است.ساختمان قلعه دارای دو حیاط اندرونی و بیرونی بوده که قدمت حیاط اندرونی از بیرونی بیشتر است.
این بنا در ۲ طبقه و در قسمت‌هایی نیز در ۳ طبقه ساخته شده و دارای تعداد زیادی اتاق به همراه حمام سنتی، یک برج نگهبانی و ۲ بادگیر می‌باشد.ساخت این بنا در سال ۱۳۲۱ هجری قمری پایان یافته‌است.این کاخ زیبا از یادگار حکمرانان مرزوقی از قبیله العجمان که در منطقه مغویه و بندر لنگه از توابع استان هرمزگان حاکم بودند باقی مانده‌است.بمنبع www.naghsh-negar.ir
 
آخرین ویرایش:

taran00m

عضو جدید
معرفی قلعه رودخانقلعه رودخان نام قلعه‌ای تاریخی در ۲۰ کیلومتری جنوب غربی شهر فومن در استان گیلان است. برخی از کارشناسان، ساخت قلعه را در دوران ساسانیان دانسته‌اند. این قلعه با 6/2 هکتار مساحت بر فراز ارتفاعات روستای رودخان قرار دارد. دیوار قلعه ۱۵۰۰ متر طول دارد و در آن ۶۵ برج و بارو قرار گرفته شده‌است.این بنا به وسیله سنگ و آجر ساخته شده و در بخش های آسیب پذیر و نقاط حساس، سنگ با ملات ساروج به کار رفته، اما در مسیر اطاق ها، برج ها و سقف های گنبدی شکل از آجر، گچ و ملات ساروج استفاده شده است. ارتفاع دیوارها متفاوت و از 3 تا 10 متر متغیر است و در نقاط نفوذ پذیر قلعه، دیوارها و باروها قطور و ارتفاع بیشتری دارند.انتخاب مکان مناسب، بهره گیری از مصالح مقاوم، استفاده از شیوه های مختلف معماری و ایجاد اشکال هندسی متنوع، عظمت خاصی به این مجموعه داده است. فرم کلی قلعه نامنظم است و از دو بخش شرقی و غربی تشکیل شده است.در دورهٔ سلجوقیان این قلعه تجدید بنا شده و از پایگاه‌های مبارزاتی اسماعیلیان بوده‌است. بر روی سردر ورودی آن درج شده‌است که این قلعه در سال ۹۱۸ تا ۹۲۱ هجری قمری برای سلطان حسام‌الدین امیردباج بن امیر علاء‌الدین اسحق تجدید بنا شده‌است. این کتیبه در موزهٔ گنجینهٔ رشت نگهداری می‌شود.این قلعه در ارتفاعی بین ۶۶۵ تا ۷۱۵ متر از سطح دریا واقع شده‌است و در کنار آن رودخانه‌ای با همین نام جاری است.پارک جنگلی منتهی به قلعه رودخان
http://www.www.www.iran-eng.ir/_WebsiteData/Article/ArticleImages/1111111110/30286%20(1).jpg​
قلعه رودخان از نظر زمین شناسی در منطقه ای بنا شده است که تقسیم بندی زمین شناسی به مجموعه گشت شهرت دارد و طبق بررسیهای اشتوکلین شامل دو فاز دگرگونی است. اولی مربوط به پرکامبرین-پالئوزوئیک با شدت دگرگونی بالا است و دیگری به زمان مزوزوئیک و با شدت دگرگونی پایین مطلق است. با توجه به گزارشهای زمین شناسی احتمال وجود ذخایر آهن در این منطقه بالا است. از جمله شواهدی برای فعالیت معدن کاری باستانی در این منطقه گزارش شده است.از جمله آنها پس مانده های ذوب در این منطقه است.قلعه اي به وسعت تاريخقلعه رودخان ميراث مهمي است از دژهاي نظامي حكومتي در گيلان. اين قلعه مهم تاريخي كه مدت ها مركز فرمانروايان گيلان بوده است، از بزرگترين و باعظمت ترين دژهاي نظامي گيلان و حتي ايران محسوب مي شود. قلعه رودخان در فاصله ۲۰ كيلومتري جنوب غربي فومن واقع شده است. مساحت قلعه بالغ بر ۵۰ هزار مترمربع و در ارتفاعي بيش از ۶۰۰ متر در بلندترين نقطه كوه واقع شده است. برخي از كارشناسان، بنياد قلعه را به دوره ساسانيان نسبت داده اند. اين قلعه در زمان سلجوقيان تجديدبنا شده و از پايگاه هاي مبارزاتي اسماعيليان به شمار مي رفته است. براي رسيدن به قلعه بعد از عبور از شهر فومن و گذشتن از روستاهاي گشت، كردمحله، سياه كش، شمس تالان، گوران پس، هولس كام، سيدآباد و قلعه رودخان به روستاي حيدرآلات مي رسيم كه از اين روستا تا محل قلعه حدود ۵ كيلومتر فاصله است. در حال حاضر بيشتر مساحت آن در قالب طرح پارك جنگلي، سنگ چين و شن ريزي شده است.براي نخستين بار در سال ۱۸۳۰ ميلادي آلكساندر شودزكو خچكو محقق لهستاني الاصل هنگام تحقيق در گيلان متوجه اين قلعه شد و در يادداشت هاي خود موقعيت اين بنا را به ثبت رساند. او درباره قلعه رودخان مي نويسد: «دژي است بر بالاي كوهي در قسمت علياي رودخانه اي به همين نام، بام آن سنگي است و طرفين ورودي داراي دو برج دفاعي مستحكم است و بر كتيبه سردر ورودي آن حك شده است كه اين قلعه براي نخستين بار در سال ۹۱۸ تا ۹۲۱ هـ.ق براي سلطان حسام الدين اميردباج بن امير علاءالدين اسحق تجديد بنا شده است. كتيبه اي كه متعلق به اين قلعه است هم اكنون در گنجينه رشت نگهداري مي شود.توصيف قلعه
http://www.www.www.iran-eng.ir/_WebsiteData/Article/ArticleImages/1111111110/30286%20(2).jpg​
قلعه رودخان از دو بخش ارگ (محل زندگي حاكم و حرمسراي وي) و قورخانه (محل فعاليت هاي نظامي وزندگي سربازان) تشكيل شده است. ارگ در قسمت غربي اين بنا در دو طبقه واقع شده و جنس آن از آجر است. قراول خانه ها در قسمت شرقي در دو طبقه با نورگيرها و روزنه هاي متعدد بر اطراف مسلط است. چشمه اي نيز ميان قلعه و گودترين محل آن وجود دارد. بخش شرقي قلعه شامل:دوازده ورودي، زندان، در اضطراري، حمام و آبريزگاه.بخش غربي دوازده ورودي دارد، چشمه، حوض آب انبار، سردخانه حمام، آبريزگاه شاه نشين و چند واحد مسكوني كه با برج و بارو محصور شده اند، ديگر بناهاي اين بخش را تشكيل مي دهند. ۴۰ برج ديده باني دور تا دور قلعه را احاطه كرده كه اتاق هاي هشت ضلعي آن با طاق هاي گنبدي پوشانده شده است. دور تا دور ديوارها و برج ها روزنه هايي شيب دار ديده مي شود كه براي ريختن مواد مذاب و تيراندازي تعبيه شده اند.لازم به ذكر است كه در طول تاريخ قلعه، هيچ گاه دشمن به آن نفوذ نكرده و نتوانسته است آن را فتح كند.طبيعت منطقه رودخاناز روستاي قلعه رودخان تا خود قلعه طبيعت بسيار زيبا و چشم اندازهاي زيادي وجود دارد كه توجه هر بيننده اي را به خود جلب مي كند. رفت و آمد با وسيله نقليه تا فاصله يك و نيم كيلومتري قلعه رودخان امكان دارد. در مسير صعود به قلعه، درختاني با قدمت زياد، به سمت آسمان سربرافراشته اند و نور از لابه لاي شاخه هاي اين درختان به پايين مي ريزد.قلعه ۶۶۵ تا ۷۱۵ متر از سطح دريا ارتفاع دارد. در سمت راست قلعه، رودخانه اي به همين نام قرار دارد كه از ارتفاعات سرچشمه گرفته و آب آن از جنوب به شمال در جريان است.مشكلات موجود رودخاننبود راه ارتباطي مناسب تا پاي قلعه بخصوص چند كيلومتر انتهايي جاده كه به صورت خاكي و بدون زيرسازي است، براي گردشگران مشكل آفرين است. نداشتن پاركينگ مناسب براي اتومبيلها، نبودن امكانات پذيرايي مانند رستوران، چايخانه و اقامتگاه، فقدان هرگونه امكانات رفاهي و تسهيلاتي در پاي قلعه از مشكلات موجود بر سر راه مسافران قلعه است.متاسفانه مردم ساكن در نواحي مجاور قلعه كه از دامداري و كشاورزي امرار معاش مي كنند از شرايط نامطلوب اقتصادي، بهداشتي و اجتماعي رنج مي برند. اين در شرايطي است كه همين مردم در كنار بناي باعظمتي زندگي مي كنند كه از تمدني كهن حكايت دارد و شرايط به وجود آمده از نظر گردشگري در منطقه مي تواند تحولي عظيم در بهبود وضعيت اقتصادي و اجتماعي مردم منطقه پديد آورد.تاثیر حوادث طبيعي در قلعه
http://www.www.www.iran-eng.ir/_WebsiteData/Article/ArticleImages/1111111110/30286%20(3).jpg​
رطوبت بيش از حد هوا باعث رويش گياهان در لابه لاي ديواره هاي قلعه و پوسيدگي آنها شده است.با اين حال در مقايسه با قلعه هاي ديگر رودخان سالم مانده است.حوادث طبيعي و دستبردهاي انساني هرچند كه آسيب هاي زيادي به اين پيكره عظيم وارد كرده اند ولي از عظمت و بزرگي آن كاسته نشده است.موقعیت جغرافیایی قلعه عظیم رودخان یکی از باشکوه ترین بناهای تاریخی گیلان زمین است، این دژ بر فراز کوهی در 25 کیلومتری جنوب غرب شهر فومن، در محدوده دهستان گوراب پس، از توابع بخش مرکزی شهرستان فومن قرار دارد. ارتفاع قلعه از سطح دریاهای آزاد بین 655 تا 715 متر است که در خط الرأس یکی از ارتفاعات منطقه با نام محلی "قلعه ژیه" واقع شده است. در جهت شمال غرب قلعه، رودخانه ای به همین نام جاری است که از ارتفاعات پشت کوه و ماسوله داغ تالش - حد فاصل استان گیلان و زنجان - سرچشمه می گیرد. دکتر منوچهر ستوده در جلد یک کتاب"از آستارا تا استرآباد" نوشته شده، ارتفاع قلعه از شهر رشت 680 متر است، در جهت شمالی قلعه، رودخانه ای به نام قلعه رودخان وجود دارد که با اندک باران، آب آن دو برابر می شود؛ به طوری که آب نسبتاً زیاد این رودخانه در گذشته مانع حرکت سربازانی بوده که به طرف این قلعه می رفته اند. جنگل های انبوه قدیمی نیز مانع دیگری برای حرکت مردان جنگی بوده است، به همین خاطر این دژ در دوران آبادانی ممتد خود کمتر مورد حمله متجاوزین قرار گرفته است. گردشگران و علاقمندان به دیدن قلعه، بعد از شهر فومن جاده آسفالته مسیر قلعه را در جهت جنوب طی می نمایند. پس از عبور از روستاهای گشت، کرد محله، گشت رودخان، سیه کش، گوراب پس، ملسکام، سعید آباد و قلعه رودخان به روستای حیدرآلات می رسند و پس از گذر از میان این روستا، جاده را تا اراضی پارک جنگلی قلعه رودخان می پیمایند و بالاخره مسیر 5/1 کیلومتری صعود تا قلعه را با پای پیاده و از طریق پله های احداث شده طی می کنند. وجه تسمیه قلعه رودخان
http://www.www.www.iran-eng.ir/_WebsiteData/Article/ArticleImages/1111111110/30286%20(4).jpg​
از آنجا که این قلعه تاریخی، در کنار رودخانه ای بنا شده به قلعه رودخان معروف است. کلمه رودخان مخفف رودخانه و قلعه رودخان، یعنی قلعه ای که در نزدیکی رودخانه است. این قلعه در ادوار تاریخی به نام های قلعه "هزار پله"، "حسامی"و "***ار" نیز نامیده شده است.در فرهنگ تاریخ و جغرافیای شهرستان های ایران، تألیف عبدالرفیع حقیقت رفیع نیز آمده است، «روستای قلعه رودخان، قلعه ای قدیمی دارد که به نام ***ار معروف است، در جنوب آبادی و روی قله کوه بنا گردیده است». تهیه و تنظیم: زهره پری نوشپیشینه تاریخی قلعه رودخانبا اینکه قلعه رودخان، مدت ها تخت سلطنت و مرکز حکمرانی حکام گیلانی بیه پس بوده، در متون تاریخی و جغرافیایی گیلان تا قبل از قرن دهم هجری نامی از این قلعه به میان نیامده است. تنها عبدالفتاح فومنی در کتاب تاریخ گیلان (ص183) یک بار از کوه قلعه رودخان یاد می کند و می نویسد : «امیره شاهرخ و کامیاب، پسران امیره سالار و بنی اعمام حسین خان بودند که به دستور حسن خان کهدمی در کوه قلعه رودخان کشته شدند».سلاطین اسحاقوند که از سال 550 تا 1002 ه - ق بر قسمت اعظم این مناطق حکمرانی داشته و نسبت خود را به اشکانیان می رساندند، از این قلعه با توجه به موقعیت دفاعی ممتاز و سوق الجیشی آن، به عنوان مقر فرمانروایی خود استفاده کرده و به دفعات در تجدید بنا و مرمت آن همت گماشته اند، به طوری که این قلعه در فاصله سال های 918تا 921 ه - ق به دستور سلطان حسام الدین امیر دباج بن امیر علاء الدین اسحاقی مرمت گردیده و از آن زمان به بعد، به نام "قلعه حسامی" نیز معروف شده است. هدایت خان حاکم فومن، در سال 1175 ه- ق در زمان قیامش علیه کریم خان زند به تعمیر قلعه رودخان پرداخت و با تجهیز آن به توپ های جنگی، آن را برای دفاع از خود آماده نمود. دکتر منوچهر ستوده در جلد یک کتاب "از آستارا تا استرآباد" قلعه رودخان را سومین بنا از بناهای عجیب هفتگانه گیلان معرفی کرده و می گوید: «من تاکنون دژی به عظمت و استحکام قلعه رودخان ندیده ام. تنها دژی که می تواند برابر همان قلعه باشد، قلعه اصطخر فارس است. دژهای خراسان و الموت رودبار و طارم زنجان در مقابل این دژ، بسیار کوچک و ناچیزند و شاید مساحت 10 یا 12 دژ، مساوی اراضی قلعه رودخان باشد».شایان ذکر است اولین بار خود زکو Chozeko (خچکو) محقق روسی لهستانی الاصل که در سال 1830 میلادی در گیلان مشغول بررسی بود، متوجه این قلعه شده و می نویسد: «قلعه رودخان دژی است بر بالای کوهی در قسمت علیای رودخانه ای به همین نام، باروی آن از سنگ و آجر است و در طرفین در ورودی دو برج دفاعی مستحکم وجود دارد». صرف نظر از اندک منابع مکتوب موجود در این زمینه، با توجه به سالیابی انجام شده توسط پژوهشکده حفاظت و مرمت آثار فرهنگی، تاریخی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری کشور با روش ترمولومیناس، قدمت این قلعه به دوره سلجوقی بر می گردد. البته تمامی این قلعه بزرگ در یک زمان ساخته نشده است بلکه در دوره های بعدی مرمت و بازسازی هایی روی آن، صورت گرفته است.بخش غربی :
http://www.www.www.iran-eng.ir/_WebsiteData/Article/ArticleImages/1111111110/30286%20(5).jpg​
شامل دروازه ورودی، چشمه، حوض، آب انبار و سردخانه، حمام، آب ریزگاه، شاه نشین و تعدادی واحد مسکونی که به وسیله برج و باروهایی محصور شده اند.قلعه کلاً دارای دو ارگ و شانزده قراول خانه است؛ ارگ یا شاه قلعه در دو طبقه و از آجر ساخته شده، قراول خانه ها، به صورت دو طبقه با نورگیرها و روزنه های متعدد مسلط بر محیط اطراف است. در ورودی یا دروازه قلعه، شمالی است و در دو طرف آن دو برج توپر بسیار عظیم ساخته شده است که در گذشته بر بالای آن کتیبه ای نصب شده بود، این کتیبه در حال حاضر در موزه رشت نگهداری می شود. قبلاً چشمه آبی که منبع اصلی آب قلعه بود، در محوطه قلعه دیده می شد و معروف است که این آب را با گنگ (= تنبوشه) از ییلاق زرد خونی آورده اند. این چشمه پس از زلزله سال 1369 گیلان خشک شده بود که به وسیله سازمان میراث فرهنگی و گردشگری گیلان احیاء شده است. بخش شرقی: مساحت بخش شرقی کمتر از بخش غربی است، بناهای موجود در آن بیشتر جنبه نظامی داشته و شامل دروازه ورودی جداگانه با دو برج بزرگ، زندان، تعدادی واحد مسکونی و در اضطراری (دزد در) است. در دیوار شمالی و جنوبی قلعه و در فواصل نامنظم، برج هایی است که بالای آنها اطاق های هشت ضلعی، از آجر ساخته شده (دیوارهای قلعه، شصت و پنج برج نگهبانی دارد) و در دیوارها، منافذ و ترکش هایی برای دیده بانی و برای ریختن مواد مذاب و تیر اندازی، تعبیه شده است. از وجوه جالب توجه در معماری قلعه رودخان، کاربرد طاق های جناغی و انواع مختلف آن و نیز طرح های آجر کاری و سنگ چینی است که نشان از دقت نظر سازندگان آن دارد. "خود زکو" از کتیبه ای در قلعه رودخان یاد کرده که در حال حاضر وجود ندارد و "ستوده" به نقل از راهنمایان محلی معتقد است : مردی هندی سنگ کتیبه را از جایش کنده و پایین انداخته و دیگران، آن را شکسته اند و پاره های آن را به دره مقابل درب ورودی انداخته اند. قلعه رودخان به دلیل اهمیت و اعتبار تاریخی، معماری، هنری، استراتژیکی، نظامی و وسعت قابل توجه، در تاریخ 30/5/1354 به شماره 1549/3 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.مرمت قلعه رودخان
http://www.www.www.iran-eng.ir/_WebsiteData/Article/ArticleImages/1111111110/30286%20(6).jpg​
سازمان میراث فرهنگی و گردشگری گیلان، بنا به ضرورت عملیات مرمت و استحکام بخشی بنای قلعه را در دستور کار خود قرار داده است. با عنایت به شواهد موجود، بنای قلعه از رویش گیاهان هرز و ریشه درختان خودرو، بیشترین صدمه را متحمل می شود؛ به همین منظور گیاه زدایی داخل قلعه و قطع درختانی که برج ها و دیوارها را در معرض خطر جدی قرار می دهند، طی چند مرحله انجام شده، ولیکن با توجه به وسعت زیاد قلعه و شرایط اقلیمی منطقه، این اقدام می باید کماکان ادامه داشته باشد. کار پژوهش داخل بنا (طی سال های 79، 82، 83)، با جدیت تمام انجام شده، گیاه زدایی و باز کردن مسیر کاوش، قبل از شروع هر فصل پژوهش، ادامه داشته که تاکنون چهار فصل گمانه زنی و پیگردی باستان شناسی، به منظور دستیابی به نکات تازه ای پیرامون سال ساخت بنا، انجام گرفته است و مواد فرهنگی حاصل از این کاوش ها، عبارت اند از: سفال های دست ساز و چرخ ساز (لعابدار و بدون لعاب) که قدمت آنها احتمالاً به دوره صفویه می رسد و چندین نوع کاشی که شامل: کاشی های مثلثی با لعاب یک دست قهوه ای سوخته، کاشی های شش گوش بزرگ به رنگ فیروزه ای و کاشی های تزئینی با لعاب آبی و نقش گل های سفید شاه عباسی که مربوط به دوره صفویه است.با عنایت به افزایش تدریجی گردشگران، ضرورت داشت تا هر چه سریع تر قسمت میانی قلعه مرمت و امکانات رفاهی مورد نیاز گردشگران فراهم می شد. تأمین آب مورد نیاز از چشمه مجاور و انتقال آن به داخل قلعه از اولین اقدام سازمان است. هم اکنون با ایجاد سرویس های بهداشتی و آب آشامیدنی مشکلی برای گردشگران و همچنین ادامه کار مرمت وجود ندارد. از آنجا که قسمت اعظم قلعه مرمت نشده و ادامه کار می بایست براساس اصول فنی مرمت بناهای تاریخی انجام می پذیرفت، مقدمات کار مستند سازی بنا، با انتخاب مشاور ذی صلاح فراهم و در کار آسیب شناسی، مستند سازی و تهیه نقشه مرمت بنا، با اصول علمی آغاز شده است. همچنین با عنایت ویژه کارگروه گردشگری، به اهمیت و جایگاه مهم بنای قلعه رودخان و نقش آن در ایجاد یک قطب بزرگ گردشگری در استان، همزمان با فعالیت های سازمان میراث فرهنگی و گردشگری گیلان، زمینه حضور و سرمایه گذاری بخش خصوصی در پارک جنگلی قلعه رودخان فراهم شده؛ به طوری که پیش طرح ایجاد تأسیسات اقامتی و پذیرایی در محدوده پارک جنگلی قلعه رودخان ارایه شده و در دستور کار کمیته فنی بررسی طرح های گردشگری قرار گرفته است. نظر به ویژگی های استثنایی بنای قلعه رودخان و طبیعت بسیار زیبا و جذاب آن، و با اقدام هماهنگ سازمان ها و ادارات دولتی نظیر؛ منابع طبیعی، محیط زیست، راه و ترابری، میراث فرهنگی وگردشگری در آینده نزدیک، قلعه رودخان و محیط پیرامون آن، به یکی از قطب های مهم گردشگری کشور، تبدیل خواهد شد.منبع www.rasekhoon.net
 

Seti.Star

عضو جدید
کاربر ممتاز
ابنیه سنتی ایران : قلعه های ایران

ابنیه سنتی ایران : قلعه های ایران

قلعه رودخان، ديوار چين ايراني

تمام آنچه در وصف ديوارچين شنيده ايم به شنيده ها و كارت پستال ها خلاصه مي شود اما اگر اهل سفر و گردش باشيم در همين سرزمين آبا و اجدادي هم مدل هاي عجايب تمام دنيا را مي توان ديد. در خطه سرسبز شمال هم جايي هست كه با تمام زيبايي و جلوه هاي زيبايش تصوير ديوار چين را با پله هاي سنگي زنده مي كند.

براي تماشاي اين جلوه بكر بايد شهر فومن، روستاهاي گشت، كردمحله، گشت رودخان، سياه كشي، سيدآباد و قلعه رودخان را پشت سر گذاشت و سرانجام براي رسيدن به خود قلعه رودخان بايد حدود 5 كيلومتر در راه سنگفرش شده جنگل نوردي كرد.
اينجا قلعه رودخان است؛ قلعه اي كه شايد بزرگ ترين دژ دفاعي ايران در شمال كشور باشد. قلعه رودخان كه به «***ار» و «قلعه حسامي» نيز شهرت دارد، با وسعتي بيش از 5/2 هكتار و بارويي به طول يك هزار و 550 متر، داراي 42 برج و ديده باني است. در اين ديواره هاي قطور، منافذ و تركش هايي براي ريختن مواد مذاب و تيراندازي نيز تعبيه شده است. در گذشته، چشمه آبي در داخل قلعه جاري بوده كه وقت محاصره، از آب آن استفاده مي شده است. اين چشمه پس از زلزله سال 1369 گيلان خشك شد. قلعه رودخان در فاصله 20كيلومتري جنوب غربي فومن و در ارتفاع بين 655 تا 715 متري از سطح دريا، در بلندترين نقطه كوه قرار دارد.
اين قلعه مهم تاريخي، مدتها تخت گاه و مركز فرمانروايي گيلان بوده است. گفته مي شود اين بنا متعلق به دوره ساساني است كه طي حوادث و رويدادها، تخريب و در زمان حكومت سلجوقيان تجديد بنا شده. قلعه همچنين از پايگاه هاي مبارزاتي اسماعيليان بوده كه تا دوره زنديه نيز مورد استفاده حكام و فرمانروايان محلي قرار مي گرفته و به نظر مي رسد پس از آن، ديگر مورد استفاده قرار نگرفته و متروك مانده است. اما از زمان دقيق احداث اين قلعه، در تاريخ نشاني يافت نمي شود. با توجه به اين كه شهر فومن مدتي طولاني مركز حكومت گيلان ( پس از خاندان اسحاق وند) بوده، اهميت قلعه بيش از پيش قابل توجه است. روايات نامعتبري هم از حضور ميرزا كوچك خان جنگلي به مدت 3 سال در اين قلعه خبر مي دهد.
در اسناد تاريخي پيش از قرن دهم هجري، نام و نشاني از قلعه ديده نمي شود اما براي نخستين بار، الكساندر شودزكو- محقق لهستاني الاصل- كه در سال 1830 ميلادي هنگام تحقيق در گيلان متوجه اين قلعه شد، در يادداشت هايش موقعيت اين بنا را ثبت كرده است. وي درباره قلعه رودخان مي نويسد: «دژي است بر بالاي كوهي در قسمت علياي رودخانه اي به همين نام. بام آن سنگي است و طرفين ورودي داراي دو برج دفاعي مستحكم هستند و روي كتيبه سر در ورودي آن حك شده كه اين قلعه براي نخستين بار، در سال هاي 918 تا 921 ه.ق براي سلطان حسام الدين بن امير علاءالدين اسحقي تجديدبنا شد. در سمت راست قلعه، رودخانه اي به همين نام قرار دارد كه از ارتفاعات سرچشمه گرفته و آب آن از جنوب به شمال، در جريان است. كتيبه مذكور هم اكنون در موزه گنجينه رشت نگهداري مي شود.
در قسمت شرقي قلعه رودخان، بناهايي مخروبه وجود دارد. در قسمت شمال و جنوب، ديوارهاي محصوركننده قلعه و برج هاي نگهباني در فواصل مختلف به چشم مي خورد. اتاق هاي هشت ضلعي كه از آجر ساخته شده نيز هنوز بر فراز برج ها ديده مي شود.
مساحت بخش شرقي، كمتر از بخش غربي است. بخش شرقي شامل 12 ورودي، زندان، در اضطراري، حمام، آبريزگاه و همچنين چند واحد مسكوني مي شود. بخش غربي نيز 12 ورودي، چشمه، حوض، آب انبار، سردخانه، حمام، آبريزگاه، شاه نشين و چند واحد مسكوني را شامل مي شود كه به وسيله برج و بارو محصور شده است. ارگ كه دو طبقه دارد، در قسمت غربي اين بنا واقع شده و جنس آن از آجر است. قراولخانه ها در قسمت شرقي به صورت دو طبقه با نورگيرها و روزنه هاي متعددي كه بر محيط اطراف مسلط است، قرار دارند.
دورتادور ديوارها و برج ها روزنه هايي ديده مي شود كه شيب آنها به بيرون قلعه است و براي ريختن مواد مذاب و تيراندازي تعبيه شده اند.
در طول تاريخ قلعه، هيچگاه دشمن به آن نفوذ نكرده و نتوانسته آن را فتح كند كه اين موضوع نشان دهنده مهارت معماران – چه از لحاظ علوم نظامي و چه از لحاظ معماري آن – است.
بناي قلعه از سنگ و آجر ساخته شده و در بخش هاي آسيب پذير و حساس، از سنگ و ساروج استفاده شده و در بيشتر اتاق ها، برج ها و سقف هاي گنبدي شكل آن، آجر و گچ به كار رفته است.
اما آنچه اين قلعه به ظاهر آجري و سخت را ديدني مي كند راه دو ساعته پياده روي در كنار جنگل و رود است. راه و پله هاي سنگي كه ناخواسته تو را به چشم اندازهاي حيرت آور و سرسبز شمال كه شايد تا قبل از آن هيچ كجاي ديگر نديده باشي راهنمايي مي كند. جنگل سرسبز و انبوه، رودخانه هاي بزرگ، آواز پرندگان بوي بهار و طراوت جنگل شمال و ياد تاريخ، آنجا كه امروز زير گام هاي ما است زماني محل يورش اقوام مختلف بوده و همه و همه بهانه خوبي است تا يكي از تعطيلات آخر هفته بهاري، شهر دودزده را به مقصد قلعه رودخان ترك كنيم. كلوچه معروف فومني كه بسيار لذيذ است، غذاهاي محلي فومن در كلبه هاي چوبي، خريد سير تازه شمال و صرف عصرانه محلي با چاي زغالي در ميان راه قلعه را از دست ندهيد و با همه اين دلخوشي هاي شمال از ديوار چين ايراني لذت ببريد!



Read more: http://mehrazi.ir/index.php?option=com_content&task=view&id=550&Itemid=61#ixzz1nHqpRwH1



[h=2][/h]
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Similar threads

بالا